شير مادر و تأثير آن در شخصيت فرزند
از نكاتي كه مادران بايد رعايت كنند، مسأله ي شير دادن به نوزاد است، علي رغم اين كه برخي به اين مسأله ي سرنوشت ساز چندان توجهي ندارند، اسلام اهميت فوق العاده اي براي آن قائل شده است.
چه بسا پدر و مادري از هر نظر خوب و متدين هستند، اما فرزندشان منحرف مي شود و وقتي علت انحرافش را ريشه يابي مي كنيم، با کمال شگفتي عامل آن را بي توجهي مادر به مسأله ي شير دادن در دوران شيرخوارگي بچه مي يابيم، و اگر مادر در همان وقت دقت و عنايت كافي مي داشت چه بسا فرزندش اين گونه نمي شد؛ زيرا در دوران شيرخوارگي علاوه بر اين كه ساختمان جسمي كودك محكم مي شود، ساختار روحي او نيز تكوين مي يابد و رفتار و گفتار و غذاي مادر به همراه شير در او تأثير مي گذارد. به برخي از روايات پيامبر اكرم صلي الله عليه و اله و سلم و ائمه ي معصومين عليهم السلام درباره ي نقش مادر در شير دادن به فرزند و نيز اهميت شير مادر در رشد و شخصيت كودك و پرهيز از انتخاب دايه هاي نامطلوب اشاره مي نماييم.
ام سلمه گفت: يا رسول الله: مردان تمام نيكي ها را برده اند، آيا براي زنان مسكين هم چيزي مانده است؟ پيامبر فرمود: آري، هنگامي كه زن باردار مي شود به سان روزه دار شب زنده داري است كه با جان و مال خود در راه خدا جهاد مي كند و هرگاه وضع حمل كند، اجر و پاداشي دارد كه كسي از عظمت آن آگاه نيست، و هر گاه فرزند خود را شير دهد، به هر مكيدن نوزاد، پاداشي به او دهند كه برابر است با آزاد كردن بنده اي از فرزندان اسماعيل و هنگامي كه از شير دادن فرزند خود فارغ شود، فرشته ي بزرگواري بر پهلويش زند و گويد: اعمال خود را از سر بگير خداوند تو را آمرزيده است.
ليس للصبي لبن خير من لبن أمه؛(1)
هيچ شيري براي نوزاد بهتر از شير مادرش نيست.
امام صادق عليه السلام به نقل از اميرمؤمنان عليه السلام فرمود:
ما من لبن رضع به الصبي أعظم بركه عليه من لبن أمه؛(2)
هيچ شيري براي تغذيه ي نوزاد با بركت تر از شير مادرش نيست.
گفتند: داستان او را بيان فرماييد. فرمود: آن زماني كه در سامرا در محضر استاد بزرگ ميرزاي شيرازي مشرف بودم، خداوند اين پسر را به من داد. مادرش بي شير بود براي شير دادن به او ناچار به گرفتن دايه اي شديم. بدون تحقيق زني را براي دايگي او اجير كرده و به تربيت او گماشتيم تا حدود دو سال او را شير داد. بعد معلوم گرديد كه آن زن ناصبي و از خوارج بوده و دو سال شير ناپاك به او داده است. نجس و حرام مجهول هم تأثير خود را مي گذارد.(3)
چه بسا پدر و مادري از هر نظر خوب و متدين هستند، اما فرزندشان منحرف مي شود و وقتي علت انحرافش را ريشه يابي مي كنيم، با کمال شگفتي عامل آن را بي توجهي مادر به مسأله ي شير دادن در دوران شيرخوارگي بچه مي يابيم، و اگر مادر در همان وقت دقت و عنايت كافي مي داشت چه بسا فرزندش اين گونه نمي شد؛ زيرا در دوران شيرخوارگي علاوه بر اين كه ساختمان جسمي كودك محكم مي شود، ساختار روحي او نيز تكوين مي يابد و رفتار و گفتار و غذاي مادر به همراه شير در او تأثير مي گذارد. به برخي از روايات پيامبر اكرم صلي الله عليه و اله و سلم و ائمه ي معصومين عليهم السلام درباره ي نقش مادر در شير دادن به فرزند و نيز اهميت شير مادر در رشد و شخصيت كودك و پرهيز از انتخاب دايه هاي نامطلوب اشاره مي نماييم.
اجر مادر در شير دادن به فرزند
ام سلمه گفت: يا رسول الله: مردان تمام نيكي ها را برده اند، آيا براي زنان مسكين هم چيزي مانده است؟ پيامبر فرمود: آري، هنگامي كه زن باردار مي شود به سان روزه دار شب زنده داري است كه با جان و مال خود در راه خدا جهاد مي كند و هرگاه وضع حمل كند، اجر و پاداشي دارد كه كسي از عظمت آن آگاه نيست، و هر گاه فرزند خود را شير دهد، به هر مكيدن نوزاد، پاداشي به او دهند كه برابر است با آزاد كردن بنده اي از فرزندان اسماعيل و هنگامي كه از شير دادن فرزند خود فارغ شود، فرشته ي بزرگواري بر پهلويش زند و گويد: اعمال خود را از سر بگير خداوند تو را آمرزيده است.
بهترين شير
ليس للصبي لبن خير من لبن أمه؛(1)
هيچ شيري براي نوزاد بهتر از شير مادرش نيست.
امام صادق عليه السلام به نقل از اميرمؤمنان عليه السلام فرمود:
ما من لبن رضع به الصبي أعظم بركه عليه من لبن أمه؛(2)
هيچ شيري براي تغذيه ي نوزاد با بركت تر از شير مادرش نيست.
آثار منفي شير ناپاك
گفتند: داستان او را بيان فرماييد. فرمود: آن زماني كه در سامرا در محضر استاد بزرگ ميرزاي شيرازي مشرف بودم، خداوند اين پسر را به من داد. مادرش بي شير بود براي شير دادن به او ناچار به گرفتن دايه اي شديم. بدون تحقيق زني را براي دايگي او اجير كرده و به تربيت او گماشتيم تا حدود دو سال او را شير داد. بعد معلوم گرديد كه آن زن ناصبي و از خوارج بوده و دو سال شير ناپاك به او داده است. نجس و حرام مجهول هم تأثير خود را مي گذارد.(3)
پي نوشت ها:
1- همان، ج 15، ص 1567 به نقل از صحيفه الرضا، ص 42.
2- وسائل الشيعه، ج 15، ص 175.
3- مردان علم در ميدان عمل، ج 1، ص 411؛ درر الأخبار، ج 2، ص 106.