جنگ شش روزه اسرائیل علیه اعراب اینگونه آغاز شد که در سال 1967 میلادی، زمانی که موشه دایان وزیر جنگ اسرائیل بود، در اولین ساعات صبح، جنگندههای میراژ اسرائیل به پایگاه هوایی مصر حمله کردند و تانکهای اسرائیلی نیز از بیابانهای مصر گذشتند و به سمت کانال سوئز پیش رفتند و بخشی از خاک مصر را اشغال کردند. اسرائیلیها حملات دیگری را به دیگر کشورهای همجوار فلسطین اشغالی آغاز کردند. در پایان نیز اینگونه اعلام شد که اسرائیل در مدت 6 روز، چند کشور عربی را شکست داد. بعد هم، ارتش اسرائیل را به عنوان قهرمان در این جنگ، معرفی کردند.
در آن زمان، مردم دنیا بسیاری از حقایق را نمیدانستند، از جمله اینکه اینگونه نیست که رژیم اشغالگر قدس، بدون هیچ پشتوانهای، یک چنین ریسک بسیار زیادی را بنماید و همزمان، با چند کشور عربی جنگی را آغاز کند. رژیم اشغالگر قدس (اسرائیل) از آمریکا آموخته بود که اگر توان مقابله - با دشمنی همچون ژاپن، را نداشت، با دو بمب اتمی که بر سر مردم شهرهای هیروشیما و ناگازاکی فروریخت، مردم آن دو شهر را نابود کرد و نتیجتاً ژاپن را به تسلیم وادار نمود. مردم دنیا نمیدانستند که اسرائیل نیز چنین تصمیمی دارد که اگر در جنگ با اعراب شکست خورد، برای تضمین نهایی پیروزی در جنگ علیه اعراب، از دو بمب هستهای ابتدایی که ساخته بود، استفاده نماید. (1) حال میخواهیم بدانیم که چه کسانی و چه کشورهایی، اسرائیل را در ساختن بمبهای هستهای و در مجموع، تسلیحات هستهای کمک کردند.
شیمون پرز، بارها - از جمله در سال 1997 میلادی، در یک مصاحبهای که یک شبکهی کابلی آمریکا به نام ای اند یی (2) با وی داشت - به این نکته اشاره کرده است که [در اواخر دههی 50 میلادی که او رئیس پروژههای هستهای اسرائیل بوده است] به فرانسه رفتم و از رئیس جمهور فرانسه خواستم تا تکنولوژی هستهای را در اختیار اسرائیل بگذارد و آنها را در فعالیتهای هستهای، یاری کند. او در ادامه افزود: رئیس جمهور فرانسه به من گفت که دوران ریاست جمهوریاش پایان یافته است، لذا شما [یعنی اسرائیل و شیمون پرز] میتوانید با رئیس جمهور بعدی تماس بگیرید تا او در این راستا به اسرائیل کمک نماید. شیمون پرز در ادامه اظهار داشت: من به رئیس جمهور فرانسه گفتم: شما قراردادی را در ارتباط با این موضوع بنویسید، ولی تاریخ آن را مدتها قبل بزنید (backdated agreement) و او (رئیس جمهور فرانسه) نیز پذیرفت و این چنین کرد و قراردادی را نوشت و تاریخ آن را مدتها قبل زد!
شیمون پرز بارها، علناً اظهار داشته است که او از رئیس جمهور فرانسه خواسته است که یک عمل غیراخلاقی و غیرقانونی را انجام دهد، و او نیز پذیرفته است و بدین ترتیب، نه تنها تکنولوژی هستهای را در اختیار اسرائیل گذاشتند، بلکه اسرائیل را در ساختن سایت دیمونا و بمب هستهای کمک کردند.
حال میخواهیم بدانیم که اسرائیلیها و رسانههای غربی دربارهی کمکهای غرب به اسرائیل در راستای ساختن بمب هستهای چه میگویند.
کمکهای فرانسه به اسرائیل، برای ساختن بمب هستهای:
در گزارشات مختلف آمده است که فرانسس پرین (3) که در سال 1949 میلادی یکی از اعضاء کمیسیون انرژی هستهای فرانسه بود، اطلاعاتی را در زمینهی هستهای به اسرائیل میداده است. در همان ایام، یک اسرائیلی که اطلاعاتی را در زمینهی علوم هستهای به اسرائیل میداده است. در همان ایّام، یک اسرائیلی که اطلاعاتی را در زمینههای علوم هستهای داشته است و در آزمایشگاه ملی لاس آلاموس (4) آمریکا کار میکرده است، از طریق او نیز اطلاعاتی در زمینهی هستهای به اسرائیل منتقل شده است.هر چند فرانسه، قبل از جنگ جهانی دوم، در زمینهی تحقیقات هستهای فعالیت داشت، ولی در این زمینه، از آمریکا، شوروی، انگلیس و حتی کانادا بسیار عقب افتاده بود.
اسرائیلیها اظهار میدارند که در دههی 50 میلادی، فرانسه تأمین کنندهی اصلی تسلیحات اسرائیل بود. در ضمن، فرانسه در حال از دست دادن موقعیت خود در کشورهای مستعمرهی خود در شمال آفریقا بود. اسرائیل از طریق یهودیان سفاردیک (5) که در این کشورها زندگی میکردند، اطلاعات ارزشمندی را در اختیار فرانسه میگذاشت تا فرانسه بتواند به فرمانروایی خود در این کشورهای مستعمره ادامه دهد.
نکتهی دیگر اینکه، در اکتبر سال 1956 میلادی، فرانسه، انگلیس و اسرائیل با یکدیگر علیه مصر در ارتباط با حمله به کانال سوئز متحد شدند. اسرائیلیها میگویند که موضوع کانال سوئز و کنترل آن توسط مصر و همچنین قراردادی که مصر با چکسلواکی در سال 1955 میلادی بسته بود، باعث شد تا اسرائیل به دنبال تولید سلاح هستهای باشد. اسرائیلیها همچنین اظهار میدارند که بستن تنگهی تیران (6) توسط جمال عبدالناصر در سال 1953 باعث شد تا بن گورین - اولین نخست وزیر اسرائیل - دستور دهد تا اسرائیل به دنبال گسترش سلاحهای هستهای و شیمیایی باشد.
این موضوع به هیچ وجه نمیتواند صحت داشته باشد، زیرا اسرائیلیها از همان سال 1948 میلادی به دنبال سلاح هستهای بودهاند. اسرائیلیها میگویند که شش هفته قبل از عملیات کانال سوئز، شیمون پرز که در آن زمان مدیر کل وزارت دفاع [و در اصل، وزارت جنگ] اسرائیل و همچنین دستیار بن گورین بود، به همراه برگمن (7)، دیداری با اعضاء کمیسیون انرژی هستهای فرانسه داشتند. بن گورین، شیمون پرز و برگمن، پدران هستهای اسرائیل خوانده میشوند و دیدار این سه تن با فرانسویان، به منظور کمک فرانسه به اسرائیل در راستای فعالیتهای غیر صلحآمیز هستهای اسرائیل بوده است.
در سپتامبر سال 1956 میلادی، فرانسه و اسرائیل دیدار دیگری در خارج از پاریس پیرامون فعالیتهای هستهای اسرائیل داشتند. در هفتم ماه نوامبر سال 1956 میلادی، یک جلسهی سرّی بین گلدا مایر - وزیر امور خارجهی اسرائیل - و شیمون پرز و نیز کریسشن پینیو (8) وزیر امور خارجه فرانسه و همچنین موریس بورگه منوری (9) وزیر دفاع فرانسه برگزار شد. در این جلسه، شیمون پرز از فرانسویها قول گرفت تا اسرائیل را در گسترش سلاح هستهای یاری دهند. بعد، در اکتبر سال 1957 میلادی - زمانی که موریس بورگه منوری به پست نخست وزیری فرانسه رسیده بود - قراردادی بین فرانسه و اسرائیل در زمینهی هستهای به امضاء رسید. اسرائیلیها میگویند که شیمون پرز - سرپرست برنامههای هستهای اسرائیل - رابطهی بسیار نزدیکی با موریس بوریگه منوری داشته است (10). اسرائیلیها همچنین میگویند از دیدگاه استراتژی دی موله و ژنرال دوگل، اسرائیل یک جایگاه خاصی داشت، به این دلیل که، یک اسرائیل هستهای میتوانست به عنوان یک نیروی متقابل در برابر مصر محسوب شود، زیرا مصر، علناً به شورشیان در الجزایر کمک میکرد تا علیه نیروهای فرانسه بجنگند، بر این اساس، فرانسه خواهان یک اسرائیل هستهای در مقابل مصر بود. نکتهی دیگر اینکه فرانسه، خود، خواهان بمب هستهای بود و آمریکا صادرات بعضی اقلام - نظیر کامپیوترهای پیشرفته که فرانسه را در ساختن بمب هستهای کمک میکرد - را از آمریکا به فرانسه ممنوع کرده بود. لذا، اسرائیل در این راستا به فرانسه کمک میکرد، بدین صورت که کامپیوترهای پیشرفته را از آمریکا خریداری میکرد و بعد به فرانسه ارسال مینمود.
در هر صورت، فرانسه - به طور محرمانه - مرکز هستهای دیمونا (11) را در صحرای نقب (12)، در جنوب فلسطین اشغالی، در نزدیکی بیرشیبا (13)، احداث کرد. مهندسین و تکنسینهای فرانسوی که مرکز هستهای مارکول (14) را در فرانسه ساختند، مرکز هستهای دیمونا را نیز در اسرائیل بنا نمودند. یک شرکت فرانسوی به نام «سان» (15)، مراکز جداسازی پلوتونیوم (16) را در فرانسه و اسرائیل ساخت (17).
برای چندین سال، اسرائیل مطالب کذبی را دربارهی فعالیتهای پایگاه هستهای دیمونا اظهار میداشت، از آن جمله اینکه این مکان، یک کارخانهی منگنز (18) میباشد و در مواردی حتی این پایگاه هستهای را به عنوان یک کارخانهی نساجی (19) معرفی مینمود.
در اواخر سال 1958 میلادی، هواپیماهای جاسوسی یو - 2 آمریکایی (20) تصاویری را از سایت دیمونا تهیه کردند و آنرا به عنوان یک سایت هستهای، معرفی نمودند.
در سال 1960 میلادی که دوگل رئیس جمهور فرانسه شد، تصمیم گرفت تا سایت هستهای دیمونا را برای مدتی به حالت تعلیق درآورد، ولی با رایزنیهایی که سردمداران اسرائیلی صورت دادند، بالاخره در نوامبر سال 1960 میلادی، دوباره سایت دیمونا از حالت تعلیق خارج شد و فرانسویها به کمکهای خود در ارتباط با این سایت ادامه دادند. البته ناگفته نماند که تا آن زمان، وجود این سایت هستهای، برای دنیا ناشناخته بود و دنیا - به جز تعداد معدودی از فرانسویان، انگلیسیها و آمریکاییها - فکر نمیکردند که اسرائیل یک سایت هستهای برای تولید سلاح هستهای دارد و کمتر کسانی از این حقیقیت آگاه بودند.
دو سال بعد از اینکه هواپیماهای جاسوسی آمریکا تصاویری از سایت دیمونا تهیه کردند، وزارت امور خارجهی آمریکا در تاریخ دوم دسامبر سال 1960 میلادی اعلام کرد که اسرائیل یک سایت هستهای محرمانه دارد و در تاریخ 16 دسامبر سال 1960 میلادی، روزنامهی نیویورک تایمز این خبر را منتشر نمود.
در تاریخ 21 دسامبر سال 1960 میلادی، بن گورین - نخست وزیر وقت اسرائیل - اعلام کرد که اسرائیل در حال ساخت یک نیروگاه 24 مگاواتی هستهای میباشد و تمام فعالیتهای هستهای اسرائیل، صلحآمیز میباشد. این قضیه در زمانی اتفاق افتاد که رئیس جمهور آمریکا، جان اف کندی بود و او با فعالیتهای غیر صلحآمیز اسرائیل مخالف بود و اینگونه اظهار میداشت که اگر ما به اسرائیل اجازه دهیم تا فعالیت هستهای غیر صلحآمیز داشته باشد، آن وقت به چین نمیتوانیم بگوییم که در زمینهی هستهای، فعالیت غیر صلحآمیز نداشته باشد. این موضوع، تنشی را بین آمریکا و اسرائیل (در زمان جان اف کندی و بن گورین) ایجاد نمود.
هر چند اسرائیل اجازه داد تا یک بار، دو فیزیکدان به اصطلاح آمریکایی، به نامهای ایسادور ایسک ربای (21) و یوجین ویگنر (22) - که هر دو نفر از یهودیان اروپایی بودند که بعد از جنگ جهانی دوم به آمریکا مهاجرت کرده بودند - یک بازدید سرسری از سایت دیمونا داشته باشند، ولی بن گورین با شدت، با بازرسی دائمی و منظم بازرسین بینالمللی از سایت هستهای دیمونا مخالفت مینمود.
اسرائیلیها میگویند که آخرین تصمیم آمریکا و اسرائیل بر این شد که فعالیتهای هستهای اسرائیل، صلحآمیز باشد و اسرائیل اجازه دهد تا دو بار در سال، بازرسین آمریکایی از سایت هستهای اسرائیل دیدن کنند که این بازرسی از سال 1962 میلادی آغاز شد و تا سال 1969 میلادی ادامه یافت.
یک نکتهی اساسی این است که بازرسینی که به سایت دیمونا میرفتند و از این سایت بازدید میکردند، فقط از طبقهی فوقانی این سایت بازدید میکردند و از طبقات زیرین این سایت، بازدیدی به عمل نمیآمد، زیرا شاید نمیدانستند که طبقات زیرینی هم در آن سایت وجود دارد که فعالیت اصلی و غیر صلحآمیز هستهای اسرائیلیها، در طبقات زیرین این سایت صورت میگیرد. نکتهی دیگر اینکه، بازرسین، فقط یک بار در سال، از سایت هستهای اسرائیل بازدید میکردند، هرچند که طبق برنامه، باید دو بار از این سایت بازدید میشد. مشکل اصلی و معضل اساسی اسرائیل، جان اف کندی بود، که او نیز به دستور بن گورین، توسط عوامل موساد کشته شد و بعد از او، تمام رؤسای جمهور آمریکا - حتی لیندن جانسون که معاون اف کندی بود و بعد از ترور کندی، او در جایگاه کندی قرار گرفت - با تمام فعالیتهای غیر صلحآمیز هستهای اسرائیل موافق بودند و آمریکا کماکان، آب سنگین (23) را برای فعالیتهای هستهای اسرائیل، به اسرائیل ارسال میداشت.
نکاتی درباره این سایت هستهای اسرائیل بعدها افشاء شد. یکی از آن نکات این بود که طبقهی فوقانی این سایت هستهای، دارای اطاقهای کنترل مصنوعی، عاریه و گول زنندهای بوده است. طبقات پایین این سایت هستهای - بخش مخفی سایت میباشد که فرآیند مجدد پلوتونیوم (24) در این طبقات زیرین صورت میگیرد. قبل از بازدید بازرسین از این سایت هستهای، جلوی آسانسورهایی که به طبقات زیرین میرفت، با یک دیوار آجری، پوشانده میشد و بازرسین، تصور نمیکردند که طبقات زیرینی هم وجود دارد. در هر صورت، اسرائیل برای چندین دهه به فعالیتهای غیر صلحآمیز هستهای خود ادامه داده و میدهد و عضو ان پی تی (25) نیز نمیباشد و دنیا نیز در مقابل آن سکوت کرده است، ولی در مقابل جمهوری اسلامی ایران، ایستادهاند و تحریمهایی را علیه ایران اِعمال مینمایند، هر چند آژانس بینالمللی انرژی هستهای و بازرسین آژانس از فعالیتهای صلحآمیز هستهای ایران خبر دهند.
کمکهای انگلیس به اسرائیل برای ساختن بمبهای هستهای:
به این نکته اشاره داشتیم که چند هفته قبل از اینکه اسرائیل در ماه ژوئن سال 1967 میلادی به کشورهای عربی حمله کند، اسرائیل دو بمب هستهای ابتدایی را تولید نموده بود تا اگر در حمله به کشورهای عربی پیروز نشد، از این دو بمب هستهای برای تسلیم نمودن کشورهای عربی استفاده نماید.در گذشتهای نه چندان دور، عموم مردم دنیا این چنین میپنداشتند که در آغاز، کشور فرانسه بود که اسرائیل را در سایت دیمونا و بمب هستهای کمک نمود و در مواردی، نام کشور نروژ نیز برده میشد، تا اینکه: شبکهی 2 بی بی سی (وابسته به دولت انگلیس) در تاریخ چهارشنبه، سوم آگست سال 2005 میلادی، ساعت 10:30 شب، در خبر شب (26) خود، از طریق یکی از خبرنگاران خود به نام مایکل کریک (27) خبری را در ارتباط با فروش 20 تن آب سنگین به اسرائیل (28) برای ساختن بمب هستهای در سال 1958 میلادی منتشر ساخت (29). کشور نروژ قراردادی را در سال 1956 میلادی با انگلیس برای فروش 20 تن آب سنگین داشت ولی بعداً مسئولین انگلیس به این نتیجه رسیدند که این مقدار آب سنگین، «مازاد و اضافه» (30) است و آن را - به طور غیر مستقیم - به اسرائیل فروختند [زیرا اسرائیل برای ساختن بمب هستهای، احتیاج مبرمی به آن داشت]. شایان ذکر است که اسناد فروش آب سنگین به اسرائیل، محرمانه بوده است، ولی بخشی از این اسناد در سال 2005 میلادی از وضعیت طبقهبندی شده و سرّی درآمد و به نمایش گذاشته شد. در سال 1960 میلادی، روزنامهی انگلیسی دیلی اکسپرس (31) نوشت: در حقیقت شاید اسرائیل به دنبال ساختن بمب هستهای میباشد، ولی غربیها - از جمله انگلیس - هیچ توجهی به این موضوع نداشتهاند، به جز ادوارد کندی.
با گزارش خبر یاد شده از شبکهی تلویزیونی بی بی سی انگلیس، موارد دیگری در ارتباط با این خبر افشاء شد. زمانی که هرولد ویلسون (32) نخست وزیر انگلیس بود، انگلیس مقدار اندکی پلوتونیوم را برای ساختن تسلیحات هستهای در اختیار اسرائیل قرار داد، هرچند سازمان اطلاعاتی انگلیس، به اطلاع مقامات انگلیس رسانده بود که این ماده میتواند برای برنامههای تسلیحات هستهای اسرائیل استفاده شود. در این گزارش آمده است که این ماده رادیواکتیو، اسرائیل را قادر میساخت تا قبل از اینکه خودش به تولید و دستیابی این مواد برسد، مطالعاتی را در ارتباط با خواص آن انجام دهد و چندین ماه، اسرائیل را در ارتباط با تولید بمب هستهای به پیش اندازد. انگلیس همچنین مقادیر زیاد دیگری از مواد نامتعارف شیمیایی - نظیر اورانیوم 235 (33)، برلیوم (34) و لیتیوم - 6 (35) که برای ساختن بمب هستهای و حتی بمبهای هیدروژنی از آن استفاده میشود - را به اسرائیل فروخت. همانگونه که ذکر گردید، انگلیس همچنین در دوران هرولد مکمیلن (36)، آب سنگین را به اسرائیل فروخت تا اسرائیل بتواند در سایت هستهای دیمونا، تولید پلوتونیوم را آغاز نماید. نکتهی قابل توجه اینکه، براساس گزارش سازمان اطلاعاتی انگلیس، مقدار آب سنگینی را که انگلیس به اسرائیل فروخت، اسرائیل را قادر میساخت تا هر ساله، شش بمب هستهای تولید نماید.
بعد از گزارش این خبر از شبکهی بی بی سی، دولت انگلیس به سازمان بینالمللی انرژی هستهای گزارش نمود که تنها کاری که انگلیس انجام داده است، این بوده است که یک مقدار آب سنگین را که از نروژ خریداری کرده بود و مازاد محسوب میشد، به نروژ فروخت.
براساس اسناد و مدارکی که از حالت طبقهبندی شده و سرّی درآمده است و در معرض دسترسی مردم قرار گرفته است، مشخص شد که انگلیس از نروژ به عنوان یک پوشش استفاده نموده است و انگلیس - در دهههای 50 و 60 میلادی - صدها محمولهی سرّی [هستهای] را به اسرائیل ارسال داشته است.
در سال 1966 میلادی که تونی بن (37) وزیر صنایع (38) انگلیس شد، فروش پلوتونیوم به انگلیس صورت پذیرفت و صنایع هستهای انگلیس نیز در زیرمجموعهی وزارت صنایع انگلیس قرار داشت، بدین معنی که تونی بن از آن آگاه بوده است.
نکتهی قابل توجه این است که در طول چند سال گذشته، وقتی خبرنگاران انگلیس در ارتباط با ارسال مواد هستهای از انگلیس به اسرائیل - به منظور کمک به تولید تسلیحات هستهای اسرائیل - از مسئولین اسبق انگلیس سئوال میکنند، آنها میگویند که از این قضایا خبری نداشتهاند و یا به آنها گزارش نشده است و یا شاید کارمندان دولت این کار را - بدون مطلع ساختن آنها - انجام دادهاند و یا اینکه این قضیه را به گردن فرد دیگری میاندازند و یا اینکه میگویند مقصر فلانی بوده است و او هم در حال حاضر در حیات نیست و از دنیا رفته است. به نمونههایی از این قضایا توجه فرمایید:
خبرنگاری از تونی بن در ارتباط با ارسال پلوتونیوم - در زمان صدارت او - سئوال نمود. وی در جواب گفت: من با شنیدن این خبر، شوکه شدم. تونی بن در ادامه گفت: نه من و نه مسئول قبل از من (یعنی فرنک کازینز (39)) با این فروش (یعنی فروش پلوتونیوم به اسرائیل) موافق بودهایم. او اظهار داشت: من همیشه به کارمندان دولت مشکوک بودهام که اینگونه معاملات را بدون اطلاع من انجام دهند. تونی بن در ادامه میافزاید: من هیچ وقت فکر نمیکردم که کارمندان دولت، یک چنین کاری را که مخالف سیاست دولت بوده است، صورت دهند.
خوب، ما چگونه باید فکر کنیم؟ آیا واقعاً براساس گزارش خبرنگار انگلیسی، صدها محمولهی سرّی که به اسرائیل ارسال گردیده است، تماماً بدون اطلاع مسئولین اصلی انگلیس انجام میشده است؟ قطعاً اینگونه نیست! مسئولین ردههای بالای انگلیس از تمام این قضایا اطلاع داشتهاند و آنها درصدد بودند تا این غدهی سرطانی که در منطقهی کشورهای اسلامی کاشتهاند، در زمینهی هستهای نیز مسلح شود تا با قدرت تخریب بیشتری علیه مسلمانان بجنگد.
در ماه آگست سال 1960 میلادی، تصویری از سایت هستهای اسرائیل در دیمونا به دست یکی از تحلیلگران بخش اطلاعات وزارت دفاع انگلیس در وایت هال (40)، به نام پیتر کلی (41) رسید (42). پیتر کلی اظهار داشت که این محل، یک سایت هستهای اسرائیل است. پیتر کلی میگوید که در آن زمان، او در ارتباط با فعالیتهای هستهای اسرائیل، هم به «ام آی فایوو» و هم به «ام آی سیکس» (43) انگلیس گزارش نموده است. او میگوید که من تشخیص دادم که سایت هستهای دیمونا در اسرائیل، ساخت فرانسه است و بعد، خیلی سریع به این نکته پی بردم که آب سنگین این سایت هستهای، از کجا تأمین شده است [منظور وی این است که او میدانسته است که آب سنگین سایت دیمونا را انگلیس تأمین کرده است، زیرا خط مشی انگلیس این بوده است که اسرائیل به سلاح هستهای مسلح شود و در این راستا، انگلیس باید به اسرائیل کمک کند]. وقتی خبرنگار انگلیسی به پیتر کلی میگوید که: دولت انگلیس به سازمان بینالمللی انرژی هستهای گفته است که ما [یعنی دولت انگلیس] فکر میکردیم که آب سنگین را به نروژ میفروشیم. پیتر کلی وقتی این جمله را از خبرنگار انگلیسی میشنود، به شدت میخندد و در جواب میگوید: چیزی که واقعاً اتفاق افتاد این بود که انگلیس برای برنامههای هستهای خود، از شرکت نورسک هایدرو (44) در نروژ، آب سنگین خریده بود و بعد متوجه شد که مازاد میباشد و تصمیم گرفت تا آن مقدار مازاد را بفروشد. در حقیقت یک توافقی با شرکت نوراتم نروژ نمود. اساساً اوراق نشان میداد که شرکت نوراتم، خریدار اصلی نیست. شرکت نوراتم قبول کرد که با دریافت دو درصد (2 درصد) کمیسیون از اسرائیل، آب سنگین را به اسرائیل بفروشد. اسرائیل بیشترین مبلغ، یعنی یک میلیون پوند را برای این مقدار آب سنگین پرداخت نمود. انگلیس نیز از آغاز میدانست که اسرائیل، آب سنگین را برای تولید پولوتونیوم میخواهد. پیتر کلی در ادامه میگوید که او میدانسته است که یک سیاه بازی میشود، به این صورت که نمایندگان انگلیس و اسرائیل، در اطاقهای مجاور یکدیگر نشستهاند و شرکت نوراتم نروژی، در قراردادها، نقش یک حامل را بازی میکند که این داستان بهم نخورد و اینگونه تلقی نشود که انگلیس، مستقیماً با اسرائیل معامله کرده است و آب سنگین را به اسرائیل فروخته است.
این معامله توسط دانلد کیپ (45) از وزارت امور خارجهی انگلیس امضاء شد. مسئولیت دانلد کیپ این بود که اجازه ندهد تا موادی که با آن بمب هستهای تولید میشود، از انگلیس به کشوری صادر شود. دانلد کیپ در حاضر 85 سال سن دارد. او در ارتباط با فروش آب سنگین به اسرائیل به خبرنگاران گفته است که هیچ فردی فکر نمیکرد که اسرائیل تصمیم به ساختن بمب هستهای دارد. نکتهی قابل توجه اینکه، نامههای دانلد کیپ که در مارس 1959 میلادی نوشته شده است و در حال حاضر از حالت سرّی خارج شده است، دقیقاً مخالف اظهارات فعلی دانلد کیپ میباشد و دولت انگلیس دقیقاً اطلاع داشته است که هدف اصلی اسرائیل از خرید آب سنگین، تولید بمبهای هستهای بوده است. وزارت امور خارجهی انگلیس اطلاع داشته است که در آن زمان، اسرائیل تصمیم به خرید اورانیوم از کشور آفریقای جنوبی میگیرد و کشور آفریقای جنوبی یک ضمانتی را از اسرائیل درخواست میکند که اسرائیل، اورانیوم خریداری شده را برای ساختن بمبهای هستهای استفاده نکند و چون اسرائیل نتوانست آنها را متقاعد سازد که اورانیوم خریداری شده، برای برنامههای صلحآمیز میباشد، لذا این معامله صورت نگرفت و اورانیوم به اسرائیل فروخته نشد، ولی بعداً انگلیس آب سنگین و مواد دیگری را در اختیار اسرائیل قرار داد تا هرچه زودتر، اسرائیل به بمبهای هستهای و موشکهای مجهز به کلاهکهای هستهای تجهیز شود. نکتهی دیگر اینکه، انگلیس، گزارش سازمان سیا را در ارتباط با فعالیتهای غیر صلحآمیز هستهای اسرائیل دریافت کرده بود و از این موضوع کاملاً اطلاع داشت، ولی با این اوصاف، چند هفته بعد از قضیهی کشور آفریقای جنوبی و گزارش سازمان سیا، انگلیس آب سنگین را به اسرائیل - در دو مرحله - ارسال کرد (46).
یک سؤالی که مطرح است این است که اگر انگلیس معتقد بود که اسرائیل از صدها محمولهای که انگلیس به اسرائیل ارسال داشته است، استفادههای نامتعارف نمیکند، پس چرا آنها را، حتی از آمریکا پنهان نمود و این محمولهها به طور سرّی به اسرائیل ارسال شد و اسناد آن نیز بعد از 50 سال از حالت طبقهبندی و سرّی خارج شده است و در سال 2005 برملا گردید. اگر خلاف قوانین بینالمللی نبوده است، چرا پنهان کاری شده است؟!
در این گزارش آمده است که مشکل دیگری که در آن زمان وجود داشت، آمریکا بود. در آن روزها، پیمانی بین آمریکا و اسرائیل [در ارتباط با مسایل هستهای] وجود نداشت و واشنگتن سعی داشت تا از فعالیتهای غیر صلحآمیز هستهای اسرائیل جلوگیری نماید. اگر انگلیس ارسال محمولهها به اسرائیل را، به آمریکا گزارش مینمود، آمریکا ارسال این محمولهها را متوقف میساخت. بر این اساس، دانلد کیپ تصمیم به پنهان کاری گرفت و او در این باره میگوید: من ترجیح دادم که به آمریکاییها نگویم (47).
زمانی که انگلیس 20 تن آب سنگین را به اسرائیل فروخت، رئیس جمهور آمریکا جان اف کندی بود و وزیر دفاع آمریکا در آن زمان، رابرت مَکْنِمِرا (48) بود. رابرت مَکْنِمِرا در این رابطه اظهار داشت: ما (آمریکا) در ارتباط با ساختن بمب هستهای، رابطهی بسیار نزدیکی با انگلیس داشتیم. از اینکه انگلیس این قضیه را [یعنی فروش آب سنگین به اسرائیل را] به ما نگفت، من شگفتزده شدهام. البته او اظهار میدارد: این حقیقت که اسرائیل [در آن زمان] سعی در ساختن بمب هستهای داشته است، من شگفتزده نشدهام، ولی از اینکه انگلیس فروش 20 تن آب سنگین به اسرائیل را به ما نگفت، من بهت زده شدهام.
سئوال:
اگر انگلیس و آمریکا با یکدیگر اینگونه رفتار نمودهاند و صداقت نداشتهاند، آیا با کشورهای اسلامی و جمهوری اسلامی ایران صداقت خواهند داشت؟براساس گزارشات پیتر کلی (تحت عنوان فعالیت سرّی هستهای در اسرائیل (49)) به کمیتهی مشترک اطلاعات انگلیس (50)، نشان میدهد که تشکیلات دفاع و جاسوسی انگلیس، هیچ شک و شبههای از اینکه اسرائیل فعالیتهای سرّی هستهای دارد، نداشته است و همچنین انگلیس از نقش فرانسه در ارتباط با این پروژهی اسرائیل آگاه بوده است. پیتر کلی در این گزارش خود، از فروش 20 تن آب سنگین به اسرائیل خبر داده است. او در این گزارش میافزاید که این مقدار آب سنگین، اسرائیل را قادر میسازد تا مقدار قابل توجهی پلوتونیوم تولید نماید. او میگوید که تشکیلات اطلاعاتی انگلیس میدانسته است که برنامهی جداسازی پلوتونیوم توسط اسرائیل، به این معنی است که اسرائیل درصدد تولید سلاح هستهای است. پیتر کلی میافزاید که فرانسه اجازه داده بود تا یک اسرائیلی، برای اولین آزمایش هستهای فرانسه که در الجزایر صورت گرفت، حضور داشته باشد.
در آن زمان، افرادی از مجموعهی دولت انگلیس، با پیتر کلی مخالفت و مبارزه میکردند که سردستهی آنها فردی به نام مایکل ایزریل (اسرائیل) مایکلز (51) بود. او از مسئولین ارشد در وزارت علوم انگلیس - در دوران وزارت هیلشم (52) - و در زمان نخست وزیری هرولد مکمیلن (53) بود. بعد، مایکل ایزریل مایکلز به وزارت صنایع انگلیس منتقل شد. باید به این نکته اشاره نمود که براساس نام مایکل ایزریل مایکلز، او یک یهود بوده است. در هر صورت، در سال 1961 میلادی، رئیس هستهای اسرائیل به نام ارنست دیوید برگمن (54) از مایکل ایزریل مایکلز به اسرائیل دعوت نمود. در اسرائیل، از مایکل ایزریل مایکلز پذیرایی شاهانهای به عمل آمد. مایکل ایزریل مایکلز در اسرائیل نه تنها با ارنست دیوید برگمن، بلکه با شیمون پرز - که در آن زمان، معاون وزارت جنگ اسرائیل بود - و همچنین با بن گورین - نخست وزیر وقت اسرائیل - دیدار نمود. شایان ذکر است که در این گزارش، از ارنست دیوید برگمن، شیمون پرز و بن گورین به عنوان پدران تسلیحات هستهای اسرائیل نام برده شده است.
در آن زمان، پیتر کلی به رؤسای خود گزارش نمود که اسرائیل میتواند از سفر مایکل ایزریل (اسرائیل) مایکلز به اسرائیل، برای فعالیتهای هستهای [غیر صلحآمیز] خود به عنوان یک فعالیت آشکار، قانونی و بی غل و غش استفاده کند. اسرائیل نیز دقیقاً این چنین نمود. مایکل ایزریل (اسرائیل) مایکلز در گزارش خود - که دو روز قبل از دیدار بن گورین با هرولد میکمیلن در لندن، به هیلشم ارایه نمود - فعالیتهای هستهای اسرائیل را شفاف، آشکار و پاک خواند. بعداً پیتر کلی، گزارش مایکل ایزریل (اسرائیل (مایکلز را خط به خط، مورد تجزیه و تحلیل قرار داد و پیشبینی کرد که تا سال 1967 میلادی، اسرائیل مجهز به کلاهک هستهای خواهد شد.
در سال 1962 میلادی، سایت هستهای دیمونا، با آب سنگینی که انگلیس به اسرائیل ارسال داشته بود، شروع به کار کرد و مایکل ایزریل (اسرائیل) مایکلز کماکان اظهار میداشت که فعالیتهای هستهای اسرائیل صلحآمیز است. در آن زمان، اسرائیلیها به آمریکا اجازه دادند تا از سایت دیمونا، یک بار در سال بازدید نماید، ولی همانگونه که قبلاً نیز توضیح داده شد، پیتر کلی میگوید که تمام این قضایا، به گونهای با برنامههای هستهای اسرائیل تنظیم شده بود که فعالیتهای غیر صلحآمیز هستهای اسرائیل بر ملا نشود. به عنوان مثال، اسرائیلیها در قسمت جلوی آسانسورهایی را که برای رفتن به طبقات زیرین سایت دیمونا نصب شده بود، چند روز قبل از بازدید بازرسین، یک دیوار آجری (کاذب و تصنعی) میساختند و بازرسین از فعالیتهای غیر صلحآمیز اسرائیل در طبقات زیرین سایت دیمونا آگاه نمیشدند.
در آغاز سال 1966 میلادی، سازمان انرژی هستهای انگلیس تصمیم گرفت تا 10 میلی گرم پلوتونیوم را به اسرائیل صادر نماید. وزارت دفاع انگلیس با این موضوع مخالفت نمود. مایکل ایزریل (اسرائیل) مایکلز در جواب نوشت که اگر ما [یعنی انگلیس] پلوتونیوم به اسرائیل نفروشیم، کشورهای دیگر خواهند فروخت. در پایان، با پافشاریهای مایکل ایزریل (اسرائیل) مایکلز، نتیجه این شد که انگلیس پلوتونیوم را به اسرائیل صادر نمود.
پیتر کلی میگوید که در تمام آن دوران، مایکل ایزریل (اسرائیل) مایکلز دقیقاً میدانست که اسرائیل به دنبال ساختن بمب هستهای میباشد و حال که مایکل ایزریل (اسرائیل) مایکلز از دنیا رفته است (55)، ما نمیتوانیم از او راجع به این موضوع سئوال نماییم.
خبرنگاران به سراغ کریس مایکلز (56) - پسر مایکل ایزریل (اسرائیل) مایکلز - رفتند و در ارتباط با پدرش از وی سئوال کردند. او در جواب به خبرنگاران گفت، وقتی پدرم در سال 1971 میلادی از سازمان بینالمللی انرژی هستهای بازنشسته شد، اسرائیلیها یک شغلی را برای او در لندن پیدا کردند و پدرم چند سالی در آنجا مشغول به کار بود.
گزارشگر انگلیسی در این گزارش خود اضافه میکند که پروندههای هستهای انگلیس، مشروح صدها معاملات هستهای دیگر انگلیس به اسرائیل را نشان میدهد. بعضی از اقلامی که به اسرائیل صادر شده است، برای ساختن بمبهای هستهای پیشرفته بوده است. به عنوان مثال، در سال 1966 میلادی، سازمان انرژی هستهای انگلیس، مقدار 1/25 گرم لیتیوم - 6 (57) را به اسرائیل صادر نمود. این عنصر، وقتی با دوتریوم (58) ترکیب شود، عنصر حاصل شده، تأمین کنندهی سوخت همجوشی (59) در بمبهای هیدروژنی میباشد. انگلیس، دو تُن لیتیوم غنی نشده را نیز به اسرائیل صادر نمود. شایان ذکر است که از لیتیوم غنی نشده میتوان لیتیوم - 6 را (با غنی نمودن آن) به دست آورد. این لیتیوم میتواند برای تولید تعداد زیادی از بمبهای هیدروژنی استفاده شود. نکتهی دیگر اینکه، دوتریوم نیز معمولاً از آب سنگین گرفته میشود که انگلیس مقدار 20 تن آب سنگین را به اسرائیل صادر نمود تا اسرائیل سایت دیمونا را راهاندازی کند و پلوتونیوم تولید نماید و کلاهک هستهای خود را بسازد.
مطالب ذکر شده، بخش بسیار کوچکی از کمکهای هستهای انگلیس به اسرائیل میباشد که آن افشاء شده است.
اسناد محرمانهی انگلیس در ارتباط با فروش 20 تن آب سنگین به اسرائیل:
توضیح دربارهی سند شمارهی 1: این سند در تاریخ 22 سپتامبر 1958 میلادی توسط دی یی اچ پیرسن به آرْ اِی تامسون از ادارهی انرژی اتمی انگلیس نوشته شده است و رونوشت آن به دی اس کیپ از وزارت امور خارجهی انگلیس فردی است که مسئولیت وی این است که اجازه ندهد تا موادی که با آن بمب هستهای تولید میشود، از انگلیس به کشوری صادر شود. در هر صورت، دی اس کیپ کاملاً در جریان ارسال این محموله به اسرائیل بوده است و از خواص آب سنگین برای تولید مواد هستهای آگاه بوده است.
ترجمهی سند شمارهی 1:
6262 و ایت هالداخلی 108
محرمانه
22 سپتامبر 1958 میلادی
موضوع: آب سنگین نروژی
تامسون عزیز
من نمیدانم که شما پیش از این، از طریق منابع دیگر، راجع به این موضوع مطلع شدهاید که ما پیشنهاد کردهایم که 25 تن آب سنگین را - که 18 ماه و یا دو سال قبل با [نروژیها] قرارداد بستیم - [مجدداً] به آنها بفروشیم. این قضیه برای ما مناسب است، چون، میزان درخواست فوری ما کاسته شده است و این موضوع برای نروژیها نیز مناسب است، زیرا آنها یک فروش دیگری [مشتری دیگری] دارند که میتوانند آن فروش را کامل کنند.
مشتری جدید، سازمان انرژی هستهای اسرائیل است. فروش به اسرائیل از طریق نروژیهای صورت میگیرد، ولی لازم است که ما اول آن 25 تن [آب سنگین] را به نوراتم نروژی نفروشیم. (ما نمیتوانیم قضایا را فقط با فسخ قرارداد خود راجع به این 25 تن آب سنگین تمام کنیم...)
نکتهای که راجع به فروش آن مطرح میشود، این است که آیا ما قید و شرطی راجع به تضمین از این آب سنگین [که اسرائیل آن را به چه مصرفی میرساند] مطرح سازیم [اینکه این مقدار آب سنگین را اسرائیل در راستای چه هدفی بکار خواهد گرفت]. این قضیه اینگونه میتواند مطرح شود که در صورت فروش مجدد ما به نوراتم است که اسرائیلیها این آب سنگین را دریافت خواهند کرد [بدین معنی که اگر ما این مقدار آب سنگنین را به شرکت نوراتم نروژ پس ندهیم و نفروشیم، اسرائیلیها آب سنگینی را دریافت نخواهند کرد.] در نتیجه، ما یک طرف معامله در عرضهی آب سنگین به اسرائیل محسوب میشویم و لذا باید لزوم کنترل امنیتی را مطالبه نماییم [اینکه این آب سنگینی را اسرائیل در چه راستایی استفاده خواهد کرد]. (البته در توانمندی دوجانبهی ما، در تعریف «مواد»، آب سنگین نیز شامل شده است.)
از طرفی دیگر:
الف - طرف قرارداد در فروش آب سنگین به اسرائیل، نروژیها خواهند بود و در نظر گرفتن موضوع تضمین امنیت، یک موضوع اصلی خواهد بود.
ب - در قرارداد خرید، ما موضوع تضمین امنیت را نپذیرفتیم و شاید این موضوع که خود ما قبول نکردیم، غیر منطقی محسوب شود که ما تضمین امنیت را قید کنیم.
نظر ما در این باره این است که اصرار ما بر قید و شرط بر روی مسایل تضمینی، در مورد فروش این آب سنگین به اسرائیل، دو آتشه بودن بیش از حد است. اگر من نظر مخالفی را از شما (و یا کیپ و یا مکلن که یک برگ رونوشت این نامه را به آنها فرستادهام) دریافت نکنم، ما برای تکمیل فروش این مواد، در طول یک و یا دو هفتهی آینده - بدون هیچ محدودیتی - اقدام خواهیم کرد.
ارادتمند شما - دی یی اچ پیرسن
توضیح دربارهی سند شمارهی 2: بخشی از این سند با دست نوشته شده است. این سند در جواب به نامهی پیرسن به تامسون میباشد.
ترجمهی بخشی از سند شماره 2:
در سمت چپ سند: از آقای دی یی اچ پیرسنمسئول انرژی هستهای
محرمانه
تاریخ: 22 سپتامبر 1958 میلادی
تاریخ دریافت: 25 سپتامبر 1958 میلادی
موضوع: تضمین آب سنگین نروژی
رونوشت نامه به آقای تامسون از ادارهی انرژی هستهای دربارهی سئوال تضمین جهت فروش مجدد آب سنگین به نروژ
یادداشت
من با دکتر پیرسن موافقم که ما نمیتوانیم برای انتقال این آب سنگین، درخواست تضمین کنیم.
[در این یادداشت، نظرات چند نفر از جمله دی اس کیپ در آن دیده میشود. در مجموع آنها موافق نیستند تا این معامله به اطلاع آمریکاییها برسد].
ترجمهی سند شمارهی 3:
شمارهی ثبت: زی یی 24/39محرمانه
ادارهی امور خارجه
تاریخ: 25 سپتامبر 1958 میلادی
از اینکه شما رونوشت نامهی خود به تامسون را که در تاریخ 22 سپتامبر در ارتباط با آب سنگین نروژی نوشتید، برای من ارسال نمودید، تشکر میکنم. من کاملاً با این موضوع موافقم که دربارهی این معامله، سعی در اصرار بر روی موضوع تضمین، یک دوآتشه بودن بیش از حد است.
ارادتمند شما
دی اس کِیْپْ
توضیح دربارهی سند شمارهی 4: این سند تقریباً همانند سند شمارهی 3 میباشد، با این تفاوت که بر روی بخشی از آن، با دست خط کشیده شده است.
ترجمهی سند شمارهی 4:
تاریخ: 25 سپتامبر 1958 میلادیشمارهی ثبت: زی یی 24/39
محرمانه
از اینکه شما رونوشت نامهی خود به تامسون را که در تاریخ 22 سپتامبر در ارتباط با آب سنگین نروژی نوشتید، برای من ارسال نمودید، تشکر میکنم. من کاملاً با این موضوع موافقم که دربارهی این معامله، سعی در اصرار بر روی موضوع تضمین، یک دو آتشه بود بیش از حد است.
من فکر میکنم که اگر شما پیشبینی این خطر را میکنید که بنگاه آمریکایی سعی در بالا کشیدن کالای اسرائیلی را دارد، ما بهتر است که یک حالتی به خود بگیریم که میخواهیم این موضوع را به اطلاع آمریکاییها برسانیم [منظور این است که اگر اطمینان دارید که آمریکاییها از این قضیه اصلاً مطلع نخواهند شد، لزومی ندارد که این موضوع را به اطلاع آمریکاییها برسانیم. این محموله از آب سنگین را، بدون مطلع ساختن آمریکاییها، به اسرائیل منتقل خواهیم کرد].
امضاء دی اس کِیْپ
توضیح دربارهی سند شمارهی 5: این سند، جواب نامهی تامسون به پیرسن میباشد.
ترجمهی بخشی از سند شمارهی 5:
تاریخ: 26 سپتامبر 1958 میلادیموضوع: آب سنگین نروژی
پیرسن عزیز
من این نامه را در جواب نامهی شما که در تاریخ 22 سپتامبر نوشتهاید، مینویسم که بگویم من کاملاً با نتیجهگیری شما موافقم، و آن اینکه اگر در مورد فروش پیشنهادی، اصرار بر تضمین نماییم، یک دو آتشه بودن بیش از حد است...
ارادتمند شما / آر دی تامسون
توضیح دربارهی سند شمارهی 6: این سند از سازمان انرژی هستهای انگلیس میباشد که در تاریخ سوم آگست سال 1961 میلادی توسط فردی به نامای بروک ترنر (60) نوشته شده است. در این سند آمده است که در ماه آگست سال 1958 میلادی، یک شرکت نروژی به نام نوراتم پیشنهاد خرید 20 تن آب سنگین را به انگلیس نمود و این مقدار آب سنگین در دو مرحله - در هر مرحله 10 تن - اولین مرحله، در ماه جون (ژوئن) سال 1959 و دومین مرحله، در ماه جون (ژوئن) سال 1960 میلادی - از بندر انگلیس بر روی کشتیهای اسرائیلی منتقل گردید.
نکاتی را که باید دربارهی این اسناد به آن اشاره نمود این است که اولاً نروژ، آن مقدار آب سنگین را که اسرائیل درخواست کرده بود، در دست نداشت و لذا انگلیس، به این بهانه که این مقدار آب سنگین خریداری شده، مازاد میباشد را، به طور غیرمستقیم به اسرائیل فروخت. ثانیاً مسئولین انگلیس دقیقاً میدانستند که اسرائیل، از این آب سنگین، برای فعالیتهای غیر صلحآمیز آب سنگین به نروژ ارائه نکرده است، لذا چنین شرطی را نمیتواند قید کند بدین معنی که اگر شما از کشوری سلاح کشتار جمعی بخرید و در قرارداد خرید خود با آن کشور، مسایل امنیتی را قید نکنید، شما میتوانید آن سلاح کشتار جمعی را - بدون هیچ قید و شرطی - در اختیار هر کشور دیگری که درصدد کشتار مردم بیگناه است، قرار دهید. این منطق کشوری همانند انگلیس و اسرائیل و آمریکا و دیگر کشورهای مستکبر دنیا میباشد. همانگونه که مشاهده نمودید، در سند شمارهی 6 آمده است که این آب سنگین، مستقیماً از بندر انگلیس به کشتی اسرائیلی منتقل و به اسرائیل صادر شده است.
کمکهای انگلیس به فرانسه در راستای تسلیحات هستهای:
در ششم ماه می سال 1954 میلادی (در زمان ریاست جمهوری پیر مندس فرانس (61) یهود صهیونیست در فرانسه) که جنگ بین فرانسه و ویتنام به اوج خود رسیده بود، رؤسای هستهای فرانسه، اقلامی را از رئیس سازمان انرژی هستهای انگلیس درخواست نمودند تا فرانسه با آن مواد بتواند بمب هستهای خود را بسازد و در جنگ علیه مردم ویتنام به کار گیرد. یکی از این اقلام، مقدار کمی پلوتونیوم بود، ولی قبل از اینکه نامهی درخواست فرانسه به انگلیس برسد، فرانسه در جنگ علیه نیروهای هو چی مین مغلوب شد.در سال بعد، انگلیس مواد هستهای - از جمله اورانیوم غنی شده - را به فرانسه ارسال نمود. یکی دیگر از درخواستهای فرانسه این بود که انگلیس از سایت هستهای فرانسه و راکتور تولید پلوتونیوم فرانسه بازدید به عمل آورد و اگر نقصی را مشاهده نمود، برطرف سازد. انگلیس نیز به این درخواست فرانسه جواب مثبت داد و از طرحها و ساختار راکتورهای تولید پلوتونیوم در سایت مارکول فرانسه بازدید نمود. براساس اظهارات انگلیسیها، انگلیس نقایص سایت رون ولی (62) فرانسه را - که در آینده انفجارهای مخربی را به بار میآورد - برطرف ساخت. انگلیسیها اظهار میدارند که به خاطر همین خدمات انگلیس به فرانسه، وقتی در سال 1958 میلادی چارلز دو گل به ریاست جمهوری فرانسه رسید، شخصاً از هرولد مکمیلن - نخست وزیر وقت انگلیس - تشکر نمود.
یکی دیگر از اظهارات انگلیسیها این است که در سال 1955 میلادی، وقتی انگلیس 10 گرم پلوتونیوم را به فرانسه صادر نمود، به آمریکا گزارش نکرد. آنها میگویند که اقلام دیگر هستهای را نیز که انگلیس به فرانسه ارسال داشت، به آمریکا گزارش نکرد و فرانسه اولین بمب هستهای خود را در سال 1960 میلادی آزمایش نمود.
نکتهی دیگری را که باید به آن اشاره نمود این است که وانونو یک تکنسین هستهای اسرائیل بوده است. وی از اسرائیل خارج شد و با ارائهی اسناد و مدارکی از فعالیتهای غیر صلحآمیز هستهای اسرائیل، پرده از این بخش از جنایات اسرائیل برداشت و یکی از نشریات انگلیس آن را منتشر ساخت. تروریستهای اسرائیل وانونو را از رُم دزدیدند و به اسرائیل بازگرداندند و او را محاکمه کردند و او در دادگاه به 18 سال زندان محکوم شد. بعد از پایان دورهی زندانش، اسرائیلیها اجازهی خروج از فلسطین اشغالی را نیز به وی ندادهاند.
پینوشتها
1. البته کشورهای دیگری نظیر فرانسه نیز همین روش آمریکا را در سر داشته و دارند. به عنوان مثال، در سال 1954 میلادی فرانسه، در جنگی که در راستای برنامههای استعماری خود علیه ارتش هوچی مین (Ho Chi Minh) در ویتنام داشت، شدیداً به دنبال ساختن بمب هستهای بود، زیرا ارتش هوچی مین را در حال پیروزی میدید و درصدد بود تا با ساختن و استفاده از بمبهای هستهای علیه مردم ویتنام، از روش آمریکا پیروی نماید. لذا برای ساختن بمب هستهای از انگلیس یاری طلبید ولی قبل از کمکهای انگلیس به فرانسه، فرانسه در این جنگ مغلوب شد.
2. A & E
3. Francis Perrin
4. Los Almos National Laboratory
5. Sephrdic
6. Tiran Strait
7. Bergmann
8. Christian Pineau
9. Maurice Bourges-Manoury
10. البته موریس بورگه منوری، جایگزین دی موله (De Mollet) شده بود، یعنی قبل از موریس بورگه منوری، دی موله نخست وزیر فرانسه بود.
11. Dimona
12. Negev desert
13. Beersheba
14. Marcoule
15. SON
16. Plutonium/Pu
17. پلوتونیوم یک عنصر رادیواکتیو است که مهمترین ایزوتوپ آن پلوتونیوم 239 میباشد و در ساختن سلاحهای هستهای کاربرد دارد.
18. Manganese Plant
19. Textile plant
20. U-2
21. Isidor Issac Rabi
22. Eugene Wigner
23. Heavy water
24. Plutonium reprocessing plant
25. Nuclear Non-proliferation Treaty/NPT
26. Newsnight
27. Michael Crick
28. البته اسناد نشان میدهد که 20 تن آب سنگین در دو نوبت، یعنی در اواسط سال 1959 میلادی و همچنین 6 ماه بعد از آن تاریخ، به اسرائیل منتقل شده است.
29. تولید کننده این خبر، مایرن جونز (Meirion Jones) بوده است.
30. Suplus
31. Daily Express
32. Harold Wilson
33. Uranium 235
34. Berylium
35. Lithium-6
36. Harold Macmillan
37. Tony Benn
38. Technology minister
39. Frank Cousins
40. Britsh Defense Intelligence staff in Whitehall
41. Peter Kelly
42. پیتر کلی در حال حاضر بازنشسته شده است و در جنوب انگلیس زندگی میکند.
43. MI5 and MI6
44. Norsk Hydro
45. Donald Cape
46. اولین مرحله در ماه ژوئن سال 1959 میلادی و ارسال دومین مرحله را، یکسال بعد، یعنی در ژوئن سال 1960 میلادی ذکر کردهاند.
47. I would rather not tell the Americans.
48. Robert McNamara
49. Secret Atomic Activities in Israel
50. Joint Intelligence Committee (JIC)
51. Michael Israel Michaels
52. Hailsham
53. Harold Macmillan
54. Ernst David Bergmann
55. مایکل ایزریل (اسرائیل) مایکلز در سال 1992 میلادی مُرده است.
56. Chris Michaels
57. Lithium-6
58. دوتریوم (deuterium) یک ایزوتوپ هیدروژن است که در راکتورهای هستهای از آن استفاده میشود.
59. Fusion fuel
60. A. Brooke Turner
61. Pierre Mendes France
62. Rhone Valley site
میرلوحی، سید هاشم؛ (1390)، یوسرائیل و صهیوناکراسی، قم: نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها، دفتر نشر معارف، چاپ سوم