بَدْر ذی الحجّه( میلاد امام هادی علیه‏السلام)

ماه حج، ماه نزدیک‏تر شدن به خدای کعبه، به نیمه خود رسیده بود که نوری دیگر، در آسمان پرتو افشانی کرد. سومین «علی»، در میان ستارگان درخشان دیگر، نام گذاری شد و نسیمی از امید و مهر، بر دل‏های حاجیان و دیگر مسلمانان وزید. زاد روز دهمین پیشوای عاشقان، هدایت گر مردمان، حامی محرومان و همدم دل‏های مهربان را به همگان شاد باش می‏گوییم.
دوشنبه، 18 آذر 1387
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
بَدْر ذی الحجّه( میلاد امام هادی علیه‏السلام)
بَدْر ذی الحجّه( میلاد امام هادی علیه‏السلام)
بَدْر ذی الحجّه( میلاد امام هادی علیه‏السلام)

نويسنده:ابراهیم اخوی

اشاره

نیمه ماه ذی‏ الحجّه ، آن هنگام که بَدْر زیبایش، بر عرصه آسمان، حکم فرمایی و جلوه گری می‏کرد، بدری دیگر در مدینه درخشید که پرتو نورش، همه را واله و حیران کرد و معشوقان مجازی را، از خودنمایی باز داشت.
امام هادی علیه‏السلام آمد، مدینه روشن شد و دل‏های دوست داران روشن‏تر. شادی، مهمان دل‏ها شد و تبسم، همراه لب‏ها. مقدمش مبارک!

شاد باش

ماه حج، ماه نزدیک‏تر شدن به خدای کعبه، به نیمه خود رسیده بود که نوری دیگر، در آسمان پرتو افشانی کرد. سومین «علی»، در میان ستارگان درخشان دیگر، نام گذاری شد و نسیمی از امید و مهر، بر دل‏های حاجیان و دیگر مسلمانان وزید. زاد روز دهمین پیشوای عاشقان، هدایت گر مردمان، حامی محرومان و همدم دل‏های مهربان را به همگان شاد باش می‏گوییم.

تولد

درباره تاریخ تولد حضرت امام هادی علیه‏السلام بیش‏تر تاریخ نگاران، اتفاق نظر دارند که ایشان در سال 212 ق به دنیا آمده است، اما درباره ماه و روز ولادت، با هم اختلاف دارند، برخی آن را در 15 و 27 ذی الحجه و برخی دیگر در سیزدهم و سوم رجب ذکر کرده‏اند.
محل تولد آن حضرت در «بصریا» ـ روستایی که امام موسی کاظم علیه‏السلام در نزدیکی مدینه به وجود آورده بود ـ است. هم‏چنین آن حضرت، نخستین فرزند امام جواد علیه‏السلام اسلام می‏باشند که از بانویی به نام «سَمانه» متولد شد. عمر شریف آن حضرت، 41 سال و چند ماه بوده است.

نام‏گذاری

حضرت امام جواد علیه‏السلام ، پس از تولد امام هادی علیه‏السلام ، نام نیاکان پاکش را بر او نهاد و ایشان را هم نامِ سه امام بزرگ‏وار؛ امام علی علیه‏السلام امام علی بن الحسین علیه‏السلام و امام علی بن موسی الرضا علیه‏السلام گردانید. این نام گذاری، بسیار به جا بود و امام دهم، به حکم وراثت، ویژگی‏های نیاکان پاکش را درخود داشت و در صفات نیک، سرآمد روزگار بود.

لقب‏های مبارک

لقب‏های گوناگونی برای امام هادی علیه‏السلام نقل شده که هر کدام، گویای دریچه‏ای از شخصیت تابناک آن بزرگ‏وار است؛ لقب‏هایی چون «ناصح»، «مرتضی»، «فقیه»، «عالم»، «امین»، «طیب»، «رشید»، «مُوَضّح»؛ «روشن کننده احکام»، «خالِص؛ پاک از هر عیب»، «وفی»، «شهید»، «فتاح؛ گره گشا»، «تقی»، «نجیب» و «متوکل» ـ که آن حضرت، از لقب آخر، به دلیل مشاهبت با لقب خلیفه وقت، بی‏زار بوده و دوست نداشتند به آن لقب خوانده شوند.

فرزندان

حضرت امام هادی علیه‏السلام ، دارای چهار فرزند پسر به نام‏های ابومحمد حسن عسکری علیه‏السلام ، حسین، محمد و جعفر و یک دختر به نام عایشه (یا عِلیّه) بودند. از میان فرزندان ایشان، حسین و محمد، در زمان حیات امام هادی علیه‏السلام درگذشتند و پسر دیگر ایشان به نام جعفر، بعد از شهادت برادرش، امام حسن عسکری علیه‏السلام ، ادعای امامت کرد و به جعفر کذاب معروف شد.

راهنمای گمراهان

امام هادی علیه‏السلام ، همان‏گونه که از نام مبارک ایشان برمی‏آید ـ که به معنای راهنما و هدایت‏گر است ـ ، در راه نجات گمراهان و رهنمون شدن آن‏ها به بزرگْ راه سعادت و خوشبختی، تلاش فراوانی داشتند. از جمله هدایت یافته‏گان، فردی به نام «ابوالحسن بصری» است که مذهب واقفی داشت و پس از امام هفتم علیه‏السلام ، امامت هیچ یک از فرزندان حضرت را نپذیرفته بود. روزی امام علی النقی علیه‏السلام او را دیدند و فرمودند: «این خواب غفلت تا کی؟ آیا زمان آن نرسیده که به خود آیی...». نفَس قدسی حضرت، آن‏چنان گرم و اثرگذار بود که همین دو جمله، او را دگرگون ساخته و به راه اصلاح باز آورد و به امامت حضرت هادی علیه‏السلام اعتراف کرد.

گره‏گشایی

تاریخ نویسان، نام افراد زیادی را که برای حل مشکل و رفع گرفتاری خود به پیشوای دهم مراجعه کرده و از محضرآن امام، با خشنودی بازگشته‏اند را به ثبت رسانده‏اند. یکی از این نمونه‏ها، مراجعه فردی است که از بدهی سنگین خود، به ایشان پناه برد و امام علیه‏السلام به او راهی آموخت تابتواند پول مورد نیاز را از خلیفه وقت بگیرد؛ حضرت به ایشان فرمود: در شهر، دستْ خطی را که من به تو می‏دهم، در حضور مردم به من عرضه کن ومبلغی که در آن نوشته شده است را ازمن درخواست کن. آن‏مرد به دستور امام علیه‏السلام عمل کرد و در سامرا، در حالی که برخی از اطرافیان خلیفه ومردم در محضر آن حضرت نشسته بودند، وارد شد و با نشان دادن نوشته، از حضرت، مبلغ آن را تقاضا کرد. امام علیه‏السلام از شخص مهلت خواست، اماآن فرد اصرار ورزید. وقتی جریان به گوش خلیفه رسید، دستور داد تا مبلغ زیادی ـ که سه برابر بدهی شخص بود ـ را به امام بدهند. امام علیه‏السلام پول‏ها را گرفت و همه را به آن مرد عرب داد و گره از کار او باز کرد.

گذشت

«بُرَیحه عباسی»، که از سوی خلیفه به امامت جماعت مکه و مدینه منصوب شده بود، از امام هادی علیه‏السلام نزد متوکل، بدگویی کرد و برایش نوشت: «اگر نیاز به مکه و مدینه داری، علی بن محمد را از این دو شهر بیرون کن؛ زیرا او مردم را به سوی خود خوانده و گروه زیادی از او پیروی کرده‏اند».
بر اثر بدگویی‏های پی در پی بریحه، متوکل، امام علیه‏السلام را از مدینه به سامرا تبعید کرد. در مسیر انتقال حضرت به سامرا، بریحه نیز ایشان را همراهی کرد و با گستاخی تمام، به امام گفت: تو خود می‏دانی که عامل تبعید تو من بودم، اکنون اگر نزد متوکل از من شکایت کنی، به اموالت در مدینه آسیب رسانده و دوست‏دارانت را می‏کشم...». امام نگاهی به او کرد و فرمود: «نزدیک‏ترین راه برای شکایت از تو این بود که شب گذشته شکایتت را نزد خدا بردم و چنین شکایتی را نزد غیر او از بندگانش نخواهم برد». بریحه با شنیدن این سخن به وحشت افتاد و با التماس و زاری، از امام تقاضای بخشش کرد. امام علیه‏السلام با وجود رنج‏هایی که به سبب بدگویی‏های او متحمل می‏شد، از او گذشتند و وی را بخشیدند.

خوشه چینان معرفت

شناسایی و جذب افراد با استعداد و تربیت آنان بر اساس اصول اسلامی و مجهزساختن آن‏ها به انواع دانش‏های مورد نیاز جامعه، از رسالت‏های مهم امامان معصوم علیهم‏السلام بود و محدودیت‏های اعمال شده از سوی حکومت‏های وقت، هرچند انجام این رسالت را در حد مطلوب، با مشکلاتی مواجه ساخت و بسیاری را از دست‏یابی به این سرچشمه‏های زلال دانش و معرفت، محروم کرد، ولی موجب تعطیل شدن آن نشد. بر اساس نوشته شیخ طوسی،تعداد دست پروردگان پیشوای دهم و کسانی که از آن حضرت، در زمینه‏های مختلف علوم اسلامی، روایت نقل کرده‏اند، بیش از 185 نفر می‏باشد که در میان آنان، می‏توان چهره‏های برجسته علمی و فقهی چون «ایوب بن نوح»، «حسن بن علی ناصر»، «عبدالعظیم حسنی» و «عثمان بن سعید» را نام برد.

آماده سازی مردم برای دوران غیبت

«تقدیر الهی این بود که امام هادی علیه‏السلام ، نوه گران مایه خویش را نبیند، چرا که ولادت حضرت مهدی علیه‏السلام ، حدود یک سال بعد از شهادت حضرت هادی علیه‏السلام رخ داد؛ اما آن حضرت، به دلیل آگاهی از نزدیک شدن وعده خدا درباره ولادت امام مهدی علیه‏السلام ، جوّ فکری، فرهنگی و اجتماعی جامعه خویش را برای میلاد نور آماده و مقدمات آن را فراهم می‏ساخت. از این رو، امام هادی علیه‏السلام ، به تدریج، از حضورش در میان مردم می‏کاهد تا مردم را رفته رفته برای دوران غیبت امام علیه‏السلام ، آماده سازد و به همین دلیل است که حضرت، در بغداد و مرکز کشور پهناور اسلامی، برای خویش نمایندگانی برگزید تا واسطه پیوند میان امام علیه‏السلام و دوست‏داران اهل‏بیت علیهم‏السلام باشند».

بشارت ظهور مهدی علیه‏السلام

امام هادی علیه‏السلام ، با بیان سخنانی خیلی روشن، امامان بعداز خود را ذکر کرده و فرمودند: «امامِ پس از من، فرزندم حسن علیه‏السلام و پس از او، پسرش قائم(عج) است؛ همو که زمین را از عدل و داد لبریز می‏سازد، همان‏گونه که در آستانه ظهورش، از ستم و بیداد لبریز است». و با این بیان، هرگونه شبهه و تردیدی را از دل‏های حق جویان زدودند.

دانشگاه امام شناسی

یکی از یادگارهای امام هادی علیه‏السلام ، «زیارت جامعه» است. امام علیه‏السلام دراین زیارت، به توصیف جایگاه امام و در واقع، به امام‏شناسی برای تمامی دوست داران اهل بیت علیهم‏السلام پرداخته و آن‏ها را با مقام آن بزرگ‏واران آشنا می‏سازد. یکی از ویژگی‏های این زیارت‏نامه، عمومی بودن آن است؛ بدین معنا که می‏توان آن را در تمامی زیارت‏های مربوط به دوازده امام خواند و بهره‏مند شد. در فرازی از این زیارت پرمحتوا می‏خوانیم: «هر انسان شریفی، در برابر شرافت شما، سر فرود آورد و هر گردنْ‏فرازی، به فرمان شما درآید و فروتن گردد... نام شما در ردیف نام‏های دیگران است و پیکرتان با سایر پیکرها،... چه شیرین است نام‏های شما و چه گرامی است جان‏های‏تان و چه بزرگ و والاست مقام شما...».

تنها خدا

یکی از یاران امام هادی علیه‏السلام ، که به سبب ارادت به ایشان، از سوی متوکل، خلیفه وقت، مورد بی‏مهری واقع شده و حقوق و مزایای او را قطع کرده بودند، نزد امام علیه‏السلام رفت و از وضع معیشتی خود، به امام علیه‏السلام شکایت کرد و از حضرت خواست تا نزد خلیفه، وساطت وی را بکند. امام علیه‏السلام به او فرمود: «اگر خدا بخواهد، بی‏نیاز خواهی شد». همان شب، فرستادگان متوکل به سراغ او آمده و از وی خواستند تا نزد خلیفه برود. پس از ورود این مرد به کاخ خلیفه، متوکل با رویی گشاده او را مورد توجه قرار داده و دستور داد تا حقوق وی را دو برابر کنند. مرد، خوشحال نزد امام علیه‏السلام حاضر شد و پس از سپاس‏گزاری، باشگفتی از امام پرسید که چگونه با این که نزد خلیفه نرفته‏اید، مشکل من حل شده است؟ امام علیه‏السلام پاسخ دادند: «خداوند متعال می‏داند که ما در کارهای خود، جز به او رجوع نمی‏کنیم و در سختی، جز به او توکل نداریم؛ لذا تمامی خواسته‏های ما را برآورده می‏سازد...». آن مرد فهیمد که از برکت دعای حضرت، گرفتاری او برطرف گردیده است.

بهره‏ای از نور
ستایش دانشمندان دین

دانشمندان دین، در روزگار غیبت امام زمان(عج)، نقش بسیار حساس و مهمی دارند؛ از این رو، حضرت امام هادی علیه‏السلام ، در ستایش از این گروه فرمودند: «اگر پس از غیبت حضرت قائم علیه‏السلام ، دانشمندانی نبودند که به سوی او دعوت کنند و روش او را برای خواستاران، بیان و با برهان و دلیل، از دین او دفاع کنند و بندگان ضعیف را از چنگ ابلیسان و دام مخالفان اهل‏بیت علیهم‏السلام و ازدرگاه حقْ رانده شدگان، نجات دهند، تمام مردم، از حق روی گردان می‏شدند و حقیقت ایمان، برایشان روشن نمی‏شد، اما دانشمندان دین، مهار دل شیعیان ضعیف را در دست دارند، همان گونه که کشتی‏بان، سّکّان کشتی را به دست دارد. آنان نزد خداوند متعال، برتر و گرامی‏ترین هستند...».

روزها را شوم ندانیم

امام هادی علیه‏السلام ، هم‏چون پیامبر اسلام صلی‏الله‏علیه‏و‏آله ، در مبارزه با عادت‏ها و سنت‏های باطل جاهلی، تلاش فراوان داشت؛ داستان زیر، نمونه‏ای است از این تلاش‏ها: یکی از اصحاب ایشان به نام «حسن بن مسعود» می‏گوید: روزی انگشتم زخم برداشت و در راه، با مرکبْ سواری بر خورد کردم و شانه‏ام آسیب دید و پس ازآن، وارد جمعیتی شدم و لباس‏هایم پاره گشت. همین که خدمت ابوالحسن، امام هادی علیه‏السلام ، رسیدم، گفتم: خداوند مرا از شر این روز آسوده بدارد، چه روز شومی است! حضرت، از شنیدن این سخن، ناراحت شده و سخنانی فرمودند که دانستم اندیشه‏ام باطل و نادرست است. ایشان در بخشی از این نصیحت‏ها به من فرمودند: «ای حسن! روزگار را چه گناهی است که چون به سزای کردار خویش می‏رسید، آن را شوم می‏شمارید؟... به راه خطا مرو و روزها را مؤثر در احکام الهی ندان و نقشی به عهده آن‏ها مگذار!».

سفارش به پاکیزگی

امام هادی علیه‏السلام ، مسلمانان را به پاکیزگی و آراستگی فرا خوانده و می‏فرمود: «خداوند، زیبایی و آراستگی را دوست می‏دارد، آلودگی و آشفتگی را برای مومن نمی‏پسندد و خداوند دوست دارد اثر نعمت خود را بر بنده‏اش ببیند و او باید جلوه‏های نعمت‏های خداوند را نشان دهد». به حضرت عرض کردند: چگونه اثر نعمت را ظاهر کند؟ حضرت فرمود: «لباس خود را پاکیزه نگه دارد، خود را خوش‏بو کند، خانه‏اش را نیکو بدارد و حیاط آن را جارو کند، حتی روشن کردن چراغ، پیش از غروب خورشید، فقر و تهی دستی را از بین می‏برد و روزی را افزون می‏کند».

ارزش کرامت

ارزش‏های انسانی، گوهرهای نابی را می‏مانند، که جوینده آن، در واقع به دنبال دُرّ و یاقوت است و اگر بتواند با تلاش‏های خود، به آن برسد، سرمایه‏ای اندوخته که کسی را چنین سرمایه گرانْ‏سنگی به دست نیامده است. امام هادی علیه‏السلام ، در سرزنش کسانی که این ارزش‏ها را سبک شمرده و کرامت را درک نمی‏کنند، فرمودند: «هر که ارزش بزرگ‏واری را نداند، شایسته خواری و خفت است». و باید دانست که چنین انسانی، قابل اعتماد نمی‏باشد و به فرموده امام هادی علیه‏السلام : «هر که قدر خود نداند، از شرّ او ایمن نباش».

پاس‏داشت نعمت‏ها

نگه‏داری و تلاش در حفظ و افزایش دارایی، مهم‏تر از به دست آوردن آن است. انسانِ برخوردار از نعمت‏ها و هدایای خداوند نیز، با توجه به این نکته، لازم است نخست راه حفظ و افزایش نعمت را بشناسد و سپس جویای خود آن باشد. در این راستا، حضرت امام هادی علیه‏السلام ، دو راهْ‏کار اساسی را بدین شرح بیان فرمودند: «نعمت‏ها را با نیک رفتاری در حق آن‏ها پایدار دارید و با سپاس گزاری از نعمت‏ها، در پی افزایش آن‏ها باشید». و در مقابل فرمودند: «کفران نعمت‏ها، نشانه سرمستی و باعث تغییر و از بین رفتن آن‏هاست».

زیان جدال و حسدورزی

مجادله، برتری جویی و اصرار بی‏جا بر گفته‏های خویش، زیان‏های فراوانی در پی خواهد داشت که در کلامی نورانی از امام هادی علیه‏السلام چنین بیان شده است: «جدال، دوستی‏های قدیمی را از بین می‏برد و کینه‏های استوار، بر جای می‏نهد و کم‏ترین چیز در جدال، برتری جویی است و برتری جویی، اساس جدایی است». آن امام بزرگ‏وار، هم‏چنین به زیان‏های خوی ناپسند دیگری به نام «حسد» اشاره کرده و فرمودند: «تو را از حسد پرهیز می‏دهم که [زیان] آن در تو آشکار شود و در دشمن تو کارگر نیفتد». بر اساس فرمایش امام هادی علیه‏السلام شخص حسود، زیان‏های روحی و جسمی را تنها نصیب خودش می‏کنند.

مبارزه با تنبلی

تنبلی و کوتاهی در انجام کار، موجب بازماندن انسان از رسیدن به هدف‏هایش می‏گردد و این ایستایی نیز، اندوه و تأسّف را در پی خواهد داشت. در این میان، یکی از راه‏های پیش‏گیری از سهل‏انگاری و کوتاهی در انجام برنامه‏ها، اراده و تصمیم‏گیری محکم و عملی می‏باشد. امام علی النقی علیه‏السلام در این‏باره، چنین سفارش فرمودند: «افسوسِ کوتاهی در انجام کار را با تصمیم قاطع، جبران کن».

شکر نعمت، برتر از نعمت

حضرت امام هادی علیه‏السلام ، درباره آثار سپاس‏گزاری و برتری آن، برخودِ نعمتی که باعث سپاس‏گزاری شده است، فرمودند: «شکرگزاری نعمت، نیکوتر است از نعمتی که باعث شکر شده؛ زیرا نعمتْ کالای دنیاست و شکرِ نعمت، کالای دنیا و آخرت».
براین اساس، کسی که سپاس نعمت الهی را به جای می‏آورد، ضمن این که گامی در جهت افزایش نعمت‏های خداوند برداشته، قدمی نیز در افزایش اندوخته‏های آخرت خویش برداشته و باعث کسب ثواب و پاداش شده است.

پارسایی

هادی مسلمانان، اما دهم، حضرت علی النقی علیه‏السلام ، درباره پارسایی و پرهیزگاری و دوری از آن‏چه ناخشنودی حضرت حق را در پی خواهد داشت، فرمودند: «هر که از خداوند بپرهیز، از او بپرهیزند و هر که خدا را فرمان برد، اطاعت شود و هر که مطیع خداست، از خشم مخلوق باکی ندارد و هر که خداوند را به خشم آورد، باید یقین کند که به خشم بندگان او گرفتار می‏شود».
و به راستی چه سعادت‏مند خواهد بود کسی که نعمت زندگی را صرف بندگی کند و تمام کوشش او، کسب خشنودی حضرت حق باشد.

خداوند؛ برتر از توصیف

شناخت خداوند، در بالاترین درجه آن، از آنِ بندگان برگزیده او و انسان‏های کاملی است که در خاندان وحی و اعجاز و کرامت رشد یافته‏اند. حضرت امام هادی علیه‏السلام ، در وصف خداوند فرمودند: «به راستی، خداوند وصف نشود، جز بدان‏چه خود را وصف کرده است؛ کجا وصف شود آن که حواس، از درکش عاجزند و اوهام، بدو نرسند و تصورات، به کُنه او پی نبرند و در دیده‏ها نگنجد. در نزدیکی‏اش، دور است و در دوری‏اش، نزدیک؛ چگونگی را پدید آورده، بی‏آن که گفته شود خود او چگونه است و مکان را آفریده، بی‏آن که خود مکانی داشته باشد. او از چگونگی و مکان برکنار است، یکتا و یگانه است، شکوه و ابهت‏اش بزرگ و نام‏هایش پاک است».

یکی از آفت‏های دانش‏پژوهی

جویای دانش، تا زمانی که ندانسته‏های خود را بیش‏تر از دانسته‏هایش بداند، درک کرده و به این حقیقت رسیده باشد که هر آن چه آموخته، قطره‏ای از اقیانوس دانش است، در مسیر رشد و بالندگی قرار گرفته است؛ ولی اگر توجه به آموخته‏ها کرده و آن را بسیار انگارد، دچار آفت علمی شده و از پیشرفت‏های بعدی، باز می‏ماند. امام هادی علیه‏السلام در تبیین این آفت، می‏فرمایند: «خودبینی، انسان را از دانش‏جویی باز می‏دارد و به تکبر و خودخواهی جاهلانه فرا می‏خواند».

کتاب‏شناسی امام هادی علیه‏السلام

1. ارفع، سیدکاظم، امام علی النقی علیه‏السلام ، فیض کاشانی، تهران، 1370.
2. رفیعی، علی، تحلیلی از تاریخ دوران دهمین خورشید امامت، امام هادی علیه‏السلام ، دفتر تبلیغات اسلامی، قم، 1370.
3. سازمان تبلیغات اسلامی، امام هادی علیه‏السلام ، ترجمه: واحد تدوین و ترجمه، تهران، 1368.
4. سحاب، ابوالقاسم، زندگانی حضرت امام علی النقی علیه‏السلام ، اسلامیه، تهران، 1375ق.
5. شریف قرشی، باقر، زندگانی امام علی الهادی علیه‏السلام ، ترجمه: سید حسن اسلامی، دفتر انتشارات اسلامی، قم، 1371.
6. شیرازی، رضا، دهمین ستاره (داستان زندگی امام هادی علیه‏السلام )، پیام آزادی، تهران، 1373.
7. عقیقی بخشایشی، عبدالرحیم، زندگانی پیشوای دهم، امام هادی، نسل جوان، قم، 1357.
8. عمادزاده، حسین، زندگانی حضرت امام علی النقی الهادی علیه‏السلام ، شرکت سهامی طبع کتاب، تهران، 1341.
9. کمپانی، فضل اللّه‏، حضرت امام علی النقی علیه‏السلام ، مفید، تهران، 1360.
10. گروه نویسندگان، پیشوای دهم، حضرت امام‏علی‏بن‏محمدالهادی علیه‏السلام ، موسسه در راه‏حق، قم، 1371.
11. گروه نویسندگان، تحلیلی از زندگانی امام علی النقی علیه‏السلام ، موسسه احیا و نشر میراث اسلامی، قم، 1359.
12. مدرسی، سیدمحمدتقی، زندگی و سیمای حضرت امام هادی علیه‏السلام ، ترجمه: محمد صادق شریعت، انصارالحسین، تهران، 1370.
13. نجفی، محمدجواد، ستارگان درخشان، اسلامیه، تهران، ج 12، 1361.
منبع: ماهنامه گلبرگ




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط