1) 30بهمن ماه سال1369هجري شمسي: حجة الاسلام مصطفي زماني نويسنده، محقق و ازمدرسان حوزه علميه قم در58 سالگي بدرود حيات گفت. مرحوم زماني درسال 1353هجري قمري درنجف آباد اصفهان درخانوادهاي متديّن و اهل فضل و تقوي بدنيا آمد. وي درپايان تحصيلات مقدماتي به قم رفت و به آموزش علوم ديني و زبان عربي پرداخت. زماني مدت هشت سال ازدروس فقه و اصول حضرت امام
1) 30بهمن ماه سال1369هجري شمسي: حجة الاسلام مصطفي زماني نويسنده، محقق و ازمدرسان حوزه علميه قم در58 سالگي بدرود حيات گفت. مرحوم زماني درسال 1353هجري قمري درنجف آباد اصفهان درخانوادهاي متديّن و اهل فضل و تقوي بدنيا آمد. وي درپايان تحصيلات مقدماتي به قم رفت و به آموزش علوم ديني و زبان عربي پرداخت. زماني مدت هشت سال ازدروس فقه و اصول حضرت امام(ره) بهرهمند شد و پس ازآشنايي با شهيد دكترمفتح نخستين اثرش را با نام ابراهيم بت شكن يا قهرمان توحيد منتشركرد. مرحوم زماني روحيه ظلم ستيزي داشت؛ ازاين رو چندين بارعوامل رژيم پهلوي وي را دستگيرو زنداني كردند. مرحوم زماني درهريك ازآثارش به نشرحقايق اسلامي و طرح انديشههاي مذهبي دربرخورد با مسائل اجتماعي و اخلاقي ميپردازد. گفتني است كه كتاب« اَلشّيعَةُ وَالحاكِمون » تأليف محمد جواد مغنيه را تحت عنوان «شيعه و زمامداران خودسر» به فارسي ترجمه كرده است.
2) رحلت فقيه بزرگ و عالم مجاهد آيتاللَّه "ميرسيدعلي آيت نجف آبادي" (1321ش) : عالم مجاهد آيتاللَّه ميرسيد علي آيت نجفآبادي در سال 1247ش (1287ق) در نجف آباد اصفهان به دنيا آمد. ايشان بعد از سن بيست سالگي در اثر حادثهاي، به علم و دانش علاقهمند شد و وارد حوزه علميه اصفهان گرديد. وي در اصفهان از محضر استاداني همچون: سيد محمد فشاركي، سيد ابوالحسن جلوه و سيد مهدي نحوي استفاده برد و پس از آن رهسپار نجف اشرف گرديد. آيت اللَّه نجف آبادي در نجف از محضر استادان بزرگي همچون: سيد اسماعيل صدر، ميرزا محمد تقي شيرازي، حاج آقا رضا همداني، آخوند ملا محمد كاظم خراساني و سيد محمد كاظم يزدي كسب فيض كرد و در مدت كوتاهي با طي مراحل رشد، در فقه، اصول، فلسفه و عرفان و اخلاق به مقام تبحّر و استادي رسيد. وي از آن پس عازم اصفهان گرديد و حلقه درس خود را تشكيل داد. آيتاللَّه نجفآبادي يكي از مشهورترين استادان حوزه اصفهان در دوره سركوب اين پايگاه ديني توسط رضاخان بوده است. ايشان به فريضه امر به معروف و نهي از منكر اهميت خاصي ميداد و با حاكمان مستبد محلي و خوانين زورگو مبارزه ميكرد. همچنين در مقطعي كه ايران توسط بيگانگان اشغال شد، آيت اللَّه نجف آبادي با خودكامگي روسها مجاهده و مبارزه زيادي كرد؛ در نتيجه خانهاش توسط اوباشِ تحريك شده و مزدوران و مأمورانشان غارت شد و خودش نيز در كنسولگري شوروي در اصفهان زنداني گرديد. در آن ايام كه در اثر حضور متفقين در ايران، قحطي و گراني بيداد ميكرد، ايشان و عالم ديگر اصفهان، ميرسيد حسن چهارسوقي، ابتكاري به خرج داده و مشتركاً طي اعلاميهاي از مردم مسلمان و بازاريان متمكن خواستند در نقاط مختلف شهر، انجمنهاي خيريه تشكيل داده و از بينوايان، بيكاران و گرسنگان، حمايتِ برنامهريزي شده كنند. اين برنامه در بين مردم بسيار مؤثر واقع شد؛ به گونهاي كه اغلب انجمنهاي خيريه فعلي اصفهان نيز از بقاياي همان انجمنها هستند. در كنار فعاليتهاي سياسي و اجتماعي، حلقه درس آيت اللَّه نجفآبادي، محفل فضلا و فرهيختگان بود و شاگردان نامداري در آن پرورش يافتند كه حضرات آيات ابوالقاسم رفيعي مهرآبادي، شيخ احمد فياض، حيدرعلي صلواتي، سيد روحاللَّه خاتمي، سيد علي علامه فاني و سيد مرتضي پسنديده از آن جملهاند. ايشان مسائل فقه و اصول را به خوبي تجزيه و تحليل ميكرد و در كلام نيز تبحّر وافي داشت. آيت اللَّه ميرسيد علي آيت نجف آبادي سرانجام در 30 بهمن 1321 ش برابر سيزدهم صفر 1362 ق در 74 سالگي در اصفهان وفات يافت و پس از تشييعي باشكوه، در قبرستان تخت فولاد مدفون گشت. اين عالم مجاهد و فقيه سترگ، جدّ مادري شهيد دكتر حسن آيت، نماينده مجلس شوراي اسلامي در دوره اول و عضو حزب جمهوري اسلامي است كه در چهاردهم مرداد 1360 ش توسط منافقين كوردل به شهادت رسيد.
3) گشايش سفارت فلسطين در محل سابق سفارت اسراييل در تهران، پس از پيروزي انقلاب (1357ش)
4) درگذشت خطيب شهير، حجتالاسلام و المسلمين "حسن كافي" (1379ش): حجتالاسلام و المسلمين حاج شيخ حسن كافي خراساني، در سال 1307ش (1347ق) به دنيا آمد. وي پس از طي دوران كودكي، ادبيات و سطوح عاليه را از محضر استادان مشهد همچون: شيخ هاشم قزويني و محمدتقي اديب نيشابوري آموخت. ايشان پس از چندي، رهسپار حوزه علميه نجف اشرف شد و دروس عالي فقه و اصول را از عالمان آن ديار فرا گرفت. حجتالاسلام كافي سپس به مشهد بازگشت و به تبليغ دين پرداخت. وي در جريان ملي شدن صنعت نفت و مبارزات ضد استعماري مردم ايران، به نمايندگي از آيتاللَّه سيد ابوالقاسم كاشاني، به افشاي حقايق و روشنگري مردم اشتغال داشت. او در سالهاي 1340ش به بعد، در مشهد بر سخنرانيهاي روشنگرانه خود افزود و چون به دليل فشار ساواك، امكان حضور در مشهد را نداشت به تهران مهاجرت كرد و به كار تاليف و تبليغ و امامت جماعت يكي از مساجد شهر پرداخت. حجتالاسلام كافي در تهران، به حمايت همه جانبه از حركت امام خميني(ره) و مبارزه عليه رژيم ستمشاهي پرداخت و با سخنرانيهاي مؤثر خويش، نقش ارزشمندي در به ثمر رسيدن انقلاب اسلامي ايفا نمود. وي در اين راستا، چندين بار دستگير شد و به زندان رفت و شكنجههاي ساواك را در راه آرمان اسلامي خويش تحمل نمود. ايشان پس از پيروزي انقلاب اسلامي، به دليل پشتيباني دائمي از نظام اسلامي، مورد كينه منافقين كوردل قرار گرفت و توسط آنان ترور شد كه از اين سوءقصد جان سالم به در برد و مجروح گرديد. از اين خطيب مبارز آثاري نيز بر جاي مانده كه تعاليمامام حسن(ع) مجتبي، تعاليم امام هفتم در دعا و حديث، امام رضا(ع) اسوه صراط مستقيم و تعاليم پيامبر اكرم حضرت محمد(ص) از آن جملهاند. آن عالم خدمتگزار سرانجام در سيام بهمن 1379ش برابر با بسيت و چهارم ذيقعده 1421ق در هفتاد و دو سالگي درگذشت و به لقاي معبود رسيد.
