مهدويت و انسجام اسلامي

در اين نوشتار هدف آن است كه با بررسي و تحقيق در متون اسلامي و نظريات دانشمندان اسلامي مي‌توان موضوعي به‌نام «مهدويت» را يك عقيده همگاني مسلمين تلقي كرد و از آن به‌عنوان اعتقاد اسلامي و پذيرفته شده در بين مسلمين نام برد يا خير؟ در صورتي‌كه همگاني و عمومي تلقي شود، مهدويت ارتباط مستقيم با انسجام مسلمين پيدا خواهد كرد؟ و يك نگاه تازه براي انديشمندان خواهد بود؟ آيا مي‌شود در اثر اين
يکشنبه، 4 اسفند 1387
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
مهدويت و انسجام اسلامي
مهدويت و انسجام اسلامي
مهدويت و انسجام اسلامي

نويسنده:حبيب‌الله متقي
در اين نوشتار هدف آن است كه با بررسي و تحقيق در متون اسلامي و نظريات دانشمندان اسلامي مي‌توان موضوعي به‌نام «مهدويت» را يك عقيده همگاني مسلمين تلقي كرد و از آن به‌عنوان اعتقاد اسلامي و پذيرفته شده در بين مسلمين نام برد يا خير؟
در صورتي‌كه همگاني و عمومي تلقي شود، مهدويت ارتباط مستقيم با انسجام مسلمين پيدا خواهد كرد؟ و يك نگاه تازه براي انديشمندان خواهد بود؟ آيا مي‌شود در اثر اين نگاه شيوه‌اي جديد براي نزديك شدن طوايف مذهبي اختراع كرده و امت اسلام را در اين عقيده متحد و منسجم ساخت؟
ابتدا مهدويت را به دو صورت مورد بررسي قرار مي‌دهيم: اولاً‌ اعتقاد به مهدويت مربوط به مذهب اماميه است و در مذاهب ديگر اعتبار ندارد. ثانياً مسئله مهدويت اعتقاد خاص باور شيعي نيست، بلكه اسلامي است و در نزد اهل سنت نيز معتبر و مورد احترام است.
معلوم است كه در صورت اول نمي‌توان به‌عنوان اعتقاد مسلمين از آن نام برد و حال آنكه چنين مورد محلي براي تحقيق و بررسي ندارد و عامه و خاصه در اصل مهدويت ايمان دارند و معتقد هستند.
از اين رو يكي از مباحثي كه انديشه‌هاي اعتقادي مذاهب را به‌هم پيوند مي‌دهد، مخصوصاً مذهب سنت و تشيع مباحث مهدويت است و اگر در تبليغ آن به شيوه‌اي كه تقريب نظريه را همراه داشته باشد اقدام شود، يك نوع راهكار و طريقي مفيد براي انسجام امت اسلامي پديدار خواهد شد.
براي روشن شدن مطلب هر يك از نظريات را در متون اسلامي بررسي نموده و تفاوت و پيامد آن را نيز كشف مي‌نماييم:
تحقيق مطلب در دو بخش قابل جست‌وجو است؛ بخش اول صرفاً اعتقادي و تئوري مي‌باشد، به‌اين معني كه نوع نظر و اعتقاد نسبت به مهدويت دو ديدگاه را توضيح دهيم.
بخش دوم جنبه رفتاري اين اعتقاد است كه پس از پذيرش معتقدات راجع به مهدويت چه وظايفي را در رفتارشان اعمال مي‌كنند و يا اينكه اساساً موضوع مهدويت اثر رفتاري و تكليفي هم به‌دنبال دارد يا خير.

نظريه شيعه اماميه

شيعه معتقد است كه از آيات و روايات و اقوال علما و رجال دين‌شناسي اسلام در گذشته و حال به‌دست مي‌آيد كه جهان بدون حجت الهي نيست.
چنانكه علي عليه‌السلام درباره ضرورت وجود امام در ميان انسان‌ها و چگونگي اين حضور مي‌فرمايد:
«هرگز از روي زمين، از قيام كننده‌اي با حجت و دليل، خالي نمي‌ماند، خواه ظاهر و آشكار باشد، خواه بيمناك و پنهان، تا دلايل و اسناد روشن الهي از بين نرود و به فراموشي نگرايد.»(1)
مطابق همين مضمون نامه‌اي از امام زمان (عج) به عثمان بن سعيد عمري نايب خاص آن حضرت نقل شده است:
ان الارض لا تخلو من حجه اما ظاهراً و اما مغمورا (2)
زمين خالي از حجت نيست؛ چه آنكه آشكار باشد يا پنهان.
مقصود از اين حجت امام معصوم (ع) است و جهان محتاج چنين حجتي هست. در اين زمينه روايات متعددي وجود دارد كه دال بر تواتر و صحت مطلب است.
در حقيقت جهان محتاج به حجج الهي است كه با استدلال حصر عقلي و امكان تصور آن سه چيز است كه عنوان حجيت را پيدا مي‌كند.
1- عقل
2- قرآن
3- امام معصوم (ع)
هر كدام اينها براي ثبات و هدايت جهان لازم و ضروري مي‌باشد، ادله‌ معقول و منقول دارد كه در جايگاه خودش قابل بحث و بررسي است و حتي نمي‌توان اكتفا به يكي از آنها كرد، بلكه اعتبار آنان با وجود حجيت بعدي ساقط نمي‌گردد.
از ديدگاه مذهب شيعه امام معصوم(ع) حاضر در عصر كنوني وجود ندارد و ادعايي نيست كه شخصي خود را به‌عنوان رهبر معصوم و حجت خدا معرفي كند. اگر عنوان رهبري يا مجتهد و مفتي و امام را در برخي افراد مي‌بينيم كه در جايگاه علمي و مقام بلند هستند و داراي وظايفي هستند كه بر دوش ديگران نيست براساس نيابت از معصوم و به‌عنوان مبلغ و مجري احكام الهي قلمداد مي‌شود، نه اينكه رتبه آنها في‌ذاته حجت در ميان مردم باشد.
در جهان موجود، امام معصوم، همان امام غايب است كه بنا بر مصلحت و حكمت خداوند، از ديدگان مخفي است و تشرف و متابعت حضوري از ايشان براي عموم امكان پذير نيست.
روايات كثيره وجود دارد كه محققين شيعي در كتب معتبره به آن استناد كرده‌اند و بالغ بر 657 حديث است كه به‌تواتر نقل شده است. (3) و ما نمونه‌اي از مستندات را يادآور مي‌شويم.
1- قال رسول الله صلي‌الله عليه و آله: يخرج في آخر الزمان رجل من ولدي اسمه كاسمي و كنيه ككنيتي يملأ الارض عدلا كما ملئت جوراً، فذالك هوالمهدي (4)
در آخر الزمان مردي خروج مي‌كند كه از فرزندان من است. اسم او مثل اسم من است و كنيه او مثل كنيه من است، زمين را از عدل سرازير مي‌كند، همانگونه كه از ظلم پر شده است. اين شخص همان مهدي است.
2- قال رسول الله صلي‌الله عليه و آله: لا تذهب الدنيا حتي يقوم من امتي رجل من ولدالحسين يملأ الارض عدلاً كما ملئت ظلماً. (5)
عمر دنيا به‌پايان نمي‌رسد مگر اينكه قيام كند از امت من، مردي كه از تبار حسين عليه‌السلام است. فراگير مي‌كند زمين را از عدل، همچنانكه از ظلم فراگير شده است.
براساس رواياتي كه از ائمه معصومين (ع) نقل شده راجع به‌فردي كه رسول اكرم(ص) او را به‌عنوان منجي و از تبار خانواده خودش معرفي نموده و مردم را در انتظار ظهورش وعده داده است وجود مقدس فرزند امام حسن عسكري (ع) است.
وي در سال 255 ه.ق در پانزدهم شعبان المعظم به‌صورت مخفيانه به‌دنيا آمد و بدون شك آنچه كه از كتاب و سنن و تفاسير دانشمندان شيعي به‌دست مي‌آيد، تنها مصداق مبرز و مستدل وجود حجت بن الحسن العسكري عليه‌السلام است كه دوازدهمين فرزند فاطمه زهرا (سلام الله علیها) دخت نبوه خاتم المرسلين است.
واضح‌تر از آن احاديث ديگري نيز به‌نقل از ابن عباس و جابربن عبدالله انصاري كه حديث نبوي شمرده مي‌شود وجود دارد كه حضرت يكايك اوصياي بعد خودش را نام برده و به‌ اسم حضرت مهدي(عجل الله تعالی فرجه) كه فرزند يازدهمين امام(ع) است تصريح مي‌نمايد و او را صاحب‌الزمان خوانده كه پس از ظهور زمين را پر از عدل و قسط مي‌كند.
رواياتي از آيات قرآن كريم نيز براي اثبات وجود امام در عصر غيبت استفاده شده برخي از محققان تعداد آن را حدود دويست آيه دانسته‌اند. (6)
مرحوم علامه مجلسي تعداد زيادي از اين آيات را در بحارالانوار جمع‌آوري نموده است. (7)
از جمله آياتي كه اكثر نظر محققين را جلب نموده است، آيات زير است: ولقد كتبنا في الزبور من بعد الذكر ان الارض يرثها عبادي الصالحون ان في هذا لبلاغاً لقوم عابدين.(8)
همانا بعد از ذكر تورات در «زبور» نوشتيم يقيناً بندگان شايسته‌ام وارث (حكومت) زمين خواهند شد، در اين ابلاغ روشني است براي گروه عبادت‌كنندگان.
آيات قرآن خبر از يك حكومت عدل جهاني در سايه ايمان مي‌دهد، تعيين مصداق اين آيات منوط به‌رجوع به معلوماتي است كه از علم اهل بيت (ع) امكان‌پذير است و متقن‌ترين نتايج كه در تحليلات اين آيات به‌كمك روايات هست، دلالت آن بر وجود حجت بن الحسن العسكري عليه‌السلام است.
و هوالذي ارسل رسوله بالهدي و دين الحق ليظهره علي الدين كله و لوكره المشركون.(9)
او كسي است كه رسولش را با هدايت و‌ آيين حق فرستاد تا آن را براي همه آيين‌ها غالب گرداند و هرچند مشركان كراهت داشته باشند.
و نريد ان نمن علي الذين استضعفوا في الارض و نجعلهم ائمه و نجعلهم الوارثين (10)
اراده مي‌كنيم كه بر مستضعفان زمين منت نهيم و آنان را پيشوايان و وارثان زمين قرار دهيم.
با اين تفاصيل از نظر شيعه موضوع مهدويت به‌عنوان عبادت از اعتقاد به امامت و رهبري شخصيت كه كاملاً از حيث حسب و نسب معرفي شده، و زمان ولادت و غيبت آن با شواهد و اخبار صحيح اعلام گرديده و حتي زمان ظهورش كه با علايم مستند و مستدل همراه است مشخص گرديده و معتقدين آن با اتقان كامل منتظر آن وعده الهي هستند.

نظريه اهل سنت

اعتقاد به ظهور مصلح كه نامش مهدي(عج) و از اولاد پيامبر اسلام(صلی الله علیه واله) است، مورد اتفاق همه فرقه‌‌هاي اسلامي است. كتاب عون المعبود (شرح كتاب سنن ابي داوود) مي‌نويسد:
«بدان كه در طول اعصار، مشهور بين همه اهل اسلام، اين است كه حتماً در آخرالزمان مردي از اهل بيت (ع) ظهور مي‌كند كه دين را ياري و عدل را آشكار مي‌كند... نامش مهدي است، و عيسي بعد از مهدي يا هم زمان با مهدي، نزول و او را در كشتن دجال ياري، و در نماز با او اقتدا مي‌كند.(11)
احاديث مربوط به مهدي (عجل الله تعالی فرجه) را عده‌اي از بزرگان اهل سنت آورده‌اند، از آن جمله ابوداود، ترمذي، ابن ماجه، حاكم، طبراني، ابويعلي. سند اين احاديث برخي صحيح و برخي ديگر حسن و يا ضعيف است.
بيشترين مباحث مهدويت از نظر اهل سنت براساس منابع سنت و اقوال محققين آنها است. به‌اختصار به چند حديث مهم از نقل كتاب‌هاي معتبر آنان مي‌پردازيم.
1- عن النبي صلي‌الله عليه و آله، انه قال: لاتذهب الدنيا حتي يملك العرب رجل من اهل بيتي يواطي اسمه اسمي (12)
دنيا به‌پايان نمي‌رسد مگر آنكه مردي از اهل بيت من كه اسمش اسم من است مالك جهان عرب شود.
2- عن النبي صلي‌الله عليه و آله: لاتقوم الساعه حتي تملأ الارض ظلماً و جوراً و عدوانا، ثم يخرج من اهل بيتي من يملأها قسطاً و عدلاً كما ملئت ظلما و جورا. (13)
3- عبدالله بن سعود از پيامبر(صلی الله علیه واله) نقل مي‌كند كه آن حضرت فرمود: لولم يبق من الدنيا يوم لطول الله ذلك اليوم حتي يبعث فيه رجلاً مني او من اهل بيتي يملأ الارض قسطاً و عدلاً كما ملئت ظلماً و جوراً. (14)
اگر از دنيا فقط يك روز باقي بماند، خداوند آن روز را طولاني مي‌كند تا در آن روز مردي از من يا اهل بيت من مبعوث شود و زمين را پر از عدل و قسط كند. همان گونه كه از ظلم و جور پرشده بود.
اهل بيت به اتفاق به مهدويت معتقد هستند و به‌دليل وجود روايت‌هاي متواتر ظهور شخصي به‌نام حضرت مهدي (عج) در آخرالزمان را جزو اعتقادات قطعي خود مي‌دانند، اما در تعيين مصداق امام غايب و شخصي كه هويت آن روشن و صريح باشد، ‌اختلاف دارند و نظر ثابت و متفقي را در عالم اسلام ارائه ندادند.
وجود چنين ابهام شايد به‌علت عدم توجه و غفلت باشد والا منابع غني اسلام آنقدر هست كه هر دانشمندي بخواهد در ارتباط با اين عقيده بزرگ و مهم روشنايي بيندازد، مي‌تواند به نظريه ثابت و متقن برسد. چنانكه درباره غيبت حضرت عيسي عليه‌السلام همه محققين و دانشمندان اسلامي ترديد نكردند و در كتاب‌هاي عقايد معتبر اسلامي به آن تصريح كردند.
تفاوت مهم در اين دو نظريه و حتي باورهاي جامعه دو مذهب در اين است كه معتقدات اهل سنت نسبت به منجي عالم بشريت تفصيلي نيست و فرد يا شخصي را كه بتواند از حيث كمال و منزلت مصداق نويد وعده الهي باشد به جهان معرفي نكرده است.
اما در معتقدات شيعي چنين چيزي نيست، بلكه آنها شخصيتي را كه جهان بايد در انتظارش باشد و مستجمع صفات جامع و با تفصيل است، با هويت تاريخي همراه با شواهد و برنامه ظهور منجي عالم بشريت را نويد مي‌دهند و يك مكتب و فلسفه در انديشه انتظار آنان به‌چشم مي‌خورد.
عقيده به مهدويت ريشه بنيادي در اسلام دارد، تنها مكتبي كه معرف كامل آن است و مسئله انتظار و نجات بشريت را از جهل و ظلم به‌طور كامل براساس تمدن و فرهنگ جهان تفسير مي‌كند، دو مذهب جهان اسلامي يعني اماميه و اهل سنت هستند كه پيكره اصلي مكتب اسلام را در جهان تشكيل مي‌دهند و نام اسلام و قرآن با اين دو مذهب در جهان معرفي مي‌شود. سزاوار آن است كه تفاوت‌هاي اعتقادي آنها روز به روز تبديل به تقريب و وحدت عقايد گردد.
يكي از عوامل مفيد براي اعتلاي كلمه اسلام موضوعي به نام اتحاد و انسجام است. باتوجه به اينكه تعاليم اسلام گسترده و جاوداني است و محدوديت در تاريخ و مقاطع زماني ندارد، طبيعي است كه مسائل جزئي و كلي آن متفاوت نشر پيدا مي‌كند. در نتيجه جامعه بدون اختلاف را نخواهد داشت.
براي اينكه اسلام در جهان از قدرت مدني و بانفوذ برخوردار شود، همت محققين و مسلمانان متدين آن بايد جلوي نشر اكاذيب و افترا و تهمت و نفاق را بگيرد.
بهترين عامل و گزينه مثبت براي رفع اكاذيب، اعلان اتحاد و انسجام است. تفسير اسلام از انسجام يعني مرور مجدد اهل نظر با حفظ ديدگاه علمي و وجدان براي پاسخ دادن به چراها؟
انسجام يعني استقبال از همگرايي و رسيدن به وحدت نظر
انسجام يعني مخالفت با جدايي و اختناق و خصومت
انسجام واقعي آن است كه هريك از نظريات آنگونه كه وجود دارد در جامعه اسلامي بيان شود و مبلغان هريك از مذاهب موظف به بيان آرا و نظريات فرق باشند، از جعل مطالب با تحليلات ذهني اجتناب نمايند و مطالب را بدون استناد به‌مدرك صحيح به‌گروه و شخص نسبت نداده و هرچيزي كه زمينه تعصب بي‌جا را براي عقيده دلخواه ايجاد مي‌كند پرهيز نموده و از عصبانيت مخالف لذت نبرند.
در جهان معاصر موضوع مهدويت بهترين انتخاب براي زدودن انديشه‌هاي متضاد و متعصب است، در شرايطي كه جهان به‌دنبال سركوب كردن اعتقادي اصيل اسلام هستند ضرورت بس حياتي دارد كه ديدگاه اعتقادي مسلمانان اعم از توحيد، مسئله امامت و نبوت و موضوع حجت در جهان و رجعت و ظهور منجي و در نهايت پرداختن به مباني فلسفي آخرت و معاد، در قالب انديشه فراگير و متقن و عقلاني و شرعي سامان پيدا كند و محوريت كتاب و عقل در انديشه‌ها زنده گردد.
بايد باور كنيم كه مي‌توان با حفظ جايگاه استدلال و اتقان به‌عقيده صحيح بر مبناي اشتراكات كه همه مسلمين راجع به انتظار و مهدويت دارند گامي در تلفيق و انسجام مسلمين برداشت و اين عقيده را اسلامي و جهاني معرفي نموده و يكصدا و هماهنگ هدايت نويني را براي نجات دادن بشر از ستمگر و طاغوت تدوين كرد.
توصيه‌هاي مقام معظم رهبري در مراسم هفته وحدت سال جاري خطاب به سران و دانشمندان اسلامي از كشورهاي مختلف حكايت از اين امر بود كه فرمودند:
«ملت‌هاي اسلامي خصوصاً دانشمندان سعي كنند در مقام تبليغ از شيوه مباحثات علمي براي رفع امور اختلافي استفاده كنند و مسائل را به نزاع و تبليغ بر عليه يكديگر و ضديت و برادركشي نكشانند.»
