مفهوم جامعه مجازی اولین بار در سال ۱۹۶۸ توسط دوتا دانشمند به نام های”لایدر” و”تیلور” مطرح شد طی ۱۰ سال بعد، جامعیت یافت و اصطلاحا” بعنوان معاشرت آنلاین مطرح شد. تعریف کلی که در زندگی روزمره از جامعه مجازی می شود، بر جامعه ای دلالت دارد که ارتباطات در آن چهره به چهره نیست و در واقع این تعریف در مقابل جامعه معمولی، که ارتباطات در ان رو در رو است، ارائه شده است. به بیان ساده تر جامعه مجازی جامعه ای است که ارتباطات در آن رو در رو نیست. از این نظر که واقعیت دارند. هرجا که شما وارد بحث های فن آوری اطلاعات و ارتباطات می شوید، باید این قید را لحاظ کنید که با یک امر واقع (fact) روبرو هستید. این جوامع با اینکه نام “مجازی” را با خود حمل می کنند اما واقعی هستند؛ زیرا واقعا بر اساس وجود و تعامل انسانی و کنش افرادی که وجود فیزیکی دارند، شکل گرفته است. پس تاکید می کنم که جامعه مجازی، جامعه ای است که واقعاً وجود دارد.
«جامعه مجازی» بدون شک از آن جمله عباراتی است که در ادبیات در ارتباط با ارتباطات کامپیوتری بیش از همه از آن استفاده شده است و شاید بتوان گفت در عین حال سوءاستفاده از آن نیز شده است.
این امر نباید باعث شگفتی باشد. مردم به طور روزافزون زندگی خود را در تماس با نظامهایی اشتراکی مییابند که به هیچ وجه مستلزم نزدیکی فیزیکی هم نیستند.
در زمانی که بسیاری از اشکال جامعه «واقعی»، گهگاه به وسیله همان نیروهای تکنولوژیکی-فرهنگی که فرهنگ اینترنت را ممکن میسازند، مورد تهاجم قرار میگیرند، فضایی باز برای چیزی مثل جامعه روی شبکههای کامپیوتر پدید آمده است.
هنگام پرداختن به ابزار مورد استفاده خود برای کاوش در فرهنگ اینترنت باید حتا در مورد کلماتی که به کار میبریم نگاهی انتقادی داشته باشیم. برای نمونه مفهوم «جامعه مجازی» را در نظر بگیرید. این عبارت تا اندازهای بیانگر پیشفرضهای ما در مورد دو مفهوم جامعه (ظاهرا «واقعی») و تکنولوژی (پیش از هر چیز کامپیوتری) است و بر اساس همین پیشفرضهاست که عبارت مذکور معنا مییابد. دیگر این که بهتر است «جامعه مجازی» را عنصری جدید در صحنهفرهنگ بدانیم.
«جامعه مجازی» بدون شک از آن جمله عباراتی است که در ادبیات در ارتباط با ارتباطات کامپیوتری بیش از همه از آن استفاده شده است و شاید بتوان گفت در عین حال سوءاستفاده از آن نیز شده است.
این امر نباید باعث شگفتی باشد. مردم به طور روزافزون زندگی خود را در تماس با نظامهایی اشتراکی مییابند که به هیچ وجه مستلزم نزدیکی فیزیکی هم نیستند.
در زمانی که بسیاری از اشکال جامعه «واقعی»، گهگاه به وسیله همان نیروهای تکنولوژیکی-فرهنگی که فرهنگ اینترنت را ممکن میسازند، مورد تهاجم قرار میگیرند، فضایی باز برای چیزی مثل جامعه روی شبکههای کامپیوتر پدید آمده است.
هنگام پرداختن به ابزار مورد استفاده خود برای کاوش در فرهنگ اینترنت باید حتا در مورد کلماتی که به کار میبریم نگاهی انتقادی داشته باشیم. برای نمونه مفهوم «جامعه مجازی» را در نظر بگیرید. این عبارت تا اندازهای بیانگر پیشفرضهای ما در مورد دو مفهوم جامعه (ظاهرا «واقعی») و تکنولوژی (پیش از هر چیز کامپیوتری) است و بر اساس همین پیشفرضهاست که عبارت مذکور معنا مییابد. دیگر این که بهتر است «جامعه مجازی» را عنصری جدید در صحنهفرهنگ بدانیم.
حال میپرسیم جامعه مجازی چیست؟
خیلی گذرا و سریع- یا «با سرعت نت»- میتوان گفت:
جامعه مجازی عبارت است از تجربه مشارکت در فضای ارتباطات
1- جامعه مجازی عبارت است از تجربه مشارکت در فضای ارتباطات با دیگرانی که دیده نمیشوند. جامعه مجازی مشارکت دیگران است در فهرستهای پست الکترونیکی، همچون فیوچرکالچر یا سایبرمایند، که در هر ساعت روز سیل صدها پیام را به سوی صندوق پست الکترونیکی من سرازیر میکنند. جامعه مجازی جمعیتی است که در واقعیت مجازی متنمحور گردهم میآید و دربارهنمایشگاههای هنری به بحث میپردازد. جامعه مجازی نتیجه عمل نیمهاختیاری و ارادی چک کردن آن دیگرانی است که در همه نوع تریبون آنلاین شرکت میکنند. جامعه مجازی مجموع تمام افرادی است که خود را چیزی شبیه شهروندان جایی میپندارند که ما با کلماتی چون «سایبراسپیس» یا «نت» به آن اشاره میکنیم. این افراد شریک در آن ترفند گروهیاند که آن چیزی را تولید میکند که ما دوست داریم «فرهنگ اینترنت» بنامیمش.
جامعه مجازی ساعتی است که دقیقه به دقیقه آن را حس میکنم
2- جامعه مجازی برای من کار روزی چند ساعت است که دقیقه به دقیقه آن را حس میکنم و از پیش از سپیدهدم تا پاسی از شب برای آن برنامه میریزم. وقتی شب از خواب بیدار میشوم، وقتی آب قهوه جوش میآید یا شیر آب حمام باز است، و بین جلسات نمونهخوانی و قرار ملاقات با دانشجویان به سراغ نت میروم. یا این که در حال انجام کاری دیگر به اینترنت وصل میمانم. روزی یکی دو بار، برای مدتی طولانیتر به اینترنت وصل میشوم تا ارتباط نزدیکتر و واقعیتری با دیگران برقرار کنم، اما درمییابم این مدت کافی نیست. دوستان و همکارانم هم به نیازی مشابه به ارتباط بیشتر و طولانیتر اشاره میکنند. جامعه مجازی همین کار و همین ارتباطات و همین نیاز و همین غوطهور شدن است. گاهی ارتباط همزمان است، و بیشتر اوقات غیرهمزمان و غالبا در تنهایی، نوعی لاس زدن متنی که فقط گاهی به قصد رویارویی مستقیم صداها یا بدنها انجام میشود. اما بالاخره در یک نیمهشب زنگ تلفن خانهتان به صدا درمیآید و صدایی ناآشنا اسم شما را به زبان میآورد، یا نامهای دریافت میکنید، یا این که یکهو میبینید بلیت هواپیما گرفتهاید تا یک هفتهای را در شهری دور سپری کنید و شبها را روی کاناپه خانه کسی بخوابید که یک سال با او رابطه متنی داشتهاید، اما هرگز «واقعا» آن طور که دوستانتان را میبینید او را ندیدهاید.
جامعه مجازی جامعه ای که نه آدمی هست و نه ارتباط واقعی
3- جامعه مجازی توهم جامعهای است که در آن نه آدمی واقعی هست و نه ارتباطی واقعی. جامعه مجازی اصطلاح مورد استفاده عشاق ایدهآلیست تکنولوژی است که درک نمیکنند امر موثق و معتبر را نمیتوان به واسطه ابزارهای تکنولوژیکی خلق کرد. جامعه مجازی نادیده گرفتن «ماهیت بشری» است که به نظر میرسد اساسا منحرف باشد.
جامعه مجازی ضرورتا با تکلنولوژی های پیشرفته نیست
4- جامعه مجازی ضرورتا با کامپیوتر یا تکنولوژیهای پیشرفته و پر زرقوبرق پیوند ندارد. جامعه مجازی نقاشان پستی هم وجود دارد- افرادی که سیستمهای پستی دنیا را مطابق با اهداف زیباشناسانه و ایدئولوژیکی خود به کار میگیرند.
جامعه مجازی شبیهسازی جامعه
5- جامعه مجازی شبیهسازی جامعه، ترجیحا با مقدار زیادی سنت و مقدار بسیار کمی آشفتگی است.
6- جامعه مجازی مردمی است که در سراسر دنیا دور تلویزیونهایشان گردهم میآیند تا مسابقات جام جهانی فوتبال را تماشا کنند.
7- جامعه مجازی باغ و بوستان درون ماشین است که در آن ارزشهای دموکراتیک میتوانند در نوعی رنسانس سایبر-جفرسونی رونق و شکوفایی داشته باشند. ما راندهشده به درون نوع جدیدی از برهوت و فراتر از مرزهای الکترونیکی بار دیگر یاد میگیریم به خود متکی باشیم و در عین حال به یکدیگر احترام بگذاریم. ما توسعه را با نزدیکی سازگار خواهیم کرد و ارزشهای سرمایهداری را با «ارزشهای خانوادگی».
6- جامعه مجازی مردمی است که در سراسر دنیا دور تلویزیونهایشان گردهم میآیند تا مسابقات جام جهانی فوتبال را تماشا کنند.
7- جامعه مجازی باغ و بوستان درون ماشین است که در آن ارزشهای دموکراتیک میتوانند در نوعی رنسانس سایبر-جفرسونی رونق و شکوفایی داشته باشند. ما راندهشده به درون نوع جدیدی از برهوت و فراتر از مرزهای الکترونیکی بار دیگر یاد میگیریم به خود متکی باشیم و در عین حال به یکدیگر احترام بگذاریم. ما توسعه را با نزدیکی سازگار خواهیم کرد و ارزشهای سرمایهداری را با «ارزشهای خانوادگی».
منبع: سایت - روزنامه نگار نو