موفقيت و پيروزي شما از رابطه شخصي شما نشأت مي گيرد
نويسنده: برايان تريسي
روابط شخصي خاک حاصلخيزي است که از آن تمام موفقيتها و پيروزيها نشئت مي گيرد.
بن استين
اشخاصي که آنها را مي شناسيد و آنها هم شما را مي شناسند، در موفقيت، سعادت و ميزان پيشرفت شما بيش از هر تک عامل ديگري نقش بازي مي کنند. هيچ کس به تنهايي نمي تواند به موفقيت شايان ذکر دست پيدا کند.
در زندگي، روابط حرف اول را مي زند.دوست من چارلي جونز مي گويد: «پنج سال ديگر هم اگر کتاب نخوانيد و اشخاص را ملاقات نکنيد، حال و روز امروزتان را خواهيد داشت.»
دکتر ديويد مک للاند، نويسنده کتاب جامعه موفق، بعد از 25 سال تحقيق در دانشگاه هاروارد، به اين نتيجه رسيد که انتخاب اشخاص مرجع بيش از هر عاملي روي موفقيت شما تأثير مي گذارد.مک للاند با فارغ التحصيلان دانشگاه و نيز شرکت کنندگان در همايشهايش مصاحبه کرد و بعد سالها اين اشخاص را تحت نظر گرفت. بسياري از آنها از آموخته هاي خود بهره فراوان برده بودند.حرفه ها و مشاغل پر درآمدي را نصيب خود کرده بودند.
اما بسياري از آنها نتوانسته بودند از اطلاعاتي که به دست آورده اند براي
رسيدن به موفقيت استفاده کنند. چرا اين اتفاق افتاده بود؟ وقتي در اين باره بررسي نمود، معلوم شد که اين اشخاص با همان کساني که قبل از شرکت در دوره هاي پيشرفته موفقيت رابطه داشتند، معاشرت مي کردند. بنابراين به همان روشهاي قديمي پايبند ماندند.و چون اشخاص مرجع آنها همان قبليها بودند، نتوانستند که تغيير پيدا کنند.
بعد از مدتي، شما طرز تلقينها، رفتار، صحبت، اميدها و آرزوها و حتي طرز لباش پوشيدنشان را فرا مي گيريد. گروه مرجع شما نفوذ شديدي بر شخصيتي که شما مي شويد بر جاي مي گذارند. شما هدفها، رفتارها و انديشه هاي خود را مطابق رفتار آنها قوام مي بخشيد.و اين را به طور پيوسته در نوجوانها مشاهده مي کنيد.
اين فرايند تغيير به سرعت عملي مي شود. من در جريان سخنرانيها و سفرهايم با مردان و زنان بي شماري کار کرده ام که عمداً اشخاص مرجع خود را تغيير داده اند. با اشخاص جديدي معاشر شده اند. خيلي زود طرز فکرشان تغيير
کرده بود.درباره خود و دنياي واقع در پيرامونشان به شکل ديگري مي انديشيدند.
مهم ترين عوامل تأثيرگذار بر انديشه و احساس شما اشخاصي هستند که در زندگي شما حضور دارند. موفقها کساني هستند که با اشخاص موفق معاشرت مي کنند. و ناموفقها کساني هستند که با اشخاص ناموفق معاشرند.
مي کنند تا اين اشخاص موفق را ملاقات کنند. شما هم مي توانيد اين کار را بکنيد.
بسياري از مردان و زنان از شهري به شهر ديگر و يا از صنعتي به سراغ صنعت ديگر مي روند. اغلب آنها با تماسهاي معدودي شروع مي کنند، و با اين حال، ديري نمي گذرد که محترم ترين اشخاص در زمينه کار جديد مي شوند. چرا چنين اتفاقي مي افتد؟ علتش اين است که از اصول شبکه پردازي خلاق در زندگي خود استفاده مي نمايند.
آنها بلافاصله گروههاي رجوعي جديدي به وجود مي آورند. آنها برنامه هايي را به اجرا مي گذارند تا روابط خوب و شايسته ايجاد کنند.
پس از تهيه اين فهرست 10 نفري، بايد به طور منظم بر اسامي اضافه کنيد. سعي کنيد با اين اشخاص در تماس شويد. وقتي نامي را پيدا کرديد، به اين فکر کنيد که چگونه مي توانيد با او تماس بگيريد. ساده ترين راه اين است که براي او نامه اي بفرستيد و نظرتان را درباره موضوعي که برايش جالب است، بنويسيد. و يا به او به خاطر موفقيتي که به دست آورده تبريک بگوييد.
وقتي بر تماسهاي خود مي افزاييد، صبور و شکيبا باشيد. انتظار نداشته باشيد کسي که به او نامه مي نويسيد جواب نامه تان را بدهد و يا به در خانه و محل کارتان
بيايد تا شما را ملاقات کند. شما در حال بذر پاشيدن هستيد. شايد پس از نوشتن نخستين نامه، متوجه شويد او کار جالبي کرده است. مجدداً به او نامه بنويسيد. به مرور و با گذشت زمان، اين نامه ها تأثير خود را بر جاي مي گذارند.
چند سال قبل، در شهر واشينگتن، در يک همايش عالي شرکت کرده بودم. يکي از اشخاص برجسته آن همايش به نزد من آمد و گفت که پنج سال قبل برايش نامه اي نوشته ام.بعد از ملاقات آن روز، چندين بار با او ملاقات کردم.او تاکنون مرا به چندين نفر با نفوذ معرفي کرده است. اين روابط جديد به من کمک فراواني کرده است. همه اينها با نوشتن يک نامه ساده شروع شده اند.
بسياري از اشخاص به اين نتيجه رسيده اند که با وسيع تر کردن تماسهاي خود زندگي کاري شان را تغيير داده اند.وقتي کار جديدي انتخاب مي کردند، آدم مناسبي را پيدا کردند و به توصيه او به کار جديد پرداختند.
شخصاً اين را تجربه کردم که با رفتن از يک شهر به شهر ديگر و پيوستن به باشگاهها و سازمانها، توانستم شبکه دوستي بيشتري فراهم آورم و به پيشرفتهاي بيشتري نايل گردم. من اين موفقيتها را در مدت چند سال به دست مي آورم و حال آنکه ديگران ممکن است براي رسيدن به همين سطح موفقيت 10 تا 20 سال وقت احتياج داشته باشد.
وقتي به يک انجمن حرفه اي مي پيونديد، صرفاً در جلسه ها شرکت نکنيد و به خانه خود برويد.اين کاري است که 80 تا 90 درصد افراد مي کنند. ممکن است از عضويت در آن سازمان سودي ببرند، اما وقتي خودتان را با آنها درگير مي کنيد، سود و فايده بيشتري نصيب خود مي سازيد.
قاعده از اين قرار است:در هر سازماني، کمتر از 10 درصد اشخاص بيشترين کار را انجام مي دهند. در هر کميته اي کمتر از 20 درصد اشخاص، بيش از 80 درصد کارها را انجام مي دهند. هدف شما بايد اين باشد که در جمع اين 10 يا 20 درصد قرار بگيريد.
مهم ترين کميته ها برجسته ترين اشخاص را به خود جلب مي کنند. اينها اشخاصي هستند که شما مي خواهيد آنها را در شبکه خود داشته باشيد.و اينها کساني هستند که مي خواهيد با آنها در رابطه باشيد.
هر بار مسئوليتي را مي پذيريد و آن را به طور کامل انجام مي دهيد، ديگران بدون اينکه به روي خود بياورند آن را متوجه مي شوند. ممکن است جز يک تبريک گفتن ساده حرف ديگري نزنند، اما همه آنها يادداشت برداري ذهني مي کنند.و اين در آينده به سود شما تمام مي شود.
خوشبختانه، سخنراني براي جمع مهارتي است که مي توانيد با تمرين آن را به دست آوريد.
اين شيوه اي است که بسياري از اشخاص برجسته از آن استفاده کرده اند. طي
سالهاي گذشته با مردان و زنان ثروتمندي ملاقات و کار کرده ام. هرگز فراموش نمي کنم، در پايان يک جلسه يک ميلياردر از من پرسيد:«کاري هست که بتوانم برايتان بکنم؟» مرد ديگري که ثروتش از حد 500 ميليون دلار بيشتر بود از من پرسيد:«از من کمکي ساخته است؟»
اغلب اشخاص فکر مي کنند اگر براي شخص يا سازماني کار مفيدي انجام بدهند، بايد بلافاصله از آنها پاداش بگيرند. وقتي براي کسي کار خوبي مي کنيد، قانون جذابيت را فعال مي کنيد. شما هرگز نبايد نگران دريافت پاداش و دستمزد باشيد. تا زماني که از خود خوبي بکاريد، عالم هستي درباره برداشت شما فکر مي کند. عمل خير شما سرانجام به بار مي نشيند و بدون اينکه متوجه باشيد.از منابع ناشناخته برداشت مي کنيد.
در اين ميان، من به پديده جالبي برخورده ام. همه ساله کسي به عنوان رئيس يک ساله انتخاب مي شود. اين شخص بايد در تمام مدت سال بدون دريافت
حقوق به شهرهاي مختلف سفر کند.
ممکن است فکر کنيد اين مشغله مانع از آن مي شود که شخص به زندگي عادي خود برسد. اما به نظر مي رسيد که درست عکس اين اتفاق مي افتد. با اغلب کساني که در اين خصوص صحبت کردم، ديدم که توانسته اند بر عوايد و درآمدهاي خود بيفزايند.
هر چه بدون توقع و انتظار بيشتر از خود مايه بگذاريد، بدون اينکه انتظار داشته باشيد بيشر برداشت مي کنيد. شما از خود مايه بگذاريد تا عالم هستي بقيه کارها را انجام بدهد.
تشکيل جلسه دادن هفته اي يک بار يا بيشتر با اين گروه، کليد رسيدن به موفقيت است. گروه مغز متفکر را از ميان کساني انتخاب کنيد که بتوانيد به آنها
سرويس بدهيد و آنها هم متقابلاً بتوانند به شما خدمت کنند.
مهم ترين نکته اين است که داراي نگرش ذهني مثبت و نسبت به خود و زندگي شان خوش بين باشند.ممکن است هدفهايي از آن خود داشته باشند و همه روزه روي اين هدفها کار کنند.بايد به رشد و بهسازي شخصي متعهد باشند، کتاب بخوانند، به نوارهاي آموزشي گوش بدهند و در همايشها شرکت کنند.
يکي از عناصر مهم گروه مغز متفکر ميزان خنده اي است که به اتفاق تجربه مي کنيد.اين معيار مهم در هر رابطه اي است.اشخاصي که به اتفاق زياد مي خندند يکديگر را بيشتر دوست دارند.بيشتر از يکديگر حمايت مي کنند. شما از کساني در زندگي خود بيشتر لذت مي بريد که با آنها بيشتر بخنديد.
هر چه با اشخاص مثبت بيشتري در ارتباط باشيد، حاصل کارتان مثبت تر مي شود.
بارون دو روتشيلد، در کتاب ضرب المثلهاي موفقيت، مي نويسد:«بي جهت
با اشخاص معاشرت نکنيد.»
ممکن است کمي سرد و بي اعتنا به نظر برسد، اما به خاطر داشته باشيد که زندگي شما گرانبها و ارزشمند است. زندگي شما را دقيقه ها و ساعتهاي هر روز تشکيل مي دهند. نمي توانيد اين زمان محدود را صرف معاشرت با کساني بکنيد که نه مي توانيد به آنها کمک کنيد، و نه آنها مي توانند به شما کمک کنند.بايد به دقت از فرصت خود استفاده و از آن پاسداري کنيد. بنجامين فرانکلين مي نويسد:«آيا زندگي را دوست داريد؟ پس وقت خود را تلف نکنيد، زيرا زندگي از وقت ساخته مي شود.»
اگر در تماس بودن و معاشرت با اشخاص مثبت کليد موفقيت است، بايد از اشخاصي که منفي هستند اجتناب کنيد. اشخاص منفي بزرگ ترين مسائل زندگي هستند.
در هر مرحله از زندگي مي توانيد از توصيه ها و تجربيات کسي که چند قدم از
شما جلوتر است استفاده کنيد. بسياري از مردم نمي دانند که يک مرشد چگونه بر زندگي آنها تأثير مي گذارد. يک مرشد مانند عمو مي ماند.او يک دوست مسن تر، عاقل تر و با تجربه تر از شماست که گهگاه شما را راهنمايي مي کند.مرشد مي تواند شما را کمک کند که سقوط نکنيد. مي تواند شما را کمک کند که به فعاليتهايي اضافه يا از فعاليتهايي کم کنيد.
وقتي به اين نتيجه مي رسيد که در زمينه خاصي به يک راهنما احتياج داريد، بايد به شخصي که در نظر گرفته ايد مراجعه کنيد. اغلب اشخاص موفق با روي باز به کساني که مي خواهند آنها هم در جمع موفقها ظاهر شوند کمک مي کنند. اما اين اشخاص وقت کافي ندارند و بنابراين نبايد بيش از 10 دقيقه با آنها حرف بزنيد.
به عنوان اولين قدم براي مراجعه به يک مرشد بايد مقولات مهم خود را مکتوب کنيد واز او بخواهيد به اين سؤالات جواب بدهد. از مرشد سؤالات شخصي نکيند.اشخاص موفق راحت نيستند و فرصت آن را هم ندارند که به سؤالات خصوصي شما جواب بدهند.
به همين جهت بايد به آرامي حرکت کنيد. بايد بيش از چند دقيقه وقت او را نگيريد.بايد از او توصيه هايي درباره يک موضوع بخواهيد.رفتاري محترمانه، دوستانه و کاري داشته باشيد.
کليد برقراري رابطه ميان مرشد و مريد از اين قرار است. وقتي به شما توصيه مي شود، به آن توصيه عمل کنيد. از کسي توصيه اي نخواهيد و بعد به آن عمل نکنيد و بعد حتي براي سؤالات بيشتر مراجعه کنيد. اين سبب مي شود که مرشد احساس کند وقت او را تلف مي کنيد.
اگر مرشد به شما اقدامي را توصيه مي کند، بلافاصله به آن عمل کنيد. اگر به شما مي گويد کتابي بخوانيد، حتماً آن کتاب را بخوانيد.اگر مي گويد به نواري گوش بدهيد، اين کار را بکنيد.اگر مي گويد در يک دوره آموزشي ثبت نام کنيد، اين کار را انجام بدهيد.
اما همه رابطه ها با زماني که صرف آنها مي کنيد شکل مي گيرند. مي توانيد با سرمايه گذاري صرف وقت بيشتر در آنها،به بهبودشان کمک کنيد.
داشتن روابط با مشتريان از جمله مهم ترين داراييهاي شما محسوب مي شود. وقتي زمان و انرژي کافي صرف کرديد تا رابطه اي برقرار شود، لازم است که برنامه اي براي حفظ و نگهداري آن تدارک ببينيد.
اگر مي خواهيد يک دوست داشته باشيد، راه مستقيم اين است که کاري کنيد آنها شما را دوست بدارند.اما اين به ندرت مؤثر واقع مي شود.راه غير مستقيم اين است که يک دوست باشيد، با ديگران رفتار دوستانه داشته باشيد و انتظار متقابل هم نداشته باشيد.
اگر مي خواهيد ديگران را تحت تأثير قرار بدهيد، راه مستقيم آن اين است که موفقيتهاي خود را براي آنها بازگو کنيد. به آنها بگوييد که چقدر باهوش هستيد.اما راه غير مستقيم، که بسيار مؤثرتر است، اين است که نشان بدهيد تحت تأثير آنها قرار گرفته ايد. هر چه بيشتر نشان بدهيد که تحت تأثير قرار گرفته ايد، بيشتر مي توانيد روي ديگران تأثير بگذاريد.
راه غير مستقيم براي اينکه ديگران شما را دوست بدارند اين است که اول شما آنها را دوست بداريد. براي اينکه ديگران در مقام تحسين شما حرف بزنند به شما احترام بگذارند بايد آنها را تحسين و احترام کنيد.
ما به عصر «از خود مايه بگذاريد»رسيده ايم و از عصر هر چه مي توانيد
بگيريد فاصله گرفته ايم. هر کس در رابطه با ديگران آنچه را که بدهد، دريافت مي کند. بسياري از اشخاص تصور مي کنند راه موفق شدن در اين است که با اشخاص موفق بجوشند و بعد آنچه را که مي توانند، از آنها برداشت کنند.اما اين راهکار به ندرت مؤثر واقع مي شود. بهتر است شما کسي بشويد که ديگران بخواهند با او رابطه داشته باشند. وقتي شما به انسان بهتري تبديل شديد، ديگران هم مي خواهند با شما رابطه بيشتري برقرار کنند.
خيلي ها سعي مي کنند به باشگاهي بپيوندند و آنجا با اشخاص موفق و ثروتمند دوست شوند.اما اين اشخاص کارشان به جايي نمي کشد. اينها بدون ترديد شکست مي خورند.چرا؟ به اين دليل که همجورها يکديگر را جلب و جذب مي کنند.اشخاص طبيعتاً جلب کساني مي شوند که با آنها شباهت و همخواني دارند.
موفق ترين اشخاص کساني هستند که با موفقها رابطه برقرار کردند و اين رابطه را حفظ نمودند.
02 سه نفر را انتخاب کنيد که با آنها بتوانيد يک گروه مغز متفکر شکل دهيد. بعد هفته اي يک بار از آنها دعوت کنيد با شما صبحانه يا ناهار بخورند.
03 دست کم به يک انجمن بپيونديد که به طور مرتب تشکيل جلسه مي دهد. سعي کنيد حتماً در اين جلسات شرکت کنيد.
04 اشخاصي را که به طور مرتب با آنها معاشرت مي کنيد، بررسي کنيد. آيا اينها اشخاص مناسبي هستند که بتوانند گروه مرجع شما را تشکيل دهند؟
05 برنامه بهسازي و رشد شخصي تدارک ببينيد تا خودتان را تبديل به کسي کنيد که ديگران بخواهند با او رابطه داشته باشند.کنترل آينده خود را به دست بگيريد.
06 در دوره هاي آموزشي سخنراني براي عموم ثبت نام کنيد.
07 اجازه ندهيد که روابط شما با ديگران بخشکد.با مهم ترين اشخاص حاضر در زندگي خود در تماس و ارتباط باشيد.امروز به يکي از آنها زنگ بزنيد يا با او ملاقات کنيد.
منبع:کتاب فکرتان را عوض کنيد تا زندگيتان تغيير کند
/س
بن استين
اشخاصي که آنها را مي شناسيد و آنها هم شما را مي شناسند، در موفقيت، سعادت و ميزان پيشرفت شما بيش از هر تک عامل ديگري نقش بازي مي کنند. هيچ کس به تنهايي نمي تواند به موفقيت شايان ذکر دست پيدا کند.
در زندگي، روابط حرف اول را مي زند.دوست من چارلي جونز مي گويد: «پنج سال ديگر هم اگر کتاب نخوانيد و اشخاص را ملاقات نکنيد، حال و روز امروزتان را خواهيد داشت.»
دکتر ديويد مک للاند، نويسنده کتاب جامعه موفق، بعد از 25 سال تحقيق در دانشگاه هاروارد، به اين نتيجه رسيد که انتخاب اشخاص مرجع بيش از هر عاملي روي موفقيت شما تأثير مي گذارد.مک للاند با فارغ التحصيلان دانشگاه و نيز شرکت کنندگان در همايشهايش مصاحبه کرد و بعد سالها اين اشخاص را تحت نظر گرفت. بسياري از آنها از آموخته هاي خود بهره فراوان برده بودند.حرفه ها و مشاغل پر درآمدي را نصيب خود کرده بودند.
اما بسياري از آنها نتوانسته بودند از اطلاعاتي که به دست آورده اند براي
رسيدن به موفقيت استفاده کنند. چرا اين اتفاق افتاده بود؟ وقتي در اين باره بررسي نمود، معلوم شد که اين اشخاص با همان کساني که قبل از شرکت در دوره هاي پيشرفته موفقيت رابطه داشتند، معاشرت مي کردند. بنابراين به همان روشهاي قديمي پايبند ماندند.و چون اشخاص مرجع آنها همان قبليها بودند، نتوانستند که تغيير پيدا کنند.
گروه مرجع شما
بعد از مدتي، شما طرز تلقينها، رفتار، صحبت، اميدها و آرزوها و حتي طرز لباش پوشيدنشان را فرا مي گيريد. گروه مرجع شما نفوذ شديدي بر شخصيتي که شما مي شويد بر جاي مي گذارند. شما هدفها، رفتارها و انديشه هاي خود را مطابق رفتار آنها قوام مي بخشيد.و اين را به طور پيوسته در نوجوانها مشاهده مي کنيد.
انتخابهاي جديد بکنيد
اين فرايند تغيير به سرعت عملي مي شود. من در جريان سخنرانيها و سفرهايم با مردان و زنان بي شماري کار کرده ام که عمداً اشخاص مرجع خود را تغيير داده اند. با اشخاص جديدي معاشر شده اند. خيلي زود طرز فکرشان تغيير
کرده بود.درباره خود و دنياي واقع در پيرامونشان به شکل ديگري مي انديشيدند.
هر طور بينديشيد، همان مي شويد
مهم ترين عوامل تأثيرگذار بر انديشه و احساس شما اشخاصي هستند که در زندگي شما حضور دارند. موفقها کساني هستند که با اشخاص موفق معاشرت مي کنند. و ناموفقها کساني هستند که با اشخاص ناموفق معاشرند.
گروه مرجع جديدي شکل بدهيد
شبکه از آن خود را ايجاد کنيد
مي کنند تا اين اشخاص موفق را ملاقات کنند. شما هم مي توانيد اين کار را بکنيد.
بسياري از مردان و زنان از شهري به شهر ديگر و يا از صنعتي به سراغ صنعت ديگر مي روند. اغلب آنها با تماسهاي معدودي شروع مي کنند، و با اين حال، ديري نمي گذرد که محترم ترين اشخاص در زمينه کار جديد مي شوند. چرا چنين اتفاقي مي افتد؟ علتش اين است که از اصول شبکه پردازي خلاق در زندگي خود استفاده مي نمايند.
آنها بلافاصله گروههاي رجوعي جديدي به وجود مي آورند. آنها برنامه هايي را به اجرا مي گذارند تا روابط خوب و شايسته ايجاد کنند.
شبکه خود را بنا کنيد
پس از تهيه اين فهرست 10 نفري، بايد به طور منظم بر اسامي اضافه کنيد. سعي کنيد با اين اشخاص در تماس شويد. وقتي نامي را پيدا کرديد، به اين فکر کنيد که چگونه مي توانيد با او تماس بگيريد. ساده ترين راه اين است که براي او نامه اي بفرستيد و نظرتان را درباره موضوعي که برايش جالب است، بنويسيد. و يا به او به خاطر موفقيتي که به دست آورده تبريک بگوييد.
وقتي بر تماسهاي خود مي افزاييد، صبور و شکيبا باشيد. انتظار نداشته باشيد کسي که به او نامه مي نويسيد جواب نامه تان را بدهد و يا به در خانه و محل کارتان
بيايد تا شما را ملاقات کند. شما در حال بذر پاشيدن هستيد. شايد پس از نوشتن نخستين نامه، متوجه شويد او کار جالبي کرده است. مجدداً به او نامه بنويسيد. به مرور و با گذشت زمان، اين نامه ها تأثير خود را بر جاي مي گذارند.
صبر و شکيبايي به خرج بدهيد
چند سال قبل، در شهر واشينگتن، در يک همايش عالي شرکت کرده بودم. يکي از اشخاص برجسته آن همايش به نزد من آمد و گفت که پنج سال قبل برايش نامه اي نوشته ام.بعد از ملاقات آن روز، چندين بار با او ملاقات کردم.او تاکنون مرا به چندين نفر با نفوذ معرفي کرده است. اين روابط جديد به من کمک فراواني کرده است. همه اينها با نوشتن يک نامه ساده شروع شده اند.
حرفه تان را تقويت کنيد
بسياري از اشخاص به اين نتيجه رسيده اند که با وسيع تر کردن تماسهاي خود زندگي کاري شان را تغيير داده اند.وقتي کار جديدي انتخاب مي کردند، آدم مناسبي را پيدا کردند و به توصيه او به کار جديد پرداختند.
پيونده باشيد
شخصاً اين را تجربه کردم که با رفتن از يک شهر به شهر ديگر و پيوستن به باشگاهها و سازمانها، توانستم شبکه دوستي بيشتري فراهم آورم و به پيشرفتهاي بيشتري نايل گردم. من اين موفقيتها را در مدت چند سال به دست مي آورم و حال آنکه ديگران ممکن است براي رسيدن به همين سطح موفقيت 10 تا 20 سال وقت احتياج داشته باشد.
وقتي به يک انجمن حرفه اي مي پيونديد، صرفاً در جلسه ها شرکت نکنيد و به خانه خود برويد.اين کاري است که 80 تا 90 درصد افراد مي کنند. ممکن است از عضويت در آن سازمان سودي ببرند، اما وقتي خودتان را با آنها درگير مي کنيد، سود و فايده بيشتري نصيب خود مي سازيد.
وقت خود راهديه کنيد
قاعده از اين قرار است:در هر سازماني، کمتر از 10 درصد اشخاص بيشترين کار را انجام مي دهند. در هر کميته اي کمتر از 20 درصد اشخاص، بيش از 80 درصد کارها را انجام مي دهند. هدف شما بايد اين باشد که در جمع اين 10 يا 20 درصد قرار بگيريد.
مهم ترين کميته ها برجسته ترين اشخاص را به خود جلب مي کنند. اينها اشخاصي هستند که شما مي خواهيد آنها را در شبکه خود داشته باشيد.و اينها کساني هستند که مي خواهيد با آنها در رابطه باشيد.
به دوستانتان کمک کنيد
هر بار مسئوليتي را مي پذيريد و آن را به طور کامل انجام مي دهيد، ديگران بدون اينکه به روي خود بياورند آن را متوجه مي شوند. ممکن است جز يک تبريک گفتن ساده حرف ديگري نزنند، اما همه آنها يادداشت برداري ذهني مي کنند.و اين در آينده به سود شما تمام مي شود.
بياموزيد که بايستيد و حرف بزنيد
خوشبختانه، سخنراني براي جمع مهارتي است که مي توانيد با تمرين آن را به دست آوريد.
راههايي براي خدمت کردن پيدا کنيد
اين شيوه اي است که بسياري از اشخاص برجسته از آن استفاده کرده اند. طي
سالهاي گذشته با مردان و زنان ثروتمندي ملاقات و کار کرده ام. هرگز فراموش نمي کنم، در پايان يک جلسه يک ميلياردر از من پرسيد:«کاري هست که بتوانم برايتان بکنم؟» مرد ديگري که ثروتش از حد 500 ميليون دلار بيشتر بود از من پرسيد:«از من کمکي ساخته است؟»
يک قانون زنده
اغلب اشخاص فکر مي کنند اگر براي شخص يا سازماني کار مفيدي انجام بدهند، بايد بلافاصله از آنها پاداش بگيرند. وقتي براي کسي کار خوبي مي کنيد، قانون جذابيت را فعال مي کنيد. شما هرگز نبايد نگران دريافت پاداش و دستمزد باشيد. تا زماني که از خود خوبي بکاريد، عالم هستي درباره برداشت شما فکر مي کند. عمل خير شما سرانجام به بار مي نشيند و بدون اينکه متوجه باشيد.از منابع ناشناخته برداشت مي کنيد.
بهترين اشخاص
در اين ميان، من به پديده جالبي برخورده ام. همه ساله کسي به عنوان رئيس يک ساله انتخاب مي شود. اين شخص بايد در تمام مدت سال بدون دريافت
حقوق به شهرهاي مختلف سفر کند.
ممکن است فکر کنيد اين مشغله مانع از آن مي شود که شخص به زندگي عادي خود برسد. اما به نظر مي رسيد که درست عکس اين اتفاق مي افتد. با اغلب کساني که در اين خصوص صحبت کردم، ديدم که توانسته اند بر عوايد و درآمدهاي خود بيفزايند.
هر چه بدون توقع و انتظار بيشتر از خود مايه بگذاريد، بدون اينکه انتظار داشته باشيد بيشر برداشت مي کنيد. شما از خود مايه بگذاريد تا عالم هستي بقيه کارها را انجام بدهد.
سوابق را نگه داريد
گروه مغز متفکر
تشکيل جلسه دادن هفته اي يک بار يا بيشتر با اين گروه، کليد رسيدن به موفقيت است. گروه مغز متفکر را از ميان کساني انتخاب کنيد که بتوانيد به آنها
سرويس بدهيد و آنها هم متقابلاً بتوانند به شما خدمت کنند.
ابتکار عمل به خرج دهيد
مهم ترين نکته اين است که داراي نگرش ذهني مثبت و نسبت به خود و زندگي شان خوش بين باشند.ممکن است هدفهايي از آن خود داشته باشند و همه روزه روي اين هدفها کار کنند.بايد به رشد و بهسازي شخصي متعهد باشند، کتاب بخوانند، به نوارهاي آموزشي گوش بدهند و در همايشها شرکت کنند.
با ساختار يا بدون ساختار
يکي از عناصر مهم گروه مغز متفکر ميزان خنده اي است که به اتفاق تجربه مي کنيد.اين معيار مهم در هر رابطه اي است.اشخاصي که به اتفاق زياد مي خندند يکديگر را بيشتر دوست دارند.بيشتر از يکديگر حمايت مي کنند. شما از کساني در زندگي خود بيشتر لذت مي بريد که با آنها بيشتر بخنديد.
دو نفر با هم
گروه مغز متفکرمتعدد
هر چه با اشخاص مثبت بيشتري در ارتباط باشيد، حاصل کارتان مثبت تر مي شود.
از وقت خود حراست کنيد
بارون دو روتشيلد، در کتاب ضرب المثلهاي موفقيت، مي نويسد:«بي جهت
با اشخاص معاشرت نکنيد.»
ممکن است کمي سرد و بي اعتنا به نظر برسد، اما به خاطر داشته باشيد که زندگي شما گرانبها و ارزشمند است. زندگي شما را دقيقه ها و ساعتهاي هر روز تشکيل مي دهند. نمي توانيد اين زمان محدود را صرف معاشرت با کساني بکنيد که نه مي توانيد به آنها کمک کنيد، و نه آنها مي توانند به شما کمک کنند.بايد به دقت از فرصت خود استفاده و از آن پاسداري کنيد. بنجامين فرانکلين مي نويسد:«آيا زندگي را دوست داريد؟ پس وقت خود را تلف نکنيد، زيرا زندگي از وقت ساخته مي شود.»
در انتخابهاي خود دقت کنيد
اگر در تماس بودن و معاشرت با اشخاص مثبت کليد موفقيت است، بايد از اشخاصي که منفي هستند اجتناب کنيد. اشخاص منفي بزرگ ترين مسائل زندگي هستند.
مرشدي پيدا کنيد
در هر مرحله از زندگي مي توانيد از توصيه ها و تجربيات کسي که چند قدم از
شما جلوتر است استفاده کنيد. بسياري از مردم نمي دانند که يک مرشد چگونه بر زندگي آنها تأثير مي گذارد. يک مرشد مانند عمو مي ماند.او يک دوست مسن تر، عاقل تر و با تجربه تر از شماست که گهگاه شما را راهنمايي مي کند.مرشد مي تواند شما را کمک کند که سقوط نکنيد. مي تواند شما را کمک کند که به فعاليتهايي اضافه يا از فعاليتهايي کم کنيد.
راهکاري خلق کنيد
وقتي به اين نتيجه مي رسيد که در زمينه خاصي به يک راهنما احتياج داريد، بايد به شخصي که در نظر گرفته ايد مراجعه کنيد. اغلب اشخاص موفق با روي باز به کساني که مي خواهند آنها هم در جمع موفقها ظاهر شوند کمک مي کنند. اما اين اشخاص وقت کافي ندارند و بنابراين نبايد بيش از 10 دقيقه با آنها حرف بزنيد.
به عنوان اولين قدم براي مراجعه به يک مرشد بايد مقولات مهم خود را مکتوب کنيد واز او بخواهيد به اين سؤالات جواب بدهد. از مرشد سؤالات شخصي نکيند.اشخاص موفق راحت نيستند و فرصت آن را هم ندارند که به سؤالات خصوصي شما جواب بدهند.
به سازگاري بها بدهيد
به همين جهت بايد به آرامي حرکت کنيد. بايد بيش از چند دقيقه وقت او را نگيريد.بايد از او توصيه هايي درباره يک موضوع بخواهيد.رفتاري محترمانه، دوستانه و کاري داشته باشيد.
کليد برقراري رابطه ميان مرشد و مريد از اين قرار است. وقتي به شما توصيه مي شود، به آن توصيه عمل کنيد. از کسي توصيه اي نخواهيد و بعد به آن عمل نکنيد و بعد حتي براي سؤالات بيشتر مراجعه کنيد. اين سبب مي شود که مرشد احساس کند وقت او را تلف مي کنيد.
اگر مرشد به شما اقدامي را توصيه مي کند، بلافاصله به آن عمل کنيد. اگر به شما مي گويد کتابي بخوانيد، حتماً آن کتاب را بخوانيد.اگر مي گويد به نواري گوش بدهيد، اين کار را بکنيد.اگر مي گويد در يک دوره آموزشي ثبت نام کنيد، اين کار را انجام بدهيد.
نگذاريد روابط شما انرژي خود را از دست بدهد
اما همه رابطه ها با زماني که صرف آنها مي کنيد شکل مي گيرند. مي توانيد با سرمايه گذاري صرف وقت بيشتر در آنها،به بهبودشان کمک کنيد.
مشتريان همه مدت عمر
داشتن روابط با مشتريان از جمله مهم ترين داراييهاي شما محسوب مي شود. وقتي زمان و انرژي کافي صرف کرديد تا رابطه اي برقرار شود، لازم است که برنامه اي براي حفظ و نگهداري آن تدارک ببينيد.
قانون تلاش غير مستقيم
اگر مي خواهيد يک دوست داشته باشيد، راه مستقيم اين است که کاري کنيد آنها شما را دوست بدارند.اما اين به ندرت مؤثر واقع مي شود.راه غير مستقيم اين است که يک دوست باشيد، با ديگران رفتار دوستانه داشته باشيد و انتظار متقابل هم نداشته باشيد.
اگر مي خواهيد ديگران را تحت تأثير قرار بدهيد، راه مستقيم آن اين است که موفقيتهاي خود را براي آنها بازگو کنيد. به آنها بگوييد که چقدر باهوش هستيد.اما راه غير مستقيم، که بسيار مؤثرتر است، اين است که نشان بدهيد تحت تأثير آنها قرار گرفته ايد. هر چه بيشتر نشان بدهيد که تحت تأثير قرار گرفته ايد، بيشتر مي توانيد روي ديگران تأثير بگذاريد.
راه غير مستقيم براي اينکه ديگران شما را دوست بدارند اين است که اول شما آنها را دوست بداريد. براي اينکه ديگران در مقام تحسين شما حرف بزنند به شما احترام بگذارند بايد آنها را تحسين و احترام کنيد.
قانون جبران
ما به عصر «از خود مايه بگذاريد»رسيده ايم و از عصر هر چه مي توانيد
بگيريد فاصله گرفته ايم. هر کس در رابطه با ديگران آنچه را که بدهد، دريافت مي کند. بسياري از اشخاص تصور مي کنند راه موفق شدن در اين است که با اشخاص موفق بجوشند و بعد آنچه را که مي توانند، از آنها برداشت کنند.اما اين راهکار به ندرت مؤثر واقع مي شود. بهتر است شما کسي بشويد که ديگران بخواهند با او رابطه داشته باشند. وقتي شما به انسان بهتري تبديل شديد، ديگران هم مي خواهند با شما رابطه بيشتري برقرار کنند.
ازدواج با ثروتمند
خيلي ها سعي مي کنند به باشگاهي بپيوندند و آنجا با اشخاص موفق و ثروتمند دوست شوند.اما اين اشخاص کارشان به جايي نمي کشد. اينها بدون ترديد شکست مي خورند.چرا؟ به اين دليل که همجورها يکديگر را جلب و جذب مي کنند.اشخاص طبيعتاً جلب کساني مي شوند که با آنها شباهت و همخواني دارند.
روابط در حکم همه چيز هستند.
موفق ترين اشخاص کساني هستند که با موفقها رابطه برقرار کردند و اين رابطه را حفظ نمودند.
تمرينات عملي
02 سه نفر را انتخاب کنيد که با آنها بتوانيد يک گروه مغز متفکر شکل دهيد. بعد هفته اي يک بار از آنها دعوت کنيد با شما صبحانه يا ناهار بخورند.
03 دست کم به يک انجمن بپيونديد که به طور مرتب تشکيل جلسه مي دهد. سعي کنيد حتماً در اين جلسات شرکت کنيد.
04 اشخاصي را که به طور مرتب با آنها معاشرت مي کنيد، بررسي کنيد. آيا اينها اشخاص مناسبي هستند که بتوانند گروه مرجع شما را تشکيل دهند؟
05 برنامه بهسازي و رشد شخصي تدارک ببينيد تا خودتان را تبديل به کسي کنيد که ديگران بخواهند با او رابطه داشته باشند.کنترل آينده خود را به دست بگيريد.
06 در دوره هاي آموزشي سخنراني براي عموم ثبت نام کنيد.
07 اجازه ندهيد که روابط شما با ديگران بخشکد.با مهم ترين اشخاص حاضر در زندگي خود در تماس و ارتباط باشيد.امروز به يکي از آنها زنگ بزنيد يا با او ملاقات کنيد.
منبع:کتاب فکرتان را عوض کنيد تا زندگيتان تغيير کند
/س