انقلاب بورژوايي انگليس

در انگلستان قرن هفدهم، مناسبات اقتصادي سرمايه‌سالارانه رو به گسترش بود و اشراف و بخشي از نمايندگان سرمايه‌داران در پارلمان، گرد هم آمده و سعي داشتند قدرت پادشاه را محدود سازند. اربابان فئودال از حاميان...
چهارشنبه، 18 دی 1387
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
انقلاب بورژوايي انگليس
انقلاب بورژوايي انگليس
انقلاب بورژوايي انگليس

نويسنده: شهريار زرشناس
در انگلستان قرن هفدهم، مناسبات اقتصادي سرمايه‌سالارانه رو به گسترش بود و اشراف و بخشي از نمايندگان سرمايه‌داران در پارلمان، گرد هم آمده و سعي داشتند قدرت پادشاه را محدود سازند. اربابان فئودال از حاميان اصلي پادشاه بودند. پادشاه، سرمايه‌داران شهرنشين را ناگزير مي‌ساخت تا ماليات‌هاي سنگين بپردازند و به او هدايايي گرانبها ببخشند. او امتياز انحصاري توليد و فروش صابون، شراب، زغال و آهن‌ را در دست داشت و بازرگان ثروتمند و بورژواها را اذيت مي‌كرد و در سودجويي محدود مي‌ساخت و بعدها به دليل مخالفت‌هاي پارلمان با سياست‌هاي وي براي مدتي پارلمان را تعطيل كرد.
در سال 1640 ميلادي، پارلمان دوباره گشوده شده و عليه پادشاه و به نفع سرمايه‌داران و بورژواها موضع گرفت. يك سلسله شورش‌ها سراسر انگليس را فراگرفت و مرحلة اول انقلاب بورژوايي انگليس آغاز شد. شاه دستور انحلال پارلمان را صادر كرد، اما موفق به اجراي آن نشد و پارلمان به كارش ادامه داد و به “پارلمان طولاني” معروف شد. بورژواها در رأس و پيشه‌وران و خرده مالكان و روستاييان در پي آن به نفع پارلمان مسلح شده و خواهان محدود كردن قدرت پادشاه شدند. پارلمان كه اينك به پايگاه بازرگانان و زرسالاران سرمايه‌دار تبديل شده بود، خواهان محدود كردن قدرت پادشاه به نفع خود بود. از سال 1642 ميلادي، مرحلة دوم انقلاب انگليس كه جنگ بين پادشاه از يك سو و ارتش پارلمان از سوي ديگر بود، آغاز گرديد.
فرماندهي ارتش پارلمان با خرده مالكي به نام “اليور كراموِل” بود كه با نظام فئودالي مخالف و وابسته به فراماسونري بود. ارتش پادشاه در اين جنگ‌ها شكست خورد و “چارلز استوارت اول” پادشاه انگلستان دستگير و اعدام شد (1649). به دنبال اعلام جمهوري در سال 1649 ميلادي، “كرامول” رئيس‌جمهور و ديكتاتور مطلق‌العنان گرديد. حكومت استبدادي كرامول تا سال 1658 ميلادي (سال مرگ او) به نفع سرمايه‌داران و نيز همسو با سياست‌هاي استعماري دولت انگليس ادامه ‌يافت اما به خواست‌هاي تودة مردم و محرومين توجهي نشد و اين خصيصة ذاتي انقلاب‌هاي بورژوايي است كه سرمايه‌داران آن را به نفع خود رهبري مي‌كنند.
پس از مرگ كرامول در سال 1658 ميلادي، مردم نااميد و درمانده - كه رژيم كرامول به وضع آنها رسيدگي‌اي نكرده بود - دست به اعتراض مي‌زدند و سرمايه‌داران و بازرگانان و بورژوازي‌ انگليس از ترس شورش مردم خواهان بازگشت سلطنت استوار‌ت‌ها و سركوب جنبش مردمي مي‌شدند. بدينسان سلطنت در انگستان احياء ‌گشت و تا امروز ادامه يافت.
اما اين همة ماجراي انقلاب بورژوايي انگليس نيست؛ در سال 1688 ميلادي، پارلمان كه پايگاه بورژواها و سرمايه‌داران و مروّج‌ انديشه‌هاي ليبرالي بود، كودتايي بدون خونريزي عليه خاندان استوارت انجام داد كه “انقلاب با شكوه” ناميده شد. با سرنگوني پادشاه، فردي به نام “ويليام اورانژ” كه از خويشاوندان دور خاندان سلطنتي بود به عنوان پادشاه مشروطه به قدرت ‌رسد و قدرت به پارلمان كه پايگاه سرمايه‌داران و نجباي بزرگ و بورژواها بود منتقل شد.
انقلاب 1688 ميلادي انگلستان كه موسوم به “انقلاب باشكوه” است يك انقلاب بورژوا - ليبرالي بود كه به لحاظ فكري تحت تأثير آراء “جان لاك” فيلسوف ليبرال انگليسي قرار داشت. انقلاب‌هاي 1649 و 1688 انگلستان موجب تحكيم و گسترش فوق‌العادة مناسبات سرمايه‌دارانه و تخريب نظام‌ فئودالي اين كشور گرديد؛ اگرچه با “انقلاب باشكوه” خرده مالكان و روستائيان بسياري كه در راه انقلاب جان‌فشاني‌ها كرده بودند، دچار ورشكستگي گرديده و آوارة شهرهاي بزرگ گرديدند و سرمايه‌داران آنها را از هستي ساقط كردند. اكثر اينها بعداً به عنوان كارگر يا “پرولتر” در كارخانجات سرمايه‌داران بزرگ انگليسي به كار مشغول شدند. بدينسان با انقلاب انگلستان و به ويژه “انقلاب باشكوه”، انديشه‌ها و ساختار مناسبات سياسي مدرن جانشين مناسبات فئودالي گرديد و بسط فوق‌العادة مدرنيته در انگلستان آغاز شد. انقلاب‌هاي انگلستان را چون در مسير تأمين منافع سرمايه‌داران و استقرار حاكميت روح دنيامداري و سوداگري بورژوايي طي مسير كرده است، انقلاب‌هاي بورژوايي مي‌نامند.




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط