الگوی اسلامی – ایرانی عدالت و پیشرفت با تأکید بر بیانات مقام معظم رهبری

پیروزی انقلاب اسلامی با ارائه‌ی گفتمان جدیدی بر پایه‌ی تغییر نظام سیاسی و نفی «رژیم وابسته» پیشین، تخریب ساختار کهنه‌ی سلطنت و تأسیس نظام «جمهوری اسلامی» ایران را موجب شد. چنین بود که مقام معظم رهبری در سال 1387
يکشنبه، 21 شهريور 1395
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: علی اکبر مظاهری
موارد بیشتر برای شما
الگوی اسلامی – ایرانی عدالت و پیشرفت با تأکید بر بیانات مقام معظم رهبری
 الگوی اسلامی – ایرانی عدالت و پیشرفت با تأکید بر بیانات مقام معظم رهبری

 

نویسندگان:
ایوب سرافراز (1)
سیاوش پورطهماسبی (2)


 

چکیده

پیروزی انقلاب اسلامی با ارائه‌ی گفتمان جدیدی بر پایه‌ی تغییر نظام سیاسی و نفی «رژیم وابسته» پیشین، تخریب ساختار کهنه‌ی سلطنت و تأسیس نظام «جمهوری اسلامی» ایران را موجب شد. چنین بود که مقام معظم رهبری در سال 1387 طی نامه‌ای، سیاست‌‌های کلی برنامه‌ی پنجم توسعه را در چارچوب سند چشم‌انداز ابلاغ کردند. این سیاست‌های کلی، در چارچوب سند چشم‌انداز بیست ساله و با رویکرد مبنایی پیشرفت و عدالت، ابلاغ شده است. ایشان می‌فرمایند: انتظار می‌رود این سیاست‌ها که با رویکرد مبنایی پیشرفت و عدالت تنظیم شده و اقدامات اساسی برای تدوین الگوی توسعه‌ی ایرانی – اسلامی که رشد و بالندگی انسان‌ها بر مدار حق و عدالت و دستیابی به جامعه‌ای متکی بر ارزش‌های اسلامی و انقلابی و تحقق شاخص‌های عدالت اجتماعی و اقتصادی در گرو آن است، توسط قوای سه‌گانه‌ی کشور صورت گیرد.
در این مقاله تبیینی از عدالت، پیشرفت و رابطه‌ی آن دو با یکدیگر و نیز الزامات توسعه‌ی عدالت‌محور با تأکید بر دیدگاه‌های مقام معظم رهبری تقدیم می‌گردد.
شاخصه‌های جامعه‌ی توسعه‌یافته از دیدگاه مقام معظم رهبری عبارت‌اند از: 1. فرا صنعتی شدن؛ 2. خودکفایی در نیازهای اساسی؛ 3. افزایش بهره‌وری؛ 4. ارتقای سطح سواد؛ 5. ارتقای خدمات‌رسانی به شهروندان؛ 6. افزایش امید به زندگی؛ 7. بهره‌گیری از توانایی‌های اقوام ایرانی و ... .
ابعاد تحول و پیشرفت از دیدگاه مقام معظم رهبری بدین شرح است:
1.افزایش ثروت ملّی؛ 2. عدالت‌طلبی؛ 3. اقتدار ملّی؛ 4. رشد اخلاق و معنویت و عواطف انسانی؛ 5. عزّت ملّی؛ 6. مبارزه با فقر و فساد و بیکاری و تبعیض و ... .

مقدمه

مقوله‌ی «عدالت» که از دیرباز به عنوان یکی از مهم‌ترین مسائل، همواره مورد توجه فلاسفه بوده امروزه از مباحث اخلاقی فراتر رفته و به عنوان یک متغیر تعیین کننده برای «پیشرفت» و «توسعه» مطرح شده است.
در یک تحلیل گذرا و موجز، سه اصل «معنویت»، «عدالت» و «آزادی» را می‌توان در زمره‌ی آرمان‌های بنیادین انقلاب قلمداد کرد. شعار معروف مردم «برابری، برادری، حکومت عدل الهی» و «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» بر این واقعیت دلالت داشت که جهان‌بینی توحیدی اسلام، اساس تحقق این ارزش‌ها است. با این همه، بزرگ‌ترین دغدغه‌ی ملّت ایران «عدالت» بود؛ ایرانیان که از بی‌عدالتی و تبعیض‌های اقتصادی – اجتماعی نظام پهلوی در رنج بودند، اراده کردند و با حرکتی عظیم، نظام استبدادی و عدالت‌ستیز را سرنگون کردند.
مفهوم عدالت را بعضی فیلسوفان سیاسی، از جمله چهار ارزش عمده‌ی جوامع بشری در کنار آزادی، برابری و عقلانیت می‌دانند که درباره‌ی ارزش آنها برای جوامع انسانی توافق عام وجود دارد. همین خصلت پذیرش عمومی مفهوم عدالت، سبب شده است که این مفهوم از ویژگی معرفت‌شناختی خاصی برخوردار باشد و از دیرباز مورد توجه اندیشمندان در حوزه‌های فکری مختلف قرار گیرد. مفهوم عدالت، مفهومی ارزشی است که جنبه‌های مختلفی را دربر می‌گیرد و باید در عرصه‌های مختلف اجتماعی بررسی شود. در هر صورت، در مواقعی برابری عین عدالت است و در مواردی هم نابرابری به عدالت حکم می‌کند که البته نظام‌های ارزشی گوناگونی در قالب فلسفه‌های سیاسی متفاوت از وضعیت‌های یکسان، برداشت‌ها و احکام متفاوتی ارائه می‌کنند. (لوکس (3)، 1370: 115) اسلام عدالت و قسط هدف ارسال رسل خوانده شده است؛ البته این هدف به وسیله‌ی خود مردم اما با هدایت پیامبر صورت می‌گیرد.
رهبر انقلاب اسلامی، پیشرفت و عدالت را دو شاخص بسیار مهم دهه‌ی چهار نظام جمهوری اسلامی دانسته و می‌فرمایند: «عدالت بدون پیشرفت منجر به برابری در فقر خواهد شد و پیشرفت بدون عدالت هم هرگز مطلوب نخواهد بود؛ زیرا در کنار رفاه و پیشرفت جامعه باید فواصل طبقاتی کم شود و همه‌ی کسانی که استعداد تحرک، کار و تولید دارند از فرصت‌های برابر برخوردار شوند».
اقبال عمومی به گفتمان عدالت در انتخابات ریاست جمهوری نهم نشان داد که همبستگی ملّی و مشارکت عمومی نه یک نیاز مقطعی بلکه ضرورتی تاریخی است که تحقق آن تنها در یک دولت «عدالت‌محور» عینیت می‌یابد؛ چرا که فقدان عدالت در حوزه‌های مختلف، از بین رفتن همبستگی ملّی و شکست اتحاد و اعتماد ملّت به دولت را در پی دارد. به این ترتیب مشخص می‌شود خاستگاه دولتی که با شعار محوری عدالت در وجوهی چون عدالت جغرافیایی، عدالت طبقاتی، عدالت در زمینه‌های مسائل اقتصادی، عدالت در مسائل فرهنگی و سیاسی قدم در میدان عمل سیاسی نهاد، توانست نظر آحاد شهروندان را به سوی خود جلب کند. (خواجه سروی، 1386: 93: 106).

عدالت از دیدگاه متفکران و اندیشمندان

افلاطون در کتاب جمهور، عدالت را فراتر از فضیلت‌هایی مانند عقلانیت و شجاعت دانسته و با عنوان ارزش ارزش‌ها و فضیلت فضیلت‌ها از آن یاد می‌کند. وی در گفت‌وگوی جدلی خود می‌کوشد همه‌ی وجوه عدالت را تبیین کند: عدالت به معنای قرار گرفتن هر چیزی در جای خود، یا به معنای نفی ظلم و ستم و یا تعادل و میانه‌روی. وی به خصوص بر بُعد اخیر تأکید می‌کند و میان ترس و تهور، فضیلت شجاعت را عادلانه، و میان شهوت‌رانی یا تارک دنیا شدن، عفت را فضیلت می‌داند. به نظر افلاطون عدالت به معنای برابری نیست اگرچه وی بر این بعد نیز اشاره‌ای دارد؛ وی انسان‌ها را دارای گوهرهای متفاوتی می‌داند که در اثر تربیت می‌تواند پرورش یابد اما از آنجا که طینت انسان‌ها طلایی یا نقره‌ای یا مسی است، تربیت در تغییر ماهیت انسان‌ها اثری ندارد اما می‌تواند جوهره‌ی انسان‌ها را آشکار کند. افلاطون به نحو شدیدی در کتاب جمهور و به صورت خفیف‌تری در کتاب‌های سیاستمدار و قوانین، با دموکراسی که ناظر به حق برابر انسان‌ها برای دخالت در سرنوشت سیاست جامعه است، مخالفت می‌ورزد و تنها در شرایط خاصی با نظارت قانون عقلانی و با حضور اریستوکرات‌ها جنبه‌هایی از دموکراسی را می‌پذیرد. (ریمون (4)، 1366، 56 – 54).
اگر از افلاطون نخستین فیلسوف سیاست، به سراغ آخرین فیلسوف غربی نظریه‌پرداز عدالت یعنی «جان‌رالز» برویم، عدالت جنبه‌ی اخلاقی خود را حفظ می‌کند. رالز در آخرین اثر خود که با اولین مقاله‌ی معروف وی یعنی «عدالت به مثابه انصاف» هم‌نام است، بر جنبه‌های اجتماعی و به خصوص توزیعی عدالت تأکید بیشتری می‌کند. نکته‌ی اصلی و محوری در نظریه‌ی عدالت به مثابه انصاف را می‌توان چنین تقریر کرد: همه‌ی خیرات اولیه‌ی اجتماعی، آزادی‌های سیاسی، فرصت‌ها، درآمد و ثروت و پایه‌های احترام فردی باید به طور برابر میان افراد جامعه توزیع شود؛ مگر آنکه توزیع برابر یکی یا همه‌ی این خیرات، دربردارنده‌ی مزایایی برای افراد کمتر بهره‌مند باشد. بنابراین در این نظریه‌ی عدالت، نگاه برابر به انسان‌ها به معنای محو انحای تمایزات و تفاوت‌ها نیست بلکه تلاش دارد که به طریقی خاص تعریفی برای نابرابری‌های مشروع اقتصادی و اجتماعی ارائه دهد. (رالز، 1384: 210 – 213).
رالز در نظریه‌ی عدالت، بر عدالت اجتماعی و توزیعی تأکید دارد و با دیگر عرصه‌های اخلاقی و حقوقی مقوله‌ی عدالت کاری ندارد. از نظر وی عدالت بیش از هر چیز به ساختار اساسی جامعه و ترتیبات اجتماعی آن مربوط می‌شود. اجتماع دارای منابعی است که مایه و وسیله‌ی تأمین بسیاری از نیازهای افراد آن است. این منابع را شاید بتوان در سه گروه اصلیِ قدرت، ثروت و موقعیت اجتماعی تقسیم کرد. (گرب (5)، 1373: 10 – 13).
عدالت در قرن نوزدهم، به معنای متفاوتی با معنای آن در دوران باستان ظهور کرد و تأکید خود را بر سعادت و رفاه اجتماعی استوار ساخت. فلاسفه‌ی یونان عدالت را با توسل به مفهوم مرتبت و تناسب توضیح دادند. ارسطو با تکیه بر اصل «تناسب طبیعی»، دو شکل از عدالت را در روابط اجتماعی میان انسان‌ها قائل بود: عدالت توزیعی که گویای چگونگی توزیع منابع و مواهب اجتماعی و طبیعی میان اعضای جامعه است و عدالت تعویضی که ناظر بر چگونگی معامله یا داد و ستد میان طرفین معامله می‌باشد. (میلر (6)، 4، 1382 – 6).
اما در دوران جدید، گئورگ ویلهلم فردریش هگل، فیلسوف آلمانی، تئوری عدالت را بر محور جامعه ارائه کرد که بر مبنای آن مهم‌ترین بخش ماهیت عدالت را توزیع ثروت و دارایی‌های جامعه تشکیل می‌‌دهد. پس از او مارکس با نظریات خود در زمینه‌ی اثبات ناتوانی نظام سرمایه‌داری (که یکی از مبانی اصلی دولت تجدد است) از برقراری عدالت دفاع کرد. مارکس معتقد بود که بعد از گذر از کمون اولیه و در جوامعی که برده‌داری، فئودالیسم و یا کاپیتالیسم حاکم است، هیچ‌گونه عدالتی نمی‌تواند وجود داشته باشد. وی در تمام این جوامع، دو گروه حاکم و محکوم را ترسیم می‌کند و مبارزه‌ی آنها برای رسیدن به عدالت را منوط به ایجاد جامعه‌ی سوسیالیستی و کمون ثانویه (کمونیسم) می‌داند.
باید توجه داشت که مسئله‌ی عدالت در این نگرش جنبه‌ی اقتصادی صرف می‌یابد. عدالت در این نگاه تمایل به توزیع عادلانه و برابر ثروت – ولی مبتنی بر نیاز – دارد که نفی مالکیت خصوصی را به شکل مطلق نیز مورد توجه قرار می‌دهد و بدین‌سان آزادی انسان‌ها را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد. در مکتب سوسیالیسم وجود تشکیلات مقتدر و تمرکز یافته، بهترین وسیله‌ی پیشگیری از اجحافات و بی‌عدالتی‌های جامعه است. (قدیری اصل، 1364، ص 105).
راولز با بازسازی فلسفه‌ی سیاسی در نیمه‌ی دوم قرن بیستم، نظریه‌ی عدالت خود را در سنت فلسفی کانت و بر مبنای قرارداد و توافق عقلانی مطرح کرد؛ با این ویژگی که سعی داشت با وارد کردن اصل انصاف در حکم اندیشه‌ی اساسی مفهوم عدالت، ایرادها و انتقادات وارده بر نظریه‌ی قراردادگرایی کلاسیک را رفع کند. تلقی راولز از عدالت در حکم یکی از فضیلت‌های بی‌شمار نهادهای اجتماعی، فضیلت را بار دیگر وارد مبحث عدالت کرد. البته مفهوم فضیلت مورد نظر او از رویکرد سنتی به فضیلت که در عصر کلاسیک مطرح بود، فاصله می‌گیرد؛ زیرا راولز نهادهای اجتماعی و ساختارها را موضوع عدالت دانسته است. وی معتقد بود در صورت عادلانه‌ بودن ساختار، انجام هرگونه توزیعی به وسیله‌ی آن عادلانه می‌شود. (امامی، 1386، ص 5)
هایک نیز در مقام یکی از اقتصاددانان نئولیبرال، با تأثیر از کانت، دیدگاه فلسفی خود را درباره‌ی عدالت بر توافق همگان مبتنی ساخت اما برخلاف راولز، به جای دولت رفاه، نظریه‌ی عدالت خود را در یک دولت حداقلی ارائه داد. عدالت اقتصادی از نظر هایک یک پدیده‌ی درون سیستمی بوده و نیاز به عامل برون سیستمی ندارد و مبتنی بر مفاهیمی از قبیل نظم خودجوش (نظم خودانگیخته) است. نظم خودجوش در مقابل نظم از قبل طراحی شده (نظم برون‌زا) که برخاسته از عوامل بیرونی است، قرار دارد و از آنجایی که از درون جامعه نشئت گرفته موجب تعادل درونی می‌شود. (وایت (7)، 1380، ص 21).
هابرماس نیز در میان نظریه‌پردازان معاصر به توضیح مفهوم عدالت پرداخته است. او عدالت را به عنوان «کنش ارتباطی» میان افراد تعریف می‌کند و در همین راستا بر حوزه‌ی عمومی که سیاست در آن شکل می‌گیرد، تأکید می‌کند. منظور هابرماس از عرصه‌ی عمومی فضای اجتماعی است که در آن افکار عمومی شکل می‌گیرد و افراد می‌توانند در حوزه‌ی عمومی به طور آزاد و اختیاری مشارکت کرده و از طریق دموکراسی، استدلال برتر را انتخاب کنند. از آنجایی که پیشرفت جوامع و رسیدن به توسعه‌ی اجتماعی از سیستم‌های ارتباطی است، توجه به کنش ارتباطی که موجب تکامل ساختارهای آگاهی می‌شود از اهمیت بسیاری برخوردار است. بنابراین با عنایت به نظریه‌ی هابرماس، به کار بستن کنش ارتباطی که در پیوندی تنگاتنگ با «خرد» قرار دارد، موجب اعتلای عدالت و به تبع آن توسعه‌ی اجتماعی و ارتقای سازماندهی اجتماعی در جهت حذف نابرابری‌ها در اجتماع می‌گردد. (همان، ص 23)

اهمیت عدالت در روایات اسلامی

درباره‌ی عدالت، دو موضوع تردید ناپذیر می‌نماید:
1. انسان‌ها همه تشنه‌ی عدالت‌اند، در راه آن از فداکاری دریغ ندارد و هر چند اکنون بدان دست نیابند، در انتظارش به سر می‌برند. این امر نشان می‌‌دهد تعریف عدالت در ذهن و وجدان مردم، گرچه به اجمال، روشن است. (نیکنام و هلالی، 1384: 142 – 146).
2. همگان مصادیق فراوانی از عدل را پذیرفته‌اند. این امر نیز نشان می‌دهد که وجدان عمومی و اذهان مردم با چارچوب کلی عدل آشنا است و نقدها و اشکال تراشی‌های نظری در آن چندان تأثیری ندارد. (همان، 102)
بنابراین، باید مصادیق عدالت و شیوه‌های رسیدن به آن بررسی شود. امام علی (علیه‌السلام) درباره‌ی اهمیت این اصل می‌فرماید:
"العدل اساس به قوام العالم؛ عدل پایه‌ای است که پایداری جهان به آن بستگی دارد. (نهج‌البلاغه)
ان العدل میزان الله، الذی وضعه للخلق، و نصبه لاقامة الحق، فلا تخالفه فی میزانه و لا تعارضه فی سلطانه؛ عدالت میزان خدایی است که در کار مردمان نهاد و آن را برای برپاداری حق به پاداشت؛ پس با خداوند در میزانش مخالفت نکنید و با قانونمندی‌اش نستیزید. (همان)
جعل الله سبحانه العدل قواماً للانام؛ خداوند سبحان عدالت را مایه‌ی پایداری مردمان قرار داد."
با توجه به سخنان امام علی (علیه‌السلام) باید گفت که عدل، عملکردی است که به وسیله‌ی آن نیازهای مردم برآورده می‌شود و نیازمندی برجای نمی‌ماند؛ حق هرکس بی‌کم و کاست به او داده می‌شود؛ و هرکس در جایگاه شایسته‌ی خود قرار می‌گیرد. امام (علیه‌السلام) می‌فرماید:
"سوگند به خدایی که دانه را شکافت، و جاندار را آفرید، اگر علم را از معدنش اقتباس کرده بودید... و از میان راه به رفتن پرداخته بودید و راه حق را از طریق روشن آن پیموده بودید، راه‌ها برای شما روشن می‌گشت و نشانه‌های هدایت آشکار می‌گردید و فروغ اسلام شما را فرا می‌گرفت؛ در آن صورت، به رفاهی فراوان دست می‌یافتید؛ دیگر هیچ خانواده‌ای بی‌هزینه نمی‌ماند و هیچ مسلمان یا کافری که در پیمان مسلمانان است، گرفتار ستم نمی‌گشت."
عدم کاستی و کمبود در جامعه، ملاک محسوس و ملموس عدالت است و حتی اگر نیازمندی غیرمسلمان در جامعه یافت شود، با عدالت سازگاری ندارد. برای آشکار شدن اهمیت این موضوع، توجه به دو حدیث دیگر در تفسیر سخن والای امام علی (علیه‌السلام) سودمند می‌نماید. امام صادق (علیه‌السلام) می‌فرماید:
"ان الناس یستغنون اذا عدل بینهم؛ هرگاه عدالت میان مردمان اجرا شود، بی‌نیاز خواهد شد (و نیازمندی در جامعه باقی نخواهد ماند."
امام کاظم (علیه‌السلام) نیز می‌فرماید:
"لو عدل فی الناس لا ستغنوا....؛ اگر عدالت میان مردم اجرا شده بود، همه بی‌نیاز بودند و فقیری نمانده بود."
این سخن امام علی (علیه‌السلام) که «عدل عامل برپایی و استواری مردمان است» نشان می‌‌دهد سنت خدایی حاکم بر آفرینش و جامعه‌ی انسانی نیز حاکم است و هماهنگی و همگامی با نظام خلقت همان عامل پایداری و پایندگی اجتماع خواهد شد؛ از این‌رو مهم‌ترین راه دستیابی به زندگی طبیعی و سالم و بسامان، پیروی از قانون عقل و عدالت است. این قانون، انسان را در خط تکامل قرار می‌‌دهد و هر فرد را با افراد و موجودات دیگر هماهنگ می‌سازد. مهم‌ترین رسالت انبیا نیز آن بوده است که جامعه و انسان را تابع نظام توازن بخش عمومی قرار دهند و پیرو سنت‌ها و قوانین آن سازمان بخشند. براین اساس، انسان‌ها را از کج‌روی و تجاوز و عدل‌ستیزی باز می‌داشتند، هر آنچه با اصول عدالت ناسازگار بود کنار می‌زدند و می‌کوشیدند عدل و توازن معیشتی و اجتماعی را بر جوامع بشری حکمفرما سازند.
در نظر امام علی (علیه‌السلام) وقتی عدالت به اجتماعی گام می‌نهد، همه‌ی ارزش‌ها و معیارهای رهایی‌بخش و سعادت آفرین دیگر نیز وارد می‌شود:
"العدل جماع الاحسان و اعلی مراتب الایمان؛ همه‌ی نیکی‌ها در عدل نهفته است و عدالت بالاترین درجات ایمان است."
بدین ترتیب، ژرفای سخن امام علی (علیه‌السلام) نیک روشن می‌شود: مردمان جز در پرتو عدل به سامانی شایسته دست نیابند.
استاد مطهری در تشریح ابعاد مختلف عدالت می‌نویسد:
"عدل در فرهنگ اسلامی تقسیم می‌شود به عدل الهی و عدل انسانی؛ عدل الهی تقسیم می‌شود به عدل تکوینی و تشریعی؛ عدل انسانی نیز به نوبه‌ی خود تقسیم می‌شود به عدل فردی و اجتماعی."

عدالت در دولت‌های بعد از انقلاب

1. مهدی بازرگان؛ عدالت زیرسایه‌ی دولت حداقلی

کابینه‌ی او که اولین دولت جمهوری اسلامی ایران است، در فضایی بحران‌زده تشکیل شد. او با اندیشه‌های لیبرالیسم کلاسیک در حوزه‌ی اقتصاد و سیاست کار خود را شروع کرد و سعی داشت تا از ادبیات انقلابی استفاده نکند؛ چون گفتمان غالب در آغاز انقلاب اسلامی ایران، محتوایی انقلابی داشت که از آموزه‌های عدالت‌طلبانه و شیعی نشئت می‌گرفت. در آخر به دلیل ارتباط و هماهنگی کم دولت موقت و شورای انقلاب موجب تعارضاتی میان این دو نهاد شد و دولت بازرگان پس از 9 ماه در 15 آبان 1358 با استعفای نخست‌وزیر به کار خود پایان داد. (خواجه سروی، 1386: 93).

2. محمدعلی رجائی؛ عدالت به مثابه مبارزه

در گفتمان پس از انقلاب، آرمان‌گرایی حاکم بود؛ مخاطبان شهید رجایی فراتر از ملّت ایران به همه‌ی مردم مستضعف و محروم دنیا می‌رسید. در این بین به دلیل شرایط خاص جنگی، شهید رجایی عدالت را با توجه به این پدیده تعبیر و تفسیر کردند و آن را به مفهوم مبارزه با ظلم دانستند.

3. میرحسین موسوی؛ عدالت و اصلاح مناسبات اجتماعی

دولت میرحسین را باید دولت جنگ نامید. در این دولت به منظور تحقق آرمان عدالت اجتماعی، دولت با دخالت در تمامی حوزه‌های اقتصادی، کنترل و نظارت بر اقتصاد را افزایش داد و با اجرای نظام کالابرگ و اختصاص یارانه‌ها، دوران جنگ را از سر گذراند. این دولت درصدد پرکردن خلأ بین فقیر و غنی بود. (همان)

.4 هاشمی رفسنجانی؛ عدالت به مثابه توسعه

گفتمان عدالت در دولت «سازندگی» تحولی تازه را تجربه می‌کند. برخلاف رویکرد دولت‌های پیشین به عدالت، در گفتمان عدالت دولت هاشمی، روی سخن با صاحبان سرمایه و بخش بالای هرم جامعه بود. این رویکرد با نوعی‌ عمل‌گرایی در هم پیچیده بود. در این دوره، گفتمان عدالت نظام جمهوری اسلامی به نوعی متناسب با اهداف اقتصادی دولت باز تعریف شد. (همان)

5. سیدمحمد خاتمی؛ عدالت و توسعه‌ی سیاسی

گفتمان سیاسی دولت خاتمی، حرکت خود را از مفهوم آزادی آغاز کرد و در پرتو این ارزش اخلاقی می‌توان دیگر ادبیات سیاسی دولت را نیز ترجمه و تفسیر کرد. محور ارزش‌ها در نظر خاتمی، انسان است. انسان در نظر او محور توسعه‌ی سیاسی و غایت آن است. (علیزاده و رضوی، 1380: 65-63). باید گفت در گفتمان سیاسی خاتمی، عدالت در پرتو اصل آزادی انسان معنا و مفهوم می‌یابد و عدالت در جایگاه ثانوی نسبت به ارزش آزادی قرار دارد.

6. محمود احمدی‌نژاد؛ باز تعریف عدالت بر مدار شریعت

در شرایطی که دولت‌های پیشین سعی داشتند در چارچوب واقع‌گرایانه، توسعه‌ اقتصادی و توسعه‌ی سیاسی را با ابزارهای مدنی از اندیشه‌های اقتصادی و سیاسی رایج در دنیا به جامعه ایران بکشانند، رئیس جمهور جدید ایران منادی دولت عدالت‌محور و مهرورز شد. این دولت با تأکید بر معنویت در کنار مفهوم عدالت، تعریف خود را فراتر از چارچوب نظریات خود در باب عدالت می‌نشاند و عدالت را وضعیتی مربوط به چهار حوزه‌ی مورد نظر اسلام – فردی، اعتقادی، فقهی و اجتماعی – می‌داند. احمدی‌نژاد پس از طرح عدالت‌مداری، توسعه و خدمت‌گزاری به مردم را مطرح می‌سازد و با شعار عدالت گستری، مهرورزی به بندگان خدا و پیشرفت تفسیری از عدالت ارائه می‌کند.

الگوی پیشرفت

هر جامعه‌ای در حرکت تحول‌گرایانه به سوی پیشرفت، نیازمند الگو و روش حرکتی است. این الگو می‌تواند با رویکردهای درون‌نگر یا برون‌نگر فراهم آید. در رویکرد برون‌نگر، با مطالعه و بررسی پیشرفت‌های جوامع دیگر و پذیرش موفقیت آنان در امر توسعه، یا از الگوی عملی آنها تقلید می‌شود، یا بخشی از سازوکارهای الگوی یاد شده با مقتضیات جامعه‌ی خودی تطبیق داده می‌شود و به اصطلاح بومی‌سازی می‌گردد. لکن در رویکرد درون‌نگر با توجه به جهان‌بینی حاکم بر جامعه‌ی خودی و شناسایی و بهره‌گیری از ظرفیت‌ها و توانایی‌های یک ملّت، الگوی توسعه و پیشرفت به صورت ملّی طراحی شده و اجرا می‌گردد.
در انقلاب اسلامی دو نوع رویکرد وجود داشته و دارد: در دهه‌ی اوّل انقلاب بسیاری از انقلابیون با رویکرد برون‌نگر، الگوی چپ سوسیالیسم را که بر مبنای حاکمیت و مالکیت دولت طراحی شده است، محور توسعه می‌دانستند که البته ناصحیح بودن آن خیلی زود فهمیده شده و از آن فاصله گرفته شد.
در دهه‌ی دوم انقلاب با چرخش 180 درجه‌ای، رویکردی برون‌نگر و الگوی توسعه‌ی غربی برگزیده شد که جامعه‌ی نمونه‌ی آن با کشورهای جنوب شرق آسیا نظیر کره‌ی جنوبی و ژاپن و مدتی بعد نیز کشورهای اروپایی به شمار می‌رفت. نظر به ناسازگاری این الگو با مبانی دینی و اهداف متعالی انقلاب، غلط بودن این نسخه نیز آشکار شد. در چنین وضعیتی تنها گزینه‌ی مسیر حرکت به سوی پیشرفت، رویکرد درون‌نگر با توسعه‌ی درون‌زا و الگوی و نقشه‌ی اسلامی – ایرانی شناخته می‌شود.
پیشرفتی که با خصوصیات عدالت و الگوی توسعه‌ی اسلامی – ایرانی مدنظر ملّت ایران است، از نظر مبانی، اهداف و قالب، با الگوی توسعه‌ی غربی و شرقی که در جهان رایج است، تفاوت بنیادین داشته و الزامات ویژه‌ی خود را می‌طلبد. نظر به اینکه زیرساخت اصلی الگوی پیشرفت اسلامی – ایرانی را جهان بینی اسلام متکی بر کتاب و سنت و سیره‌ی اهل‌بیت (علیهم‌السلام) تشکیل می‌دهد، بالطبع، هدف آن انتفاع بشریت؛ سمت و سوی آن، تحول معنوی و عروج والای جوامع به کمالات انسانی، و قالبش، مقررات و قواعد شرع مبین اسلام می‌باشد. (شفیعی، 1388: 118 – 116).

عدالت در بیانات مقام معظم رهبری

الف. عدالت به معنای رفع ظلم و ستم

با جست‌وجو در بیانات رهبر معظم انقلاب، این گونه استنباط می‌شود که در نظر ایشان عدالت بیش از هر چیز تحت تأثیر گفتمان عدالت مهدوی است که مقابله با ظلم و ستم و توزیع ارزش‌هایی نظیر معرفت و دانش و صلح را در جهان هداف قرار می‌دهد به ویژه آنجا که خطاب ایشان به مسائل جهانی است و عدالت بین‌المللی را مدنظر دارند، از عدالت مهدوی الهام می‌گیرد. رویه‌ی دوم عدالت‌محوری ایشان که به ویژه در دوره‌‌ی اصلاحات به عنوان اولویت مهم اصلاحات در تعریف از عدالت قابل دریافت است، نفی فقر و فساد و تبعیض است. با حاکم شدن دولت نهم تأکید ایشان بر عدالت به معنای برابری نیز افزایش یافته است؛ چنان که در اظهارات سال نو ایشان بُعد مهمی پیدا می‌کند. (مجیدی، 1387: 63).
در منظر رهبر انقلاب، امام عصر رمز عدالت است و عدالت برجسته‌ترین شعار مهدویت و انتظار به معنای عدالت‌خواهی است. بیانات ذیل مصداق این قضیه است:
"شما برادران و خواهران توجه دارید که برجسته‌ترین شعار مهدویت عبارت است از عدالت؛ مثلاً در دعای ندبه وقتی شروع به بیان و شمارش صفات آن بزرگوار می‌کنیم، این است «این المعد لقطع دابرالظلمه، این المنتظر لاقامة الأمت و العوج، این المرتجی لأزالة الجور و العدوان؛ یعنی دل بشر می‌تپد تا آن نجات بخش بیاید و ستم را ریشه‌کن کند. بنای ظلم را – که در تاریخ بشر، از زمان‌های گذشته همواره وجود داشته و امروز هم شدت وجود دارد – ویران کند و ستمگران را سرجای خود بنشاند. این اولین درخواست منتظران مهدی موعود از ظهور آن بزرگوار است. یا در زیارت آل یاسین وقتی خصوصیات آن بزرگوار را ذکر می‌کنید، یکی از برجسته‌ترین آنها این است که الذی یملأ الارض عدلاً و قسطاً کما ملئت ظلماً و جورا. انتظار این است که او همه‌ی عالم – نه یک نقطه – را سرشار از عدالت کند و قسط را در همه ‌جا مستقر نماید. در روایاتی هم که درباره‌ی آن بزرگوار هست، همین معنا وجود دارد. بنابراین انتظار منتظران مهدی موعود، در درجه‌ی اول، انتظار استقرار عدالت است ... . (بیانات معظم رهبری، 1371/11/18)
درد بزرگ بشریت، امروز همین مسئله فقدان عدالت است. همیشه دستگاه‌های ظلم و جور در سطح دنیا به شکل‌های مختلف بر مردم جفا کرده‌اند؛ بشریت را زیر فشار قرار داده‌اند و انسان‌ها را از حقوق طبیعی خود محروم کرده‌اند؛ اما امروز این معنا از همیشه‌ی تاریخ بیشتر است و رفع این راستا از ظهور مهدی موعود می‌طلبد و انتظار می‌برد. بنابراین، مسئله، مسئله‌ی طلب عدالت است. (بیانات مقام معظم رهبری، تهران، 1381/07/30)
و از آنجا که فلسفه‌ی ظهور مثل فلسفه‌ی بعثت است باید برای اقامه‌ی عدالت بر تعلیم و تربیت تأکید کرد. پیغمبر برای این مبعوث شده بود که مردم را تعلیم دهد و تزکیه کند یُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَیُزَكِّیهِمْ یا در جای دیگر یُزَكِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ باید تعلیم و تربیت مستمری از موضع حکومت و قدرت سیاسی – آن هم قدرت سیاسی کسی مثل پیغمبر؛ یعنی معصوم – این جامعه‌ی بشری را به تدریج پیش ببرد و تربیت کند و ناهنجاری‌ها را در میان آنها کاهش دهد تا بشریت بتواند به آن نقطه‌ای که شروع زندگی سعادتمندانه‌ی همه‌ی انسان‌هاست – که ما آن دوره را، دوره‌ی حضرت ولی‌عصر (ارواحنافداه) می‌‌دانیم – برسد. دوره‌ی ولی‌عصر (ارواحنافداه)، دوره‌ی آغاز زندگی بشر است؛ دوره‌ی پایان زندگی بشر نیست. از آنجا حیات حقیقی انسان و سعادت حقیقی این خانواده‌ی عظیم بشری تازه شروع خواهد شد و استفاده از برکات این کره‌ی خاکی و استعدادها و انرژی‌های نهفته در این فضا، برای انسان – بدون ضرر، بدون خسارت، بدون نابودی و ضایع کردن – ممکن خواهد شد. (بیانات مقام معظم رهبری، 1379/12/24)
اهمیت استقرار عدالت از دیدگاه ایشان به حدی است که حتی بدون آن، توحید هم معنا ندارد؛ همه‌ی پیغمبران و اولیا برای این آمدند که پرچم توحید را در عالم به اهتزار درآورند و روح توحید را در زندگی انسان‌ها زنده کنند. بدون عدالت، بدون استقرار عدل و انصاف، توحید معنایی ندارد. یکی از نشانه‌ها یا ارکان توحید، نبودن ظلم و نبودن بی‌عدالتی است. لذا شما می‌بینید که پیام استقرار عدالت، پیام پیغمبران است. تلاش برای عدالت، کار بزرگ پیغمبران است. انسان‌های والا در طول تاریخ در این راه تلاش نموده‌اند و بشریت را روز به روز به سمت فهمیدن این حقیقت که عدالت، سرآمد همه‌ی خواسته‌های انسانی است، نزدیک کرده‌اند. (بیانات معظم رهبری، 1387/09/03)"
از نظر رهبر انقلاب، پیشرفت معرفت بشری هم نیاز به ظهور و عدالت را بیشتر کرده و لذا ما با یک تناقض روبه رو هستیم: از یک طرف معرفت بشری شامل درک اهمیت ظهور و افزایش مطالبه‌ی عدالت شده و از سوی دیگر، دانش بشری عدالت را به ارمغان نیاورده است. ایشان می‌فرمایند:
"امروز، هم بشریت بیش از بسیاری از دوران‌های تاریخ، دچار ظلم و جور است، هم پیشرفتی که امروز بشریت کرده است، معرفت پیشرفته‌تر است. ما به زمان ظهور امام زمان (ارواحنافداه)، این محبوب حقیقی انسان‌ها نزدیک شده‌ایم؛ زیرا معرفت‌ها پیشرفت کرده است. امروز ذهنیت بشر، آماده‌ی آن است بفهمد، بداند و یقین کند که انسان والایی خواهد آمد و بشریت را از زیر بارهای ظلم و ستم نجات خواهد داد؛ همان چیزی که همه‌ی پیغمبران برای آن تلاش کرده‌اند، همان چیزی که پیغمبر اسلام در آیه‌ی قرآن وعده‌ی آن را به مردم داده است: وَیَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالأَغْلاَلَ الَّتِی كَانَتْ عَلَیْهِمْ دست قدرت الهی به وسیله‌ی یک انسان عرشی، یک انسان خدایی، یک انسان متصل به عالم‌های غیبی، معنوی و عواملی که برای انسان‌های کوته‌نگری مثل ما قابل درک و تشخیص نیست، می‌تواند این آرزو را برای بشریت برآورده کند لذا دل‌ها، شوق‌ها و عشق‌ها به سمت آن نقطه، متوجه و روزبه‌روز متوجه‌تر است. (همان)"

ب. عدالت، اولویت نخست جامعه

تلاش برای ترویج و حاکمیت گفتمان عدالت از همان نخستین ماه‌ها تصدی رهبری انقلاب اسلامی مورد تأکید ایشان بوده است:
"در بنای یک جامعه، عدالت از همه چیز مهم‌تر است... ما که منتظر امام زمان هستیم، باید در جهتی که حکومت امام زمان (علیه‌ الاف التحیة و الثناء) تشکیل خواهد شد، زندگی امروز را در همان جهت بسازیم و بنا کنیم. البته، ما کوچک‌تر از آن هستیم که بتوانیم آن گونه بنایی را که اولیای الهی ساختند یا خواهند ساخت، بنا کنیم؛ اما باید در آن جهت تلاش و کار کنیم. مظهر عدل پروردگار، امام زمان (عجل‌الله تعالی فرجه‌الشریف) است و می‌دانیم که بزرگ‌ترین خصوصیت امام زمان (علیه الصلاة و السلام) – که در دعاها و زیارت و روایات آمده است – عدالت می‌باشد یملأ الله به الارض قسطا و عدلا ما باید امروز جامعه را جامعه‌ی عدالت بکنیم. در بنای یک جامعه، عدالت از همه‌چیز مهم‌تر است. عدالت، به معنای عدم تبعیض در حقوق و حدود و احکام است. عدالت یعنی کمک به مردم محروم و ضعیف. عدالت یعنی اینکه برنامه‌ها و حرکت کلی کشور، در جهت تأمین زندگی مستضعفان باشد. عدالت به معنای این است که کسانی که در زیر سایه‌ی سنگین نظام طاغوتی، از حقوق خود محروم ماندند، به حقوقشان برسند. عدالت یعنی اینکه عده‌ی خاصی برای خودشان حق ویژه‌ای قائل نباشند. عدالت یعنی اینکه حقوق انسانی و اجتماعی و عمومی و حدود الهی، یکسان بر مردم اجرا شود. اگر جلوی انسانی که با تکیه بر فریب و زور و یا براساس کارهای ناصحیح و مبتنی بر عقل‌‌های مادی و منحرف از معنویت، توانستند به چیزهایی که حق آنها نبوده است، دست پیدا کنند، گرفته شود تا فرصتی برای ادامه‌ی کار خود پیدا نکنند. (مجیدی، 1387، ص 60 و 61)
البته، کمک به مظلومان و محرومان، شامل کمک‌های فردی هم می‌شود، اما قضیه بالاتر از اینها است؛ زیرا تحقق زندگی عادلانه به این است که کمک نظام و تشکیلات و حرکت آن، در جهت کمک به مستضعفان باشد. ما اگر در این جهت، زندگی خود را پیش بردیم و حرکت کردیم، مطمئناً خدای متعال کمک خواهد کرد و قدرت‌های مادی نخواهند توانست با این ترفندها و فریب‌ها، ملّت ما را از راه پرافتخار خود منصرف کنند و مقاومتش را بگیرند ان‌شاءالله روزبه‌روز مقاومت مردم بیشتر خواهد شد. (مقام معظم رهبری، 1368/12/22)"

ج. عدالت به معنای برابری همراه با پیشرفت، راهبرد دهه‌ی چهارم انقلاب

سخنان رهبر انقلاب اسلامی در جمع زائران حرم رضوی را می‌توان ترسیم کننده‌ی گفتمان حاکم بر دهه‌ی چهارم انقلاب دانست که از یک‌سو بخش مهمی از دوره‌ی بیست ساله‌ی رسیدن به اهداف سند چشم‌انداز بیست‌ساله است و از سوی دیگر ترسیم کننده‌ی جهت کلی برنامه‌ی پنجم و ششم پنج ساله‌ی کشور است که براساس اطلاعات موجود کار گروه تدوین مقدمات برنامه‌ی پنج‌ساله‌ی پنجم، توسط رئیس جمهور تشکیل شده است. البته برابر رویه‌های موجود، مجمع تشخیص مصلحت نظام سیاست‌های کلی برنامه‌ی پنجم توسعه را به رهبر انقلاب پیشنهاد می‌دهند و در نهایت با تصویب ایشان به همه‌ی دستگاه‌ها ابلاغ می‌شود.
در هر حال می‌توان برداشت کرد که مراد ایشان از عدالت عمدتاً بر بُعد اقتصادی و با رویکرد برابر خواهانه تأکید دارد:
"برای دهه‌ی چهارم – برای این ده سالی که پیش روی ماست – دو شاخص عمده وجود دارد که باید این دو را حتماً به دست بیاوریم: یکی پیشرفت است، یکی عدالت. ما مثل بعضی از کشورها و نظام‌های دنیا فقط به پیشرفت فکر نمی‌کنیم؛ ما پیشرفت را همراه عدالت می‌خواهیم. خیلی از کشورها هستند که از لحاظ علمی پیشرفت کرده‌اند و به آمارها و شاخص‌های اقتصادی آنها که نگاه می‌کنید، ملاحظه می‌کنیم که مثلاً درامد سرانه‌ی آنها خیلی هم بالاست؛ اما مسئله‌ی مهم این است که درامد سرانه در میان ملّت چه جور تقسیم می‌شود؛ این آن نکته‌ای است که نظام‌های غیرالهی و نظام‌های رونوشت کرده از نسخه‌های استکباری، دیگر به آن توجه نمی‌کنند ما نمی‌توانیم توجه نکنیم؛ ما می‌خواهیم کشورمان از همه‌ی جهات – از لحاظ علمی، از لحاظ اقتصادی، از لحاظ فناوری، از لحاظ سیاسی – پیشرفت برسد، مردم به رفاه دست پیدا کنند؛ اما در کنار پیشرفت، می‌خواهیم کشور عادلانه و با عدالت اداره بشود؛ این مهم است. نه عدالت بدون پیشرفت مطلوب است، نه پیشرفت بدون عدالت، عدالت بدون پیشرفت یعنی برابری در عقب‌ماندگی، برابری در فقر؛ این را نمی‌خواهیم. پیشرفت بدون عدالت را هم هرگز مطالبه نمی‌کنیم؛ پیشرفت، همراه با عدالت. باید فواصل طبقاتی کم بشود. باید آن کسانی که برای تحرک استعداد دارند، فرصت‌های برابر دریافت کنند؛ اگر کسی تنبلی کرد، تنبلی‌اش به گردن خودش. نباید این جور باشد که در برخی از مناطق کشور، مجالی برای تلاش علمی یا تلاش اقتصادی نباشد، اما بعضی‌ها از منابع و از امکانات کشور، به طور بی‌نهایت بتوانند استفاده کنند؛ نه، هنر این است. مطالبه‌ی ملّت از دولت‌ها، از مجالس پی‌درپی شورای اسلامی، از قوه‌ی قضائیه و از همه‌ی مسئولان باید این باشد. کشور باید پیشرفت کند؛ پشرفت در همه‌ی بخش‌ها: پیشرفت در تولید ثروت، پیشرفت در افزایش بهره‌وری، پیشرفت در عزم و اراده‌ی ملّی، پیشرفت در اتحاد ملّی و نزدیکی قشرهای مختلف به یکدیگر، پیشرفت در دستاوردهای علم و فناوری، پیشرفت در اخلاق و در معنویت، پیشرفت در کم‌کردن فاصله‌ی طبقاتی، در رفاه عمومی، در انضباط اجتماعی، در به وجود آمدن وجدان کاری در یکایک آحاد ما مردم، پیشرفت در امنیت اخلاقی، پیشرفت در آگاهی و رشد سیاسی، پیشرفت در اعتماد به نفس ملّی – که من چند ماه قبل مسئله‌ی اعتماد به نفس ملّی را اعلام کردم؛ ملّت باید به خود اعتماد داشته باشند و بدانند که می‌توانند؛ درست نقطه‌ی مقابل آن چیزی که دشمنان این ملّت در طول سال‌های متمادی خواستند به ما تلقین کنند و بگویند و ثابت کنند که نمی‌توانید – پیشرفت در همه‌ی این زمینه‌ها لازم است؛ اما همه‌ی این پیشرفت‌ها باید در سایه‌ی عدالت و در کنار تأمین عدالت باشد."
ایشان دولت نهم را گفتمان عدالت‌خواهی و پیشرفت، یعنی توجه به مستضعفین، یعنی «نَه بزرگ» به اشرافی‌گری و فاصله‌ی طبقاتی، یعنی پشتیبانی از آزادگان و حمایت از مظلومان جهان و در یک کلمه، دولت نهم یعنی گفتمان پیروی و تبعیت از خط امام، می‌دانند.

تحول، توسعه و پیشرفت از نگاه رهبر انقلاب اسلامی

شاید بتوان گفت به جز سخنان رهبر انقلاب در آغاز سال 1387 و در پیام نوروزی و سخنان ایشان در جمع زائران حرم امام رضا (علیه‌السلام)، نخستین بار ایشان در 20 آبان 1385 در جمع دانشگاهیان سمنان بود که به طور تفصیلی به ضرورت تدوین راهبرد مدیریت تحول در کشور پرداختند. ایشان در این سخنان ضمن تشریح ضرورت‌های تحول و پیشرفت در کشور بایدها و نبایدهای آن را تبیین کردند:
"پیشرفت بایستی اولاً با خودباوری؛ ثانیاً امید به موفقیت؛ ثالثاً حرکت جهادگونه؛ همراه باشد. چون ما فرض را بر این گذاشتیم که پیشرفت، بایستی با نگاه بومی و با تکیه به فرهنگ خودمان باشد فرهنگ ما یعنی اسلام و مواریث ملّیِ پسندیده‌ی ما – و نیز ناظر به نیازهای کشور. (مقام معظم رهبری، 1387/7/3)"
از نظر رهبر انقلاب اسلامی، تحول، راز ماندگاری و تعالی بشر است و باید به استقبال تحولات رفت و از ایستایی و رکود پرهیز کرد. از نظر ایشان تحول سنتی الهی است و تأثیر اراده‌ی فرد فرد انسان‌ها در تحولات جامعه و آیات قرآنی مستند است. براساس سنت الهی، تغییرات هر جامعه به دست افراد همان جامعه شکل می‌گیرد و اراده و رفتار فردی هر شخص نیز در ایجاد سلسله تحولات مثبت یا منفی جامعه تأثیرگذار است.

الف. بایسته‌های تحول

1. مدیریت تحولات کشور باید در دست نخبگان دانشگاهی و حوزوی باشد و در این روند علاوه بر معیارهای جهانی پیشرفت، معیارهای نو و ملاک ویژه‌ی نظام اسلامی مورد توجه اکید قرار گیرد.
2. شور و شوق، استعداد وافر، آرزوی پیشرفت، امید به آینده، تحرک و آمادگی برای کار و تلاش، این ویژگی‌ها باید با شناخت راه رسیدن به آرمان‌ها، برنامه‌ریزی، دوراندیشی، همت و تلاش خستگی‌ناپذیر و گم نکردن اهداف همراه شود تا راه رسیدن به قلّه‌های پیشرفت و افتخار را هموار کند.
3. از نظر ایشان با (آنارشیسم هرج و مرج و ساختارشکنی) کاملاً متفاوت است؛ همچنان که رکود نیز با ثبات اجتماعی معنایی متفاوت دارد و آنچه باید هدف قرار گیرد، جامعه‌ای با ثبات اما غیرراکد و برخوردار از تحولات صحیح و سریع است.
4. با توقف در گذشته و نفی نوآوری نمی‌توان به جایی رسید همچنان که با هرج و مرج (فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و عقیدتی) نیز پیشرفتی حاصل نمی‌شود. بنابراین راه صحیح باز گذاشتن راه «نوآوری آزاد فکری و آزاداندیشی» و مدیریت این راه تحول آفرین است.
5. برای درک نسخه‌ی حقیقی باید به بحث‌های تئوریک معطوف به واقعیات پرداخت و سپس با تعیین الگوی پیشرفت برنامه‌ریزی، الویت‌بندی، سرمایه‌گذاری و حرکت کرد.
6. برخی دیگر از مهم‌ترین ضرورت‌ها و بایسته‌های پیشرفت از دیدگاه رهبر انقلاب از این قرارند: حفظ ریشه‌ها و اصالت‌ها، پرهیز از شالوده‌شکنی، ارج‌گذاری و مراقبت از هویت ملّی، امید به آینده‌ای پویا و بانشاط، نقد و انتقادپذیری، ترویج روح رقابتی، برنامه‌ریزی، انتخاب خط‌مشی صحیح.
7. در کنار برخی از این بایدها، جلوگیری از هرج و مرج رفتاری و سیاسی و پوچ‌گرایی و نیز حرکات تخریبی و فراموش کردن هویت ملّی و بنیان‌های اساسی جامعه به عنوان برخی از نبایدهای تحول و نوآوری مدنظر رهبر انقلاب است.

ب. توسعه از نگاه رهبر انقلاب

چگونگی ایجاد توسعه و پیشرفت همواره یکی از سؤال‌های اساسی و مهم در آحاد دگرگونی و تحول تکاملی جوامع بوده است. معمولاً وقتی سخن از توسعه و پیشرفت می‌شود نوعی پیشرفت و توسعه همه‌جانبه به ذهن متبادر می‌گردد. اگر بخواهیم از توسعه به پیشرفت تعریفی داشته باشیم می‌توان گفت توسعه و پیشرفت همان افزایش سطح بهره‌مندی و رفاه، ارتقای امنیت، آزادی، گسترش ارتباطات اجتماعی و امکان تحرک اجتماعی عمودی و افقی معطوف به ارزش‌های جامعه که در سایه‌ی پیشرفت علمی و تکنولوژیک حاصل می‌شود و دگرگونی تکاملی در نظام بهداشت و درمان، آموزش و سامان‌دهی و مهندسی اقتصادی صنعتی و سیاسی و فرهنگی به وجود می‌آید.
بنابراین برای رسیدن به افق‌های مطلوب زندگی که همان زندگی توسعه یافته و همراه با پیشرفت است، به نحو شایسته‌ای به مهندسی و مدیریت آن نیازمندیم و باید الگوی متناسب با ارزش‌های دینی و ملّی طراحی و تدوین گردد. از آنجایی که هدف از این نگارش، تبیین دیدگاه‌ها و تدابیر رهبر معظم انقلاب اسلامی است، ابتدا معیارهای پیشرفت یا شاخصه‌های یک جامعه توسعه یافته و سپس سیاست‌های توسعه را از دیدگاه ایشان بیان می‌کنیم.

ج. الزامات توسعه‌ی عدالت‌محور

توسعه‌ی عدالت‌محور مانند هر حرکت اجتماعی نیازمند زمینه‌سازی و فراهم آوردن لوازم مربوط است. برخی از الزامات را می‌توان در موارد زیر برشمرد:

1. تحول در جهت تکامل و تعالی:

نکته‌ی اساسی و مهم در تحول، جهت تحول است. تحول همواره امر پسندیده‌ای نیست، بسیاری از تحولات سبب سقوط جامعه‌ی انسانی می‌شود. باید جهت تحول را هم معلوم کرد و در طول مسیر همواره آن را مورد ارزیابی قرار داد تا مشخص شود نسبت به حالت قبل، تکامل و تعالی داشته‌ایم یا سقوط و انحطاط. (غفاریان و کیانی، 1380، ص 86 – 89)
"آنچه که ما در تحول، تحولی که با پیشرفت همراه است، مورد نظرمان است – که جا دارد که این جزء آرمان‌های ما باشد – مبارزه‌ی با فقر، مبارزه‌ی با تبعیض، مبارزه‌ی با بیماری، مبارزه‌ی با جهل، مبارزه‌ی با ناامنی، مبارزه‌ی با بی‌قانونی، مدیریت‌ها را به سطح علمی‌تر ارتقا دادن، رفتار شهروندان را به سطوح منضبط ارتقا دادن و انضباط اجتماعی، رشد امنیت، رشد ثروت ملّی، رشد علم، رشد اقتدار ملّی، رشد اخلاق و رشد عزّت ملّی است... در کنار اینها، عشق به معنویت و ارتباط با خدا، مهم‌ترین عاملی است که پیشرفت یک ملّت را به معنای واقعی خودش تضمین می‌کند. (مقام معظم رهبری، 1385/8/18)"

2. امیدواری به پیشرفت:

برای ایجاد تحول، داشتن امید به آینده ضروری است. صرف قانع نبودن به وضع موجود کافی نیست، سیاه دیدن آینده، آفتی است که انسان را از حرکت و تحول باز می‌دارد. هر قدر که آینده سخت و دشوار باشد اما امید به آینده را که ناشی از امید به رحمت خداوند است، نباید از دست داد. اهمیت این شاخصه تا آنجاست که در قرآن کریم ناامیدی از رحمت خدا را از ویژگی‌های کافران برشمرده است. «... و از رحمت بی‌منتهای خدا مأیوس نباشید که هرگز جز کافران کسی از رحمت خدا نومید نیست». (یوسف/ 87)
"آنچه من باز هم مثل همیشه توصیه می‌کنم، در درجه‌ی اوّل این است که شما زبدگان و نخبگان در هر بخشی که هستید، روزبه‌روز دریچه‌ی امید را بر روی خودتان بیشتر باز کنید و به نسل جوان بیشتر امید بدهید. سم مهلکی است سیاه‌نمایی و ناامیدسازی و آینده را تاریک نشان دادن. (مقام معظم رهبری، 1387/2/17)"

3. اعتماد به نفس:

از لوازم حیاتی حرکت در راستای رسیدن به آرمان‌های علمی، وجود اعتماد به نفس – نقطه‌ی مقابل خودکم‌بینی – در رهپویان این راه است. مهم‌ترین تأثیر اعتماد به نفس «این است که حالت انتظار کمک و دستگیری از دیگران را از انسان می‌گیرد» (مقام معظم رهبری، 1386/10/13) و سبب خواهد شد که استعدادهای نهفته برای رسیدن به هدف به کار افتد. این اعتماد به نفس کنونی که در جامعه وجود دارد بر اثر انقلاب، دفاع مقدس و شخصیت ویژه‌ی امام خمینی (رحمةالله علیه) به دست آمده است اما هنوز این اعتماد به نفس در جامعه‌ی علمی به حد نصاب لازم نرسیده است. در مقابل این اعتماد به نفس موانعی وجود دارد که برخی آگاهانه و برخی ناآگاهانه به جای ترویج اعتماد به نفس، موانع آن را گسترش می‌دهند و این خود سبب کندی حرکت می‌شود.
"سه مانع اصلی در راه فرایند اعتماد به نفس و به ثمر رسیدنش وجود دارد... اوّل، ایجاد یأس است؛ تیره کردن افق، به رخ کشیدن فاصله‌های علمی... عامل دوم اشکال تراشی‌های غیرمنطقی است... یکی از راه‌ها که این راه سوم را هم غربی‌ها به شدت در این سال‌ها دنبال کردند، مسئله‌ی هوچی‌گری است؛ هوچی‌گری مطبوعاتی. (همان)"

4. گفتمان‌سازی:

حرکت در مسیر توسعه و تحقق عدالت نیازمند خرد جمعی، عزم ملّی و مشارکت و مطالبه‌ی عمومی است. از همین‌رو مقام معظم رهبری گفتمان عدالت و پیشرفت را به عنوان راهبرد اساسی حرکت جامعه قرار داده و از همه‌ی اقشار به ویژه نخبگان و دانشجویان، خواهان مطالبه‌ی آن هستند. ایشان می‌فرمایند:
"از جمله‌ی نیازهای شما، گفتمان و داشتن یک مجموعه‌ی اندیشه‌ورز است... یک مجموعه‌ی فکری درست کنید – همان اتاق فکر در مراکز – اینها بنشینند فکر کنند، فکرهای عالی بکنند. از افراد مطمئن، خاطر جمع و خوش‌فکر استفاده کنید. (مقام معظم رهبری، 1386/2/31)"

5. نظریه‌پردازی:

مقدمه هر پیشرفت، تولید علم و شکستن مرزهای دانش است و این خود نیازمند نظریه‌پردازی در علوم انسانی و پایه است. طرح جنبش نرم‌افزاری تولید علم و مطالبه‌ی نظریه‌پردازی از نخبگان جامعه از سوی مقام معظم رهبری مؤید این معنا است. (شفیعی، 1388: 94).
"یکی از وظایف مهم دانشگاه‌ها عبارت است از نواندیشی علمی است... آنچه که برای یک محیط علمی و دانشگاهی، وظیفه‌ی آرمانی محسوب می‌شود، این است که در زمینه‌ی مسائل علمی، نواندیش باشد. معنای واقعی تولید علم این است. تولید علم، فقط انتقال علم نیست؛ نوآوری علمی در درجه‌ی اولِ اهمیت است. این را من از این جهت می‌گویم که باید یک فرهنگ بشود. این نواندیشی، فقط مخصوص اساتید نیست؛ مخاطب آن، دانشجویان و کل محیط علمی هم است. (مقام معظم رهبری، 1379/12/9)"

6. مدل‌سازی الگوی پیشرفت:

یکی از آفت‌های برخی مدیران و دانشجویان، داشتن نگاه مطلق به الگوهای پیشرفت جوامع دیگر بوده است. زمانی برخی افراد الگوی پیشرفت کشور را الگوی کشورهای کمونیستی می‌دانستند و الآن هم بسیاری از افراد الگوی پیشرفت را پیروی کامل از الگوی غربی می‌دانند. اساسی‌ترین ضعف این دو نگاه عدم توجه به شاخصه‌های انقلابی و اسلامی جمهوری اسلامی ایران است. ما باید از پیشرفت آنها استفاده کنیم ولی نباید مثل آنها بشویم. ما برای پیشرفت نیاز به یک الگوی ایرانی – اسلامی داریم.
"مدل‌سازی و الگوسازی، کار خود شماست؛ یعنی کار نخبگان ماست. در تحقیقات دانشگاهی باید دنبالش بروند، بحث کنند و در نهایت مدل پیشرفت را برای ایران اسلامی، برای این جغرافیا، با این تاریخ، با این ملّت، با این امکانات، با این آرمان‌ها ترسیم و تعیین کنند و براساس او، حرکت عمومی کشور به سوی پیشرفت در بخش‌های مختلف شکل بگیرد. (مقام معظم رهبری، 1386/2/25)"

7. شجاعت در ایجاد تحول:

داشتن شجاعت در تحول یعنی تولید علم و عبور از حالت ترجمه‌گری صرف است. شجاعت علمی، حفظ کردن و از حفظ گفتن علوم غربی نیست؛ حفظ کردن مقدم‌های برای فهم آن علوم است نه حالت آرمانی. (الهادی، 1384: 256 – 258).
"باید مغزهای متفکرِ ما بسیاری از مفاهیم حقوقی، اجتماعی و سیاسی را که شکل و قالب غربی آنها در نظر بعضی مثل وحی منزل است و نمی‌شود درباره‌اش اندک تشکیکی کرد، در کارگاه‌های تحقیقاتی عظیمِ علوم مختلف حلاجی کنند؛ روی آنها سؤال بگذارند؛ این جزمیت‌ها را بشکنند و راه‌های تازه‌ای بیابند؛ هم خودشان استفاده کنند و هم به بشریت پیشنهاد کنند. (مقام معظم رهبری، 1379/12/9)
این حرکت تولید علم باید در دانشگاه‌ها و مراکز علمی و تحقیقاتی ما به صورت انگیزه‌های عام، امری مقدس و یک عبادت تلقی شود. همه‌ی رشته‌های علوم باید به این صورت درآیند ما باید این حرکت را داشته باشیم که فکر کنیم می‌توانیم نوآوری کنیم. (مقام معظم رهبری، 1382/2/22)"

8. خطرپذیری همراه با کار سخت و پی‌گیر و پشتکار:

مهم‌ترین عامل در موفقیت جهاد علمی و پیشرفت‌های ملّی کشورها، خطرپذیری همراه با کار سخت و پی‌گیر و پشتکار است.
"خطرپذیری؛ نقطه‌ی مقابل آن، ترس است. ترس از چه؟ ترس از عدم موفقیت؛... در همه‌ی میدان‌های مادی و معنوی که انسان موفقیتی مشاهده می‌کند، این جرئت و گستاخی و نترسیدن از احتمال موفق نشدن، عامل بسیار مهمی است که ما را پیش نقطه‌ی مقابل تنبلی می‌برد. نگذارید تنبلی و راحت‌طلبی و تن دادن به زندگیِ دور از مشکل، شما را ناامید کند. اگر این حالت تنبلی وجود داشت، هیچ کدام از این کشفیات مهم علمی به وجود نمی‌آمد. (مقام معظم رهبری، 1385/6/25)"

9. هماهنگی میان دستگاه‌ها:

از مهم‌ترین ضعف‌های جامعه‌ی علمی، عدم هماهنگی میان دستگاه‌های علمی با یکدیگر و دستگاه‌های خارج از دانشگاه مانند صنعت با دانشگاه است. این عدم هماهنگی سبب می‌شود که نتایج جامعه‌ی علمی و تحقیقاتی در عرصه‌ی عمل و اجرا به منصه‌ی ظهور نرسد و آن همه تحقیق و هزینه‌های فکری و پولی و ... به هدر برود. در واقع باید گفت اگر خروجی علمی دانشگاه در محلی غیرمتناسب با آن به کار گرفته شود، اسراف صورت گرفته است.
"یکی از ضعف‌ها، ناهماهنگی‌هاست؛ در بخش‌های مرتبط با دانش و علم و فناوری، بایستی هماهنگی کامل به وجود بیاید. (مقام معظم رهبری، 1387/6/5)"

10. تشکیل مرکز مدیریت تحقیقات:

با توجه به ارزش زمان و منابع انسانی در عصر امروز، استفاده از تجارب گذشته و راه‌های پیموده شده‌ی قبلی امری ضروری به نظرم برسد. امروزه نه تنها باید از پیمودن راه‌های پیموده شده اجتناب کرد بلکه برای رسیدن به قلّه‌های علم باید به دنبال راه‌های میانبر بود. متأسفانه در اکثر مواقع به دلیل نبود یک مرکز مدیریت، کارهای موازی، غیرلازم و بدون اولویت انجام می‌شود که خود سبب اتلاف وقت، منابع انسانی و هزینه‌های زیادی می‌شود (دیوید، 1387: 19).
"تحقیقات موازی و غیرلازم نباید باشد؛ مهم تحقیقات بنیادی، تحقیقات کارکردی و تحقیقات تجربی است که هر کدام در مجموعه‌ی تحقیقات کشور یک سهم و وزنی دارند. این سهم را رعایت نکردن و ملاحظه نکردن، از مشکلات ماست. یک مرکز مدیریت تحقیقات در کشور لازم است. (مقام معظم رهبری، 1385/8/18)
نظام اعطای امتیازات علمی و آیین‌نامه‌هایی که در این زمینه هست، باید تطبیق کند با همین مطلب که کدام تحقیق منطبق است با نیاز کشور، و کدام تحقیق، تکمیل کننده‌ی یک زنجیره‌ی تحقیق و پژوهش است... یعنی پژوهشگر ما نباید برای کسب رتبه‌ی علمی به دنبال این باشد که مقاله‌ای را تهیه و تولید کند که برای کشور هیچ فایده‌ای ندارد و هیچ خلأیی از خلأهای پژوهشی کشور را پر نمی‌کند. (مقام معظم رهبری، 1385/7/13)"

شاخصه‌های جامعه‌ی توسعه یافته

رهبر معظم انقلاب اسلامی در تبیین شاخصه‌های جامعه‌ی توسعه یافته معتقدند که معیارهای پیشرفت عبارت‌اند:
1.فرا صنعتی شدن؛ 2. خودکفایی در نیازهای اساسی؛ 3. افزایش بهره‌وری؛ 4. ارتقای سطح سواد؛ 5. ارتقای خدمات رسانی به شهروندان؛ 6. افزایش امید به زندگی؛ 7. رشد ارتباطات؛ 8. مبتنی شدن روند تحول بر عناصر اصلی هویت ملّی و آرمان‌های اساسی. (مقام معظم رهبری، 1385/08/20)
بنابراین برای رسیدن به افق‌های مطلوب زندگی که همان زندگی توسعه یافته و همراه با پیشرفت است به نحو شایسته‌ای به مهندسی و مدیریت آن نیازمندیم و باید الگویی متناسب با ارزش‌های دینی و ملّی طراحی و تدوین گردد.
مطابق نظریه‌ی حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، شاخصه‌های پیشرفت در جامعه عبارت‌اند:

1.فرا صنعتی شدن:

جامعه‌ی پیشرفت و توسعه یافته از نظر ایشان جامعه‌ای است که از مرحله‌ی صنعتی اولیه و کارخانه‌های دودکشی پا را فراتر گذاشته و به مرحله‌ای بالاتر یعنی عرصه‌ی تکنولوژی‌های سطح بالا وارد شده است. تکنولوژی‌هایی مثل نانوتکنولوژی، تکنولوژی هسته‌ای، تکنولوژی‌های مربوط به فناوری اطلاعات و هوا فضا و خلاصه هرگونه تکنولوژی که تعلقی به صنایع پایین دستی مثل کارخانه‌های دودکشی نداشته باشد. (مجیدی، 1387: 61)

2. خودکفایی در نیازهای اساسی:

جامعه‌ی پیشرفته جامعه‌ای است که در نیازهای اساسی به خودکفایی رسیده باشد. خودکفایی در نیازهای اساسی ضریب امنیت ملّی را افزایش داده و نوعی احساس آرامش روحی و روانی را برای مردم به ارمغان می‌آورد و باعث نوعی نشاط و امیدواری می‌گردد. البته اگر سرمایه، نیروی انسانی، امکان تبادل کالا، صادرات و عوامل دیگر وجود داشته باشد، هر چه بر حوزه و دامنه‌ی خودکفایی افزوده شود، زمینه‌ی رونق اقتصادی و امنیت بیشتر را فراهم می‌آورد.
به هر حال در الگوی فکری رهبری انقلاب اسلامی، توسعه بدون سامان‌دهی و تحقق خودکفایی در نیازهای اساسی توسعه‌ای غیرمدبرانه و آسیب‌پذیر خواهد بود. نیازمندی کالاهای اساسی دست دشمنان را در اعمال فشار برای ایجاد نابسامانی در توسعه‌ی کشور باز می‌گذارد.

3. الگوی بومی و ملّی در پیشرفت:

پیشرفت برای همه‌ی کشورها و همه‌ی جوامع عالم، یک الگوی واحد ندارد. پیشرفت یک معنای مطلق ندارد؛ شرایط گوناگون زمانی و مکانی در ایجاد مدل‌های پیشرفت تأثیرگذار هستند. ممکن است یک مدل پیشرفت برای فلان کشور یک مدل مطلوب باشد؛ عیناً همان مدل برای یک کشور دیگر نامطلوب باشد. بنابراین یک مدل واحدی برای پیشرفت وجود ندارد که سراغ آن رفته و همه‌ی اجزای آن الگو را در خودمان ایجاد کرده و در کشور ایجاد کنیم. پیشرفت در کشور ما با شرایط تاریخی، جغرافیایی، فرهنگ و میراث ما، الگوی ویژه‌ی خود را دارد؛ باید جست‌وجو کنیم و آن الگو را پیدا کنیم. نسخه‌های پیشرفت آمریکایی، اروپایی، اروپایی از نوع غربی، شمالی – کشورهای اسکاندیناوی که آنها یک نوع دیگری هستند – هیچ کدام از اینها برای پیشرفت کشور ما نمی‌تواند مدل مطلوب باشد. ما باید دنبال مدل بومی خودمان باشیم. هنر ما این خواهد بود که بتوانیم مدل بومی پیشرفت را متناسب با شرایط خودمان پیدا کنیم. (مقام معظم رهبری، 1388/2/27) ساماندهی تحول و توسعه باید بر مبنای ارزش‌ها و نگرش‌های فکری و اصول اعتقادی ملّی و بومی استوار باشد والا هرگونه مدل‌سازی توسعه مبتنی بر ارزش‌های صرف غربی نمی‌تواند ثمربخش باشد.

4. افزایش بهره‌وری:

بهره‌وری از تلفیق اثربخشی و کارامدی حاصل می‌آید. بهره‌وری اقدامی است که ما را به هدف برساند (اثربخشی داشته باشد) با رساندن به هدف با کمترین هزینه به انجام رسد (کارایی). بنابراین وقتی سخن از بهره‌وری به میان می‌آید منظور این است که کارها را طوری تنظیم کنیم که با کمترین هزینه، بهترین روش و کوتاه‌ترین مسیر ما را به هدف برساند. شاخص بهره‌وری شاخص مهمی است که رهبر انقلاب اسلامی آن را به عنوان یکی از معیارهای جامعه‌ی توسعه یافته در نظر گرفته‌اند.

5. حفظ استقلال همه جانبه:

هر الگوی پیشرفتی بایستی تضمین کننده‌ی استقلال کشور باشد؛ این باید به عنوان یک شاخص به حساب آید. هر الگویی از الگوهای طراحی شونده برای پیشرفت که کشور را وابسته کند و دنبال‌رو کشورهای مقتدر و دارای قدرت سیاسی و نظامی و اقتصادی بکند، مردود است؛ یعنی استقلال، یکی از الزامات حتمی مدل پیشرفت در دهه‌ی پیشرفت و توسعه است.
همچنین مسئله‌ی جهانی شدن که جهانی شدن به معنای تبدیل شدن به یک پیچ و مهره‌ای در ماشین سرمایه‌داری غرب، نباید مورد قبول هیچ ملّت مستقلی باشد. اگر قرار است جهانی شدن به معنای درست کلمه تحقق پیدا بکند، باید کشورها استقلال و قدرت تصمیم‌گیری خودشان را حفظ کنند، والا جهانی شدن نه تنها پیشرفت نیست بلکه سراب پیشرفت است. (بیانات مقام معظم رهبری، 1388/2/27)

6. ارتقای سطح سواد:

وضعیت علمی و مهارتی نیروی انسانی مهم‌ترین شاخص جامعه‌ی توسعه یافته است. مهم‌ترین سرمایه‌ی هر جامعه‌ای نیروی انسانی است. برای تحقق توسعه‌ی پویا و مستمر، آموزش رکن اساسی است؛ البته آموزش‌های هدفمند و کاربردی که بتواند مسیر لازم را برای توسعه فراهم آورد. بنابراین اگر بخواهیم جامعه‌ی پیشرفته‌ای داشته باشیم باید سطح سواد جامعه را افزایش دهیم.

7. ارتقای خدمات‌رسانی به شهروندان:

جامعه‌ای توسعه یافته خواهد بود که سطح خدمات‌رسانی به شهروندان در سطح مطلوبی باشد. هدف حکومت در اسلام، خدمت‌رسانی به مردم است. بنابراین جامعه‌ی پیشرفته‌ی اسلامی جامعه‌ای است که سطح این خدمات ارائه شده، از یک حد استاندارد و مطلوبیتی برخوردار باشد. چگونگی خدمات حمل و نقل، خدمات امنیتی و قضایی، خدمات آموزشی، درمانی، ورزشی، فرهنگی و انطباق این خدمات با معیارهای استاندارد، ابزار دیگری برای سنجش جامعه‌ی پیشرفته است. برای تحقق توسعه‌ی موردنظر باید ابعاد گوناگون خدمات‌رسانی به شهروندان با ساماندهی و مدیریت کارامدی مناسب به سطح استانداردهای مورد نظر برسد. (مجیدی، 1387: 62 – 64).

8. افزایش امید به زندگی:

جامعه‌ی پیشرفته‌ی مورد نظر رهبر انقلاب اسلامی جامعه‌ای است که به سبب توسعه در ابعاد مختلف از قبیل وضعیت معیشت، تغذیه، بهداشت و درمان، اشتغال و دستیابی به سطوح بالای رفاه مادی و معنوی، امید به زندگی بیشتر شده و متوسط طول عمر مفید افزایش می‌یابد.

9. رشد ارتباطات:

ارتباطات بستر تحقق توسعه و پیشرفت است. با سهولت ارتباطات چه ارتباطات مخابراتی و چه ارتباطات جاده‌ای ریلی و هوایی زمینه‌ی تحرک اقتصادی را فراهم می‌آورد. توسعه‌ی ارتباطات، توسعه‌ی تبادل اقتصادی را میسر می‌کند؛ بنابراین بدون گسترش ارتباطات امکان توسعه و پیشرفت وجود ندارد و به همین دلیل است که رهبر انقلاب اسلامی رشد ارتباطات را یکی از شاخصه‌های اصلی توسعه می‌دانند.

10. بهره‌گیری از توانایی‌های اقوام ایرانی:

اقوام ایرانی یک فرصت هستند. ما اگر اقوام ایرانی را در میدان رقابت مسابقه‌آمیز به سمت خیرات بیندازیم، بسیار کار خوب و درستی انجام گرفته است. هر قوم سعی کند با همان روحیه‌ی قومی، در جهت پیشرفت ملّی، نه صرفاً پیشرفت قومی، گام‌های بلندی بردارد. این خیلی چیز عالی‌ای است. شما می‌توانید مسابقه برگزار کنید: مسابقه بین فارس‌ها، کردها، ترک‌ها، عرب‌ها، ترکمن‌ها، لرها، بلوچ‌ها؛ این بهترین مسابقه‌ی ملّی است. آن وقت معلوم می‌شود که استعدادها چقدر جوشان و خروشان است. این می‌شود یک فرصت. (بیانات مقام معظم رهبری، 1388/2/27)

سیاست‌های توسعه و پیشرفت

پس از آنکه شاخص‌های یک جامعه‌ی پیشرفته و توسعه یافته مشخص شد و ابعاد الگوی آرمانی توسعه از دیدگاه رهبر معظم انقلاب اسلامی معین گردید، نوبت به سیاست‌های توسعه و پیشرفت می‌رسد؛ یعنی در رسیدن به هدف مورد نظر چه سیاست‌هایی باید مدنظر قرار گیرد تا توسعه و پیشرفتی که مطلوب است محقق شود.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای ایجاد تحول و پیشرفت یا سیاست‌های آن را به شرح ذیل بیان می‌دارند:
"ابعاد تحول و پیشرفت در نگاه ویژه‌ی نظام اسلامی عبارت‌اند از: 1.افزایش ثروت ملّی؛ 2. عدالت‌طلبی؛ 3. اقتدار علمی؛ 4. رشد اخلاق و معنویت و عواطف انسانی؛ 5. عزّت ملّی؛ 6. مبارزه با فقر و فساد و بیکاری و تبعیض؛ 7. مقابله با جهل و بی‌قانونی؛ 8. ارتقاء علمی مدیریت‌ها؛ 9. انضباط اجتماعی؛ 10. افزایش احساس مسئولیت اجتماعی؛ 11. استقلال فرهنگی. (رهبر معظم انقلاب اسلامی، 1385/08/20)"
در تشریح این عوامل باید گفت:

1. افزایش ثروت ملّی:

مدل توسعه‌ی مورد نظر باید منجر به افزایش ثروت ملّی شود؛ یعنی در صورت اجرای آن مدل، برایند ثروت عمومی کشور و ثروت آحاد مردم افزایش یابد. به عبارتی، توسعه باید طوری طراحی شود که مردم در سایه‌ی اجرای آن از وضعیت پایین دستی ثروت به وضعیت بالادستی ثروت منتقل شوند، به طوری که علاوه بر تأمین نیازهای مصرفی، منجر به ذخیره‌سازی ثروت نیز بشود. بدیهی است که افزایش ثروت ملّی در سایه‌ی افزایش تولید ملّی صورت خواهد گرفت. بنابراین توسعه باید تولید محور باشد تا بتوان به ثروت ملّی افزود؛ تولید، بهره‌مندی اقتصادی افراد را بیشتر می‌کند. توسعه‌‌ اگر منجر به ثروت‌اندوزی بخش خاصی از جامعه شود توسعه، متوازن و عادلانه نیست؛ توسعه باید بر ثروت آحاد مردم بیفزاید.

2. عدالت‌طلبی:

عدالت مایه‌ی قوام و پایداری جامعه و از عوامل مهم رشد و توسعه است. توسعه‌ی مطلوب توسعه‌ی منجر به پایداری جامعه است. اگر توسعه، منجر به شکاف عمیق اقتصادی و فرهنگی و سیاسی شود، این توسعه برای جامعه خطرناک است و پایداری جامعه را متزلزل می‌کند. لذا رهبر معظم انقلاب، الگوی توسعه‌ای را طلب می‌کند که مبتنی بر عدالت بوده و نتیجه‌ی آن اجرای عدالت و درنتیجه پایداری و قوام جامعه باشد.

3. اقتدار علمی:

توسعه بدون علم تحقق نمی‌یابد اگر توسعه را سامان‌دهی تعالی‌بخش و دستیابی به پیشرفت در حوزه‌های مختلف اقتصادی، صنعتی، فناوری، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی بدانیم این امر بدون داشتن سطح علمی مورد نیاز و دانش مربوط میسر نیست. اگرچه برای توسعه محتاج علم و دانش‌ایم اما توسعه‌ای باید طراحی شود که نتیجه‌ی پیاده‌شدن آن رسیدن به مرز اقتدار علمی است. اقتدار علمی یعنی به دست آوردن قلّه‌های علم و دانش و سطحی از قدرت علمی است که به وسیله‌ی آن بتوانیم مسیرهای بعدی توسعه را به راحتی طی نماییم. بنابراین باید توسعه به نوعی اقتدار علمی شود و اقتدار علمی بر ابعاد توسعه بیفزاید و این تأثیر و تأثر متقابل در یک روند تکاملی ادامه داشته باشد.

4. رشد اخلاق و معنویت و عواطف انسانی:

در الگوی حکومت اسلامی، تزکیه و رشد اخلاقی و معنوی افراد جزء اهداف بالادستی حکومت قرار دارد؛ یعنی همه‌ی فعالیت‌ها در نهایت برای رسیدن به جامعه‌ای است که افراد آن از نوع تهذیب نفس و معنویت برخوردار باشند. هرگونه طراحی مدرن توسعه بدون توجه به این سیاست، جایگاهی در نظام جمهوری اسلامی ندارد و اگر آبادانی همه‌جانبه‌ی کشور منجر به رشد معنویت و اخلاق نشود، ارزشمند نخواهد بود. بنابراین در نگاه حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، الگویی مطلوب است که منجر به رشد اخلاقی و معنوی افراد جامعه باشد.

5. عزّت ملّی:

عزّت ملّی نوعی احساس غرور همگانی ملّتی است که به واسطه‌ی داشتن فضیلت‌ها احساس برتری نموده و احساس می‌کند در مقابل بیگانگان حرفی برای گفتن داشته و احساس ذلت و خواری نمی‌کنند. رهبر معظم انقلاب اسلامی توسعه‌ای را مطلوب می‌دانند که منجر به چنین احساسی شود؛ نباید برای به دست آوردن توسعه‌ی اقتصادی هر شرایطی را بپذیریم و عزّت ملّی را زیرپا گذاریم.

6. مبارزه با فقر و فساد و بیکاری و تبعیض:

بیکاری منجر به فقر، و فقر عموماً منجر به فساد می‌شود. البته تنها عامل فساد فقر نیست بلکه یکی از عوامل آن است. بیکاری محصول عدم توسعه و یا توسعه نامتوازن است. رهبر معظم انقلاب اسلامی معتقدند باید توسعه‌ای طراحی شود که نتیجه‌ی آن گسترش اشتغال بدون تبعیض باشد. اگر اشتغال در سایه‌ی توسعه‌ی بدون تبعیض گسترش یافت، فقر از جامعه ریشه‌کن و بخش زیادی از فساد نیز مهار می‌شود؛ بنابراین توسعه‌ای مطلوب رهبری نظام است که بتواند با رفع بیکاری با فقر و فساد و تبعیض مقابله کند.

7. مقابله با جهل و بی‌قانونی:

جهل و بی‌قانونی جامعه را از مسیر درست باز می‌دارد هزینه‌ها را افزایش داده انرژی را معطل می‌کند حق و حقوق را ضایع و بی‌عدالتی و تبعیض را به ارمغان می‌آورد. در مدل توسعه‌ی کشور باید طراحی به گونه‌ای باشد که حاصل اجرایی آن رفع جهل و جلوگیری از بی‌قانونی و حاکمیت قانون در کشور شود.

8. ارتقای علمی مدیریت‌ها:

مدیران مهره‌های اصلی اداره‌ی جامعه و مجریان قانون عوامل مهم توسعه و پیشرفت هستند. هم مدیران باید در خدمت توسعه باشند و هم توسعه باید منجر به ارتقای علمی مدیریت‌ها شود. به نظر رهبری انقلاب، توسعه‌ای مطلوب است که در آن راه‌های ارتقای علمی مدیران پیش‌بینی شده و با اجرای آن مدیران به این قابلیت دست یابند.

9. انضباط اجتماعی:

انضباط اجتماعی یعنی همه‌ی آحاد نهادها و سازمان‌ها و تشکیلات حکومتی به ایفای درست نقش‌های خویش بپردازند. انضباط اجتماعی حاصل عملکرد درست نقش‌های تعریف شده برای اجزای جامعه است. توسعه‌ای مطلوب است که به تحقق همه جانبه‌ی انضباط اجتماعی کمک کند و جامعه‌ای به وجود آورد که نقش‌ها به درستی ایفا شوند.

10. افزایش احساس مسئولیت اجتماعی:

رهبری نظام اسلامی توسعه‌ای را مطلوب می‌دانند که به افزایش احساس مسئولیت اجتماعی منجر شود. فرهنگ هر جامعه زیربنا و هدایت کننده‌ی مسیر زندگی افراد است. فرهنگ نقش اساسی و مؤثری در حوزه‌های مختلف اقتصاد و سیاست دارد و لذا حفظ فرهنگ از هرگونه انحراف در پیشرفت هر جامعه‌ای دارای اهمیت حیاتی است. طراحی الگوی توسعه باید مبتنی بر آموزه‌های فرهنگی باشد و توسعه باید منجر به استقلال فرهنگی شود. توسعه‌ای که استقلال فرهنگ کشور را در معرض خطر قرار دهد توسعه‌ای مطلوب نخواهد بود.

نتیجه‌گیری

باید گفت در طی چند سال اخیر، دولت کنونی با تحول ارزشی که گفتمان عدالت بر پایه‌ی آرمان‌خواهی دائمی، آن را وارد عرصه‌ی مدیریتی کشور نمود، سبب نوعی بازیابی هویتی و اندیشه‌ای جدید به سطح تفکر مدیریتی گشت. الگوی مدیریت انقلابی گفتمان عدالت، کوشید با احیای آرمان‌های انقلاب اسلامی از یک سو مانع انحراف ارزش‌های انقلاب شود و از سوی دیگر با سرلوحه قرار دادن عدالت‌خواهی، شکاف میان توسعه‌ی سیاسی و رشد اقتصادی را برداشته و به رفع مشکلات مردم بپردازند.
اقبال عمومی به گفتمان عدالت در انتخابات ریاست جمهوری نهم نشان داد که همبستگی ملّی و مشارکت عمومی نه یک نیاز مقطعی بلکه ضرورتی تاریخی است که تحقق آن تنها در یک دولت «عدالت محور» عینیت می‌یابد؛ چرا که فقدان عدالت در حوزه‌های مختلف، از بین رفتن همبستگی ملّی و شکست اتحاد و اعتماد ملّت به دولت را در پی دارد. به این ترتیب خاستگاه دولتی که با شعار محوری عدالت در وجوهی چون عدالت جغرافیایی، عدالت طبقاتی، عدالت در زمینه‌های مسائل اقتصادی، عدالت در مسائل فرهنگی و سیاسی قدم در میدان عمل سیاسی نهاد و توانست نظر آحاد شهروندان را به سوی خود جلب کند، مشخص می‌شود.
بدین‌سان، گفتمان عدالت با رویکرد احیای شعارهای گفتمان انقلاب اسلامی، مؤلفه‌های مغفول را وارد کانون‌های هویتی کرد و با تأکید بر توسعه‌ی اقتصادی با محوریت عدالت توزیعی و نیز پافشاری بر «استقلال‌خواهی» و نفی «وابسته‌گرایی» الگوی توسعه‌ی کشور را بر ویژگی‌های فرهنگی و ارزشی ملّت استوار ساخت و توانست با کاهش شکاف‌های طبقاتی، شاخص‌های توزیع درامد را بهبود بخشد و رفاه و پیشرفت را برای مردم به ارمغان آورد.
رهبر انقلاب در مسیر هدایت مجموعه نیروهای نظام به سمت آرمان‌های انقلاب که در کلام امام و قانون اساسی متجلی است، چند رهنمون اساسی در جهت عدالت‌محوری ارائه می‌کنند: نخست آنکه باید به الگوی روشن و مشخصی از توسعه همراه با پیشرفت دست یافت تا براساس آن در دهه‌ی چهارم انقلاب برنامه‌های توسعه‌‌ی پنجم و ششم با بهره‌گیری از این الگو طراحی شود؛ دیگر آنکه نباید این راهبرد نظام دستخوش برداشت‌های سلیقه‌ای قرار گرفته و در تداول قدرت میان دولت و مجلس به فراموشی سپرده شود. اما مهم‌تر از طراحی راهبرد، اجرایی کردن آن است که در این راه لازم است از همه‌ی ظرفیت‌های نظام و نیروهای معتقد به عدالت و توسعه در رسیدن به این هدف بزرگ بهره گرفته شود؛ به علاوه تحقق و تبدیل این خواسته‌ها به عزم ملّی و مطالبه‌ی ملّی ضروری است. در نخستین مرحله باید اجماع لازم میان نخبگان برسر این الگو و راهکارهای رسیدن به آن حاصل شود تا از همه‌ی توان نخبگان بهره‌گیری شود. رهبر انقلاب با آرزوی توفقیات الهی درک دقیق نیازهای کشور دهه‌ی آینده یعنی چهارمین دهه از حیات نظام جمهوری اسلامی را دهه‌ی عدالت همراه با پیشرفت نام‌گذاری کردند، به گونه‌ای که بر بُعد عدالت در اجرای اهداف سند چشم‌انداز تأکیدی دوباره دارد. خواست عموم نخبگان کشور ما رسیدن به این هدف بزرگ است که از رهگذر اجرای اهداف برنامه‌های پنج‌ساله باید تحقق یابد. از این‌رو است که به نظر می‌رسد تحقق عدالت همراه با پیشرفت مسبوق به حصول اجماع بر سر اهداف برنامه‌ی دو دهه‌ی آینده کشور و نیز بسیج امکانات کشور و پرهیز از هدر روی فرصت‌ها تجارب و امکانات است. در این جهت، تقویت فرهنگ نوآوری و روحیه‌ی ملّی با تقویت ملّت‌سازی در وضعیتی که کشور ما هدف تهاجم فرهنگی است، اهمیت دو چندان پیدا می‌کند. نقش آموزش و پرورش، آموزش عالی، رسانه‌ها، نیروی مقاومت بسیج، سپاه پاسداران و به خصوص عملکرد گروه‌های مرجع و نخبگان در مطالبه‌ی مداوم عدالت و پیشرفت از مسئولان و در جهت انتخاب نخبگانی که معتقد، ملتزم و توانا برای تحقق آن هستند، بارزتر است.
خلاصه و نمونه‌هایی از پیشرفت، توسعه و افتخارات ایرانی در جهان به شرح ذیل می‌باشند:
1.مرکز تحصیلات تکمیلی علوم پایه در زنجان، جایزه‌‌ی جهانی بانک توسعه‌ی اسلامی را به کشورمان اختصاص داد؛ 2. سری جدید واکسن «اریون» با عوارض جانبی بسیار کمتر نسبت به نمونه وارداتی تولید شد؛ 3. «استفان‌ هاوکینگ» دانشمند برجسته‌ی جهان، دعوت پژوهشگاه دانش‌های بنیادی برای سفر به ایران را پذیرفت؛ 4. موفقیت پژوهشگران ایرانی در جداسازی سلول‌های جزایر لانگرهانس برای سلول درمانی دیابت؛ 5. استفاده از غضروف دنده برای ترمیم لاله‌ی گوش و تولید پودر استخون برای ترمیم دندان؛ 6. نخستین نوزاد حاصل از بلوغ تخمک در خارج رحم در ایران متولد شد؛ 7. پژوهشگران ایرانی به فناوری پیشرفته‌ی ساخت میکروسکوپ‌های STM دست یافتند؛ 8. ایران دومین تولید کننده‌ی داروی خوراکی تالاسمی در دنیا شد؛ 9. نیروهای مسلح ایران برای نخستین بار «کارت شناسایی ژنتیکی» می‌گیرند، 10. ایجاد بانک اطلاعات ژنتیک شهدای گمنام در کشور؛ 11. نوزادی با عمل سزارین به روش هیپنوتیزم در تهران به دنیا آمد؛ 12. موفقیت دانشجویان ایرانی در مسابقات جهانی ساخت پایگاه‌های دانش؛ 13. تجربه‌ای موفق و دلچسب در میزبانی گردهمایی‌های بزرگ بین‌المللی با برگزاری سی و هشتمین المپیاد جهانی فیزیک در اصفهان؛ 14. ایران پس از حدود سه سال تعلیق، رسماً به عضویت پروژه‌ی «سزامی» درآمد؛ 15. فیزیک‌دان ایرانی به عضویت هیئت مدیره‌ی انجمن بین‌المللی «نسبیت عام و گرانش» انتخاب شد؛ 16. قوی‌ترین ابررایانه‌ی خاورمیانه با هدف پیش‌بینی وضع هوا در کشور طراحی و ساخته شد؛ 17. موفقیت پژوهشگرانی ایرانی در ساخت نخستین «چسب بافتی هوشمند» جهان؛ 18. تصویب سند راهبرد ملّی توسعه‌ی فناوری پیل سوختی در دولت؛ 19. نخستین نای مصنوعی جهان با استفاده از تکنیک مهندسی بافت در ایران تولید شد؛ 20. یک ایرانی موفق به کسب عنوان فلوی رسمی جامعه‌ی جراحان بینی آمریکا شد؛ 21. دکتر شمسی‌پور به عضویت «فرهنگستان علوم کشورهای در حال توسعه» پذیرفته شد؛ 22. پژوهشگر ایرانی و دو فیزیک‌دان اروپایی، راز پیچ خوردن طناب‌ها را کشف کردند؛ 23. اتمام فاز اول مطالعه‌ی بالینی «انسولین خوراکی» ایرانی؛ 24. مشاهده‌ی گونه‌ای جدید از مرجان‌های نرم در آب‌های خلیج فارس؛ 25. موفقیت محققان ایرانی در ساخت سامانه‌ی پلیمری جدید انتقال داروی سرطان سینه؛ 26. حکاکی نستعلیق نخستین نوشتار فارسی در ابعادی 200 برابر نازک‌تر از قطر مو؛ 27. فناوری ابداعی تکمیل فرایند تبدیل گاز به مایع به نام ایران ثبت شد؛ 28. نوزاد صدف مرواریدساز لب سیاه برای نخستین بار به صورت انبوه در خلیج‌فارس رهاسازی شد؛ 29. ایران به فناوری افزایش نرم‌افزاری سرعت رایانه‌های معمولی تا حد ابررایانه‌ها دست یافت؛ 30. ماهواره‌ی «امید» و ماهواره بر «سفیر» رونمایی شدند؛ 31. پژوهشگران ایرانی به شیوه‌ی نوین جراحی افتادگی پلک و پیشگیری از پس زدن چشم مصنوعی دست یافتند؛ 32. ایستگاه‌های زمینی گیرنده‌ی اطلاعات ماهواره‌های سنجش از دور در کشور طراحی و ساخته شد؛ 33. مرکز ملّی ذخایر ژنتیکی و زیستی ایران راه‌اندازی شد؛ 34. نخستین عمل جراحی کنترل سیستم تناسلی و ادرار بیماران قطع نخاعی در ایران انجام شد؛ 35. تولید رادیو داروهای جدید در ایران؛ 36. تیم دانشجویی ریاضی دانشگاه صنعتی شریف به مقام سوم جهان دست یافت؛ 37. تلاش محققان پژوهشکده‌ی «رویان» برای ترمیم ضایعات استخوانی با پیوند سلول‌های بنیادی؛ 38. موفقیت پژوهشگران ایرانی در اندازه‌گیری ویژگی‌های آب دریای خزر در ژرفای 800 متری؛ 39. پژوهشگران ایرانی موفق به ساخت واکسن چهارگانه‌ی «تب برفکی» شدند؛ 40. سیاره شناس ایرانی موفق به کشف پدیده‌ی «گل‌فشان» در سطح مریخ شد؛ 41. تیم خودروی دانشگاه صنعتی اصفهان به رتبه‌ی سوم جهان دست یافت؛ 42. سلول‌های بنیادی پالپ دندان از دندان‌های شیری استخراج شد؛ 43. موفقیت محققان ایرانی در درمان ناباروری مردان با سلول‌های بنیادی در مدل حیوانی؛ 44. پژوهشگران ایرانی به فناوری ارسال برنامه‌های تلویزیونی به گیرنده‌های موبایل دست یافتند؛ 45. دانش‌آموز ایرانی به عنوان دومین دختر در تاریخ المپیاد جهانی کامپیوتر، موفق به کسب مدال طلای المپیاد شد؛ 46. تأسیس «موزه‌ی ملّی جغرافیای ایران»؛ 47. سفر برندگان جایزه‌ی نوبل فیزیک 1993 و نوبل اقتصاد 2005 به ایران؛ 48. شبکه‌ی شرکت‌های فناوری نانو در کشور راه‌اندازی شد؛ 49. پژوهشگران ایرانی موفق به تولید صنعتی «متادون» شدند؛ 50. سفر یک دختر دانشجوی ایرانی به قطب جنوب؛ 51. دست‌‌یابی محققان ایرانی به انواع پیشرفته‌ی سانتریفیوژ و ارتقاء سطح تکنولوژی هسته‌ای؛ 52. سیستم پخش برنامه‌های رادیویی و تلویزیونی اینترنتی در کشور طراحی و ساخته شد؛ 53. نخستین جشنواره‌ی بین‌المللی فارابی برگزار شد؛ 54. متخصصان وزارت دفاع موفق به طراحی و ساخت مخازن انعطاف‌پذیر سوخت بالگرد و سونار فعال سه بعدی شدند؛ 55. نخستین بانک تخمک در ایران راه‌اندازی شد؛ 56. با تلاش پژوهشگران مؤسسه‌ی تحقیقات شیلات ماهی سفید فرم پاییزه از خطر انقراض نسل نجات یافت؛ 57. انجام نخستین عمل جراحی کاشت پروتز ویبرانت گوش خاورمیانه در ایران؛ 58. تولید چسب اختصاصی از خون هر بیمار برای جراحی؛ 59. بهره‌برداری از سه نوع سلاح جدید با حضور وزیر دفاع آغاز شد؛ 60. متخصصان ایرانی موفق به تولید ظروف یکبار مصرف گیاهی شدند؛ 61. داروی ایرانی «زخم پای دیابت» رونمایی شد؛ 62. محققان ایرانی موفق به ابداع تکنیک جدیدی در جراحی دریچه‌ی میترال قلب شدند؛ 63. پنج سیستم جدید هوشمند زمینی و هوایی به دست متخصصان ایرانی افتتاح شد؛ 64. روش نوین درمان بیماری پوستی «ویتیلیگو»؛ 65. تولید موش از سلول‌های بنیادی جنینی موشی؛ 66. خودکفایی در تولید پروتئین فاکتور رشد فیبروبلاستی انسانی؛ 67. پژوهشگران کشور موفق به تولد شتر دوکوهانه از مادر تک کوهانه شدند؛ 68. موفقیت محققان ایرانی در تولید واکسن جهانی سالک؛ 69. موفقیت محققان ایرانی در کنگره‌ی بین‌المللی لیزر اروپا؛ 70. دانشمند ایرانی موفق شد نخستین حیوان دارای 15 درصد سلول‌های انسانی را به وجود آورد؛ 71. استاد ایرانی دانشگاه «نیوکاسل» برای نخستین بار موفق به تولید اسپرم از مغز استخوان شد؛ 72. زیست‌شناس زن ایرانی عنوان زیست‌شناس برتر سلولی جهان را کسب کرد؛ 73. موفقیت بی‌سابقه‌ی اخترفیزیک‌دان برجسته‌ی ایرانی رصدخانه‌ی «استکهلم» در تفکیک حرکت موضعی و کلی کهکشان‌ها؛ 74. بیوشیمیست ایرانی دانشاه «هوکایدو» موفق به کشف سازوکار عملکرد باکتری عامل سرطان معده شد؛ 75. قوی‌ترین لیزر کوانتومی به سرپرستی استاد ایرانی دانشگاه «نورت وسترن» طراحی و ساخته شد؛ 76. دانشمند ایرانی دانشگاه «اوترخت» موفق به خلق گربه‌ای روباتیک با قابلیت بروز احساسات شد؛ 77. استاد ایرانی دانشگاه کالیفرنیای جنوبی برنده‌ی جایزه‌ی سالانه‌ی انجمن «فاکتورهای انسانی و ارگونومی» شد؛ 78. یافته‌های دانشجوی ایرانی در خصوص قابلیت جایگزینی کاکائو با فلوراید خمیردندان؛ 79. مهندس برجسته‌ی ایرانی، عالی‌ترین جایزه‌‌ی افتخار در زمینه‌ی بلندمرتبه‌سازی را دریافت کرد؛ 80. استاد ایرانی دانشگاه «اتاوا» روش جدیدی برای جلوگیری از تکثیر غیرمجاز فیلم و موسیقی ابداع کرد؛ 81. پژوهشگر ایرانی برای کسب جایزه‌ی اکتشاف در کره‌ی ماه قدم جلو گذاشت؛ 82. دانشگر ایرانی مرکز تحقیقات سرطان نیویورک، به روشی نوین برای توقف پیشرفت سرطان سینه دست یافت؛ 83. دانشگر ایرانی، روبات پرستار پیشرفته‌ی ابداعی خود را در کانادا به نمایش گذاشت؛ 84. محقق ایرانی دانشگاه «سوت وسترن» و همکارانش موفق به درمان عارضه‌ی پلاسیدگی عضلانی با استفاده از سلول‌های بنیادی شدند؛ 85. پژوهشگر ایرانی دانشگاه «ویسکانسین» به روشی جدید برای درمان تومورهای مغزی دست یافت؛ 86. پژوهشگر ایرانی دانشگاه «بریستول» موفق به طراحی «آرواره‌ی روباتیک» با دندان‌های انسان شد؛ 87. متخصص ایرانی دانشگاه کالیفرنیا موفق به ابداع تکنیک تازه‌ی نقشه‌برداری از مغز شد؛ 88. استاد ایرانی دانشگاه «واترلو» پروژه‌ی پیشتازانه‌ی ساخت سیستم‌های آنتن چندگانه‌ی هوشمند را رهبری می‌کند؛ 89. استاد ایرانی دانشگاه «آریزونا» موفق به ابداع صفحه نمایش هولوگرافیک با قابلیت‌های استثنایی شد؛ 90. شناسایی اثرات شدید آلودگی هوا بر بیماران قلبی؛ 91. موفقیت جراح اعصاب ایرانی در درمان افسردگی با کمک الکترودهای مغزی؛ 92. استاد ایرانی دانشگاه پلی‌تکنیک سوئیس برنده‌ی مدال علمی «بلوندل» شد؛ 93. نفوذ به قلب سلول‌ها با کلیدهای شیمیدان ایرانی دانشگاه «برکلی»؛ 94. محقق ایرانی دانشگاه «بریتیش کلمبیا» فریاد کمک گیاهان را می‌شنود؛ 95. محقق ایرانی و تولید برق با باکتری‌های موجود در شکمبه‌ی گاو؛ 96. محقق ایرانی دانشگاه هاروارد و ارتباط ابتلا به دیابت با سابقه‌ی سکته‌ی قلبی؛ 97. اعطای جایزه‌ی «IEEE» به استاد ایرانی علوم رایانه؛ 98. پژوهشگران ایرانی دانشگاه «پیتزبورگ» به رهیافت جدیدی در درمان مبتلایان به اسکیزوفرنیا دست یافتند؛ 99. خداحافظی با «خروپف» با ابتکار دانشمند ایرانی؛ 100. استاد ایرانی دانشگاه «واشنگتن» ابررایانه‌ای استثنائی طراحی کرد؛ 101. استاد ایرانی دانشگاه «تگزاس» و ابداع «رادیوی نرم‌افزاری»؛ 102. محقق ایرانی و دنیایی واقعی‌تر در بازارهای رایانه‌ای با ورود «صدای فضایی»؛ 103. استاد ایرانی دانشگاه «آریزونا» موفق به کشف چگونگی ارتباط چاقی با بروز نارسایی‌های قلبی شد؛ 104. تحولی‌نو در عرصه‌ی ساخت نمایشگرها و سیستم‌های الکترونیکی منعطف با ابداع مدارات «خودمونتاژ»؛ 105. پژوهشگر ایرانی «MIT» و کشف سازوکار جدیدی در عملکرد گوش داخلی انسان؛ 106. استاد ایرانی دانشگاه «پوردو» امکان تشخیص جزئی‌ترین نقایص فنی را در موتور هواپیماها فراهم کرد؛ 107. استاد ایرانی دانشگاه «کلمبیا» موفق به ابداع روش جدید آنژیوپلاستی با خونریزی کمتر شد؛ 108. پژوهشگر ایرانی «MIT» و ابداع سیستم شکار و درمان سلول‌ها در جریان خون؛ 109. استاد ایرانی دانشگاه «جفرسون» موفق به کشف یک عامل طبیعی مؤثر در درمان «ام‌اس» شد؛ 110. پژوهشگر ایرانی دانشگاه کالیفرنیا پاسخ داد مغز انسان چگونه صداها را در میان انبوهی از اصوات تشخیص می‌‌دهد؛ 111. نخستین موش‌های «فوق سریع» با همکاری یک دانشمند ایرانی در آمریکا تولید شدند؛ 112. پژوهشگر ایرانی دانشگاه «هاروارد» از تفاوت مغز بیماران میگرنی با افراد عادی پرده برداشت؛ 113. گلاره محمدزاده، جوان‌ترین جراح مغز و اعصاب انگلستان و انجام جراحی مغز در هوشیاری و ترخیص در چند ساعت؛ 114. پژوهشگر ایرانی با تولید شیرین‌ترین ماده‌ی طبیعی جهان، به سلطه‌ی شیرین‌کننده‌های مصنوعی پایان داد؛ 115. دانشمند ایرانی دانشگاه «کلرادو» به جنگ توفان‌های دریایی رفت؛ 116. استاد ایرانی دانشگاه کالیفرنیا و جست‌وجوی «آب حیات» در ریشه گیاهان؛ 117. موفقیت پژوهشگر ایرانی دانشگاه «تگزاس» در بهبود بیماران مبتلا به سرطان خون حاد؛ 118. تحول در سیستم قضایی کانادا با ابتکار محقق ایرانی؛ 119. استاد ایرانی دانشگاه «هاروارد» نانوسامانه‌ی هوشمند ضدسرطان ساخت؛ 120. دانشگر ایرانی با امواج صوتی به جنگ خون‌ریزی رفت؛ 121. پژوهشگر ایرانی «IBML» موفق به ابداع صفحه نمایش لمسی و تعاملی شد؛ 122. پژوهشگر ایرانی دانشگاه «لوییزیانا» به روشی جدید برای مهار پیشرفت «ام‌اس» دست یافت؛ 123. پژوهشگر ایرانی و گامی نو در ورود به عصر هیدروژن؛ 124. پژوهشگر ایرانی با نانو روبات‌ها سه‌بعدی به جنگ سرطان می‌رود؛ 125. شناسایی عامل اپی‌ژنتیک مؤثر در ناباروری مردان با همکاری پژوهشگر ایرانی دانشگاه کالیفرنیا؛ 126. در عرصه‌ی ساخت سلاح‌های نظامی از ذوالفقار و شهاب‌ها گرفته تا جماران باشکوه و ... . اینها همه از پیشرفت ایرانی خبر می‌دهد. همه‌ی اینها در حد وسع نویسنده‌ بود تا در حد توان خود از سایت‌ها و روزنامه‌های داخلی و خارجی استخراج کرده و گوشه‌ای از آنچه تاکنون توسط محققان و دانشمندان ایرانی موجب پیشرفت و توسعه‌ی کشور و جهان بوده استخراج کرده باشیم.
در آخر باید گفت اگر در جامعه‌ای عدالت در عرصه‌ی سیاسی – اجتماعی فراگیر شود، بسترهای لازم برای رسیدن آن جامعه به توسعه‌ی مطلوب آماده می‌شود. می‌توان برخی از پیامدهای اجرایی عدالت در راستای پیشرفت را این چنین نام برد:
- شکوفایی استعدادها، عمران و آبادانی و رشد فرهنگی جامعه؛
- بی‌نیازی مردم و عزّت آنان؛
- بهره‌وری بیشتر از امکانات؛
- آرامش روحی – روانی و امنیت اجتماعی؛
- ثبات سیاسی و آرامش دولت‌ها؛
- ایجاد تفاهم، تعاون و مشارکت در راستای هدف؛
- توزیع مناسب قدرت، ثروت و درامد؛
- جلوگیری از خشونت و تنش؛
- تداوم نعمت و گسترش روزی؛
- امید به زندگی، کار و تلاش و آینده‌ی بهتر؛
- اقتصاد پویا، تولید بیشتر و سرمایه‌ی افزون‌تر؛
- زندگی همراه با عافیت؛ (سیدباقری، 1388)
- سرافرازی و پیشرفت همه‌جانب؛ جامعه و واحد سیاسی.

