ماه ناگزیر

آغوش می‌گشاید و لبخند می‌شود مأمور سرسپاری فرزند می‌شود می‌گوید از کسان حرم که کم نیستی می‌گوید این سپاه توانمند می‌شود وقتی تو بر براده‌ی خون تیغ می‌کشی
جمعه، 3 دی 1395
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: علی اکبر مظاهری
موارد بیشتر برای شما
ماه ناگزیر

ماه ناگزیر

شاعر: فاطمه قائدی

 

آغوش می‌گشاید و لبخند می‌شود
مأمور سرسپاری فرزند می‌شود
می‌گوید از کسان حرم که کم نیستی
می‌گوید این سپاه توانمند می‌شود
وقتی تو بر براده‌ی خون تیغ می‌کشی
وقتی دلت به حادثه پابند می‌شود
دستش هنوز رنگ حنای دوهفته‌ای است
سرگرم تازه کردن پیوند می‌شود
نه شیون و نه نوحه و نه آه و حسرتی
اصلاً  از این معامله خرسند می‌شود
سر را به مست واقعه پرتاب می‌کند
آیینه دار بهت خداوند می‌شود
دیروز از حسین تبسم خریده است
امروز اجر مادری‌اش چند می‌شود؟!
امروز اجر مادری‌ات نسل عاشقی است
نسلی که خوب با تو همانند می‌شود
امروز اجر مادری‌ات ماه ناگزیر!
نسلی که اقتدا به تو کردند می‌شود



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط