ابزارهای جنگ شیطان(2)

آویگدور لیبرمن، وزیر اسرائیل برای امور استراتژیک در جایی گفت: « اهداف امنیتی و دیپلماتیک اسرائیل باید روشن باشد: الحاق به ناتو و ورود به اتحادیه اروپا.» اسرائیل یک توافق همکاری نظامی سطح بالا را با ناتو...
دوشنبه، 9 دی 1387
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
ابزارهای جنگ شیطان(2)
ابزارهای جنگ شیطان(2)
ابزارهای جنگ شیطان(2)

نويسنده: مهدی داریوس نظام الرعایا

طراحی سازمان جنگ توسط مرکانتیلیسم جهش یافته

در سال 2007 ناتو به اسرائیل برای آغاز جنگ با ایران در یک زمان نامعلوم چراغ سبز نشان داد.
خاویر سولانا رییس سیاست خارجی و امنیتی اتحادیه اروپا و دبیر کل سابق ناتو: «ایران یک کشور پیچیده است و به نظر نمی رسد که اسرائیل قدرت مقابله با آن را داشته باشد.»

اسرائیل: بازوی عملی ناتو

آویگدور لیبرمن، وزیر اسرائیل برای امور استراتژیک در جایی گفت: « اهداف امنیتی و دیپلماتیک اسرائیل باید روشن باشد: الحاق به ناتو و ورود به اتحادیه اروپا.»
اسرائیل یک توافق همکاری نظامی سطح بالا را با ناتو ایجاد کرده است. آویگدور لیبرمن اظهار داشته است که اسرائیل قصد دارد پایگاه نظامی اتحادیه اروپا و عضو رسمی ناتو گردد.(7)
این وزیر سابق اسرائیل ارتباط سطح بالای اسرائیل با ناتو و پرونده جنگ ایران را مدیریت می کرد. وی همچنین در اقدامات آمریکا و ناتو به منظور ایجاد هماهنگی علیه سوریه و ایران شرکت داشت. از زمان تشکیل دولت یهودی، اسرائیل به عنوان عامل غرب و منافع آن در خاورمیانه و جهان عرب تلقی می شود. اسرائیل یک عضو فعال عملیات ناتو در شرق مدیترانه است. گرچه اسرائیل عضو ناتو نیست، اما اسرائیل همراه با ترکیه محور اصلی تقویت ناتو در خاورمیانه هستند. ترکیه و اسرائیل نامزد گرفتن نقش های نظامی در منطقه مدیترانه در آینده به شمار می روند.
در اواخر سال 2007 اسرائیل ادعا کرد که برای آغاز حمله به ایران از سوی آمریکا، اتحادیه اروپا و ناتو چراغ سبز دریافت کرده است. این امر می تواند نشانه جنگی باشد که همه خاورمیانه را در برگیرد. ارتش اسرائیل بی وقفه آموزش دیده و فرمانده نیروهای اسرائیل به آنان گفته است که برای یک جنگ تمام عیار آماده شوند.

ایجاد مرز در سرزمین های فلسطین: گام حساب شده برای آینده؟

نوار غزه توسط بسیاری از فلسطینی ها و اسرائیل ها به عنوان یک مرکز بازداشت بزرگ یا زندان توصیف می شود. همه حرکات، کنترل شده، حق هر گونه حرکت و تغییر نقض شده و تمام منطقه بوسیله سیم های خاردار محاصره شده است. قسمت هایی از این منطقه هنوز در اشغال نیروهای ارتش اسرائیل است و به عنوان منطقه حائل از آن استفاده می شود.
کرانه باختری در مقایسه با نوار غزه بسیار وسیع است. نوار غزه همچنین بخشی از کرانه باختری است. مساحت آن تقریباً 360 کیلومتر مربع(139 مایل) است و 51 کیلومتر با اسرائیل مرز مشترک دارد. به عبارت دیگر کرانه باختری 8.949 کیلومتر مربع یا(297 مایل) است. کنترل مرزهای بسیار کوچک غزه برای ارتش اسرائیل بسیار آسان تر از کرانه باختری است.
در کرانه باختری، این جنبش فتح با حمایت نیروهای خارجی است که برای جلوگیری و مهار مبارزان فلسطینی در حوادث جنگی گسترده خاورمیانه مورد استفاده قرار خواهند گرفت.
خطر بین المللی کردن شرایط و اوضاع و احوال نوار غزه و کرانه باختری با به کارگیری نیروهای خارجی از ناتو و کشورهای عرب می تواند به عنوان بخشی از تلاش برای ایجاد یک سد نظامی برای اسرائیل تلقی شود. «گبی اشکنازی» یک ژنرال اسرائیلی که سوری و بلغاری تبار است، با کسب تجربیات زیاد از لبنان - در مقام مدیر ارتش جنوب لبنان(اس.ال.ای) - جانشین دانیل هالوتز به عنوان رییس ستاد مشترک ارتش اسرائیل گردید.
اشکنازی مسوول ایجاد دیوار، میان کرانه باختری و اسرائیل گردیده است که به عنوان دیوار آپارتاید نامیده می شود. اگرچه این دیوار تکمیل نشد اما این دیوار آپارتاید در پی جنگ منطقه ای مانع مبارزان فلسطینی برای عبور از کرانه باختری و نبرد با نیروهای اسرائیلی شد.

احداث موانع بیشتر میان لبنان و اسرائیل

نیروهای موقت سازمان ملل که بعد از بمباران لبنان توسط اسرائیل در سال 2006 در جنوب این کشور مستقر شدند، همان نیروهای قبل از سال 2006 نبودند. این نیرو یک موجودیت آماده نبرد و مستحکم است و می تواند به عنوان یک سپر برای اسرائیل علیه لبنان در یک جنگ منطقه ای دیگر - که ممکن است توسط اسرائیل آغاز شود - بکار رود.
نکته مهم دیگر این است که ارتش اسرائیل با حدود 3 میلیون (یا بیشتر) بمب خوشه ای که از آمریکا تهیه کرده بود، طی جنگ سال 2006 با لبنان، جنوب این کشور را مورد حمله قرار داد. آنچه که به عنوان یک اقدام بی نهایت شیطانی و شرارت بار از این مسئله درک می شود این بود که اسرائیل زمانی جنوب لبنان را غرق در بمب های خوشه ای کرد که حمله زمینی به جنوب این کشور رو به پایان می رفت.
جغرافیای جنوب لبنان منطقه ای است که هم مرز با اسرائیل است. بمباران جنوب لبنان با بمب های خوشه ای یک حرکت حساب شده برای ایجاد یک مانع و سد دیگر برای اسرائیل در برابر جنگ آینده در خاورمیانه بوده است. این بمب های خوشه ای اکنون به طور اساسی به مین های زمینی تبدیل شده اند که از حرکت مبارزان لبنانی جهت ورود به داخل اسرائیل به هنگام حمله گسترده علیه ایران، سوریه، فلسطین و لبنان جلوگیری می کند.

سناریوی جنگ منطقه ای: آمادگی اسرائیل برای مقابله با موشک کرم ابریشم

پروژه خاورمیانه جدید هزینه زیادی خواهد داشت و هزینه آن جنگ است. میلیتاریزه کردن نوار غزه یک هدف چند بعدی است و با آمادگی جهت یک نبرد گسترده در خاورمیانه مرتبط است. استقرار نیروهای خارجی در نوار غزه و کرانه باختری، مانند لبنان و دیوار کشیدن در کرانه باختری که هدف جلوگیری از ورود فلسطینی ها را تامین می کند، از یک جنگ ناگهانی در خاورمیانه میان اسرائیل، ناتو و آمریکا در یک طرف و سوریه، ایران و متحدان آنان از سوی دیگر خبر می دهد.
منطق این استدلال بر این حقیقت استوار است که یک جنگ علیه ایران و سوریه توان نظامی اسرائیل را تحلیل می برد: موشک های بالستیک ایران نیروهای اسرائیلی را بی حفاظ خواهد کرد و گروه های مقاومت فلسطینی به خوبی از این امر مطلع هستند. اگر یک جنگ منطقه ای میان اسرائیل و ایران و سوریه به وقوع بپیوندد، فلسطینی ها می توانند در جایگاه جنگ برابر با اسرائیلی ها در سرزمین های فلسطینی ظاهر شوند. در این صورت پویش و تحرک نبرد میان اسرائیل و فلسطین یک شبه تغییر خواهد کرد.
اختلاف میان فلسطینی ها و لبنانی ها مانع مؤثری در رابطه با تلاش مشتر ک نظامی آنها علیه اسرائیل در یک جنگ منطقه ای است. این شرایط مانند عراق است. شکاف عظیم میان عراقی ها، تلاش های جنگی را علیه آمریکا و متحدانش تضعیف کرده است. جدا از فلسطین، مسئله فوق در عراق نیز تکرار شده است. هیچ تردید و اشتباهی در مورد آن وجود ندارد که اشغالگران عراق و فلسطین از همان لباس و همان معماران هستند. بلاد الشام، عراق و مردم آن از همان منبع آسیب دیده اند.

