آيا امام زمان(علیه السلام) از وقت ظهور خود آگاه است ؟
همه ما ميدانيم كه خداوند، تبارك و تعالى، همه چيز را ميداند و به همه امور واقف است. سؤال اين است كه: آيا امام زمان (عج) نسبت به دقت دقيق ظهور خود آگاهى دارند يا خير؟ ثانياً تعيين زمان دقيق ظهور چه حكمى دارد؟
به عبارت ديگر انتظار ظهور حجت در آينده اى نامشخص هم بيم دهنده و هم نويدبخش است. بيم دهنده است؛ زيرا منتظر با خود ميگويد شايد همين سال، همين ماه و يا همين روز ظهور رخ دهد پس بايد آماده حضور در پيشگاه حجت خدا و ارائه اعمال خود به آن حضرت باشم. و اميد بخش است؛ چرا كه منتظر ميانديشد شايد در آينده اى نزديك ظهور رخ دهد و سختيها و مشكلات او به پايان برسد و لذا بايد پايدارى و مقاومت ورزيد و تسليم جريانهايى نشد كه در پى غارت سرمايههاى ايمانى و اعتقادياند.
با توجه به مطالب ياد شده، ميتوان گفت كه تعيين زمان براى ظهور برخلاف مفهوم و فلسفه انتظار است و چه بسا منتظر را به سستى و يا نااميدى بكشد؛ زيرا وقتى گفته شود كه تا فلان زمان مشخص، هر چند آينده اى نه چندان دور، ظهور به وقوع نخواهد پيوست، ما به طور طبيعى دچار سكون و ركود ميشويم و به اين بهانه كه هنوز تا ظهور فاصله داريم؛ از به دست آوردن آمادگى لازم براى ظهور خوددارى ميكنيم.
از سويى ديگر اگر ظهور به هر دليل در زمانى كه به ما وعده داده شده رخ ندهد ما دچار نااميدى و يأس ميشويم و چه بسا كه در اصل اعتقاد به ظهور منجى آخرالزمان نيز دچار ترديد شويم. اين نكته اى است كه در روايات نيز مورد توجه قرار گرفته است.
از جمله در روايتى كه فضيل بن يسار از امام محمد باقر(علیه السلام) نقل كرده، آن حضرت در پاسخ اين پرسش كه آيا براى اين امر برخاستن قائم(علیه السلام)، وقت (مشخص) وجود دارد، فرمود:
كسانى كه براى اين امر وقت تعيين ميكنند، دروغ ميگويند (آن حضرت سه مرتبه اين سخن را تكرار كرد و آنگاه فرمود:) زمانى كه موسى(علیه السلام) قومش را براى رفتن به قرارى كه با پروردگارش داشت ترك كرد، به آنها وعده داد كه تا سى روز ديگر برميگردد، اما زمانى كه خداوند ده روز ديگر بر آن سى روز افزود، قومش گفتند: موسى خلاف وعده كرد پس آن كردند كه كردند...
داستان ارتداد قوم يهود و گوساله پرست شدن آنها در پى تأخير ده روزه حضرت موسى در تاريخ مشهور است و اين هشدارى است به همه كسانى كه در پى تعيين وقت براى ظهورند.
آنچه در روايات امام باقر(علیه السلام) در مورد فلسفه تعيين نشدن وقت ظهور آمده بود، به بيانى ديگر در روايتى كه از امام موسى كاظم(علیه السلام) نقل شده، آمده است. آن حضرت در اين زمينه ميفرمايد:
اگر به ما گفته ميشد: اين امر [ظهور قائم] تا دويست سال و يا سيصد سال ديگر واقع نميشود؛ دلها سخت ميشد و بيشتر مردم از اسلام برميگشتند. اما گفتهاند: اين امر چه با شتاب پيش ميآيد و چه نزديك است! تا دلهاى مردم الفت گيرد و فرج نزديك احساس شود.
بنابراين همه بايد تلاش خود را متوجه اصل قضيه انتظار فرج، منتظر نگهداشتن مردم، حفظ شادابى و سرزندگى انتظار در آنها و يادآورى وظايف منتظران كنند و از پرداختن به موضوع زيان ظهور و تعيين وقت براى تان خوددارى نمايند.
به پيامبر(ص) عرض شد: اى رسول خدا آن قائم كه از نسل شماست چه وقت ظهور ميكند؟ آن حضرت فرمود: ظهور او مانند قيامت است. تنها خداوند است كه چون زمانش فرا رسد آشكارش ميسازد. فرا رسيدن آن بر آسمانيان و زمينيان پوشيده است. جز به ناگهان بر شما نيايد.
امام باقر(علیه السلام)، نيز در تفسير اين آيه شريفه: آيا چشم به راه چيزى جز آن ساعتند كه ناگاه و بيخبرشان بيايد؟
ميفرمايد: مراد از ساعت، ساعت [قيام] قائم(ع) است كه ناگهان برايشان بيايد.
حضرت صاحبالامر(ع) نيز در يكى از توقيعات خود بر اين نكته تأكيد ميورزند كه ظهور ناگهانى و دور از انتظار فرا ميرسد:
فرمان ما به يكباره و ناگهانى فرا ميرسد و در آن زمان توبه و بازگشت براى كسى سودى ندارد و پشيمانى از گناه كسى را از كيفر ما نجات نميبخشد.
اين دسته از روايات از يكسو هشدارى است به شيعيان كه در هر لحظه آماده ظهور حجت حق باشند و از سويى ديگر تذكرى به همه كسانى كه در پى تعيين وقت براى ظهورند.
امام صادق(ع) در روايتى خطاب به محمدبن سلم ميفرمايد:
اى محمد! هر كس براى تو خبرى از ما درباره تعيين وقت [ظهور] نقل كرد در تكذيب او درنگ نكن؛ زيرا ما [اهل بيت] براى هيچكس وقت ظهور را تعيين نكرده ايم.
در روايات ديگرى وقتى مهزم به امام صادق(ع) عرض ميكند:
فدايت شوم، در مورد اين امرى كه ما در انتظار آنيم، مرا آگاه كنيد كه چه زمانى واقع ميشود؟
آن حضرت ميفرمايد:
اى مهزم! آنان كه [براى اين امر] تعيين وقت ميكنند دروغ ميگويند و آنها كه [در اين امر] شتاب ميكنند نابود ميشوند و كسانى كه تسليم ميشوند نجات مييابند.
همچنين در توقيعى كه از ناحيه مقدسه صاحبالزمان(ع) در پاسخ به پرسشهاى »اسحاق بن يعقوب« وارد شده چنين ميخوانيم:
اما آشكار شدن فرج، به اراده خداوند است و آنان كه [براى ظهور] وقت تعيين ميكنند دروغ ميگويند.
توجه به روايات ياد شده به خوبى اين نكته را بر ما روشن ميسازد كه ما نه تنها حق نداريم به استناد برخى رويدادهاى اجتماعى و يا حوادث طبيعى به پيش بينى زمان ظهور و تعيين وقت براى آن بپردازيم؛ بلكه بر ما لازم است كه ادعاى كسانى را كه مدعى دانستن زمان ظهورند تكذيب كنيم و جلوى نشر اينگونه ادعاها را بگيريم.
فلسفه اين حكم نيز روشن است؛ شما تصور كنيد اگر هر از چندى زمانى براى ظهور تعيين شود و ظهور به وقوع نپيوندد چه پيش خواهد آمد. آيا مردم رفته رفته نااميد نميشوند و اعتقاد خود را نسبت به اصل انديشه مهدويت و ظهور منجى از دست نميدهند؟!
در قسمتى از وصاياى امام صادق(علیه السلام) به ابوجعفر محمدبن نعمان، معروف به »مؤمن الطاق« با اشاره به زمان فرا رسيدن امر فرج چنين آمده است:
اى فرزند نعمان! عالم (امام) نميتواند از همه آنچه كه ميداند، تو را آگاه سازد؛ زيرا آن [زمان] راز خداست كه خداوند آن را به جبرئيل(علیه السلام)؛ جبرئيل(علیه السلام) آن را به محمد(صلی الله علیه واله) ؛ محمد(ص) آن را به على(علیه السلام)؛ على(علیه السلام) آن را به حسن(علیه السلام)؛ حسن(علیه السلام) آن را به حسين(علیه السلام)؛ حسين(علیه السلام) آن را به على(علیه السلام)؛ على(علیه السلام) آن را به محمد(علیه السلام)؛ و محمد(علیه السلام) آن را به ديگرى [امام ششم] عرضه داشته است. پس شتاب مكنيد....
همچنين در روايت ديگرى كه از امام محمد باقر(علیه السلام) نقل شده آن حضرت در پاسخ يكى از ياران خود كه ميپرسد: كاش به ما ميفرموديد اين امر (ظهور امام مهدى(علیه السلام)) چه زمانى خواهد بود تا به آن خبر شادمان شويم مطالبى را بيان ميكنند كه از آنها استفاده ميشود كه ايشان وقت ظهور را ميدانند اما بنابر مصالحى از بيان آن خوددارى ميكنند.
بنابراين در مورد اين مطلب كه آيا امام زمان(ع) از زمان ظهور خود آگاه است يا خير اظهارنظر قطعى و صريحى نميتوان كرد و هر دو احتمال از روايات قابلاستفاده است.
سخن آخر اينكه براساس روايات قطعى و ترديدناپذير، وظيفه ما انتظار فرج، نزديك ديدن ظهور و كسب آمادگى كامل براى فرا رسيدن اين روز فرخنده است. بنابراين بايد بسيار مواظب بود و اجازه نداد كه اصل موضوع »انتظار فرج« به عنوان ارزشمندترين سرمايه اعتقادى شيعه با طرح مباحث فرعى و حاشيهاى چون زمان ظهور، نحوه زندگى حضرت در زمان غيبت و... مورد بيتوجهى يا كم توجهى قرار گيرد و از وظايف اصلى منتظران در زمان غيبت، غفلت شود.
منبع: ماهنامه موعود شماره 45
1. تعيين وقت براى ظهور و فلسفه انتظار
به عبارت ديگر انتظار ظهور حجت در آينده اى نامشخص هم بيم دهنده و هم نويدبخش است. بيم دهنده است؛ زيرا منتظر با خود ميگويد شايد همين سال، همين ماه و يا همين روز ظهور رخ دهد پس بايد آماده حضور در پيشگاه حجت خدا و ارائه اعمال خود به آن حضرت باشم. و اميد بخش است؛ چرا كه منتظر ميانديشد شايد در آينده اى نزديك ظهور رخ دهد و سختيها و مشكلات او به پايان برسد و لذا بايد پايدارى و مقاومت ورزيد و تسليم جريانهايى نشد كه در پى غارت سرمايههاى ايمانى و اعتقادياند.
با توجه به مطالب ياد شده، ميتوان گفت كه تعيين زمان براى ظهور برخلاف مفهوم و فلسفه انتظار است و چه بسا منتظر را به سستى و يا نااميدى بكشد؛ زيرا وقتى گفته شود كه تا فلان زمان مشخص، هر چند آينده اى نه چندان دور، ظهور به وقوع نخواهد پيوست، ما به طور طبيعى دچار سكون و ركود ميشويم و به اين بهانه كه هنوز تا ظهور فاصله داريم؛ از به دست آوردن آمادگى لازم براى ظهور خوددارى ميكنيم.
از سويى ديگر اگر ظهور به هر دليل در زمانى كه به ما وعده داده شده رخ ندهد ما دچار نااميدى و يأس ميشويم و چه بسا كه در اصل اعتقاد به ظهور منجى آخرالزمان نيز دچار ترديد شويم. اين نكته اى است كه در روايات نيز مورد توجه قرار گرفته است.
از جمله در روايتى كه فضيل بن يسار از امام محمد باقر(علیه السلام) نقل كرده، آن حضرت در پاسخ اين پرسش كه آيا براى اين امر برخاستن قائم(علیه السلام)، وقت (مشخص) وجود دارد، فرمود:
كسانى كه براى اين امر وقت تعيين ميكنند، دروغ ميگويند (آن حضرت سه مرتبه اين سخن را تكرار كرد و آنگاه فرمود:) زمانى كه موسى(علیه السلام) قومش را براى رفتن به قرارى كه با پروردگارش داشت ترك كرد، به آنها وعده داد كه تا سى روز ديگر برميگردد، اما زمانى كه خداوند ده روز ديگر بر آن سى روز افزود، قومش گفتند: موسى خلاف وعده كرد پس آن كردند كه كردند...
داستان ارتداد قوم يهود و گوساله پرست شدن آنها در پى تأخير ده روزه حضرت موسى در تاريخ مشهور است و اين هشدارى است به همه كسانى كه در پى تعيين وقت براى ظهورند.
آنچه در روايات امام باقر(علیه السلام) در مورد فلسفه تعيين نشدن وقت ظهور آمده بود، به بيانى ديگر در روايتى كه از امام موسى كاظم(علیه السلام) نقل شده، آمده است. آن حضرت در اين زمينه ميفرمايد:
اگر به ما گفته ميشد: اين امر [ظهور قائم] تا دويست سال و يا سيصد سال ديگر واقع نميشود؛ دلها سخت ميشد و بيشتر مردم از اسلام برميگشتند. اما گفتهاند: اين امر چه با شتاب پيش ميآيد و چه نزديك است! تا دلهاى مردم الفت گيرد و فرج نزديك احساس شود.
بنابراين همه بايد تلاش خود را متوجه اصل قضيه انتظار فرج، منتظر نگهداشتن مردم، حفظ شادابى و سرزندگى انتظار در آنها و يادآورى وظايف منتظران كنند و از پرداختن به موضوع زيان ظهور و تعيين وقت براى تان خوددارى نمايند.
2. ظهور ناگهانى فرا ميرسد
به پيامبر(ص) عرض شد: اى رسول خدا آن قائم كه از نسل شماست چه وقت ظهور ميكند؟ آن حضرت فرمود: ظهور او مانند قيامت است. تنها خداوند است كه چون زمانش فرا رسد آشكارش ميسازد. فرا رسيدن آن بر آسمانيان و زمينيان پوشيده است. جز به ناگهان بر شما نيايد.
امام باقر(علیه السلام)، نيز در تفسير اين آيه شريفه: آيا چشم به راه چيزى جز آن ساعتند كه ناگاه و بيخبرشان بيايد؟
ميفرمايد: مراد از ساعت، ساعت [قيام] قائم(ع) است كه ناگهان برايشان بيايد.
حضرت صاحبالامر(ع) نيز در يكى از توقيعات خود بر اين نكته تأكيد ميورزند كه ظهور ناگهانى و دور از انتظار فرا ميرسد:
فرمان ما به يكباره و ناگهانى فرا ميرسد و در آن زمان توبه و بازگشت براى كسى سودى ندارد و پشيمانى از گناه كسى را از كيفر ما نجات نميبخشد.
اين دسته از روايات از يكسو هشدارى است به شيعيان كه در هر لحظه آماده ظهور حجت حق باشند و از سويى ديگر تذكرى به همه كسانى كه در پى تعيين وقت براى ظهورند.
3. نهى از تعيين وقت براى ظهور
امام صادق(ع) در روايتى خطاب به محمدبن سلم ميفرمايد:
اى محمد! هر كس براى تو خبرى از ما درباره تعيين وقت [ظهور] نقل كرد در تكذيب او درنگ نكن؛ زيرا ما [اهل بيت] براى هيچكس وقت ظهور را تعيين نكرده ايم.
در روايات ديگرى وقتى مهزم به امام صادق(ع) عرض ميكند:
فدايت شوم، در مورد اين امرى كه ما در انتظار آنيم، مرا آگاه كنيد كه چه زمانى واقع ميشود؟
آن حضرت ميفرمايد:
اى مهزم! آنان كه [براى اين امر] تعيين وقت ميكنند دروغ ميگويند و آنها كه [در اين امر] شتاب ميكنند نابود ميشوند و كسانى كه تسليم ميشوند نجات مييابند.
همچنين در توقيعى كه از ناحيه مقدسه صاحبالزمان(ع) در پاسخ به پرسشهاى »اسحاق بن يعقوب« وارد شده چنين ميخوانيم:
اما آشكار شدن فرج، به اراده خداوند است و آنان كه [براى ظهور] وقت تعيين ميكنند دروغ ميگويند.
توجه به روايات ياد شده به خوبى اين نكته را بر ما روشن ميسازد كه ما نه تنها حق نداريم به استناد برخى رويدادهاى اجتماعى و يا حوادث طبيعى به پيش بينى زمان ظهور و تعيين وقت براى آن بپردازيم؛ بلكه بر ما لازم است كه ادعاى كسانى را كه مدعى دانستن زمان ظهورند تكذيب كنيم و جلوى نشر اينگونه ادعاها را بگيريم.
فلسفه اين حكم نيز روشن است؛ شما تصور كنيد اگر هر از چندى زمانى براى ظهور تعيين شود و ظهور به وقوع نپيوندد چه پيش خواهد آمد. آيا مردم رفته رفته نااميد نميشوند و اعتقاد خود را نسبت به اصل انديشه مهدويت و ظهور منجى از دست نميدهند؟!
4. زمان ظهور، رازى از رازهاى خدا
در قسمتى از وصاياى امام صادق(علیه السلام) به ابوجعفر محمدبن نعمان، معروف به »مؤمن الطاق« با اشاره به زمان فرا رسيدن امر فرج چنين آمده است:
اى فرزند نعمان! عالم (امام) نميتواند از همه آنچه كه ميداند، تو را آگاه سازد؛ زيرا آن [زمان] راز خداست كه خداوند آن را به جبرئيل(علیه السلام)؛ جبرئيل(علیه السلام) آن را به محمد(صلی الله علیه واله) ؛ محمد(ص) آن را به على(علیه السلام)؛ على(علیه السلام) آن را به حسن(علیه السلام)؛ حسن(علیه السلام) آن را به حسين(علیه السلام)؛ حسين(علیه السلام) آن را به على(علیه السلام)؛ على(علیه السلام) آن را به محمد(علیه السلام)؛ و محمد(علیه السلام) آن را به ديگرى [امام ششم] عرضه داشته است. پس شتاب مكنيد....
همچنين در روايت ديگرى كه از امام محمد باقر(علیه السلام) نقل شده آن حضرت در پاسخ يكى از ياران خود كه ميپرسد: كاش به ما ميفرموديد اين امر (ظهور امام مهدى(علیه السلام)) چه زمانى خواهد بود تا به آن خبر شادمان شويم مطالبى را بيان ميكنند كه از آنها استفاده ميشود كه ايشان وقت ظهور را ميدانند اما بنابر مصالحى از بيان آن خوددارى ميكنند.
بنابراين در مورد اين مطلب كه آيا امام زمان(ع) از زمان ظهور خود آگاه است يا خير اظهارنظر قطعى و صريحى نميتوان كرد و هر دو احتمال از روايات قابلاستفاده است.
سخن آخر اينكه براساس روايات قطعى و ترديدناپذير، وظيفه ما انتظار فرج، نزديك ديدن ظهور و كسب آمادگى كامل براى فرا رسيدن اين روز فرخنده است. بنابراين بايد بسيار مواظب بود و اجازه نداد كه اصل موضوع »انتظار فرج« به عنوان ارزشمندترين سرمايه اعتقادى شيعه با طرح مباحث فرعى و حاشيهاى چون زمان ظهور، نحوه زندگى حضرت در زمان غيبت و... مورد بيتوجهى يا كم توجهى قرار گيرد و از وظايف اصلى منتظران در زمان غيبت، غفلت شود.
منبع: ماهنامه موعود شماره 45