نحله هاي مختلف انديشه ي مسلمانان : تشيع و تسنن

مسلمان به دو گروه بزرگ شيعه و سني تقسيم شده اند . مهم ترين و برجسته ترين وجه تمايز اين دو آن است که اهل سنت برخلاف تشيع ، قايل به انتخابي بودن امام و خليفه از سوي مردم هستند . به عبارت ديگر ، سني ها عقيده دارند که پيامبر اکرم ( ص ) امام و خليفه ي پس از خود را تعيين نکرده و تعيين آن را براي هميشه به مردم واگذار نموده است . از اين دو گروه بزرگ ، گروه ها و نحله هاي کوچک تري پديد آمده اند که عموماً در تفسير اصول اعتقادي ، نحوه ي استخراج احکام ، صفات امام و
چهارشنبه، 20 آذر 1387
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
نحله هاي مختلف انديشه ي مسلمانان : تشيع و تسنن
نحله هاي مختلف انديشه ي مسلمانان : تشيع و تسنن
نحله هاي مختلف انديشه ي مسلمانان : تشيع و تسنن

مسلمان به دو گروه بزرگ شيعه و سني تقسيم شده اند . مهم ترين و برجسته ترين وجه تمايز اين دو آن است که اهل سنت برخلاف تشيع ، قايل به انتخابي بودن امام و خليفه از سوي مردم هستند . به عبارت ديگر ، سني ها عقيده دارند که پيامبر اکرم ( ص ) امام و خليفه ي پس از خود را تعيين نکرده و تعيين آن را براي هميشه به مردم واگذار نموده است . از اين دو گروه بزرگ ، گروه ها و نحله هاي کوچک تري پديد آمده اند که عموماً در تفسير اصول اعتقادي ، نحوه ي استخراج احکام ، صفات امام و خليفه و شرايط خلع آن و ديگر مسائل اختلاف نظر دارند . با وجود اين ، تنها چيزي که همه ي اين گروه هاي کوچک و بزرگ را به هم پيوند مي دهد ، اسلام است . (1)
در درس حاضر ، سه فرقه شيعي و سه فرقه سني براي تبيين نکات مزبور ، مورد بررسي قرار مي گيرد :

الف - نحله هاي مهم شيعه

1- اماميه
شيعياني که عقيده دار ند پيامبر اکرم ( ص ) دوازده امام پس از خود را مشخص و معين کرده است ، اماميه ، اثني عشري يا جعفري خوانده مي شوند . به همين دليل ، اماميه ، امامت پس از پيامبر ( ص ) را متعلق به علي بن ابي طالب ، حسن بن علي ، حسين بن علي ، علي بن الحسين ، محمدبن علي ، جعفر بن محمد ، موسي بن جعفر ، علي بن موسي ،محمد بن علي ، علي بن محمد و حجه بن الحسن العسکري(ع) مي دانند . به عقيده ي آن ها آخرين امام پس از يک دوره ي کوتاه غيبت ( غيبت صغرا ) ، وارد عصر غيبت کبرا شده است . در زمان غيبت کبرا ، امامت و ولايت امام غايب ، از طريق علما و فقهاي واجد شرايط (2) اعمال مي گردد .
از نظر گاه شيعه ي اماميه ، همه ائمه (ع) داراي حکمت ، عصمت و دانش پايان ناپذيرند . آنان واسطه ي کسب فيض و دانش بين بندگان و خداوند به شمار مي روند و از مقام شفاعت در آخرت برخوردارند . همچنين از اکمل صفات انساني بهره مندند . از اين رو ، نمونه ي کامل انسانيت هستند . چنين اماماني در مکتب الهي پرورش يافته و از سوي خداوند ، به امامت منصوب شده اند . بنابراين ، شيعه هر گونه حکومت غير منصوب از سوي امام معصوم ( ع) را نفي کرده و در طول تاريخ ، ، همواره در اعتراض به حکومت هاي غير منصوص به سر برده است . (3)
اماميه بارها طومار حکومت هاي غير مشروع را در هم پيچيده و حکومت هاي شيعي همچون آل بويه در ري و بغداد ، سربداران در سبزوار ، مرعشيان در گيلان و مانند آن ها را روي کار آورده است . صفويان (4) نيز حکومت شيعي فراگيري در ايران بنا نهادندکه حکومت هاي بعدي شيعي در ايران ، نتيجه ي اين اتحاد و تلاش مقدس است . اما آنچه بيش از هر چيز ديگر موجب قوام ، قدرت و شوکت شيعه ي اماميه درجهان گرديد ، انقلاب اسلامي ايران به رهبري امام خميني ( ره ) بود .
شيعه ي اماميه همانند ساير فرق بزرگ اسلامي ، به گروه هاي کوچک تري تقسيم شده که هر يک به گونه اي خاص و منحصر به فرد ، امامت يازده امام از نسل علي ( ع) ، نه صرفاً به آن صورتي که شيعه اماميه عقيده دارند ، را پذيرفته اند . به عنوان مثال ، بعد از شهادت امام حسن عسکري ( ع) در اماميه پانزده فرقه پديد آمد که همه آن ها ، به جز اماميه از بين رفته اند . اما گروه هاي انشعابي ديگري نيز وجود دارند که منشأ تحولاتي در تاريخ معاصر شيعه شده اند . مثلاً ،گروه منسوب به شيخ احمد احسائي ( معروف به شيخيه (5) ) و مهم ترين گروه به وجود آمده از آن که به سيد علي محمد باب شيرازي منسوب است ، نام برد . اين دو عامل ايجاد وقايع تلخي در تهران و شيراز در دوره قاجار شده اند .
همچنين در دوره ي قاجار ، دو گرايش فقهي و فکري به نام هاي « اخباريه » و « اصوليه » در شيعه پديد آمد . اخباريون گروهي بودند . که عقيده داشتند استخراج احکام از آيات محکم ومتشابه و نا سخ و منسوخ قرآن مشکل است . بنابراين ، اجتهاد عملاً به سوي برداشت هاي شخصي مبتني بر ظن و گمان سوق پيدا کرده است . پس بايد براي پرهيز از استنباط شخصي از دين ، اجتهاد را کنار گذاشت و به ظوا هر اخبار و آيات عمل کرد. در مقابل گروه اندک اخباري ، اصوليون بر اين باور بودند که براي پاسخ گويي به مسائل و استنباط حکم شرعي ، بايد به ادله ي چهار گانه قرآن ، سنت ، اجماع و عقل رجوع کرد . سرانجام جدال بين اين دو ، به پيروزي اصوليون ختم شد . (6)
2- زيديه
زيديه ، که به پيروان زيد - فرزند امام علي بن الحسين ( ع) - اطلاق مي شود ، يکي از قديمي ترين فرقه هاي مذهب شيعه است ؛ زيرا زيدو پيروانش امامت و خلافت را حق منحصر به فرد اولاد حضرت فاطمه ( ع) و علي ( ع) مي دانند . با اين وصف ، تفاوت هايي بين زيديه و ساير فرق شيعي به چشم مي خورد که مهم ترين آن اعتقاد به امامت و خلافت زيد و فرزندان اوست . به عقيده ي آن ها ، زيد و فرزندان او از ويژگي هاي لازم براي امامت همچون شجاعت ، سخاوت ، امر به معروف و نهي از منکر قاطع و آشکار، نفي وتقيه و مهم تر از همه ، اعتقاد به قيام و لزوم اقدام به قيام عليه ظلم و جور برخوردارند . البته فردي با اين خصوصيات و ويژگي ها موقعي امام است که خود نيز ادعاي امامت داشته باشد .
آنان علاوه بر اين که وجود امام را براي قيام عليه ظلم و جور لازم مي دا نند ، دلايل ذيل را نيز را در وجوب وجود امام مطرح مي کنند :
- خلاف حکمت الهي است که او بشر را بدون معلم و رهبر رها سازد.
- اجراي شريعت و بر پا کردن دين ، بي رهبر و امام ميسر نيست.
- وجود امام براي جلوگيري از تجاوز انسان ها به حقوق يکديگر لازم است .
بنابراين ، خداوند اهل زمين رادر هيچ عصري بدون امام وا نمي گذارد (7) ؛ امامي که وظيفه دارد تحت هر شرايطي ، امر به معروف و نهي از منکر بپردازد ، روش مسالمت آميز و تقيه را کنار بگذارد و همانند زيد عليه حاکم غير مشروع زمان خويش ( هشام بن عبدالملک اموي ) دست به قيام بزند .
زيديه داراي فرقه هاي متعددي است . اين فرقه هاي علي رغم تفاوت هاي اندک ، همگي در شايسته تر بودن زيد بر امام محمد باقر ( ع) و لياقت فرزندان زيد براي احراز منصب امامت متفق القولند . ولي اين عقايد موجب شهرت زيديه نشده ، بلکه آنچه زيد را مشهور ساخته تصاحب چند باره ي قدرت سياسي و تشکيل حکومت هاي متعدد در برخي دوره هاي تاريخ است . به بيان ديگر ، تشکيل حکومت از سوي ادريس بن عبدالله ( ادريسيه و يا ادريسيان ) در مغرب و شمال آفريقا در 170 ش . / 175 ق . حسن بن زيد ( فرقه ي حسنيه ) در طبرستان - مازندران کنوني - در 223 ش . / 230 ق . قاسم بن ابراهيم ( قاسميه ) در يمن در 272 ش ./ 280 ق . و حسن بن اطروش در 296 ش ./ 305 ق . در گيلان بر شهرت آنان افزوده است . (8)
3- اسماعيليه
اسماعيليه يا اسماعيليان شيعياني هستند که رشته ي امامت را به اسماعيل ، فرزند ارشد امام جعفر صادق ( ع) گره زده اند . به عبارت ديگر ، عده اي از مسلمانان در زمان حيات امام جعفر صادق ( ع) ، فرزندش اسماعيل را به عنوان امام هفتم خويش برگزيدند . اين دسته از مسلمانان عقيده داشتند که اسماعيل در زمان حيات پدر ، غايب شد و روزي از پرده ي غيب بيرون خواهد آمد . ولي گروهي ديگر از مسلمانان براين باور بودند که اسماعيل در زمان حيات پدر مرده و پيش از مرگ ، فرزند خويش - محمد - را امام هفتم مؤمنان قرار داده است . پس از مرگ محمد ، در غايب شدن يا مردن او نيزاختلاف افتاد ، اما معتقدان به مرگ محمد ، به ادامه ي امامت از طريق ائمه ي مستور يا پنهان قايل شدند . با ظهور عبيدالله مهدي (9) و تشکيل حکومت در مغرب ، دوران ائمه ي مستور به پايان رسيد .(10)
فرقه ي منصوب به عبيدالله مهدي ، که به « مهديه » معروف است ، مهم ترين فرقه ي اسماعيليه از لحاظ تشکيل حکومت به شمار مي رود . حکومت مقتدر فاطميان ، که تا 550 ش . / 567 ق . ادامه يافت ، توسط پيروان همين فرقه از سوي مصر بن اسماعيل در 345 ش . / 356 ق . تشکيل شد . در اواخر قرن پنجم هجري ، با مرگ المستنصر - خليفه ي فاطمي - مهديه به دو بخش تقسيم شد ، عده اي به امامت نزار - پسر المستنصر - ايمان آوردند ( نزاريه ) و عده اي بر امامت مستعلي - برادر المستنصر - باقي ماندند ( مستعلويه ) مستعلويه پس از انقراض حکومت فاطميان ، به هند و يمن هجرت کردند و نزاري ها پس از کشته شدن نزار به دست مستعلي ، به ايران و يمن رفتند و به رهبري حسن صباح (11) در کوه هاي طالقان ، حکومتي را پايه ريزي کردند که تا فتح قلعه هاي الموت توسط مغول ها در 635 ش . / 654 ق . تداوم يافت . بازماندگان نزاري ها که به نام آقاخانيه ( منسوب به آقاخان محلاتي ) معروفند ، هم اکنون در ايران ، هند و افغانستان ساکن هستند . (12)
اخوان الصفا - يعني همان گروه سري ، فلسفي ، ديني و سياسي که در 362 ش . / 373 ق. در بصره پديد آمد - نيز ريشه در مذهب اسماعيلي داشت . اين گروه نام اعضا و اعتقادات خويش را براي پرهيز از خطرات احتمالي ،پنهان نگاه مي داشت و علاقه ي و افري به تبليغ براي جوانان داشت ؛ به آن دليل که براي نهضت و قيام مناسبند . اخوان الصفا ارزش و اهميت زيادي براي فلسفه قائل بودند ؛ زيرا فلسفه را قادر به پاک سازي شريعت آلوده شده به خرافات مي دانستند . آن ها خواهان استقرار دولت اهل الخير (دولت نيکان ) بودند ، در صورتي که طرفدارانش اکثريت مردم و امت را تشکيل دهند . (13)
صرف نظر از عقيده ي مشترک همه ي فرق اسماعيلي در اين که اسماعيل و فرزندانش امام بر حق هستند ، تفاوت هايي نيز با هم دارند ؛ تفاوت هايي که موجب پديد آمدن بيش از بيست فرقه شده است . به عنوان مثال ، غياثيه و خلطيه دو فرقه ي اسماعيلي هستند ولي با هم متفاوتند ؛ زيرا غياثيه عقيده دارند که احکامي چون وضو ، نماز و روزه و مانند آن داراي معناي باطني اند . از اين رو ، عمل به ظاهر آن ها خطاست . در مقابل ، خلطيه عمل به ظاهر احکام را کافي مي دانند .
