![هنر در ایران اسلامی هنر در ایران اسلامی](https://rasekhoon.net/_files/thumb_images700/article/Honar111.jpg)
![هنر در ایران اسلامی هنر در ایران اسلامی](/userfiles/Article/1396/01/26/Honar.jpg)
نویسنده: محسن هجری
وقتی از هنر ایرانیان در دورهی مغول تا صفویه سخن میگوییم، شاید كسی كه از هجوم مغولان و تاتارها به ایران با خبر است، از ما بپرسد آیا پس از آن همه كشتار و خرابی، هنر با هنرمندی بر جای ماند كه بتوان به آن اشاره كرد؟ و در پاسخ به این پرسش، به روحیهی شگفت انگیز ایرانیان بر میخوریم كه چگونه در دل ویرانیها به بازسازی میپردازند و هنر خود را در كشف زیباییها نشان میدهند. معماری، خاتم كاری فلزات، نقاشی، خطاطی، شیشه سازی، سفال گری، پارچه بافی، مینا كاری (نقاشی روی ظرف با لعاب) و دهها هنر دیگر از جلوههای هنر ایرانیان در این دوره به شمار میرود. اما جالبتر از همه برخورد هنرمندان ایرانی با هنرهای وارداتی كشورهای دیگر، به ویژه چین و شرق آسیاست كه بارزترین آن در نقاشی مینیاتور دیده میشود. نكتهی دیگر آن كه هر منطقه از ایران، به داشتن مهارت در یك یا چند رشته مشهور بود، فلزكاری در شرق ایران به ویژه ناحیهی خراسان، سفال گری در غرب و مركز ایران به ویژه كاشان و هنر نقاشی در تبریز؛ با این حال این واقعیت تلخ را باید پذیرفت كه در نیمهی اول قرن هفتم، هم زمان با حملهی مغول به ایران و فروپاشی نظم اجتماعی، تا چندین دهه هنر ایرانی در ركورد بیحركتی دست و پا میزند تا این كه با حمایت برخی از اندیشمندان ایرانی كه حرف شان نزد حاكمان مغول خریدار داشت، هنر ایرانی جان دوبارهای میگیرد و با ادامهی این روند در عصر صفویان به اوج شكوفایی خود میرسد. خلاصه آن كه كاروان فكر ایرانی چون به منزلگاه هنر میرسد، خرد و احساس را با هم در میآمیزد و سپس آن را در یك اثر هنری جلوه گر میسازد و به همین خاطر است كه در هنر ایرانی هم ردپای اندیشهی اسلامی- ایرانی دیده میشود و هم ذوق كشف زیباییها؛
معماری، از خشت اول تا ثریا
در دورهی سلجوقی، معماری ایرانی به مرحلهی جدیدی پا میگذارد كه این تغییر در بنای مساجد به خوبی دیده میشود. در این عصر در اصفهان، اردستان، گلپایگان، برسیان و زواره مساجد جدیدی ساخته شدند كه از نقشهی مشتركی بهره میجستند. بنای آجری، طاقهای استوانهای و جناقی، طرحهای كتیبهای یا هندسی در گچ بری و كاشی كاری و بنای اصلی ساختمان و موارد دیگر از جمله ویژگیهای بناهای تاریخی این دوره به ویژه مساجد هستند. در این دوره مساجد بزرگی ساخته میشوند، اما در دورهی ایلخانان مغول، این سبك معماری تا حدودی تغییر میكند و در ابتدای قرن هشتم هجری مساجد كوچكتر جایگزین مساجد بزرگتر میشوند. از طرفی تا پیش از دورهیسلجوقیان، سنگ نتراشیده و خشت، اصلیترین مصالح ساختمانی به شمار میرفتند اما از اواخر قرن پنجم هجری استفاده از آجر در ساخت بناهایی چون مسجد رواج مییابد. اصفهان نخستین شهری است كه در استفاده از بناهای آجری پیش قدم میشود كه این كار در سدههای هفتم تا دهم هجری نیز هم چنان ادامه مییابد و نماهای آجری بیش از پیش باب میشوند. كاروانسراها، مكانهای زیارتی، مقبرهها و بناهای بزرگ از جمله مواردی هستند كه سبك معماری این دوره را نشان میدهند. از ابتدای قرن هشتم، ایلخانان مغول بلند پروازیهای خود را در ساختن بناهای بزرگ آشكار میكنند و آثار بر جا مانده در تبریز، سلطانیه و ورامین، تركیبی از بلندپروازیهای حاكمان و ابتكار ایرانیان را نشان میدهند. در یك مورد، به اشارهای تاج الدین علیشاه، وزیر اولجایتو ایلخان مغول، بنای بزرگی در تبریز شكل گرفت كه امروز به ارگ معروف است. واحد اصلی این بنا ایوانی به طول 48 متر، عرض 30 متر و ارتفاع 25 متر بود. اما طاق ایوان آن كه بزرگتر از طاق ایوان كسری (در دوره ساسانیان) در نظر گرفته شده بود، كمی پس از اتمام بنا فرو ریخت.صنایع دستی، ذوق هنری در زندگی روزمره
كسی به درستی نمیداند كه از چه زمانی این گرایش در نزد صنعتگران ایرانی پیدا شد كه هنر را با زندگی روزمره در آمیختند، گویا اشیا و ابزارهای مورد نیاز زندگی نزد آنها تابلوهایی بودند كه باید هنر صنعتگران را نشان میدادند. و به احتمال زیاد در لوازم شما هم فرش، صندوقچه، ظروف سفالی، ابزارهای كنده كاری شده با یكی از وسایل مورد استفادهی زندگی یافت میشود كه در آن جنبههای هنری و كاربردی با هم دیده میشوند.حدود سه یا چهار قرن قبل از حملهی مغول به ایران، سفال گری، شیشه كاری، پارچه بافی و كاشی سازی و صنایعی از این قبیل حیات جدید خود را آغاز كرده بودند و شهرهایی چون ری، گرگان، كاشان، ساوه به داشتن این صنایع هنری مشهور بودند. از آثاری كه از سدههای میانی به دست آمده است میتوان چنین برداشت كرد كه این هنرها در قرن ششم و هفتم به اوج خود میرسند، اما از ابتدای قرن هشتم و به دنبال حاكمیت تیموریان، ركود این صنعت آغاز میشود تا این كه با آمدن صفویان دوباره رونق گذشتهی خود را باز مییابد.
از ابتدای قرن ششم تا قرن دهم، پیشرفتهایی كه در زمینههای مختلف سفال گری، میناكاری، فلزكاری و صنایعی از این قبیل صورت میگیرد، به شكل حیرت انگیزی از حضور ذوق هنری در عرصهی صنعت خبر میدهد. رنگ آمیزی، حك شدن عبارتهای حكیمانه و اشعار عاشقانه روی ظروف و وسایل و هم چنین تصویرگری روی این ابزار و وسایل با الهام از طبیعت، نشانگر این گرایش در اندیشهی ایرانیلان است كه هنر باید در متن زندگی جاری شود. ابتدا شاید تصور كنیم كه این گرایش تنها ناشی از تجمل گرایی و تنوع طلبی اشراف و ثروتمندان بوده است، اما چنین نیست، زیرا با توجه به یافتههای تاریخی، نمیشود در آمیختن هنر با ابزار و وسایل مورد نیاز عامهی مردم، تردید كرد.
نقاشی مینیاتور، آمیختگی هنر ایرانی و چینی
اگر چه آمدن مغولان به ایران با كشتار و ویرانی همراه است، اما پیامدهای ناخواستهای هم دارد كه ورود هنر شرق آسیا به ایران یكی از آنهاست. تردیدی نیست كه شكل گیری نقاشی مینیاتور در ایران آن هم به صورت تكامل یافتهاش از عصر مغولان به بعد آغاز شده است. حضور دو تن از نقاشان مشهور مینیاتور یعنی احمد موسی و شمس الدین در عصر ابوسعید، ایلخان مغول نشان میدهد كه این هنر در دورهی ایلخانان مغول شكوفا شده است.در این دوره داستانهای حماسی شاهنامه با نقاشی مینیاتور مصور میشوند و در كنار اشعار حماسی كه در وصف پهلوانان ایرانی است، چهرههایی را میبینیم كه به طور آشكار به مردمان نژاد زرد شباهت دارند. با آن كه مصور كردن داستانها و افسانههای ایرانی از قرن چهارم به بعد با تصویرسازی كتاب كلیله و دمنه باب شده بود. اما شواهد تاریخی نشان میدهد كه تصویرسازی شخصیتهای اساطیری و حماسی از عهد ایلخانان مغول به بعد، رایج شده است.
مدرسهی رشیدیه و آموزش هنر
با ابتكار رشیدالدین فضل الله همدانی و حمایت اولجایتو ایلخان مغول، نهاد فرهنگی - هنری عظیمی در تبریز تأسیس میگردد كه بعدها به مدرسهی رشیدیه معروف میشود. در این مدرسه هنرمندان و نقاشان مشهوری چون احمد موسی و شمس الدین گرد هم میآیند و به آموزش مشتاقان هنر نقاشی میپردازند. سبك نقاشی مینیاتور در چنین فضایی ابداع میشود، با این همه در كوران تحولات سیاسی، با قتل عام خاندان همدانی، به آتش قهر كینه توزان میسوزد.منبع مقاله :
هجری، محسن؛ (1386)، مغولها از حملهی مغول تا آغاز صفویه، تهران: افق، چاپ سوم.