4- سیدابن طاووس
«رضیالدین علیبنموسیبنطاووس»، معروف به سیدابن طاووس (م 664 ق) در کتاب ارزشمند «طرائف» در این رابطه میفرماید:«بعد از غیبت صغری نیز بسیاری از شیعیان و غیر آنها، آن حضرت را ملاقات کرده ، از معجزات و کراماتی که به دست آن حضرت به وقوع پیوسته فهمیدهاند که او همان مهدی موعود است.
پس اگر امروز از نظر نوع شیعیان و دوستانش غایب است، منافات ندارد که عدهای از آنها حضرتش را زیارت کنند و از گفتار و کردارش بهرهمند شوند و در عین حال از مردم پوشیده دارند.» (31)
سیدابنطاووس در کتاب دیگرش «کشف المحجه» به پسرش خطاب کرده میگوید:
«تنها کسانی از درک محضر آن حضرت محرومند که در پیروی از فرمانهای حضرت حجت و خداوند احدیت کوتاهی دارند.» (32)
و در بخش دیگری از همین کتاب میفرماید:
«چندین بار حوادثی برای تو رخ داد در این رخدادها به آن حضرت نیاز پیدا کردیم، در مقامات و منامات چندی او را دیدار کردیم و از روی احسان بیکرانش حوائج ترا کفایت نمود.» (33)
و در جای دیگری از کتاب یادشده میفرماید:
«من به این مقدار بیدارباش بسنده کردم - برای کسی که خداوند بخواهد به او عنایت کند و احسانش را بر او تمام نماید، راه را به سوی امام(ع) باز است.» (34)
5 - علامه مجلسی
«مولی محمد باقر مجلسی» (م 1110 ق) در دهها مورد از کتاب بینظیر «بحار الانوار» به این موضوع تصریح کرده، که از آن جمله است فرازهایی که از غیبتشیخ طوسی نقل کردیم ، (35) که علامه مجلسی آنها را نقل کرده و بتفصیل بررسینمودهاست. (36)علامه مجلسی در مورد متن توقیع ، هم نقطهنظرهایی دارد که در شمارههای بعدی نقل خواهد شد.
6- آخوند خراسانی
«آیةالله آخوند ملامحمد کاظم خراسانی» (م1329 ق) در کتاب معروف «کفایة الاصول» در مقام بیان حجیت اجماع میفرماید:«گاهی برای یگانههای دوران پیش میآید که به دیدار آن حضرت شرفیاب شود و فتوا را از خود آن حضرت اخذ کند وبه دلایلی مجبور به کتمان باشد و لذا مستقیما از آن حضرت نقل نکند بلکه ادعای اجماع کند.» (37)
آنگاه با بیان روشنتری میفرماید:
«اگر چه ممکن استبرخی از یگانههای دوران به محضر آن حضرت شرفیاب شوند و احیانا او را هم بشناسند.» (38)
اهمیت این فراز از فرمایش مرحوم آخوند در این است که ایشان حتی دیدار با فرض شناخت را هم تجویز نموده است.
7- میرزای نایینی
«آیةالله میرزامحمدحسینغروی نایینی» (م 1355 ق) به نقلتلمیذش شیخمحمدعلی کاظمی(م 1365 ق)در کتاب «فوایدالاصول» میفرماید:«آری برای انسانهای کم نظیر اتفاق میافتد که به حضور مبارک آن حضرت تشرف یافته، حکم خدا را از حجتخدا فرا گیرند.» (39)
8 - اصفهانی
«آیةاللهحاجشیخمحمدحسین اصفهانی» (م 1361 ق) در کتاب «نهایةالدرایه» به هنگام بحث از مدرک اجماع منقول میفرماید:«یقین و یا گمان نمیرود که این سخن را از دو لب امام(ع) شنیده باشند، یا عمل او را دیده باشند و یا تقریر آن حضرت را برای ما حکایت نموده باشند، زیرا احتمال این معنی در عصر غیبت جز برای افراد بینظیر نمیرود.» (40)
بر اساس عبارتهای بالا که از سه استوانه استوار حوزه علمیه نجف اشرف در قرن اخیر نقل شد، تشرف به محضر کعبه موعود در عصر غیبتبرای افراد یکتا و بینظیر امکان پذیر است و احتمال تشرف افراد اوحدی و استماع فتوا از آن حجت پروردگار منتفی نیست.
9- حکیم
«آیةالله حاج سید محسن حکیم» (م 1390 ق)در کتاب ارزشمند «المستمسک العروةالوثقی» به هنگام اقامه دلیل بر یک فتوای فقهی ، از «حسن بن ابیطالب یوسفی آبی» تلمیذ محقق حلی ، نقل میکند که در کتاب «کشف الرموز» (41) مینویسد:«شخص فاضل و بزرگواری از ما در این مساله قائل به حرمتبود و ادعا میکرد که آن را از دو لب کسی که قولشحجتاستشنیده است.» (42)
از این سخن استفاده میشود که از نظر آیةالله حکیم چنین ادعایی در عصر غیبت واضح البطلان نیست و گر نه ایشان آن را به عنوان یکی از ادله باب ذکر نمیکرد.
ایشان همچنین عین عبارت آخوند خراسانی را در کتاب «حقایقالاصول» آورده و تعلیقهای بر آن نزده است. (43)
10- میلانی
«آیةالله حاج سید محمد هادی میلانی» (م 1395 ق) مطابق نقل تلمیذش آیةالله حاج شیخ رضا توحیدی - مقیم تبریز در منزل خود در کربلای معلی خطاب به ایشان فرموده بود:«آقا حضرت امام زمان(ع) بنا است از چشمهای متعارف غایب باشند.»
البته نظرشان این بود که باید چشمها بیش از متعارف باشد تا آن حضرت را در هر لباسی بشناسد. (44)
11- گلپایگانی
«آیةالله حاج سیدمحمدرضا گلپایگانی» (م 1414 ق) در پاسخ این پرسش که:- چه کار باید کرد تا بتوان امام زمان(ع) را ملاقات کرد؟
چنین نوشتند:
«بطور کلی برای تشرف به حضور ایشان نمیتوان راهی را که همه کس به آن برسند ارائه داد زیرا، بسیاری از مردم از این فیض عظیم - شناخت آن حضرت - محروم هستند، مع ذلک عمل به تکالیف شرعیه و جلب رضایت و خشنودی آن حضرت و بعض اعمال مثل چهل شب به مسجد سهله رفتن بسا موجب تشرف بعضی اشخاص که مصلحتباشد خواهد بود.» (45)
اینها عبارتهای گروهی از چهرههای ممتاز و شخصیتهای برجسته جهان تشیع در طول یکهزار سال گذشته بود، که همگی بر امکان شرفیابی افراد خاصی به پیشگاه آن کعبه مقصود و قبله موعود در عهد غیبت صراحت داشتند.
به خواستخداوند دیگر مسائل مربوط به این موضوع در شمارههای بعدی بررسی خواهد شد.
پی نوشت :
1- وفات علی بن محمد سمری بنا بر مشهور روز نیمه شعبان329 ق است.ر.ک: بحارالانوار، ج 51 ، ص 360 ; سفینةالبحار، ج6 ، ص 431 ، کشفالمحجة ، ص159 ; تابع الموالید ، ص 144. ولی در برخی منابع نیمه شعبان 328 ق آمده است، ر. ک: اعلام الوری، ص417 ; منتخب الانوار المضیئه، ص 130; کشفالغمه، ج3، ص 320.
2- شیخ صدوق ، کمال الدین و تمام النعمة، ج 2 ، ص516 ، چاپ جامعه مدرسین ، قم.
3- شیخ طوسی ، کتاب الغیبة ، ص 395 ، المعارف الاسلامیه، قم.
4- طبرسی، اعلام الوری ، ص417 ، چاپ دارالتعارف ، بیروت.
5 - طبرسی ، تاج الموالید، در ضمن مجموعه نفیسه، ص 144، بصیرتی، قم.
6- طبرسی ، احتجاج، ج 2، ص 478 ، اعلمی، بیروت.
7- قطب راوندی ، الخرائج و الجرائح ، ج3، ص1129، مؤسسه الامام المهدی، قم.
8 - ابن حمزه ، الثاقب فی المناقب ، ص603، انصاریان، قم.
9- اربلی ، کشف الغمه، ج3 ، ص 320 ، دارالکتاب الاسلامی، بیروت.
10- بیاضی، الصراط المستقیم، ج 2 ، ص236 ، المکتبة المرتضویه، تهران.
11- دکتر جاسم حسینی وفات نیلی را به سال 790 ق نوشته است . ر . ک: تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم، ص23.
12- نیلی، منتخب الانوار المضیئة ، ص 130، خیام، قم.
13- شیخ حر عاملی ، اثبات الهداة، ج3 ، ص693، علمیه، قم.
14- علامه مجلسی، بحارالانوار، ج 51، ص 361 و ج 52، ص 151، اسلامیه، تهران.
15- میرزای نوری ، جنةالماوی ، ص 145، دارالمحجةالبیضاء، بیروت.
16- محدث نوری ، نجمالثاقب ، ص559 ، جمکران، قم.
17- فقیه احمدآبادی ، مکیال المکارم، ج 2، ص357، علمیه، قم.
18- محدث قمی ، سفینةالبحار، ج6 ، ص 431، اسوه، قم.
19- شیخ علی اکبر نهاوندی ، العبقریالحسان
20- علمالهدی ، تنزیه الانبیاء ، ص 235 ، دارالاضواء، بیروت.
21- همان ماخذ، ص 238.
22- علمالهدی، الشافی، ج 1، ص149، مؤسسة الصادق ، تهران.
23- علمالهدی ، المقنع فی الغیبة ، ص 75، آل البیت، قم .
24- همان ماخذ، ص77.
25- همان ماخذ، ص 78.
26- علم الهدی، کلمات المحققین ، ص533، مکتبه مفید، قم.
27- شیخ طوسی ، کتاب الغیبة، ص99 ، معارف اسلامیه، قم.
28- علامه مجلسی، بحارالانوار، ج 51 ، ص 215، اسلامیه، تهران.
29- شیخ طوسی ، تلخیص الشافی، ج 4، ص 222، دارلکتبالاسلامیه ، قم.
30- طبرسی ، اعلام الوری ، ص 438 ، دارالتعارف، بیروت .
31- سیدابن طاووس ، طرائف ، ص356 ، نوید اسلام ، قم.
32- سیدابن طاووس ، کشف المحجه، ص53 ، حیدریه، نجف اشرف.
33- همان ماخذ، ص 151.
34- همان ماخذ، ص 154.
35- علامه مجلسی ، بحارالانوار، ج 51، ص196 ، چاپ اسلامیه ، تهران.
36- همان مدرک، ج 51 ، ص 215
37- آخوند خراسانی ، کفایةالاصول، ج 2 ، ص 70 ، اسلامیه ، تهران.
38- همان ماخذ، ج 2 ، ص 74، چاپ آل البیت، ص 291 و چاپ جامعه مدرسین، ص 335.
39- میرزای نایینی ، فوایدالاصول ، جامعه مدرسین، قم.
40- اصفهانی ، نهایة الدرایة، ج3، ص 185، چاپ آل البیت، قم.
41- کشف الرموز شرح مختصر النافع محقق حلی است که به سال 672 ق تالیف شده است.
42- حکیم، المستمسک العروةالوثقی، ج 14، ص 62، چاپ احیاء التراث ، بیروت .
43- حکیم ، حقایق الاصول، ج 2، ص 100 و 104 ، آل البیت ، قم .
44- توحیدی ، کعبه مقصود ، ص 31 ، ستاد بزرگداشت نیمه شعبان ، تبریز.