پی‌نوشت‌ها

1.عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد بیله‌سوار.
2. مدرس دانشگاه آزاد اسلامی واحد بیله‌سوار.
3.Lox
4.Remon
5.Gorb
6.Miler
7.White

کتابنامه:
1.امامی، سیدحسین. (1386). «نگاهی تاریخی به مفهوم عدالت». روزنامه‌ی مردم‌سالاری 1386/10/10.
2.خواجه‌سروی، غلامرضا. (1386). «فراز و فرود عدالت در جمهوری اسلامی ایران». فصلنامه‌ی دانش سیاسی. سال سوم. شماره‌ی دوم. پاییز و زمستان.
3.دیوید، فرد. (1387). مدیریت استراتژیک. علی پارساییان و محمد اعرابی. تهران. دفتر پژوهش‌های فرهنگی.
4.رالز، جان. (1384). از نظریه‌ی عدالت تا لیبرالیسم سیاسی. ترجمه‌ی احمد واعظی. تهران. بوستان کتاب.
5.ریمون، آرون، (1366). مراحل اساسی اندیشه‌ی در جامعه‌شناسی. ترجمه‌ی باقر پرهام. تهران. آموزش انقلاب اسلامی.
6.سیدباقری، سیدکاظم. (1388). «تأملی در رابطه‌ی عدالت و پیشرفت سیاسی». فصلنامه‌ی حصون. ویژه‌‌نامه‌ی عدالت و پیشرفت. شماره‌ی 20. تابستان.
7.شفیعی، احمد. (1388). «عدالت و پیشرفت گفتمان دهه‌ی چهارم انقلاب اسلامی»، فصلنامه‌ی حصون. ویژه‌نامه‌ی عدالت و پیشرفت. شماره‌ی 20. تابستان.
8. علیزاده، حسین و رضوی، سبحان. (1380). «گلبانگ سربلندی؛ 2001 سخن و نکته از اندیشه‌های سیدمحمد خاتمی». تهران. روزنامه‌ی سلام.
9.غفاریان، وفا و کیانی، غلامرضا. (1380). استراتژی اثربخش. تهران. انتشارات فرا.
10.قدیری اصل، باقر. (1364). سیر اندیشه‌ی اقتصادی. تهران. انتشاران دانشگاه تهران.
11. گرب، ادوارد. ج. (1373). نابرابری اجتماعی. ترجمه‌ی محمد سیاه‌پوش و احمد غروی‌زاده. تهران. انتشارات معاصر.
12.لوکس، استیون، (1370). قدرت: فرا انسانی یا شیطانی. ترجمه‌ی فرهنگ رجایی. تهران. مؤسسه‌ی مطالعات و تحقیقات فرهنگی.
13.مجیدی، حسن. (1387). «دهه‌ی چهارم انقلاب و پیشرفت بر مدار عدالت در نظر رهبر انقلاب». همایش سی سال انقلاب اسلامی. دانشگاه شریف. آذر.
14.مطهری، مرتضی. (1385). بیست گفتار. قم. انتشارات صدرا.
15. میلر، پیتر. (1382). سوژه، استیلا و قدرت. ترجمه‌ی نیکو سرخوش و افشین جهان‌دیده، تهران. نشر نی.
16.نیکنام، احمد و هلالی، محمدرضا. (1384).دولت عدالت. قم. انتشارات اندیشه.
17.وایت، استیون. (1380). خرد، عدالت و نوگرایی. ترجمه‌ی محمد حریری اکبری، تهران. نشر قطره.
- بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با دانشجویان و اساتید دانشگاه صنعتی امیرکبیر، 1379/12/9.
- بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با اساتید دانشگاه شهید بهشتی، 1382/2/22.
- بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با نخبگان جوان، 1385/6/25.
- بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با استادان و اعضای هیئت علمی دانشگاه‌ها، 1385/7/13.
- بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با اساتید و دانشجویان استان سمنان، 1385/8/18.
- بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد، 1386/2/25.
- بیانات مقام معظم رهبری در دیدار هزاران نفر از اعضای بسیج دانشجویی دانشگاه‌های سراسر کشور، 1386/2/31.
- بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با دانشجویان استان یزد، 1386/10/13.
- بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با ده‌ها تن از نخبگان و فرهیختگان استان فارس، 1387/2/17.
- بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با نخبگان دانشگاهی، 1387/6/5.
- بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با جمعی از برجستگان و نخبگان علمی و اساتید دانشگاه‌ها، 1387/7/3.
- بیانات مقام معظم رهبری در جمع دانشگاهیان استان کردستان، 1388/2/27.

منبع مقاله :
گروهی از نویسندگان، (1392)، مجموعه مقالات نخستین همایش ملی الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت، تهران: سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، چاپ اول

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط