1) 22 بهمن ماه سال 1357 هجري شمسي : بافرياد خروشان الله اكبر مردم بپاخاسته ايران و با انفجار نور ظلمت شاهنشاهي از ميان رفت و انقلاب شكوهمند اسلامي پس از تلاش و زحمت به پيروزي رسيد . در اين روز مردم مسلمان و مبارز ايران با فرياد الله اكبر ضمن حمله به پادگانها و مراكز نظامي و پس از يك سلسه زد و خوردهاي شديد خياباني ، ارتش شاهنشاهي را به زانو در آوردند. در پي اين رويداد بزرگ تاريخي مردم رها شده از بند ستم سقوط ديكتاتوري جشن گرفتند. در
1) 22 بهمن ماه سال 1357 هجري شمسي : بافرياد خروشان الله اكبر مردم بپاخاسته ايران و با انفجار نور ظلمت شاهنشاهي از ميان رفت و انقلاب شكوهمند اسلامي پس از تلاش و زحمت به پيروزي رسيد . در اين روز مردم مسلمان و مبارز ايران با فرياد الله اكبر ضمن حمله به پادگانها و مراكز نظامي و پس از يك سلسه زد و خوردهاي شديد خياباني ، ارتش شاهنشاهي را به زانو در آوردند. در پي اين رويداد بزرگ تاريخي مردم رها شده از بند ستم سقوط ديكتاتوري جشن گرفتند. در اين روز علاوه بر دستگيري بسياري از سران سر سپرده ارتش نقاط مهم و حساس كشوراز جمله تسليحات ارتش ، دومجلس شوراي سنا ؛ نخست وزيري ؛ ژاندارمري ؛ شهرباني و سازمان راديو و تلويزيون به تصرف نيروهاي انقلابي در آمد. همچنين جاده تهران – كرج براي جلو گيري از ورود واحد هاي نظامي به تهران مسدود شد بدين ترتيب رژيم شاهنشاهي در ايران منقرض شد و اولين بار در ايران حكومتي مبني بر اصول اسلامي به پيروي از ولايت فقيه به دست تواناي امام خميني رهبر كبير انقلاب اسلامي تأسيس شد.
2) قتل "گريبايدوف" سفير كبير روسيه تزاري در ايران به دست مردم معترض تهران (1207 ش): پس از شكست ايران در دوره دوم جنگ با روس، معاهده تركمنچاي به امضا رسيد كه همانند معاهده گلستان، بر ضرر ايران بود. پس از مدتي گريبايدوف به عنوان سفير كبير روسيه، براي نظارت بر اجراي مفاد آن به ايران آمد. او ميخواست با زور و خشونت، مردم مسلمان ايران را به قبول و اجراي اين قرارداد خفتبار وادار كند. يكي از مواد قرارداد تركمانچاي، بازگشت مردم سرزمينهاي جدا شده از ايران، به آن مناطق بود. در همين حال، شماري از زنان گرجي كه در ايران مسلمان شده و ازدواج كرده بودند، حاضر به رها كردن خانوادههاي خود و بازگشت به گرجستان نبودند. گريبايدوف نيز قصد داشت به زور، آنان را به سفارت روسيه برده و به گرجستان منتقل نمايد. اما ميرزا مسيح مجتهد از روحانيون برجسته تهران، مردم را به اجتماع، مقاومت و دفاع از نواميس مسلمانان فرا خواند. مردم مسلمان تهران نيز با تظاهراتي اعتراضآميز به نزديكي سفارت روسيه رفتند. با تيراندازي مأموران سفارت و كشته شدن سه نفر از مردم بيدفاع، خشم و انزجار عمومي برانگيخته شد و مردم به سفارت روسيه حمله كردند. در اين حمله، گريبايدوف و شماري از همراهان او به قتل رسيدند. اين حادثه، واكنش طبيعي مردم مسلمان ايران، در برابر ستمگري، تجاوزگري و افزونخواهي دولت روسيه تزاري و بيكفايتي حكومت فتحعلي شاه قاجار بود. اما فتحعلي شاه از اين حادثه بسيار ترسيد و براي جلوگيري از بروز جنگي ديگر، هيئتي را براي عذرخواهي به روسيه فرستاد. در آن زمان چون روسيه در حال جنگ با عثماني بود، عذر فتحعلي شاه را پذيرفت و دولت ايران هم ميرزا مسيح مجتهد را به عتبات عاليات در عراق تبعيد نمود.
3) آغاز دوره سوم مشروطه با ديكتاتوري رضاخان سردار سپه (1303 ش): در حالي كه رضاخان با به دست گرفتن نخست وزيري، قدرت بدون عناني در كشور به دست آورده بود، انتخابات زود هنگام مجلس پنجم در شرايط تبليغات توأم با زد و بند و اتهامات و اعمال فشار و اختناق آغاز شد و اين انتخابات در بيشتر مراكز به دست امراي لشكر و دستنشاندههاي وزارت جنگ و گروههاي متنفّذ انجام گرفت. با افتتاح مجلس پنجم در تايخ 22 بهمن 1302، اكثريت نمايندگان مجلس كه مرعوب قدرت رضاخان شده بودند، نميتوانستند كاري از پيش ببرند، در چنين جوّي آيتاللَّه سيد حسن مدرس، رهبري اقليت مجلس را بر عهده گرفت و در برابر اكثريت مجلس كه از طرح عوامفريبانه و منافقانه نهضت جمهوريخواهي سردار سپه حمايت ميكردند، ايستاد. به اين ترتيب دوره سوم مشروطه با توطئهاي حساب شده آغاز گرديد و در حقيقت تنها نشانه مشروطه كه وجود مجلس شوراي ملي بود، بدين وسيله از ميان رفت و ديكتاتوري، جاي همه انديشههاي آزاديخواهان و مشروطهطلبان و آرمانهاي اسلامي كه روزي در مشروطيت متجلّي شده بود، گرفت. اين دوره شوم و سياهِ مشروطه تا سال 1320 ش - كه رضاخان به دست همان قدرتهاي بيگانهاي كه بر اريكه سلطنت رسيده بود، با خواري از كشور بيرون رفت - به مدت بيش از شانزده سال ادامه يافت. در اين مدت، با توجه به اختناق و بريده شدن نَفَسها و حكومت رعب و وحشت ناشي از قتلها و شكنجههاي رضاخاني، عمر مجلسهاي شوراي ملي تا دوره دوازدهم به آرامش مرگباري گذشت وسياست اسلام زدايي، عمدهترين خط مشي سياسياي بود كه اسلامستيزان در كشور به اجراي آن همت گماشتند.
4) انتشار روزنامه رسمي كشور (1323 ش): تاريخنويسان براي مطبوعات ايران، هشت دوره را بر شمردهاند كه دوره نخست آن، از ابتداي چاپ روزنامه تا زمان مشروطه را در برميگيرد و اين دورهها ادامه يافته و دوره هشتم، از استقرار نظام جمهوري اسلامي به بعد را شامل ميشود. بر اين اساس از سقوط رضاخان در شهريور 1320 تا پايان سال 1326 كه آغاز نهضت ملي صنعت نفت قلمداد ميشود، دوره چهارم مطبوعات به حساب ميآيد. در اين دوره، ملت ايران پس از رهايي از استبداد رضاخاني و نيز هرج و مرج ناشي از جنگ جهاني دوم، از آزادي عمل نسبي برخودار شدند به طوري كه بيش از پانصد روزنامه و مجله منتشر ميشد. در اين ميان روزنامهها و مجلاتي انتشار يافت كه به عنوان جرايد رسمي محسوب ميگرديدند. روزنامه رسمي كشور، عنوان جريدهاي بود كه از طرف مجلس شوراي ملي چاپ ميشد و مجموعه مذاكرات مجلس و قوانين مصوبه مجلس را منتشر ميكرد.
5) رحلت فقيه جليل، آيت اللَّه "حسين نجفي اهري" (1345 ش): آيت اللَّه شيخ حسين نجفي اهري در سال 1244 ش (1282 ق) در شهرستان اهر به دنيا آمد و پس از فراگيري قرآن و مقدمات علوم حوزوي، راهي تبريز شد. وي پس از اقامت نه ساله در تبريز، رهسپار نجف اشرف گرديد و مدت 35 سال، از محضر آيات عظام: سيد محمدكاظم يزدي و...به كسب علم مشغول بود. ايشان در جريان نهضت اسلامي ايران و پس از دستگيري امام خميني(ره) پس از وقايع 15 خرداد 1342، به همراه ديگر علماي تهران و شهرستانها راهي شهر ري گرديد و خواهان آزادي آن حضرت شد. از اين فقيه بزرگوار كتب متعددي بر جاي مانده كه شرح رسائل، شرح مكاسب، شجره طوبي و كتابي در ردّ بهائيگري از آن جملهاند. همچنين ايشان در سالهاي اقامت در نجف اشرف كتاب حديقَةُالاحباب را به نگارش درآورد كه مورد تاييد مرجع تقليد وقت، آيت اللَّه سيد ابوالحسن اصفهاني قرار گرفت. آيت اللَّه نجفي اهري سرانجام در 22 بهمن 1345 ش برابر با اول ذيقعده 1386 ق در صد و يك سالگي بدرود حيات گفت و پس از انتقال پيكرش به قم، در اين شهر به خاك سپرده شد.
6) تشكيل تيپ محمدرسولاللَّه(صلی الله علیه واله) (1360ش)
7) عمليات كوچك فتح 4 توسط سپاه پاسداران انقلاب اسلامي (1365ش): مرحله اول عمليات پارتيزاني فتح 4 در بامداد بيست و دوم بهمن 1365 با رمز مبارك "يااللَّه" آغاز شد. در اين عمليات نيروهاي ويژه سپاه پاسداران به همراه تعدادي از كردهاي مخالف رژيم بعث، پس از دهها كيلومتر پيادهروي و عبور از كوهستانهاي صعبالعبور، خود را به منطقه عملياتي اربيل عراق رسانده و تاسيسات اقتصادي و نظامي عراق را در اين منطقه كوبيدند. رزمندگان اسلام در ادامه اين عمليات علاوه بر انهدام تاسيسات چند شهر اطراف و يك گردان دشمن، موفق شدند خود را به پادگان رواندوز رسانده و آن را با تمام امكانات موجودش به آتش بكشند. در مرحله دوم عمليات فتح 4، نيروهاي اسلام پس از عبور از كوهستانهاي مرتفع در عمق 70 كيلومتري خاك عراق، با شليك بي امان موشكهاي آرپيجي، تعداد زيادي از تانكها و نفربرهاي دشمن را به آتش كشيدند. در نهايت، اين عمليات با انهدام چندين واحد نظامي، اقتصادي، دولتي، امنيتي و موتوري دشمن و كشته و زخمي شدن بيش از 1100 نفر از نيروهاي بعث پايان يافت.
8) شهادت "محمد بنابيبكر" از ياران امام علي(علیه السلام) در مصر توسط معاويه (38 ق): محمد بن ابي بكر ابن ابي قَحافه، يكي از ياران وفادار امام علي(علیه السلام) بود كه مادرش، اسماء دختر عُمِيس پس از ابوبكر با امام علي(ع) ازدواج كرد. او از كودكي در دامان علي(ع) تربيت شد و به شايستگي، مهر علي در دلش جاي گرفت. از اين رو، وي از حواريّون و اصحاب خاصِّ آن حضرت شد و مورد عنايت ويژهي امام قرار داشت. محمد در جنگ جمل در ركاب اميرالمؤمنين بود كه از جانب امام به حكومت مصر انتخاب شد. امّا مردم مصر از دَرِ نيرنگ با او وارد شده و در اين هنگام، سپاه معاويه به فرماندهي عمروعاص بر مصر تاخت در حالي كه مردم مصر، عليه او شورش كردند. جنگ شديدي روي داد تا اين كه لشكر محمد بن ابي بكر رو به ضعف نهاد. سرانجام، محمد دستگير و به فجيعترين وجهي به شهادت رسيد. او علاوه بر شجاعت و شهامتِ زايدالوصفي كه داشت، از علم و درايت و فهم و فراست و زهد و عبادتِ فوقالعادهاي برخوردار بود. اميرالمؤمنين علي(ع)، چون خبر شهادت محمد بن ابي بكر را شنيد، سخت بيتابي نمود و چندين بار در خطبههاي خويش، وي را به اين صفات ميستود.
9) رحلت "ابن شدّاد" فقيه و مورخ مسلمان (632 ق): ابوالمحاسن بهاءالدين مشهور به ابن شدّاد در سال 539 ق در موصل به دنيا آمد و در دوران كودكي قرآن را حفظ كرد. سپس علومي چون حديث، تفسير و قرائت قرآن را فراگرفت و در اين رشتهها مهارت بسيار يافت. ابن شداد بعد از طي اين مراحل، در مدرسهي نظاميهي بغداد، به تدريس پرداخت و در همين دوران بود كه ابن خلكان، مورخ مشهور مسلمان، از محضر درس وي بهرههاي بسيار بُرد. ابن شداد پس از چندي، براي كسب دانش بيشتر به سرزمينهاي مختلف اسلامي سفر كرد و هنگامي كه به شام رسيد، كتابي را كه دربارهي جهاد و آداب و احكام آن نوشته بود به صلاحالدين ايوّبي هديه كرد. دوستي بين ابن شدّاد و صلاحالدين ايوبي همچنان ادامه يافت و او همچون مشاور و مورخ، در تمام سفرها به خصوص در جنگهاي معروف صليبي، همراه صلاح الدين بود. اين دوستي موجب شد كه ابن شداد بتواند شرح مستند وقايع دوران صلاح الدين ايوبي را بنويسد. يكي از همين نوشتهها - كه بيشك اهميت بسياري در زمينهي تاريخ نگاري دارد - كتاب النّوادِرُ السُّلطانيه نام دارد. همچنين دَلايِلُ الاحكام در احاديث فقهي در چهار جلد و العَصا دربارهي حضرت موسي(ع) از ديگر آثار اوست. ابن شداد در 93 سالگي درگذشت.
10) تولد "ملامحمد محسن فيض كاشاني" محدث، عالم و مفسر بزرگ مسلمان (1007 ق): ملامحمدمحسن بن شاه مرتضي كاشاني، حكيم، محدث، مفسر، متكلم، عارف و شاعر در كاشان متولد شد. او پس از فراگيري دورهي مقدمات، از محضر دو استاد بزرگ عهد خود در شيراز به نام سيد ماجد صادقي بحراني و ملاصدراي شيرازي بهره گرفت. ملامحسن كاشاني پس از مدتي به تَشرَّف دامادي ملاصدرا رسيد و عنوان فيض را برگزيد. تأليفات او را تا 200 اثر ذكر كردهاند كه از مهمترين آنها ميتوان به تفسير صافي، نوادِرُالاخبار، الوافي، الانوار و الاسرار و كتاب علمُ اليقين اشاره كرد. هم چنين ملامحمد باقر مجلسي (صاحب بحارالانوار)، سيد نعمتاللَّه جزايري، قاضي سعيد قمي، ملامحمد صادق و... و دهها عالم فاضل، از جلمه شاگردان فيض كاشاني ميباشند. ملامحسن در 1091 ق در 84 سالگي در كاشان بدرود حيات گفت و در همان شهر به خاك سپرده شد.
11) درگذشت ميرزا "عبدالرحيم ايرواني" عالم اسلامي (1294 ق)
12) رحلت فقيه بزرگ "شيخ محمدتقي بجنوردي" عالم و فقيه بزرگ (1314 ق): آيت اللَّه حاج شيخ محمدتقي بجنوردي، عالمي شهير و فقيهي باتقوا بود. او از حاكمان و دنياداران دوري ميگزيد و در ميان مردم جايگاهي بس رفيع داشت. گفتهاند، نمازها را با تأنّي بسيار ميخواند و در آنها سورههاي بزرگ را قرائت مينمود. آيت اللَّه بجنوردي مجالس با شكوهي در منزل خود براي بزرگداشت و تجليل از حضرت امام حسين(ع) و اقامهي مراسم عاشورا برپا ميكرد، كه همچنان بيش از يك قرن است كه ادامه دارد و هر ساله برپا ميشود. اين عالم عامل، كه آثار و بركاتي از ايشان ديده شده است، پس از فوت، در حرم مطهر رضوي(ع)، در نزديك درگاه ورودي به مسجد گوهرشاد مدفون گرديد.
13) 14صفرسال127هجري قمري: «مروان ثاني» ملقّب به مروان حِمارآخرين سال حكومت خود با ابومسلم خراسان سردارايراني عهد عباسيان به جنگ برخاست. مروان حمارپس ازشكست به مصرگريخت اما دراين سرزمين بدست يكي ازطرفداران بني عباس به قتل رسيد.
14) مرگ "نيكولا دومالبرانش" عالم علوم الهي و فيلسوف شهير فرانسوي (1715م): نيكولا دو مالْبِرانْشْ فيلسوف فرانسوي در 15 ژوئيه 1638م در فرانسه به دنيا آمد. وي پس از اتمام تحصيلات خود در رشته علوم الهي به صنف كشيشان درآمد و چون از عقايد رِنِه دكارت آگاه شد از پيروان وي گرديد. مالبرانش با پيروي از فلسفه دكارت، اين فلسفه را به نحوي كه با عقايد مسيحيت كاتوليك موافق باشد، تكميل كرد و خود در اين فلسفه صاحب نظر شد. فلسفه مالبرانش در داخل فلسفه دكارت به فلسفه اصالت اتفاق يا مقارنه معروف است و مقصود از آن به طور كلي اين است كه ذهن و جسم در يكديگر تاثيري ندارند و حتي خود اجسام در يكديگر و خود اذهان نيز در يكديگر تاثيري ندارند. او معتقد بود كه علت اصلي خداست و آنچه در دنيا به ظاهرْ علت و معلول مينمايد، در حقيقت مقارنه و تصادف است. هر تغيير در اجسام و امور ذهني و معنوي، مستقيماً از خداست چرا كه هر جسمي كه در حال سكون است نميتواند خود محرك باشد. همچنين همه نظم و ترتيبي كه در دستگاه خلقت ديده ميشود و همه قوانين علمي و طبيعي، بيان نظم و اراده الهي است. مالبرانش هيچ علتي را به جز خدا قبول ندارد و اراده بشر را بيفايده ميداند. وي ميگويد: "هيچ چيز بدون اراده خداوند انجامپذير نيست." مالبرانش بعدها به افكار افلاطون نيز معتقد شد به طوري كه او را افلاطوني - مسيحي ميناميدند. مالبرانش، مشاهده را مقدمه ايمان قلمداد ميكرد و بر اين اعتقاد بود كه قبل از مشاهده يك چيز، نبايد به آن ايمان آورد، اما هنگامي كه مشاهدات فرد، عقل او را به سوي حقيقت، رهنمون گشت، نبايد در ايمان تزلزل داشت. به عبارت ديگر، عقل ما نتيجه معقولِ مشاهدات حواس ماست و همين عقل، رساننده ما به اين حقيقت است كه همه مخلوقات در خداوند وحدت مييابند. از اين جا معلوم ميشود كه عقل، رهنماي ما به قبول ايمان و ايمانْ راه وصول و درك خداوند است. آثار مالبرانش از نظر روشني و شيوايي، از آثار مهم ادبي قرن هفدهم ميلادي است كه كتاب تفكرات مسيحي، گفتگوي فيلسوف مسيحي با فيلسوف چيني درباره وجود خدا و گفتگوهايي درباره مابعدالطبيعه و دين از آن جملهاند. نيكولا مالبرانش سرانجام در دهم فوريه 1715م در هفتاد و هفت سالگي درگذشت.
15) درگذشت "شارل مونتسْكيو" فيلسوف و نويسنده بلندآوازه فرانسوي (1755م): شارْل لويى دوسكوندا مونتسكيو اديب و متفكر فرانسوي در هجدهم ژانويه 1689م در فرانسه و در خانوادهاي كه اعضاي آن قاضي بودند به دنيا آمد. وي پس از طي تحصيلات علوم ديني، به مقام وكالت رسيد و پس از چندي به تحقيقات علمي و تاريخي و حقوقي پرداخت. مونتسكيو به تدريج به انتشار رسالات در موضوعات مختلف روي آورد كه نشان ميداد به عنوان يك نويسنده، در كليه رشتههاي علمي و اجتماعي، صاحب نظر و داراي معلومات كافي است. كتابهايى همچون رساله درباره انعكاس صوت و رساله درباره بيماري غدد كليوي بيانگر گستردگي و تنوع دانستههاي اوست. همچنين توجه به تجزيه و تحليلهاي اجتماعي، روح انتقاد را در او قوي كرد و چون از وضع آن زمانِ كشور ناراضي بود كتاب جالبي به نام نامههاي ايراني بدون ذكر نام مؤلف منتشر ساخت. شهرت و آوازه اين كتاب باعث معروف شدن مونتسكيو شد و به عضويت فرهنگستان فرانسه انتخاب گرديد. او در سال 1727م به مسافرتي طولاني به كشورهاي اروپايى رفت و در اين مسافرتها، يادداشتها و مشاهدات، گزارشها، مطالعات و مطالبي درباره وضع سياسي و اقتصادي كشورهايى كه ديده بود گرد آورد. حاصل اين كار، انتشار كتاب ملاحظاتي درباره علل عظمت روميان و انحطاط ايشان بود. ليكن كار عظيم مونتسكيو، نوشتن شاهكار معروفي است كه به روح القوانين شهرت يافت و نگارش آن نزديك به بيست سال به طول انجاميد. روح القوانين در سال 1748م بدون ذكر نام مولف در ژنو منتشر شد و درظرف 2 سال، 22 بار تجديد چاپ گرديد. اين كتاب با استقبال عجيبي مواجه شد و بعدها نيز از مواد ذكر شده در آن براي اداره ممالك، استفاده زيادي شد. او در اين كتاب، انواع حكومتهاي پديد آمده در طول تاريخ را مورد بحث قرار داده و آداب و رسوم و روابط بين انسانها را بررسي كرده است. همچنين، كتاب روحالقوانين، تحقيق، تحليل و تجسسي بسيار گسترده در روح و فرهنگ ملتها و سرنوشت سياسي است كه تمام موضوعات فوق را به وسيله داستانهاي عيني و زنده تبديل به سبكي دلپذير و ممتاز نموده است. مونتسكيو اولين كسي است كه نظريه ضرورت تفكيك قواي سهگانه را ارائه داد كه اين نظريه در ايجاد روح آزاديخواهي صدر انقلاب فرانسه تاثير عميقي بر جاي نهاد. وي همچنين، تعريف آزاديهاي سياسي را كه ليبراليسم قرن نوزدهم از آن دفاع ميكند مشخص ساخته است. به طور كلي، مونتسكيو در كتاب روح القوانين، اصول و مباني تازهاي براي حكومت به وجود آورده است كه تسلط و استبداد سياسي را از ميان برميدارد. اين كتاب، رجال سياست فرانسه را هدايت كرده و به انديشههاي آنان الهام بخشيده است. مونتسكيو عقيده داشت كه انقلاب و خونريزي كاري از پيش نميبرد و آنچه كه يك جامعه به آن محتاج است قانون ميباشد. ميانه روي در سياست از خصوصيات مهم مونتسكيو بود و چون از كتاب روح القوانين انتقادات فراواني شد و برخي آن را بيارزش معرفي كردند، او تنها رسالهاي در دفاع از كتاب خويش نوشت. مونتسكيو را از نظر سياسي، فلسفي و اجتماعي ميتوان پيشواي انقلاب فرانسه خواند و از نظر نويسندگي، شخصيتي ود هوشمند كه با سبك موجز و روان و استوار خويش، از بزرگترين نويسندگان عصر به شمار آمد. شارل دو مونتسكيو سرانجام در دهم فوريه 1755م در 66 سالگي درگذشت.
16) امضاء "قرار داد شوم پاريس" بين انگليس و فرانسه (1763م): در دهم فوريه 1763م قراردادي ميان انگليس و فرانسه در پاريس به امضا رسيد كه فرانسويها آن را قرارداد شوم پاريس خواندند. زيرا به موجب اين قرارداد، فرانسه پس از سالها جنگ و كشمكش با انگليس، از تمامي ادعاها و منافع استعماري خود در هندوستان و كانادا چشمپوشي كرد. علت عقد اين قرارداد آن بود كه فرانسه دراين زمان به خاطر جنگهاي متعدد در داخل اروپا، تضعيف شده بود و از نظر نظامي و اقتصادي، توان تداوم جنگ با انگليس را نداشت. قرارداد پاريس، باعث شد تا جنگهاي استعماري فرانسه و انگليس پايان يابد و لندن با دست بازتري به غارت منابع مستعمرات خود، به ويژه در آسيا بپردازد.
17) مرگ خانم "سونيا كووالوسكي" اديب و رياضيدان روسي (1891م): خانم سونيا كووالوسكي نويسنده و رياضيدان روسي، در 15 ژانويه 1805م در مسكو به دنيا آمد. وي مطالعه ادبيات را از 15 سالگي آغاز كرد و از 18 سالگي مطالعات رياضي خويش را نيز دنبال نمود. كووالوسكي از آن پس زير نظر يكي از اساتيد نامدار آلماني به تحصيل پرداخت و به مدارج بالايى دست يافت. اين زن جوان كه صاحب استعداد فوقالعاده بود نه تنها بزرگترين رياضيدان زمان خود بود بلكه پيشواي نهضتي براي آزادي زنان شد و بر ضد اين تفكر كه زنان در حيطه تعليمات عالي، صاحب هنر و ظرفيتي نميباشند مبارزه كرد. كووالوسكي در عين حال نويسندهاي زبردست نيز بود. او يادگارها و خاطرات دوران كودكي خود را به صورت رُماني درآورد كه مورد استقبال واقع شد. منتقدان ادبي روس در اين اظهارْ متفق القول بودند كه سونيا با بهترين نويسندگان ادبيات روس، هم از نظر موضوع و هم از لحاظ ادبي برابري ميكند. وي درسال 1888م به خاطر نگارش كتابي درباره رياضي به اخذ جايزهاي ازآكادمي علوم فرانسه نائل گرديد. كووالوسكي همچنين توانست درباره پراكندگي نور در كريستالها نظرات تازهاي را ارائه دهد. وي سرانجام در 10 فوريه 1891م در 86 سالگي درگذشت.
18) مرگ "ويلهلم رونتگن" فيزيكدان آلماني و كاشف اشعه ايكس (1923م): ويلهلم كُنراد رونْتْگِن فيزيكدان معروف آلماني در 27 مارس 1845م در يكي از روستاهاي آلمان به دنيا آمد. وي تحصيلات ابتدايى و متوسطه را در هلند گذرانيد و سپس در دانشگاه زوريخ سوئيس، زير نظر فيزيكدانان معروف به تحصيل پرداخت. رونتگن كه به رشتههاي برق، نور و گرما علاقهمند بود پس از چند سال مطالعه و تحقيق به اخذ درجه دكتراي فيزيك نائل آمد و پس از آن در آلمان به تدريس پرداخت. پس از مدتي رونتگن مطالعات خود را درباره الكتريسيته و نور متمركز كرد و در نهايت، در ادامه مطالعات فيزيكدانان هم عصر خود در 20 ژانويه 1896م موفق به كشف پرتوهاي جديدي شد كه قادر بودند از خيلي از اجسام عبور كنند و چون اين پرتوها ناشناخته بودند، رونتگن آنها را اشعه ايكس ( X) نامگذاري كرد. اين اشعه ميتوانست در پوست و درون ماده نيز نفوذ كند و با تابش بر بدن، سايه استخوانها را بر روي صفحه بياندازد. به پاس اين كشف، مدال سلطنتي به رونتگن اهدا شد. همچنين وي در سال 1901م جايزه نوبل فيزيك را دريافت نمود و به اين ترتيب شهرتش عالمگير شد. كشف عظيم رونتگن اولين كشف از سري كشفيات راديواكتيويته بود كه دانشمندان بعدي آن را دنبال كردند. جنس اشعه ايكس از جنس نور ميافتد. كه طول موج آن بسيار كوتاهتر از نور ميباشد. همچنين قابليت نفوذ اشعه ايكس بسيار زياد است و از اغلب موانع عبور ميكند. امروزه از اين پرتو در علم پزشكي براي تشخيص بيماريها استفاده ميشود و در مورد جراحي، براي تعيين محل شكستگي استخوانها، پرتوهاي ايكس، وسيله بسيار سودمندي است. همچنين فيزيكدانها براي تجزيه عناصر كريستالي، استفادههاي شاياني از اين اشعه بردهاند و در پزشكي تحت عنوان راديوگرافي و راديوسكوپي به كار برده ميشود. ويلهلْم رونتگن سرانجام در دهم فوريه 1923م در 78 سالگي در نهايت افتخار زندگي را بدرود گفت.
19) امضاي قرارداد صلح بين دول متحد ومتفق (1947م): دو سال پس از پايان يافتن جنگ جهاني دوم، در روز دهم فوريه 1947م قرارداد صلح بين دولتهاي متفق شامل امريكا، شوروي، انگليس و فرانسه با شكست خوردگان متحد شامل ايتاليا، فنلاند، لهستان، مجارستان، روماني و بلغارستان امضا شد و به اين ترتيب اين شش كشور، بار ديگر استقلالِ خود را به دست آوردند. بر اساس اين قراردادها، همچنين سرنوشت قسمتهايى از مناطق تصرف شده مورد بررسي قرار گرفت و از جمله چهار منطقه مرزي از تسلط ايتاليا خارج و به فرانسه واگذار گرديد. جزاير آدِرياتيك به يوگسلاوي، جزاير "دودكانس" به يونان، منطقه شمالي روماني به روسيه و پتسامو در فنلاند به روسيه واگذار گرديد. در همين راستا، ايتاليا به پرداخت 360 ميليون دلار غرامت و ايجاد يك منطقه آزاد محكوم شد. البته چهار كشور لهستان، مجارستان، روماني و بلغارستان كه در سال پاياني جنگ توسط ارتش شوروي اشغال شده بودند، اجباراً تحت نظامهاي كمونيستي قرار گرفتند. شرايط اين قرارداد از سوي همه كشورهاي مطرح شده، محكوم شد و مردم طي تظاهراتي به مخالفت با آن پرداختند. اين عكس العمل در ايتاليا همراه با پايين كشيدن و پاره كردن پرچم امريكا همراه بود. متفقين در مورد دو كشور آلمان و ژاپن نيز جداگانه، تصميمگيري كردند.
نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.