بازتاب انقلاب در جهان تشیع
نويسنده:دکتر منوچهر محمدی
انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ از دید موافقان و مخالفان، به یکسان بهعنوان حادثهای تعیینکننده در تاریخ سده بیستم تلقی میشود. نوشتار حاضر، به بازتاب این رویداد سیاسی و تاریخی در جهان اسلام بهویژه در میان اهل تشیع میپردازد.
امروزه نهتنها برعلاقهمندان و شیفتگان انقلاب اسلامی، بلکه حتی بر دشمنان و مخالفان این انقلاب تردیدی باقی نگذاشته و همگان به آن معترف هستند که پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و سقوط رژیم ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی نقطه عطف مهمی نهتنها در تاریخ تحولات سیاسی اجتماعی ایران بلکه جهان اسلام و حتی جهان بشریت بوده است.
این انقلاب از یک طرف به نظام مستبد و وابسته شاهنشاهی در ایران پایان داد. علیرغم این پیشبینی که احیانا بهجای این نظام یک نظام لیبرال ـ دموکرات مشابه آنچه در غرب وجود دارد و یا در کشورهای جهان سوم مانند هندوستان، شکل خواهد گرفت و یا به دیکتاتوریهای مستبد کمونیستی تبدیل خواهد شد، در کمال شگفتی ناظران و اندیشمندان جهانی، نظامی بر پایه ارزشهای اسلامی و مذهبی و آن هم بعد از گذشت ۱۴۰۰ سال از ظهور اسلام و نداشتن هیچگونه نمونه و سابقهای در اعصار گذشته دور و نزدیک، مستقر گردید و توانست بهمدت بیش از یک ربع قرن، علیرغم همه مشکلات، توطئهها و فشارهای داخلی و خارجی دوام آورده، استحکام یافته و کارآیی خود را در دنیای مدرنیسم متکی بر سکولاریزم و لائیزم به اثبات رساند و موجب بروز نوعی بیداری و احیاگری اسلامی، آن هم بر پایه بازگشت به ایدئولوژی و مکتب اسلام گردید و بازار همه ایسمهای وارداتی اعم از ناسیونالیزم، لیبرالیزم، سوسیالیزم و... را کساد نموده و بهجای آن و بهویژه در نسل جوان نوعی شیفتگی و بازگشت به افکار و اندیشههای اسلامی بهوجود آورد. پس از انقلاب اسلامی، دولتهای جوامع اسلامی به درجات متفاوتی احساس کردهاند که نیازمند مشروعیت دینی و مردمی هستند و هر دولت به شکلی برای رفع این نیاز واکنش نشان داده است. ملتهای مسلمان نیز نوعا به این نتیجه رسیدهاند که در قدرت و مشروعیت نقش دارند، لذا هرکدام به فراخور درک خویش، تلاش کردهاند تا از حقوق و مزایای این توانمندی بهرهمند شده و مطالبات بیشتری مطرح نمایند.
امروزه نهضتهای آزادیبخش غیراسلامی در جهان اسلام رنگ باخته و در عوض نهضتهای اسلامی به سرعت رشد کرده، قدرت یافته و درواقع حرف اول را در تحولات سیاسی ـ اجتماعی معاصر منطقه میزنند.
احیاگری و بیداری جهان اسلام با پیروزی انقلاب اسلامی معنا و مفهوم جدیدی پیدا کرد و از مرحله نظر به عمل و واقعیت رسید. اگرچه از حدود یک قرن قبل، اندیشمندانی همچون سیدجمالالدین اسدآبادی و محمد عبده در جهان اسلام ظهور کردند که ندای بازگشت به اسلام و تقابل با فرهنگ غرب را سر میدادند و در این مسیر نهضتها و گروههایی نیز شکل گرفت ولی پیروزی انقلاب اسلامی به همه مسلمانان به اثبات رساند که مساله بازگشت به اسلام، تنها یک خیال و نظر نبوده، بلکه میتواند جامه واقعیت بر تن کند.
میتوان گفت که اولین بازتاب پیروزی انقلاب اسلامی ناشی از شکلگیری نظام جمهوری اسلامی و تداوم اقتدار آن در مواجهه با بحرانها و توطئههای گوناگون و بهخصوص در تقابل با دنیای قدرتمند غرب بود که روزبهروز بر امید و اعتماد مسلمانان جهان افزوده و آنها را نسبت به بازگشت به عصر طلایی اسلام امیدوارتر کرد.
شرقشناسان و اسلامشناسان غربی که تا این زمان توجه چندانی به مکتب تشیع نداشته و مطالعات و تحقیقات خود را بیشتر بر پایه شناخت اسلام از دیدگاه اهل سنت و جماعت قرار داده بودند، ناگهان متوجه این غفلت بزرگ خود گردیدند و احساس کردند که از نظر شناخت مکتب تشیع در تاریکی و ابهام شدیدی بهسر میبردند. در همین راستا مسیر تحقیقات خود را تغییر داده و با تشکیل کنفرانسها و سمینارهای مختلف و متعدد و انتشار مقالات و کتب گوناگون در جهت شناخت بهتر این مکتب تلاش وسیعی را آغاز کردند.
حتی شناخت اسلام از دید غیرمسلمانان که قبلاً معطوف به شناخت تعالیم اسلامی با تعبیر اهل سنت و جماعت بود، تحول اساسی پیدا کرده و گرایش به درک اسلام از دیدگاه مکتب تشیع بیشتر گردید.
اطلاعات موجود بیانگر این واقعیت است که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی تعداد کسانی که از دریچه مکتب اهل بیت به دین اسلام گرویدهاند بهطور چشمگیری افزایش یافته است، درحالی که قبل از پیروزی انقلاب اسلامی صرفاً کسانی از این مسیر اسلام را انتخاب میکردند که در اثر آشنایی و برخورد تصادفی با ایرانیها و یا شیعیان تحتتاثیر قرار میگرفتند. شمار قابل توجهی از افراد در اثر پیروزی انقلاب اسلامی علاقه جدی به شناخت واقعیتهای مکتب تشیع پیدا کرده و به دنبال یافتن رمز و رموز و ساز و کاری بودند که در اثر آنها انقلاب اسلامی به پیروزی رسید و توانست در اواخر قرن بیستم بر قدرت مستبده شاهنشاهی که با حمایت قدرتهای بزرگ جهانی تقویت میگردید، غلبه کرده و نظامی را تاسیس نماید که در آن ارزشهای اسلامی حاکم باشد. طبق اطلاعات به دست آمده تنها در نیجریه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی متجاوز از ۱۰ میلیون نفر به پیروان مکتب تشیع افزوده شده است و در بسیاری از جوامع اسلامی همچون مالزی و اندونزی در خاور دور که قبل از پیروزی انقلاب نامی و اثری از مکتب تشیع دیده نمیشد، به تدریج اقلیت شیعه شکل گرفت و در میان مکتبهای مختلف اسلامی جایگاه مطلوبی پیدا کردند.چنانچه در تقارن یا توالی انقلاب اسلامی ایران، حرکت سیاسی ـ اسلامی متشابهی در هر یک از کشورهای اسلامی رخ داده باشد میتوان این فرضیه را با قوت بیشتری بیان کرد که این امر معلول انقلاب اسلامی ایران بوده است. برای نمونه همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، مردم عراق ـ علیالخصوص شیعیان ـ به صورت تودهای یا تشکیلاتی، هیجانات و واکنشهای وسیعی مشابه مردم ایران نشان دادند که میتوانست ناشی از تاثیر انقلاب اسلامی باشد.در مجموع اینطور نتیجهگیری میشود که بازتاب انقلاب اسلامی بر شیعیان و بهطور کلی مذهب شیعه در ابعاد زیر بوده است:
ـ انتقال از حاشیه به مرکز ثقل جهان اسلام؛
ـ گرایش محققان و کارشناسان و اسلامشناسان به شناخت بیشتر تشیع؛
ـ گرایش غیرمسلمانان به مکتب تشیع؛
ـ ایجاد روحیه انقلابی و در واقع الگوبرداری از انقلاب اسلامی ایران در تقابل با استکبار جهانی؛
ـ پیدایش امواجی از اسلام سیاسی در میان شیعیان که خواهان بخش یا تمامی قدرت و حکومت هستند.