نگارنده معتقد است مطابق آنچه كه از روايات و آيات و ادله‌ اقوال علماي اهل تشيع و تسنن به‌دست مي‌آيد موضوع مهدويت داراي مباحث اختلافي جدي نيست، بلكه شيوه‌هاي تبليغي و افراط‌هايي كه بعضاً در گفتار و نوشتار نشان دادند موجب شده كه شيعه حامي و جانبدار اين اعتقاد باشد و اهل سنت فاقد اين اعتقاد قلمداد گردد.
براي رفع اينگونه افكار كه بيشتر در مجامع كم اطلاع مذهبي حاكم است لازم است به پيشنهادي كه اشاره مي‌كنم عنايت شود.
به تعداد كتاب‌ها و مقالات علمي كه درباره تفاسير قرآن و مجمعات فرهنگي به‌چاپ رسيده است مباحث اعتقاد مهدويت به‌صورت كتاب همراه با مصاحبه و تصوير از همه علماي اسلامي بدون اينكه گلچين و موردي چاپ شود بلكه به‌گونه‌اي كه دسترسي عمومي محققان اسلامي ممكن گردد چاپ و در كتابخانه‌هاي معتبر مورد بهره‌برداري واقع شود.
بهترين گزينه‌اي كه مسلمين را در برابر تجاوزات بيگانگان تقويت مي‌نمايد شعار لااله الاالله است و نجات بشر با مهدويت و اينكه هر انساني آرزو كند آن روزي را كه امام صادق عليه‌السلام فرمود:
اذا اقام القائم لايبقي ارض الا نودي فيها شهاده ان لا اله‌الا الله و ان محمد رسول الله (15)
زماني كه قائم قيام كند هيچ سرزميني نمي‌ماند مگر اينكه نداي شهادتين درآن طنين‌انداز شود.
ازين‌رو شايسته است كه مسئله اخوت و انسجام مذاهب اسلامي در برابر دشمن اصلي بيشتر مورد توجه قرار داده شود و جبهه‌اي جديد را بر مبناي اعتقاد به مهدويت تأسيس نموده تا دل‌ها را به‌سوي حاكميت جهاني اسلام آماده و مشتاق سازد. براي حاكميت اسلام در سراسر هستي آنچنان انسجام خود و قتال با كفر را فعال نماييم كه قرآن دستور مي‌دهد:
و قاتلوهم حتي لاتكون فتنه و يكون الدين كلمه الله (16)
مشركان كشته مي‌شوند و اضلال و تباهي از جامعه رخت برمي‌بندد به‌طوري‌كه همه چيز به‌قالب تدين و اعتقاد به‌ الله مي‌چرخد.
منابع و مآخذ:
1- ابن ابي الحديد، شرح نهج البلاغه، ج 18، ص347، حكمت 143
2- كمال الدين، ج2 ، ص 511
3- تفصيل اين احاديث را در بحارالانوار جلد 51 تا 53 و نيز در منتخب الاثر ص 31 تا 60 مي توان يافت.
4- التذكره، ص 204 و منهاج السنه ص 211
5- موده القربي، ص 96
6- ميرزا مهدي صادقي، تاريخ زندگاني حضرت مهدي، ص 74
7- محمدباقر مجلسي، بحارلانوار، ج 51، ص44-64
8- سوره انبياء، آيه 105-106
9- سوره توبه، آيه 33
10- قصص، آيه 5
11- عون المعبود (شرح سنن ابي داوود، ج 11 ، ص 362 به نقل از مركز مطالعات و پژوهشهاي فرهنگي حوزه علميه، كتاب امام مهدي ص 23
12- ابن حجرهيثمي، الصواعق المحرقه، ص 249
13- مسند احمدج 3، ص 36 ، ح10920
14- سنن ابي داود، ج 4 ، ص 106 -107 ح 4282
15- بحارالانوار، ج 52، ص 340
16- سوره انفال، آيه 39
منبع:سایت سازمان تبلیغات اسلامی




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط