برگرفته از درسهای اخلاق آیتالله مکارم شیرازی
تحریر:سیدمحمد عبدالله زاده
تحریر:سیدمحمد عبدالله زاده
امام علی (علیه السلام) میفرمایند: إِذَا تَمَّ العَقلُ نَقَصَ الکَلامُ؛ هنگامی که عقل انسان کامل شود، سخنش کم میشود». (1)
بین عقل و سکوت رابطهای مستقیم است؛ به طوری که هرگاه عقل کسی بیشتر باشد، سکوتش بیشتر است و هر کس سکوتش کمتر باشد؛ گویای آن است که عقل وی کمتر است. سکوت، سبب پرورش عقل میشود، و این که هرچه عقل کاملتر باشد، سکوت بیشتر خواهد بود؛ بر چند علّت مبتنی است: اوّل این که وقتی عقل انسان کامل شود، به این نکته پی میبرد که حرف زیاد باعث خطای فراوان است.
دوم این که وقتی عقل انسان کامل شد، بیشتر به اندیشیدن علاقه پیدا میکند و از این رهگذر فکر و اندیشه او بارور میشود؛ چون قسمت مهمّی از نیروهای فکری انسان، در زواید کلام و سخنان بیهوده او از میان میرود و طبعاً هنگامی که انسان سکوت را پیشه کند، این نیروها متمرکز میگردد و فکر و اندیشه را به کار میاندازد، و بی تردید ابواب حکمت را به روی انسان میگشاید. به همین دلیل است که حتی عموم مردم هم سخن گفتن زیاد را دلیل کم عقلی شخص میشمارند و افراد کم عقل سخنان بیهوده بسیار میگویند.
امام صادق (علیه السلام) فرمود: «دَلِیلُ العَاقِلِ التَّفکُّرُ وَ دَلِیلُ التَّفکُّرِ الصَّمتُ؛ نشانه عاقل فکر کردن و نشانه فکر کردن، سکوت نمودن است». (2)
امام علی (علیه السلام) فرمود: «بسیار خاموشی برگزین تا فکرت زیاد شود و عقلت نورانی گردد و مردم از دست تو سالم بمانند». (3)
امام صادق (علیه السلام) در حدیثی طولانی فواید و آثار سکوت را بیان میفرماید که خلاصهای از آن را ذکر میکنیم:
سکوت، کلید هرگونه راحتی و آسایش دنیا و آخرت است؛ موجب رضا و خشنودی خداست؛ باعث سبک شدن حساب انسان در روز قیامت است؛ وسیله محفوظ ماندن انسان از خطاها و لغزشهاست؛ برای جاهل پرده و ساتر و برای عالم زینت است؛ وسیله رضایت نفس است؛ قساوت و سختی دل را از بین میبرد؛ سبب زیاد شدن تدبّر و تعقّل و مروّت و مردانگی است و موجب فهم و کیاست و عقل انسان میشود. (4)
به این نکته مهم باید توجّه کرد که آنچه دربارهی اهمیّت سکوت و آثار مثبت آن ذکر شد، به این معنی نیست که سخن گفتن همه جا مذموم و ناپسند باشد، بلکه مبنای ستایش سکوت در آیات و روایات، باز داشتن انسان از پرگویی و سخنان بیهوده است وگرنه در بسیاری از موارد، سخن گفتن واجب و سکوت کردن حرام است. بسیاری از عبادات، مثل نماز، تلاوت قرآن و اذکار به وسیله زبان انجام میشود، امر به معروف و نهی از منکر، تعلیم علوم دینی، ارشاد جاهل با زبان انجام میگیرد. لذا سکوت و سخن گفتن هر کدام جایی و مقامی دارد و هر یک دارای جنبههای مثبت و جنبههای منفی است که باید جنبههای مثبت آن را گرفت و جنبههای منفی آن را رها کرد. این نکته بر اساس تشخیص انسان است. به این معنا که انسان بر مبنای آموزهها و وظایف دینی، به این مسئله راه یابد و برایش روشن شود که وظیفه او در برابر فلان موضع و فلان نکته سکوت است یا سخن گفتن و احیاناً فریاد زدن و در هر حال وظیفه خود را انجام بدهد.
عبدالله زاده، سیدمحمد؛ (1394)، گفتار معصومین (ع)، جلد سوم (درس اخلاق حضرت آیة الله العظمی مکارم شیرازی (مدّظله))، قم: انتشارات امام علی بن ابی طالب (ع)، چاپ دوم
بین عقل و سکوت رابطهای مستقیم است؛ به طوری که هرگاه عقل کسی بیشتر باشد، سکوتش بیشتر است و هر کس سکوتش کمتر باشد؛ گویای آن است که عقل وی کمتر است. سکوت، سبب پرورش عقل میشود، و این که هرچه عقل کاملتر باشد، سکوت بیشتر خواهد بود؛ بر چند علّت مبتنی است: اوّل این که وقتی عقل انسان کامل شود، به این نکته پی میبرد که حرف زیاد باعث خطای فراوان است.
دوم این که وقتی عقل انسان کامل شد، بیشتر به اندیشیدن علاقه پیدا میکند و از این رهگذر فکر و اندیشه او بارور میشود؛ چون قسمت مهمّی از نیروهای فکری انسان، در زواید کلام و سخنان بیهوده او از میان میرود و طبعاً هنگامی که انسان سکوت را پیشه کند، این نیروها متمرکز میگردد و فکر و اندیشه را به کار میاندازد، و بی تردید ابواب حکمت را به روی انسان میگشاید. به همین دلیل است که حتی عموم مردم هم سخن گفتن زیاد را دلیل کم عقلی شخص میشمارند و افراد کم عقل سخنان بیهوده بسیار میگویند.
امام صادق (علیه السلام) فرمود: «دَلِیلُ العَاقِلِ التَّفکُّرُ وَ دَلِیلُ التَّفکُّرِ الصَّمتُ؛ نشانه عاقل فکر کردن و نشانه فکر کردن، سکوت نمودن است». (2)
امام علی (علیه السلام) فرمود: «بسیار خاموشی برگزین تا فکرت زیاد شود و عقلت نورانی گردد و مردم از دست تو سالم بمانند». (3)
امام صادق (علیه السلام) در حدیثی طولانی فواید و آثار سکوت را بیان میفرماید که خلاصهای از آن را ذکر میکنیم:
سکوت، کلید هرگونه راحتی و آسایش دنیا و آخرت است؛ موجب رضا و خشنودی خداست؛ باعث سبک شدن حساب انسان در روز قیامت است؛ وسیله محفوظ ماندن انسان از خطاها و لغزشهاست؛ برای جاهل پرده و ساتر و برای عالم زینت است؛ وسیله رضایت نفس است؛ قساوت و سختی دل را از بین میبرد؛ سبب زیاد شدن تدبّر و تعقّل و مروّت و مردانگی است و موجب فهم و کیاست و عقل انسان میشود. (4)
به این نکته مهم باید توجّه کرد که آنچه دربارهی اهمیّت سکوت و آثار مثبت آن ذکر شد، به این معنی نیست که سخن گفتن همه جا مذموم و ناپسند باشد، بلکه مبنای ستایش سکوت در آیات و روایات، باز داشتن انسان از پرگویی و سخنان بیهوده است وگرنه در بسیاری از موارد، سخن گفتن واجب و سکوت کردن حرام است. بسیاری از عبادات، مثل نماز، تلاوت قرآن و اذکار به وسیله زبان انجام میشود، امر به معروف و نهی از منکر، تعلیم علوم دینی، ارشاد جاهل با زبان انجام میگیرد. لذا سکوت و سخن گفتن هر کدام جایی و مقامی دارد و هر یک دارای جنبههای مثبت و جنبههای منفی است که باید جنبههای مثبت آن را گرفت و جنبههای منفی آن را رها کرد. این نکته بر اساس تشخیص انسان است. به این معنا که انسان بر مبنای آموزهها و وظایف دینی، به این مسئله راه یابد و برایش روشن شود که وظیفه او در برابر فلان موضع و فلان نکته سکوت است یا سخن گفتن و احیاناً فریاد زدن و در هر حال وظیفه خود را انجام بدهد.
پینوشتها
1. نهج البلاغه، حکمت 71.
2. بحارالانوار، ج 75، ص 299.
3. میزان الحکمه، ج 5، ص 436.
4. مصباح الشریعه، باب 27.
عبدالله زاده، سیدمحمد؛ (1394)، گفتار معصومین (ع)، جلد سوم (درس اخلاق حضرت آیة الله العظمی مکارم شیرازی (مدّظله))، قم: انتشارات امام علی بن ابی طالب (ع)، چاپ دوم