مترجم: بهروزی
منبع: راسخون
منبع: راسخون
بربط نشان دهندهی یک ساز زهی چنگ مانند است که توسط آپولو، خدای یونانی نور، به اورفئوس هدیه داده شده است. این مقاله افسانهای از صورت فلکی بربط را بیان میکند.
طبق افسانهی یونان، اورفئوس موسیقی دان با استعدادی بود که وقتی چنگ یا بربط را مینواخت حتی درختان، پرندگان و سنگها نیز برای گوش دادن به موسیقی او، نزدیکتر میآمدند.
اورفئوس به عنوان پسر کالیوپ شناخته میشود که دختر زئوس و نموسین بود. اما توافق عامی بر روی هویت پدرش وجود ندارد. برخی کارهای ادبی وجود دارند که او در آنها به عنوان پسر اوئیگروس (پادشاه تریس) منسوب است اما کارهای دیگر نیز اشاره میکنند که آپولو پدر او است. در برخی کارهای ادبی، اشارهای بر این وجود دارد که اورفئوس مخلص و فدایی دیونسیس است، خدایی که پرستش او کاملاً مرتبط با تریس است.
یکی از محبوبترین افسانههای مرتبط با اورفئوس، سفر او به عالم اموات است. خلق صورت فلکی بربط کاملاً مربوط به این داستان افسانهای است. این صورت فلکی با چنگی آسمانی نمایش داده میشود که به عنوان هدیهای توسط آپولو به اورفئوس داده میشود،. در برخی نقشههای قدیمی، این صورت فلکی به صورت عقابی که حامل بربط است، نشان داده میشود.
افسانهی صورت فلکی بربط یا چنگ:
بخشهای زیر، افسانهی مرتبط با بربط را با جزئیات توضیح خواهند داد و هم چنین ارتباط بین بربط و صورت فلکی بربط را بیان خواهند کرد.خلق بربط:
همان طور که در داستانهای افسانهای آمده است، اصوات موسیقی، توجه خدای المپیان یعنی هرمس (پسر زئوس و پلاید مایا) را وقتی در حال پیاده روی در کنارههای رود نیل بود، جلب کرد. او دریافت که اصوات از پوستهی لاک پشتی بیرون میآیند. او با تمیز کردن پوسته، سوراخ کردن دیواره و گره زدن رشتههایی از دل و رودهی گاو، چنگ و یا بربطی خلق و ایجاد کرد. او این ساز را به آپولو تقدیم کرد، او نیز به اورفئوس بخشید.اورفئوس خیلی سریع هنر نواختن چنگ را یاد گرفت و در آن استاد شد. او آن را آن قدر زیبا مینواخت که اشیا چه جاندار و چه بیجان مجذوب آن میشدند.
اورفئوس و اوریدایس:
همانند هر افسانهای، اورفئوس عمیقاً عاشق دختر زیبایی به نام اوریدایس شده بود. آنها جدا نشدنی بودند. اورفئوس اغلب چنگ را مینواخت و آهنگهای عاشقانه برای عروس خود میخواند. اما شادی او خیلی طول نکشید. اوریدایس بعد از گزیده شدن توسط ماری، از دنیا رفت. این موضوع قلب اورفئوس را شکست. اورفئوس غرق ناراحتی و تنهایی و انزوا شد و تصمیم گرفت اوریدایس را از عالم اموات برگرداند.سفر اورفئوس به عالم اموات:
او تصمیم گرفت با استفاده از موسیقی خود پیش هادس، خدای عالم اموات، چرب زبانی کند تا عروس خود را برگرداند. اورفئوس همان طور که رو به پایین و به دنیای اموات میرفت، شروع به نواختن بربط کرد. او با موسیقی ملودیک خود، توانست شارون را، عبور دهندهای که روح اموات را از رودخانهی استیکس عبور میداد، راضی بکند. حتی سربروس، سگ سه کلهی محافط ورود به دنیای اموات نیز اجازه داد او عبور بکند. او نزدیک هادس و پرسفون شد که مجذوب موسیقی او شده بودند. وقتی اورفئوس ناگهان نواختن چنگ را متوقف کرد، هادس از او خواست که به نواختن آهنگهای عاشقانه با چنگ خود ادامه بدهد. اورفئوس قبول کرد که بنوازد اگر که هادس همسر محبوب او را آزاد کند. هادس پیشنهاد او را با یک شرط قبول کرد. هادس از اورفئوس خواست که به او اعتماد کند و بدون نگاه کردن به پشت سر خود و این که آیا اوریدایس به همراه او است یا نه، به عالم بالا برگردد. هادس گفت که اگر اورفئوس به پشت سر خود نگاه کند یعنی این که به او اعتماد نکرده است و در این صورت اوریدایس را به عالم اموات برخواهد گرداند. اورفئوس سفر را با نواختن چنگ شروع کرد. او خوشحال بود چون میتوانست صدای پای اوریدایس را بشنود. اما به هنگام رسیدن به عالم بالا، او باید از درخت صنوبری عبور میکرد.اورفئوس نتوانست صدای پای همسر خود را بشنود و طاقت بیاورد و نگاه سریع و اجمالی از شانهی خود انداخت. او فقط نگاهی سریع به همسر خود انداخت و عروس او توسط هادس به دنیای اموات برگردانده شد.
مرگ اورفئوس:
اروفئوس به خاطر از دست دادن همسر خود برای دومین بار، نابود شد و بیعلاقه گشت. آهنگهای او بسیار غمگین شدند و موسیقی او فقط درد و رنج او را انعکاس میداد. او از ارتباط با هر زن دیگری خودداری کرد. او توسط گروهی از زنان خشمگین که به خاطر نپذیرفتن توسط او، خشمگین و منزجر شده بودند، کشته شد. آن زنان بدن او را تکه تکه کردند و همراه با چنگش به دریا انداختند. او نهایتاً دوباره به اوریدایس پیوست چون روحش به عالم اموات نزول کرد.خلق صورت فلکی بربط:
بعد از مرگ اورفئوس، زئوس عقابی را برای گرفتن چنگ یا بربط از رودخانه فرستاد. او بربط را به افتخار موسیقی اورفئوس و عشقی که به اوریدایس داشت به صورت فلکی تبدیل کرد. عقاب نیز به صورت فلکی عقاب تبدیل گشت. صورت فلکی گاهی اوقات به عنوان عقاب و یا کرکسی که حامل بربط است، توصیف میشود. آن هم چنین به افول عقاب یا عقاب در حال افتادن و یا افول کرکس و یا کرکس در حال افتادن مشهور است.اورکیچلای و بربط:
افسانههای مرتبط با صورت فلکی بربط واقعاً جالب هستند و منجمان نیز به خاطر رگبار شهاب بربطی که هر ساله در ماه آوریل رخ میدهد، به این صورت فلکی علاقهی بسیار زیادی دارند. صورت فلکی بربط با وجود اندازهی کوچک خود میتواند با ستارهی وگا که در موقعیت پنجم قرار گرفته، تشخیص داده شود و محل یابی شود و تنها به خاطر صورت فلکی شعرای یمانی، سهیل، آلفا قنطورس و نگهبان شمال از لحاظ روشنی در آسمان شب دیده نمیشود،. علاوه بر این، صورت فلکی بربط جایگاه سحابی حلقه نیز هست.