عصر ظهور یا مدینه فاضله موعود در اسلام
نويسنده: دکتر حبیب الله طاهری
مقدمه
با آن که زورمداران و استضعاف گران، همیشه مخالفان رژیم خود را در هم میکوبند، در بند میکنند، به زندان میاندازند، به خاک و خون میکشند و میخواهند از هر طریق ممکن موقعیتخویش را حفظ کنند; اما مستضعفان به امید رسیدن به روزی خوش - روزی که به خواستههای مشروع خود برسند - زندگی را بر حاکمان ستمگر، سخت و تلخ ساخته و مسیر تاریخ را عوض کردهاند. سیاه پوست آمریکایی و آفریقایی قیام کرده حقوق خود را میطلبند. مردم اندونزی، الجزایر و ایران بپا خواسته استعمار و استعمارگران را طرد میکنند و به حیات آنها خاتمه میدهند و فلسطینیها به انتفاضه خود ادامه میدهند.
آرزوی به زیستن و داشتن زندگی آرام، با زندگی بشر عجین بوده و در طول تاریخ، از آن جدا نشده است. او همواره، به فکر چنان روزی بوده و آنی از این اندیشه، جدا نشده است; گرچه هنوز در ایجاد چنان زندگی مطلوب و ایده آل خود، موفقیتی نداشته است.
رؤیای مزبور در زندگی انسان، به گونههای مختلفی تبلور یافته و اندیشمندان هر عصری، برای تعبیر شدن آن، چارهها اندیشیده و آن را در قالب «مدینه فاضله» مطرح کردهاند که در آن از نابسامانی و دغدغههای جوامع موجود، اثر و نشانی نباشد. از مدینه فاضله افلاطونی گرفته تا مدینه فاضله فارابی، و از مدینه فاضله کمونیستها و سوسیالیستهای تخیلی و بهشت موعود آنان، گرفته تا مدینه فاضله عصر روشنگری و انسانمداری ... آنها به خیال خود بشر را از قید و بند دین و آداب و تکالیف دینی آزاد نموده و انسان را محور همه چیز قرار دادهاند و دین و مذهب انسانیت را پایه گذاری کردهاند.
اما «مدینه فاضله موعود» اسلام - که در قرآن و روایات وعده تحقق آن داده شده - غیر از این مدینههای فاضلهای است که دیگران مطرح کردهاند; زیرا ویژگیهای مدینه فاضله اسلامی - که در عصر حکومتحضرت مهدی (عج) تحقق پیدا خواهد کرد - به گونهای است که آن را از سایر مدینههای فاضله پیشنهادی دیگران، ممتاز میسازد. در این مقاله نخستبه آینده جهان از دیدگاه اسلام اشاره میشود; سپس ویژگیهای عصر ظهور و مدینه فاضله اسلام بیان میگردد.
الف) آینده جهان در دیدگاه اسلام
محرومیت روز افزون طبقه ضعیف، استمداد گرسنگان جهان و گسترش فقر و بیکاری، وجدانهای زنده و دلهای حساس را پریشان نموده است. تنزل اخلاق انسانها، بیرغبتی نسبتبه امور دینی، روی گردانی از قوانین الهی، افراط در مادیگری و رونق یافتن مظاهر فساد و شهوت پرستی، روشنبینان و آگاهان جهان را مضطرب کرده است.
این اوضاع خیرخواهان، عاقبت اندیشان و اصلاح طلبان را سرگردان نموده و زنگ سقوط انسانیت در گوش آنان طنین انداخته است و آنان را نسبتبه اوضاع آینده جهان بدبین کرده است. آنان از عواقب وخیم و سرنوشتخطرناک آن به خود میلرزند و از حل مشکل جهان اظهار عجز میکنند.
