زندگی سیاسی آیة‌الله حائری یزدی

آیة‌الله حائری در سال 1239 (1276ق) به دنیا آمد و در تاریخ 1315 وفات کرد. به لحاظ سابقه‌ی سیاسی، نکات در خور توجهی، خصوصاً تا پیش از ورود به قم، در زندگی ایشان ثبت نشده است؛ مثلاً در واقعه‌ی مشروطه، ایشان سعی کردند
دوشنبه، 20 دی 1395
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: علی اکبر مظاهری
موارد بیشتر برای شما
زندگی سیاسی آیة‌الله حائری یزدی
 زندگی سیاسی آیة‌الله حائری یزدی

 

نویسنده: نجف لک‌زایی

 

آیة‌الله حائری در سال 1239 (1276ق) به دنیا آمد و در تاریخ 1315 وفات کرد. به لحاظ سابقه‌ی سیاسی، نکات در خور توجهی، خصوصاً تا پیش از ورود به قم، در زندگی ایشان ثبت نشده است؛ مثلاً در واقعه‌ی مشروطه، ایشان سعی کردند که بی‌طرفی کامل خود را حفظ کند و له یا علیه مشروطه موضع نگیرد. در میان اساتید آیة‌الله حائری، از بزرگانی همچون میرزای شیرازی، شیخ فضل الله نوری، میرزا محمدتقی شیرازی، آیة‌الله فشارکی، سیدمحمد کاظم یزدی و آخوند خراسانی یاد شده است. ایشان در سال 1292 از کربلا راهی اراک گردید و بیش از هشت سال (1292-1301) در آنجا اقامت گزید. در این مدت، طلاب حوزه‌ی علمیه‌ی اراک به سیصد نفر رسید. آیة‌الله حائری پس از آن، به دعوت برخی از افراد و علمای سرشناس قم، مانند آیة‌الله بافقی، عازم این شهر شد و حوزه‌ی علمیه‌ی قم را بازگشایی و احیا کرد. (1)
اما این سؤال مطرح است که «چرا آیة‌الله حائری علیه رضاخان قیام نکرد؟» آیة‌الله حائری در پاسخ به سؤال فوق، مطالبی را خطاب به آیة‌الله سیدرضا زنجانی، متصدی امور دفتری خود، بیان کرده است. پس از آنکه رضاخان مسئله‌ی کشف حجاب را اجرا کرد و برخی علما، از جمله آیة‌الله حسین قمی، با هجرت از مشهد به تهران، به این واقعه اعتراض کردند، فشارهایی نیز به آیة‌الله حائری برای موضع‌گیری در مقابل این مسئله وارد می‌شد. در این وضعیت، ایشان خطاب به آقای زنجانی می‌فرماید:
....آقا من خیلی فکر کردم. این مردک (رضاخان) چادرها را برمی‌دارد؛ عمامه‌ها را برمی‌دارد؛ این ریش‌ها را می‌زند... همه‌ی اینها واقعیت دارد و باید در حدود توان کاری کرد، ولی اینجا (حوزه‌ی علمیه‌ی قم) هنوز ثابت و استوار نشده است... . (2)
از پاسخ فوق چنین برمی‌آید که اگر حوزه‌ی علمیه‌ی قم ثابت و استوار شده بود و صرفاً قائم به شخص یا اشخاصی نبود، می‌توانستیم کاری انجام دهیم، اما چون هنوز توان لازم در حوزه‌ی قم ظاهر نگردیده است، احتمال نابودی کل حوزه‌ی علمیه‌ی قم و اقدام بر ضد آن وجود خواهد داشت.
ایشان در ادامه می‌گوید: «ما کوشش کردیم که پایگاه را از نجف به اینجا بیاوریم...». (3)
از جمله‌ی فوق می‌توان دریافت که آیة‌الله حائری با تصمیم و اراده‌ی قبلی به ایران و شهر قم آمد تا حوزه‌ی علمیه‌ی قم را احیا و شکوفا سازد. در آن ایام، نجف مورد هجوم قوای انگلیس قرار داشت و حوزه‌ی علمیه‌ی نجف با تلاش‌هایی که انگلستان برای تضعیف آن انجام می‌داد، در آستانه‌ی از هم پاشیدگی و نابودی بود. به هر حال ایشان چنین می‌فرماید:
...شما آقا اعتقاد ندارید به اینکه امیر‌المؤمنین (علیه السلام) در پاسخ به تشکّی و تظلّم خانم فاطمه زهرا (علیها السلام) وقتی که صدای اذان را از مأذنه شنید که شهادت به وحدانیت خداوند و رسالت پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) می‌داد، گفت: فاطمه جان، اگر می‌خواهی این صدا باقی بماند، باید یک مقدار صبر کنی... . (4)
به نظر می‌رسد که آیة‌الله حائری، سیاست مبتنی بر صبر و خودداری را عالماً و عامداً در پیش گرفته بود؛ چنان که بعدها آیة‌الله بروجردی نیز همین سیاست را با هدف تثبیت و تقویت حوزه‌ی علمیه‌ی قم در پیش گرفت. از شاگردان ایشان که در صحنه‌ی سیاسی - اجتماعی ایران منشأ اثر شدند، می‌توان از آیات عظام سیدمحمد تقی خوانساری، حجت، صدرالدین صدر، اراکی، گلپایگانی و امام خمینی یاد کرد.

نظر امام خمینی درباره‌ی آیة‌الله حائری

امام خمینی در ترجیع‌بندی به تمجید از مقام آیة‌الله حائری پرداخته و اقدامات وی را چنین ستوده است:

راستی این آیة‌الله ‌گر در این سامان نبودی *** کشتی اسلام را از مهر پشتیبان نبودی
دشمنان راگر که تیغ حشمتش بر جان نبودی *** اسمی از اسلامیان و رسمی از ایمان نبودی
حبذا از یزدکز وی طالع این خورشید جان شد
جای دارد گر نهد رو آسمان بر آستانش *** لشکر فتح و ظفر گردد هماره جان فشانش
نیّر اعظم به خدمت آید و هم اخترانش *** عبد درگه، بنده فرمان شود، نه آسمانش
چون که بر کشتی اسلام یگانه پشتیبان شد
حوزه اسلام کز ظلم ستم‌کاران زبون بود *** پیکرش بی‌روح و روح اقدسش از تن برون بود
روحش افسرده زظلم اندیشان دون بود *** قلب پیغمبر، دل حیدر، زمظلو‌میتش خون بود
از عطایش باز سوی پیکرش روح روان شد
ابر فیضش بر سر اسلامیان گوهرفشان است *** باد عدلش از فراز شرق تا مغرب وزان است
داد عملش شهره دستان، شهود داستان است *** حجت کبری زبعد حضرت صاحب زمان است
آنکه از جودش زمین ساکن‌گرایان آسمان شد
تا ولایت بر ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) می‌باشد مقرر *** تا نبوت را محمد (صلی الله علیه و آله وسلم) تا خلافت راست حیدر *** تا که شعر «هندی» است از شهد چون قند مکرر
پوست زندان، رگ نسان و مژه پیکان، باد آن
کسی را که خصم جاه تو از انس و جان شد (5)

پی‌نوشت‌ها

1. درباره‌ی زندگی سیاسی آیة‌الله حائری، ر. ک: سیدمحمد حسین منظور الاجداد، مرجعیت در عرصه اجتماع و سیاست، ص 313- 401.
2. «مصاحبه با آقای حسین شاه حسینی راجع به مرحوم آیة‌الله حسین لنکرانی»، مجله تاریخ معاصر ایران، سال پنجم، شماره 17، بهار 1380، ص 266.
3. همان.
4. همان.
5. دیوان امام خمینی، ص 278-279.

منبع مقاله :
لک‌زایی، نجف، (1391)، تحولات سیاسی- اجتماعی ایران معاصر، قم: پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، چاپ دوم

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط