تنظیم روابط جنسى در غرب و کشورهاى ‏اسلامى (2)

ما وجود دختران فرارى و ارتباط آزاد پسرها با دخترها در پارک هاى عمومى را به عنوان معضل تلقى مى‏ کنیم، در صورتى که این مسایل، در بسیارى از جوامع غربى، مثبت تلقى مى ‏شود؛ به همین خاطر، اگر بعضى جاها مسایلى را به عنوان معضلات اجتماعى غرب، مطرح مى ‏کنیم، لزوماً به این معنى نیست که خود غرب هم این مسایل را معضل مى ‏داند.
پنجشنبه، 1 اسفند 1387
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
تنظیم روابط جنسى در غرب و کشورهاى ‏اسلامى (2)
چگونگى تنظیم رفتارها و روابط جنسى در غرب و کشورهاى‏اسلامى( بر اساس مقایسه دو جامعه آلمان و اتریش با جامعه ایران) – قسمت دوم و پایانی
 

نویسنده: دکتر محمد والدمن
 
 
 
 
معضلات اجتماعى جوامع غرب در بُعد مسایل جنسى
البته در اینکه چه چیزى معضل است و چه چیزى معضل نیست، دیدگاه ما مسلمانان با دیدگاه غربیها متفاوت است. ما وجود دختران فرارى و ارتباط آزاد پسرها با دخترها در پارکهاى عمومى را به عنوان معضل تلقى مى‏کنیم، در صورتى که این مسایل، در بسیارى از جوامع غربى، مثبت تلقى مى‏شود؛ به همین خاطر، اگر بعضى جاها مسایلى را به عنوان معضلات اجتماعى غرب، مطرح مى‏کنیم، لزوماً به این معنى نیست که خود غرب هم این مسایل را معضل مى‏داند.

پرنوگرافى در غرب

یکى از معضلات اجتماعى جوامع غربى رواج پرنوگرافى و اشتغال گروه کثیرى به این کار است. بازار این گونه تولیدات امروزه در غرب از رونق خوبى برخوردار است و در حال حاضر به عنوان یکى از شاخه‏هاى اقتصادى پر درآمدِ کشورهاى غربى مطرح است؛ تاحدى که افرادى که در پخش پرنوگرافى به طور مستقیم اشتغال دارند، حدود ده هزار نفرند.(43) تخمین زده مى‏شود اگر پرنوگرافى در آلمان ممنوع گردد، حدوداً 90% کل ویدئوکلوپهاى این کشور، تعطیل خواهند شد.(44) درآمد مالیاتى دولت از این امر، به بیش از 350 میلیون مارک تخمین زده مى‏شود.(45) رسانه‏هاى گروهى غرب، با پخش این فیلم‏ها و تصاویر مبتذل، دیدگاه خاصى را به اذهان کودکان و نوجوانان القا مى‏کنند و با این تلقینها، عملاً جلو رشد آزادانه آنان را مى‏گیرند.(46)
رواج پدیده پرنوگرافى در غرب، خود منشاء بسیارى از معضلات دیگر است که در این بحث به بررسى آنها مى‏پردازیم.

تجاوز به زنان در غرب

یکى از معضلات ناشى از ترویج پرنوگرافى شیوع پدیده تجاوز به زنان است، اگرچه بعضى افراد تصور مى‏کنند که هرچه در بعد جنسى، آزادى بیشترى حاکم باشد، کنجکاوى و رغبت انسان نسبت به این مسایل کمتر مى‏شود؛ اما تحقیقات انجام شده در غرب، خلاف آن را نشان مى‏دهد. پژوهشى از دانشگاه پَتسدام آلمان (Universitaet Potsdam) نشان داد که از 300 دختر 17 الى 20 ساله‏اى که مورد سؤال قرار گرفته‏اند، 25% لااقل یک‏بار مورد تجاوز و یا تعرض جنسى قرار گرفته‏اند. از 250 پسرى که مورد سؤال قرار گرفته‏اند، 32% اقرار کردند که به طور هدف‏دار، از مشروبات الکلى و یا مواد مخدر یا مست کننده استفاده کرده‏اند تا به اهداف جنسى خود برسند.(47)
در جایى دیگر مى‏خوانیم: «این که گاهى زن جوانى در مترو مورد تعرض قرار مى‏گیرد، و به او [جهت التذاذ جنسى] دست مى‏زنند، و متلک مى‏پرانند، اطرافیان همه نگاه مى‏کنند و هیچ کسى کمک نمى‏کند، یک اتفاق معمولى در شهرهاى بزرگ آلمان است.»(48)
در بخش دیگرى از این پژوهش آمده است: «طبق تحقیقى از وزارت کشور انگلیس که در لندن منتشر شد، در این کشور سالانه تا 295000 زن، قربانى تجاوز جنسى یا سوء استفاده جنسى مى‏شوند. که از این تعداد تنها در 6000 مورد شکایت قانونى وارد مى‏شود. طبق این تحقیق، تعداد زنانى که قربانى سوء استفاده توسط پدران و شوهران مى‏شوند، در حال افزایش روزافزون است.»(49)
آمار نشان مى‏دهد، در اتریش از هر شش دختر بچه، یک نفر مورد سوء استفاده جنسى قرار مى‏گیرد که 90% این موارد در «محیط امن خانواده» انجام مى‏گیرد. در ژاپن حدود 75% زنان، ابراز مى‏کنند که مورد تعرض جنسى واقع شده‏اند و در ایالات متحده آمریکا حدود 50% زنان چنین احساسى دارند.

افزایش آمار طلاق نسبت به ازدواج

از جمله دیگر معضلات دامنگیر غرب که خود ناشى از رواج پرنوگرافى است، افزایش آمار طلاق نسبت به ازدواج است، به عنوان نمونه آمار رسمى اتریش نشان مى‏دهد که بین سالهاى 1970 تا 2001 تعداد طلاقها در این کشور از نرخ 10000 به 20582 طلاق در سال افزایش یافته است.(50) بر این اساس، در اتریش حدود 60% کلیه ازدواجها به طلاق کشیده مى‏شود.(51)
در این باره لازم است به این نکته اشاره نمایم، افرادى که در غرب با هم ازدواج مى‏کنند، معمولاً قبل از ازدواج همدیگر را چند سال مى‏شناسند و با هم زندگى مى‏کنند و بعد از آن که دیدند واقعاً همدیگر را دوست دارند و مى‏توانند و مى‏خواهند با هم زندگى کنند، ازدواج مى‏کنند؛ با این وجود میزان طلاق تا این اندازه بالاست. به علاوه همانگونه که قبلاً بیان نمودیم، 30% افرادى که ازدواج مى‏کنند، قبل از ازدواج با چند نفر ارتباط جنسى داشته‏اند و بعد از مدتى از هم جدا شده‏اند؛ اگر این رقم را نیز به آمار جداشدگان اضافه کنیم، آمار سرسام آورى به دست خواهد آمد. این روند در آلمان نیز مشابه اتریش است. بنابراین به طور کلى مى‏توان گفت که معضل سست شدن پیمان زناشویى مبتلا به تمام کشورهاى غربى است(52).
از این نمودار معلوم مى‏گردد که در سال 2001، نرخ طلاق به بیش از 60% کلیه ازدواجها رسید.

رواج فحشا در غرب

همان گونه که بیان شد، فحشاگرى در کشورهاى غربى مجاز است(53) و اگر هم در بعضى موارد منعى براى این کار باشد، به معنى محدود نمودن آن در بعضى محلها و یا ساختمانها است. این عارضه موضوعى ساده نیست، بلکه به طور گسترده بر جامعه تأثیر مى‏گذارد. در مقاله‏اى در یکى از روزنامه‏هاى اتریشى بیان شده که بسیارى از مسئولین وزارت کشور اتریش در فحشاخانه‏ها رفت و آمد دارند و به طور رایگان از امکانات آنجا استفاده مى‏کنند.(54) حتّى حزب سبز اتریش خواستار آن است که فحشاگرى به عنوان یک شغل عادى، رسمیت یابد.(55) در جمهورى چک اداره کار به اندازه‏اى پیش‏رفته که به زنان جویاى کار، آدرس فحشاخانه‏ها را مى‏دهد تا با بیکارى مبارزه کند.(56) کشور بلژیک نیز، فحشاگرى را به عنوان اولین کشور اروپایى در سال 2000، به عنوان یک شغل به رسمیت شناخت. بدین سان در این کشور فرقى بین یک کارمند و یک فاحشه وجود ندارد! در زمینه پیامدهاى نامطلوب این امر در پژوهشى آمده است:
«تجارت دختران به طور فاجعه‏بار توسعه یافته است. شلوگل وزیر کشور اتریش در سخنرانى خود در جلسه افتتاحیه گردهمایى دو روزه پلیس بین‏الملل که در همین زمینه در وین افتتاح کرد، ارقام نگران کننده‏اى را ذکر کرده و مى‏گوید: «سالانه تا 000/200 زن، از کشورهاى اروپاى شرقى به اروپاى غربى برده مى‏شوند. به اکثر این افراد وعده آینده درخشان به عنوان مُدِل(57) داده مى‏شود؛ ولى وقتى به کشورهاى غربى رسیدند، استثمار شده و به فحشا واداشته مى‏شوند. اتریش به لحاظ موقعیت جغرافیایى خود، یکى از محورهاى تجارت زنان، از اروپاى شرقى است...»(58) ممکن است کسى تصور کند که بالاخره سهمى از سود این تجارت به آن زنان بیچاره مى‏رسد، در صورتى که از محتواى پژوهش‏ها چنین برمى‏آید که این درآمد ناچیز هم از آنها پس‏گرفته مى‏شود و به بسیارى از آنان مواد مخدر تزریق مى‏شود تا ساکت بمانند.»(59)

استعمار جنسى در غرب

مراد از استعمار جنسى در این مبحث این است که مردان از موقعیتهاى اجتماعى و شغلى خود، جهت برقرارى ارتباط جنسى با زنان، سوء استفاده مى‏کنند. این کار در کارخانه‏ها، اداره‏ها، دانشگاه‏ها و مطب‏هاى پزشکان و روانپزشکان، توسط کارفرمایان، رؤسا، اساتید، پزشکان و روانپزشکان انجام مى‏گیرد. طبق ارزیابى متخصصین غربى این نوع سوء استفاده جنسى در غرب، شیوع خاصى دارد. در مقاله‏اى در این زمینه آمده‏است:
«... تحقیقات مختلفى درباره روابط جنسى در دانشگاهها با نتایج مشابه، نشان داده که بین 20% الى 30% دانشجویان دختر، مورد مقاربت جویى جنسى اساتید دانشگاهى خود قرار گرفته‏اند. در گزارشات جدیدترى آمده که 70% دانشجویان دختر در یکى از رشته‏هاى تحصیلى در حین تحصیلات خویش با اساتید خود مقاربت جنسى داشته و 30% دیگر نیز، مقاربت جویى جنسى نامطلوب اساتید را دفع کرده‏اند. همکارى به من گفت، در دانشکده‏اى که در آن تحصیل کرده است، این یک راز علنى(60) و کاملاً جاافتاده بود که هر دانشجوى دخترى که مى‏خواست، پایان‏نامه خود را ارائه دهد، با استاد راهنماى خود مقاربت جنسى داشته است. با این حال کسى گزارشى از آن ارائه نداده است.»(61)
در میان پزشکان و روانپزشکان آمریکایى هم میزان استعمار جنسى بالاست به به طورى که بین 6 تا 10درصد روانشناسان و حدود 13% پزشکان با بیماران زن رابطه جنسى دارند.(62) این مسایل در آلمان هم مطرح است و تخمین زده مى‏شود که میزان آن به همان اندازه باشد.(63)

رواج همجنس‏بازى

این عمل بسیار کریه تا سال 1994 در آلمان به نحوى ممنوع بوده است؛ ولى از آن تاریخ به بعد آزاد شد.(64) در اتریش هم مسأله، شبیه آلمان است و همجنس‏بازى در حال حاضر آزاد است. از لحاظ عرف عموم مردم باید گفت این مسأله تا ابتداى دهه 80 میلادى مطرود بوده است و کسانى که گرفتار آن بودند بسیار کم و در جامعه منزوى بوده‏اند. از آن تاریخ به بعد این مسأله پیوسته مطرح شده و امروزه به جایى رسیده که نه تنها آزاد، بلکه داراى ارزش مثبت اخلاقى هم شده است و افرادى که گرفتار این مسأله هستند با افتخار به آن اعتراف مى‏کنند. در سال 1992 میزان افرادى که در اتریش گرفتار این انحراف اخلاقى بوده‏اند، 2/6% میان مردان و 6/9% میان زنان برآورد شده است.(65)
مطالب مذکور کلیاتى در زمینه چالشهاى کشورهاى غربى، در بُعد اخلاقى جنسى است که اکثر موارد آن توسط خود دانشمندان غربى به عنوان "معضل " مطرح شده‏است.

جمع‏بندى

در جمع‏بندى این مبحث با ارزیابى اوضاع جوامع غربى و اسلامى و تطبیق آزادى جنسى بر اوضاع حاکم در این جوامع، نتایج زیر حاصل مى‏شود:
1 ـ مفاسد و معضلات اجتماعى در کشورهاى اسلامى به مراتب کمتر از کشورهاى غربى است؛(66)
2 ـ آزادى‏هاى واقعى در کشورهاى اسلامى با در نظر گرفتن تفاوت جهان‏بینى، نظام ارزشى و انسان شناختى به مراتب بیشتر از آزادیهاى کشورهاى غربى است؛
3 ـ منع قانون کشورهاى اسلامى با آزادى و امکان اشباع و عرضه مناسبى همراه است و به همین دلیل باعث فزونى حرص بر مسایل منع شده نمى‏گردد؛ بر خلاف کشورهاى غربى که از آزادى ارضاى نیاز جنسى برخوردارند اما چون تحریک جنسى در این کشورها به مراتب بیشتر از آزادى ارضا مى‏باشد، میزان آزادى ارضا، تناسبى با میزان تحریک جنسى ندارد، بنابراین زمینه ارضاى مناسب فراهم نیست؛
4 ـ کشورهاى غربى در عین اینکه مسایلى را ممنوع اعلام کرده‏اند، نتوانستند بار ارزشى منفى به آن ببخشند به همین دلیل، بعضى از مسایل منع شده(67) از بار اخلاقى مثبت برخوردار است و مردم طبیعتاً به آن رغبت دارند؛ ولى اسلام در جایى که منع قانونى و اخلاقى را ایجاد کرده، بار ارزشى منفى را هم معین نموده است. به همین دلیل منع حقوقى، عدم رغبت اخلاقى را نیز به دنبال دارد.

نتایج مهم این تحقیق درباره غرب

با بررسى‏هاى به عمل آمده از منابع خود دانشمندان غربى، روشن شد که غرب تاکنون نتوانسته راه حل موفقیت‏آمیزى را جهت کنترل روابط و رفتارهاى جنسى ارائه دهد؛ حتى در این زمینه نتوانسته است، یک نظام اخلاقى کامل را عرضه نموده و به اجرا بگذارد. این امر باعث افزایش چشمگیر مشکلات و چالش‏هاى اجتماعى کشورهاى غربى شده است، تا بدان حد که مجبور شدند حتى آزادى افراد جوامع خود را سلب نمایند.(68) اگر جوامع غربى بخواهند مشکلات اجتماعى خود را حل و روابط و رفتارهاى جنسى را به طور واقع‏بینانه کنترل کنند، قطعاً نیازمند یک نظام اخلاقى فردى و اجتماعى کارآمد هستند که مصادیق و ریز اعمالى که انسان را به این سعادت نزدیک مى‏کند، مشخص نماید و ضمانت اجرایى درونى کارآمد نیز داشته باشد. بدون شک مى‏توان گفت چنین نظامى اخلاقى بیرون از حوزه مذهب نیست و چه بسا بتوان ادعا نمود که بهترین نمونه یک نظام اخلاقى، نظام اخلاقى اسلام است.(69)
بنابراین در یک جمع‏بندى کلى نتایج زیر حاصل مى‏شود:
الف) غرب در بعد اخلاق فردى و اجتماعى فاقد یک نظام اخلاقى کامل است(70) و در این زمینه متکى به عرف عمومى است؛(71)
ب) در جوامع غربى علاوه بر مفاسدى که در آمار منعکس شده است، مفاسد پنهانى فراوانى نیز وجود دارد؛
ج) غرب اخلاق اجتماعى را تنها به وسیله قوانین حقوقى کنترل مى‏کند و این به معنى عدم ضمانت اجرائى اخلاقیات اجتماعى است که تقریباً هرگونه توصیه اخلاقى را بى‏معنى مى‏کند؛
د) نظام حقوقى غرب از پشتیبانى اخلاقى برخوردار نبوده و به همین خاطر به راحتى ممکن است امورى از لحاظ حقوقى ممنوع باشد، در عین اینکه اخلاقیات اجتماعى آن را داراى ارزش اخلاقى مثبت مى‏داند؛
ه) غرب، هم بر اساس معیارهاى موجود در فرهنگ خود و هم بر اساس معیارهاى اسلامى فاقد آزادى جنسى به معناى واقعى کلمه است؛(72)
و) غرب براى تنظیم روابط و رفتارهاى جنسى، نیازمند یک نظام اخلاقى فردى و اجتماعى کارآمد است.
ز) غرب براى تنظیم روابط و رفتارهاى جنسى باید در نظام اجتماعى خود تغییراتى ایجاد کند تا نظامهاى اخلاقى و حقوقى پشتوانه همدیگر باشند و الاّ به مرور زمان، نظام حقوقى کشورهاى غربى نیز دچار مشکلات شده و عملاً غیرقابل اجرا خواهد گشت؛
ح) کشورهاى غربى اگر در تجربه‏گرایى خود صادق باشند مى‏توانند از تجربه جوامع اسلامى جهت بهبود اوضاع اجتماعى خود استفاده نمایند.

نتایج حاصل از این تحقیق درباره کشورهاى اسلامى

بررسى‏ها و مقایسه‏هاى انجام شده میان کشورهاى اسلامى و غربى نشانگر آن است که مشکلات جوامع اسلامى در زمینه تنظیم روابط و رفتارهاى جنسى، بسیار کمتر از مشکلات جوامع غربى است. علت این امر آن است که اسلام از یک سو، یک نظام اخلاقى کامل و کارآمد ارائه داده و از سوى دیگر براى نظام اخلاقى خود، پشتوانه حقوقى و براى نظام حقوقى خود نیز، پشتوانه اخلاقى قرار داده است. به علاوه، اسلام توانسته است آزادى افراد جامعه را به صورت واقعى تأمین نموده و بستر مناسبى را براى رشد آزادانه آنان فراهم نماید. اگر این یافته‏ها را با یافته‏هایى که درباره جوامع غربى بدست آمده مقایسه کنیم، به این نتیجه مى‏رسیم که جوامع غربى در زمینه تنظیم روابط و رفتارهاى جنسى نمى‏توانند الگوى مثبتى براى جوامع اسلامى باشند؛ چون راهى که آنان در این زمینه در پیش گرفته‏اند، عملاً ناکام مانده و به بن‏بست رسیده است. البته باید به این نکته توجه داشته باشیم که جوامع اسلامى نیز، تاکنون نتوانسته‏اند راهى را که اسلام براى تنظیم روابط و رفتارهاى جنسى معین نموده است، به طور کامل در عمل پیاده نمایند و چه بسا، معضلات اجتماعى موجود در جوامع اسلامى، ناشى از همین عدم اجراى کامل دستورات اسلامى باشد.
با در نظر گرفتن همه این یافته‏ها بدین نتیجه مى‏رسیم، تنها راه معقول پیش‏روى جوامع اسلامى در جهت کنترل روابط و رفتارهاى جنسى، حل مشکلات اجتماعى و جلوگیرى از بروز مشکلات شدیدتر اجراى کامل دستورات اسلامى است نه راهکارهاى غربى.
بنابر آنچه گذشت مى‏توان نتایج این تحقیق درباره جوامع اسلامى را اینگونه جمع‏بندى نمود:
الف) قوانین در اجرا نیازمند پشتیبانى اخلاقى و ارزشهاى اخلاقى متناسبند؛
ب) اسلام هم در بعد اخلاق فردى و هم در بعد اخلاق اجتماعى داراى نظام اخلاقى کامل، کارآمد و بسیار روشن است؛(73)
ج) نظام اخلاقى اسلام از پشتیبانى نظام حقوقى و نظام حقوقى اسلام از پشتیبانى اخلاقى برخوردار است؛
د) اسلام داراى نظامى است که هم بر اساس معیارهاى موجود در فرهنگ خود و هم براساس معیارهاى موجود در فرهنگ غرب، آزادى جنسى به‏معناى واقعى را تأمین مى‏کند؛
ه) مشکلات اجتماعى جوامع اسلامى در بُعد مسایل جنسى، بسیار نگران کننده، ولى در مقایسه با جوامع غربى به مراتب کمتر است؛
و) براى حل مشکلات اجتماعى و جلوگیرى از بروز مشکلات جدید، تنها راهى که معقول به نظر مى‏رسد، اجراى کامل دستورهاى اسلامى است؛
ز) چون نظام حقوقى و اخلاقى داراى تعامل و ارتباط متقابل است، لازم است فرهنگ و اخلاق اسلامى، میان مردم به طور کامل تبلیغ شود تا اسلام بتواند کارایى خود را به بهترین شکل ممکن، به نمایش بگذارد؛
ح) کارشناسان امورتربیتى باید سعى کنند، چالشهاى جوامع غربى و عوامل به وجود آمدن آن را شناسایى نموده و با ظرافت و باریک بینى از تکرار آن در جوامع اسلامى پیشگیرى کنند؛
ط) مسئولین محترم امور تربیتى مدارس باید با توجه به گسترش ارتباطات و تهاجم‏فرهنگى موجود علیه جامعه مسلمان ایران، راه صحیحى را جهت آشنا نمودن کودکان و نوجوانان به امور جنسى در پیش گیرند و در این عرصه مجال تخریب را از بیگانگان سلب کنند؛
ى) مسئولین محترم مى‏توانند بر اساس تجربه جوامع غربى دریابند که راه افراط در تنظیم اخلاق جنسى کدام است، تا از پیمودن آن بپرهیزند. با برخوردارى از رهنمودهاى ارزشمند اسلام در تنظیم امور و اخلاق جنسى، بر همه ماست که روشى برخاسته از این رهنمودها را به جهانیان بشناسانیم تا آن‏ها را از منجلابى که در آن گرفتارند، نجات دهیم. براى این کار لازم است، ابتدا توصیه‏هاى اسلامى را در عمل با اجراى دقیق در جامعه اسلامى‏مان ایران به شکوفایى خود برسانیم تا براى ملتهاى جهان، الگوى زنده و ارزشمندى را ارائه دهیم؛ در مرحله بعد مى‏توانیم آنان را به سوى همان الگو دعوت کنیم.

پی نوشتها:

*دکتر محمد والدمن اهل اتریش در سال 1361 به دین مبین اسلام مکتب اثنى عشرى گرویده است. در همان سال به شوق فراگیرى علوم و معارف اسلامى به ایران آمد و وارد حوزه علمیه قم شده و تا سال 1366 به صورت پیوسته در حوزه حضور داشته است. در سال 1369 وارد مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمینى(رحمت الله علیه) شد و در سال 1380 موفق به اخذ دانشنامه کارشناسى ارشد الهیات و معارف اسلامى گردید.وى در حال حاضر مشغول به تحصیل در دوره دکترى در دانشکده تربیت مدرس قم در رشته قرآن و حدیث مى‏باشد. ایشان در سالهاى اخیر مقالاتى که عمدتا به زبان آلمانى است تألیف کرده که در مرکز شیعیان اتریش انتشار یافته است. وى همچنین در کنار تهیه مقالات براى تأمین نیازهاى شیعیان اتریش به ترجمه تفسیرى، از فارسى به آلمانى مشغول است.
41.Baratta,M.vonو دیگران؛ DerFischerWeltalmanach 1996(سالنامه جهانى فیشر 1996)،1995، ص513.
42. D.Cziesche & D.pieper؛ تحت عنوان: 13.Shell Jugendstudie - Jugend 200 (سیزدهمین پژوهش شل میان جوانان)، Spiegel online، شماره 13/2000.
43. Erotische und pornographische Videofilme: eine Marktueb (فیلمهاى شهوت‏انگیز و پرنورافیک: دورنمایى از بازار)، در: 1990,Frauen und Maenner und Pornographie، ص 90-92.
44. Bedarf,Beduerfnis,Befriedigung,,;B.Uhse (تقاضا، نیاز، ارضا). در:1990,Pornographie Frauen und،ص 99 Maenner und
45. K.E.Heinig; Frauen und Maenner und pornographie, P.90-92,1990
46.Haftung Pornographie - Kunstzensur - Medien oder ueber eine pornographische Gesellschaft mit beschraenkter,,;G.Breitling (پرنوگرافى ـ سونسور هنر ـ رسانه‏هاى گروهى یا درباره یک جامعه پرنوگرافیک با ضمانت محدود)، در: 1990,Frauen und Maenner und pornographie، ص 87.
47. D;Marszk؛ تحت عنوان: Studie: Sexuelle Gewalt auch unter Jugendlichen verbreitet - Jede vierte Frau Vergewaltigung mindestens einmal Opfer einer (پژوهش: خشونت جنسى میان جوانان نیز شیوع دارد ـ از هر چهار زن، یکى لااقل یک بار مورد تجاوز قرارمى‏گیرد)، 16/12/2000,pressetext.austria
48.D.Marszk تحت عنوان: " Viele sehen zu, aber niemand greift helfend ein - Kriminologen untersuchen das«Keiner - hilft - phaenomen»"(تعداد زیادى نگاه مى‏کنند، ولى هیچ کدام کمک رسانى نمى‏کند ـ متخصصین امورجنایى، پدیده «هیچ کسى کمک نمى‏کند» را مورد بررسى قرار مى‏دهند)، 1/8/1998,pressetext.austria
49. بى‏نام؛ تحت عنوان: London:Sexueller Missbrauch nimmt zu (لندن: سوء استفاده جنسى در حال افزایش مى‏باشد)، 19/2/2000, Das presse - online Archiv
50. سازمان آمار اتریش [STATISTIK AUSTRIA]، بر اساس آخرین اطلاعات تا 9 مرداد 1381.
51. بر اساس میانگین آمار ازدواجها در اتریش، حدود 46% کلیه ازدواجها به طلاق کشیده مى‏شود[ATATISTIK AUSTRIA]
52. بى‏نام؛ تحت عنوان: Der Standard Online, Die Revolution der Beziehungen (1) Fuer eine Demokratiserung der Familie، ص 38،14-15 /8/1999.
53. در کشورهایى مانند سوئد فحشاگرى ممنوع نیست، ولى استفاده از آن ممنوع مى‏باشد به این معنى که عرضه مجاز، ولى خرید ممنوع است.
54. بى‏نام؛ تحت عنوان: Zwei Ex -Beamte des innenministeriums vor Gericht (دوتن از کارمندان اسبق وزارت کشور محاکمه مى‏شوند)، 3/7/1998,Das presse - Online Archiv .
55.بى‏نام؛ تحت عنوان: Gruene: Soziale Absicherung fuer Prostituierte (حزب سبز: تأمین اجتماعى براى فاحشه‏ها)، 4/12/1998, Das presse - online Archiv.
56.H.J.Schmidt تحت عنوان:Vom Arbeitsamt direkt ins Freudenhaus (از اداره کار مستقیم به سوى فحشاخانه)،14/3/1998, Das presse-online Archiv.
57. Model
58. بى‏نام؛ تحت عنوان:"Maedchenhandel Weitet sich dramatisch aus" (تجارت دختران [خرید و فروش آنان] به طور فاجعه‏انگیز در حال گسترش است)، 21/10/1998, Das presse-online Archiv.
59. C.Lagler تحت عنوان: Kampf gegen und Prostitution: Erfolg der Salzburger polizei (مبارزه با موادمخدر و فحشاگرى [غیرمجاز]: موفقیت پلیس شهر سالزبورگ)، 29/3/2000, Das presse-online Archiv.
60. یعنى مسأله‏اى است که همه از آن آگاهى دارند ولى هیچ کسى درباره آن صحبت نمى‏کند.
61.P.Rutter; Verbotene Naehe, 1991,P.46.
62. 1991, Verbotene Naehe;P.Rutter، ص 48 (به نقل از ["1986"[American Journal of Psychiatry ).
63. I.Vogt؛Die Wiederkehr des Verdraengten: Maenner und Macht,, (بازگشت آن مسأله سرکوب شده: مردها و قدرت). در: 1991,Verbotene Naehe، ص 250.
64. 96/1995, Lexirom Version 2.0، مدخل: Homosexualitaet.
65. G.S & W. Hoffmann; OEsterreich INTIM, 1993, P.268-269
66. معضلات اجتماعى ایران به طور کلى عبارت است از: دختران فرارى، افزایش آمار طلاق (حدود 25% کل ازدواجها) و وجود ایدز؛ معضلات اجتماعى آلمان و اتریش عبارت است از: سوءاستفاده جنسى از دختران (بیش از 61% دختران در اتریش مورد سوءاستفاده جنسى قرار مى‏گیرند.)، همجنس‏بازى (حدود 7% مردم اتریش احساسات همجنس‏بازانه دارند)، افزایش آمار طلاق (در اتریش حدود 60% کلیه ازدواجها به طلاق کشیده مى‏شود)، استعمار جنسى (حدود 10% پزشکان، بیماران زن را مورد استعمار جنسى قرار مى‏دهند)، فحشاگرى رسمى، پخش فیلمها، تصاویر مبتذل به صورت مجاز و...
67. مانند بى‏وفایى در ازدواج قبل از لغو ممنوعیت قانونى آن.
68. این مطلب را در اصل تحقیق با اشاره به تلقینات رسانه‏هاى غربى و وجود فساد علنى در جوامع غربى
69. محمد تقى مصباح یزدى ؛ اخلاق در قرآن، ج 1،1377،ص 106
70.البته دیدگاههاى متفکران غربى و اسلامى در این زمینه فرق مى‏کند و ارزیابى فوق منعکس کننده دیدگاه متفکران اسلامى است.
71. عرف عمومى نیز ناظر بر افعالى است که به جامعه مربوط مى‏گردد و در ظرف اجتماعى تحقق مى‏یابد و با ابزارى مانند رسانه‏هاى گروهى و تلقینات تبلیغاتى قابل هدایت است.
72. بر اساس آنچه که در قانون اساسى آلمان آمده هر فردى باید در رشد شخصیتى خویش آزاد باشد در صورتى که تلقینات رسانه‏هاى گروهى و وجود فساد در سطح جامعه، مانع از آن مى‏گردد که کودکان به دور از فاسد رشد یابند. به علاوه، تلقینات رسانه‏هاى گروهى غرب، به شدّت علیه اسلام تبلیغ و به مردم غرب این دیدگاه را القا مى‏کند، که دورترین مکتب از عقلانیت، اسلام است و با این القائات، عملاً مانع از تحقیق افراد درباره اسلام مى‏شوند، و آزادى آنها و زیربناى آن را، از بین مى‏برند چون افرادى که تحت نفوذ این تبلیغات باشند، دیگر هرگز حاضر نمى‏شوند راجع به اسلام تحقیق نمایند.
73. در توجیه نابسامانیهاى جنسى جوامع اسلامى در مبحث "مشکلات و محدودیتهاى مقایسه"، ص119 مطالبى بیان شده است.

فهرست منابع
منابع فارسى

1 ـ آل احمد، جلال. غرب زدگى. چاپ - تهران: رواق. 1341.
2 ـ مصباح یزدى، محمدتقى. اخلاق در قرآن، ج1. محمدحسین اسکندرى (تحقیق ونگارش). چاپ دوم. قم: مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام‏خمینى (قدس سره). 1377.

منابع لاتین
1. Baratta, Mario von (et al.). Der Fischer Wetiaimanch 1996. Originalausgabe.German: Fischer Taschenbuch Verlag. 1995.
2. Breitling, Gisela. ,,Pornographie - Kunstzensur - Medien oder ueber einepornographische Gesellschaft mit beschraenkter Haftung."In: Frauen &Maenner und Pornographie. Originalausgabe. Frankfurt am Main: FischerTaschenbuch Verlag. 1990. S. 82 - 89.
3. Heinig, K.E. ,,Erotische und pornographische Videofilme: eine Marktuebersicht." In:Frauen & Maenner und pornographie. Originalausgabe. Frankfurt amMain: Fischer Taschenbuch Verlag. 1990.S .90 - 93.
4. Kiwatowski, Gerhard.(et al.).Meyers Kleines Lexikon Philosopie.-Mannheim;Wien; Zuerich: Bibliographisches Institut. 1987.
5. Microsoft Corporation und Bibliographisches Institut & F.A. Brockhaus AG.Lexirom 2.0 (CD). Deutschland: Microsoft Corporation und BibliographischesInstitut & F.A. Brockhaus AG. 1995 - 1996.
6. Rudolphi, Hans - Joachim. ,,Znm geltenden Strafrecht: Zur Legitimitaet von 131und 184 StGB. "In: Frauen & Maenner undpornographie.Originalausgabe.FrankfurtamMain:FischerTaschenbuchVerlag.1990. S.166 - 174.
7. Rutter, Peter. Verbotene Naehe (Originaltitel: Sex in the forbidden zone.1989). Uebersetzt von Veronika Ackerberg. - . Deutschland: ECON Verlag. 1991.
8. Schmidt, Renate. ,,Pornographie - hinsehen oder wegsehen? Rueckblick nach 20Jahren." In: Frauen & Maenner und pornographie. Originalausgabe.Frankfurt am Main: Fischer Taschenbuch Verlag. 1990. S. 15 - 22.
9. Senger, Gerti (et al.). Oesterreich INTIM. - . Oesterreich: Amaithea Verlag.1993.
10. Uhse, B. ,,Bedarf, Beduerfnis, Befruedigung." In: Frauen & Maenner undpornographie. Originalausgabe. Frankfurt am Main: Fischer Taschenbuch Verlag.1990. S. 94 - 102.
11. Ulfig, Alexander. Lexikon der philosiphischen Begriffe. Zweite Auflage.Wiesbaden: Fourier Verlage. 1999.
12. Vogt, Irmgard. ,,Die Wiederkehr des Verdraengten: Maenner und Macht.'' In:Verbotenen Naehe. -. Deutschland: ECON Verlag. 1991. S.245 - 260.

پایگاه‏هاى اینترنت
1. Cziesche, D. (et al.). ,,13. Shell Jugendstudie - Jugend. ''Der Spiegel(Wochenmagazin). Nr. 13/2000.
2. Emcke, C. (et al.). ,,Die Deutschen VOIK ohne Moral?. ,,DerSpiegel(Wochenmagazin). Nr. 51/1999.
3. Goetze: Rechtslexikon. Deutschland: Fisher - Heymanns(http://www.heymanns.com/html/)
4. Koehler, A. ,,Sexuelle Belaestigung am Arbeitsplatz gilt in Japan als einKavaliersdelikt.'' Die presse. 21/4/1999. (Das Presse - Online Archiv:http://www.diepresse.at)
5. Lagler, C. ,,Kampf gegen Drogen und Prostitution: Erfolg der Salzburger Polizei.''Die presse. 29/3/2000.
6. Lagler, c. ,,Studie: Sexuelle Gewalt auch unter Jugendlichen verbreitet - Jede vierteFrau mindestens einmal Opfer einer Vergewaltigung.'' Pressetext Austria.16/12/2000 (http://www.pressetext.austria.at)
7. Marszk, D. ,,Viele sehen zu,aber niemand greift helfend ein - Kriminologenuntersuchen das .'' Pressetext Austria. 1/8/1998.
8. No Name.,,Die Revolution der Beziehungen (1) Fuer eine Demokratisierung derFamilie. ''Der Standard. 14-15/8/1999 (Der Standard Online:(http://derstandard.at)
9. No Name ,,Gruene: Soziale Absicherung fuer Prostituierte. ''Die Presse. 4/12/1998.
10. No Name. ,,London: Sexueller Missbrauch nimmt zu. ''Die Presse. 19/2/2000.
11. No Name. ,,Maedchenhandel weitet sich dramatisch aus.''Die Presse. 21/10/1998.
12. No Name. ,,Zwei E×-Beamte des Innenministeriums vor Gericht.'' Die Presse.21/10/1998.
13. Schmidt, H.J ,,Vom Arbeitsamt direkt ins Freudenhaus. ''Die Presse. 14/3/1998.
14. Titus, Arnu. ,,Maenner - Die schmuddeln die Briten.''Der Spiegel(Wochenmagazin). Nr.21/2000.

منبع: فصلنامه تخصصی تربیت اسلامی




ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط