هنر پیش از تاریخ

1- دوره چهارم زمین شناسی، که به زمان حاضر می پیوندد و شاهد یخبندانهای بزرگ بوده، «پلئیستوسن(1)» خوانده شده است. در این دوران دراز، با گذشت هر چند هزار سال، سرمای کره زمین متناوباً شدت می یافته و یخهای قطبی
پنجشنبه، 9 آذر 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
هنر پیش از تاریخ
هنر پیش از تاریخ

نویسنده: پرویز مرزبان



 
1- دوره چهارم زمین شناسی، که به زمان حاضر می پیوندد و شاهد یخبندانهای بزرگ بوده، «پلئیستوسن(1)» خوانده شده است. در این دوران دراز، با گذشت هر چند هزار سال، سرمای کره زمین متناوباً شدت می یافته و یخهای قطبی تا شمال و مرکز اروپا و امریکا پایین می آمده است. بخش آخری این دوره، که از حدود 40000 تا 10000 سال قبل از میلاد دوام یافت و بشر پیش از تاریخ را در دامان خود آماده زندگی دسته جمعی و سپس ده نشینی ساخت، «پارینه سنگی(2)» نام گرفته است؛ زیرا از آن دوره ابزارها و سلاحهای ابتدایی با سنگهایی ناصاف یا تکه پرانی شده، که معلوم است نقاشیها و کنده کاریهایی بر دیواره و سقف غارهایی که ظاهراً اقامتگاه یا پرستشگاهشان بوده مکشوف شده است. پایه اقتصادی آن اقوام بر شکار و صید ماهی و گردآوری ریشه و برِ گیاهان مبتنی بوده، و عموماً به دوره گردی روزگار می گذرانده اند.
نقاشی بر سقف و دیوار غار، و نیز گاهی کنده کاری روی سنگ، با دوده ذغال یا سوخته استخوان مخلوط با پیه جانواران و یا با رنگیزه های کانی، مانند گل اُخرا و خاک سرخ، با نقوشی ساده و انتزاعی و بر پایه ایمانی جادویی به دو امید اجرا می شده است: یکی آنکه افراد همزیست در شکار دسته جمعی خود بر جانوارانی که غذای اصلیشان را تأمین می کرد چیره شوند؛ و امید دیگر اینکه با مکرر ساختن تصاویر جانوران بر صخره ها تعداد آنها را بیشتر و نسلشان را بارورتر کنند.
چنانکه معلوم است انسان صدها هزار سال پیش از این آتش را در خدمت خود می داشته، و به صوت و زبانی گفتار می کرده است. قدمت هنر نقاشی و کنده کاری بر بدنه غار و صخره بیش از 20 هزار سال ق م، و کنده کاری روی استخوان چندی پس از آن تخمین شده است، که عموماً مشتمل بوده است بر شکلهای انتزاعی و مخطّط بسیار ساده شده از هیاکل آدمیانی در حال شکار جانوران با کمان و پیکان، یا رقص دسته جمعی مردان و زنان، و یا گله های چهارپایانی چون گاو وحشی و بز کوهی و گوزن، البته با محتوایی آرمانی و جادویی که چنین نقوشی در بر می داشته اند، و بدان اشاره شد. در حدود 12 هزار سال ق م پیشرفت بزرگی به سوی مهارت در بازنمایی تصویر و دقت در مشاهده - یعنی آنچه که در عالم هنرهای تجسمی واقعگری خوانده شده است - برای آن مردمان حاصل شد، که نمونه های بارز آن شکلهای شبیه سازی شده و برجسته نما و رنگین، گاو وحشی و گوزن بر سطح صخره های غار آلتامیرا(3) در شمال اسپانیا، و نیز آثار مکشوف در فون دوگوم (4) فرانسه است. غیر از این ها از دوره پارینه سنگی تمثال و پیکره زن در مفهوم رمزی مادر و زاینده، و صنمک ها - یا ربه النوعهای کوچک اندام - از جمله ونوس ویلندورف (5) مکشوف در کنار رود دانوب، با قدمت تخمینی 15 هزار سال ق م، و نیز کنده کاری و نقاشی صخره ای در مغرب دریای خزر و ناحیه لرستان و غار لاسکو (6) در فرانسه [ و چه بسیار نقاط دیگر] بر جا مانده است، با این ویژگی که مشاهده می شود در پاره ای موارد نقش جانوری یا انسانی بر روی نقش زیرین به دفعات اجرا شده است.
در پایان ذکر این نکته لازم است که اگر دوره پارینه سنگی در ناحیه ای چون بین النهرین حدود کمتر از 8 هزار سال ق م به پایان رسید، در میان اقوامی بدوی یا به دور مانده از کاروان تمدن، چون اسکیموها یا بومیان استرالیا، دوره پارینه سنگی تقریباً با همان خصوصیات ابزار و اقتصاد و معیشت خود تا زمان متأخری چون قرن نوزدهم میلادی استمرار یافته و بر جا ماند.
2- از حدود 8 هزار سال ق م دوره تازه ای به نام «نوسنگی» (7) آغاز می شود، با این تحول که انسان ابزار مورد استفاده خود را با سنگ صیقل خورده می سازد. در این دوران بود که بشر به کشاورزی و دامداری دست یافت و به تبع آن زندگی ده نشینی در پیش گرفت، و به ساختن خانه هایی گرد هم برای زیستن به طور دسته جمعی، یا تعبیه کردن جایگاه و انباری برای ذخیره کردن محصولی که از کشت غلات به دست می آمد، پرداخت. حتی مشاهده می کنیم که او حدود 7 هزار سال ق م در شهر اریحا [در فلسطین امروزین] دیوار و قلاع سنگی برای دفاع از محل سکونت و معیشت خود برپا کرده بوده است؛ و تا حال حاضر این کهنسالترین استحکامات ساخته شده به دست آدمی شناخته شده است.
در دوره نوسنگی علاوه بر ساختن ابزار و سلاح، مانند نوک پیکان و تیغه چاقو و تبر و سُنبه با سنگ صیقل خورده، صنعت سفالگری رنگی یا منقوش با دست، شامل کوزه و ظرف و پیاله و آبدان، و نیز پیکره های کوچک اندام و مُهره های چهار گوش برجسته کاری با گِل صورتگری - یا خاک رس نرم - نیز معمول شد. آثار سفالگری دوره نوسنگی در بین النهرین و جنوب غربی ایران از هزاره هفتم ق م، در مصر از هزاره پنجم، و در اروپا از اواخر هزاره پنجم ق م بر جا مانده است.
مرکز دیگر پیدایی و گسترش تمدن نوسنگی در آسیای شرقی و جنوب شرقی [تایلند] بوده است. در چین از هزاره چهارم ق م نوسنگی با ساختن سفالینه ها از گل رس نرم و با نقوش هندسی بر زمینه ای سرخ رنگ، و یا به رنگ سیاه ساده و صیقلی، آغاز شد. از اوایل هزاره دوم (حدود 1750ق م) که سلسله پادشاهی شانگ بر اقوام وحدت یافته خطه هونان و دره رود هوآنگ هو (زرد رود واقع در شمال شرقی خاک چین) حکومت یافت، ساختن پیکره ها و ظروف و اشیاء مفرغی نیز معمول شد، که عموماً مصرف آیینی یا تدفینی داشتند [همراه با جسد متوفّا در قبر گذاشته می شدند]. معماری چین در آن زمان مشتمل بود بر محصور کردن دهکده یا قرارگاه با دیوار گلین، و ساختن خانه هایی گرد یا مستطیل. آداب تدفینی پر تفصیل در میان چینیان معمول بوده، و بسیاری از مصنوعات و مفرغینه های ایشان از درون مقابر شاهی به دست آمده است. همچنین، در آغاز پادشاهی شانگ (حدود 1700 ق م)، نوعی خط «صورتنگاشت» (8) در مرحله ای ابتدایی میان چینیان رواج یافت.
در دره سند از هزاره چهارم ق م سفالگری رنگین منقوش به اشکال جانوران متداول، و بعداً نیز نوعی خط صورتنگاشت اختراع شد.
آثار مکشوف در خاور نزدیک و بین النهرین و جنوب غربی و مرکز ایران، مانند راس شمره، حسونا، تپه حلف، ارپاچیه [در عراق]، شوش و تپه سیَلک [نزدیک کاشان] نشان می دهد که تمدن نوسنگی در نواحی واقع در شمال خلیج فارس تا سوریه (با بخش معروف به «هلال بارور») در آغاز هزاره ششم ق م از جهت انواع سفالگری و پیکر تراشی و شهرسازی [از جمله بقایای سنگچین کف خیابان در حَلَف و ارپاچیه] و نیز صنایع نساجی به اوج کمال خود رسید. در این منطقه نوسنگی - که زودتر آغاز شده بود - پیش از اوایل هزاره چهارم ق م، یعنی بسی زودتر از نواحی دیگر، به پایان رسید، و تمدن قدم به مرحله نوینی گذاشت که دوره «مس و سنگ» (9)، یا در واقع مرحله ابتدایی «عصر مفرغ» شناخته شده است.
3- دوره «مس و سنگ» در واقع، مرحله کوتاه عمر آغاز به کارگیری مس بود که بعداً به کشف مفرغ - ترکیب مس و قلع - و سپس آهن منتهی شد، و بهتر است از جهت سهولت، به طور کلی، همان «عصر مفرغ» (10) نامیده شود. در این مرحله، باز مشاهده می کنیم که وقتی مس مورد استفاده قرار می گیرد تا چندی به موازات آن پاره ای مصنوعات با سنگ صیقل خورده به شیوه پیشین نیز ساخته می شود، که نامگذاری «مس و سنگ» بدان اعتبار است.
در خاور نزدیک دوره نوسنگی ح. 4300 ق م با استقرار تمدن «عُبید» [بین النهرین جنوبی، مرکزش شهر معتبر اور] به پایان رسید.
در دره نیل از اوایل هزاره چهارم ق م نوسنگی پایان گرفت و تمدن تکامل یافته تر «بَداری» با کشاورزی و معماری شهری و فلز کاری و سفالگری و پیکر تراشی و صنایع نساجی و بوریا بافی و خط صورتنگاشت [کمی دیرتر] بر جای آن نشست. در ایران عصر مفرغ از 3000 ق م آغاز شد. در چین و دره سنده، و در تمدنهای جزایر یونان و کشور روم و دیگر سرزمینهای اروپا، دوران مفرغ از اوایل هزاره دوم ق م به ظهور رسید.
از پایان نوسنگی اروپا، بقایای معماری معروف به «خرسنگی» (11) در کارناک (12) [فرانسه] و سالزبری (13) [انگلستان] بر جا مانده که ساختمانهایی بوده است به شکل گرد یا چهارگوش با قطعات بسیار بزرگ و سنگین مستطیل شکل از سنگ قواره که چون پایه های قائم بر پا می ایستاده، و قالبسنگهای مستطیل باریکتر و سبکتر که چون نعل درگاه (یا سنگ افقی سردر) بر روی آنها می خوابیده است؛ و هدف احتمالاً بنای پرستشگاهی بوده برای برپا داشتن آیینی مبتنی بر خورشید پرستی.
4- تمدنهای بومی امریکا، که طی سه قرن اخیر بیشتر مورد شناسایی قرار گرفته اند، عبارتند از سه تمدن بزرگ و پیشینه دار به شرح زیر: «آزتک» (14) در مکزیکو. «مایا» (15) در یوکاتان و مکزیکوی جنوبی و گواتمالا، و «اینکا» (16) در پرو و بولیوی؛ و همینها بودند که در فاصله سالهای 1520 تا 1542، با تسلط یافتن اسپانیاییها بر امریکای مرکزی و جنوبی، به دست آن استعمارگران قلع و قمع شدند و ماهیت قومی خود را از دست دادند؛ و چه بسیار آثار هنری و طلای ناب و نفایس شان بود که به غارت رفت.
از جمله آثار مهم باقیمانده از این تمدنها سنگتراشیهای درشت و خشن با تصاویر نقوش درهم آدمی و جانوری، و پیکره های سنگی به اشکال انتزاعی بسیار ساده شده و مبتنی بر عقاید دینی آن اقوام است که اخیراً از جهت محتوا و ارزش هنریشان مورد توجه و بررسی بسیار قرار گرفته اند. از آن مهمتر پرستشگاههای سنگی بزرگ به شکل هرمی چند اشکوبه و پله دار - گاهی به بلندی 70 متر - است که تمثالهای سنگی و سفالین خدایان در بخشهای کوچک و محصوری از آنها نگهداری می شد؛ و شکل عمومی شان از جهاتی یادآور ز کوره های آجری بین النهرین است، و از جهاتی دیگر به اهرام پلکانی مصر شباهت دارد، بی آنکه محتوا و کاربرد دینی آن پرستشگاهها یکی بوده باشد.
در مورد خاستگاه و پیشینه بومیان امریکا، یا همان بنیانگذاران تمدنهای نامبرده، باستانشناسان با تکیه بر آخرین پژوهشها و مدارک، و در میان تردید و تیرگی بسیار برای نتیجه گیریهای زیر اعتبار بیشتر قایل شده اند: 1- قاره امریکا زاده نژاد یا نسلی از بشر نخستین نبوده است؛ 2- نخستین ساکنان امریکا مهاجرانی آسیایی از مردم شمال چین بودند که از راه زمینی سیبریه و باریکه خشک بِرینگ (و نه از راه دریای شرقی چین و کنار جزایر ژاپن و تنگه برینگ]، که در آخرین یخبندان دوره پلئیستوسن - یعنی بیش از ده هزار سال ق م - از سطح آب بیرون بوده و چون پلی آسیا را [از انتهای شمالی شرقی سیبریه] به آلاسکا [در انتهای شمال غربی کانادا] متصل می ساخته است، وارد امریکای شمالی شدند و از آن جا متدرجاً رو به مرکز امریکا پیشروی کردند تا سرانجام در نواحی امریکای مرکزی و بخشی از شمال امریکای جنوبی مستقر گشتند. این مردمان از هزاره سوم ق م چون شکارگران و آذوقه گردآوران، دوره پارینه سنگی خود را با کندی تمام، و بدون پیشرفت قابل ذکر در زمینه های اقتصادی و هنری و صناعی، گذراندند، و از هزاره سوم و دوم ق م [به تفاوت در مراکز مختلف] وارد در مرحله نوسنگی شده به کشاورزی و دامداری پرداختند، و آثار سفالین تکرنگ و پیکره های خرسنگی و کنده کاری بر سنگ، با مضامین و نمودگارهای دینی، و پرستشگاهها و پشته های تدفینی و خانه هایی همشکل به وجود آورند.
از 200 میلادی به بعد دوره تعالی فرهنگ و هنر آن اقوام آغاز شد و دولتشهرهایی توانا و توانگر با معماری شکوهمند و پیکر تراشی و نقاشی دیواری، و سنگ مزارهای منقور به نقوش درشت، و انواع سفالیه های چند رنگ، و نیز زیورآلات و اشیاء زرین فراوان و کنده کاریها روی یَشم سبز، به وجود آمد.

پی نوشت ها :

1- Pleistocene
2- Paleolithic
3- Altamira
4- Font de Gaume
5- Venus of Willendorf
6- Lascaux
7- Neolithic
8- pictograph
9- Chalcolithic
10- Bronze Age
11- Megalithic
12- Carnac
13- Salisboury
14- Aztec
15- Maya
16- Inca

منبع: مرزبان، پرویز؛ (1386)خلاصه تاریخ هنر، تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ هجدهم.

 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.