داستانی از لتونی

سگی که حرف زدن آموخت

مردی سگی داشت که آنچه به او تعلیم می‌داد می‌آموخت؛ فقط حرف زدن بلد نبود. او درصدد بود کسی را بیابد که به سگش حرف زدن بیاموزد. در نقطه‌ی دوری مردی را پیدا کرد که می‌توانست این کار را انجام دهد. صاحب سگ پرسید:
چهارشنبه، 31 شهريور 1395
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: علی اکبر مظاهری
موارد بیشتر برای شما
سگی که حرف زدن آموخت
سگی که حرف زدن آموخت

 

نویسنده: یان نی یدره
مترجم: روحی ارباب



 

داستانی از لتونی

مردی سگی داشت که آنچه به او تعلیم می‌داد می‌آموخت؛ فقط حرف زدن بلد نبود. او درصدد بود کسی را بیابد که به سگش حرف زدن بیاموزد. در نقطه‌ی دوری مردی را پیدا کرد که می‌توانست این کار را انجام دهد. صاحب سگ پرسید:
- بابت این کار چه قدر پول می‌خواهی؟
- چهل من طلا می‌خواهم، به این شرط که پول را قبلاً بپردازی.
صاحب سگ راضی شد و گفت:
- بسیار خوب. این مقدار طلا را به تو می‌دهم به شرط این که سگ را تعلیم بدهی. بیا برویم او را ببین.
مردی که بنا بود حرف زدن به سگ بیاموزد چهل من طلا گرفت و با صاحب سگ سوار گاری شد و به منزل او رفت و به تعلیم دادن پرداخت. بعد از پنج ماه صاحب سگ پیش معلم سگ رفت و پرسید:
- بگو ببینم وضع سگ من چه طور است؟
معلم سگ گفت:
- کم کم دارد حرف می‌زند.
- حالا چه می‌تواند بگوید.
- بعضی چیزها را می‌تواند بگوید.
صاحب سگ گفت:
- هر چه زودتر حرف زدن را کاملاً یادش بده.
بعد از مدتی معلم سگ نزد صاحب سگ آمد و گفت که سگ او کاملاً می‌تواند صحبت کند.
صاحب سگ دوباره چهل من طلا به او داد و از او خواست که فردای آن روز سگ را نزد او بیاورد.
روز بعد معلم سگ باز تنها نزد صاحب سگ آمد.
صاحب سگ پرسید:
- سگ عزیز و گرانبهای من کجاست؟
معلم سگ گفت:
- امروز داشتم او را نزد تو می‌آوردم. همین طور که در راه با هم صحبت می‌کردیم و از او پرسیدم که صاحب تو و زنش چگونه با هم رفتار می‌کنند، آیا روابطشان با هم خوب است یا خیر؟ سگ در جواب گفت: که صاحب من با زن خودش ابداً میانه‌ی خوبی ندارد و همیشه با زن‌های دیگر ارتباط دارد. وقتی که سگ این حرف را زد یکباره من نگران شدم که مبادا این مطلب را به دیگران هم بگوید؛ مخصوصاً به زن تو. بنابراین او را در راه کشتم.
صاحب سگ خوشحال شد و گفت:
- آفرین بر تو! خوب کاری کردی والّا روزگار من سیاه می‌شد! چهل من طلای دیگر هم به تو می‌دهم.
از آن به بعد دیگر هیچ صاحب سگی میل ندارد که سگش حرف زدن بیاموزد.
منبع مقاله :
نی‌ یدره، یان؛ (1382)، داستان‌های لتونی؛ ترجمه‌ی روحی ارباب؛ تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ دوم



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط