توحيد در عبادت

نفى هر گونه شريكى در عبادات و پرستش براى خدا را توحيد در عبادت گويند. كه همان يگانه پرستى و يكتا پرستى است. مراتب سه گانه توحيد كه در جلسات گذشته به آنها اشاره شد از نوع نظرى بودند. اما توحيد در عبادت توحيد عملى است كه جزء برنامه اصلى تمام پيامبران و سفيران الهى شمرده مى‏شود. توحيد در عبادت لازمه مراتب سه گانه توحيد است. چون وقتى واجب الوجود منحصر در او شد و مظهريت تمام در ذات او است و تدبير اين جهان پيوسته در دست با
پنجشنبه، 3 بهمن 1387
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
توحيد در عبادت
توحيد در عبادت
توحيد در عبادت

نويسنده:آيةالله محمد هادى معرفت
نفى هر گونه شريكى در عبادات و پرستش براى خدا را توحيد در عبادت گويند. كه همان يگانه پرستى و يكتا پرستى است.
مراتب سه گانه توحيد كه در جلسات گذشته به آنها اشاره شد از نوع نظرى بودند.
اما توحيد در عبادت توحيد عملى است كه جزء برنامه اصلى تمام پيامبران و سفيران الهى شمرده مى‏شود.
توحيد در عبادت لازمه مراتب سه گانه توحيد است. چون وقتى واجب الوجود منحصر در او شد و مظهريت تمام در ذات او است و تدبير اين جهان پيوسته در دست با كفايت او قرار دارد راهى جز اين نيست كه عبادت مخصوص او باشد و شخص ديگر شايسته عبادت نيست.
توحيد در عبادت همان توحيدى است كه حضرت ابراهيم(ع) گفت:
«انى وجهت وجهى للذى فطر السموات و الارض حنيفاً و ما انا من المشركين» (1)
«من به سوى كسى رو مى‏كنم كه خالق آسمان‏ها و زمين است و من از مشركان نيستم.»
و در جاى ديگر مى‏فرمايد:
«قل ان صلواتى و نسكى و محياى و مماتى للَّه رب العالمين. لا شريك له و بذالك امرت.» (2)
«نماز و عبادت، زندگى و مرگ من همه براى خداوند پروردگار جهانيان است، همتايى براى او نيست و به همين مأمور شده‏ام.»

توحيد عبادى در قرآن

1- «و قضى (3) ربك الا تعبدوا الا اياه» (4) «پروردگارت دستور داه كه جز او را نپرستيد.»
2- «ان الحكم الا للَّه امر الا تعبدوا الا اياه ذالك الدين القيم ولكن اكثر الناس لا يعلمون.» (5)
«حكم نمودن تنها از آن خدا است ؛ فرمان داده كه غير از او را نپرستيد! دين و شريعت استوار و پا بر جا همين است ولى بيشتر مردم نمى‏دانند.»
3- «و ما امروا الا ليعبدوا اللَّه مخلصين له الدين حنفاء.» (6)
«فرمانى به آنها داده نشده جز اين كه صرفاً و خالصاً عبادت او را انجام بدهند و دين را پاك نگاه دارند.»
4- «و لقد بعثنا فى كل امة رسولاً ان اعبدوا اللَّه و اجتنبوا الطاغوت» (7)
«ما براى هر امتى پيامبر و رسولى فرستاديم كه خداى يكتا را بپرستيد و از طاغوت دورى كنيد.»
5- «و ما امروا الا ليعبدوا الهاً واحداً لا اله الا هو سبحانه عما يشركون» (8)
«فرمانى به آنها داده نشد جز اين كه خداى يكتا را كه هيچ معبودى غير از او نيست بپرستند پاك و منزه است از آنچه شريك او قرار دهند.»

اهميت توحيد عبادى

توحيد در سه بُعد گذشته مقدمه براى توحيد در عبادت است. چون عبادت سر فصل دعوت‏هاى انبياء بوده و ركن اصلى براى توحيد مى‏باشد.
به جهت اين كه عبادت، خضوع و تسليم مطلق در برابر كسى است كه كمال مطلق باشد و غير از خدا كسى به مقام كمال مطلق نرسيده است.

مفهوم عبادت

براى عبادت تعريف‏هاى متعددى كرده‏اند. و از طرفى افراط و تفريط هايى نيز صورت گرفته است. ما در اينجا به چند تعريف اشاره مى‏كنيم و نقدى هم بر كلام بعضى از بزرگان و نويسندگان معاصر نيز خواهيم داشت.
1- «عبادت» نهايت خضوت و تواضع و تذلل در مقابل معبود است هر چند آميخته به اعتقاد ربوبيت و مملوكيت نباشد. اين تعريف مشهور محققين مى‏باشد.
2- «عبادت» خضوع مطلق و بى نهايت با اعتقاد به اولوهيت و ربوبيت در مقابل معبود است.
طرفداران اين عقديه معتقدند كه احترام بى نهايت اگر با عقيده اولوهيت همراه نباشد عبادت محسوب نمى‏شود و شرك در عبادت نيست.
پس اگر كسى در مقابل ديگرى بى نهايت خضوع و احترام كرد ولى عقيده اولوهيت در برابر آن شخص نداشته باشد عبادت محسوب نمى‏شود. چون عبادت مفهوم متعارفى دارد كه قوامش قصد است.
نويسنده تفسير «المنار» در تفسير سوره حمد در معناى عبادت گفته است:
«عبادت تنها به معناى نهايت خضوع نيست، بلكه بايد توأم با اعتقاد به عظمت معبود و اعتقاد به سلطه و احاطه او باشد. سلطه و احاطه‏اى كه كنه و ماهيتش قابل درك نيست. لذا ممكن است عاشقى در مقابل معشوقش نهايت حضوع را انجام دهد تا آن حد كه اراده و خواست او در اراده معشوق فانى گردد. با اين حال آن را عبادت نمى‏گويند. و همچنين خضوع بى نهايت بسيارى از مردم در برابر اوامر پادشاهان عبادت نيست گر چه جايز هم نيست.» (9)
علاّمه طباطبايى نيز در تفسير سوره حمد در معناى عبادت مى‏فرمايد:
«عبادت تنها خضوع نيست بلكه، حقيقت عبادت گويى اين است كه بنده خود را در مقام مملوكيت پروردگار قرار داده و او را مالك على الاطلاق مى‏داند» (10)
باز در تفسير آيه «و اذ قلنا للملائكة السجدوا لادم» (11) اضافه مى‏كند و مى‏گويد: «عمل عبادى بايد عملى باشد كه صلاحيت براى اظهار مولويت مولى و يا عبديت عبد را داشته باشد، مانند سجده و ركوع كردن و يا زير پاى مولى برخواستن، و يا دنبال سر او راه رفتن و امثال آن، و هر چه اين صلاحيت بيشتر باشد، عبادت بيشتر و متعين‏تر مى‏شود.» (12)
بنابراين طبق تعريف دومى كه براى عبادت كرديم و طبق گفته صاحب تفسير المنار و الميزان ؛ در عبادت اعتقاد به اولوهيت و ربوبيت شرط است.

نقدى بر تفسير پيام قرآن در معناى عبادت

عقيده و نظر نويسنده تفسير پيام قرآن در معناى عبادت اين است كه: عبادت خضوع مطلق و نهايت تذلل است هر چند به اعتقاد ربوبيت و مملوكيت نباشد و مخصوص خدا است.
به همين دليل سجده براى غير خدا را جايز نمى‏شمارد.
در تفسير پيام قرآن آمده است:
«آنچه از دقت در موارد استعمال كلمه عبادت در قرآن و سنت و استعمالات روزمره و گواهى ارباب لغت استفاده مى‏شود اين است كه مفهوم لغوى اين واژه همان نهايت خضوع است، نه اعتقاد به ربوبيت و مالكيت معبود، به همين دليل اگر كسى در برابر خورشيد و ماه و آتش سجده كند به خاطر بركاتى كه دارند، به اين كار خورشيد پرستى و ماه پرستى و آتش پرستى گفته مى‏شود، و همچنين اگر كسى در برابر مجسمه نياكان يا ملوك و سلاطين به عنوان اداى احترام سجده نمايد و يا از آن بالاتر اگر در پيشگاه امامان به خاطر مقام والاى آنها سجده كند پرستش و عبوديت خواهد بود و ممنوع است.
به همين دليل قرآن مجيد صريحاً در آيه سجده (آيه 37 فصلت) از سجده كردن در مقابل ماه و خورشيد نهى مى‏كند و مى‏فرمايد:
«لا تسجدوا للشمس و لا للقمر» و نيز به همين دليل در روايات اسلامى كراراً از سجده كردن براى غير خدا نهى شده است.
از جمله: روايات هفت گانه‏اى است كه در كتاب وسائل الشيعه در ابواب سجود باب 27 وارد شده است.» (13)
در حقيقت نويسنده محترم تفسير فوق، بين عبادت و سجده خلط كرده و آن دو را به يك معنا گرفته است.
در صورتى كه بين عبادت و سجده عموم و خصوص مطلق است. يعنى: سجده اعم از عبادت است.
اگر كسى به قصد احترام در پيشگاه شخصى به خاك بيفتد، سجده بر آن صدق نمى‏كند چون، عبادت يك نوع پرستش است كه با عقيده به اولوهيت و ربوبيت و مملوكيت همراه است.
در غير اين صورت بايد گفت: كسانى كه در مقابل ضريح امامان معصوم(ع) به خاك مى‏افتند و سجده مى‏كنند مشركند چون غير خدا را پرستش كرده‏اند. و حال آن كه از همه آنهايى كه اين عمل را در مقابل امامان معصوم(ع) انجام مى‏دهند سئوال شود مى‏گويند: ما قصد اولوهيت و ربوبيت را نداشتيم بلكه فقط قصد احترام به امام معصوم(ع) را داشتيم. (14)
شاهد مدعاى ما اين است كه خداوند به ملائكه اجازه و اذن سجده كردن در برابر آدم(ع) را مى‏دهد و مى‏فرمايد: «و اذ قلنا للملائكة اسجدوا لآدم» اما هرگز اجازه عبادت به كسى جز خدا را در هيچ حالتى نداده است.
بنابراين، عبادت و سجده در مفهوم عموم و خصوص مطلق هستند و هيچ وقت در معناى مساوى هم قرار نمى‏گيرند.
علاوه، حضرت يعقوب و فرزندانش به خاطر عظمت و بزرگوارى حضرت يوسف سر تعظيم فرود آوردند و از اين طريق به او احترام گذاشتند. ولى چنين عملى از طرف حضرت يعقوب و فرزندانش عبادت محسوب نگرديد. و آنها نيز قصد پرستش حضرت يوسف را نداشتند. چنانكه خداوند را در قرآن مى‏فرمايد:
«و رفع أبويه على العرش و خروا له سجداً.» (15) «پدر و مادر خود را بالاى تخت بُرد و همگان پيش او سجده كردند.»
علاّمه طباطبايى(ره) در تفسير آيه «و اذ قلنا للملائكة اسجدوا لآدم» در معناى سجده مى‏فرمايد:
«از اين جمله استفاده مى‏شود كه سجده براى غير خدا جايز نيست... و اگر كسى گمان كند كه سجده عبادتى ذاتى است و به جز عبادت هيچ عنوانى ديگر بر آن منطبق نيست، صحيح نيست، و نبايد بدان اعتنا كرد. براى اين كه چيزى كه ذاتى باشد تخلف و اختلاف نمى‏پذيرد و حال آن كه سجده اين طور نيست. زيرا ممكن است كسى همين عمل را به انگيزه ديگرى غير از عبادت بجا آورد مثلاً بخواهد طرف را مسخره و استهزاء كند.
و معلوم است كه در اين صورت همه آن خصوصيات را كه سجده عبادتى دارد دارا مى‏باشد مع ذالك عبادت نيست.» (16)
در وسائل الشيعه در ابواب سجود آمده است:
«ان زنديقاً قال لابى عبداللَّه(ع): ايصلح السجود لغير اللَّه؟ قال: لا، قال: فكيف امر اللَّه الملائكة بالسجود لآدم؟ فقال: ان من سجد بامر اللَّه فقد سجد للَّه، فكان سجوده للَّه إذا كان عن امر اللَّه.» (17)
«زنديق از امام صادق(ع) سؤال كرد: آيا سجده براى خدا شايسته است؟ حضرت فرمود: نه، زنديق گفت: پس چگونه خداوند به فرشتگان دستور سجده براى آدم داد؟ امام(ع) فرمود: هر كس با دستور خدا سجده كند، خدا را سجده كرده است، و چون ملائكه با دستور خدا سجده كرده لذا سجده براى خداست.»
پس سجده‏اى كه به قصد عبادت مسجود باشد با توحيد منافات دارد، چنانچه مشركين به بت و امثال آن با قصد عبادت سجده مى‏كردند.
اما سجده‏اى كه براى احترام مسجود باشد و يا به امر الهى واقع شود مثل سجده ملائكه به آدم، هيچ گونه منافاتى با توحيد نخواهد داشت.
البته، اين معنا قابل انكار نيست كه معناى عبادت در سجده از هر عمل ديگرى واضح‏تر و روشن‏تر به چشم مى‏خورد و شايد نهى از سجده به غير خدا در بعضى از راوايات همين باشد.
در روايتى از امام حسن عسگرى آمده است:
«لا ينبغى لاحد ان يسجد لاحد من دون اللَّه يخضع له كخضوعه للَّه و يعظمه بالسجود له كتعظيمه للَّه.» (18)
«سزاوار نيست كه شخصى براى غير خدا سجده كند و او را بوسيله سجده مورد تعظيم خود قرار بدهد و در برابرش كرنش نمايد، همان گونه كه خداوند را از طريق سجده تعظيم مى‏كند و در برابر ساحت قدس او خضوع و خشوع مى‏نمايد.»

معناى سجده ملائكه

سجده ملائكه بر آدم به دستور خداوند سبحان انجام گرفت داراى دو معنا مى‏تواند باشد كه يكى معناى ظاهرى و يكى معناى واقعى و معنوى آن است.
معناى واقعى سجده ملائكة اين است كه: ما به ملائكه گفتيم كه كاملاً در اطاعت و اختيار آدم باشيد چون تمام نيروهاى فعال جهان در اختيار انسان قرار گرفته‏اند جز شيطان كه بر ضد مصالح انسان حركت مى‏كند.
لازمه اين معنا اين نيست كه ملائكه حتى سجده ظاهرى هم براى آدم نكرده باشند. زيرا ممكن است كه همان صحنه در آن روز واقع شد و ملائكه حالت خضوع و تواضع در پيشگاه آدم به خود گرفتند رمزى باشد براى اين خضوع عملى كه طول زندگى انسان تا ابد براى خود فرض دانسته‏اند.
سئوالى كه در اين ميان مطرح مى‏شود اين است كه: كيفيت سجده ملائكه چگونه بود؟ آيا آنها مثل انسانها سر روى خاك قرار دادند و براى آدم سجده نمودند؟
البته شايد به ذهن ما اين خطور كند كه سجده ملائكه بر آدم همان پيشانى بر خاك نهادن بود.
اما اين با جنس ملائكه كه از جنس ماده نيستند مطابقت ندارد. و اگر كسى از سجده ملائكه همان پيشانى بر خاك نهادن را برداشت كند در حقيقت عالم تجرد را به عالم ماده قياس كرده است.
مثل اين است كه اگر گفتيم «قال اللَّه» يعنى خداوند زبانش را در دهان خود به حركت در آورد و مطلبى را گفت.
پس اساساً كيفيت سجده ملائكه براى ما روشن نيست. فقط مى‏توانيم بگوييم كه قطعاً يك حالتى از خودشان نشان داده‏اند كه آن حالت عنوان سجده نسبت به ملائكه بوده است.

پی نوشت:

1. انعام 79:6.
2. انعام 163-162:6.
3. مراد از «قضى» در آيه قضاى تشريعى است. يعنى: دستور چنين است كه عبادت غير خدا را انجام ندهيد.
4. اسراء 23:17.
5. يوسف‏40:12.

منبع:پایگاه بلاغ




ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط