سیری در اندیشه عرفانی امام خمینی (ره)
از جمله امتیازاتی که در عرفان امام خمینی برای حضرت زهرا (علیهاالسلام) شمرده شده است، گفتوگوهای جبرئیل با آن حضرت است.
این یک تناسب لازم است بین روح آن کسی که جبرئیل میخواهد بیاید و مقام جبرئیل که روح اعظم است... تا تناسب مابین روح این کسی که جبرئیل میآید پیش او و بین جبرئیل که روح اعظم است نباشد امکان ندارد این معنا و این تناسب بین جبرئیل که روح اعظم است و انبیای درجهی اول بوده است، مثل رسول خدا و موسی و عیسی و ابراهیم و امثال اینها...
در هر صورت من این شرافت و فضیلت را از همه فضایلی که برای حضرت زهرا ذکر کردهاند... بالاتر از همه میدانم که... برای طبقهی بالای انبیا - علیهمالسلام - و بعض از اولیایی که در رتبه آنها هست، برای کس دیگر حاصل نشده... و این از فضایلی است که از مختصات حضرت صدیقه - سلام الله علیها - است. (1)
(وَمَا کَانَ لِبَشَرٍ أَن یُکَلِّمَهُ اللَّهُ إِلَّا وَحْیاً أَوْ مِن وَرَاءِ حِجَابٍ أَوْ یُرْسِلَ رَسُولاً فَیُوحِیَ بِإِذْنِهِ مَا یَشَاءُ إِنَّهُ عَلِیٌّ حَکِیمٌ)؛ (2) هیچ بشری را نرسد که خدا با او سخن گوید، جز از راه وحی یا از فراسوی حجابی، یا فرستادهای را بفرستد و به اذن او هرچه بخواهد وحی نماید؛ آری او است بلند مرتبهی سنجیده کار.
از آن جا که کلمهی «بشر» مطلق است، شامل غیر پیامبران نیز خواهد شد. همچنین مسأله «تکلم» و سخن گفتن نیز مطلق است، لذا شامل کلام تسدیدی و غیر تشریعی نیز میشود. چنان که وحی نیز اختصاص به وحی تشریعی ندارد؛ لذا در قرآن در موارد متعددی واژهی «وحی» در غیر موارد تشریعی به کار رفته است
از جمله فرمود:
(وَأَوْحَیْنَا إِلَى أُمِّ مُوسَى أَنْ أَرْضِعِیهِ فَإِذَا خِفْتِ عَلَیْهِ فَأَلْقِیهِ فِی الْیَمِّ وَلاَ تَخَافِی وَلاَ تَحْزَنِی إِنَّا رَادُّوهُ إِلَیْکِ وَجَاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلِینَ)؛ (3) به مادر موسی وحی کردیم که او را شیر ده و چون بر او بیمناک شدی او را در نیل بینداز و نترس و اندوه مدار که ما او را به تو باز میگردانیم و از زمرهی پیغمبران قرار میدهیم.
به گفتهی برخی از بزرگان اهل عرفان، تعبیر «یرسل رسلاً» در آیهی مورد بحث ممکن است ناظر به آمدن فرشته باشد؛ زیرا مفهوم «رسول» در این آیه اختصاص به فرستادهی بشری ندارد. (4)
بنابراین از آیهی یاد شده به دست میآید که اولاً، سخن گفتن خدا اختصاص به پیامبران ندارد، بلکه حضرات معصومین نیز میتوانند به طور غیرمستقیم و از طریق فرشتگان الهی، مورد خطاب خداوند قرار گیرند و خداوند با آنها سخن بگوید.
ثانیاً، آمدن فرشته به حضور انسان کامل - نظیر فاطمه زهرا - نه تنها محذوری ندارد، بلکه براساس آموزههای دینی چنین چیزی واقع شده است؛ در برخی روایات - که در پی خواهد آمد - نقل شده است که فرشتگان، سلام خداوند را به فاطمه زهرا ابلاغ میکردند.
جبرئیل نزد او میآمد و او را در مرگ پدرش نیکو تعزیت میگفت و فاطمه را با بیان مقام و منزلت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) شاد میساخت و از حوادث پدید آمده بر فرزندانش او را خبر میداد، و علی (علیهالسلام) آنها را مینوشت.
حضرت زهرا (علیهاالسلام) خطاب به فرشتهها فرمود: سلام از آنِ خداوند است و از خدا و رسول خدا است و بر شما فرستادگان خدا سلام و درود باد. (6)"
در روایتی از امیرمؤمنان (علیهالسلام) آمده است: فاطمه زهرا در شب شهادت خود فرمود: «وعلیکم السلام» و آنگاه به من گفت:
«یابن عمّ، قد أتانی جبرئیل مسلّماً و قال لی: السلامُ یقرأ علیک السلام یا حبیبة حبیب الله و ثمرة فؤاده»؛ (7) ای پسر عمو، هم اینک جبرئیل نزد من آمد و سلام کرد و گفت: خداوند که یکی از نامهای او «سلام» است به تو سلام میرساند؛ ای حبیبهی حبیب خدا و میوهی دل او.
نکتهی سوم: از روایات استفاده میشود که آمدن جبرئیل به حضور فاطمه زهرا حقیقت غیرقابل انکاری است؛ اما پرسش این است که آیا فاطمه زهرا، جبرئیل و فرشتههایی را که به حضور او میآمدند مشاهده میکرد، یا تنها سخن آنان را میشنید و حقایق را از آنها دریافت مینمود؟
در پاسخ باید گفت، یکی از اسمهای فاطمه زهرا «مُحدَّثه» است. از امام صادق (علیهالسلام) نقل شده است که فاطمه (علیهاالسلام) از آن جهت «مُحدَّثه» نامیده شد که فرشتهها از آسمان نزد او فرود میآمدند و او را ندا میکردند؛ آنگونه که مریم دختر عمران را ندا میکردند. (8)
در بعضی روایات نیز درباره تفاوت «رسول» و «مُحدِّث» آمده است:
«رسول» به کسی گفته میشود که فرشته بر او ظاهر میشود و با او سخن میگوید؛ اما «مَحدِّث» کسی را گویند که صدای فرشته را میشنود، ولی شخص فرشته را نمیبیند. (9)
یکی از شارحان اصول کافی براساس اینگونه روایات، «محدَّث» کسی را میداند که از تعلیم باطنی فرشته برخوردار باشد، ولی شخص فرشته را نمیبیند. (10)
در فرازی از کلام ایشان آمده است:
گمان ندارم که غیر از طبقهی اول از انبیای عظام درباره کسی این طور وارد شده باشد که در ظرف 75 روز، جبرئیل امین رفت و آمد داشته است... حتی درباره ائمه هم من ندیدهام که وارد شده باشد این طور که جبرئیل بر آنها نازل شده باشد. (11)
از منظر ایشان مسأله نزول فرشته به محضر فاطمه زهرا فراتر از بحثی است که برای «مُحدَّث» مطرح شده است. بنابراین میتوان گفت فاطمه زهرا هم «مُحدَّثه» بوده، یعنی صدای فرشتهها را میشنیده است و هم بالاتر از آن، شخص فرشته را نیز میدیده است. این برداشت را روایاتی که بیان شد به خوبی تأیید میکند.
نکتهی چهارم: پرسش دیگری که مطرح میشود این است که آیا فاطمه زهرا از این نظر که جبرئیل و فرشتهها را میدیده، از ائمه (علیهمالسلام) برتر است؟
در پاسخ بایدگفت، حضرت زهرا، از منظر یاد شده و سایر مقامات معنوی نسبت به وجود مقدس امیرمؤمنان (علیهالسلام) برتری ندارد؛ زیرا حضرت امیر (علیهالسلام) نیز فرشتهها را میدیده است؛ لذا میفرماید
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) به من فرمود:
«إنّک تسمع ما أسمع و تَری ما أری؛ إلا أنّک لستَ بنبیّ»؛ (12) تو میشنوی آنچه من میشنوم و میبینی آنچه را من میبینم، جز آنکه شما پیامبر و نبی نیستید.
همچنین در روایات متعددی آمده است که پس از پیامبر، هیچ کسی بر علی (علیهالسلام) برتری ندارد
از جمله:
«ما أظلّت الخضراء بعدی، أفضل من علیّ»؛ (13) زیر آسمان سبز، بعد از من، برتر از علی وجود ندارد.
و در روایت دیگری فرمود:
«خیرُ مَنْ یمشی علی وجه الأرض بعدی علی بن أبیطالب»؛ (14) پس از من علی بن ابیطالب بهترین کسی است که بر روی زمین است.
در روایتی نیز آمده است که روزی رسول خدا خطاب به فاطمه (علیهاالسلام) فرمود:
«یا بُنیّه، لک رقّة الولد، و علیّ أعزّ علیَّ منک»؛ (15)ای فرزندم، نسبت به تو محبت و عاطفهی فرزندی در من وجود دارد، اما علی (علیهالسلام) نزد من از تو عزیزتر است.
از اینگونه روایات استفاده میشود که فاطمه زهرا نسبت به امیرمؤمنان در هیچ مسألهای برتری و فضیلت ندارد.
اما نسبت به سایر ائمه و فرزندان معصومش، فضیلت دارد؛ در روایتی از امام حسن عسکری (علیهالسلام) آمده است:
«نحن حجج الله علی خلقه، وجدتنا فاطمة حجةٌ علینا»؛ (16) ما همه حجت خدا بر مردم، و جدّهی ما فاطمه حجت خداوند بر ما است.
یکی از بزرگان با استناد به این حدیث میگوید:
پس از مقام پیامبر و علی، فاطمه افضل از تمام انبیا و اولیا است. (17)
نکتهی پنجم: از مجموع روایات و آنچه در سخنان امام خمینی بیان شده به دست میآید که «مُصحف فاطمه» حاصل ملاقاتها و گفتوگوهای فاطمه زهرا با فرشتهها است. اما نکتهی اساسی و مهم این است که بدانیم «مُصحف فاطمه» چیست و چه حقایقی در آن مطرح شده است؟
از روایات استفاده میشود که «مُصحف فاطمه» کتابی است که تمام حوادث، پیشامدها و اخبار آینده در آن ثبت شده است.
در این باره تنها به ذکر یک روایت اکتفا میشود:
ابابصیر میگوید: از امام باقر و امام صادق (علیهماالسلام) درباره «مُصحف فاطمه» پرسیدم، آنها فرمودند:
"در مُصحف فاطمه تمام اخبار و حوادث گذشته و آینده تا روز قیامت بیان شده است و همه خبرهای آسمانی و عدد فرشتهها، تعداد انبیا و غیر انبیا، نامهای آنان، اسم کسانی که از انبیای الهی پیروی کردهاند و افرادی که آنها را تکذیب نمودند، اسم همه مؤمنان و کافران از اول تا آخر خلقت، اسم شهرها و وصف آنها که در شرق و غرب عالم است و تعداد مؤمنین و کافران که دران شهرها زندگی میکنند، همچنین اسماء ائمه و صفات آنان و نیز صفات اهل بهشت و تعداد کسانی که وارد آن میشوند و شمار افرادی که وارد جهنم میشوند و نامهای آنها و علم همه کتابهای آسمانی که نازل شده است و تعداد درختها و سنگریزههایی که در شهرها وجود دارد؛ همه در «مُصحف فاطمه» آمده است."
ابابصیر در ادامه میگوید: از امام (علیهالسلام) سؤال کردم که مُصحف فاطمه پس از او به چه کسی داده شد؟
حضرت فرمود:
"مُصحف فاطمه در دست امیرمؤمنان (علیهالسلام) بود؛ پس از او به امام حسن، سپس به امام حسین، بعد نزد اهلش، تا اینکه به دست صاحب این امر برسد. (18)"
بنابراین همه حوادث کلی و جزئی عالم تا روز قیامت در آن «مُصحف» ثبت شده است
لذا امام خمینی با توجه به این روایات میفرماید:
"آنکه من دیدهام که جبرئیل به طور مکرّر در این 75 روز وارد میشده و مسائل آتیهای که بر ذریهی او میگذشته است، آن مسائل را میگفته است و حضرت امیر هم ثبت میکرده است. و شاید یکی از مسائلی که گفته است راجع به مسائلی است که در عهد ذریهی بلند پایهی او حضرت صاحب - سلام الله علیه - است برای او ذکر کرده است که مسائل ایران جزو آن مسائل باشد؛ ما نمیدانیم، ممکن است. (19)"
امام خمینی به دلیل اهمیت «مُصحف فاطمه» از آن به عنوان یکی از افتخارات جهان اسلام و شیعه یاد کرده و در وصیتنامهی الهی - سیاسی خود گفته است:
"ما مفتخریم که... صحیفهی فاطمیه که کتاب الهام شده از جانب خداوند تعالی به زهرای مرضیه است، از ما است. (20)"
نکتهی ششم: تنزّل فرشتههای مقرب به معنای تجافی نیست تا پس از نزول، در جایگاه نخستین خود نباشند، بلکه تنزّل آنها به معنای تجلّی وجودی بر قلب انسان کامل است. (21) پس نزول فرشته در محضر انسانهای کامل به این معنا است که به دلیل تکامل روح انسانی زمینهای فراهم میشود تا موجودی که دارای تجرد عقلی است، همانند نور خورشید بر صفحهی آینه قلب آن شخص بتابد. این تابش در صورتی امکانپذیر است که قلب انسان، از گرد و غبار کثرتها و حجابهای گوناگون منزّه باشد. (22)
به همین دلیل امام خمینی تصریح کردهاند که نزول جبرئیل مسأله سادهای نیست و باید تناسبی میان روح انسان و جبرئیل برقرار باشد تا روح اعظم الهی برای او متمثّل شود و به حضور او بیاید. این تناسب برای روح فاطمه کاملاً فراهم بود؛ لذا جبرئیل به محضر او آمد و فرشتههای الهی «مُصحف» را به آن حضرت تقدیم داشتند.
درک و پذیرش این حقیقت براساس مبانی بزرگان اهل حکمت و معرفت به آسانی میسور خواهد بود؛ زیرا به اعتقاد آنها جبرئیل بر نفس ناطقه - که حقیقت قلب انسان کامل است - نازل میشود و پس از تجلی بر قلب، سایر قوای خیالی و حسی تمثّل جلوهی او را درک میکنند؛ سپس برای حواس ظاهری، به خصوص چشم و گوش که لطیفترین حواس ظاهری است، متمثّل میشود و انسان کامل، شخص محسوسی را در برابر خود مشاهده میکند و کلمات زیبا و معارف غیبی را از او میشنود و از این طریق معارف الهی و حقایق غیبی نصیب او میشود. (23)
با توجه به این مبنا، معارف و حقایق غیبی و پیشامدهای آینده از طریق تجلّی جبرئیل و فرشتههای الهی، بر قلب مبارک حضرت زهرا جلوه کرد و به صورت کتابی مدوّن به نام «مُصحف فاطمه» در اختیار ائمه (علیهمالسلام) قرار گرفته است.
در روایات آمده است که ائمه (علیهمالسلام) گاهی برخی حقایق غیبی را برای اصحابشان مطرح میکردند و میفرمودند که این مطلب در «مُصحف فاطمه» آمده است. (24) استناد ائمه (علیهمالسلام) به «مُصحف فاطمه»، خود بهترین دلیل بر عظمت فاطمه و آن صحیفهی نورانی است.
نویسنده: محمد امین صادقی ارزگانی
صادقی ارزگانی، محمد امین، (1387) سیمای اهل بیت (ع) در عرفان امام خمینی (ره)، تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره)، چاپ اول.
امام خمینی با استناد به روایتی در این باره میگوید:
فاطمه - سلام الله علیها - بعد از پدرش 75 روز زنده بودند... و حزن و شدت برایشان غلبه داشت و جبرئیل امین میآمد خدمت ایشان و به ایشان تعزیت عرض میکرد و مسائلی از آینده نقل میکرد. ظاهر روایت این است که در این 75 روز... رفت و آمد جبرئیل زیاد بوده است... مسأله آمدن جبرئیل برای کسی یک مسأله ساده نیست...این یک تناسب لازم است بین روح آن کسی که جبرئیل میخواهد بیاید و مقام جبرئیل که روح اعظم است... تا تناسب مابین روح این کسی که جبرئیل میآید پیش او و بین جبرئیل که روح اعظم است نباشد امکان ندارد این معنا و این تناسب بین جبرئیل که روح اعظم است و انبیای درجهی اول بوده است، مثل رسول خدا و موسی و عیسی و ابراهیم و امثال اینها...
در هر صورت من این شرافت و فضیلت را از همه فضایلی که برای حضرت زهرا ذکر کردهاند... بالاتر از همه میدانم که... برای طبقهی بالای انبیا - علیهمالسلام - و بعض از اولیایی که در رتبه آنها هست، برای کس دیگر حاصل نشده... و این از فضایلی است که از مختصات حضرت صدیقه - سلام الله علیها - است. (1)
در این کلام به نکتههای عمیقی درباره فاطمه زهرا اشاره شده که به اختصار بیان میشود:
نکتهی اول: نخست لازم است اشاره شود که نزول جبرئیل و فرشتههای الهی برای ابلاغ پیام و بازگو نمودن حقایق غیبی و براساس مأموریت الهی صورت میگیرد؛ زیرا چنان که قرآن کریم میفرماید، خداوند با بندگان خود به یکی از این سه طریق سخن میگوید:(وَمَا کَانَ لِبَشَرٍ أَن یُکَلِّمَهُ اللَّهُ إِلَّا وَحْیاً أَوْ مِن وَرَاءِ حِجَابٍ أَوْ یُرْسِلَ رَسُولاً فَیُوحِیَ بِإِذْنِهِ مَا یَشَاءُ إِنَّهُ عَلِیٌّ حَکِیمٌ)؛ (2) هیچ بشری را نرسد که خدا با او سخن گوید، جز از راه وحی یا از فراسوی حجابی، یا فرستادهای را بفرستد و به اذن او هرچه بخواهد وحی نماید؛ آری او است بلند مرتبهی سنجیده کار.
از آن جا که کلمهی «بشر» مطلق است، شامل غیر پیامبران نیز خواهد شد. همچنین مسأله «تکلم» و سخن گفتن نیز مطلق است، لذا شامل کلام تسدیدی و غیر تشریعی نیز میشود. چنان که وحی نیز اختصاص به وحی تشریعی ندارد؛ لذا در قرآن در موارد متعددی واژهی «وحی» در غیر موارد تشریعی به کار رفته است
از جمله فرمود:
(وَأَوْحَیْنَا إِلَى أُمِّ مُوسَى أَنْ أَرْضِعِیهِ فَإِذَا خِفْتِ عَلَیْهِ فَأَلْقِیهِ فِی الْیَمِّ وَلاَ تَخَافِی وَلاَ تَحْزَنِی إِنَّا رَادُّوهُ إِلَیْکِ وَجَاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلِینَ)؛ (3) به مادر موسی وحی کردیم که او را شیر ده و چون بر او بیمناک شدی او را در نیل بینداز و نترس و اندوه مدار که ما او را به تو باز میگردانیم و از زمرهی پیغمبران قرار میدهیم.
به گفتهی برخی از بزرگان اهل عرفان، تعبیر «یرسل رسلاً» در آیهی مورد بحث ممکن است ناظر به آمدن فرشته باشد؛ زیرا مفهوم «رسول» در این آیه اختصاص به فرستادهی بشری ندارد. (4)
بنابراین از آیهی یاد شده به دست میآید که اولاً، سخن گفتن خدا اختصاص به پیامبران ندارد، بلکه حضرات معصومین نیز میتوانند به طور غیرمستقیم و از طریق فرشتگان الهی، مورد خطاب خداوند قرار گیرند و خداوند با آنها سخن بگوید.
ثانیاً، آمدن فرشته به حضور انسان کامل - نظیر فاطمه زهرا - نه تنها محذوری ندارد، بلکه براساس آموزههای دینی چنین چیزی واقع شده است؛ در برخی روایات - که در پی خواهد آمد - نقل شده است که فرشتگان، سلام خداوند را به فاطمه زهرا ابلاغ میکردند.
نکتهی دوم: مسأله آمدن فرشتهها به حضور فاطمه زهرا که در عرفان امام خمینی به عنوان بالاترین فضیلت حضرت فاطمه مطرح شده، از حقایق مهمی است که در آموزههای دینی مورد تأکید قرار گرفته است. به دلیل اهمیت این مسأله، به چند روایت اشاره میشود:
امام صادق (علیهالسلام) فرمود:
«إنّ فاطمةَ مَکَثَتْ بعد رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) خمسة و سبعین یوماً، و کان دخلها حُزنٌ شدید علی أبیها، و کان جبرئیل یأتیها فیحسِّن عزاءها علی أبیها و یُطیِّب نَفسها و یخبرها بما یکون بعدها ذریّتها، و کان علیٌّ (علیهالسلام) یکتب ذلک»؛ (5) فاطمه زهرا (علیهاالسلام) بعد از پیامبر هفتاد و پنج روز زنده بود و مرگ پدرش او را دچار اندوه شدید کرده بود.جبرئیل نزد او میآمد و او را در مرگ پدرش نیکو تعزیت میگفت و فاطمه را با بیان مقام و منزلت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) شاد میساخت و از حوادث پدید آمده بر فرزندانش او را خبر میداد، و علی (علیهالسلام) آنها را مینوشت.
امام باقر (علیهالسلام) نیز فرمود:
"وقتی خداوند اراده کرد که مُصحف فاطمه را به او عنایت کند، دستور داد جبرئیل، میکائیل و اسرافیل آن مصحف را بردارند و نزد فاطمه ببرند. آنها در یکی از شبهای جمعه هنگام سحر بر حضرت فاطمه نازل شدند و دیدند که فاطمه مشغول نماز است؛ آنها ایستادند تا نماز تمام شد، آنگاه دسته جمعی به حضرت فاطمه سلام کردند و گفتند: خداوند به شما سلام میرساند. بعد کتاب مُصحف را در حجرهی آن حضرت گذاشتند.حضرت زهرا (علیهاالسلام) خطاب به فرشتهها فرمود: سلام از آنِ خداوند است و از خدا و رسول خدا است و بر شما فرستادگان خدا سلام و درود باد. (6)"
در روایتی از امیرمؤمنان (علیهالسلام) آمده است: فاطمه زهرا در شب شهادت خود فرمود: «وعلیکم السلام» و آنگاه به من گفت:
«یابن عمّ، قد أتانی جبرئیل مسلّماً و قال لی: السلامُ یقرأ علیک السلام یا حبیبة حبیب الله و ثمرة فؤاده»؛ (7) ای پسر عمو، هم اینک جبرئیل نزد من آمد و سلام کرد و گفت: خداوند که یکی از نامهای او «سلام» است به تو سلام میرساند؛ ای حبیبهی حبیب خدا و میوهی دل او.
نکتهی سوم: از روایات استفاده میشود که آمدن جبرئیل به حضور فاطمه زهرا حقیقت غیرقابل انکاری است؛ اما پرسش این است که آیا فاطمه زهرا، جبرئیل و فرشتههایی را که به حضور او میآمدند مشاهده میکرد، یا تنها سخن آنان را میشنید و حقایق را از آنها دریافت مینمود؟
در پاسخ باید گفت، یکی از اسمهای فاطمه زهرا «مُحدَّثه» است. از امام صادق (علیهالسلام) نقل شده است که فاطمه (علیهاالسلام) از آن جهت «مُحدَّثه» نامیده شد که فرشتهها از آسمان نزد او فرود میآمدند و او را ندا میکردند؛ آنگونه که مریم دختر عمران را ندا میکردند. (8)
در بعضی روایات نیز درباره تفاوت «رسول» و «مُحدِّث» آمده است:
«رسول» به کسی گفته میشود که فرشته بر او ظاهر میشود و با او سخن میگوید؛ اما «مَحدِّث» کسی را گویند که صدای فرشته را میشنود، ولی شخص فرشته را نمیبیند. (9)
یکی از شارحان اصول کافی براساس اینگونه روایات، «محدَّث» کسی را میداند که از تعلیم باطنی فرشته برخوردار باشد، ولی شخص فرشته را نمیبیند. (10)
امّا در آثار عرفانی امام خمینی برای حضرت فاطمه زهرا مقام بالاتری مطرح شده است.
در فرازی از کلام ایشان آمده است:گمان ندارم که غیر از طبقهی اول از انبیای عظام درباره کسی این طور وارد شده باشد که در ظرف 75 روز، جبرئیل امین رفت و آمد داشته است... حتی درباره ائمه هم من ندیدهام که وارد شده باشد این طور که جبرئیل بر آنها نازل شده باشد. (11)
از منظر ایشان مسأله نزول فرشته به محضر فاطمه زهرا فراتر از بحثی است که برای «مُحدَّث» مطرح شده است. بنابراین میتوان گفت فاطمه زهرا هم «مُحدَّثه» بوده، یعنی صدای فرشتهها را میشنیده است و هم بالاتر از آن، شخص فرشته را نیز میدیده است. این برداشت را روایاتی که بیان شد به خوبی تأیید میکند.
نکتهی چهارم: پرسش دیگری که مطرح میشود این است که آیا فاطمه زهرا از این نظر که جبرئیل و فرشتهها را میدیده، از ائمه (علیهمالسلام) برتر است؟
در پاسخ بایدگفت، حضرت زهرا، از منظر یاد شده و سایر مقامات معنوی نسبت به وجود مقدس امیرمؤمنان (علیهالسلام) برتری ندارد؛ زیرا حضرت امیر (علیهالسلام) نیز فرشتهها را میدیده است؛ لذا میفرماید
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) به من فرمود:
«إنّک تسمع ما أسمع و تَری ما أری؛ إلا أنّک لستَ بنبیّ»؛ (12) تو میشنوی آنچه من میشنوم و میبینی آنچه را من میبینم، جز آنکه شما پیامبر و نبی نیستید.
همچنین در روایات متعددی آمده است که پس از پیامبر، هیچ کسی بر علی (علیهالسلام) برتری ندارد
از جمله:
«ما أظلّت الخضراء بعدی، أفضل من علیّ»؛ (13) زیر آسمان سبز، بعد از من، برتر از علی وجود ندارد.
و در روایت دیگری فرمود:
«خیرُ مَنْ یمشی علی وجه الأرض بعدی علی بن أبیطالب»؛ (14) پس از من علی بن ابیطالب بهترین کسی است که بر روی زمین است.
در روایتی نیز آمده است که روزی رسول خدا خطاب به فاطمه (علیهاالسلام) فرمود:
«یا بُنیّه، لک رقّة الولد، و علیّ أعزّ علیَّ منک»؛ (15)ای فرزندم، نسبت به تو محبت و عاطفهی فرزندی در من وجود دارد، اما علی (علیهالسلام) نزد من از تو عزیزتر است.
از اینگونه روایات استفاده میشود که فاطمه زهرا نسبت به امیرمؤمنان در هیچ مسألهای برتری و فضیلت ندارد.
اما نسبت به سایر ائمه و فرزندان معصومش، فضیلت دارد؛ در روایتی از امام حسن عسکری (علیهالسلام) آمده است:
«نحن حجج الله علی خلقه، وجدتنا فاطمة حجةٌ علینا»؛ (16) ما همه حجت خدا بر مردم، و جدّهی ما فاطمه حجت خداوند بر ما است.
یکی از بزرگان با استناد به این حدیث میگوید:
پس از مقام پیامبر و علی، فاطمه افضل از تمام انبیا و اولیا است. (17)
نکتهی پنجم: از مجموع روایات و آنچه در سخنان امام خمینی بیان شده به دست میآید که «مُصحف فاطمه» حاصل ملاقاتها و گفتوگوهای فاطمه زهرا با فرشتهها است. اما نکتهی اساسی و مهم این است که بدانیم «مُصحف فاطمه» چیست و چه حقایقی در آن مطرح شده است؟
از روایات استفاده میشود که «مُصحف فاطمه» کتابی است که تمام حوادث، پیشامدها و اخبار آینده در آن ثبت شده است.
در این باره تنها به ذکر یک روایت اکتفا میشود:
ابابصیر میگوید: از امام باقر و امام صادق (علیهماالسلام) درباره «مُصحف فاطمه» پرسیدم، آنها فرمودند:
"در مُصحف فاطمه تمام اخبار و حوادث گذشته و آینده تا روز قیامت بیان شده است و همه خبرهای آسمانی و عدد فرشتهها، تعداد انبیا و غیر انبیا، نامهای آنان، اسم کسانی که از انبیای الهی پیروی کردهاند و افرادی که آنها را تکذیب نمودند، اسم همه مؤمنان و کافران از اول تا آخر خلقت، اسم شهرها و وصف آنها که در شرق و غرب عالم است و تعداد مؤمنین و کافران که دران شهرها زندگی میکنند، همچنین اسماء ائمه و صفات آنان و نیز صفات اهل بهشت و تعداد کسانی که وارد آن میشوند و شمار افرادی که وارد جهنم میشوند و نامهای آنها و علم همه کتابهای آسمانی که نازل شده است و تعداد درختها و سنگریزههایی که در شهرها وجود دارد؛ همه در «مُصحف فاطمه» آمده است."
ابابصیر در ادامه میگوید: از امام (علیهالسلام) سؤال کردم که مُصحف فاطمه پس از او به چه کسی داده شد؟
حضرت فرمود:
"مُصحف فاطمه در دست امیرمؤمنان (علیهالسلام) بود؛ پس از او به امام حسن، سپس به امام حسین، بعد نزد اهلش، تا اینکه به دست صاحب این امر برسد. (18)"
بنابراین همه حوادث کلی و جزئی عالم تا روز قیامت در آن «مُصحف» ثبت شده است
لذا امام خمینی با توجه به این روایات میفرماید:
"آنکه من دیدهام که جبرئیل به طور مکرّر در این 75 روز وارد میشده و مسائل آتیهای که بر ذریهی او میگذشته است، آن مسائل را میگفته است و حضرت امیر هم ثبت میکرده است. و شاید یکی از مسائلی که گفته است راجع به مسائلی است که در عهد ذریهی بلند پایهی او حضرت صاحب - سلام الله علیه - است برای او ذکر کرده است که مسائل ایران جزو آن مسائل باشد؛ ما نمیدانیم، ممکن است. (19)"
امام خمینی به دلیل اهمیت «مُصحف فاطمه» از آن به عنوان یکی از افتخارات جهان اسلام و شیعه یاد کرده و در وصیتنامهی الهی - سیاسی خود گفته است:
"ما مفتخریم که... صحیفهی فاطمیه که کتاب الهام شده از جانب خداوند تعالی به زهرای مرضیه است، از ما است. (20)"
نکتهی ششم: تنزّل فرشتههای مقرب به معنای تجافی نیست تا پس از نزول، در جایگاه نخستین خود نباشند، بلکه تنزّل آنها به معنای تجلّی وجودی بر قلب انسان کامل است. (21) پس نزول فرشته در محضر انسانهای کامل به این معنا است که به دلیل تکامل روح انسانی زمینهای فراهم میشود تا موجودی که دارای تجرد عقلی است، همانند نور خورشید بر صفحهی آینه قلب آن شخص بتابد. این تابش در صورتی امکانپذیر است که قلب انسان، از گرد و غبار کثرتها و حجابهای گوناگون منزّه باشد. (22)
به همین دلیل امام خمینی تصریح کردهاند که نزول جبرئیل مسأله سادهای نیست و باید تناسبی میان روح انسان و جبرئیل برقرار باشد تا روح اعظم الهی برای او متمثّل شود و به حضور او بیاید. این تناسب برای روح فاطمه کاملاً فراهم بود؛ لذا جبرئیل به محضر او آمد و فرشتههای الهی «مُصحف» را به آن حضرت تقدیم داشتند.
درک و پذیرش این حقیقت براساس مبانی بزرگان اهل حکمت و معرفت به آسانی میسور خواهد بود؛ زیرا به اعتقاد آنها جبرئیل بر نفس ناطقه - که حقیقت قلب انسان کامل است - نازل میشود و پس از تجلی بر قلب، سایر قوای خیالی و حسی تمثّل جلوهی او را درک میکنند؛ سپس برای حواس ظاهری، به خصوص چشم و گوش که لطیفترین حواس ظاهری است، متمثّل میشود و انسان کامل، شخص محسوسی را در برابر خود مشاهده میکند و کلمات زیبا و معارف غیبی را از او میشنود و از این طریق معارف الهی و حقایق غیبی نصیب او میشود. (23)
با توجه به این مبنا، معارف و حقایق غیبی و پیشامدهای آینده از طریق تجلّی جبرئیل و فرشتههای الهی، بر قلب مبارک حضرت زهرا جلوه کرد و به صورت کتابی مدوّن به نام «مُصحف فاطمه» در اختیار ائمه (علیهمالسلام) قرار گرفته است.
در روایات آمده است که ائمه (علیهمالسلام) گاهی برخی حقایق غیبی را برای اصحابشان مطرح میکردند و میفرمودند که این مطلب در «مُصحف فاطمه» آمده است. (24) استناد ائمه (علیهمالسلام) به «مُصحف فاطمه»، خود بهترین دلیل بر عظمت فاطمه و آن صحیفهی نورانی است.
نویسنده: محمد امین صادقی ارزگانی
پینوشتها:
1. صحیفه امام، ج 20، ص 4-6.
2. شوری (42): 51.
3. قصص (28): 7.
4. الفتوحات المکیه، ج 3، ص 332.
5. الکافی، ج 2، ص 355، ح 1.
6. دلائل الامامه، ص 106.
7. بحارالانوار، ج 43، ص 209.
8. دلائل الامامه، ص 81.
9. الکافی، ج 1، ص 249.
10. شرح اصول الکافی، ص 450.
11. صحیفه امام، ج 20، ص 4-5.
12. نهجالبلاغه، خطبه 192.
13. موسوعة الامام علی بن ابیطالب، ج 8، ص 115.
14. کشف الغمة فی معرفة الائمه، ج 1، ص 157.
15. موسوعة الامام علی بن ابیطالب، ج 8، ص 74.
16. اطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج 13، ص 225.
17. همان.
18. دلائل الامامه، ص 105-106.
19. صحیفه امام، ج 20، ص 5.
20. همان، ج 21، ص 396.
21. نصوص الحکم بر فصوص الحکم، ص 270.
22. مفاتیح الغیب، ص 508.
23. همان، ص 503؛ گوهر مراد، ص 257.
24. الکافی، ج 2، ص 344.
صادقی ارزگانی، محمد امین، (1387) سیمای اهل بیت (ع) در عرفان امام خمینی (ره)، تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره)، چاپ اول.