سال مار و ماه عقرب

یكی از بزرگان علمای ایران می‌گفته ایرانی‌ها ملت غریبی هستند. هر كس به ایشان خیلی بدی بكند در پیش آنها از اولیاءالله می‌شود. نه تنها اسكندر یونانی كه ایران را مقهور كرد و قریب یك قرن جزو متصرفات یونان نمود بعدها در ایران
يکشنبه، 26 دی 1395
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: علی اکبر مظاهری
موارد بیشتر برای شما
سال مار و ماه عقرب
 سال مار و ماه عقرب

 



 

سیدحسن تقی‌زاده از جمله رجال سیاسی تاریخ ایران است که فراز و فرودهای زیادی در زندگی شخصی و سیاسی او وجود دارد. تقی‌زاده بر جدایی دین از سیاست تأکید می‌کرد تا حدی که گروهی از علمای نجف از جمله آیت‌الله عبدالله مازندرانی و آخوند خراسانی فتوا به «فساد مسلک سیاسی» وی دادند. تقی‌زاده در سال 1325ه. ق عضو «لژ بیداری ایران» شد. وی پس از مدتی به بالاترین مقام فراماسونری؛ یعنی استاد اعظم می‌رسد. شاید برای شناخت تقی‌زاده هیچ‌چیز بهتر از سرمقاله‌ی خود او در شروع دوره‌ی جدید مجله‌ی کاوه در تاریخ 22ژانویه1920 نباشد. او می‌نویسد: «امروز چیزی که به حدّ اعلا برای ایران لازم است و همه‌ی وطن‌دوستان ایران با تمام قوی باید در آن راه بکوشند و آن را بر هر چیز مقدم دارند سه چیز است که هرچه درباره شدت لزوم آنها مبالغه شود کمتر از حقیقت گفته شده: نخست قبول و ترویج تمدن اروپا بلاشرط و قید و تسلیم مطلق شدن به اروپا و اخذ آداب و عادات و رسوم و ترتیب و علوم و صنایع و زندگی و کلّ اوضاع فرنگستان بدون هیچ استثنا... این است عقیده‌ی نگارنده‌ی این سطور در خط خدمت به ایران: ایران باید ظاهراً و باطناً، جسماً و روحاً فرنگی مآب شود و بس». سایت راسخون تصمیم دارد در راستای وظیفه‌ی اطلاع‌رسانی خود، تعداد محدودی از نوشته‌های وی را در موضوعات مختلف که دارای نکات قابل توجهی است و می‌تواند مورد استفاده‌ی محققان قرار بگیرد، منتشر کند. مقاله‌ی ذیل یکی از مقالات این مجموعه است.

یكی از بزرگان علمای ایران (1) می‌گفته ایرانی‌ها ملت غریبی هستند. هر كس به ایشان خیلی بدی بكند در پیش آنها از اولیاءالله می‌شود. نه تنها اسكندر یونانی كه ایران را مقهور كرد و قریب یك قرن جزو متصرفات یونان نمود بعدها در ایران جزو انبیا محسوب شد بلكه حتی چنگیز و تیمور هم در كتب تاریخ ایران از برانگیخته‌های خدا و مؤیّد من عندالله و دارای مدد غیبی شدند. آخوندی هم كه در سنه‌ی 1243 دروازه‌های شهر تبریز را به روی قشون روس باز كرد و با رجّاله‌ی مریدان خود از پشت سر بر سر مدافعین بیچاره‌ی شهر از قشون ایرانی ریخته و آنها را پریشان ساخته پاسكویچ سردار روسی را به تبریز آورد و بعد در مدت استیلای روس در آذربایجان از طرف روس به مردم روسپرست فرمان مستمریّ و نشان و منصب می‌داد و پاسكویچ آن فرمان ها را حاشیه و صحّه می‌كرد (2) و پس از تخلیه‌ی روس تبریز را و صلح تركمانچای سالیان دراز خود این حجة الاسلام و اولاد و اعقاب او به واسطه‌ی این خدمت تاریخی به روس و خیانت به وطن خود از امپراطورهای روس مستمری داشتند. همین آخوند نیز در تبریز از اولیاءالله شد و درِ خانه‌اش مثل دروازه‌ی زیارتگاه‌ها و امامزاده‌ها پر از پارچه‌ی كهنه گشت.
این نكته حكیم محترم پر بی‌اساس نیست. ایرانیان جور و ستم را زود فراموش می‌كنند و با ملل غالب هرچه هم وحشی باشند می‌جوشند. قطعاً اگر بنی امیه نیز كه امروز ایرانی‌ها سایه‌ی آنها را با شمشیر می‌زنند و «جیغ و داد» سختی بر ضدّ آنها برپا كرده و چون آنها را پیدا نمی‌كنند از شدت غیظ با قمه و غدّاره خودشان را میزنند در ایران چند سالی حكومت یافته و دوام می‌كردند شعرای ایران قصاید غرّا درباره‌ی آنان ساخته جلوس یزید را با جمله‌ی «باد رحمت وزید» قافیه نموده و مروان را به كیوان می‌رسانیدند و مورّخین ما نیز فوراً سلسله‌ی نسب عالی برای آنها درست كرده ریشه‌ی شجره‌ی خبیثه را به بهرام گور می‌رسانیدند.
دلیل واضح این فقره آن است كه از مبدأ تاریخ ایران و بلكه از خلقت دنیا به این طرف ظلم و وحشیگری و بیدادی كه چنگیز و لشكر مغول وی و اعقابش در ایران و آسیای وسطی و غربی و اروپای شرقی كردند نظیر نداشته و قتل و غارت و خرابی كه این قوم وحشی و خونخوار در مملكت ما نمودند قابل قیاس به هیچ یك از آفت‌های سماوی و ارضی تاریخ عالم نیست و با وجود این طولی نكشید كه ایرانیان از «یاسا» و «یرلیغ» مانند قرآن و حدیث حرف زدند و در مناقب آن قوم درّنده كتاب‌ها و قصاید ساختند و اشراف ایرانیان به «امیرتومانی» و «امیرنویانی» افتخار كردن گرفتند.
یكی از صدها علائم این فقره ولی در واقع یكی از عجیب‌ترین آنها اتخاذ تقویم یا ترتیب سالشماری مغولی است در ایران كه نه تنها در تقویم‌های قدیمی برای استنباط احكام هر سال از «خوی یك جانور» ثبت می‌شود بلكه دولت ایران و ادارات رسمی «جانشینان كیان» تمام حساب و تاریخ خود را با ان ترتیب تاریخ «خطا و ایغور» مجری می‌دارند و نوشتجات رسمی پر است از سال خوك و سگ و مار و بوزینه. چون این تاریخ «خطا و ایغور» و حساب غریب و اسامی عجیب آن را در سال‌شماری با ترتیب عجیب دیگر ماه‌شماری برجی كه بدبختانه اخیراً در ایران رایج شده به هم تركیب كنید یك معجون بی‌مزه‌ی عجیب و مخالف ذوق و مضحكی حاصل می‌شود كه زبان ظریف و شیرین پارسی را شبیه به مكالمات اعراب خزاعه و هوتانتوت‌های جنوب آفریقا میكند. مثلاً به جای این ترتیب كه بگویند «در ماه اردیبهشت از سال 1300 [شمسی] از هجرت حضرت رسول صلعم دبستان جاماسپ در خیابان فردوسی تأسیس و افتتاح شد» می‌نویسند «در سنه‌‌ی ئیلان ئیل در برج عقرب غضنفر الذّاكرین و هژبرالعلماء سوار قاطر و الاغ شده به منزل امیرنویان رفته مردم را به گریه درآوردند» یا «در سنه‌ی تنگوزئیل (خوك) و برج سرطان (خرچنگ) و یا در سال پارس ئیل (پلنگ) و برج اسد (شیر) و یا سال ایت ئیل (سگ) ‌و برج ثور (گاو) «حضرت اشرف شغال الملك با ده قطار شتر مأمور جمع سیورسات گشتند». اگر استیلای فعلی و مستقیم عرب نیز در ایران مدتی بیشتر طول كشیده بود و حالا محض تملّق و تقرب به آنها عده‌ی كثیری هم بنواسد و بنوكلب و بنوفهد و منسوبین به قبایل ثعلب و نمر در ایران داشتیم كه دیگر گل و گلاب می‌شد و در ادبیات زبان اخلاف ساسانیان یك باغ وحش كاملی به وجود می‌آمد.
حالا بیچاره مستشاران مالی فرنگی هم این حساب موش و بقر و پلنگ را باید حفظ كنند و در پیچ و خم پیچی‌ئیل و تخاقوی ئیل «حكمای ایغور» چند ماهی وقت تلف كنند و به زبان فرانسه بنویسند: au mois de Scorpion de l`anné Cochon le Parlement persan vota la loi de یعنی در ماه كژدم از سال خنزیر فلان قانون از مجلس ملی ایران گذشت!!

پی‌نوشت‌ها:

1.سید جمال الدین معروف به افغانی.
2.چند نسخه از این فرمان‌ها را خود نگارنده به رأی‌العین دیده‌ام.

منبع مقاله:
تقی‌زاده، سیدحسن، (1393)، مقالات تقی‌زاده (جلد شانزدهم)، سرمقاله‌های كاوه (1916-1922میلادی)، تهران، انتشارات توس، چاپ اول.



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.