5) سقوط هواپيماي نظامي ايران در حوالي كرمان و شهادت 276 نفر از نيروهاي سپاه پاسداران (1381ش)
6) 22صفرسال1230هجري قمري: سيّد موسي طالقاني عالم با فضيلت و اديب معروف درخانواده اي اهل علم بدنيا آمد. نسَب وي با 30واسطه به امام زين العابدين(ع) مي رسد. طالقاني در10سالگي قرائت و كتابت را آموخت؛ سپس مقدمات علوم صرف و نحو، منطق و بلاغت را نزد پدر و ديگراستادان فراگرفت و سرانجام با فراگيري فقه و اصول به درجه اجتهاد رسيد. ازسيد موسي طالقاني يك ديوان شعربجاي مانده است.
7) 30 بهمن 1365 تائيد كمك اطلاعاتي آمريكا به عراق توسط واينبرگر: تحويل يك اسكادران ميگ 25 شوروي به عراق.
8) درگذشت "ابن نُقطه" عالم و حديث شناس (629 ق): محمد بن عبدالغني بن ابي بكر معروف به ابن نقطه از كودكي به حديث علاقه داشت و براي استماع حديث سفرهاي بسيار كرد. وي بدين منظور به خراسان، شام و مصر عزيمت نمود و ضمن گردآوري حديث، شاگردان زيادي نيز تربيت كرد كه آنان از استاد خود، احاديث فراواني روايت كردهاند. از ميان شاگردان ابن نقطه ميتوان ابن عساكر را نام برد. الاستدراك كتاب معروف ابن نقطه ميباشد.
9) تولد ميرزا "محمدباقر خوانساري" فقيه و محدّث (1226 ق): ميرزا محمدباقر بن ميرزا زين العابدين خوانساري از علماي بزرگ قرن سيزده و چهارده هجري، در 1226 ق در خوانسار به دنيا آمد. وي فقيه اصولي، محدث رجالي، اديب و محقق برجسته بود و رياست علمي مذهبي در اصفهان را به عهده داشت. حوزهي درس او محل استفادهي افاضل بسياري از جمله شيخ الشريعهي اصفهاني، سيدابوتراب خوانساري و سيدمحمدكاظم يزدي و ديگران بوده است. احسنُ العطيه، حاشيهي شرح لمعه، قرةالعين، روضات الجنات في احوال العلماء و السادات و... از تاليفات اين عالم برجسته ميباشند.
10) 18فوريه سال1564ميلادي: ميكل آنژ نقاش، مجسمه ساز و شاعرقرن 16ميلادي درايتاليا درگذشت. ميكل آنژرا سردمدارهنررنسانس دراروپا ميدانند. درباره اوگفتهاند: او زيبايي شناسي هنري را به كاملترين حدّ هنري ارتقا داد. ازشاهكارهاي ميكل آنژ مجسمههاي «داوود» و «حضرت موسي(ع)» را ميتوان نام برد.
11) تولد "گاليلو گاليله" دانشمند و ستاره شناس بزرگ ايتاليايي (1564م) :گاليلو گاليله، ستارهشناس و رياضيدان مشهور ايتاليايى در 18 فوريه 1564م در شهر پيزا در ايتاليا به دنيا آمد. وي تا 19 سالگي، تمام مطالعات خود را در ادبيات متمركز كرده بود، اما از آن پس به رياضيات علاقهمند گرديد و در 25 سالگي به تدريس رياضيات دردانشگاه پرداخت. گاليله پس از چندي موفق به ساخت تلسكوپي گرديد كه به وسيله آن ميتوانست كوهها و درههاي ماه را ببيند و ادعاي ارسطو مبني بر صاف و صيقلي بودن ماه را باطل كند. او همچنين چهار قمر مشتري را مشاهده كرد و لكههاي خورشيد را به چشم ديد. گاليله در سال 1610م، كليه عقايد نجومي خود را در كتابي تحت عنوان پيك آسمان منتشر ساخت كه تحسين دانشمندان را برانگيخت. وي در اين كتاب، برخلاف نظريه غالب كه بر اساس آنْ زمينْ مركز عالم است و همه اجرام آسماني به دور زمين ميچرخند، عنوان كرد كه زمين به همراه ديگر كرات به دور خورشيد ميگردند. انتشار اين عقايد خشم كليسا را برانگيخت. گاليله نميتوانست مخالفين خود را به وسيله تجربه و مشاهده محكوم كند؛ زيرا هيچ گونه استدلال و نوآوري علمي براي ايشان قابل قبول نبود. همچنين صاحبان كليسا جز براي، كتاب مقدس و ارسطو براي چيز ديگري، ارزشي قائل نبودند. آنان هرگز اجازه نميدادند كه يك فرد غير روحاني، كتاب مقدس را مطابق با ميل خود تعبير كند. از اين رو مقدمات محاكمه گاليله فراهم شد و طي دادگاهي در 22 ژوئن 1633م وادارش نمودند كه از عقايد خود برگردد. وي پس از اين محكوميت به مطالعه در علم مكانيك مشغول شد و در هفتاد سالگي موفق گرديد تا ديناميك را به وجود آورد. گاليلو گاليله در اواخر عمر نيروي بينايي خود را از دست داد تا اينكه در هشتم ژانويه 1642م در 78 سالگي درگذشت.
12) تولد " الكساندر ولتا" فيزيكدان برجسته ايتاليايي (1745م): الكساندر وُلتا، فيزيكدان برجسته ايتاليايى در هجدهم فوريه 1745م در ايتاليا به دنيا آمد. وي در ابتدا همانند كودكان عقب مانده مينمود اما پس از ادامه تحصيلات، به دبيري فيزيك در دبيرستان دست يافت. ولتا پس از مدتي به استادي فيزيك دانشگاه منصوب شد و مطالعات خود را افزايش داد. الكساندر ولتا تحقيقات بسياري در الكتريسيته انجام داد و موفق شد دستگاه اندازهگيري مقدار برق يا الكترومتر را كه وسيلهاي براي ذخيره كردن الكتريسته بود، بسازد. ولتا در سال 1800م روش الكتروليز يا عمل تجزيه مواد شيميايى با برق را كشف كرد كه از تجزيه دو عنصر سديم و پتاسيم و با كمك جريان الكتريسيته انجام گرفت. وي همچنين پيل الكتريكي را اختراع كرد كه اين پيل به نام او پيل ولتا نام گرفت. اختراع ولتا، نوآوري جالبي بود كه راه تازهاي را در پيشرفت علم گشود. با استفاده از اين پيل، آب به دو عنصر اكسيژن و هيدروژن تجزيه ميگرديد. با اين اختراع، آوازه شهرت ولتا نيز فراگير شد. پيل ولتا نيز در حقيقت بشر را در آستانه بهرهبرداري از نيروي برق قرار داد و او را به سوي جهاني نو رهنمون كرد. الكساندر ولتا سرانجام در 5 مارس 1827م در 82 سالگي درگذشت. شصت و شش سال پس از مرگ ولتا، در سال 1893م، كنگره دانشمندان الكتريسيته، واحد نيروي برق را به افتخار نام وي "وُلت" ناميدند.
14) درگذشت "رابرت پيري" دريانورد معروف امريكايي و كاشف قطب شمال (1920م): رابرت اروين پيري كاشف معروف امريكايى در سوم ماه مه 1856م در ايالت پنسيلوانياي امريكا به دنيا آمد. وي پس از پايان تحصيلات خود، با عنوان مهندسي، در نيروي دريايى ايالات متحده به كار اشتغال ورزيد. پيري چندي بعد شيفته كشف مناطق جغرافيايى گشت. او در سال 1886م نخستين سفر خود را به جزيره گرينْلَند در نزديكي قطب شمال آغاز كرد و به جاهايى رفت كه تا پيش از آن، كسي بدانجا گام ننهاده بود. رابرت پيري همچنين در سال 1891م به سوي مناطق قطب شمال رو نهاد ولي موفق به ورود به قطب نشد. او تحقيقات فراواني درباره گرينلند كرد و طي دوازده سال سفر، راه و رسم زندگي اسكيموها را فرا گرفت. پيري از سالها قبل درصدد بود تا بتواند قطب شمال را فتح كند و گامي براي شناخت اين سرزمين بردارد. پس از چند تلاش ناموفق، سرانجام در تاريخ ششم آوريل 1909م يكي از آمال ديرينه بشر كه رسيدن به قطب شمال بود جامه عمل پوشيد و رابرت پيري به اتفاق پنج نفر از همراهان خود پس از تحمل رنج و مشقت زياد به آن منطقه رسيدند. پيري در يكي از سفرها، همسر خود را همراه برده بود و او توانست ماجراي اين سفر را به نام گزارش قطب در كتابي منتشر كند. پيري در جريان سفر به قطب دچار سرمازدگي شد و پس از مداواي فوري، ده انگشت پاهايش را از دست داد؛ چرا كه سرما آنها را از بين برده بود. رابرت پيري همچنين در سال 1911م در مسابقه به سوي قطب جنوب، حريف خود رابرت اسكات را شكست داد و زودتر از وي به قطب جنوب دست يافت. وي در همان سال به واسطه تلاشهايش به درجه درياداري نيروي دريايي امريكا ارتقا يافت. رابرت پيري سرانجام در هجدهم فوريه 1920م پيش از آنكه نقشه ديگر خود را براي مسافرت مجدد به قطب شمال عملي كند در 64 سالگي جان سپرد.
15) تبعيد "عبدالكريم ريفي" مبارز مراكشي به جنوب افريقا(1926م): در طول سالهاي حضور استعمارگران فرانسوي و اسپانيايى در قاره افريقا، تعدادي از رهبران قبايل اين قاره در برابر اين متجاوزان قيام ميكردند و خواهان خروج استعمارگران از سرزمين خويش ميشدند. يكي از اين قهرمانان افريقايى، اميد عبدالكريم ريفي بود كه رهبري مبارزان مراكشي عليه نيروهاي استعماري فرانسه و اسپانيا را بر عهده داشت. عبدالكريم، قيام خود را همزمان با تسلط اسپانيا بر قسمتي از مراكش در سال 1912م آغاز كرد. عليرغم تقويت قواي استعمارگران اسپانيايى و قتل عام مردم بيگناه مراكش توسط آنها، نيروهاي عبدالكريم ريفي در سال 1921م، پيروزيهاي بزرگي به دست آوردند و حتي در بخشي از مراكش اعلام جمهوري نمودند. در اين حال، فرانسويها كه مناطقي ديگر از مراكش را تحت اشغال داشتند، از پيروزي استقلال طلبان اين كشور به وحشت افتادند و در اوايل سال 1924م، تهاجمي گسترده را عليه آنها آغاز كردند. ارتش فرانسه اگر چه در ابتدا شكست خورد اما با رسيدن قواي كمكي و انجام جنايتهاي بسيار، بر نيروهاي عبدالكريم ريفي پيروز شد و به اين ترتيب، فرانسه، به استعمار كشور مراكش ادامه داد. در اين زمان، عبدالكريم از ملل و دومل مسلمان تقاضاي ياري نمود ولي هيچ كمكي از آنان نرسيد تا اينكه قيام عبدالكريم ريفي پس از نزديك به پانزده سال شكست خورد و او تسليم فرانسويان شد. فرانسويان نيز در 18 فوريه 1926م او را به تبعيد فرستادند. وي در نهايت پس از گذشت بيش از 35 سال تبعيد، به كشور خود بازگشت و سرانجام در ششم فوريه 1963م در 81 سالگي درگذشت.
16) روز ملي و استقلال "گامبيا" از يوغ استعمار بريتانيا (1965م): سلطه استعمار انگليس بر گامبيا كه اولين مستعمره بريتانيا در قاره افريقا بود از سال 1588م آغاز شد و انگليس در حدود چهار قرن، منابع گامبيا را چپاول ميكرد. در سال 1963م، انگلستان كه در اثر صدمات ناشي از جنگ جهاني دوم از لحاظ سياسي و اقتصادي ضعيف شده بود و توان حفظ مستعمرات خود را نداشت، به گامبيا خود مختاري داد تا اين كه گامبيا در هجدهم فوريه 1965م به استقلال رسيد. كشور جمهوري گامبيا داراي 11/295 كيلومتر مربع مساحت، در همسايگي سِنِگال و در غرب قاره افريقا واقع است. پايتخت اين كشور يك ميليون و سيصد هزار نفري، بانجول ميباشد بريكاما و باكائو شهرهاي مهم آن به حساب ميآيد. و زبان رسمي آنان انگليسي است. پيشبيني ميشود كه جمعيت گامبيا تا سال 2025م بيش از 2 ميليون نفر شود. مليّت مردم گامبيا از قبايل مختلف افريقايى از جمله، فولاني و مالينكه از نژاد سياه هستند. اكثريت مردم گامبيا مسلمانند و مسيحيان در اقليت قرار دارند. درصدي از جمعيت كشور را پيروان آنيميسم يا روحگرايي تشكيل ميدهند. واحد پول گامبيا دالاسي نام دارد. نظام حكومتي گامبيا نيز در سال 1970م از فرمانداري كل به جمهوري چند حزبي با يك مجلسِ قانونگزاري تبديل شد.
17) مرگ "رابرت اُپنهايْمِر" فيزيكدان شهير امريكايي و سازنده بمب هستهاي (1967م): جوليوس رابرت اُپنهايْمِر دانشمند هستهاي امريكا در 22 آوريل 1904م در شهر نيويورك به دنيا آمد. وي در كودكي، كنجكاوي وسيع و استعداد يادگيري زيادي از خود نشان داد و در جواني با تهيه رسالهاي درمورد انوار مغناطيسي، استادانش را در اعجاب فرو برد. اوپنهايمر در دوازده سالگي وارد دانشگاه هاروارد امريكا شد و پس از مدت كوتاهي، در حالي كه در كليه دروس سرآمد ديگران بود فارغ التحصيل شد. او تحصيلات خود را تا مدارج بالاتر نيز ادامه داد و در 25 سالگي به مقام پروفسوري رسيد. اپنهايمر پس از چندي سرپرستي تحقيقات وزارت جنگ امريكا را در لسآنجلس برعهده گرفت و در سالهاي بعد، به مديريتِ مركز تحقيقاتي مهم ديگري دست يافت. اپنهايمر به تحقيق درنحوه شكافت هسته اتم در هنگام نزديك شدن به يك هسته اتم داراي بار مثبت پرداخت و جزئيات آن را تشريح كرد. نتايج اين تحقيقات سرانجام به ساخت بمب هستهاي توسط اپنهايمر انجاميد و اين در حالي بود كه جنگ جهاني دوم جريان داشت. با اين حال هرگز به خاطر انهدام بشريت، در تحقيقات مربوط به ساختن آن شركت نكرد. در اوت 1945م، وقتي به او خبر رسيد كه اولين بمب هستهاي امريكا، كه او در ساختن آن نقش و سهم اساسي داشته، وحشيانه در هيروشيما منفجر شده و هزاران نفر را به كام مرگ كشانده است، از فرط پريشاني بيمار شد. وي در اين زمان گفت: فيزيكدانان به منبعي دست يافتهاند كه مشحون از گناه و شر است و رهايى ازآن، غيرممكن مينمايد. از اين رو اپنهايمر پس از جنگ، در برابر كنگره امريكا اظهار داشت كه انرژي هستهاي بايد انقلابي در زمينه امور عمراني بشر فراهم سازد نه آن كه دنيا را ويران نمايد. وي پس از اين سخنان و نيز انجام فعاليتهاي ديگر در راستاي تبليغ صلح جويانه از انرژي هستهاي، از مؤسسه تحقيقات هستهاي امريكا استعفا كرد و راهي اروپا گرديد. رابرت اوپنهايمر سرانجام در 18 فوريه 1967م در 63 سالگي درگذشت.
نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.