نویسنده: سیدمحمد عبداللهزاده
حضرت علی (علیه السلام) میفرمایند: «ثَمَرَةُ المُحاسَبةِ إصلاحُ النَّفسِ؛ نتیجهی حسابرسی، اصلاح خویشتن است.» (1)
مردم در یک تقسیمبندی به سه دسته تقسیم میشوند:
الف) کسانی که در زندگی از نظر کمالات معنوی رو به جلو و پیشرفت هستند؛ روزی بر آنها نمیگذرد مگر اینکه بهرهای از کمالات دارند.
ب) گروهی که در زندگی در جا میزنند و اعمال را مکرر انجام میدهند و در اخلاق همان هستند که بودند نه پیشرفت دارند نه عقبگرد.
ج) کسانی هستند که در حال عقبگرد هستند و فردای آنها بدتر از امروز آنهاست؛ و در نتیجه از نظر اخلاق در مرحله نازلتری هستند.
این تقسیمبندی مضمون حدیثی است از امام صادق (علیه السلام) که در ادامه حضرت در جواب سؤال کنندهای که پرسید انسان مقامش بالاتر است یا فرشته؟ حضرت فرمود: «فَمَن غَلَبَ عَقلُهُ شَهوَتَهُ فَهُوَ خَیرُ مِنَ المَلائِکَةِ وَ مَن غَلَبَ شَهوَتُهُ عَقلَهُ فَهُوَ شَرُّ مِن البَهائِمِ؛ اگر انسان عقلش بر شهوتش غلبه پیدا کند و در زندگی در حال پیشرفت باشد از فرشته بالاتر است، و اگر شهوتش بر عقلش غلبه پیدا کند از حیوان هم پستتر است». (2)
استفادهای که از این حدیث میکنیم این است که زندگی فقط به درد گروه اوّل میخورد چون به هدف تکامل که همان اصلاح نفس و قرب به خدا باشد نزدیک میشوند. حال باید خود را محاسبه کنیم ببینیم که از کدام گروه هستیم اگر دیدیم بر سرمایه اخلاق ما اضافه میشود از گروه اوّل هستیم اگر زیاد و کم نشد از گروه دوم هستیم و اگر از سرمایه اخلاقی ما کم شد از گروه سوم هستیم.
علمای علم اخلاق گام چهارمی را که برای تهذیب نفس ذکر میکنند، محاسبه است، و منظور از محاسبه این است که هر کس در پایان هر سال یا ماه یا هفته یا روز به محاسبه کارهای خویش بپردازد، و عملکرد خود را در زمینهی خوبیها و بدیها دقیقاً مورد محاسبه قرار دهد؛ مانند یک تاجر که در پایان هر روز یا هفته یا ماه به حسابرسی تجارتخانه خود میپردازد. محاسبه چه در امور دین و چه دنیا یکی از دو فایده را دارد: اگر صورت حساب او سود کلانی را نشان داد، دلیل بر صحت عمل است و اگر زیان زیادی را نشان داد دلیل بر نادرست بودن عمل است که باید آن را اصلاح کند.
باید توجّه داشت که همه چیز در دنیا و آخرت دارای حساب است، چگونه انسان میتواند از حساب خویش در این جهان غافل باشد در حای که او باید فردای قیامت به حساب خود برسد و اگر بخواهیم بار ما در قیامت سبک باشد باید در این جهان به حساب خود رسیدگی کنیم.
روایات در این زمینه فراوان است به عنوان نمونه چند حدیث را ذکر میکنیم:
1. رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلم) میفرمایند: «حاسِبُوا اَنفُسَکُم قبلَ اَن تُحاسَبُوا و زِنُواها قبلَ اَن تُوزَنُوا و تَجَهَّزُوا لِلعَرضِ الاَکبَر؛ خویشتن را محاسبه کنید قبل از آنکه به حساب شما برسند و خویش را وزن کنید قبل از آنکه شما را وزن کنند و آماده شوید برای عرضهی بزرگ (روز قیامت)». (3)
2. امام علی (علیه السلام) فرموده است: «ما اَحَقَّ لِلاِنسانِ اَن تکونَ لَهُ ساعةُ لا یَشغَلُهُ شاغِلُ یُحاسِبُ فیها نَفسَهُ، فَیَنظُرَ فیما اَکتَسَبَ لَها وَ عَلَیها فی لَیلِها وَ نَهارِها؛ چقدر خوب است که انسان ساعتی برای خود داشته باشد، که هیچ چیز او را به خود مشغول نسازد و در این ساعت محاسبه خویش کند و ببیند چه کاری به سود خود انجام داده و چه کاری به زیان خود، در آن شب و در آن روز». (4)
3. از امام کاظم (علیه السلام) روایت شده است که: «یا هِشامُ لَیسَ مِنّا مَن لَم یُحاسَب نَفسَهُ فی کُلِّ یومٍ فَاِن عَمِلَ حَسَناً استَزادَ مِنهُ وَاِن عَمِلَ سَیِّئاً اِستَغفَرَ اللهَ مِنهُ وَ تابَ؛ کسی که هر روز به حساب خویش نرسد از ما نیست، اگر کار خوبی انجام داده از خدا توفیق فزونی را بخواهد و اگر عمل بدی انجام داده استغفار کند و به سوی خدا برگردد و توبه کند». (5)
در اینجا به سه نکته مهم اشاره میکنیم:
سپس آنچه را که انجام داده به یاد میآورد و اگر عمل خیری از او سرزده، حمد خدا و تکبیر او را به خاطر توفیقی که به او عنایت کرده بجا میآورد، و اگر معصیت کرده از خداوند آمرزش میطلبد و تصمیم به ترک آن در آینده میگیرد... . (6)
امام علی (علیه السلام) فرموده است: «مَن حاسَبَ نَفسَهُ وَقَفَ عَلی عیبهاهِ وَ أحاطَ بِذُنُوبِهِ وَ استَقالَ الذُّنُوبَ وَ اَصلَحَ العیبها؛ کسی که محاسبه نفس خویش کند بر عیبهای خویش واقف میشود، و از گناهانش باخبر میگردد و از گناه توبه میکند، و خود را اصلاح مینماید». (7)
و نیز فرمود: «مَن حاسَبَ نَفسَهُ سَعَدَ؛ کسی که به محاسبهی خویشتن بپردازد، سعادتمند میشود». (8)
1. در حساب کردن باید سختگیر باشیم و کوچکترین چیز را حساب کنیم. از کوچکی گناه باید بترسیم، چرا که کسی که نافرمانی او را میکنیم بسیار بزرگ است.
2. کنجکاوانه محاسبه کنیم و چیزی را از قلم نیندازیم حتی یک حرف و سخن بیجا که گفتیم در حسابمان بیاوریم.
3. محاسبه باید مستمر باشد و در طول سال انجام بگیرد.
4. بعد ازحساب کردن باید نتیجهی آن را بگیریم و ترتیب اثر بدهیم.
5. اگر دچار خلاف و اشتباه شد استغفار کند و عملاً جبران نماید. اگر آبروی مسلمانی را ریخته و مال کسی را از بین برد رضایت و حلالیت بطلبد.
خدایان به همهی ما توفیق محاسبهی نفس را عنایت بفرما.
عبداللهزاده؛ محمد، (1393)، گفتار معصومین (ع)، قم: انتشارات امام علی بن ابی طالب (ع)، چاپ سوم.
مردم در یک تقسیمبندی به سه دسته تقسیم میشوند:
الف) کسانی که در زندگی از نظر کمالات معنوی رو به جلو و پیشرفت هستند؛ روزی بر آنها نمیگذرد مگر اینکه بهرهای از کمالات دارند.
ب) گروهی که در زندگی در جا میزنند و اعمال را مکرر انجام میدهند و در اخلاق همان هستند که بودند نه پیشرفت دارند نه عقبگرد.
ج) کسانی هستند که در حال عقبگرد هستند و فردای آنها بدتر از امروز آنهاست؛ و در نتیجه از نظر اخلاق در مرحله نازلتری هستند.
این تقسیمبندی مضمون حدیثی است از امام صادق (علیه السلام) که در ادامه حضرت در جواب سؤال کنندهای که پرسید انسان مقامش بالاتر است یا فرشته؟ حضرت فرمود: «فَمَن غَلَبَ عَقلُهُ شَهوَتَهُ فَهُوَ خَیرُ مِنَ المَلائِکَةِ وَ مَن غَلَبَ شَهوَتُهُ عَقلَهُ فَهُوَ شَرُّ مِن البَهائِمِ؛ اگر انسان عقلش بر شهوتش غلبه پیدا کند و در زندگی در حال پیشرفت باشد از فرشته بالاتر است، و اگر شهوتش بر عقلش غلبه پیدا کند از حیوان هم پستتر است». (2)
استفادهای که از این حدیث میکنیم این است که زندگی فقط به درد گروه اوّل میخورد چون به هدف تکامل که همان اصلاح نفس و قرب به خدا باشد نزدیک میشوند. حال باید خود را محاسبه کنیم ببینیم که از کدام گروه هستیم اگر دیدیم بر سرمایه اخلاق ما اضافه میشود از گروه اوّل هستیم اگر زیاد و کم نشد از گروه دوم هستیم و اگر از سرمایه اخلاقی ما کم شد از گروه سوم هستیم.
علمای علم اخلاق گام چهارمی را که برای تهذیب نفس ذکر میکنند، محاسبه است، و منظور از محاسبه این است که هر کس در پایان هر سال یا ماه یا هفته یا روز به محاسبه کارهای خویش بپردازد، و عملکرد خود را در زمینهی خوبیها و بدیها دقیقاً مورد محاسبه قرار دهد؛ مانند یک تاجر که در پایان هر روز یا هفته یا ماه به حسابرسی تجارتخانه خود میپردازد. محاسبه چه در امور دین و چه دنیا یکی از دو فایده را دارد: اگر صورت حساب او سود کلانی را نشان داد، دلیل بر صحت عمل است و اگر زیان زیادی را نشان داد دلیل بر نادرست بودن عمل است که باید آن را اصلاح کند.
باید توجّه داشت که همه چیز در دنیا و آخرت دارای حساب است، چگونه انسان میتواند از حساب خویش در این جهان غافل باشد در حای که او باید فردای قیامت به حساب خود برسد و اگر بخواهیم بار ما در قیامت سبک باشد باید در این جهان به حساب خود رسیدگی کنیم.
روایات در این زمینه فراوان است به عنوان نمونه چند حدیث را ذکر میکنیم:
1. رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلم) میفرمایند: «حاسِبُوا اَنفُسَکُم قبلَ اَن تُحاسَبُوا و زِنُواها قبلَ اَن تُوزَنُوا و تَجَهَّزُوا لِلعَرضِ الاَکبَر؛ خویشتن را محاسبه کنید قبل از آنکه به حساب شما برسند و خویش را وزن کنید قبل از آنکه شما را وزن کنند و آماده شوید برای عرضهی بزرگ (روز قیامت)». (3)
2. امام علی (علیه السلام) فرموده است: «ما اَحَقَّ لِلاِنسانِ اَن تکونَ لَهُ ساعةُ لا یَشغَلُهُ شاغِلُ یُحاسِبُ فیها نَفسَهُ، فَیَنظُرَ فیما اَکتَسَبَ لَها وَ عَلَیها فی لَیلِها وَ نَهارِها؛ چقدر خوب است که انسان ساعتی برای خود داشته باشد، که هیچ چیز او را به خود مشغول نسازد و در این ساعت محاسبه خویش کند و ببیند چه کاری به سود خود انجام داده و چه کاری به زیان خود، در آن شب و در آن روز». (4)
3. از امام کاظم (علیه السلام) روایت شده است که: «یا هِشامُ لَیسَ مِنّا مَن لَم یُحاسَب نَفسَهُ فی کُلِّ یومٍ فَاِن عَمِلَ حَسَناً استَزادَ مِنهُ وَاِن عَمِلَ سَیِّئاً اِستَغفَرَ اللهَ مِنهُ وَ تابَ؛ کسی که هر روز به حساب خویش نرسد از ما نیست، اگر کار خوبی انجام داده از خدا توفیق فزونی را بخواهد و اگر عمل بدی انجام داده استغفار کند و به سوی خدا برگردد و توبه کند». (5)
در اینجا به سه نکته مهم اشاره میکنیم:
اوّل:
چگونه محاسبهی نفس کنیم؟ بهترین راه همان است که علی (علیه السلام) بعد از نقل حدیث پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) که فرمود: «اَکیَسُ الکَیِّسینَ مَن حاسَبَ نَفسَهُ؛ عاقلترین مردم کسی است که به محاسبهی خویش بپردازد؛ بیان میفرمایند: مردی از آن حضرت پرسید: «یا أمیرَالمُومنینَ وَ کیفَ یُحاسِبُ الرَّجُلُ نَفسَهُ؛ ای امیر مؤمنان، انسان چگونه نفس خویش را محاسبه کند؟» امام (علیه السلام) فرمود: هنگامی که صبح را به شام میرساند، نفس خویش را مخاطب ساخته و چنین بگوید: ای نفس امروز بر تو گذشت و تا ابد باز نمیگردد و خداوند از تو دربارهی آن سؤال میکند که در چه راه آن را سپری کردی؟ چه عمل در آن انجام دادی؟ آیا به یاد خدا بودی و حمد او را بجا آوردی؟ آیا حق برادر مؤمن را ادا کردی؟ آیاغم و اندوهی از دل او زدودی؟ و درغیاب او زن و فرزندش را حفظ کردی؟ آیا حق بازماندگانش را بعد از مرگ او ادا کردی؟ آیا با استفاده از آبروی خویش، جلوی غیبت برادر مؤمن را گرفتی؟ چه کار مثبتی امروز انجام دادی؟سپس آنچه را که انجام داده به یاد میآورد و اگر عمل خیری از او سرزده، حمد خدا و تکبیر او را به خاطر توفیقی که به او عنایت کرده بجا میآورد، و اگر معصیت کرده از خداوند آمرزش میطلبد و تصمیم به ترک آن در آینده میگیرد... . (6)
دوم:
نتایج و آثار محاسبهی نفس چیست؟ در روایات تعبیرات گوناگون در این زمینه آمده که ذکر میکنیم:امام علی (علیه السلام) فرموده است: «مَن حاسَبَ نَفسَهُ وَقَفَ عَلی عیبهاهِ وَ أحاطَ بِذُنُوبِهِ وَ استَقالَ الذُّنُوبَ وَ اَصلَحَ العیبها؛ کسی که محاسبه نفس خویش کند بر عیبهای خویش واقف میشود، و از گناهانش باخبر میگردد و از گناه توبه میکند، و خود را اصلاح مینماید». (7)
و نیز فرمود: «مَن حاسَبَ نَفسَهُ سَعَدَ؛ کسی که به محاسبهی خویشتن بپردازد، سعادتمند میشود». (8)
سوم:
شرایط محاسبهی نفس چیست؟ چند شرط را که علمای علم اخلاق بیان کردند ذکر میکنیم:1. در حساب کردن باید سختگیر باشیم و کوچکترین چیز را حساب کنیم. از کوچکی گناه باید بترسیم، چرا که کسی که نافرمانی او را میکنیم بسیار بزرگ است.
2. کنجکاوانه محاسبه کنیم و چیزی را از قلم نیندازیم حتی یک حرف و سخن بیجا که گفتیم در حسابمان بیاوریم.
3. محاسبه باید مستمر باشد و در طول سال انجام بگیرد.
4. بعد ازحساب کردن باید نتیجهی آن را بگیریم و ترتیب اثر بدهیم.
5. اگر دچار خلاف و اشتباه شد استغفار کند و عملاً جبران نماید. اگر آبروی مسلمانی را ریخته و مال کسی را از بین برد رضایت و حلالیت بطلبد.
خدایان به همهی ما توفیق محاسبهی نفس را عنایت بفرما.
پینوشتها:
1.غررالحکم، ص 362.
2. وسائل الشیعه، ج 11، ص 164.
3. بحارالانوار، ج67، ص 73 به نقل از اخلاق در قرآن، ج1، ص 255.
4. مستدرک الوسائل، ج12، ص 154.
5. همان مدرک، ص 153.
6. بحارالانوار، ج89، ص 250.
7. غررالحکم به نقل از میزان الحکمه، ج2، ص 409.
8. مستدرک الوسائل، ج12، ص 154.
عبداللهزاده؛ محمد، (1393)، گفتار معصومین (ع)، قم: انتشارات امام علی بن ابی طالب (ع)، چاپ سوم.