(علمی- پژوهشی)

جلوه‌های ادبیّات پایداری در كلام امام خمینی (ره)

ادبیّات پایداری، برجسته كردن پیام‌های انسانی از جمله آزادگی، حق خواهی، عدالت طلبی، ظلم ستیزی، وطن دوستی، ایثار و استقامت است. در این نوع ادبیّات شاعر یا نویسنده با زبان، رفتاری فراهنجار دارد. او به دنبال زبانی است كه با
جمعه، 18 فروردين 1396
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: علی اکبر مظاهری
موارد بیشتر برای شما
جلوه‌های ادبیّات پایداری در كلام امام خمینی (ره)
 جلوه‌های ادبیّات پایداری در كلام امام خمینی (رحمه‌الله) (علمی- پژوهشی)

 

نویسنده: دكتر محمّدرضا نجّاریان (1)

 
 

(علمی- پژوهشی)

چكیده

ادبیّات پایداری، برجسته كردن پیام‌های انسانی از جمله آزادگی، حق خواهی، عدالت طلبی، ظلم ستیزی، وطن دوستی، ایثار و استقامت است. در این نوع ادبیّات شاعر یا نویسنده با زبان، رفتاری فراهنجار دارد. او به دنبال زبانی است كه با همه مردم جهان گفتگو كند؛ لذا پیام‌های انسانی حادثه‌ای چون جنگ را درونی می‌كند و به جهان ارائه می‌كند. مبارزه‌ی جدی و آشتی ناپذیر امام خمینی (رحمه‌الله) برابر دو عنصر «استبداد داخلی» و «استعمارخارجی» با انگیزه‌ی ادای تكلیف و جلب رضای حق تعالی، بر سه ركن اساسی اتّكال به خدا اعتماد به مردم و اعتماد به نفس متّكی بود. پیام‌های امام كه دل‌های مبارزان را گرم و آتش مبارزه را روشن نگه داشته است، سه ویژگی اساسی دارد: 1- برانگیزنده‌ی حق، 2- هدایت و ترسیم خط انقلاب، 3- ثبت دقیق تاریخ و قیام و مبارزه‌ی مردم.
عناصر پنج‌گانه‌ی استراتژیك امام عبارتند از: 1- تغییر ذهنیّت ملت، 2- خط مشی و جهت دهی به ملت ایران، 3- منزوی كردن مخالفان ملّت، 4- خنثی سازی اقدامات آمریكا، 5- اعتباربخشی و اعتبارسازی برای جمهوری اسلامی.
در این مقاله سعی بر این است تا با توجه به مبانی ادبیّات پایداری، جلوه‌های ادبیّات پایداری را در كلام امام خمینی (رحمه‌الله) تحلیل كنیم.

واژه‌های كلیدی: ادبیّات، پایداری، قیام، دشمن، امام خمینی (رحمه‌الله).

1- مقدّمه

مقاومت، نخستین بار در سال 1966 در ادبیّات فلسطین توسّط نویسنده و منتقد فلسطینی غسان كنفانی در اثری به نام «ادبیّات مقاومت در فلسطین اشغالی» مطرح شد. در هر یك از آثار مقاومت، نوعی مبارزه علیه امپریالیسم فرهنگی به چشم می‌خورد كه از نظر ارزش، كمتر از مقاومت مسلحانه نیست (اسكندری،1376: 139). ادب مقاومت از نوع ادب متعهّد و سیاسی است و در تعریف ادب سیاسی گفته‌اند: شاعر و ادیب سیاسی بر مبنای تعهد و بر اساس درك رسالت و مسئولیت به تولید ادبی می‌پردازد و هیچ نظر به پاداش و تشویق‌های دنیوی ندارد؛ از این رو، محتوای ادب مقاومت بیان تلاش‌ها، اخلاص‌ها، ایثارها، رزم‌ها و محرومیت‌ها و مظلومیت‌های ملتی است كه برای دفع تجاوز نظامی، فرهنگی، دینی، سنتی و ملی دشمنان قد برافراشته است و در این مسیر، رنج دیده و حرمان كشیده است. می‌توان گفت كه ادب مقاومت به مقتضای چهره‌ی ملی و بر حسب مناسبات مبارزاتی و شكل تهاجم دشمنان و هدفگیری آنها و نوع مبارزه‌ی امت برای دفاع از كیان خود متنوّع است (آیینه‌وند، 1370: 24).

1-1- بیان مسئله

فرضیه این است كه امام خمینی با توجه به مبانی ادبیّات پایداری چه مبناى عقلى- استدلالى چه دینى- اعتقادى، معتقد بود كه بقا و دوام همیشگى احكام اسلامى امكان پذیر نیست مگر با ایجاد حكومت اسلامى و این خداوند سبحان است كه از ما مى خواهد در مقابل كفر و زندقه و ستم و ستمكاران ایستادگى می‌كند. ما در این مقاله به این سؤال پاسخ می‌گوییم كه ادبیّات پایداری در كلام امام با تحولات گوناگون سیاسی و اجتماعی چگونه جلوه كرده است؟ پس از بیان منشأ ادبیّات مقاومت، مبانی ادبیّات پایداری امام (رحمه‌الله) را ذكر كرده، استراتژی مبارزاتی آن حضرت را در رویارویی با استبداد، به عنوان ادبیّات پایداری یا پیش شرط‌های این ادبیّات مطرح می‌كنیم.

2-1- پیشینه‌ی تحقیق

كاظم قاضی زاده (1377) در كتابی با عنوان «اندیشه‌های فقهی- سیاسی امام خمینی» به مبانی معرفتی و اعتقادی اندیشه‌های سیاسی امام و نیز به مسایل و محورهای مهم در دیدگاه‌ها و اندیشه سیاسی امام پرداخته است. نجف لك‌زایی نیز در كتاب «سیر تطور تفكر سیاسی امام خمینی» (1388) در شش فصل به مفهوم دین وسیاست، ماهیت اندیشه سیاسی، نظریه‌های نظام سیاسی، اندیشه سیاسی انقلابی اصول ثابت در اندیشه سیاسی، كلام سیاسی پرداخته است. رضا عیسی نیا در مقاله‌ی «امام و ادبیّات پایداری» (1385) مسائلی چون مبانی ادبیّات پایداری امام، مؤلفه‌های ادبیّات پایداری امام و موانع ادبیّات پایداری را مطرح نموده است. در این مقاله سعی داریم محورهای محتوایی پیام‌های امام، محورهای اصلی شعارها و مشخصه‌های پیام آن حضرت را تبیین كنیم.

2- بحث

1-2- منشأ ادبیّات مقاومت

كلمه‌ی ادب المقاوم^ یا ادب مقاومت در عالم اسلام خصوصا الجزایر رایج شد. بعدا در جریان مبارزات ضد صهیونیستی مردم مسلمان و مقاوم فلسطین كارهای ادبی و تولیدات شعری نمایان‌تر و چشمگیرتری پدید آمد كه شاید بهترین آن «ادب مقاومت» غالی شكری است كه توسط نویسنده‌ی توانا، سید محمد حسین روحانی، با خامه‌ای شیوا ترجمه شده است. ادیب یا شاعر مقاومت، پاسدار ارزش‌هایی است كه دو نقش دارد: 1- شناخت حوز ه‌ی مقاومت امت و اطلاع از توانمندی‌های آن و نیز دستیابی به ضعف‌ها و مواضع ضربه پذیر و سست دشمن مهاجم. 2- سكانداری رسالت بلاغ و گرم نگهداشتن كانون مبارزه تا پیروزی و دفع خطر. شكی نیست كه اوج مقاومت همگانی یك امت زمانی رخ می‌نماید كه آن امت یا از درون درگیر مبارزه با دشمنان حاكم بر سرنوشت خود است و یا از برون دچار تهاجم و تجاسر دشمنان دیگر شده. اگر بپرسند آیا ادب مقاومت غایتی تعالی جو دارد، می‌گوییم آری؛ غایت آن، شكستن سدها و برداشتن موانع ضدّ تعالی انسانی است و در یك سخن به تعالی می‌اندیشد، نه به مبارزه و ستیز (آیینه وند، 1370: 79).

2-2- عناصر ادبیّات اعتراض، پرخاشگر یا پایداری

1- توده‌ی مردم: ادبیّات مقاومت، متعلق به عصر ملت‌هاست كه اگر آغاز آن را انقلاب فرانسه فرض كنیم، بیش از 200سال از عمر آن نمی‌گذرد.
2- تحوّلات اجتماعی: ممكن است با تجاوز بیگانگان به مرزهای جغرافیایی یك كشور پیدا شوند. ممكن است به شكل استبداد محض باشد یا حاكمیت فردی وابسته به قدرت‌های خارجی. در كنار اینها، حركت‌های مردمی نهادهای سیاسی، ساختارهای اجتماعی و رهبری است كه با خشونت داخلی؛ یعنی انقلاب همراه می‌گردد.
3- پیشروان فكری جامعه: الف) نطفه‌ی ادبیّات مقاومت در بستری از رویدادهای اجتماعی بسته می‌شود. ب) ادبیّات مقاومت را مردم و پیشروان فكری جامعه می‌آفرینند.
ج) ادبیّات مقاومت به وسیله‌ی مردم رشد می‌یابد و نضج می‌گیرد (مجموعه مقاله‌ها، 1373: 61).

3-2- ادبیّات انقلاب

ادبیّات انقلاب، حماسه‌ی خونین هفده شهریور است. حماسه‌ی دانش آموزانی است كه روی نیمكت مدارس در كنار معلّمشان در زیر رگبار گلوله و موشك دشمن جان دادند؛ گورهای دسته جمعی است كه در دزفول و سایر گلستان‌های شهدا، چشم هر انسانی را می‌گریاند. شهدای بیشمار دشت عباس است؛ دست‌های جوانی است كه در غرب، بر ضامن نارنجك یخ زد. سفره‌های عقدی است كه چیده نشد، برچیده شد (مجموعه مقاله‌ها، 1373: 410).
بی‌شك، سهم حضرت امام در میدان ادبیّات انقلاب بسیار بزرگ است. آنچه از قلم و زبان امام می‌جوشید و می‌تراوید، تبدیل به عشق و ایمان می‌شد و در قلب‌ها و قالب‌ها نفوذ می‌كرد. بیان او فرهنگ می‌شد و سخنش قانون؛ با این همه، بلاغت كلام، جادوی سخن و افسون قلمش، اوج‌ها و عمق‌ها داشت و نثرش زنده، امروزی و جوان، گرم و خون ساز، روشن و روشنگر بود. چون تیغ می‌برید؛ همچو باران سیراب می‌كرد؛ همچون خورشید گرما می‌بخشید؛ همچون دریا ژرف و موّاج بود؛ همچون آیینه تصویرگر حقیقت بود؛ به حكمت لقمان می‌مانست؛ در عمق و اصالت و دلنشینی، به ذوالفقار علی (علیه‌السلام) شبیه بود؛ در قاطعیت و دشمن شكنی، به مواعظ پیامبر شباهت داشت.

4-2- ادبیّات مقاومت در انقلاب

1- شعارهای اولیه انقلاب ویژگی‌های ادب عامّه داشت؛ یعنی وزن‌های ساده، ابیات كوتاه و سروده‌های آهنگین:

ای شاه خائن، آواره گردی *** خاك وطن را ویرانه كردی
كشتی جوانان وطن، الله اكبر *** كردی هزاران تن كفن، الله اكبر

2- پس از پیروزی، سروده‌ها از اصالت توحید ریشه می‌گرفت و توانست به عرصه‌ی عبادات و مناسك اجتماعی كشانده شود؛ حتی در تعقیبات نمازها: الله اكبر الله اكبر خمینی رهبر، مرگ بر ضد ولایت فقیه، درود بر رزمندگان اسلام، سلام بر شهیدان، مرگ بر آمریكا، مرگ بر اسرائیل.
3- در جنگ تحمیلی (1359): آنچه ایستادگی مردم را در برابر دشمن خارجی نمایان ساخت، به شكل شفاهی درسروده‌ها، زیارتنامه‌ها، مراثی تجلّی یافت:

حسین حسین شعار ماست *** شهادت افتخار ماست

4- ادبیّات مقاومت در نقش خود، دگرخواه است و خداخواه، چون حامل آرمان‌های ملی و ایمانی جامعه‌ی خود است:

ما مسلّح به الله اكبریم *** بر صف دشمنان حمله می‌بریم (مجموعه مقاله‌ها، 1373: 82)

5-2- مبانی ادبیّات پایداری امام خمینی (رحمه‌الله)

مبانی ادبیّات پایداری امام خمینی را می‌توان در دو مبنای زیرخلاصه كرد:
الف- مبنای عقلی امام درادبیّات پایداری: اگر ما دست به دست هم ندهیم... همه زمین می‌خورند، پس عقل اقتضا می‌كند كه ما الان مشكلات را تحمل كنیم (خمینی، 1361، ج18: 245).
ب- دستور الهی: استقامت در كنار امربدیهی و عقلی بودن، دستوری الهی است: چه بسا افرادی كه ابتدائاً درامری وارد می‌شوند؛ لكن بعضی مشكلات وقتی پیش می‌آمد، نمی‌توانند خوددار باشند، نمی‌توانند استقامت كنند. ادبیّات پایداری امام خمینی ازتصویرگری‌های قرآن و اهل بیت (علیه‌السلام) الگو می‌گیرد و از واژه‌ها و تركیب‌های ادبی قرآن بهره می‌برد. امام خمینی با این مبانی درصدد دینی كردن ادبیّات پایداری و حضور دین درعرصه‌ی اجتماع است: امروزه وظیفه‌ی ماست كه در برابر خطراتی كه متوجه اسلام و مسلمین است، برای تحمل هرگونه ناملایماتی آماده باشیم تا بتوانیم دست خائنین به اسلام را قطع نماییم و جلو اغراض و مطامع آنان را بگیریم» (عیسی نیا، 1365: 122).

6-2- ادبیّات مقاومت امام خمینی (رحمه‌الله)

نكته‌ی مهم در مبارزه‌ی انقلابی امام این است كه ایشان چه برای تخریب نظم سیاسی و تحمیلی و چه در تأسیس نظم سیاسی مطلوب (حكومت اسلامی)، توجیه و تبیین ایدئولوژیك داشتند. امام، ضمن درك از بین رفتن هویت اسلامی جامعه‌ی ایران با به كارگیری ادبیّات مقاومت و پایداری و گفتمان انقلابی، از یك سو به بیداری و حركت مردم مسلمان اقدام كردند و از سوی دیگر با هدف قرار دادن استبداد داخلی و خارجی به عنوان دشمنان ایران و اسلام، ابهت و شكست ناپذیری این دو را مورد تشكیك قرار دادند. امام در استراتژی مبارزاتی خود و رویارویی و تقابل با اراده همگن و همبسته استبدادی- استعماری، تدابیر مناسبی را به كار گرفتند كه در آنها ویژگی‌های ادبیّات پایداری مشاهده می‌شود.

1-6-2- شناخت خطر

بررسی سخنان امام از سال 1341 به بعد تا زمان پیروزی انقلاب اسلامی حاكی از این است كه ایشان گرفتاری‌ها و معضلات جهان اسلام را در دو سطح ملی و فرا ملیتی یا محیط بیرونی دانسته‌اند:

1-1-6-2- نهاد سلطنت

بعد از فوت مرحوم آیت االله بروجردی، امام به عنوان مرجع تقلید و رهبری سازش ناپذیر در كتاب حكومت اسلامی (ولایت فقیه) به صراحت اعلام داشتند كه: «سلطنت و ولایتعهدی همان است كه اسلام بر آن خط بطلان كشیده و بساط آن را در صدر اسلام در ایران و رم شرقی و مصر و یمن برانداخته است».
اعتراضات شدید امام به اقدامات ضد اسلامی رژیم شاه، باعث دستگیری او و اعتراض شدید دیگرشان به قانون ننگین كاپیتولاسیون، موجب تبعید ایشان از ایران گردید. پیر بلانشه در كتاب خود با عنوان «ایران، انقلاب به نام خدا» از قول امام در آستانه‌ی جشن‌های 2500ساله‌ی شاهنشاهی چنین آورده است: «در آستانه‌ی این عیاشی نفرت انگیز، آیت االله خمینی در تبعیدگاه خود نجف در عراق اعلامیه‌ی مفصّلی چاپ می‌كند: «فقط خدا می‌داند كه سلطنت ایران از آغاز پیدایش خود چه جنایت‌ها كرده است. جنایات پادشاهان، تمام تاریخ ما را سیاه كرده است. مگر پادشاهان نبودند كه به قتل عام خلایق فرمان می‌دادند و بدون كمترین وسواس، دستور سر بریدن می‌دادند؟ در نظر پیغمبراسلام كلمه «شاهنشاه» نفرت انگیزترین كلمه در گوش خداوند است. اصول اسلامی با سلطنت مخالف است. كاخ‌های استبدادی شاهنشاه ایران را ویران كنید. سلطنت یكی از شرم‌آورترین و پست‌ترین ارتجاع‌ها است».

2-1-6-2- افشای ماهیت و عملكرد رژیم

در بررسی نهضت انقلابی امام خمینی (رحمه‌الله) سه مرحله مورد مطالعه است:
1- اندیشه و آرمان‌های انقلابی امام تا سال 1342 از كه سرآغاز نهضت محسوب می‌شود. از این مرحله می‌توان به دوران‌های انقلاب اسلام تعبیركرد.
2- حركت فزاینده نهضت تا تبدیل به انقلاب اسلامی (تولد انقلاب اسلامی)
3- روند انقلاب اسلامی تا پیروزی كه مرحله‌ی شكوفایی محسوب می‌شود.
اندیشه‌های انقلابی و آرمان‌ها سیاسی نهضت را که در سال 1342 بر حسب ظاهرآغاز گردید، می‌توان در آثار پنجاه سال پیشتر رهبر انقلاب به ویژه در كتاب كشف الاسرار وی دید «دستوری كه دولت دیكتاتوری رضاخان داده، به یك پول سیاه ارزش ندارد و حتما باید قانون‌هایی كه در آن زمان از مجلس گذشته اوراقش را سوزاند و محو كرد و وكلای زوری آن روزها حق وكالت امروز را ندارند». دولت، دولت كفر است و اعانت، آن عدیل كفر و بدتر از كفر است. فقط قانون خداست كه باقی خواهد ماند و دست تصرف روزگار آن را كهنه نمی‌كند» (محمدی، سال هشتم، ش30).

1-2-1-6-2- خرداد 1342

امام در عصرعاشورای 1342سخنان توفنده و شكننده كم نظیر یا بی نظیری علیه شخص شاه ایراد كردند: «بنی امیه و خاندان یزید، با خاندان پیغمبر مخالف بودند، بنی هاشم را نمی‌خواستند و غرض آنها از بین بردن این شجره‌ی طیبه بود. همین سؤال اینجا مطرح می‌شود كه دستگاه جبار ایران با مراجع سر جنگ داشت، با علمای اسلام مخالف بود، به قرآن چه كار داشتند، به مدرسه فیضیه چه كار داشتند، به طلّاب علوم دینی چه كار داشتند؟ به سید 18 ساله ما چه كار داشتند؟ به این نتیجه می‌رسیم كه اینها با اساس كار دارند. با اساس اسلام و روحانیت مخالفند... امروز به من خبر دادند كه عده‌ای از وعاظ و خطبای تهران را برده‌اند سازمان امنیت و تهدید كرده‌اند كه از سه موضوع حرف نزنند: 1- از شاه بدگویی نكنند. 2- به اسرائیل حمله نكنند. 3- نگویند كه اسلام در خطر است و دیگر هر چه بگویند، آزادند. تمام گرفتاری‌ها و اختلافات ما در همین سه موضوع نهفته است». آقای شاه! اینها می‌خواهند تو را یهودی معرفی كنند كه من بگویم كافری تا از ایران بیرونت كنند و به تكلیف تو برسند؟ (مدنی،1361، ج2: 35). از سوی دیگر، رژیم از جهت تبلیغاتی اعلام كرد كه شاه و روحانیت به تفاهم رسیده‌اند، اما امام كه روحیه‌ای سازش ناپذیر داشتند، پس از آزادی از زندان در اولین سخنرانی خود در فروردین سال 1342 فریاد برآوردند كه: «خمینی را اگر دار هم بزنند، تفاهم نخواهد كرد» (خمینی، 1361، ج1: 65).

