چکیده
بسیاری از نظریههای رشد و تولید مبتنی بر سرمایهی فیزیکی و انسانی بودند. مطالعات دههی گذشته نشان میدهد که این دو سرمایه نمیتواند کل رشد ایجادشده را توضیح دهد. تعدادی از کشورها علیرغم اینکه از سرمایهی انسانی و فیزیکی بالایی برخوردار نبودهاند، اما رشد اقتصادی قابل توجهی داشتند. اقتصاددانان این رشد را به سرمایهی اجتماعی نسبت میدهند. سرمایهی اجتماعی یک متغیر درونزا است و از فرهنگ، ارزشها و تاریخ کشورها حاصل میشود. در این تحقیق ضمن تعریف سرمایهی اجتماعی، سرمایهی اجتماعی - اسلامی و ایرانی معرفی و آثار آن را بر روی توسعهی اقتصادی بررسی میکنیم. یکی از سؤالات مهمی که همیشه در تحلیلهای توسعه مطرح بوده، این است که چرا مدلها و الگوهای توسعه و پیشرفت غربی در کشورهای شرقی کارساز نیست. در پاسخ میتوان گفت که عدم توجه به فرهنگ و ارزشها در این الگوها، شاید مهمترین عامل باشد. کشور ما با تکیه بر دو محور اسلام و ایران میتواند در ترسیم برنامهی توسعه و پیشرفت موفق باشد. در واقع سرمایهی اصلی این مرز و بوم، سرمایهی اجتماعی اسلامی و ایرانی است. نادیده گرفتن این دو شاخص و لحاظ نکردن آنها در الگوهای توسعه یک اشتباه پر هزینه است. در حقیقت، هیچ برنامهای در کشور، بدون توجه به سرمایهی اجتماعی امکان اجرا ندارد.مقدمه
الگوهای رشد و توسعه، قبلاً بر مبنای این بودند که نیروی کار فعال در فرایند توسعه، از کیفیت برابر و همسانی برخوردار است؛ بنابراین فرض بر این بوده که هر نیروی کاری مانند نیروی کار دیگر، در بازدهی و تولید، نقش یکسان و برابری را ایفا میکند. اما به مرور مشخص شد که این فرض صحیح نیست، بلکه مهارتها، عادات، رفتار و دانش نیروی کار است که تعیین کنندهی اصلی در فرایند تولید بوده و کمیت نیروی کار از اهمیت چندانی برخوردار نیست. به همین جهت در دهههای اخیر، نظریههای اقتصادی دیگر نیروی کار را یکسان و برابر ندیده و تفاوتهای بسیاری را برای نیروی کار قائلاند؛ لذا امروزه نقش دو نیروی کار در تولید، برابر فرض نمیشود؛ مگر آنکه از نظر سرمایهی انسانی از کیفیت برابری برخوردار باشند. تشخیص میزان سرمایهی انسانی که نقش اساسی در رشد جوامع توسعهیافته ایفا کرده است، در روشن ساختن و توضیح چگونگی رشد اقتصادی این جوامع از اهمیت زیادی برخوردار بوده و تجربهای برای کشورهای در حال توسعه خواهد بود. اقتصاددانان دیگر سرمایهی فیزیکی را تنها سرمایهی موجود در اقتصاد نمیدانند، بلکه آنها سرمایههای جدید از قبیل سرمایههای انسانی و سرمایهی طبیعی و اخیرا سرمایهی اجتماعی را معرفی میکنند، که هر کدام آثار مهم و قابل توجهی در رشد اقتصادی دارند و در ادبیات جدید اقتصادی به آنها بسیار پرداخته شده است.مطالعات دههی گذشته نشان میدهد که سرمایهی انسانی نیز نمیتواند کل رشد ایجاد شده را توضیح دهد. مطالعات آنها نشان میدهد که تعدادی از کشورها، علیرغم اینکه از سرمایهی انسانی بالایی برخوردار نبودهاند، اما رشد اقتصادی بالایی داشتند. اقتصاددانان این رشد را به سرمایهی اجتماعی نسبت میدهند.
