شاعر: حسین دارنده
هوای العطش نای گل اناری شد
ترانه خشک شد و آب، زخم کاری شد
ضریح زخم بلندش در آن تبسم سرخ
هوای بال هزار آسمان قناری شد
ز تشنگی دو لب غنچهاش چنان پژمرد
که از نگاه فرات آب شرم جاری شد
گلی که تشنگیاش شاخههای آتش داشت
به دست حرمله یک عمر آبیاری شد
به استناد گلویش که مهر عاشوراست
حروف سرخ لبش، خط یادگاری شد
به روی دست حسین یک پرنده جان میداد
تمام وسعت قنداقه لاله زاری شد