رسول زخم

مدینه، کربلا را می‌شناسد صدای آشنا را می شناسد مدینه مثل کوفه بی وفا نیست مدینه مثل شام پر جفا نیست
يکشنبه، 28 آذر 1395
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: علی اکبر مظاهری
موارد بیشتر برای شما
رسول زخم

رسول زخم

شاعر: خلیل ذکاوت


مدینه، کربلا را می‌شناسد
صدای آشنا را می شناسد
مدینه مثل کوفه بی وفا نیست
مدینه مثل شام پر جفا نیست
«نی» از جانش «نوا» را دوست دارد
مدینه، مادر کرببلا شد
شبی که فاطمه در بستر افتاد
میدنه، کربلا را پرورش داد
کنشت و کعبه و دیر از حسین است
مگر که کربلا غیر از حسین است؟!
مدینه راه و رسمش آشنایی است
هوا و آب و خاکش کربلایی است
مدینه، منبع خون خدا بود
مدینه، ابتدای کربلا بود
مدینه، سینۀ راز حسین است
مدینه، خط آغاز حسین است
بنا در کربلا، خشت از مدینه
زمین از کربلا ، کشت از مدینه
در میخانۀ هستی مدینه است
محیط و مرکز مستی مدینه است
مدینه مبدأ تاریه درد است
شروع قصۀ نامرد و مرد است
مدینه، زداگاه زخم شیعه است
و او، اول گواه زخم شیعه است
دمی که فاطمه افتاد و جان باخت
قیامت از مدینه قد برافراخت
از آن ساعت که زهرا غرق خون شد
مدینه مطلع الفجر جنون شد
مدینه،کوثرت کو؟ کوثرت کو؟
مزار دختر پیغمبرت کو؟
مدینه، رازدار رنج شیعه است
بقیعش در حقیقت گنج شیعه است
مدینه، تو دیار درد عشقی
تو کی مانند کوفه یا دمشقی
سلام ای شهر مهر و آشنایی
شکایت دارم از فصل جدایی
سلام ای شهر جد و مام و بابم
مدینه،کربلا کرده کبابم!
مدینه، خوب ما را می‌شناسی
تو خاک کربلا را می‌‌شناسی
من آن تنها گل باغ حسینم
حسین فاطمه را نور عینم
مگو این آنای دور، این کیست؟
کسی جز شخص زین العابدین نیست
«چه می‌خواهی از این حل خرابم»
مدینه، کربلا کرده کبابم!
مدینه باز کن دروازه‌ات را
و بنگر میهمان تازه‌ات را
نوایی که چنین ناله زنان است
صدای بغض زنگ کاروان است
رسیده کاروانی رق ماتم
محرم در محرم در محرم
رسیده کاروانی خورد و خسته
پر از دل‌های زخمی و شکسته
رهاوردش به غیر از اشک و غم نیست
حرم دارد، ولی میر حرم نیست
صدایی که طنین شور و شین است
نوای کاروان بی حسین است
بیا بنگر مدینه، کاروان را
ببین از کربلا برگشتگان را
سفر ما را زهم دیگر جدا کرد
نمی‌دانی سفر با ما چها کرد
نبودی تا ببینی ای مدینه
وداع زینب و اشک سکینه
نمی دانی چها با ما عطش کرد
سکینه از عطش صد بار غش کرد
پرستوهای عاشق دسته دسته
سفر کردند با بال شکسته
ستم بر آل طاها شد مدینه
و دین پامال دنیاش مدینه
نگین سبز خاتم را شکستند
حریم اسم اعظم را شکستند
مدینه، آن سری که تاج دین بود
سزیش، آه، آیا این چنین بود؟
به سینه نینوایی ناله دارم
غم هفتاد و دو آلاله دارم
رسول زخم‌های کربلایم
یگانه وارث خون خدایم
مدینه، بی کربلا بودن گناه است
مدینه، فصل سخت صبر تا کی؟
بماند ماه پشت ابر تا کی؟
مگو با من که دیگر وقت دیر است
که خط عشق پایان ناپذیر است
قسم بر زخم اگر چه غرق دردم
ولی یک گام از این ره برنگردم
قسم بر خون و بین الله و بینی
سری دارم پر از شور حسینی
همان دم که پدر افتاد و جان داد
تمام کربلا بر دوشم افتاد
من آن دنبالۀ خون حسینم
پسر نه، بلکه مفتون حسینم
منم از عشق، خط یادگاری
منم حیدر تباری ذوالفقاری
زبانم سرخ و اشکم تیغ الماس
منم، من امتداد دست عباس
مپرس از من چرا در پیچ و تابم
مدینه، کربلا کرده کبابم!
نی ما تا قیامت ناله دارد
مدینه، کربلا دنباله دارد

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
موارد بیشتر برای شما