یکی از سؤالات مهمی که همیشه در تحلیلهای توسعه مطرح بوده، این است که چرا مدلها و الگوهای توسعه و پیشرفت غربی در کشورهای شرقی کارساز نیست. در پاسخ میتوان گفت که عدم توجه به فرهنگ و ارزشها در این الگوها، شاید مهمترین عامل باشد. کشور ما با تکیه بر دو محور اسلام و ایران میتواند در ترسیم برنامهی توسعه و پیشرفت موفق باشد. در این پژوهش به بررسی ویژگیهای سرمایهی اجتماعی اسلامی و سرمایهی اجتماعی ایرانی پرداخته میشود.
رشد و توسعهی اقتصادی چیست؟
رشد اقتصادی:
رشد اقتصادی به افزایش مستمر در مقدار کالاها و خدماتی که طی دورهای در اقتصاد صورت میگیرد، اطلاق میشود. از لحاظ تاریخی، رشد در مقدار مطلق کالاها و خدمات معمولاً با افزایش در میانگین رفاه مادی و با مقدار تولید برای هر نفر و همچنین با رشد جمعیت همراه بوده است. تعریف جدید رشد اقتصادی در برگیرندهی افزایش رفاه اقتصادی نیز میباشد. سیمون کوزنتز در این باره معتقد است:رشد اقتصادی مدرن نمایانگر یک رشد دائمی در عرضهی کالاها و خدمات و رشد جمعیت همراه با افزایش در حجم کالاها و خدمات سرانه است.
توسعهی اقتصادی:
دو نوع برداشت از توسعه مطرح است: برداشت آرمانی و عینی. برداشت واقعی از توسعه، همان تصویری از نتایج عواملی است که موجب پیشرفت کشورها شده است؛ بنابراین در این برداشت، توسعه چیزی به جز آنچه در آن کشورها اتفاق افتاده نیست، و اما دیگری که برداشتی آرمانی است، ارزشها، بایدها و نبایدهایی در آن دخالت داشته و براساس آن تعریف میگردد و این ارزشها مبتنی بر شرایط و فرهنگ جامعه و با تأکید بر امکانات، محدودیتها، قوتها و ضعفهای کشورها میباشد.توسعه از دیدگاه «تودارو» مستلزم تغییرات اساسی، ساخت اجتماعی، طرز تلقی عامهی مردم، نهادهای ملی، تسریع در رشد اقتصادی، کاهش نابرابری و ریشهکن کردن فقر مطلق میباشد. «چنری» نیز توسعه را میل به زندگی بهتر میداند و «میردال» بر این باور است که توسعه جریانی است که طی آن درامد سرانهی ملی کشور در یک مدت طولانی بدون اینکه خط مطلق فقر افزایش یابد و توزیع درامد نابرابرتر شود، افزایش مییابد.
سرمایهی اجتماعی چیست؟
تعاریف مختلفی از سرمایهی اجتماعی به عمل آمده، اما تاکنون یک تعریف منسجم از سرمایهی اجتماعی ارائه نشده است. بنابراین جهت آشنایی با نظریات اندیشمندان سرمایهی اجتماعی و همچنین نظم و ترتیب توالی زمانی نظریات، ابتدا به تعاریف بنیانگذاران سرمایهی اجتماعی پرداخته میشود و در ادامه به برخی از تعاریف مهم و قابل تأمل نیز اشاره خواهد شد.«پاتنام» تمام ویژگیهای اجتماعی نهادها و سازمانها از قبیل: اعتماد، هنجارها و شبکههای اجتماعی را سرمایهی اجتماعی نامیده است. (putnam, 1993: 167)
«کولمن» تعریف دیگری از سرمایهی اجتماعی ارائه میدهد؛ بر اساس عقیدهی ایشان، سرمایهی اجتماعی قدرت و توانایی مردم برای برقراری ارتباط با یکدیگر است. (75 :1990 ,Coleman) ایشان در سالهای بعد در تعریف دیگری از سرمایهی اجتماعی بیان میکند که سرمایهی اجتماعی شاکلهی ساختاری روابط بین و میان فعالان اجتماعی است. (1993:12 ,Coleman )
تعاریف دیگری در این ارتباط ارائه شده است که به برخی از آنها اشاره میشود:
- سرمایهی اجتماعی روابط بین گروهها را توضیح میدهد.
- «فلورا و فلورا» (1995) وجدان جمعی را به عنوان سرمایهی اجتماعی میدانند و اعتماد متقابل را به عنوان معیار وجدان جمعی معرفی میکنند. (Flora and Flora, 1995)
- سرمایهی اجتماعی، توانایی و هنر افراد در انجام نقش خود در شبکههای اجتماعی یا ساختارهای اجتماعی است.
- سرمایهی اجتماعی یک جامعه عبارت است از: نهادها، روابط، عقاید و ارزشهایی که روابط بین مردم را مدیریت میکند و در توسعهی اقتصادی و اجتماعی نقش اساسی دارد.
- سرمایهی اجتماعی به مفاهیم ارزشمندی از قبیل شبکههای اجتماعی، روابط متقابل، اعتماد عمومی و تعهد، اطلاق میشود. سرمایهی اجتماعی موقعی انباشت میشود که مردم ارتباط متقابل در درون خانواده، محل کار، روابط همسایگی و ارتباطات مردم در انجمنهای محلی و عمومی پیدا میکنند. Basterllaer, Groodma, 2003)
- «کاواچی» و همکارانشان عقیده دارند. سرمایهی اجتماعی میزان همگونى توزیع سلامت در نواحی جغرافیای یک منطقه است. (Kawachi and Kennedy, 1997; KaWachi: 44 et.al, 1997a)
- بحث ویژگی سلامتی سرمایهی اجتماعی ریشههای تاریخی نیز دارد. «امیل دورکیم» در مطالعات خود نشان داده است که همگرای جوامع با نرخ خودکشی در جامعه رابطهی معکوس دارد. (Durkheim, 1951)
- «وینتر» (2002 ,Winter) عنوان میکند که یک توافق معقول در تعریف مفهوم سرمایهی اجتماعی وجود دارد. او یک تعریف کاربردی از سرمایهی اجتماعی ارائه میدهد. از نظر وی سرمایهی اجتماعی منافع دوجانبهی روابط اجتماعی است که به وسیلهی هنجارها، اعتماد و تعامل متقابلی ایجاد میشود.
- «فوکویاما» میگوید که سرمایهی اجتماعی را به سادگی میتوان به عنوان وجود مجموعهی معینی از هنجارها یا ارزشهای غیررسمی تعریف کرد که اعضای گروهی که میان آنها همکاری و تعاون مجاز است، در آن سهیم هستند. مشارکت در ارزشها ممکن است ارزشهای منفی باشد. این نکته را به کمک یک مثال ساده توضیح میدهد؛ جنوب ایتالیا منطقهای از جهان است که تقریباً به طور همگانی به عنوان منطقهی بی بهره از سرمایهی اجتماعی عمومیت یافته است. این بدان معنا نیست که در آنها هنجارهای اجتماعی قوی و استواری وجود ندارد، بلکه شبکههای قوی منفی اجتماعی در آنها مشاهده میشود که به آنها سرمایههای اجتماعی منفی اطلاق میشود. کارتلیها و تراستهای اقتصادی که در جهت کاهش اضافه رفاه مصرف کننده و اجتماع عمل میکنند، از جمله سرمایههای اجتماعی منفی محسوب میشوند. برعکس هنجارهایی که تولید سرمایههای اجتماعی (2) میکنند، اساساً باید شامل ویژگیهایی از قبیل: صداقت، ادای تعهدات و ارتباطات دوجانبه باشد. واضح است که هنجارهایی که سرمایهی اجتماعی تولید میکنند، تقسیمپذیرند؛ یعنی میتوانند تنها میان گروههای محدودی از مردم، از همان اجتماع مشترک در میان دیگران باشند. در حالی که سرمایهی اجتماعی در همهی جوامع وجود دارد اما میتواند به طرق مختلف توزیع گردد.
تعاریف یادشده تنها بخشی از تعاریف عنوان شده در ادبیات سرمایهی اجتماعی است. این مسئله نشان میدهد که شاخصهی غیرقابل مشاهده بودن سرمایهی اجتماعی باعث شده است که هر محققی با برداشت نسبی که از سرمایهی اجتماعی دارد، اقدام به تعریف این پدیدهی جدید نماید. اما این امر به این مفهوم نیست که تعاریف مذکور در مقابل هم هستند و نکات مشترکی بین آنها وجود ندارد، بلکه با اندکی توجه میتوان پی برد که همهی تعاریف به یک نکته اشاره میکنند و بر اساس همین نکتهی مشترک میتوان یک تعریف جامع از سرمایهی اجتماعی عنوان نمود: «سرمایهی اجتماعی، توان نهفته در روابط بین و میان افراد یک جامعه است که باعث انجام کارایی امورات آن جامعه میشود».
با نهادینه شدن مفهوم سرمایهی اجتماعی در علم اقتصاد، مطالعه در حوزهی سرمایهی اجتماعی در علم اقتصاد نیز گسترش یافت که به طور اجمالی به بخشهایی از آن اشاره میشود. سابقهی تحقیق در خصوص رابطهی رشد اقتصادی و سرمایهی اجتماعی به سالهای اخیر برمیگردد. اولین مطالعهی نظری توسط «روتلدگ» و «وان آسمبرگ» (Routledge and Von Amsberg 2002) صورت گرفت. ایشان با استفاده از تابع درامد در طول عمر و با استفاده از اصل بیشینه (ماکزیمم) به تفسیر رابطهی نظری بین سرمایهی اجتماعی و رشد اقتصادی میپردازند. «گاسیو» و همکاران (2001 ,Gusio, and et al) سرمایهی اجتماعی ایتالیا را با استفاده از شاخصهای مختلف برآورد کردند و نشان دادهاند که رابطه بین سرمایهی اجتماعی و رشد اقتصادی برای ایتالیا مثبت میباشد؛ به همین روش «هانگ» و همکاران (2001 ,Hong, and et.al) این رابطه را برای ایالات متحده بررسی و به نتایج مشابه گاسیو رسیدند.
«کولمن» در آخرین مطالعهی خود به بررسی رابطهی سرمایهی اجتماعی، سرمایهی انسانی و رشد اقتصادی پرداخته است و عنوان میکند یک رابطهی تنگاتنگ بین سرمایهی انسانی و سرمایهی اجتماعی در اثرگذاری بر روی رشد اقتصادی وجود دارد. وی اشاره دارد جوامعی که مردم آن از تحصیلات بالاتری (سرمایهی انسانی بالاتر) برخوردار هستند، از سرمایهی اجتماعی نیز برخوردار بوده است و به تبع آن تأثیر چنین سرمایهی اجتماعی اجتناب ناپذیر است. این مطلب را گیورگی (2002 ,Gurgi) بررسی و به نتایج مشابه میرسد.
اقتصاددانان علاقهی وافری به اهمیت فرهنگ در توسعهی اقتصادی از خود نشان میدهند. از اواسط دههی 1980 یک رقابت مطالعاتی در خصوص شناسایی عوامل ایجاد کنندهی رشد به وجود آمده است. در نظریههای جدید رشد، علاوه بر عوامل قدیمی رشد همچون نیروی کار و سرمایه به سرمایهی انسانی و تفاوتهای جغرافیایی بین کشورها نیز اشاره میشود. در این میان «تمپل» (3) عنوان میکند که میتوان برخی از مهمترین تفکرات اقتصاد رشد را در حوزهی علوم سیاسی و اجتماعی، جستوجو کرد.
در این راستا اقتصاددانان، سرمایهی اجتماعی را به عنوان یک عامل مهم در عملکرد کلان اقتصادی بیان میکنند. اگرچه این شیوه قابل انتقاد است (67 :2001 ,Fine) با این حال، یکی از مفاهیمی که در دههی گذشته به صورت قابل توجهی مورد استقبال قرار گرفت، موضوع سرمایهی اجتماعی بود. با وجود اینکه سرمایهی اجتماعی برای علوم اجتماعی یک مفهوم جدید به شمار نمیرود. اما پاتنام (1993) و اثر دموکراسی کارایی (4) او بود که مفهوم سرمایهی اجتماعی را در نظریههای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی نهادینه کرد.
در طول پانزده سال گذشته، سرمایهی اجتماعی به نحو مطلوبی در علوم اجتماعی مطرح شده است. حجم عظیمی از مطالعات، به تبیین و تعریف سرمایهی اجتماعی و همچنین مطالعات تجربی اختصاص یافته است. این امر در نمودار شمارهی (1) که روند مطالعات را در خصوص سرمایهی اجتماعی نشان میدهد، پیداست. نمودار اخیر نشان میدهد که روند مطالعات در
زمینهی سرمایهی اجتماعی در چند سال اخیر بسیار فزاینده بوده است.
نمودار 1: روند مطالعاتی در خصوص سرمایهی اجتماعی در سالهای (1995 - 2000)
سرمایهی اجتماعی اسلامی
دین میتواند نقش مهمی در ایجاد سرمایهی اجتماعی بازی کند. بسیاری از مذاهب با ترویج ارزشهایی نظیر مشارکت، صداقت، اعتماد و ایثار موجب میشوند سرمایهی اجتماعی بالایی را بین پیروان خود ایجاد کنند؛ هرچند که ادیان و مذاهبی میتوانند در این زمینه موفق باشند که علاوه بر اعتماد داخلی، زمینهی برقراری روابط مفید و مؤثر را نیز با گروهها و مذاهب دیگر فراهم سازند. در حالت عکس نیز فرقهگرایی میتواند موجب بحرانهای اجتماعی و خشونت گردد. اما به هرحال، ادیان در گذشته، حال و آینده نقشی جدی در سرمایهی اجتماعی داشته و خواهند داشت. (فوکویاما، 1999: 89)یکی از مهمترین پایههای سرمایهی اجتماعی دین است و جوامع دیندار نسبت به جوامع بی دین از سرمایهی اجتماعی بالاتری برخوردار هستند. دین و اعتقادات دینی در سرمایهی
اجتماعی میتوانند نقش مهمتری ایفا کنند. این امر در دین اسلام بیشتر به چشم میخورد. اگر به آموزههای دین اسلام توجه کنیم، متوجه میشویم که بسیاری از عبادات جمعی است و حتی توصیه شده است که عبادات فردی نیز به جمع برگزار شود. اگر عباداتی جمعی برگزار گردد، ثوابی مضاعف دارد. به طور کلی این عبادات به شرح زیر است:
خمس و زکات
در جامعهی اسلامی، ابزارهایی مالی وجود دارد که این ابزارها هم برای چرخهی مالی جامعه و هم برای کاهش فاصلهی طبقاتی مؤثر است. کاهش فاصلهی طبقاتی باعث میشود افراد در جامعه به هم نزدیک شوند و همدلی و روحیهی جمعی و سرمایهی اجتماعی بیشتر شود.حج
اوج سرمایهی اجتماعی اسلام در حج بروز و ظهور پیدا میکند. در واقع در ایام ذی الحجه، امت اسلام در کنار هم، نهایت وحدت اسلامی و همچنین یک سرمایهی اجتماعی بینالمللی را به نمایش میگذارند.نماز جماعت، نماز جمعه
گرچه فریضهی نماز به صورت فردی میتواند انجام گیرد، اما به جماعت برگزار شدن آن به ویژه نماز جماعت و جمعه بسیار توصیه شده و برای آن ثواب چندین برابر در نظر گرفته شده است. این امر نشان میدهد که اسلام برای روابط جمعی ارزش زیادی قائل است.ایثار و جهاد
جهاد نیز یکی از مظاهر سرمایهی اجتماعی است. در اسلام بارها اشاره شده است که در مقابل دشمن باید جهاد کرد و هرجا بلاد اسلامی مسلمانان در خطر باشند، بر سایر مسلمانان واجب است که کمکهای مادی نمایند و در صورت لزوم در یک خط با تهدید خارجی به جهاد و مبارزه بپردازند.این موارد نشان میدهد که اسلام یک دین جمعی است، لذا تقویت کنندهی روحیهی جمعی و سرمایهی اجتماعی است. گذشته از این عبادات، مفاهیمی همچون: ایثار، فداکاری، نیکی به والدین، خویشاوندان، یتیمان، درماندگان، مساکین، صلهیرحم و... در اسلام به وفور دیده میشود که نشان از توجه به سرمایهی اجتماعی است.
سرمایهی اجتماعی ایرانی
یکی دیگر از پایههای سرمایهی اجتماعی در ایران، فرهنگ و تاریخ ایران است که تکیه بر آن میتواند بستری مناسب برای فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی به وجود آورد. ایران یکی از قدیمیترین و کاملترین تمدنهای تاریخ است. به هر حال عوامل زیر در تقویت روحیهی جمعی مؤثر است:- وجود تمدن کهن و پر افتخار؛
- وجود اعیاد باستانی؛
- وجود قهرمانان اساطیری و باستانی؛
- وجود سنتهای ارزشی و اخلاقی در تمدن ایران.
اما در مقابل این نقاط قوت، آسیبهایی وجود دارد که سرمایهی اجتماعی ایرانی را تهدید میکند. این عوامل به شرح زیر است: پایدارتر است.
- شکاف مذهبی و دینی؛
- شکاف قومیتی؛
- شکاف جغرافیایی؛
- شکاف طبقاتی.
این موارد نشان میدهد که ایران یک کشور نوپا و بی ریشهای نیست و دارای تاریخی افتخارآمیز است که باعث غرور ملی و تقویت جمعی میشود. هر کدام از آنها در تقویت روحیه و سرمایهی اجتماعی مؤثر است.
سرمایهی اجتماعی - اسلامی و ایرانی و توسعهی اقتصادی
هستهی اصلی توسعهی اقتصادی، رشد اقتصادی است و رشد اقتصادی به وسیلهی تولید و افزایش آن صورت میگیرد؛ بنابراین سرمایههای مختلف اعم از فیزیکی، انسانی و در نهایت سرمایهی اجتماعی بر رشد اقتصادی و توسعه تأثیرگذار است. به نظر میرسد سرمایهی اجتماعی اسلامی و ایرانی تأثیر بیشتری بر توسعهی اقتصادی دارد. دلایل زیر این مدعا را اثبات میکند:1. یکی از ایراداتی که به الگوهای توسعهی اقتصادی در کشورهای جهان سوم گرفته میشود این است که این الگوها برای کشورهای غربی نوشته شده و در خصوص کشورهای جهان سوم به ویژه کشورهای اسلامی سازگاری ندارد. اگر الگوی توسعهی ما مبتنی بر سرمایهی اجتماعی اسلامی و ایرانی باشد، در واقع این سازگاری در درون الگو رخ میدهد و این تضاد رفع میشود. در نتیجه سرمایهی اجتماعی مبتنی بر اسلام و ایران، در کشور ما سازگارتر، مؤثرتر و پایدارتر است.
2. سرمایهی اجتماعی اسلامی نه تنها به عوامل ظاهری، بلکه به عامل معنوی نیز تأکید دارد.
به عبارت دیگر، سرمایهی اجتماعی اسلامی عمیقتر از سرمایهی اجتماعی غیراسلامی است. بنابراین در برنامهریزیهای اقتصادی میتواند به عنوان عامل پایدار عمل کند. در نتیجه توسعهی ناشی از اسلام دارای بستری آمادهتر برای توسعه است.
3. سرمایهی اجتماعی نه تنها در درون تابع تولید مؤثر است، بلکه به عنوان عامل غیرتولیدی در توسعه، اثرگذار است. همانطور که میدانیم، عامل توزیع عادلانهی درامد در امر توسعه کمک بسزایی دارد. در اسلام بر عدالت تأکید بسیار زیادی شده است. بنابراین سرمایهی اجتماعی اسلامی، هم از درون تابع تولید و هم از برون فرایند تولید به روند توسعه کمک میکند؛ لذا سرمایهی اجتماعی اسلامی قدرت و سرعت توسعه را افزایش میدهد.
4. در طول تاریخ، همیشه عامل سود، تنها انگیزه برای تولید و پیشرفت نبوده، بلکه مطرح شدن فرد، قوم و یا ملتی در عرصهی ملی و بین المللی نیز جزء انگیزههای بشری بوده است. چه بسیار جنگها انجام و خونها به خاطر همین حس برتریجویی ریخته شده است.
آلمان پس از شکست در جنگ جهانی دوم، با ساماندهی همین روحیه در حوزهی اقتصاد، توانایی کشور و ملت خود را دوباره به رخ دنیا کشید. ایران در طول تاریخ کشور و ملتی
سرافراز و عزتمند بوده است و بارها این امر را ثابت کرده است. ایرانیان همانگونه که در راه مذهبشان جانفشانی میکنند، در راه کشورشان نیز دلاوریها نشان میدهند. اوج این شاخص در مصرعی از شاعر بزرگ ایران موج میزند: «چو ایران نباشد، تن من مباد».
از نکات دیگری که در ایران اهمیت فراوانی دارد، این است که سرمایهی اجتماعی متشکل از سرمایهی اجتماعی قومی نظیر سرمایهی اجتماعی فارسی، کردی، لری، عربی و ترکی است که جنس هر کدام از آنها با هم تفاوتهایی دارد. در سرمایهی اجتماعی ایرانی باید سعی شود بین آنها جاذبه زیاد و دافعه کم شود، تا شاهد یک سرمایهی اجتماعی یکدست و منسجم باشیم.
بنابراین سرمایهی اجتماعی - اسلامی و ایرانی در الگوهای توسعهی کشور ما میتواند عنصر کلیدی و تعیین کننده به شمار آید.
نتیجهگیری
ایران نه تنها از نظر اقلیمی توان بالایی دارد و به عبارت بهتر، چهار فصل را دارا میباشد که در کمتر کشوری دیده میشود، همچنین از توانمندیهای تاریخی، فرهنگی و دینی نیز برخوردار بوده که میتواند باعث تحولات و پیشرفت شگرفی شود. در این تحقیق ضمن معرفی سرمایهی اجتماعی اسلامی، شاخصهای سرمایهی اجتماعی اسلامی و ایرانی بررسی شد. آموزههایی مانند: خمس، زکات، جهاد، حج، ایثار، نماز جمعه و جماعت و... از شاخصهایی است که در اسلام به عنوان سرمایههای اجتماعی از آنها یاد شده است. در مقابل اسطورههای تاریخی، تمدن غنی ایرانی، روحیهی وطنخواهی، زبان و فرهنگ فارسی از عواملی هستند که در تقویت روحیهی اجتماعی ایران بسیار مؤثر است. البته در کنار این عوامل، شکافهای قومی، مذهبی، طبقاتی و حتی اختلاف زبان و گویشها به عنوان خطراتی هستند که سرمایهی اجتماعی در ایران را تهدید میکند.یکی از ایراداتی که به الگوهای توسعهی اقتصادی در کشورهای جهان سوم گرفته میشود، این است که این الگوها برای کشورهای غربی نوشته شده و در مورد کشورهای جهان سوم به ویژه کشورهای اسلامی سازگاری ندارد. اگر الگوی توسعهی ما مبتنی بر سرمایهی اجتماعی اسلامی و ایرانی باشد، در واقع این سازگاری در درون الگو رخ میدهد و این تضاد رفع میشود. در نتیجه سرمایهی اجتماعی مبتنی بر اسلام و ایران، در کشور ما سازگارتر، مؤثرتر و پایدارتر است. سرمایهی اجتماعی اسلامی نه تنها به عوامل ظاهری، بلکه به عامل معنوی نیز تأکید دارد. به عبارت دیگر سرمایهی اجتماعی اسلامی عمیقتر از سرمایه اجتماعی غیراسلامی است. در نتیجه توسعهی ناشی از اسلام دارای بستری آمادهتر برای توسعه است. این سرمایه هم از درون و هم از برون فرایند تولید به روند توسعه کمک میکند؛ لذا سرمایهی اجتماعی اسلامی قدرت و سرعت توسعه را افزایش میدهد. بنابراین سرمایهی اجتماعی اسلامی و ایرانی در الگوهای توسعهی کشور ما میتواند عنصر کلیدی و تعیین کننده به شمار آید.
