نویسنده: سیدمحمد عبداللهزاده
حضرت علی (علیه السلام) میفرمایند: «مَن یُعطِ بِالیَدِ القَصیرَةِ یُعطَ بِالیَدِ الطَّویلَةِ؛ کسی که با دست کوتاه ببخشد با دست بلند به او بخشیده میشود». (1)
در بین علما بحثی است که آیا ثوابی که خداوند میدهد به عنوان استحقاق است یا تفضّل است یا اثر اعمال انسان است؟ آیا که میگویند تفضّل است تحلیل آنها این است که تمام هستی ما از آن خداست، لذا آنچه میدهد عطا و تفضل است چون مزد و استحقاق، موقعی است که ما از خود چیزی داشته باشیم.
علاوه بر این که آنچه از اعمال انجام میدهیم مصالح و مفاسدش به خود ما برمیگردد، لذا استحقاق معنا ندارد بلکه تفضل است.
ولی ما نوع دیگری از استحقاق را قائلیم نه به عنوان کارگر و کارفرما بلکه به این معنا که وقتی فرمان خدا را اطاعت کردیم یک انسان لایقی میشویم و وجود لایق مستحق انعام و عطای الهی است، از باب اینکه خداوند حکیم است و به انسان لایق میبخشد و کسی که گنهکار است لایق جهنم است، ولی در عین حال خداوند آن قدر لطف دارد که خود را بدهکار کرده و ما را طلب کار و میفرماید: «(وَ مَا مِنْ دَابَّةٍ فِی الْأَرْضِ إِلاَّ عَلَى اللَّهِ رِزْقُهَا)؛ هیچ جنبندهای در زمین نیست مگر این که روزی او بر خداست». (2) و در جای دیگر میفرماید: ای مردم به خدا قرض بدهید؛ این لطف خداست که خود را وام گیرنده و مردم را وام دهنده میداند.
این حدیث مورد بحث نمونهای از لطف خداوند است که کسی که با دست کوتاه برای خدا عطا کند با دست بلند خداوند به او عطا میکند، خداوند آنچه به ما میدهد تناسب با اعمال ما ندارد بلکه تناسب با کرامتش دارد او با کرمش با ما حساب میکند نه اینکه ببیند ما چه کردیم. لذا در اعمال ماه رجب میخوانیم: «یا مَن یُعطیِ الکثیرَ بِالقَلیلِ، یا مَن یُعطی مَن سَأَلَهُ، یا مَن یُعطی مَن لَم یَسأَلهُ وَ مَن لَم یَعرِفهُ تَحَنُّناً مِنهُ وَ رَحمَةً؛ ای کسی که در برابر اطاعت اندک، عطای بسیار میدهی، ای که عطا کنی به هر که از تو خواهد، ای که عطا کنی به کسی که از تو نخواهد و نه تو را بشناسد از روی نعمتبخشی و مهرورزی». (3)
تمام عباداتی که انجام میدهیم، شکر یک نعمت کوچک خدا را نمیتوانیم بجا بیاوریم، آیا در خانهی او نرفتن و اطاعتش نکردن بیانصافی نیست.
خدایا به کوچکی ما نگاه نکن بلکه به بزرگی خود نگاه کن و عطایای خود را از ما دریغ نفرما.
عبداللهزاده؛ محمد، (1393)، گفتار معصومین (ع)، قم: انتشارات امام علی بن ابی طالب (ع)، چاپ سوم.
در بین علما بحثی است که آیا ثوابی که خداوند میدهد به عنوان استحقاق است یا تفضّل است یا اثر اعمال انسان است؟ آیا که میگویند تفضّل است تحلیل آنها این است که تمام هستی ما از آن خداست، لذا آنچه میدهد عطا و تفضل است چون مزد و استحقاق، موقعی است که ما از خود چیزی داشته باشیم.
علاوه بر این که آنچه از اعمال انجام میدهیم مصالح و مفاسدش به خود ما برمیگردد، لذا استحقاق معنا ندارد بلکه تفضل است.
ولی ما نوع دیگری از استحقاق را قائلیم نه به عنوان کارگر و کارفرما بلکه به این معنا که وقتی فرمان خدا را اطاعت کردیم یک انسان لایقی میشویم و وجود لایق مستحق انعام و عطای الهی است، از باب اینکه خداوند حکیم است و به انسان لایق میبخشد و کسی که گنهکار است لایق جهنم است، ولی در عین حال خداوند آن قدر لطف دارد که خود را بدهکار کرده و ما را طلب کار و میفرماید: «(وَ مَا مِنْ دَابَّةٍ فِی الْأَرْضِ إِلاَّ عَلَى اللَّهِ رِزْقُهَا)؛ هیچ جنبندهای در زمین نیست مگر این که روزی او بر خداست». (2) و در جای دیگر میفرماید: ای مردم به خدا قرض بدهید؛ این لطف خداست که خود را وام گیرنده و مردم را وام دهنده میداند.
این حدیث مورد بحث نمونهای از لطف خداوند است که کسی که با دست کوتاه برای خدا عطا کند با دست بلند خداوند به او عطا میکند، خداوند آنچه به ما میدهد تناسب با اعمال ما ندارد بلکه تناسب با کرامتش دارد او با کرمش با ما حساب میکند نه اینکه ببیند ما چه کردیم. لذا در اعمال ماه رجب میخوانیم: «یا مَن یُعطیِ الکثیرَ بِالقَلیلِ، یا مَن یُعطی مَن سَأَلَهُ، یا مَن یُعطی مَن لَم یَسأَلهُ وَ مَن لَم یَعرِفهُ تَحَنُّناً مِنهُ وَ رَحمَةً؛ ای کسی که در برابر اطاعت اندک، عطای بسیار میدهی، ای که عطا کنی به هر که از تو خواهد، ای که عطا کنی به کسی که از تو نخواهد و نه تو را بشناسد از روی نعمتبخشی و مهرورزی». (3)
تمام عباداتی که انجام میدهیم، شکر یک نعمت کوچک خدا را نمیتوانیم بجا بیاوریم، آیا در خانهی او نرفتن و اطاعتش نکردن بیانصافی نیست.
خدایا به کوچکی ما نگاه نکن بلکه به بزرگی خود نگاه کن و عطایای خود را از ما دریغ نفرما.
پینوشتها:
1. نهجالبلاغه، حکمت 232.
2. سورهی هود، آیهی 6.
3. مفاتیح نوین، ص 606.
عبداللهزاده؛ محمد، (1393)، گفتار معصومین (ع)، قم: انتشارات امام علی بن ابی طالب (ع)، چاپ سوم.