نویسنده: محمود رامیار
چنانكه اصفهانی (1) گفته: «اهل سنت و جماعت متفّقند كه كلام خداوندی مُنَزَّل است، ولی در معنی انزال اختلاف دارند.» (2)
در كتاب و سنت، فراوان پیش آمده كه از قرآن به كلمات نزول و انزال و تنزیل و تعبیر شده باشد. در لغت «نزول» به دو معنی آمده است: وارد شدن و جای گیر شدن در جائی كه متعدّی آن میشود انزال. مثل:
«وَ قُلْ رَبِّ أَنْزِلْنِی مُنْزَلاً مُبَارَکاً وَ أَنْتَ خَیْرُ الْمُنْزِلِینَ (23: 29)
و بگو خدای من، فرود آور مرا فرودی مبارك، كه تو بهتر فرود آورندگانی.»
اطلاق دیگری نیز در لغت دارد و آن سراشیب شدن چیزی از بالا به پایین است. مثل: «نَزَل فلانٌ من الجَبَل» فلان از كوه پایین آمد. متعدی آن معنایش حركت دادن و فرود آوردن است. مثل: «أَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً » (2: 22).
اما در قرآن مجید، جز آن دو معنای لغوی كه گذشت، نزول به معانی دیگر نیز به كار رفته است: مهیا كردن و آماده گردانیدن؛ چنانكه فرمود: «وَ أَنْزَلْنَا الْحَدِیدَ» (57: 25) و آفریدن:
«وَ أَنْزَلَ لَکُمْ مِنَ الْأَنْعَامِ ثَمَانِیَةَ أَزْوَاجٍ (39: 6)
و برای شما هشت جفت چارپا آفرید.»
بی گفتگو هیچیك از معانی لغوی در خور و سزاوار نزول قرآن نیست. چه، لازمهی این معانی جسم بودن و جای گرفتن در مكانی است، و قرآن جسم نیست كه در مكانی قرار گیرد و یا از بالا به پائین فرو فرستاده شود. معنی نزول آن نیست كه فرشته با بالهایی چون پرندگان نامه بر از آسمان فرود آید و نامهای همراه آورد و تقدیم كند، و یا سخن گفتن او (تكلیم) مادی باشد، و كسانی هم بگویند بله، ما هم صدایی چون پرواز زنبوران شنیدهایم! منظور از نزول، ظهور وحی است در پیامبر. یعنی نزول معنوی و روحانی كه تنها پیامبر آن را ادراك داشته و حقیقت آن را میدانسته است. پس به ناچار در اینجا برای نزول باید معنی مجازی به كار برد. در واقع، بیشتر این اصطلاحات، استعارات و تمثیلات مادی است تا به فهم عمومی نزدیكتر باشد. بنابراین ظهور وحی در پیامبر تعبیر به نزول شده است.
در قدیم كه بحث بر سر مخلوق بودن قرآن گرم بود، بر سر معنای این كلمه نیز بحثها جریان داشت. قطب رازی (3) میگوید: نزول در معنی مجازی به كار رفته، كسی كه معتقد است قرآن معنی قائم به ذات خداوندی است (یعنی قرآن قدیم است)، انزال قرآن میشود: ایجاد كلمات و حروفِ دال بر این معنی و ثبت آن بر لوح محفوظ. اما كسی كه میگوید قرآن همین الفاظ است (یعنی قرآن را مخلوق میداند)، پس انزال آن تنها ثبت در لوح محفوظ خواهد بود و این معنی مناسب است چون از دو معنی لغوی نقل شده، و ممكن است كه مراد به انزال آن، اثبات آن در آسمان این جهان پس از اثبات در لوح محفوظ باشد، و این البته مناسب معنی دومی است. مراد به انزال كتب بر پیغمبران این است كه فرشته آن را از خداوند دریافت میكند، دریافتی روحانی، و یا آن را از لوح محفوظ حفظ میكند، آن گاه آن را فرود میآورد و وحی میكند.» (4) گفتیم كه در معنی «انزال» اختلاف كردهاند. بعضی گفتهاند معنی آن اظهار قرآن است برخی دیگر میگویند منظور این است كه خداوند كلام خود و قرائتش را به جبرئیل فهمانیده و او آن را به زمین آورده است. (5) البته انزال و تنزیل با هم فرق دارند. راغب میگوید: فرق این دو در وصف قرآن و ملائكه این است كه تنزیل مختص به جائی است كه به فرستادن قرآن به پراكندگی، مرتبهای بعد مرتبه، اشاره میكند ولی انزال عام است و تنزیل را هم شامل میشود. (6) چنانكه میدانیم یكی از نامهای قرآن «تنزیل» است و این اسم فعلی است از نَزَّل (مصدر باب تفعیل) به معنی فرو فرستادن. یا مصدری است در جای مفعول (تنزیل به جای مُنزّل) كه برای مبالغه آمده، یعنی تأكید بر آن دارد كه كتابی فرود آمده از جانب خدای و نه دیگری. (7)
اما این كه راغب گفت تنزیل اشاره است به فرو فرستادن به پراكندگی، مرتبهای بعد مرتبهای، یا به عبارت دیگر، تنزیل فرود آوردن تدریجی است، زیاد درست به نظر نمیرسد یا انحصاراً چنین معنایی را نمی رساند. خداوند فرمود:
«یَسْأَلُکَ أَهْلُ الْکِتَابِ أَنْ تُنَزِّلَ عَلَیْهِمْ کِتَاباً مِنَ السَّمَاءِ (4: 153) (8)
اهل كتاب (یهودان) از تو میخواهند كه از آسمان كتابی (یك دفعه و یك جا) بر آنان فرود آوری» (و یا در 17: 93 و 6: 37 و 2: 105 و موارد دیگر) میبینیم كه تنزیل هم معنی فرود آوردن یكدفعگی و یكجا را میدهد و منحصر به معنی فرو فرستادن پراكنده و تدریجی نیست. این همه كه بعضی گفتهاند تنزیل در مورد قرآن و انزال دربارهی كتب مقدس به كار رفته (8)، آن هم درست نیست. در مورد تورات هم تنزیل به كار رفته است. (3: 93) جالب توجه است كه هر جا كلمهی تنزیل در صدر سوره قرار گرفته (جز در سورهی 39 الزمر) همه جا پس از فواتح سور است. (9)
خلاصه اینكه قرآن خود در موارد بسیاری تنزیل و انزال را برای اعلام كلمات و آیات الهی به كار برده و بدون شك مقصود از این انزال و تنزیل، همین اعلام كلمات و آیات الهی است كه به كیفیات مخصوصی بر قلب رسول خدا وحی شده و بر دل او منتقش گشته است.
اما این نزول قرآن به چه سان بوده است؟ آیا قرآن همگی و جملگی یكباره از آسمان نازل شده و یا به تدریج و چند آیه، چند آیه نزول یافته است؟
رامیار، محمود؛ (1392)، تاریخ قرآن، تهران: انتشارات امیركبیر، چاپ سیزدهم
در كتاب و سنت، فراوان پیش آمده كه از قرآن به كلمات نزول و انزال و تنزیل و تعبیر شده باشد. در لغت «نزول» به دو معنی آمده است: وارد شدن و جای گیر شدن در جائی كه متعدّی آن میشود انزال. مثل:
«وَ قُلْ رَبِّ أَنْزِلْنِی مُنْزَلاً مُبَارَکاً وَ أَنْتَ خَیْرُ الْمُنْزِلِینَ (23: 29)
و بگو خدای من، فرود آور مرا فرودی مبارك، كه تو بهتر فرود آورندگانی.»
اطلاق دیگری نیز در لغت دارد و آن سراشیب شدن چیزی از بالا به پایین است. مثل: «نَزَل فلانٌ من الجَبَل» فلان از كوه پایین آمد. متعدی آن معنایش حركت دادن و فرود آوردن است. مثل: «أَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً » (2: 22).
اما در قرآن مجید، جز آن دو معنای لغوی كه گذشت، نزول به معانی دیگر نیز به كار رفته است: مهیا كردن و آماده گردانیدن؛ چنانكه فرمود: «وَ أَنْزَلْنَا الْحَدِیدَ» (57: 25) و آفریدن:
«وَ أَنْزَلَ لَکُمْ مِنَ الْأَنْعَامِ ثَمَانِیَةَ أَزْوَاجٍ (39: 6)
و برای شما هشت جفت چارپا آفرید.»
بی گفتگو هیچیك از معانی لغوی در خور و سزاوار نزول قرآن نیست. چه، لازمهی این معانی جسم بودن و جای گرفتن در مكانی است، و قرآن جسم نیست كه در مكانی قرار گیرد و یا از بالا به پائین فرو فرستاده شود. معنی نزول آن نیست كه فرشته با بالهایی چون پرندگان نامه بر از آسمان فرود آید و نامهای همراه آورد و تقدیم كند، و یا سخن گفتن او (تكلیم) مادی باشد، و كسانی هم بگویند بله، ما هم صدایی چون پرواز زنبوران شنیدهایم! منظور از نزول، ظهور وحی است در پیامبر. یعنی نزول معنوی و روحانی كه تنها پیامبر آن را ادراك داشته و حقیقت آن را میدانسته است. پس به ناچار در اینجا برای نزول باید معنی مجازی به كار برد. در واقع، بیشتر این اصطلاحات، استعارات و تمثیلات مادی است تا به فهم عمومی نزدیكتر باشد. بنابراین ظهور وحی در پیامبر تعبیر به نزول شده است.
در قدیم كه بحث بر سر مخلوق بودن قرآن گرم بود، بر سر معنای این كلمه نیز بحثها جریان داشت. قطب رازی (3) میگوید: نزول در معنی مجازی به كار رفته، كسی كه معتقد است قرآن معنی قائم به ذات خداوندی است (یعنی قرآن قدیم است)، انزال قرآن میشود: ایجاد كلمات و حروفِ دال بر این معنی و ثبت آن بر لوح محفوظ. اما كسی كه میگوید قرآن همین الفاظ است (یعنی قرآن را مخلوق میداند)، پس انزال آن تنها ثبت در لوح محفوظ خواهد بود و این معنی مناسب است چون از دو معنی لغوی نقل شده، و ممكن است كه مراد به انزال آن، اثبات آن در آسمان این جهان پس از اثبات در لوح محفوظ باشد، و این البته مناسب معنی دومی است. مراد به انزال كتب بر پیغمبران این است كه فرشته آن را از خداوند دریافت میكند، دریافتی روحانی، و یا آن را از لوح محفوظ حفظ میكند، آن گاه آن را فرود میآورد و وحی میكند.» (4) گفتیم كه در معنی «انزال» اختلاف كردهاند. بعضی گفتهاند معنی آن اظهار قرآن است برخی دیگر میگویند منظور این است كه خداوند كلام خود و قرائتش را به جبرئیل فهمانیده و او آن را به زمین آورده است. (5) البته انزال و تنزیل با هم فرق دارند. راغب میگوید: فرق این دو در وصف قرآن و ملائكه این است كه تنزیل مختص به جائی است كه به فرستادن قرآن به پراكندگی، مرتبهای بعد مرتبه، اشاره میكند ولی انزال عام است و تنزیل را هم شامل میشود. (6) چنانكه میدانیم یكی از نامهای قرآن «تنزیل» است و این اسم فعلی است از نَزَّل (مصدر باب تفعیل) به معنی فرو فرستادن. یا مصدری است در جای مفعول (تنزیل به جای مُنزّل) كه برای مبالغه آمده، یعنی تأكید بر آن دارد كه كتابی فرود آمده از جانب خدای و نه دیگری. (7)
اما این كه راغب گفت تنزیل اشاره است به فرو فرستادن به پراكندگی، مرتبهای بعد مرتبهای، یا به عبارت دیگر، تنزیل فرود آوردن تدریجی است، زیاد درست به نظر نمیرسد یا انحصاراً چنین معنایی را نمی رساند. خداوند فرمود:
«یَسْأَلُکَ أَهْلُ الْکِتَابِ أَنْ تُنَزِّلَ عَلَیْهِمْ کِتَاباً مِنَ السَّمَاءِ (4: 153) (8)
اهل كتاب (یهودان) از تو میخواهند كه از آسمان كتابی (یك دفعه و یك جا) بر آنان فرود آوری» (و یا در 17: 93 و 6: 37 و 2: 105 و موارد دیگر) میبینیم كه تنزیل هم معنی فرود آوردن یكدفعگی و یكجا را میدهد و منحصر به معنی فرو فرستادن پراكنده و تدریجی نیست. این همه كه بعضی گفتهاند تنزیل در مورد قرآن و انزال دربارهی كتب مقدس به كار رفته (8)، آن هم درست نیست. در مورد تورات هم تنزیل به كار رفته است. (3: 93) جالب توجه است كه هر جا كلمهی تنزیل در صدر سوره قرار گرفته (جز در سورهی 39 الزمر) همه جا پس از فواتح سور است. (9)
خلاصه اینكه قرآن خود در موارد بسیاری تنزیل و انزال را برای اعلام كلمات و آیات الهی به كار برده و بدون شك مقصود از این انزال و تنزیل، همین اعلام كلمات و آیات الهی است كه به كیفیات مخصوصی بر قلب رسول خدا وحی شده و بر دل او منتقش گشته است.
اما این نزول قرآن به چه سان بوده است؟ آیا قرآن همگی و جملگی یكباره از آسمان نازل شده و یا به تدریج و چند آیه، چند آیه نزول یافته است؟
پینوشتها:
1.محمد بن بحر، ابومسلم، از مفسران معروف معتزلی (م322هـ) و صاحب تفسیر جامع التأویل.
2.اتقان: نوع 16، المسألهی الثانیه.
3.محمد بن محمد بن ابی جعفر از شاگردان مبرّز علامه حلی (م776) در دمشق، یك حاشیه بر كشّاف دارد به نام بحرالاصداف و دیگر شرحی بر كشاف به نام تحفةالاشراف.
4.اتقان: نوع16، المسألة الثانیه، به نقل از حواشی كشاف.
5.البرهان زركشی1: 229.
6.مفردات 508 كلمهی نزل.
7.ابوالفتوح رازی8: 362.
8.قرآن را چگونه شناختم از كینت گریك 319.
9.در سورهی 32 سجده پس از الم و در سورههای 40 غافر، 41 فصلت، 45 جاثیه و 46 احقاف پس از هم قرار گرفته است.
رامیار، محمود؛ (1392)، تاریخ قرآن، تهران: انتشارات امیركبیر، چاپ سیزدهم