پینوشتها:
1. عضو هیئت علمی دانشگاه سمنان.
2. هرجا از عبارت سرمایهی اجتماعی استفاده میشود، منظور سرمایهی اجتماعی مثبت است.
3. Temple (1991)
4. Democracy Making
$ کتابنامه
1. ــــ. گزارش توسعهی انسانی، برنامهی سازمان ملل متحد، ترجمهی قدرت الله معمار زاده. تهران. مرکز مدارک اقتصادی - اجتماعی و انتشارات.
2. امینی اردکانی، محمدجواد. (1370). نقش آموزش و پرورش در رشد و توسعهی کشاورزی. پایان نامهی کارشناسی ارشد دانشکدهی علوم اداری و اقتصاد دانشگاه تهران.
3. تودارو، مایکل. (1378). توسعهی اقتصادی در جهان سوم. ترجمهی غلامعلی فرجادی. تهران. مؤسسهی عالی پژوهش در برنامهریزی و توسعه.
4. روزبهان، محمود. (1371). مبانی توسعهی اقتصادی. تهران. انتشارات تابان.
5. ساخاروپولوس، جرج. (1373). آموزش برای توسعه، تحلیلی از گزینشهای سرمایهگذاری، ترجمهی پریدخت وحیدی و دیگران. سازمان مدیریت و برنامهریزی. تهران. مرکز مدارک اقتصادی - اجتماعی و انتشارات.
6. سازمان مدیریت و برنامهریزی، (1378). گزارش توسعهی انسانی ملی ایران. تهران. مرکز مدارک اقتصادی - اجتماعی و انتشارات.
7. سعادت، رحمان. (1379). بررسی وضعیت سرمایهی انسانی در ایران. پایان نامهی کارشناسی ارشد. دانشگاه تهران.
ارشد. دانشگاه تهران.
8. شولتز، تئودور. (1370). سرمایهگذاری در نیروی انسانی و توسعهی اقتصادی. ترجمهی محمود متوسلی. تهران. مؤسسهی تحقیقات پولی و بانکی.
9. طبرسا و همکاران. (1380). سنجش نگرش ایرانیان. تهران. معاونت طرح و برنامه وزارت ارشاد اسلامی.
10. عمادزاده، مصطفی. (1371). مباحثی از اقتصاد آموزش و پرورش. اصفهان. انتشارات جهاد دانشگاهی.
11. فوکویاما، فرانسیس. (1379). پایان نظم (سرمایهی اجتماعی و حفظ آن). ترجمهی غلامعباس توسلی. تهران. انتشارات جامعهی ایرانیان. چاپ اول.
12. گجراتی، دمودار. (1371). مبانی اقتصادسنجی. ترجمهی حمید ابریشمی. ج 1 و 2. مؤسسهی انتشارات و چاپ دانشگاه تهران.
13. متوسلی، محمود. (1375). سرمایهگذاری در نیروی انسانی و توسعهی اقتصادی، تهران انتشارات سمت.
14. محمود، متوسلی و علی بی نیاز. (1381). «رویکردی به ارزیابی سرمایهی اجتماعی ایران». مجلهی برنامه و بودجه. شمارهی 75.
15. مرکز آمار وزارت ارشاد اسلامی. آمار نامههای سالهای مختلف. تهران. وزارت ارشاد اسلامی.
16. مرکز آمار وزارت کشور، آمار نامههای سالهای مختلف. تهران. وزارت کشور.
17. موسوی بازرگانی، جلال الدین. (فروردین 1382). «سرمایهی اجتماعی و کارآفرینی». مجلهی آفتاب. شمارهی 24.
18. مؤسسهی مطالعات و پژوهشهای بازرگانی. (1382) شاخصهای توسعهی سال 1380. تهران.
جمعی از نویسندگان مقاله در نخستین همایش؛ (1392)، مجموعه مقالات نخستین همایش ملی الگوی اسلامی - ایرانی پیشرفت (جلد چهارم-کمیسیون تخصصی راهبردها)، تهران: سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، چاپ اول.