2-2-1-6-2- لایحه‌ی ننگین كاپیتولاسیون

تصویب لایحه‌ی ننگین كاپیتولاسیون (قضاوت كنسولی) در 21 مهر 1343، به شدت مخالف اصل عزّت اسلامی مسلمانان و از لحاظ حقوق بین المللی مخالف حق حاكمیت ملت‌ها بود. این لایحه با رأی نه چندان زیادی در مجلس تصویب شد. امام در جهت بیداری ملّت مسلمان ایران و افشای ماهیت وابسته رژیم پهلوی و سلطه‌گری‌های نامشروع آمریكا فرمودند: «دولت با كمال وقاحت از این امر ننگین طرفداری كرد، ملت ایران را از سگ‌های آمریكایی پست تر كردند! اگر یك سگ آمریكایی را زیر بگیرند، او را بازخواست می‌كنند، حتی اگر شاه ایران یك سگ آمریكایی را زیر بگیرد، مورد بازخواست قرار می‌گیرد؛ ولی چنانچه یك آشپز آمریكایی شاه ایران را زیر بگیرد، بزرگ‌‌ترین مقام را زیر بگیرد، كسی حق تعرض ندارد... .» امام (رحمه‌الله) سخنرانی خود را با آیه‌ی نفی سبیل (لن یَجعلَ اللهُ لِلكافرین عَلی المؤمنین سَبیلاً) شروع كردند و با احساس تكلیف و درك عمیق خطر برای كشور اسلامی ایران، اقشار مختلف جامعه ایران را مورد خطاب قرار دادند و از آنان استمداد خواستند: «من تمام روحانیون را تعظیم می‌كنم، دست تمام روحانیون را می‌بوسم، آن روز اگر دست مراجع را می‌بوسیدم، امروز دست كاسب را هم می‌بوسم، آقایان! اعلام خطر می‌كنم، ای ارتش ایران من اعلام خطر می‌كنم، ای سیاسیون ایران! من اعلام خطر می‌كنم، ای بازرگانان! من اعلام خطر می‌كنم، ای علمای ایران! ای مراجع اسلام! من اعلام خطر می‌كنم، ای فضلا! ای طلاب! ای حوزه‌های علمیه! ای نجف! ای قم! ای مشهد! ای تهران! ای شیراز! من اعلام خطر می‌كنم» (مدنی،1361،ج2: 68). «رئیس جمهور آمریكا بداند این معنا را كه منفور‌‌ترین افراد بشر است پیش ملت ما» (قاضی زاده، 1377: 37).

3-1-6-2- سلطه خارجی

امام، بارها بر نقش ویرانگر دولت‌های سلطه‌گر بر جوامع اسلامی اشاره داشته و ریشه بسیاری از ناكامی‌ها و عقب ماندگی‌ها را نتیجه این پدیده شوم دانسته‌اند. در جریان مخالفت با انقلاب سفید شاه، هشدارهایی به ملت مسلمان ایران و مسلمان جهان دادند و فرمودند: «دنیا بداند كه هر گرفتاری كه ملت ایران و ملل مسلمین دارند از جانب اجانب است، از جانب آمریكاست. ملل اسلامی از اجانب عموماً و از آمریكا خصوصاً متنفر است» (خمینی،1361، ج1: 105).
امام بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و قبل از فروپاشی بلوك شرق با معرفی چهره‌های دشمنان ستیزه‌جو و آشتی ناپذیر و معرفی سه قطب فاسد صهیونیسم، سرمایه‌داری و كمونیسم به عنوان كانون‌های اصلی بحران و خطرآفرین برای جهان اسلام در بیان زیبایی چنین فرمودند: «ما درصدد خشكانیدن ریشه‌های فاسد صهیونیسم، سرمایه‌داری و كمونیسم در جهان هستیم. ما تصمیم گرفته‌ایم به لطف و عنایت خداوند بزرگ، نظام‌هایی را كه براین سه پایه استوار گردیده‌اند، نابود كنیم» (خمینی،1361،ج2: 122). «یكی از علل قیام ملت مسلمان ایران علیه شاه، حمایت بی‌دریغ او از اسرائیل غاصب است؛ نفت اسرائیل را تأمین می‌كند؛ ایران را بازار مصرف اسرائیل كرده است و حمایت‌های معنوی دیگر و برای فریب افكار جهانی صرفاً به محكوم كردن اسرائیل می‌پردازد» (محمدی، سال هشتم، ش30).
تحت تأثیر شخصیت آشتی ناپذیر و روحیات سلطه ستیزانه‌ی رهبری امام، بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ریشه‌ها و زمینه‌های سلطه گرانه قدرت های خارجی، به ویژه آمریكا و صهیونیسم، یكی بعد از دیگری قطع می‌گردد. لغو پیمان سیاسی-امنیتی سنتو، لغو كاپیتولاسیون، برچیدن پایگاه‌های استراق سمع آمریكا در شمال كشور، رد و تقبیح ژاندارمری ایران در خلیج فارس، نفی روابط فرهنگی و اقتصادی سلطه گرانه با آمریكا، اخراج مستشاران آمریكایی از ایران و هر نوع رابطه‌ی سلطه‌گرانه‌ی دیگر، قطع روابط سیاسی و دیپلماتیك، نظامی و امنیتی با اسرائیل در همین راستا قابل تأمل است (آركدی، 1368: 452).

2-6-2- تلازم دین و سیاست

قلب و محور نظریات سیاسی امام، تلازم سیاست و دیانت است؛ تلازمی كه برگرفته از نظریات فقهی ایشان است. در پرتو همین اندیشه بود كه امام به نفی و انكار نظام سلطنتی و تأسیس نظام جمهوری اسلامی ایران همت گماشتند. نگاه سیاسی- فقهی امام به مسائل ایران و جهان در وضعیتی مطرح شد كه ورود علما به سیاست بسیار مذموم شناخته می‌شد و حتی جریان غالب فكری این بود كه نه تنها مبارزه سیاسی با رژیم پهلوی را غیرممكن می‌دانستند، بلكه پیشاپیش، سرنوشت آن را محكوم به شكست قلمداد می‌كردند. امام در مبحث فقه سیاسی، ورود به سیاست را برای همه، بویژه برای علما تجویز می‌كردند و آن را وظیفه‌ای شرعی می‌دانستند؛ لذا برای شكستن این روال غلط و جا افتاده (جدایی سیاست از دیانت) بود كه امام، مبارزه با رژیم پهلوی را آغاز و توصیه كردند و به تحریم «تقیه» پرداختند. امام در این باره فرمودند كه: «آنهایی كه خیال می‌كنند حضرت سیّدالشهدا برای حكومت نیامده، خیر، برای حكومت آمدند. برای اینكه باید حكومت دست سیّدالشهدا باشد» (خمینی، 1386: 39).
امام (رحمه‌الله) اشاره كرده‌اند كه: «این را كه دیانت باید از سیاست جدا باشد و علمای اسلام در امور اجتماعی و سیاسی دخالت نكنند، استعمارگران گفته‌اند و شایع كرده‌اند. این را بی‌دین‌ها می‌گویند. مگر زمان پیامبر اكرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) سیاست از دیانت جدا بود؟» (خمینی، 1358: 23). دیوید مناشری در این زمینه چنین می‌نویسد: «ایدئولوژی خمینی، مخالفت را تجویز می‌كرد: جدایی مذهب و دولت كه از بین رفته بود. قدرت معنوی و مادی در ولایت فقیه جمع می‌شود... ایدئولوژی اسلامی خمینی، وجود مرزهای سیاسی فیمابین جوامع اسلامی را به رسمیت نمی‌شناسد (محمدی، سال نهم). انتقاد امام به آیت االله كاشانی در همین جهت بود: «در خلال نهضت كاشانی و دكتر مصدق كه جنبه‌ی سیاسی نفت قوی‌تر بود در نامه‌ای به كاشانی نوشتم كه لازم است برای جنبه‌ی دینی نهضت اهمیت قائل شود. او به جای اینكه جنبه‌ی مذهبی را تقویت كند و برجنبه‌ی سیاسی چیرگی دهد به عكس رفتار كرد؛ به گونه‌ای كه رئیس مجلس شورای ملی شد و این اشتباه بود. من از او خواستم كه برای دین كار كند، نه اینكه سیاستمدار شود» (خمینی، بی‌تا:23).

3-6-2- قیام، ایستادگی و شهادت

نكته‌ی مهم و حساس در دعوت مردم به ایستادگی و مقاومت این بود كه وی خود، جلوتر از همه، پرچمدار مبارزه با استبداد حاكم و استعمار آمریكا و صهیونیسم بود. عناصر شجاعت و «عمل به تكلیف باعث شد كه وی در ادامه‌ی مبارزه خود و ایستادگی و مقاومت، لحظه‌ای تردید به خود راه ندهد و جز از خدا از هیچ نترسد. در این باره وی صراحتاً مطرح كرد كه «من اكنون قلب خود را برای سرنیزه‌های مأمورین شما حاضر كردم، ولی برای قبول زورگویی و خضوع در مقابل جبّاری‌های شما حاضر نخواهم بود» (خمینی،1361،ج1: 39). كه تداعی كننده‌ی فرمایش گهربار سیدالشهدا (علیه‌السلام) است: «اِن كانَ دِینُ مُحَمّد لَم یَستَقِم/ اِلاّ بِقتل فی یا سُیُوفُ خُذِینِی» (مجلسی،1403، ج3: 50). «اتّكا به خدا» و «عمل به تكلیف» از امام چهره‌ای فولادین و شكست ناپذیر ساخته بود؛ به گونه‌ای كه چهره‌ی خشن و سخت افزاری رژیم پهلوی كوچك‌‌ترین تأثیری بر مبارزه و مقاومت امام نداشت؛ بلكه در این تقابل اراده این چهره‌ی خشن و سخت افزاری بود كه به سرعت منفعل و نفوذناپذیر می‌شد. در این جهت بود كه امام، جمله‌ای به این مضمون را فرمودند كه والله قسم كه در برخورد با رژیم پهلوی من یك لحظه نترسیدم؛ بلكه آنها می‌ترسیدند و من آنها را دلداری می‌دادم. سیره‌ی عملی و مبارزاتی حضرت امام (رحمه‌الله) از یكسو و عنصر حق طلبی و مردم داری او از سوی دیگر، مردم را بسیار تحت تأثیر قرار داد و به دنبال حضرت امام به صحنه مبارزه و قیام و شهادت فراخواند؛ خصوصاً اینكه امام (رحمه‌الله) انگیزه‌ی قیام خود را خدایی جلوه‌گر ساختند. امام در این زمینه چنین فرمودند: «ما برای خدا قیام كردیم و قیام برای خدا شكست ندارد» (داوری،1361: 137). بعد از اینكه امام (رحمه‌الله) شور و حال مردم مسلمان ایران را در حمایت از مبارزه و مقاومت لمس كردند با ترسیم راه سیدالشهدا و اقتدا به او چنین فرمودند كه: «ما مثل حسین (علیه‌السلام) وارد جنگ شدیم و مثل حسین (علیه‌السلام) نیز باید به شهادت برسیم» (خمینی،1361،ج18: 168). جان دی استمپل، نویسنده‌ی معروف آمریكایی در كتاب «درون انقلاب ایران» به این امر اشاره دارد: «بخشی از قدرت [امام] خمینی از علاقه‌ی مشهور او به شهادت در راه انقلاب اسلامی ناشی می‌شد. اگر مرگ [امام] خمینی به سرنگونی شاه كمك می‌كرد، او از مردن بیم نداشت. رمز تداوم و بالندگی انقلاب اسلامی همین دو عنصر حماسه‌آفرین جهاد و شهادت است» (محمدی، سال نهم).

4-6-2- تأكید بر اسلام و احیای هویت اسلامی

امام در عاشورای 1342كه نقطه عطفی در تاریخ مبارزات ایشان و ملت مسلمان ایران محسوب می‌شد و قیام خونین 15 خرداد را به همراه داشت، چنین می‌فرمودند: «امروز به من خبر دادند كه عده‌ای از وعاظ و خطبای تهران را برده‌اند سازمان امنیت و تهدید كرده‌اند كه از سه موضوع حرف نزنند: 1- از شاه بدگویی نكنند. 2- به اسرائیل حمله نكنند. 3- نگویند كه اسلام در خطر است و دیگر هرچه بگویند آزادند، تمام گرفتاری‌ها و اختلافات ما در همین سه موضوع نهفته است. اگر از این سه موضوع بگذریم، دیگر اختلافی نداریم و باید دید كه اگر ما نگوئیم اسلام در معرض خطر است، آیا در معرض خطر نیست؟ اگر ما نگوئیم اسرائیل برای اسلام و مسلمین خطرناك است، آیا خطرناك نیست و اصولاً چه ارتباطی و تناسبی بین شاه و اسرائیل است. سازمان امنیت می‌گوید از شاه صحبت نكنید؟ آیا به نظر سازمان امنیت، شاه اسرائیلی است؟ آیا به نظر سازمان امنیت، شاه یهودی است» (محمدی، سال نهم). نكته مهم اینكه تحمیل فرهنگ استعماری و ترویج آن، كه مرادف با بی هویت سازی فرهنگ بومی صورت گرفته، نتیجه‌ی غفلت و خواب رفتگی كشورهای جهان سوم است؛ لذا بی-جهت نیست كه امام در راه احیا و بازیابی هویت اسلامی كشورهای مسلمان به طور اعم و كشور ایران به طور اخص، مسأله «بیداری ملت‌ها و یقظه» را مطرح ساختند و آن را قدم اول دانستند. امام چنین فرموده‌اند: «در این سده‌ی اخیر كوشش شده است كه ملت‌های جهان سوم خواب باشند، غافل باشند و متوجّه شخصیت خودشان نباشند و شخصیت خودشان را اصلاً وابسته به غیر بدانند» (خمینی، 1361، ج14: 1).

5-6-2- جایگاه فرهنگ از نظر امام خمینی (رحمه‌الله)

«فرهنگ مبدأ همه خوشبختی‌ها و بدبخت‌های یك ملت است» (خمینی، 1361، ج1: 273). «رأس همه‌ی اصلاحات، اصلاح فرهنگ است» (خمینی، 1361، ج10: 55). «فرهنگ، اساس ملت است، اساس ملّیّت یك ملت است، اساس استقلال یك ملت است» (خمینی،1361،ج6: 40). از نظر امام، برنده‌‌ترین ابزار سلطه‌گران و استعمارگران، استعمار فرهنگی بوده است. در پرتو استعمار فرهنگی است كه آنان توانسته‌اند به مسخ و بی هویتی ملت‌ها اقدام، و با «بی حسی فرهنگی» آنها اهداف نامشروع استعماری خود را برآنان باركنند: «یك كشور وقتی آسیب می‌بیند كه ملتش بی‌تفاوت باشد. راجع به آسیب‌ها، آن وقت كه مملكت شما را آنها می‌آمدند و همه آن كارهای خلاف مصالح شما را می‌كردند، برای اینكه ملت یك ملتی بود كه خوابش كرده بودند، تهی كرده بودند ملّت را از خودش، خودش را اصلاً نمی‌شناخت، هرچه می‌دید، غرب می‌دید... » (خمینی، 1361،ج6: 220).

6-6-2- اسطوره‌های تاریخی- مذهبی

الف) حضرت امیر (علیه‌السلام) به عنوان رهبر حكومت اسلامی مظهر و اسطوره‌ی شجاعت، عدالت، ساده زیستی و بی‌اعتنایی به قدرت طلبی و امور دنیوی، فروتنی، مردم داری، صداقت و جوانمردی است.
ب) امام حسین (علیه‌السلام) به عنوان یك اسطوره انقلابی و مكمل اسطوره اول مطرح است كه الگوی واكنش و ستیز در برابر حكومت‌های ظالم و فاجر را به ما نشان می‌دهد (محمدی، ش33، سال نهم). امام در پیامی به مناسبت هفتمین روز كشتار هفدهم شهریور خطاب به ملت ایران فرمودند: «قیام شما در مقابل دیكتاتور اصلی كه تمام شعائر ملی و مذهبی را زیرپاگذاشته چون [قیام] امیرالمؤمنین در مقابل معاویه می‌باشد كه عملی بیش از اعمال آن دیكتاتور مرتكب نشده بود» (خمینی،1361،ج1: 480). یا به مناسبت كشتار محرم سال 136 به ملت ایران اعلام كرد: «نهضت دوازده محرم و پانزده خرداد در مقابل كاخ ظلم شاه و اجانب به پیروی از نهضت مقدس حسینی... [بود] » (خمینی،1361، ج1: 449).
سیدالشهدا (علیه‌السلام) در مقابل بدعت و انحراف دستگاه بنی امیه قیام كرد. امام خمینی (رحمه‌الله) با اشاره به این مطلب چنین فرمودند: «سلطنت و ولایتعهدی همان طرز حكومت شوم و باطل است كه حضرت سیدالشهدا برای جلوگیری از برقراری آن قیام فرمود و شهید شد. برای اینكه زیربار ولایتعهدی یزید نرود و سلطنت او را به رسمیت نشناسد. قیام فرمود و همه مسلمانان را به قیام دعوت كرد و گوشزد كرد كه اینها از اسلام نیست، اسلام ولایتعهدی ندارد». امام (رحمه‌الله) اشاره دارند كه:
«سیدالشهدا قیامش نهی از منكر بود كه هر منكری باید از بین برود، من جمله حكومت جور، حكومت جور باید از بین برود» (خمینی،1386: 39).

7-6-2- اعتقاد به نقش تاریخ ساز و تحوّل آفرین مردم

ساده گویی، ساده زیستی و ساده پوشی امام از او چهره‌ای مردمی ساخت و اعتقاد مردم را نسبت به رهبری ایشان تعمیق بخشید. ایشان در مواردی، مردم را «ولی نعمت » معرفی كرد یا در مقابل اظهار صحبت مردم عنوان می‌داشت كه اگر به من «خدمتگزاری» بگویید بهتر است، تا «رهبر» بگویید، یا اگر این ملت نبودند، شما مسئولان الان در كنج زندان‌ها و سیاهچال‌ها پوسیده بودید و تعابیر متعدد دیگری كه حاكی از تكریم و بزرگداشت مقام ملت و مردم است.

8-6-2- مبارزه‌ی آشتی ناپذیر با حكومت

مهم‌‌ترین اهرم‌ها و ابزارهای قدرت رژیم پهلوی كه سبب حفظ بقا و دوام حاكمیت آن رژیم شد، عبارتند از: الف) قدرت‌های حامی و سلطه‌گر خارجی (آمریكا و اسرائیل )؛ حامیان سیاسی و معنوی شاه ب) ارتش و نیروهای مسلح؛ كانون امید و چهره عریان قدرت شاه (محمدی، شماره15).
امام با بیان جنایات رژیم شاه و نفوذ سلطه آمریكا و اسرائیل در ایران، ارتش و نیروهای نظامی را دعوت كردند كه اسلحه‌ی خود را بر زمین گذارد و به ملت بپیوندد. برخلاف بسیاری از انقلابات كه با رویارویی ارتش و انقلابیان، ارتش خشمگین‌تر می‌شود و با تمام توان و قدرت نظامی به رویارویی با انقلابیان برمی‌خیزد و تلفات و ضایعات جبران ناپذیری از این مواجهه و رویارویی پدید می‌آید، امام با هدایت و فرماندهی خاص خود، بر آن بود كه به تعبیر هایزر «بدون شلیك یك تیر حتی» انقلاب را به پیروزی برساند. امام ارتش را برادر ملت خواندند و از ملت دعوت كردند نسبت به ارتش هیچ گونه اهانتی و حمله‌ای انجام نشود. بر همین مبنا بود كه مردم با به رهگیری از رهنمودهای امام در جریان تظاهرات خیابانی خود شاخه‌ای گل را درون لوله‌های تفنگ نظامیان قرار داده و یا با آویختن گل به گردن سربازان و با شعار «برادر ارتشی، چرا برادر كشی!؟» سعی در تحریك عواطف آنها و جذب ارتش به سمت خود كردند. هایزر در این باره می‌نویسد كه: «به دستور امام خمینی حمله‌ی جدیدی به ارتش انجام شد كه سلاح به كار رفته، در آن سلاح عشق و مهربانی بود و این شیوه‌ی جدیدی بود كه به خصوص در مورد سربازان جوان خطرناك بود. پیام امام خمینی این بود كه باید نیروهای مسلح را از گزند نفوذ بیگانه حفظ كرد و نباید اجازه داد كه این رویارویی انجام گیرد» (باقی،1370: 364). امام حتی در برخورد خشونت‌بار ارتشیان با نیروهای مسلمان و انقلابی، به درگیری و خشونت توصیه نكردند و فرمودند: «بگذارید ارتش هر تعداد كه می‌خواهد بكشد تا اینكه سربازها در قلب‌هایشان با قتل و عام كه می‌كنند تكان بخورند، آنگاه ارتش از هم خواهد پاشید» (محمدی،1366: 200).
ج) نفت، اساس و بقای دولت تحصیلدار رژیم.
در گزارش 13 آذر سفارت آمریكا چنین آمده است: «وضعیت كارگری حوزه‌های نفتی ایران همچنان وخیمتر می‌شود... كلیه منابع ما گزارش می‌كنند كه از سرگیری اعتصاب در بخش نفت منحصراً به دعوت [امام] خمینی نسبت داشته و حتی یك نمونه از منطق اقتصادی در آن وجود ندارد» (محمدی، سال نهم).

9-6-2- محورهای محتوایی پیام‌ها

1-9-6-2- ایجاد انگیزه:

نثر امام به خوبی، امّت را به جوش و خروش می‌آورد. از جمله در افشاگری‌های ضد رژیم طاغوت، اعلامیه‌های دوران تظاهرات و اعتصابات، قضیه‌ی پاوه، پیام‌های مربوط به شهادت‌هایی چون هفت تیر، هشت شهریور، شهدای محراب، پیام‌های بسیج به سوی جبهه‌ها، قبول قطعنامه، فریاد برائت، پیام به حوزه‌های علمیه.

2-9-6-2- ایام الله:

پیام‌های مكرّر امام در سال نو، 15 خرداد، هفته‌ی دفاع مقدس، سالگرد پیروزی انقلاب، سوم و نیمه‌ی شعبان در مسیر اهداف اسلام و انقلاب بود.

3-9-6-2- مضمون‌های نو:

آنچه امام درباره‌ی عبادات، مواقف و مناسبت‌هایی چون حج و زیارت و عاشورا، نماز جمعه، گریه و عزاداری بیان می‌كند، حاوی نكات نو و ظریف است؛ اما آنچه درباره‌ی دشمنان و انقلاب، آمریكا، صهیونیسم، منافقان، بعثی‌ها، ملّی گراها، روحانی نماها، غرب زده‌ها و خاندان پهلوی می‌فرماید، بسیار عمیق و جهت‌بخش و بیدارگر است.

4-9-6-2- مشخصه‌ ی پیام امام

1- تأثیر قاطع در برانگیختن مردم 2- هدایت امّت و ترسیم خط حركت انقلابی. 3- سخن گیرا 4- زبان، گزارشگر صادق و آیینه‌ی تاریخ مكتب و ملّتی است 5- نقشه‌ی عوامل ضدّ انقلاب را افشا و خنثی می‌كرد. 6- خط سیر انقلاب را ترسیم می‌كرد. 7- عصاره‌ی رنج محرومان بود. 8- بُعد ادبی: الف) زیبایی‌های لفظی: صناعات ادبی در پیام های او به گستردگی دیده می‌شود، ولی تكلّف ندارد. ب) مضمون آفرینی: نوع كاربرد واژه‌ها و تعبیرات، گاهی به گونه‌ای بود كه مفهوم جدیدی ساخته است. ج) جوان بودن نثر: امام سبكی زنده و نثری زیبا، روان و جوان داشت: سبكبالان عاشق شهادت، بر توسن شرف و عزّت به معراج خون تاخته‌اند. ملّت بزرگ ایران با قامتی استوار بر بام بلند شهادت و ایثار ایستاده است. در مرگ‌آباد تحجّر و مقدس مآبی، چه ظلم‌ها بر عدّه‌ای روحانی پاكباخته رفته است. د) تركیب‌های نو: كبوتران حرم اسلام (طلّاب)، درخت جهنّمی استعمار، كمینگاه محراب مساجد، قبرستان تاریخ، مفتخواران مفتخوار، قاموس شهادت، ستاره‌ی نحس مستكبران، خط سرخ شهادت، جامعه‌ی مسموم، قامتی به بلندای ابدیّت. اسطوره‌های تاریخسازان و بت تراشان، كج‌فهمان داغ بر پیشانی، بحر موّاج كشف محمّدی، غسل شهادت و خون، كوثرعاشورا، تب جنگ، كعبه‌ی مظلوم، حرم خون آلود، اقیانوس بزرگ ملّت، اسلام آمریكایی، مرفّهین بی درد، حجله‌ی جهاد و شهادت، مسلخ عشق و منای رضایت حق، احرام شهادت، قرنطینه‌ی سیاسی، مرداب و باتلاق سكوت و سكون، میوه‌ی استقامت و زیتون سوز، بستر شهادت، الفبای مبارزه، شیشه‌ی حیات آمریكا، رگبار مرگ، ارّابه‌ی سیاست آمریكا، شیطان بزرگ (امیری، 1378: 103).

11-6-2- محورهای اصلی شعار و سخنان امام در عصر انقلاب

1- یاوران انقلاب: شهید بزرگ ما مرحوم مدرس كه القاب برای او كوتاه و كوچك است، ستاره‌ی درخشانی بود بر تارك كشوری كه از ظلم و جور رضا-شاهی تاریك می‌نمود (خمینی،1361، ج19: 66).
2- دشمنان انقلاب

از جور رضاشاه كجا داد كنیم *** زین دیو بَركه ناله بنیاد كنیم
آن دم كه نفس بود ره ناله ببست *** اكنون نفسی نیست كه فریاد كنیم (دیوان، ص209)

امام فرمود: آمریكا هیچ غلطی نمی‌تواند بكند ( خمینی،1361، ج19: 121).
3- ایّام انقلاب: 12 فروردین 1363 روز جمهوری اسلامی
این عید سعید عید حزب الله است *** دشمن ز شكست خویشتن آگاه است
چون پرچم جمهوری اسلامی ما *** جاوید به اسم اعظم الله است (دیوان، ص189).

4- دفاع مقدس: جنگ تحمیلی یكی از مهم‌‌ترین ابزارهای فشار خارجی بود كه با قصد براندازی آشكار نظام جمهوری اسلامی بر ایران تحمیل شد. به لطف خداوند و رهبری حضرت امام (رحمه‌الله) انقلاب اسلامی توانست پوینده و بالنده به راه خود ادامه دهد و جمهوری اسلامی توانست خاك خود را از تصرف بیگانگان خارج سازد و صدام جاه‌طلب، جنگ افروز و بلندپرواز را به این نقطه بكشاند كه بعد از هشت سال طی نامه‌ای رسماً قرار داد 1975 الجزایر را مبنای خاتمه جنگ قرار دهد! در جنگ نیز امام همچون انقلاب توانستند با اتكا به مثلث «اعتماد به نفس»، «اتّكال به خدا» و «اعتقاد به مردم» خاك جمهوری اسلامی را از لوث بیگانگان پاك سازند و عزت و عظمت برای جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی به ارمغان آورند (محمدی، سال نهم).
5- شهادت طلبی: من اكنون قلب خود را برای سرنیزه‌های مأمورین شما حاضر كردم، ولی برای قبول زورگوئی‌ها و خضوع در مقابل جبّاری‌های شما حاضر نخواهم كرد (خمینی،1361،ج1: 40).
6- حماسه آفرینی: من مصمّم هستم كه از پا ننشینم تا دستگاه فاسد را به جای خود بنشانم (خمینی،1361،ج1: 45). والله گناهكار است كسی كه داد نزند، والله مرتكب كبیره است كسی كه فریاد نزند. ای سران اسلام! به داد اسلام برسید. ای علمای نجف! به داد اسلام برسید. ای علمای قم! به داد اسلام برسید، رفت اسلام. ای ملل اسلام! ای سران ملل اسلام! ای رؤسای جمهور ملل اسلامی! ای سلاطین ملل اسلامی! به داد ما برسید (روحانی،1360: 78).
7- مناسبت‌های مكتبی: محرّم، ماه نهضت بزرگ سیّد شهیدان و سرور اولیای خداست كه با قیام خود در مقابل طاغوت، تعلیم سازندگی و كوبندگی به بشر داده و راه فنای ظالم و شكستن ستمكار را به فدایی دادن و فدایی شدن دانست (خمینی، 1361، ج2: 11).
8- طنز: در این سال، این عید (عید قربان) برای مسلمانان از آن جهت مباركتر است كه در آستانه‌ی آن، فرعون مصر (انور سادات) رهسپار كوی فرعونیان گردید و برای ایران، به علاوه از آن جهت كه قوای شیطانی صدام رو به زوال و شیاطین پیوسته به آمریكا رو به اضمحلال است (خمینی،1361،ج15: 178).
9- بلاغت: جنبه‌های بلاغی و صناعات ادبی در كلام امام دیده می‌شود: جناس مركب: تاكنشان و تاكنشان (258/11). طباق: از افول ذلّت به صعود عزّت (233/20) تلمیح: با دلی آرام و قلبی مطمئن و روحی شاد به سوی جایگاه ابدی سفر می‌كنم (204/21).
10- فرهنگ جهاد و شهادت: خمینی هر جا برود آنجا را كربلا و نجف می‌كند. خط سرخ شهادت، خط آل محمّد و علی است (خمینی،1361، ج15: 154). همین تربت پاك شهیدان است كه تا قیامت مزار عاشقان و عارفان و دلسوختگان و دارالشّفای آزادگان خواهد بود (خمینی،1361،ج20، ص239).
11- امام حسین (علیه‌السلام): طلوع آفتاب سوم شیعیان كه سالروز طلوع شمس معنویت و پاسدار اسلام و مجدّد حیات قرآن كریم و نجات بخش امت خاتم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) از شب تاریك به عصر ظلمانی حكومت جابرانه‌ی یزیدیان كه می‌رفت تا قلم سرخ بر چهره‌ی نورانی اسلام كشد. بر همه‌ی مسلمانان جهان و شیعیان خط سرخ امامت و ملّت فداكار در صحنه‌ی ایران بزرگ مبارك باد (خمینی،1361،ج16: 157).
12- آزادی: امام سال 58 درباره آزادی فرمودند: قلم آزاد است مسائل را بنویسد؛ لكن نه اینكه توطئه بر ضد انقلاب كند (192/6).
13- تهذیب نفس: مقدم‌‌ترین جهادها، جهاد اكبر است (211/7).
14- انتفاضه‌ی فلسطین: سرزمین فلسطین، یادگارهای پیامبران الهی را در خود جای داده و همواره سرزمینی مقدّس بوده است. پشتیبانی از آزادی بیت المقدس و فلسطین از اصول اساسی جمهوری اسلامی ایران به شمار می‌رود و مردم ایران همواره یك دل و یك زبان، خواستار احقاق حقوق فلسطینیان هستند.
ما باید در مقابل مصیبت و مشكلات مقاوم باشیم و با مقاومت، ان شاءالله مشكلات را رفع می‌كنیم و من از خدا می‌خواهم كه برای ما حسّ مقاومت عنایت كند و همین طور برای برادران ما در فلسطین و در لبنان با همه‌ی مصیبت‌هایی كه مواجه هستند، امیدواریم كه با مقاومتی كه آقایان دارند و ابوعمار دارد بر مشكلات فائق شوند و امور مسلمین، ان شاءالله اصلاح شود. سلام مرا به ابوعمار برسانید و از قول من به ایشان بگوئید كه مشكلات شما مشكلات ماست. مسلمین باید ید واحد باشند، بر ضد همه‌ی ستمگران. 58/6/24 (خمینی،1361، ج9: 133).

3- نتیجه‌گیری

1. از نظر امام، برنده‌‌ترین ابزار استعمارگران، استعمار فرهنگی بوده است.
2. امام در جنگ با اتّكا به مثلث «اعتماد به نفس»، «اتكال به خدا» و «اعتقاد به مردم» خاك جمهوری اسلامی را از لوث بیگانگان پاك ساخت.
3. آنچه از قلم و زبان امام می‌جوشید و می‌تراوید، تبدیل به عشق و ایمان می‌شد. بیان او فرهنگ می‌شد و سخنش قانون.
4. محورهای محتوایی پیام‌های امام: ایجاد انگیزه، ایام الله و مضمون‌های نو است.
5. محورهای اصلی شعارامام عبارتند از: رهبری، یاوران و دشمنان انقلاب، نهادهای انقلاب، ایّام انقلاب، دفاع مقدس، شهادت طلبی، حماسه آفرینی، مناسبهای مكتبی، فرهنگ جهاد و شهادت، اولیای خدا، انتفاضه‌ی فلسطین.
6. مشخصه‌های پیام امام عبارتند از: تأثیر قاطع آن در برانگیختن مردم، هدایت امت و ترسیم خط حركت انقلابی، سخن گیرا و روح بخش، گزارشگر صادق و آیینه‌ی تاریخ مكتب و ملّت، افشا و خنثی سازی نقشه‌ی عوامل ضدّ انقلاب، ترسیم خط سیر انقلاب، عصاره‌ی رنج محرومان، تركیب‌های نو.

پی‌نوشت‌ها:

1. دانشیار گروه زبان و ادبیّات فارسی دانشگاه یزد.

منابع :
1- آر كدی، نیكی. (1369)، ریشه‌های انقلاب ایران، تهران: قلم.
2- امیری، محمود. (1378)، چكیده‌ی یكصد كتاب درباره‌ی امام خمینی، تهران: پیام آزادی.
3- باقی،ع. (1370)، بررسی انقلاب ایران، ج1، قم: نشر تفكر.
4- حاجتی، میراحمدرضا. (1382)، عصر امام خمینی، قم: بوستان كتاب قم.
5- خمینی، روح. (الله بی‌تا)، در جستجوی راه امام از كلام امام، تهران: امیر كبیر.
6- ............................ . (1377)، دیوان، تهران: مؤسسه چاپ و نشر عروج.
7- .........................، (1382)، سیره‌ی آفتاب،: قم دفتر نشر معارف.
8- ............................ . (1361)، صحیفه نور، تهران: مركز مدارك فرهنگی انقلاب اسلامی.
9- .......................... . (1386)، قیام عاشورا در كلام و پیام امام خمینی (سلام‌الله)، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی.
10- ...................... . (1356)، ولایت فقیه، بی‌جا.
11- داوری، رضا. (1361)، انقلاب اسلامی و وضع كنونی عالم، تهران: واحد مطالعات و تحقیقات فرهنگی و تاریخی.
12- روحانی، سیدحمید. (1360)، بررسی و تحلیل از نهضت امام خمینی، تهران: انتشارات راه امام، ج1.
13- قادری، سیدعلی. (1378)، خمینی، روح الله، تهران: مؤسسه چاپ و نشر عروج.
14- قاضی زاده،كاظم. (1377)، اندیشه‌های فقهی- سیاسی امام خمینی، تهران: مركز تحقیقات استراتژیك ریاست جمهوری.
15- لك‌زایی، نجف. (1383)، سیر تطور تفكر سیاسی امام خمینی، تهران: پژوهشگاه فرهنگ اسلامی.
16- مجلسی، محمد باقر. (1403)، بحار الانوار، بیروت: دار احیاء التراث العربی، ج3.
17- مجموعه مقاله‌های سمینار بررسی ادبیّات انقلاب اسلامی، (1373)، تهران: سمت.
18- محمدی، منوچهر. (1366)، تحلیلی بر انقلاب اسلامی، تهران: انتشارات امیركبیر.
19- مدنی، جلال الدین. (1361)، تاریخ سیاسی معاصر، ج2، قم: دفتر انتشارات اسلامی.
20- مهدوی، محمدعلی. (1383)، عناصر رهبری امام خمینی، تهران: شركت چاپ و نشر بین الملل.
مقالات
21- آیینه‌وند، صادق. (1370)، ادبیّات مقاومت، كیهان فرهنگی، شماره79.
22- اسكندری، عبدالمجید. (1376)، ادبیّات مقاومت، كیهان فرهنگی، شماره139.
23- عیسی نیا، رضا. (1385)، امام و ادبیّات پایداری، علوم اجتماعی «پژوهشنامه متین»، ش30.
24- محمدی، یدالله. (1378و 1379)، انقلاب اسلامی و ادبیّات مقاومت، فصلنامه مصباح، ش30 و 33 و34، صص38-5.
25- .................... . (1374)، روند و نمودهای سلطه‌گری آمریكا در ایران، فصلنامه مصباح، شماره15، صص33-44.

منبع مقاله :
جمعی از نویسندگان؛ (1393)، نشریّه‌ی ادبیّات پایداری شماره‌ی 10، کرمان: مرکز منطقه‌ای اطلاع رسانی علوم و فناوری (RICeST) پاسگاه استنادی علوم جهان اسلام (ISC).

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.