در این میان مسلمانان آگاه - به ویژه شیعیان - از یاس و نومیدی دوری گزیده و به عاقبت و سرنوشتبشر خوشبیناند. آنان در انتظار روز موعود اسلام و مدینه فاضله آن، روز شماری میکنند و عاقبت کار را از آن مردم نیک کردار میدانند. ایشان معتقداند که از قوانین موضوعه و سازمانهای پر زرق و برق بین المللی، کاری ساخته نیست. آن مدینه فاضله و عصر درخشانی که در آن بشر به سعادت و کمال لایق خویش میرسد. حاکمیت در آن زمان، از آن امام معصوم است که از خطا، اشتباه و غرض ورزی منزه و پاک است. این همان روزی است که قرآن کریم و روایات اهل بیت علیهم السلام، بشریت را مامور به انتظار چنان روزی نموده و دستور ایجاد زمینه و آمادگی از هر جهت را به بشریت دادهاند. این عقیده نشات گرفته از آیات قرآن و روایات متواتر قطعی از طریق اهل بیت علیهم السلام است.
انتظار در آیات و روایات: (1)
1. «قال موسی لقومه استعینوا بالله، واصبروا ان الارض لله یورثها من یشاء من عباده والعاقبة للمتقین; (2) موسی به قوم خود گفت: از خدا یاری بخواهید و شکیبایی کنید، به تحقیق که زمین از آن خدا است; به هر کس از بندگانش بخواهد منتقل میفرماید و حسن عاقبت از آن پرهیزکاران است» .
2. «واورثنا القوم الذین کانوا یستضعفون مشارق الارض ومغاربها التی بارکنا فیها وتمت کلمة ربک الحسنی علی بنی اسرائیل بما صبروا ودمرنا ما کان یصنع فرعون وقومه وما کانوا یعرشون; (3) و میراث دادیم به قومی که ضعیف شمرده شده بودند خاورهای زمین و باخترهای آن را که مبارک گردانیده بودیم، و تمام گردید کلمه و وعده نیکوی پروردگار تو بر بنی اسرائیل به سبب آن که صبر کردند، و ویران ساختیم آنچه را فرعون و قومش میساختند و آنچه را که افراشته بودند» .
3. «بل نقذف بالحق علی الباطل فیدمغه فاذا هو زاهق; (4) بلکه حق را به شدت بر باطل افکنیم، پس حق باطل را در هم میشکند، آن گاه از میان میرود.»
4. «یریدون لیطفؤا نور الله بافواههم والله متم نوره ولو کره الکافرون (5) ; میخواهند نور خدا را با دهانشان خاموش سازند و خداوند تمام کننده نور خویش است هر چند کافران را خوش نیاید» .
5. «ولقد کتبنا فی الزبور من بعد الذکر ان الارض یرثها عبادی الصالحون; (6) همانا در زبور پس از ذکر (تورات)، نگاشتیم که زمین را بندگان شایسته به ارث میبرند» .
6. «ونرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض ونجعلهم ائمة ونجعلهم الوارثین; (7) ما اراده کردیم که بر آنان که در زمین استضعاف شدند، منت گذاریم و آنان را پیشوای مردم و وارث زمین و ملک و جاه گردانیم» .
7. «ولقد سبقت کلمتنا لعبادنا المرسلین انهم لهم المنصورون وان جندنا لهم الغالبون; (8) همانا عهد ما درباره بندگانی که به رسالت فرستادیم، سبقت گرفته است که البته آنها بر کافران فتح و پیروزی یابند و قطعا سپاهیان ما غالباند» .
8. «ویرید الله ان یحق الحق بکلماته ویقطع دابر الکافرین; (9) و خداوند میخواست که صدق سخنان حق را ثابت گردانیده و ریشه کافران را از بیخ بن برکند» .
9. «وعد الله الذین آمنوا منکم وعملوا الصالحات لیستخلفنهم فی الارض; (10) خداوند وعده فرموده به کسانی از شما که ایمان آورده و نیکوکار گردد [به این که] در زمین خلافت دهد» .
10. «فان حزب الله هم الغالبون; (11) همانا حزب خدا پیروز است.»
11. «هوالذی ارسل رسوله بالهدی ودین الحق لیظهره علی الدین کله; (12) او استخدا که رسول خود را با دین حق به هدایتخلق فرستاد تا بر همه ادیان عالم او را تسلط و برتری دهد.»
روایات:
1. حضرت علی علیه السلام فرمود: لتعطفن الدنیا علینا بعد شماسها عطف الضروس علی ولدها وتلی عقیب ذالک ونرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض; (13) دنیا پس از چموشی - همچون شتری که از دادن شیر به دوشندهاش خودداری میکند و برای بچهاش نگه میدارد - به ما روی میآورد...
[سپس حضرت آیه شریفه را قرائت کرد]» .
2. «قال رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم لو لم یبق من الدهر الا یوم، لبعث الله رجلا من اهل بیتی یملاها عدلا کما ملئت جورا; (14) رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: اگر باقی نماند از روزگار مگر یک روز، البته خداوند بر میانگیزد مردی از اهل بیت مرا که زمین را از عدل پر کند، همچنان که از ستم پر شده باشد»
3. «قال الصادق علیه السلام: ان لنا دولة یجیء الله بها اذا شاء، ثم قال: من سر ان یکون من اصحاب القائم فلینتظر ولیعمل بالورع ومحاسن الاخلاق وهو منتظر; (15) امام صادق علیه السلام فرمود: البته برای ما دولتی است که وقتی خداوند خواست، آن را میآورد. هر کس شاد میشود که از اصحاب قائم باشد باید منتظر باشد و باید کار به پارسایی و اخلاق نیک کند و چنین کسی منتظر است» .
روایات در این رابطه بسیار است که نیاز به نقل همه آنها نیست.
طبق این آیات و روایات خداوند، وعده تشکیل حکومت واحد جهانی، بسط و غلبه دین اسلام بر کلیه ادیان، زمامداری صالحان و شایستگان پیروزی حزب الله و غلبه لشکریان خدا بر جنود شیطان را داده است. البته این وعده تا کنون محقق نشده است و در روایات نیز، گفته شده که این موضوع در عصر ظهور مهدی علیه السلام واقع خواهد شد. از این رو شیعه و آگاهان از اهل سنت، به چنان روزی معتقد شده و انتظار آن را میکشند و کلام رسول خدا (افضل العبادة انتظار الفرج) (16) را مربوط به آن عصر و انتظار آن مدینه فاضله میدانند.
بر اساس آیات قرآن و روایات اهل بیت، آینده جهان، روشن و امید بخش است; هرچند که امروزه تیره و تاریک میباشد. از این رو ما به امید روزی نشستهایم که حاکمیت در آن، مخصوص ولی معصوم خدا و قوانین جاری در آن، مبتنی بر احکام الهی باشد، عدل و علم گسترش یافته و برادری و برابری در جامعه حاکم گردد. ظلم، ستم، جهل، تیرگی، کینه توزی و خونریزی در آن ریشه کن گردد و از اختلافات و وجود طبقات برتر و فروتر و استکبار و استضعاف در آن، خبری نباشد.
ب) ویژگیهای عصر ظهور (مدینه فاضله اسلامی)
1. حاکم در عصر ظهور
اما رهبران الهی چون وابسته به جمعیتخاصی نبوده و خود را وابسته به خدایی میدانند که خالق و رازق همه است، هدفشان آسایش عمومی، آزادی گسترده و تشکیل یک سازمان عالی الهی است که در سایه آن، بشر مانند افراد یک خانواده زندگی کنند و سفید و سیاه باهم برادر و برابر باشند.
آری سرانجام اداره امور جهان، در کف با کفایت صالحترین افراد بشر قرار خواهد گرفت و به برکت وجود آن حاکم معصوم الهی، بشریت از آسیب ظلم و ستم نجات یافته، از ترس فقر، پریشانی، ناامنیهای گوناگون و بی عدالتیها آزاد خواهد شد. اینک که عالم به سوی یک آینده درخشان، تکامل روحانی و عقلانی، نظام مستحکم دینی و الهی، عصر صلح و صفا و برادری و همکاری، پیش میرود. ما نیز به امید آن عصر نورانی، با نشاط فراوان و دلی زنده پا برجا ایستاده و انجام وظیفه میکنیم و تنها آرزوی ما، زندگی در پناه حکومت آن راد مرد عالم بشریتحضرت مهدی (عج) است.
2. حکومت در عصر ظهور
3. عدل در عصر ظهور
پیامبران الهی، در ماموریت آسمانی خود، خواهان اقامه عدل در جهان و در بین همه انسانها بودهاند و میخواستند مردم را طوری تربیت کنند که آنان خود قسط و عدل را به پا دارند; نه آن که به زور و قدرت حاکم به عدالت تن دهند. قرآن کریم میفرماید: «لقد ارسلنا رسلنا بالبینات وانزلنا معهم الکتاب والمیزان لیقوم الناس بالقسط» . (17)
از این آیه استفاده میشود که پیامبران میخواستند، مردم را طوری تربیت کنند تا خود، قیام به قسط نمایند و عدل را بر پا دارند; لذا فرمود: «لیقوم الناس بالقسط» و نفرمود: «لیقیموا الناس بالقسط» تا معنایش این باشد که پیامبران به عنوان حاکم عادل، مانند سایر زمامداران عادل، مردم را با نیروی نظامی و انتظامی و قدرتهای اجرایی، به رعایت عدل وا دارند; زیرا فرق استبین این که حاکمی خود عادل باشد و بخواهد در حکومت او عدل اجرا شود و به کسی ستم نگردد و بین آن که مردم در جامعه، از نظر کمالات و درک عقلانی به جایی برسند که خود اقامه عدل نمایند و بفهمند که عدل برتر از ظلم است و در آنان کششی نسبتبه ظلم نباشد.
به هر حال در اسلام و تعالیم الهی، عدل از جایگاه رفیعی برخوردار است تا جایی که همه انسانها مامور شدهاند در تمام زمینههای زندگی خود - در اصول و فروع، در نظام اجتماعی و اقتصادی، سیاسی و نظامی، در گفتار و کردار و... عدالت را مراعات کنند:
«اعدلوا هو اقرب للتقوی; (18) عدالت ورزید که عدالتبه تقوا نزدیکتر است» .
و «اذا قلتم فاعدلوا; (19) وقتی سخن گفتید به عدالتسخن گویید» .
و «ان الله یامر بالعدل و الاحسان; (20) خدای متعال به عدل و احسان امر میکند» .
و «و لا یجرمنکم شنان قوم علی ان لا تعدلوا اعدلوا هو اقرب للتقوی; (21) ...» .
رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرموده است:
«من لم یحمد عدلا و لم یذم جورا فقد بارز الله تعالی بالمحاربة; (22) هر کس عدل را تمجید نکند و از جور و بیداد مذمت ننماید، به جنگ با خدای تعالی برخاسته است» .
آیات و روایات درباره شرافت، عظمت و اهمیت «عدالت» به قدری زیاد است که از گنجایش این نوشتار خارج است.
بنابراین کلمه عدل، واژه غریبی نیست; اما حقیقتی قریب هم نیست. بشر در طول تاریخ زندگی خود، همواره منتظر بوده که روزی، این خواب تعبیر شود و عدل در جوامع بشری حاکم گردد. انسانهای بسیاری نیز با اندیشه عدل و عدالتخواهی، به فکر تعبیر این رؤیای شیرین بشری بر آمده و تلاش بسیار کردهاند; اما تلاش آنان در بیشتر موارد کم ثمر یا بیثمر مانده و عدالت در معنای حقیقی آن، همچنان در عالم رؤیا باقی مانده است. وه چقدر سخت است تعبیر نشدن این رؤیای شیرین و دلپذیر! رؤیایی که تمامی اجزای وجود انسان، در طول تاریخ، با آن عجین بوده و نگاه پر انتظار او، در تعبیر آن خسته و کم سو گشته است.
با همه این احوال، هیچ گاه آرزوی تعبیر شدن این رؤیا، در اعماق دل و جان انسانها به یاس و ناامیدی تبدیل نشده است; اما هر چه بر شماره اوراق تاریخ افزون میگردد، از شماره انتظار ما کاسته میشود و این همان چراغ امیدی است که قرنها در دل انسانها، به عشق آمدن آن منجی، روشن و فروزان است. به عشق او که نامش «عدل» است:
«السلام علی العدل المشتهر» و «اللهم صل علی ولی امرک القائم المؤمل و العدل المنتظر» . (23)
دو چیز از شاخصههای اصلی حکومت او است:
1. حکومت واحد جهانی که تنها او است که چنین حکومتی را ایجاد میکند.
2. عدل جهانی که تنها در جامعهای که او تشکیل میدهد و خود در راس آن قرار میگیرد، عدل با تمام ابعادش گسترده میشود. همان گونه که حکومت او جهانی است، عدل او نیز گسترده و جهانی است و در روایات، این شاخصه از سایر شاخصههای دیگر کومتحضرت مهدی (عج)، بارزتر و بیشتر مورد توجه قرار گرفته است.
«یملا الله الارض قسطا و عدلا کما ملئت ظلما و جورا» .
رسول خدا در حدیثی فرمود: «ابشرکم بالمهدی یبعث فی امتی علی اختلاف من الناس و زلازل فیملا الارض قسطا و عدلا کما ملئت جورا و ظلما، یرضی عنه ساکن السماء و ساکن الارض...; (24)
مژده میدهم شما را به مهدی که او در امت من، به هنگام اختلاف و سختیها بر انگیخته میشود. پس زمین را پر از قسط و عدل میسازد; همان طوری که از جور و ستم پر شده باشد. ساکنان آسمان و زمین از او راضی میشوند و...» .
بنابراین در مدینه فاضله اسلامی و در عصر ظهور آن منجی عالم، عمدتا از عدل و قسط سخن به میان میآید. دامنه عدالت او تا اقصی نقاط منازل و زوایای ناپیدای جامعه، گسترده میشود. عدالت همانند گرما و سرما در درون خانههای مردمان نفوذ میکند و مامن و مسکن وجود آنان را سامان میبخشد. (25)
در حکومت آن حضرت هیچ ویژگی به اندازه «عدل و قسط» ، برجستگی و روشنی ندارد و مردم آن حضرت را عمدتا از عدل او میشناسند و الآن نیز آنچه در اولین لحظه از نام مبارک او در ذهن خطور میکند، عدل او است.
4. علم در عصر ظهور
امام صادق علیه السلام در این باره فرموده است:
«العلم سبعة وعشرون حرفا فجمیع ما جائتبه الرسل حرفان، فلم یعرف الناس حتی الیوم غیر الحرفین فاذا قام قائمنا اخرج الخمسة و العشرین حرفا فبثها فی الناس و ضم الیها الحرفین حتی یبثها سبعة و عشرین حرفا; (26)
علم و دانش 27 حرف است و 27 شعبه و شاخه دارد. تمام آنچه پیامبران الهی برای مردم آوردند، دو حرف بیش نبود و مردم تا کنون جز آن دو حرف را نشناختهاند. اما هنگامی که قائم ما قیام کند. 25 حرف و شاخه و شعبه دیگر را آشکار و در میان مردم منتشر میسازد و دو حرف دیگر را با آن ضمیمه میکند تا 27 حرف کامل و منتشر گردد» .
این حدیثبه روشنی، جهش فوق العاده علمی عصر انقلاب مهدی (عج) را مشخص میسازد; یعنی، تحول و پیشرفتی به میزان بیش از دوازده برابر، نسبتبه تمامی علوم و دانشهایی که در عصر همه پیامبران راستین به بشریت اعطا شده است، پیش میآید و درهای تمامی رشتهها و شاخههای علوم مفید و سازنده، به روی انسانها گشوده میشود و راهی را که بشر طی هزاران سال پیموده، به میزان بیش از دوازده برابر آن در اندک زمانی پیموده میشود.
حضرت امام باقر علیه السلام نیز فرموده است:
«اذا قام قائمنا وضع الله یده علی رؤوس العباد فجمع بها عقولهم و کملتبها احلامهم; (27)
هنگامی که قائم ما قیام کند، خداوند دست محبتش را به سر بندگان میگذارد و عقول آنها را با آن کامل و افکارشان را پرورش داده تکمیل میکند» .
بدین ترتیب، در پرتو ارشاد و هدایتحضرت مهدی (عج) و در زیر دست عنایت او، مغزها در مسیر کمال به حرکت در میآید و اندیشهها شکوفا میشوند. کوته بینیها، تنگنظریها و افکار پست و پلید - که سرچشمه بسیاری از تضادها و برخوردهای خشونتآمیز اجتماعی است - ، برطرف میگردد. مردمی بلند نظر، با افکاری باز و سینههایی گشاده و همتی والا و بینشی وسیع، پرورش مییابند، لذا هر 27 حرف علم پیاده میشود.