آیا رابطه ای میان مذاکرات مربوط به دولت فلسطین و جنگ وجود دارد؟

آویگدور لیبرمن، وزیر امور استراتژیک اسرائیل: «این جنگی که ما (اسرائیل) در خاورمیانه به آن مبادرت کردیم، جنگ اسرائیل به تنهایی نیست و ما (اسرائیل) فقط در خط مقدم آن قرار گرفته ایم.»
در پی ترور رفیق حریری، فرانسه و آلمان در تحولات دیپلماتیک خاورمیانه بسیار فعال شده اند. منابع آلمان و فرانسه، در اتحاد با منافع انگلو- آمریکا در جبهه دیپلماتیک بسیار فعال هستند.
آنجلا مرکل پیش از دیدار خود از مصر اعلام کرده بود که آلمان و اتحادیه اروپا روند صلح اعراب- اسرائیل را از سر خواهند گرفت.(8)
دیپلمات های فرانسه، آلمان و اتحادیه اروپا تلاش های خود را با عربستان سعودی در رابطه با آرام کردن فلسطینی ها هماهنگ کرده بودند.(9)
خطوط موازی ای را می توان میان آغاز جنگ 2002 و 2003 در رابطه با عراق و جنگ آتی علیه سوریه و ایران ترسیم کرد. یکی از این خطوط ابتکار عمل کاخ سفید برای احیاء آن چیزی بود که تحت عنوان روند صلح اعراب اسرائیل نامیده شد و هدف آن کمک به تشکیل یک دولت مستقل فلسطینی پیش از حمله انگلو- آمریکا به عراق بوده است.
یک رابطه قوی میان جنگ های آمریکا در خاورمیانه و پیشنهاد استقلال فلسطین به اعراب وجود داشته است. پیمان اسلو با شکست 1991 عراق در جنگ خلیج فارس مرتبط بود. آیا این همان چیزی است که به واسطه آن جورج بوش پسر طی سفر خود به خاورمیانه و دیدار از اسرائیل، بر تهدید ایران بیش از صلح تاکید کرد؟
یکی دیگر از دلایل اظهارات آمریکا در خصوص استقلال فلسطین، در ظاهر، اطمینان از این بود که هیچ یک از دولت های دست نشانده در جهان عرب از طریق شورش مردم عرب کنار گذاشته نخواهند شد. مسئله فلسطین و حمایت از فلسطینی ها مسئله ای است که می توان به واسطه آن بر قلوب و اذهان جهان عرب یا مردم مسلمان پیروز شد یا این که شکست خورد. تصور بر این است، در حالی که یک سکوت موقت در جبهه فلسطینی حاکم است، ممکن است جبهه جدید بدون ایجاد یک طغیان عظیم در خاورمیانه یا جای دیگر گشوده شود.

جلسه مشاوره جنگ اسرائیل – ناتو در مقر ناتو در بروکسل

در اواخر ژوئن 2007، آویگدور لیبرمن و مقامات اسرائیلی نشستی را با مقامات ناتو واقع در بروکسل در سطح بالا برگزار کردند.(10)
الکساندرو مینوتو ریزو، معاون دبیرکل ناتو و هیئت اسرائیلی به ریاست آویگدور لیبرمن در خصوص تدارک استقرار واحدها و نیروهای ناتو در نوار غزه مذاکره کردند.(11)
معاون دبیر کل ناتو و طرف اسرائیلی همچنین در رابطه با استقرار نیروهای بین المللی در غزه به منظور حفظ نظم و جلوگیری از مسلح شدن فلسطینی ها بحث و تبادل نظر کردند.(12)
این نشست همچنین به موضوع ایران و مسئله دفاع هوایی اسرائیل و تعمیق همکاری اطلاعاتی میان ناتو و اسرائیل نیز پرداخت.(13)
پس از آن که آویگدور لیبرمن از نشست خود در اروپای غربی به اسرائیل بازگشت، رادیو ارتش اسرائیل ادعا کرد که آمریکا و اتحادیه اروپا به اسرائیل جهت روشن کردن آتش جنگ در خاورمیانه با آغاز حمله به ایران در زمان نامعلوم، چراغ سبز نشان دادند.(14)
در سال 2007 ناتو به اسرائیل برای آغاز جنگ با ایران در یک زمان نامعلوم چراغ سبز نشان داد
خاویر سولانا رییس سیاست خارجی و امنیتی اتحادیه اروپا و دبیر کل سابق ناتو: «ایران یک کشور پیچیده است و به نظر نمی رسد که اسرائیل قدرت مقابله با آن را داشته باشد.»
آویگدور لیبرمن، وزیر امور استراتژیک اسرائیل بعد از بازگشت از سفر اروپایی خود و مذاکره در مقر ناتو، در اواخر جولای 2007 گفت که وی حمایت تلویحی اتحادیه اروپا، آمریکا و ناتو را برای آغاز حمله اسرائیل به ایران دریافت نموده است. اگر ما به تنهایی علیه ایران عملیات نظامی را آغاز کنیم سپس اروپا و آمریکا از ما حمایت خواهند کرد.
آویگدور لیبرمن همچنین اظهار داشت که به علت جنگ در افغانستان و عراق، آمریکا و انگلیس و متحدان اروپایی آنها قادر به آغاز حمله به ایران و متحدان آن نیستند اما مایلند که به اسرائیل اجازه این کار را بدهند.
آویگدور لیبرمن تصدیق کرد که آمریکا و ناتو هر زمان که جنگ اسرائیل با ایران و متحدانش آغاز شود، به نفع اسرائیل وارد عمل خواهند شد. این پیام که توسط مقامات ناتو و اتحادیه اروپا به لیبرمن ارسال شد، حاکی از آن است که اسرائیل باید جنگی را علیه ایران و متحدان منطقه ای آن آغاز نماید.(15)




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط