مسيحيت پست مدرن!
نويسنده: جاناتان کمبل
مسيحيت كه شالوده جوامع غربي و روحانيت آن را تشكيل ميدهد در حال نابودي است. ما از دوره روشنگري مدرنيسم عبور كرديم و ازطريق دوره متحول پست مدرنيسم رو به سوي عصري هستيم كه به هر حال بعداً با آن مواجه خواهيم شد. اين پارادايم(1) تغيير درجهانبيني محلي، ملي و جهاني بوده و لذا نتيجه آن بروز تكثر فرهنگي است. ما شاهد سقوط هولناك كهنه و قديم و ظهور زجرآور جديدهاهستيم. اين موضوع به ياري عواملي مانند انقلاب ديجيتالي(2)، شركتهاي فرامليتي، نظامهاي قبيلهاي متجدد، تودههاي شهرنشين وانفجار جمعيت جان دوبارهاي گرفته است. سقوط مدرنيسم و ظهور چيز ديگري به جاي آن در جاي جاي كره خاكي قابل لمس است. ناامنيو بياعتمادي مصيبت و بلايي جهاني است. فرهنگهاي مدرن دچار بحران هستند، كليسا نيز دچار بحران شده، كليسايي كه خود را بامدرنيسم سازگار كرد از سوي مدرنيستها ناديده گرفته ميشود و بالاتر از آن، اين است كه با ظهور پست مدرنيسم كاملاً به كناري نهادهشده. كليسا در پاسخ به مشكلي كه علت آن پست مدرنيسم است كدام گزينه را انتخاب ميكند. آيا در بحبوحه اوضاع به وجود آمده به دنبالرشد و توسعه خود خواهد بود يا براي پرهيز از خطر و روبهرو شدن با آن عقبنشيني خواهد كرد؟ بسياري از رهبران مسيحي از وضعيتبحراني حاكم در دورهاي كه در آن زندگي ميكنيم آگاه هستند. آنان مشغول پاسخگويي به شكستها، ناكاميها و آنچه كه مشاهده ميكنندهستند و ميانديشند كه چگونه با مخالفان عقايد خود به مقابله برخيزند. موج فزايندهاي از پست مدرن و عوامل مرتبط با آن در قبالروحانيت و مبلغين مذهبي انتقاد ميكنند. نظرات بسياري از آنان در قياس با كالور(3) و تب(4) كه عقايد معتدلي را ارائه كردهاند بسيار بدبينانهاست. در پاسخ به موجي كه اخيراً با آن مواجه شدهايم، به چهار مورد به شرح ذيل اشاره ميكنم:
• فرضيهاي كه چهره مدرنيسم را به مراتب مذهبيتر از پست مدرنيسم ميشناسد.
• رد اين موضوع كه اميد و فرصتي براي تفسير و سازگاري كتاب مقدس در فرهنگهاي پست مدرن وجود دارد.
• عدم آگاهي بسياري از چگونگي تسليم كليسا در برابر مدرنيسم.
ـ رد فرضيه دعوت از كليسا براي تغييرات بنيادين و سازمان يافته به منظور اعاده ماهيت مذهبي، و دستيابي به اهداف تبليغي و تبشيريخود براي سازگار شدن با فرهنگهاي پست مدرن. عليرغم وجود خطرات عديده در تغييرات جاري فرهنگي، ما هنوز قادر به تشخيص وعمل، در فرصت مطلوب پيش آمده به منظور انجام رسالتمان در درون فرهنگهاي پست مدرن هستيم. من به طور مجمل به چهار مطلبمورد اشاره كه ارتباط مستقيمي با انجام وظيفه ما در دنياي پست مدرن دارند خواهم پرداخت.
براي برداشت محصول از پست مدرن، كليسا بايد بداند كه تعابير مذهبي همانند انجام سفري است كه دو سؤال و يا دو راه عمده به آنمنتهي ميشود. اول اينكه: راه عيسي چه بود؟ ثانياً ما چگونه قادر به حفظ راه و شريعت او در اين تغييرات و نوسانهاي فرهنگي خواهيمبود؟ به طور مجمل زندگي كليسا به نوعي بازتاب زندگي عيسي مسيح(ع) است كه در فرهنگهاي بومي تجسم و عينيت پيدا كرده است و لذابرقراري ارتباط جديد، يعني ارائه كتاب مقدس و جامعه مذهبي در متن و سياقي جديد موجب تحقق آرمانهاي آن خواهد شد و تنها درصورتي ميتوان به حركتهاي خودجوش و فطري مردم اميدوار شد كه كتاب مقدس به صورت راهنما و سرمشقي در زندگي و فرهنگهايمردم جلوهگر شود.
هر چيز ديگري را كه بخواهيم به اساس راه عيسي مسيح(ع) اضافه كنيم خطراتي را متوجه تفسيرپذيري كليسا خواهد كرد. درستهمانند كليساهاي روحاني عهد باستان كه به طريقي ساده راه عيسي(ع) را دنبال ميكردند. هماكنون ما نيز ميبايست با مردم در حيطه وقلمرو خودشان برخورد كرده، سخنان بديل خود را با زبان دل آنان بيان كنيم و مؤمنان جديدي را تربيت كنيم كه بتوانند بوميان هر ناحيهايرا با اصطلاحات كليسايي مختص همان منطقه راهنمايي و ارشاد كنند. مهمترين و قويترين پيام براي پست مدرنها همانا اعلام موجوديتكليسا به عنوان كليساست نه يك نهاد يا مؤسسه، موجوديتي زنده، در حال تنفس و جامعهاي روحاني. پست مدرنيسم مبتلابه نوعي تشنگيروحي است كه نميتواند خود را با دكترين، استراتژي يا نهادگرايي ارضاء كند. تنها يك نفر از سوي مسيح(ع) و از پيكره او، يا جامعه مؤمنانقادر به فرو نشاندن اين تشنگي است. كليسا به طور مؤثري ميتواند از طريق بوجود آوردن جوامعي اصيل و روحاني كه متشكل از پيروانحقيقي عيسي مسيح(ع) باشند رسالت خود را در پست مدرن به انجام برساند.
ما ميبايست در جامعه به شدت در حال تغيير خود عواملي مانند معنويت، فرهنگ، محيط زيست، سياست، علوم روانشناختي و... را بهطور كامل درك و شناسايي كرده. پاسخي درخور و قابل تفسير براساس كتاب مقدس به همه آنها عرضه كنيم. و نهايتاً اينكه مؤثرترين عاملدر برابر پست مدرنيته اشتغال كليسا به كارهاي روحاني يعني پرداختن به خداوند متعال است. بسيار بيش از گذشته كليسا نيازمند نيايش باچشماني باز است درست مانند پل مقدس (از حواريون) در كليساي كالاسين(9) كه به مردم توصيه كرد: "خود را وقف عبادت كنيد، تقوايالهي پيشه كنيد و شكرگزار باشيد، در انتخاب راه عقل خود را به كار بنديد و از هر فرصتي بهره گيريد، سخنان شما همواره سرشار از زيباييهاباشد، آنها را با لحني خوش ادا كنيد، و بدين طريق است كه به زيبايي قادر به پاسخگويي به هر فردي خواهيد شد. ]كولسيان ـ باب 4: 2 تا6(10)[" خداوند خود ناظر آنچه كه در پست مدرن اتفاِ ميافتد هست. كليسا بايد تقواي خود را حفظ كند و با آمادگي كامل از فرصتهاي بهدست آمده به خوبي استفاده كند. درست مانند زماني كه با فروتني و با رويي خوش و ملايم براي اداي وظيفه خود تلاش ميكرد. آماده برايتغيير و با اتكال به خداوند تلاش كند تا فرهنگهاي پست مدرن را با كتاب مقدس سازگار كند. درست مانند مردان قوم بنياسراييل(11) كهمورد ستايش واقع شدند. "آنها زمان را درك كردند و دانستند كه اسراييل چه بايد بكند. ]1، انجيل، باب 12 آيه 32(12)[" از اين رو لازم استكليسا هم زمان و هم راههايي را كه به خداوند ختم ميشوند بشناسد. اكنون زمان آن فرا رسيده كه كليسا چشمان خود را به پست مدرن بازكند و بذر كتاب مقدس را در راهي بيافشاند كه معتقدان جديد پست مدرن خود عامل و بهبارآورنده اين بذر باشند. شايد روحالقدس به كليسانيرويي تازه ببخشد تا بتواند به راحتي در راه عيسي مسيح(ع) و با فرهنگ پست مدرن زندگي كند. درود و سلام بر شما. همانگونه كه پدربراي من فرستاد من نيز در قالب پست مدرن به شما ميفرستم.
"فرهنگ چيني كاملاً غيرمسيحي است" يا "فرهنگ اروپايي غيرمسيحي است". جنبه فرهنگي پست مدرن نه مثبتتر از سايرفرهنگهاست نه منفيتر از آنها.
اين موضوع اصلي پاياننامه من بود (پاياننامه دكتري): جامعه مسيحي قابل انعطاف: مذهبشناسي براي فرهنگهاي پست مدرن وفوِ آن.
*جاناتان كمبل Janathan Campbell از سال 1922 تا 1999 به عنوان طراح استراتژيك كليساهاي مناطق لوسآنجلس و آمريكايشمالي و استاديار حوزه علميه Golden Gate Baptist Theological Seminary خدمت كرد. زمينه مطالعاتي او فرهنگهاي پست مدرناست و دكتري خود را از School of World Mission و حوزه علميه فولر Fuller Seminary اخذ كرد. در حال حاضر او به عنوان معاونIngram Labsllc كه يك مؤسسه رسانهاي است در سياتل فعاليت ميكند.
• فرضيهاي كه چهره مدرنيسم را به مراتب مذهبيتر از پست مدرنيسم ميشناسد.
• رد اين موضوع كه اميد و فرصتي براي تفسير و سازگاري كتاب مقدس در فرهنگهاي پست مدرن وجود دارد.
• عدم آگاهي بسياري از چگونگي تسليم كليسا در برابر مدرنيسم.
ـ رد فرضيه دعوت از كليسا براي تغييرات بنيادين و سازمان يافته به منظور اعاده ماهيت مذهبي، و دستيابي به اهداف تبليغي و تبشيريخود براي سازگار شدن با فرهنگهاي پست مدرن. عليرغم وجود خطرات عديده در تغييرات جاري فرهنگي، ما هنوز قادر به تشخيص وعمل، در فرصت مطلوب پيش آمده به منظور انجام رسالتمان در درون فرهنگهاي پست مدرن هستيم. من به طور مجمل به چهار مطلبمورد اشاره كه ارتباط مستقيمي با انجام وظيفه ما در دنياي پست مدرن دارند خواهم پرداخت.
شناخت، فرهنگ و نهادينه شدن
ترجمه و تفسير فرهنگي
كتاب مقدس و اقليتي فراسوي مرزهاي فرهنگي
براي برداشت محصول از پست مدرن، كليسا بايد بداند كه تعابير مذهبي همانند انجام سفري است كه دو سؤال و يا دو راه عمده به آنمنتهي ميشود. اول اينكه: راه عيسي چه بود؟ ثانياً ما چگونه قادر به حفظ راه و شريعت او در اين تغييرات و نوسانهاي فرهنگي خواهيمبود؟ به طور مجمل زندگي كليسا به نوعي بازتاب زندگي عيسي مسيح(ع) است كه در فرهنگهاي بومي تجسم و عينيت پيدا كرده است و لذابرقراري ارتباط جديد، يعني ارائه كتاب مقدس و جامعه مذهبي در متن و سياقي جديد موجب تحقق آرمانهاي آن خواهد شد و تنها درصورتي ميتوان به حركتهاي خودجوش و فطري مردم اميدوار شد كه كتاب مقدس به صورت راهنما و سرمشقي در زندگي و فرهنگهايمردم جلوهگر شود.
كشف كليساي قابل انعطاف
هر چيز ديگري را كه بخواهيم به اساس راه عيسي مسيح(ع) اضافه كنيم خطراتي را متوجه تفسيرپذيري كليسا خواهد كرد. درستهمانند كليساهاي روحاني عهد باستان كه به طريقي ساده راه عيسي(ع) را دنبال ميكردند. هماكنون ما نيز ميبايست با مردم در حيطه وقلمرو خودشان برخورد كرده، سخنان بديل خود را با زبان دل آنان بيان كنيم و مؤمنان جديدي را تربيت كنيم كه بتوانند بوميان هر ناحيهايرا با اصطلاحات كليسايي مختص همان منطقه راهنمايي و ارشاد كنند. مهمترين و قويترين پيام براي پست مدرنها همانا اعلام موجوديتكليسا به عنوان كليساست نه يك نهاد يا مؤسسه، موجوديتي زنده، در حال تنفس و جامعهاي روحاني. پست مدرنيسم مبتلابه نوعي تشنگيروحي است كه نميتواند خود را با دكترين، استراتژي يا نهادگرايي ارضاء كند. تنها يك نفر از سوي مسيح(ع) و از پيكره او، يا جامعه مؤمنانقادر به فرو نشاندن اين تشنگي است. كليسا به طور مؤثري ميتواند از طريق بوجود آوردن جوامعي اصيل و روحاني كه متشكل از پيروانحقيقي عيسي مسيح(ع) باشند رسالت خود را در پست مدرن به انجام برساند.
وجود بيشترين فرصتهاي پست مدرن
ما ميبايست در جامعه به شدت در حال تغيير خود عواملي مانند معنويت، فرهنگ، محيط زيست، سياست، علوم روانشناختي و... را بهطور كامل درك و شناسايي كرده. پاسخي درخور و قابل تفسير براساس كتاب مقدس به همه آنها عرضه كنيم. و نهايتاً اينكه مؤثرترين عاملدر برابر پست مدرنيته اشتغال كليسا به كارهاي روحاني يعني پرداختن به خداوند متعال است. بسيار بيش از گذشته كليسا نيازمند نيايش باچشماني باز است درست مانند پل مقدس (از حواريون) در كليساي كالاسين(9) كه به مردم توصيه كرد: "خود را وقف عبادت كنيد، تقوايالهي پيشه كنيد و شكرگزار باشيد، در انتخاب راه عقل خود را به كار بنديد و از هر فرصتي بهره گيريد، سخنان شما همواره سرشار از زيباييهاباشد، آنها را با لحني خوش ادا كنيد، و بدين طريق است كه به زيبايي قادر به پاسخگويي به هر فردي خواهيد شد. ]كولسيان ـ باب 4: 2 تا6(10)[" خداوند خود ناظر آنچه كه در پست مدرن اتفاِ ميافتد هست. كليسا بايد تقواي خود را حفظ كند و با آمادگي كامل از فرصتهاي بهدست آمده به خوبي استفاده كند. درست مانند زماني كه با فروتني و با رويي خوش و ملايم براي اداي وظيفه خود تلاش ميكرد. آماده برايتغيير و با اتكال به خداوند تلاش كند تا فرهنگهاي پست مدرن را با كتاب مقدس سازگار كند. درست مانند مردان قوم بنياسراييل(11) كهمورد ستايش واقع شدند. "آنها زمان را درك كردند و دانستند كه اسراييل چه بايد بكند. ]1، انجيل، باب 12 آيه 32(12)[" از اين رو لازم استكليسا هم زمان و هم راههايي را كه به خداوند ختم ميشوند بشناسد. اكنون زمان آن فرا رسيده كه كليسا چشمان خود را به پست مدرن بازكند و بذر كتاب مقدس را در راهي بيافشاند كه معتقدان جديد پست مدرن خود عامل و بهبارآورنده اين بذر باشند. شايد روحالقدس به كليسانيرويي تازه ببخشد تا بتواند به راحتي در راه عيسي مسيح(ع) و با فرهنگ پست مدرن زندگي كند. درود و سلام بر شما. همانگونه كه پدربراي من فرستاد من نيز در قالب پست مدرن به شما ميفرستم.
نكته پاياني :
"فرهنگ چيني كاملاً غيرمسيحي است" يا "فرهنگ اروپايي غيرمسيحي است". جنبه فرهنگي پست مدرن نه مثبتتر از سايرفرهنگهاست نه منفيتر از آنها.
اين موضوع اصلي پاياننامه من بود (پاياننامه دكتري): جامعه مسيحي قابل انعطاف: مذهبشناسي براي فرهنگهاي پست مدرن وفوِ آن.
*جاناتان كمبل Janathan Campbell از سال 1922 تا 1999 به عنوان طراح استراتژيك كليساهاي مناطق لوسآنجلس و آمريكايشمالي و استاديار حوزه علميه Golden Gate Baptist Theological Seminary خدمت كرد. زمينه مطالعاتي او فرهنگهاي پست مدرناست و دكتري خود را از School of World Mission و حوزه علميه فولر Fuller Seminary اخذ كرد. در حال حاضر او به عنوان معاونIngram Labsllc كه يك مؤسسه رسانهاي است در سياتل فعاليت ميكند.
پانوشتها:
1- paradigm
2- digital
3- Clive Calver
4- Elizabeth Tebbe
5- John (1:14)
6- Lamin Sanneh
7- evangelism
8- discipleship
9- colossian
10- (Col. 4: 2-6)
11- men of Issachar
12- (1 chron. 12:32)