نثر فارسی، از زمان مغول به تدریج رو به انحطاط رفت. ولی در اوایل قرن نوزدهم (ربع نخست قرن سیزده هجری)، در نتیجهی نفوذ عواملی که در بالا گفته شد و دوشادوش تحولات دیگر، تجدید حیات ادبی بزرگی نیز شروع شد. در زمینهی ادبیات منثور اصلاحات نخستین در نامهنگاری دولتی صورت گرفت و مبتکر آن نهضت دو تن از بزرگترین نخست وزیران ایران بودند: قائم مقام فراهانی و میرزا تقیخان امیرکبیر. نوآوریهای بعدی به همت دو چهره سیاسی و ادبی دیگر، میرزا ملکم خان و عبدالرحیم طالبوف، انجام پذیرفت.
قائم مقام فراهانی
میرزا ابوالقاسم قائم مقام فراهانی (1193-1251 ه.ق)، صدراعظم نامی محمدشاه قاجار، نثرنویس توانایی نیز بود. (1) وی به فرمان شهریاری که صادقانه کمر به خدمتش بسته بود به قتل رسید. قائم مقام نه تنها اصلاحات زیادی در تشکیلات دیوانی انجام داد، بلکه نخستین کسی بود که انشای متکلف مکاتبات رسمی را پیراست. از آنجا که مقام والایی در محافل سیاسی و ادبی داشت، سبک او به زودی سرمشق اکثر معاصرانش شد. نوشتههای او، به هر صورت، در مقایسه با معیارهای امروزی عاری از زوائد تزئینی نیست. در حقیقت، همانگونه که دکتر خانلری یادآور شده: «امروز که منشآت قائم مقام را میخوانیم باز الفاظ آن زائد بر معانی به نظر میرسد، زیرا که رهایی کامل از قیود آداب معمولی به آن سرعت امکان نداشته است». (2)امیرکبیر
صدراعظمی بزرگتر و مترقیتر میرزا تقیخان امیرکبیر بود که او هم، مانند استاد و راهنمای خود، سرنوشتی غمانگیز داشت و در 1268 ه.ق به طرز فجیعی جان سپرد. امیرکبیر که زیردست قائم مقام پرورش یافته بود، کار او را ادامه داد و سبک مکاتبات اداری را سادهتر کرد. دوران کوتاه ولی درخشان خدمت این وزیر توانا، و دستاوردهای چشمگیر آن، فصل در خور توجهی در تجدید حیات ایران به شمار میرود و نفوذ سبک صریح و بیپیرایهی او، مانند بسیاری از اندیشههای مهم و طرحهای تحققنیافتهاش، تا سالها پس از مرگ نابهنگامش برجا ماند. تأثیر سبک و شیوهی نگارش او در مکاتبههای دیوانی دوران ناصرالدین شاه، در آثار نویسندگان آن زمان آشکار است، و حتی در سفرنامههای پادشاهی که او را به قتل رساند. (3)میرزا ملکم خان
پس از دو وزیر نامدار، نوآور دیگری آمد که باید پیشگام راستین نثر جدید فارسی شمرده شود. ملکم خان از پدر و مادری ارمنی در 1249 ه.ق در اصفهان چشم به جهان گشود و در کودکی برای تحصیل به اروپا فرستاده شد. در بازگشت به ایران در دارالفنون به تدریس پرداخت و همزمان مترجم استادان فرنگی آن مدرسه بود. هدف عمدهی ملکم خان، با شناختی که از تمدن استادان فرنگی آن مدرسه بود. هدف عمدهی ملکم خان، با شناختی که از تمدن غرب داشت، تشویق زمامداران کشور به انجام اصلاحات ضروری در سازمان دولتی بود. رسالهی کتابچهی غیبی (1275 ه.ق)، که اندکی پس از بازگشت از اروپا نوشت، در واقع رهنمودی به فرمانروایان برای اصلاح دستگاه حکومت بود. ملکم در سالهای بعد محفلی به نام «فراموشخانه» - نوعی فراماسونری - تشکیل داد که شاگردانی از دارالفنون و جمعی از روشنفکران ناراضی آن زمان بدان پیوستند. سرانجام به سبب عقاید سیاسیاش او را به قسطنطنیه تبعید کردند و ملکم با اصلاحطلبان ایرانی تبعیدی در آنجا تماس گرفت. در مدت اقامتش در آن شهر چندین نمایشنامه و شماری جزوهی سیاسی و اجتماعی نوشت. سه تا نمایشنامه از این مجموعه، که توصیفی هستند از زندگی و نهادهای ایرانی، و مضمونهایی عمدتاً اجتماعی و سیاسی دارند، در 1340 ه.ق / 1921 میلادی در برلین منتشر شدند: سرگذشت اشرف خان حاکم عربستان، حکومت زمان خان بروجردی و کربلا رفتن شاه قلی میرزا. (4)میرزا ملکم خان در 1287 ه.ق به تهران فراخوانده شد و پس از ورود طرحی برای تشکیل مجلس ملی به شاه و صدر اعظم ارائه کرد. در ضمن لقب ناظم الملک به او داده شد و در مقام سفیر ایران به انگلستان رفت. ولی بار دیگر نظریات انتقادیاش او را از نظر انداخت و از سمتش برکنار شد. آنگاه روزنامهی معروف 7:03 AM 9/5/2016خود، قانون، را در لندن منتشر کرد که با وجود ممنوعیت در ایران، به دست ایرانیان تحصیل کردهی مترقی میرسید و با شور و شوق آن را میخواندند. پس از قتل ناصرالدین شاه، ملکم خان وزیر مختار ایران در رم شد و تا پایان عمر در این مقام باقی ماند.
هنگام انقلاب مشروطیت ملکم هنوز زنده بود، ولی پیر و رنجورتر از آنکه خود به صحنه آید و در جنبش شرکت جوید. با این حال صدای او - خواستار پادشاهی مشروطه و حقوق فردی - در سخنرانیهای یک یک مشروطهخواهان شنیده میشد و بذری که او افشاند بعدها به صورت قوانین و موازینی که از تصویب مجلس اول گذشت به ثمر نشست.
ملکم خان مقالهنویس پُرکاری بود و بیشتر دربارهی مطالب سیاسی یا اجتماعی مهم روز مینوشت. سبک او بیشتر از نویسندگان اروپایی اثر پذیرفته بود تا از نثرنویسان قدیمی ایران، و ویژگی اصلی آن بحث و گفتوگو بود، که این برای نسل جوان پدیدهای جدید و دلنشین در ادبیات به شمار میرفت. در نوشتههای او گهگاه اشتباههای دستوری و تناقضهای فکری دیده میشد، اما سادگی و روانی سبک، توأم با تازگی مطلب، خوانندگان وقت را به هیجان میآورد. آثار او نه تنها در برانگیختن جنبش مشروطیت مؤثر بود بلکه سرمشقی پیش روی نویسندگان جوان نهاد. پس از پیروزی مشروطهخواهان، جمعی از نویسندگان مترقی جوان، به ویژه روزنامهنگاران، سبک او را الگوی بیانگیرا قرار دادند.
ملکم خان فزون بر افکار انتقادی اجتماعی و سیاسیاش، یکی از مدافعان پرشور اصلاح خط فارسی هم بود و چندین کتاب و جزوه به الفبایی که خود ابداع کرده بود منتشر کرد. خدمت دیگر او به زبان فارسی اصطلاحات جدیدی است که در نوشتههایش به کار برد. این اصطلاحها اغلب بیاندازه دقیق و گویا بودند و به زبان جاری راه یافتند. در واقع، بسیاری از اصطلاحهای جدید دوایر دولتی ما عیناً همان یا اشتقاقی از اصطلاحهایی هستند که ملکم خان نخست در روزنامه یا در رسالههای گوناگون خود به کار برد.
عبدالرحیم طالبوف
نخستین نویسندهای که ایرانیان را با علوم جدید آشنا کرد عبدالرحیم نجارزاده، معروف به طالبوف (1250-1329 ه.ق) بود که بعدها خود را طالبزاده خواند و پسوند فارسی را جانشین روسی کرد. وی در تبریز به دنیا آمد ولی بیشتر عمر خود را در قفقاز گذراند و در آنجا به کسب و کار و نیز تحصیل ادبیات و علوم طبیعی پرداخت. کتابهای او عموماً به زبان ساده و خواندنی نوشته شدهاند و رشتهی وسیعی از موضوعهای اخلاقی و علمی را در بر میگیرند. شهرت ادبی او بیشتر ناشی از آخرین اثر مهمش، مسالک المحسنین (قاهره، 1905) است که یکی از موفقیتهای ممتاز ادبی عصر به شمار میرود. این کتاب، با آنکه سفری خیالی در قلمرو علوم جدید محسوب میشود، به صورت داستانی یکپارچه نوشته شده و سرشار از توصیفهای زندهی رسوم و عادات مردم طبقات مختلف است. از جمله کارهای دیگر او پندنامهی مارکوس قیصر روم و هیئت فلاماریون - هر دو ترجمه از روسی - مسائل الحیات، نخبهی سپهری یا تاریخ نبوی (ترجمه)، سیاست طالبی، ایضاحات در خصوص آزادی و دو جلد سفینهی طالبی یا کتاب احمد را باید نام برد. همهی اینها در زمان خود شهرتی قابل ملاحظه یافتند. کتاب احمد نوعی راهنمای کودکان به علوم جدید و به شکل گفتوگوی پدری با پسرش است. در این اثر و نیز در مسائل الحیات و ایضاحات در خصوص آزادی، که در واقع دنبالهی کتاب احمد به شمار میروند، نویسنده قوانین فیزیک، شیمی، زیستشناختی و اختراعات جدید، مفهوم آزادی، دموکراسی، استقلال و جز آن را، به زبان ساده و روزمره، توضیح میدهد و میکوشد ذهن خوانندگانش را روشن سازد و ضرورت اصلاحات اجتماعی و فرهنگی را در کشور تلویحاً بگوید.نوشتههای طالبوف را برخی از علمای دینی تبریز مطرود دانستند، نویسنده را ملحد خواندند و خواندن کتابهایش را تحریم کردند. با این همه، نویسنده چنان احترام و شهرتی در ایران به دست آورده بود که پس از اعلام مشروطیت، مردم تبریز، غیابی او را به نمایندگی خود در مجلس اول برگزیدند. وی این افتخار را پذیرفت، اما به لحاظ سالخوردگی و دلآزردگیهای گذشتهاش هیچگاه به تهران نرفت. (5)
پینوشتها
1. مجموعهی اشعار و نوشتههای قائم مقام را اول بار فرهاد میرزا در 1280 ه.ق منتشر کرد. چاپ دیگری از شعرهایش در حدود 1309 خورشیدی توسط وحید دستگردی انتشار یافت. برای اطلاعات بیشتر دربارهی اهمیت سیاسی و ادبی قائم مقام ن.ک.: قائم مقام در جهان ادب و سیاست، نوشتهی باقر قائم مقامی.
2. نخستین کنگرهی نویسندگان ایران (1326)، ص 133.
3. برای مطالعهی مشروح زندگی و اقدامات امیرکبیر ن.ک.: فریدون آدمیت، امیرکبیر و ایران (در سه جلد، 1323-1324) و حسین مکی، زندگانی میرزاتقی خان امیرکبیر (چاپ دوم، 1328).
4. ترجمهی فرانسهای از این نمایشنامهها، با عنوان: Les Comédies de Malkam Khan توسط A. Bricteux، ایرانشناس بلژیکی، در 1933 در پاریس انتشار یافت.
بنابر پژوهشهای سالهای اخیر نویسندهی این نمایشنامهها میرزا آقا تبریزی است (ن.ک.: یحیی آرینپور، از صبا تا نیما، ج 1، ص 359 و نیز جمشید ملکپور، ادبیات نمایشی در ایران، تهران، 1363، ج 1، ص 187 به بعد).
5. سعید نفیسی، شاهکارهای نثر فارسی، همان، ص ص 373-374؛ احمد کسروی، تاریخ مشروطهی ایران (1319-1321)، ص ص 190-191.
میرجلیلی، حسین... [و دیگران]، (1389)، توسعهی سیاسی و اقتصادی در جهان اسلام، تهران: نشر كتاب مرجع، چاپ اول