فاطميان نيز با اخوان الصفا فرق داشتند ؛ به آن دليل که فاطميان بر خلاف اخوان الصفا نيازي به فلسفه براي توجيه و تشريح دين نمي ديدند و مشروعيتي براي پادشاه قائل نبودند . (14)

ب- نحله هاي مهم اهل سنت

1- اشاعره
اين فرقه توسط ابو الحسن علي بن اسماعيل اشعري به وجود آمد . وي در سال 258 ش . / 266 ق . در بصره به دنيا آمد و در 320 ش . / 330 ق . در بغداد از دنيا رفت . وي ، که جدش ابو موسي اشعري ، صحابي پيامبرو حکم مشهور جنگ صفين بود ، بر علم کلام و حديث احاطه ي کامل دا شت و به قدرت بيان آراسته بود . ابو الحسن اشعري شاگرد ابو علي جبائي از علماي بزرگ معتزله (15) به شمار مي رفت ، ولي در چهل سالگي به دليل اختلاف فقهي با استادش ،ا ز وي و از مکتبش ( معتزله ) دست شست و مکتب جديدي ، که به نام او معروف گشت ، بنا نهاد . (16)
اشاعره به جبر عقيده دارند و انسان را در انجام اعمالش موجودي بي اختيار مي دانند ؛ زيرا معتقدند افعال بندگان ، مخلوق خداست . و او فاعل حقيقي همه ي افعال انسان است . او همچنين بر اين عقيده است که خدا را مي توان ديد ، لمس کرد و صدايش را شنيد . خدا حق دارد مؤمنان را بدون هيچ دليلي ، به جهنم و کافران را به بهشت وارد سازد و کودکان را در آخرت مجازات نمايد . ايمان هم تنها تصديق و باور به چنين خدايي است و لزومي ندارد که بندگان براي راه يابي به بهشت و نجات ازجهنم اعمال خاص انجام دهند . (17)
اشاعره در مسأله ي امامت سخن جديدي ندارند ، بلکه بر همان نظريه ي اکثريت اهل سنت اند که تعيين امام را به اختيار و اتفاق مردم مي دانند . ابن باقلاني ( متوفاي 403 ق. ) که از مروجان بزرگ اشاعره است ، نيز عقيده داشت که امامت به شيوه ي نص مردود است ؛ زيرا « اگر پيامبر ( ص ) بر امامت امام معين تصريح مي کرد ، فرمانبرداري از او ... را بر امت واجب مي ساخت . » پس امامت « به واسطه بيعت با او و عقد امامت براي او از سوي مسلمانان فاضلي که از اهل حل و عقد و معتمدان در اين امر مهمند . » محقق مي شود . البته اگر انتخاب کننده يک نفر هم باشد ، براي انتخاب امام و تحقق امامت کافي است . ابن باقلاني مي افزايد : امام بايد از صفاتي همچون قريشي بودن ، بصيرت ، جد يت در اجراي حدود الهي ، و اعلميت برخوردار باشد ، ولي در صورتي که به کفر ، ستم ، ترک نماز ، خودداري از اجراي حدود الهي ، جنون دايمي ، و اسارت طولاني مبتلا شود ، مي توان وي را خلع کرد . (18)
با ضعيف شدن معتزله ، اشاعره مذهب عامه ي اهل سنت و به ويژه پيروان امام شافعي(19) شد واز زمان روي کار آمدن متوکل ، به مذهب رسمي خلفاي بني عباس تبديل گرديد . اين فرقه پس از سقوط شيعيان آل بويه و استيلاي سلاجقه ي شافعي مذهب ، گسترش زيادي يافت . نفوذ بي نظير حديث و حديث گرايي در بين مسلمانان اهل سنت ناشي از سلطه ي اشاعره بر حوزه ي تفکر فقهي و اجتماعي آنان است . يکي از علل پايداري و گسترش اشاعره در جهان اسلام ، کوششي است که انديشمنداني چون ابن باقلاني ، جويني ، غزالي و امام فخر رازي در ترويج آن به عمل آورده اند .(20)
2- معتزله
معتزله ، که يک گروه با گرايش خاص فکري و سياسي سني مذهب است ، در قرن نخست هجري شکل گرفت . براساس قول مشهور، پيشواي معتزله و اصل بن عطاء است که در 78 ش . / 80 ق . به دنيا آمد و در 271 ش . / 131 ق . در گذشت و اصل بن اعطاء از شاگردان حسن بصري بود که به دليل اختلاف نظربا استاد ، از وي جدا شد و به همين سبب ، به او وپيروانش معتزله و معتزليان - يعني : کناره گير و کناره گيران - گفته مي شود . بعدها اين مذهب ، طرفداران بسياري يافت و به عنوان انديشه ي سياسي ، مورد قبول بيش تر خلفاي اوليه بني عباس(21) قرار گرفت .
معتزله همانند بسياري از ديگر فرق اسلامي ، نخست يک انديشه ي فکري و مذهبي بود ، اما سپس شکل سياسي پيدا کرد . سياسي شدن معتزله ريشه در اعتقادات و برداشت هاي خاصي دارد که آنان از عقايد خويش ارائه مي دهند . به عنوان مثال ، معتز لي ها به عادل بودن خداوند اعتقاد دارند ، ولي آن را اين گونه تفسير مي کنندکه لازمه ي عدالت خداوند آن است که انسان فاعل اعمال خود باشد ؛ چنانچه فاعل اعمالش نباشد ، نمي توان آن را در دنيا و آخرت مؤاخذه کرد . بنابراين ، او بايد حاکم بر سرنوشت فردي و اجتماعي خويش باشد ؛ زيرا فقط در اين صورت است که وي مسؤول و پاسخ گوي اعمال خود خواهد بود .
معتزليان به شدت عقل گرا هستند و عقل را از هر گونه محدوديت در فهم و تبيين مسائل مبرا مي دانند . آنان صرفا ً عقل را ملاک تشخيص حقيقت مي شمارند . حتي گاعي عقل را در مقامي بالاتر از وحي قرار مي دهند . بدين روي ، معراج پيامبر ( ص ) ، وجود کرام الکاتبين ،کرامات اوليا ، ثمر بخشي دعا و نيايش و مانند آن را نفي مي کنند . آنان درستي و نادرستي عقايد اسلامي را نيز به ترازوي عقل مي سنجند و به طور عمده ، آنچه را دور و يا خارج از دسترس عقل است ، نمي پذيرند .(22) به عقيده ي آنان ، مجتهد چون بر عقل تکيه دارد ، هرگز رأي و نظرش به خطا نمي رود .
معتزله ضرورت وجود امام را براي جامعه ي اسلامي به حکم عقل تائيد مي کنند و در اين مورد معتقدند :
- در صورت نياز به امام ، او با نظر اجماع انتخاب و يا در واقع ، منصوب مي شود .
- شرط قريشي بودن براي امامت و خلافت لازم است ، در حالي که اعتزالي هاي متأخر آن را شرط نمي دانند .
- مؤمنان بايد عليه امامي که به ظلم گراييده و يا ظالمانه قدرت را در دست گرفته است، به پا خيزند .(23)
3- خارجي گري
نام خوارج در اثناي جنگ صفين بر سر زبان ها افتاد ، اما ريشه هاي اوليه ي شکل گيري آنان به دوران خلافت عثمان مي رسد ؛ از زماني که دسته اي از مسلمانان روش وي را مورد نکوهش قرار دادند . اين گروه پس از کشته شدن عثمان نيز هر گونه اقدام و تصميمي را که منجر به انتقام از قاتلان او گردد ، رد کردند و با خلافت حضرت علي ( ع ) به مخالفت برخاستند . آن ها در جنگ صفين نسبت به اقدام حضرت امير ( ع ) در تعيين حکم و پذيرش نظر او اعتراض کردند و در نهروان به جنگ حضرت آمدند . به همين دلايل ، به خوارج - يعني : خارج شدگان از دين - معروف شدند .
شکست سخت خوارج در جنگ نهروان آن ها را به کلي از بين نبرد ، بلکه بازماندگان خارجي گرايان ، جنگ نهروان ، انديشه ي آنان را در اقصا نقاط جهان اسلام پراکنده کردند ، و منشأ تحولات و وقايعي در اسلام گرديدند . به سخن دقيق تر ، خوارج از بدو پيدايش تا اواخر قرن سوم هجري ، که بساط حکومتشان در افريقا توسط فاطميان برچيده شد ، شورش ها و جنگ هايي عليه امويان ، عباسيان و فاطميان در نقاطي چون عراق ، جنوب شبه جزيره ي عربستان و شمال آفريقا پديد آوردند . عمده ي اين قيام ها ، که به گروه خارجي اباضيه اختصاص دارد ، منجر به تأسيس حکومت اباضي در عمان ، طرابلس ، صنعا و حضر موت يمن شد . اين گروه به تدريج ، عمان را مکان مناسبي براي زندگي اجتماعي و سياسي يافت و با تبعيد و هجرت برخي از رهبران و شيوخ آن را از عراق به عمان ، زمينه ي بقاي خود را تا زمان حاضر فراهم آورده است .
خارجي ها همانند ساير فرق اهل سنت به انتخابي بودن امام و لزوم پيروي خليفه از قرآن و سنت پيامبر ( ص ) و شيخين اعتقاد دارند .(24) اما اختلافاتي به اين شرح ، با اين اهل سنت دارند :
- لزومي ندارد که رهبر مذهبي و سياسي يک شخص باشد .
- انتخاب خليفه يا امام از غير قبيله ي قريش مانعي ندارد .(25)
- هيچ چيزي انجام تکليف امر به معروف و نهي از منکر را ساقط نمي کند ، حتي اگر انجام تکليف به از دست دادن جان انسان منجر شود .
خوارج گروهي با عقايد افراطي است که به فرقه هاي کوچک تري چون محکمه ، نجدات ، اباضيه و ازارقه تقسيم مي شود . دو دسته ي اخير ، که هر دو در اواسط قرن نخست هجري شکل گرفته اند ، به ترتيب معتدل تري و افراطي ترين گروه خارجي به شمار مي روند . اباضيه ( منسوب به عبدالله بن اباض بصري ) اعتقاد دارند همه ي کساني که خارجي نيستند کافرند ، ولي کشتن آن ها فقط در جنگ مجاز است . در مقابل ، ازارقه ( منسوب به نافع بن ازرق بصري ) عقيده دارند در غير جنگ هم مي توان همه ي مخالفان را به همراه زن و فرزندشان کشت .(26)

خلاصه ي مطالب :

مسلمان به دو گروه بزرگ شيعه و سني تقسيم شده اند . برجسته ترين وجه تمايز اين دو آن است که اهل سنت برخلاف تشيع ، قائل به انتخابي بودن امام و خليفه از سوي مردم هستند. برخي از مهم ترين گروه هاي وابسته به هر يک عبار تند از :
الف - شيعه
1- اماميه : شيعياني هستند که عقيده دار ند پيامبر اکرم ( ص ) دوازده امام پس از خود را معين کرده است . اماميه ، «اثني عشريه » يا «جعفري» نيز خوانده مي شوند . به عقيده ي اماميه ، امامت امت پس از پيامبر ( ص ) بر عهده ي حضرت امير ( ع) و يازده فرزند اوست و در زمان غيبت کبرا ، ولايت امام غايب از طريق علما و فقهاي جامع الشرايط اعمال مي گردد. شيعه ي اماميه به گروه هاي کوچک تري تقسيم شده اند که هر يک امامت يازده امام پس از علي ( ع ) و از نسل او را به گونه اي خاص تفسير کرده اند .
2- زيديه : اينان پيروان زيد ، فرزند امام علي بن حسين ( ع ) ، هستند . زيديه يکي از قديمي ترين شاخه هاي شيعه است. زيد و پيروانش امامت و خلافت را حق منحصر به اولاد فاطمه ( ع ) و علي ( ع ) مي دانند، ولي حق امامت و خلافت رابه زيد و فرزندان او مي دهند ؛ زيرا زيد و فرزندانش از مشخصه هاي امامت مثل امر به معروف و نهي از منکر قاطع و آشکار برخوردارند . بنابراين ، زيديه امامي را مي پسندند که تحت هر شرايطي به امربه معروف و نهي از منکر بپردازد .
3- اسماعيليه : شيعياني که امامت را به اسماعيل ، فرزند ارشد امام جعفر صادق ( ع ) ، و فرزندان او گره زده اند، اسماعيليه ناميده مي شوند . اسماعيليه گرايش هاي زيادي پيدا کرده که مهم ترين آن نزاريه و اخوان الصفا هستند . نزاريه منسوب به نزار برادر المستنصر ، يکي از خلفاي فاطمي ، هستند . آن ها به وسيله ي حسن صباح حکومت مقتدري در ايران تشکيل دادند . اخوان الصفا نيز يک گروه سري با گرايش به فلسفه بود . آن ها به آن دليل به فلسفه اهميت زياد مي دادند که قادر به پاک سازي شريعت آلوده است .
ب - اهل سنت
اشاعره : اشعريه ازمهم ترين فرقه هاي اهل سنت که توسط ابو الحسن علي بن اسماعيل اشعري در نيمه ي دوم قرن سوم هجري بنا نهاده شد . اشاعره به جبر عقيده دارند و نيز معتقدند که خدا را مي توان ديد . اين فرقه ي سني مذهب با ضعيف شدن معتزله ، مذهب عامه ي اهل سنت گرديد . نفوذ بي نظير حديث و حديث گرايي در جهان اهل سنت ، ناشي از سلطه ي اشاعره بر حوزه ي تفکر فقهي و اجتماعي آنان است .
2- معتزله : در قرن نخست هجري به وسيله واصل بن عطاء پديد آمد . معتزليان به شدت عقل گرا هستند و عقل را در فهم و تبيين مسائل بشري ، گاه برتر از وحي قرار مي دهند . به بيان ديگر ، آنان درستي و نادرستي عقايد اسلامي را به ترازوي عقل مي سنجند و آنچه را خارج از دسترس عقل است ، نمي پذيرند . معتزله ضرورت وجود امام را براي جامعه ي اسلامي به حکم عقل تأييد مي کنند، ولي معتقدندلازم نيست امام قريشي باشد و نيز اگر امام گناه کرد مي توان عليه او شوريد .
3- خوارج : ريشه هاي اوليه ي شکل گيري خوارج به دوران حکومت عثمان باز مي گردد ، ولي نام آن ها در اثناي جنگ صفين به دليل مخالفت با اقدام حضرت امير ( ع ) در تعيين حکم ، بر سر زبان ها افتاد . آن ها علي رغم اين که درآغاز ، اعتقادي به ضرورت وجود حاکم نداشتند ، اما بعدها خودشان حکومت هايي را در اقصا نقاط جهان اسلام تشکيل دادند . بقاياي خوارج در کشور عمان باقي مانده اند .

پي نوشت :

1- همه ي اين ها به وحدانيت خدا و رسالت پيامبر اکرم ( ص ) اعتقاد دارند وقرآن ، کتاب و کعبه ، قبله گاه مشترکشان است .
2- معصوم ( ع ): « هريک از فقها که نفس خويش را در برابر گناه و خواري حفظ کند ، حافظ دين خويش باشد ، با هواي نفس خود مخالفت ورزد و مطيع امر مولاي خود باشد ، بر عوام لازم است که از او تقليد کنند . ر. ک.: وسائل الشيعه ، عاملي ، ج 18، ص 94 .
3- دائره المعارف تشيع ، ج 4 ، ص 287.
4 - صفويه سلسله اي است که از سوي شاه اسماعيل صفوي در 1181 ش . تأسيس شد و 220 سال درايران حکومت کرد .
5-شيخ احمد احسائي در 1120 ش . در بحرين به دنيا آمد ، در عراق درس خواند و در ايران اقامت گزيد . يکي از دلايل و نشانه هاي انحراف او اين بود که به رستاخيز کالبد مادي آدمي و رفتن پيامبر ( ص ) به معراج با همين کالبد مادي عقيده نداشت . ر.ک.: دائره المعارف تشيع ، ج 4 ص 274 ؛ دائره المعارف بزرگ اسلامي ، جمعي از نويسندگان ، ج 6 ، ص 662 .
6- نقش روحانيت پيشرو در جنبش مشروطيت ، حامد الگار ، ترجمه ابوالقاسم سري ، ص 48 - 52 .
7- البته برخي از فرق زيديه به اين مطلب اعتقاد ندارد که در همه ي زمان ها حضور امام ، لازم است .
8- بحث زيديه با استفاده از کتاب دولت و حکومت در اسلام ، لمبتون ، ص 75 الي 78 ؛ فرهنگ فرق اسلامي ، محمد جواد مشکور ، ص 214 ، تدوين شده است .
9- نام اصلي وي عبيدالله سعيد بود که به عبيدالله مهدي معروف شد .
10- دولت و حکومت در اسلام ، لمبتون ، ص 465 .
11- حسن صباح با اين که نزاري مذهب است ، اما تغييرات زيادي در اين مذهب پديد آورد . از اين رو ، عقايد او و پيروانش را به عنوان دعوت جديد مي شناسند .
12- دائره المعارف تشيع ، ج 4 ، ص 280 .
13- همان ، ج 2 ، ص 29 .
14 - دولت و حکومت در اسلام ، لمبتون ، ص 461 - 463.
15 - معتزله فرقه ي ديگر اهل سنت است که توضيح آن در صفحات بعد مي آيد.
16- تاريخ انديشه هاي سياسي در ايران و اسلام ، عسگر حقوقي ، ص 171 ؛ تاريخ انديشه هاي کلامي در اسلام ، عبدالرحمن بدوي ، ترجمه ي حسين صابري ، ج 1 ، ص 640 و 674 - 682.
17- تاريخ انديشه هاي سياسي در ايران و اسلام ، حقوقي ، ص 171.
18-تاريخ انديشه هاي سياسي در ايران و اسلام ،حقوقي ، ص 640 و 674 - 682 .
19- امام شافعي ، مذهب فقهي جديدي در اهل سنت پديد آورد که در کنار سه مذهب فقهي ديگر اهل سنت ( = حنفي ، حنبلي و مالکي ) قرار دارد .
20 - تاريخ انديشه هاي سياسي در ايران و اسلام ، حقوقي ، ص 173 - 175 .
21- با روي کار آمدن متوکل در 226 ش . وي اشاعره راجايگزين معتزله کرد .
22- توضيح الملل ( = ترجمه کتاب ملل و نحل ) ، شهرستاني ، ج 1 ، ص 64 - 66 .
23-در بحث معتزله ازمنابع ذيل ، استفاده شده است :
الف - دولت و حکومت در اسلام ، لمبتون ، ص 85 - 95 و 357 - 390.
ب- تاريخ فلسفه در اسلام ، محمد شريف ، ج 1 ، ص 283 - 289.
24- در نقطه ي مقابل خوارج ، « مرجئه » - گروه ديگري ازاهل سنت - قرار دارند - مرجئه برخلاف خوارج ، اطاعت از امام گناهکار را براي حفظ وحدت جامعه واجب مي دانند .
25- « قدريه » گروه ديگر سني مذهب هم اعتقاد داشت که لزومي ندارد ، خليفه قريشي ( = قرشي ) باشد .
26- در مبحث خوارج ، از منابع ذيل استفاده شده است :
الف- دولت و حکومت در اسلام ، لمبتون ، ص 65 - 74 .
ب - خوارج در تاريخ ، يعقوب جعفري ، ص 142 - 167.

منبع: کتاب انديشه هاي سياسي مسلمانان آموزش عقيدتي سياسي




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.