نویسنده: محمد رضا شمس
گرگی از دست سگها فرار میکرد. به راه آبی رسید. خواست پنهان شود. روباهی توی راه آب نشسته بود. روباه با خشم دندانهای خود را فشار داد و غرید: «این جای من است.»
گرگ گفت: «اگر سگها دنبالم نبودند بهت نشان میدادم که اینجا جای کیست. اما حیف که سگها دنبالم هستند.» این را گفت و با سرعت از آنجا دور شد. سگها هم به دنبالش.
منبع مقاله :
شمس، محمدرضا، (1394)، افسانههای آنور آب، تهران: نشر افق، چاپ اول
گرگ گفت: «اگر سگها دنبالم نبودند بهت نشان میدادم که اینجا جای کیست. اما حیف که سگها دنبالم هستند.» این را گفت و با سرعت از آنجا دور شد. سگها هم به دنبالش.
منبع مقاله :
شمس، محمدرضا، (1394)، افسانههای آنور آب، تهران: نشر افق، چاپ اول