منبع:روزنامه تهران امروز
انقلاب اسلامی ایران بهدلیل جذابیت در شعارها، اهداف، روشها، محتوا و نتایج حرکتها و سابقه مشترک دینی و تاریخی و شرایط محیطی، منطقهای و بینالمللی، پدیدهای اثرگذار در جهان اسلام بوده است. این مایههای اثربخش بهطور طبیعی و یا ارادی و برنامهریزیشده و از طریق کنترلهایی چون ارگانهای انقلابی سازمانهای رسمی دولتی و اداری، ارتباط علمی و فرهنگی، مبادلات تجاری و اقتصادی، در کشورهای مسلمان بازتاب یافته و دولتها، جنبشها و سازمانهای دینی را در آن جوامع به درجات مختلف متاثر نموده است.
امروزه نهتنها برعلاقهمندان و شیفتگان انقلاب اسلامی، بلکه حتی بر دشمنان و مخالفان این انقلاب تردیدی باقی نگذاشته و همگان به آن معترف هستند که پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و سقوط رژیم ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی نقطه عطف مهمی نهتنها در تاریخ تحولات سیاسی اجتماعی ایران بلکه جهان اسلام و حتی جهان بشریت بوده است.
این انقلاب از یک طرف به نظام مستبد و وابسته شاهنشاهی در ایران پایان داد. علیرغم این پیشبینی که احیانا بهجای این نظام یک نظام لیبرال ـ دموکرات مشابه آنچه در غرب وجود دارد و یا در کشورهای جهان سوم مانند هندوستان، شکل خواهد گرفت و یا به دیکتاتوریهای مستبد کمونیستی تبدیل خواهد شد، در کمال شگفتی ناظران و اندیشمندان جهانی، نظامی بر پایه ارزشهای اسلامی و مذهبی و آن هم بعد از گذشت ۱۴۰۰ سال از ظهور اسلام و نداشتن هیچگونه نمونه و سابقهای در اعصار گذشته دور و نزدیک، مستقر گردید و توانست بهمدت بیش از یک ربع قرن، علیرغم همه مشکلات، توطئهها و فشارهای داخلی و خارجی دوام آورده، استحکام یافته و کارآیی خود را در دنیای مدرنیسم متکی بر سکولاریزم و لائیزم به اثبات رساند و موجب بروز نوعی بیداری و احیاگری اسلامی، آن هم بر پایه بازگشت به ایدئولوژی و مکتب اسلام گردید و بازار همه ایسمهای وارداتی اعم از ناسیونالیزم، لیبرالیزم، سوسیالیزم و... را کساد نموده و بهجای آن و بهویژه در نسل جوان نوعی شیفتگی و بازگشت به افکار و اندیشههای اسلامی بهوجود آورد. پس از انقلاب اسلامی، دولتهای جوامع اسلامی به درجات متفاوتی احساس کردهاند که نیازمند مشروعیت دینی و مردمی هستند و هر دولت به شکلی برای رفع این نیاز واکنش نشان داده است. ملتهای مسلمان نیز نوعا به این نتیجه رسیدهاند که در قدرت و مشروعیت نقش دارند، لذا هرکدام به فراخور درک خویش، تلاش کردهاند تا از حقوق و مزایای این توانمندی بهرهمند شده و مطالبات بیشتری مطرح نمایند.
امروزه نهضتهای آزادیبخش غیراسلامی در جهان اسلام رنگ باخته و در عوض نهضتهای اسلامی به سرعت رشد کرده، قدرت یافته و درواقع حرف اول را در تحولات سیاسی ـ اجتماعی معاصر منطقه میزنند.
احیاگری و بیداری جهان اسلام با پیروزی انقلاب اسلامی معنا و مفهوم جدیدی پیدا کرد و از مرحله نظر به عمل و واقعیت رسید. اگرچه از حدود یک قرن قبل، اندیشمندانی همچون سیدجمالالدین اسدآبادی و محمد عبده در جهان اسلام ظهور کردند که ندای بازگشت به اسلام و تقابل با فرهنگ غرب را سر میدادند و در این مسیر نهضتها و گروههایی نیز شکل گرفت ولی پیروزی انقلاب اسلامی به همه مسلمانان به اثبات رساند که مساله بازگشت به اسلام، تنها یک خیال و نظر نبوده، بلکه میتواند جامه واقعیت بر تن کند.
میتوان گفت که اولین بازتاب پیروزی انقلاب اسلامی ناشی از شکلگیری نظام جمهوری اسلامی و تداوم اقتدار آن در مواجهه با بحرانها و توطئههای گوناگون و بهخصوص در تقابل با دنیای قدرتمند غرب بود که روزبهروز بر امید و اعتماد مسلمانان جهان افزوده و آنها را نسبت به بازگشت به عصر طلایی اسلام امیدوارتر کرد.
بازتاب انقلاب اسلامی در میان شیعیان
شرقشناسان و اسلامشناسان غربی که تا این زمان توجه چندانی به مکتب تشیع نداشته و مطالعات و تحقیقات خود را بیشتر بر پایه شناخت اسلام از دیدگاه اهل سنت و جماعت قرار داده بودند، ناگهان متوجه این غفلت بزرگ خود گردیدند و احساس کردند که از نظر شناخت مکتب تشیع در تاریکی و ابهام شدیدی بهسر میبردند. در همین راستا مسیر تحقیقات خود را تغییر داده و با تشکیل کنفرانسها و سمینارهای مختلف و متعدد و انتشار مقالات و کتب گوناگون در جهت شناخت بهتر این مکتب تلاش وسیعی را آغاز کردند.
حتی شناخت اسلام از دید غیرمسلمانان که قبلاً معطوف به شناخت تعالیم اسلامی با تعبیر اهل سنت و جماعت بود، تحول اساسی پیدا کرده و گرایش به درک اسلام از دیدگاه مکتب تشیع بیشتر گردید.
اطلاعات موجود بیانگر این واقعیت است که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی تعداد کسانی که از دریچه مکتب اهل بیت به دین اسلام گرویدهاند بهطور چشمگیری افزایش یافته است، درحالی که قبل از پیروزی انقلاب اسلامی صرفاً کسانی از این مسیر اسلام را انتخاب میکردند که در اثر آشنایی و برخورد تصادفی با ایرانیها و یا شیعیان تحتتاثیر قرار میگرفتند. شمار قابل توجهی از افراد در اثر پیروزی انقلاب اسلامی علاقه جدی به شناخت واقعیتهای مکتب تشیع پیدا کرده و به دنبال یافتن رمز و رموز و ساز و کاری بودند که در اثر آنها انقلاب اسلامی به پیروزی رسید و توانست در اواخر قرن بیستم بر قدرت مستبده شاهنشاهی که با حمایت قدرتهای بزرگ جهانی تقویت میگردید، غلبه کرده و نظامی را تاسیس نماید که در آن ارزشهای اسلامی حاکم باشد. طبق اطلاعات به دست آمده تنها در نیجریه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی متجاوز از ۱۰ میلیون نفر به پیروان مکتب تشیع افزوده شده است و در بسیاری از جوامع اسلامی همچون مالزی و اندونزی در خاور دور که قبل از پیروزی انقلاب نامی و اثری از مکتب تشیع دیده نمیشد، به تدریج اقلیت شیعه شکل گرفت و در میان مکتبهای مختلف اسلامی جایگاه مطلوبی پیدا کردند.چنانچه در تقارن یا توالی انقلاب اسلامی ایران، حرکت سیاسی ـ اسلامی متشابهی در هر یک از کشورهای اسلامی رخ داده باشد میتوان این فرضیه را با قوت بیشتری بیان کرد که این امر معلول انقلاب اسلامی ایران بوده است. برای نمونه همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، مردم عراق ـ علیالخصوص شیعیان ـ به صورت تودهای یا تشکیلاتی، هیجانات و واکنشهای وسیعی مشابه مردم ایران نشان دادند که میتوانست ناشی از تاثیر انقلاب اسلامی باشد.در مجموع اینطور نتیجهگیری میشود که بازتاب انقلاب اسلامی بر شیعیان و بهطور کلی مذهب شیعه در ابعاد زیر بوده است:
ـ انتقال از حاشیه به مرکز ثقل جهان اسلام؛
ـ گرایش محققان و کارشناسان و اسلامشناسان به شناخت بیشتر تشیع؛
ـ گرایش غیرمسلمانان به مکتب تشیع؛
ـ ایجاد روحیه انقلابی و در واقع الگوبرداری از انقلاب اسلامی ایران در تقابل با استکبار جهانی؛
ـ پیدایش امواجی از اسلام سیاسی در میان شیعیان که خواهان بخش یا تمامی قدرت و حکومت هستند.
منبع:روزنامه تهران امروز