تبادر

تبادر، از نظر لغت، ثلاثی مزید و مصدر باب تفاعل است، از ریشه‌ی بدر، به معنای شتاب کردن، عجله کردن و پیشی گرفتن (= سبقت)، «تبادر القوم: اسرعوا» (لسان العرب؛ المنجد، ماده‌ی بدر). در اصطلاح علم اصول فقه، تبادر در
پنجشنبه، 26 اسفند 1395
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: علی اکبر مظاهری
موارد بیشتر برای شما
تبادر
 تبادر

 

نویسنده: صالحی کرمانی

 

تبادر، از نظر لغت، ثلاثی مزید و مصدر باب تفاعل است، از ریشه‌ی بدر، به معنای شتاب کردن، عجله کردن و پیشی گرفتن (= سبقت)، «تبادر القوم: اسرعوا» (لسان العرب؛ المنجد، ماده‌ی بدر). در اصطلاح علم اصول فقه، تبادر در معنای خاصی از سبقت استعمال شده است: «سبقت گرفتن معنی به ذهن از لفظ، بدون کمک قرینه» و یا به تعبیر آخوند خراسانی «تبادر معنی از لفظ و سبقت گرفتن آن معنی به ذهن از خود لفظ، بدون اینکه قرینه‌ای حالیه و یا مقالیه در کار باشد و این نشانه‌ی آن است که لفظ حقیقت در آن معنی است». (کفایة الاصول، جزء اول، 25).
علماء اصول در مباحث الفاظ، نخست معانی الفاظ را به دو قسم تقسیم می‌کنند: 1) معنای حقیقی و آن معنائی است که لفظ برای آن به صورت تعیینی و یا تعینی قرار داده شده است؛ 2) معنای مجازی و آن معنائی است که لفظ برای آن قرار داده نشده است، ولی چون این معنی با معنای حقیقی (= موضوعٌ له، قرار داده شده) دارای علائقی از قبیل مشابهت، مجاورت، تلازم، ظرف و مظروف و غیره است، گوینده لفظ را با کمک قرینه‌ای حالیه و یا مقالیه در آن معنی، استعمال می‌کند. اغلب الفاظ در تمام زبانهای دنیا احیاناً در غیر معانی حقیقی (= معنی مجازی) نیز استعمال می‌شوند، به این جهت شنونده باید با توجه به معیارهائی خاص، معانی حقیقی را از معانی مجازی بازشناسد تا در تشخیص معنائی که مقصود متکلم است دچار اشتباه نشود؛ علاوه بر این، آنگاه که عالم لغت می‌خواهد معانی حقیقی الفاظ را در زبانی خاص تشخیص دهد و کتاب لغتی برای آن زبان بنگارد، باید با روشهائی خاص به تشخیص معانی حقیقی بپردازد. از آنجا که علم فقه بر بنیان ادله‌ی اربعه (= کتاب، سنت، اجماع و عقل) قرار دارد، باید در علم اصول فقه روشهای تشخیص معانی حقیقی و بازشناسی آنها از معانی مجازی مورد بررسی قرار گیرد تا فقیه با توجه به روشهائی که در علم اصول مورد تحقیق قرار گرفته و صحت آنها به ثبوت رسیده است معانی حقیقی الفاظ را در کتاب و سنت به دست آورد و آنگاه به استنباط احکام فقهیه بپردازد. یکی از روشهائی که علم اصول ارائه داده است، تبادر است. تنصیص، عدم صحت سلب و اطراد نیز روشهائی هستند که در علم اصول مورد تحقیق قرار می‌گیرند (قوانین الاصول، میرزای قمی، 13).
علماء اصول در مسئله‌ی تبادر چنین استدلال کرده‌اند: سبق معنی و تبادر آن به ذهن دلیل بر این است که لفظ برای آن معنا وضع شده است، چه آنکه اگر لفظ برای آن معنی وضع نشده بود، آن معنی به ذهن متبادر نمی‌شد و معنائی که لفظ برای آن وضع و قرار داده شده باشد معنای حقیقی است. به تعبیر آخوند خراسانی و آیةالله حکیم «بِداهَةٌ اِنَّهُ لَولا وَضَعَهُ لَهُ لَمّا تَبادِر» (کفایة الاصول، 25/1؛ حقائق الاصول، 42/1).
منابع :
در متن مقاله آمده است.
منبع مقاله :
دائرةالمعارف تشیع، جلد 4، (1391) تهران: مؤسسه‌ی انتشارات حکمت، چاپ اول

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط