واژگان كاربردي علم هواشناسي

سازمان جهاني هواشناسي سازمان هواشناسي جهاني (wmo) ، سازماني است متشكل از 187 عضو و وابسته به سازمان ملل متحد كه وظيفه تحقيق و بررسي تغييرات هوا و اقليم زمين و علم هواشناسي و علوم وابسته به آن را عهده دار...
پنجشنبه، 22 اسفند 1387
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
واژگان كاربردي علم هواشناسي
واژگان كاربردي علم هواشناسي
واژگان كاربردي علم هواشناسي


معادل فارسي تعريف واژه لاتين
سازمان جهاني هواشناسي سازمان هواشناسي جهاني (wmo) ، سازماني است متشكل از 187 عضو و وابسته به سازمان ملل متحد كه وظيفه تحقيق و بررسي تغييرات هوا و اقليم زمين و علم هواشناسي و علوم وابسته به آن را عهده دار است. شعار امسال روز جهاني هواشناسي « هوا ، شرايط جوي ، آب و توسعه پايدار» مي‌باشد؛ كه به نقش مهم هوا و شرايط اقليمي و ارتباط مستقيم آن با پيشرفت و توسعه انسان در عرصه‌هاي مختلف اقتصادي - اجتماعي و حفاظت زيست محيطي و تأثير آن در كاهش يا جلوگيري از فقر در جوامع مختلف بخصوص كشورهاي در حال توسعه مي‌گردد. چشم انداز و برنامه شش ساله اين سازمان (2011-2004) بررسي كارشناسي آب و هواي زمين ، اقليم شناسي و توسعه همكاريهاي بين المللي و كشورهاي جهان در اين خصوص ، شناخت و حفاظت از منابع آبي و حفاظت از محيط زيست و در نظر گرفتن مسائل و مشكلات آن مي‌باشد كه امنيت بيشتر انسانها و رشد اقتصادي جوامع را به همراه دارد. WORLD METEOROLOGYCAL
ORGNAZIATION
فشار سنج جيوه‌اي اين فشار سنج اساساً از يك لوله خالي از هوا درست شده است كه يك طرف آن مسدود و طرف ديگر آن كه باز است در ظرف پر از جيوه فرو برده شده است. فشار هواي بيرون ، جيوه را از منبع به سمت داخل لوله مي‌راند. جيوه تا حدي كه وزن آن در داخل لوله ، دقيقاً معادل نيروي ناشي از فشار هوا گردد در لوله فشار سنج بالا مي‌رود و سپس در حالت تبادل و سكون باقي مي‌ماند. با تغيير فشار هوا ، سطح جيوه در داخل لوله نيز بالا و پايين خواهد رفت. در شرايط نرمال جيوه به اندازه 29.92 اينچ يا 760 ميليمتر در لوله بالا مي‌آيد كه فشاري معادل 15/1013 ميلي بار است. جيوه در داخل لوله فشارسنج به دليل خاصيت كشش سطحي داراي يك سطح محدب است كه هنگام تعيين فشار ، بايد بالاترين سطح محدب قرائت شود. Mercury Barometer
فشار سنج فلزي فشار سنج فلزي وسيله‌اي است مكانيكي كه از يك محفظه قوطي شكل استوانه‌اي بدون هوا تشكيل شده است؛ با تغيير فشار هوا اين محفظه منقبض يا منبسط مي‌شود. Aneroid
فشار نگار فشار نگار مشابه فشار سنج فلزي است، با اين تفاوت كه اثر تغييرات فشار در محفظه بدون هوا ، به يك قلم انتقال داده شده و قلم بر روي كاغذي كه دور يك استوانه چرخان پيچيده شده است خط پيوسته‌اي را رسم مي‌كند. محور عمودي اين صفحه بر حسب واحد فشار و محور افقي آن بر حسب زمان مدرج شده است كه معمولاً براي هر دو ساعت يك خط وجود دارد. فشار نگارهاي دقيقي هم ساخته شده است كه قادرند تغييرات فشار را تا يك دهم ميلي بار اندازه گيري نمايند اين دستگاهها ميكروباروگراف ناميده شده‌اند. Barograph
توده‌هاي هوا يك توده هوا عبارت است از حجم عظيمي از هوا كه خصوصيات فيزيكي آن به ويژه از نظر دما و رطوبت و آهنگ كاهش دما (Lapse rate) در سطح افقي براي صدها كيلومتر تقريبا همسان باشد. Air mass
جبهه‌هاي گرم يك جبهه گرم ، جبهه‌اي است كه در طول آن ، هواي گرم جانشين هواي سرد مي‌شود. در صورتي كه كه جهت حركت توده‌هاي هوا به طريقي باشد كه هواي گرم به تدريج از روي سطح زميني عبور كند كه قبلاً در آنجا هواي سرد وجود داشته است، جبهه تشكيل شده ، جبهه گرم خواهد بود. بر روي نقشه‌هاي هواشناسي ، جبهه گرم معمولاً به صورت نيم دايره‌هاي سياه رنگ و در سمتي كه جبهه به آن طرف حركت مي‌كند رسم مي‌شود. بر روي نقشه‌هاي چاپي ، جبهه گرم با خط پر رنگ و قرمز مشخص شود. حاصل شكل گيري جبهه گرم ايجاد پوشش نسبتاً ضخيم ابر بر روي سطح جبهه و در نزديكي دنباله آن و بارندگي يكنواخت است. warm fronts
سطح جبهه سطحي كه دو توده هواي مجاور را از هم جدا مي‌كند سطح جبهه ناميده مي‌شود. Frontal Surface
جبهه‌هاي سرد در جبهه‌هاي سرد ، هواي سرد جانشين هواي گرم مي‌شود. تيغه‌هاي سياه رنگ بر روي خطي كه جبهه را نشان مي‌دهد علامت جبهه سرد هستند و هميشه بر روي جهتي قرار داده مي‌شوند كه جبهه در آن مسير حركت مي‌كنند. بر روي نقشه‌هاي هواشناسي جبهه سرد با خط پررنگ آبي مشخص مي‌شود. حاصل تشكيل جبهه سرد بوجود آمدن ابرهاي كومولوس و كومولونيمبوس ، همراه با بارندگيهاي رگباري است. Cold fronts
جبهه‌هاي ساكن فرض كنيد دو توده هواي گرم و سرد توسط يك جبهه از هم جدا شده‌اند. آيا اين جبهه گرم است يا سرد؟ جواب اين است كه تشخيص جبهه ، به رفتار آن بستگي دارد. اگر جبهه در جهت هواي گرم جابجا شود، جبهه سرد است و اگر در جهت هواي سرد جابجا شود، جبهه گرم است. اما اگر توده‌هاي هوا در حركت نباشند، جبهه به حالت سكون در مي‌آيد. پس در واقع جبهه ساكن ، جبهه‌اي است كه در جهت افقي داراي حركات بسيار كمي بوده و تقريباً اصطلاحي است كه به مرز توده‌هاي هواي ساكن گفته مي‌شود و بر روي نقشه‌هاي هواشناسي با تركيبي از جبهه گرم و سرد نشان داده مي‌شود. Stationary fronts
جبهه‌هاي بند آمده جبهه بند آمده از ادغام جبهه‌هاي سرد و گرم تشكيل مي‌شوند. اگر يك جبهه سرد از يك جبهه گرم پيشي گيرد، نتيجه كار يك جبهه بند آمده است. با نزديك شدن به جبهه بند آمده ، سيستم ابر يا بارندگي حاصل از آن بسيار شبيه يك جبهه گرم است، زيرا تشكيل دنباله توده هواي گرم قبل از جبهه تغييري نكرده است. با گذر جبهه ، ابرها و بارندگي متعاقب آن از نوع جبهه سرد خواهد بود. Occluded fronts
دمانگار اين دماسنجها اغلب براي آن نواحي بكار مي‌رود كه دسترسي به آنها در كوتاه مدت مشكل است و يا براي دقت بيشتر و كنترل درجه حرارت در ساعات مختلف ، از اين دماسنج استفاده مي‌كنند. Thermograph
بادنما بادنما ابزاري است كه سمت باد را مشخص مي‌كند و با استفاده از رابطهاي الكتريكي ، تغييرات را به دستگاه ثبت كننده منتقل مي‌كند. در فرودگاهها براي مشخص نمودن سمت باد از كيسه باد (Wind Sock) استفاده مي‌كنند. Wind Vane
بادسنج با استفاده از بادسنج ، سرعت باد را اندازه گيري و ثبت مي‌كنند. عمده ترين نوع بادسنجها كه در ايستگاههاي هواشناسي از آن استفاده مي‌شود بادسنج فنجاني است كه شامل سه عدد فنجان نيم كره اي است كه به صورت افقي توسط بازوهايي روي محور قائم نصب شده اند. با استفاده از يك مولد مغناطيسي با اتصالهاي الكتريكي ، حركت چرخشي فنجانها به يك ابزار حساس منتقل شده و با تبديلهايي كه صورت مي‌گيرد سرعت باد اندازه گيري مي‌شود. Anemometer
باد نگار باد نگار دستگاهي است كه سمت و سرعت باد را همزمان اندازه گيري و ثبت مي‌كند. اين دستگاه تلفيقي از بادسنج و بادنما مي‌باشد. Anemograph
تبخير در مورد تبخير از سطح آبها ، درجه حرارت ، شدت باد و درجه نمناكي بزرگترين نقش را بازي مي‌كنند در واقع تبخير تابعي از شرايط حرارتي است علاوه بر عوامل اساسي ياد شده فوق ، فشار بخار آب ، خصوصيات آب و عمق و درجه شوري آن نيز بر تبخير اثر مي‌گذارند. Evaporation
گرماي نهان تبخير براي تبخير يك گرم آب در دماي صفر درجه سانتيگراد ششصد كالري گرما و در دماي صد درجه سانتيگراد پانصد و چهل كالري از گرما مورد نياز است و چون دما عبارت است از «ميانگين انرژي حركت مولكولي يك جسم» زماني كه آب تبخير مي‌شود فقط ذراتي قادرند سطح آب را ترك كرده و به اتمسفر وارد شوند كه داراي سرعت فوق ميانگين انرژي ياد شده باشند. از اين رو حركت مولكولي كند شده و دماي سطح آب در حال تبخير پايين مي‌آيد. انرژي گرمايي اضافي كه با ذرات تبخير محل مي‌گردند به عنوان (گرماي نهان تبخير) ناميده مي‌شود. اين گرما در زمان تراكم رطوبت ، از طريق توده آب متراكم و يا تشكيل ابرها به اتمسفر پس داده مي‌شود. اهميت جذب گرماي نهان در فرآيند مهمي چون گرم شدن اتمسفر و نقش آن در بيلان گرماي اتمسفر روشن است. Latent-heat-of vaporization
ظرفيت بخار آب موجود در اتمسفر به عنوان رطوبت هوا ناميده مي‌شود. حداكثر بخار آبي كه هوا در دماي معيني مي‌تواند دارا باشد به عنوان ظرفيت هوا ناميده مي‌شود. Capacity
اشباع اشباع عبارت است از حداكثر ظرفيت رطوبتي هوا در دماي معين. بطور كلي هوا زماني به حالت اشباع مي‌رسد كه يا ميزان بخار آب در آن به حداكثر ظرفيت خود برسد و يا از درجه حرارت آن تا نقطه شبنم كاسته شود. Saturation
نقطه شبنم دمايي است كه در آن هوا به حد اشباع مي‌رسد و به عبارت ديگر ، در صورتي كه در فشار ثابت تغييري در نسبت مخلوط ايجاد نگردد، ولي دماي هوا پايين آيد. دماي ويژه جديدي حاصل خواهد شد كه بدان ، دماي نقطه شبنم گفته مي‌شود. Dewpoint
رطوبت مطلق وزن بخار آب موجود بر حسب گرم در هر واحد حجمي از هوا (بر حسب متر مكعب يا سانتيمتر مكعب) را نم مطلق مي‌گويند و ميزان آن از استوا به سمت قطبها و از سواحل به درون خشكيها و از مناطق پست به سمت نواحي مرتفع كاسته مي‌شود. Absolut humidity
رطوبت ويژه نسبت وزن بخار آب به وزن واحد هوايي را كه شامل آن است نم مخصوص مي‌گويند. Specific humidity
رطوبت نسبي رطوبت نسبي عبارت است از نسبت ميزان رطوبت مطلق موجود در هر حجمي از هوا با دماي معيني ، به حداكثر رطوبت مطلقي كه همان حجم از هوا در همان دما مي‌تواند داشته باشد. به عبارت ديگر نسبت جرم بخار آب موجود در هر حجمي از هوا به جرم بخار آب موجود در همان حجم هوا را در حالت اشباع «نم نسبي» مي‌گويند. مثلاً اگر يك كيلوگرم از هوا در دما و فشار معيني قابليت جذب حداكثر تا 30 گرم بخار آب را داشته باشد ولي فقط داراي 10گرم رطوبت باشد دماي نم نسبي معادل 50 درصد است. Relative humidity
فشار بخار آب در هر دمايي بخار آب موجود در هوا داراي فشاري است كه به عنوان فشار بخار آب ناميده مي‌شود. ميزان در ارتباط با عرض و فصل در حدود 0/2 ميلي بار از سيبري شمالي در دي ماه تا 30 ميلي بار در مناطق حاره در تير ماه تغيير مي‌كند. تراكم: تبديل بخار آب به حالت جامد يا مايع در هوا را تراكم مي‌گويند. شرط اصلي جهت تراكم رسيدن و گذر از نقطه اشباع است از طرف ديگر شرط لازم براي وقوع فرايند تراكم وجود هسته‌هاي تراكم در هواست اين هسته‌ها عموماً بايد جاذب رطوبت باشند و مهمترين ذرات جاذب رطوبت در اتمسفر ، نمك دريا ـ ذرات اوگانيك ‌ـ تري اكسيد سولفور است. Vapor pressure
تصعيد زماني كه درجه حرارت هوا زير نقطه انجماد باشد، بخار آب ممكن است مستقيماً به يخ تبديل گردد، اين فرآيند تصعيد ناميده مي‌شود. Sublimation
شبنم شبنم رطوبتي است متراكم كه به صورت قطراتي روي اشياء و سطوح مختلف مشاهده مي‌گردد. در شب‌هاي صاف و آرام ، زمين از طريق تشعشع خود ، به سرعت سرد مي‌شود و در نتيجه درجه حرارت آن از هواي مجاور كمتر مي‌شود، در نتيجه هواي اطراف كه خنك شده ، در نتيجه تماس با زمين تا نقطه شبنم سرد مي‌شود. لازم به يادآوري است كه به احتمال قوي اين امر در لايه بسيار نازكي از هوا و حدود چند سانتيمتر قبل از برخورد با زمين بوقوع مي‌پيوندد. در نتيجه سرد شدن زيادي در زير نقطه شبنم ، بخار آب مازاد در هوا متراكم مي‌شود. Dew
ژاله شرايط ژاله و شبنم عملاً با يك استثناء همسانند. شبنم زماني كه پديده تراكم در روي اشياء سرد فوق نقطه انجماد بوجود آيد تشكيل مي‌شود، در صورتي كه ژاله زماني كه تراكم در زير دماهاي نقطه انجماد رخ مي‌دهد تشكيل مي‌شود. تحت چنان شرايطي ، رطوبت هوا ، مستقيماً از حالت بخار به حالت جامد ، بدون گذشتن ازحالت مايع تغيير شكل مي‌دهد. به اين ترتيب ژاله پديده متبلوري است كه به شكل فلس - سوزن - و پر مرغ در شبهاي سرد ، در روي سطح زمين و اشياء بوجود مي‌آيد. Frost
مه تراكم حاصل از سرد شدن ذرات بخار آب در نزديكي سطح زمين كه به صورت ذرات معلق در فضاي سطحي مشاهده مي‌گردند مه ناميده مي‌‌شود. به عبارت ديگر مكانيزم تشكيل مه شبيه مكانيزم تشكيل ابرها مي‌باشد اساساً بيان جدايي مه از ابر نيز مشكل است، زيرا مه‌ها در حقيقت ابرهاي استراتوس هستند كه در سطح زمين و يا در طبقه‌ايي بسيار نزديك به زمين تشكيل مي‌گردند. Fog
مه يخ زده در برخورد قطرات ريز يك توده هواي مه دار با اشياء جامدي كه داراي دماي زير نقطه انجمادند، ته نشيني از كريستالهاي يخ سفيد و زبر تشكيل مي‌شود كه به آن مه يخ زده مي‌گويند. Rime
باران باران حالتي از بارندگي به صورت مايع است، بارانهايي با شدت خفيف كه مركب از ذرات قطرات بسيار كوچكند به سختي به سطح زمين مي‌رسند، بنابراين (باران ريز) (Drizzle) ناميده مي‌شوند. در اغلب شرايط قطرات كوچك آب قبل از رسيدن به سطح زمين تماماً تبخير مي‌گردند اين حالت را (Mist) مي‌گويند. Rain
برف زماني كه تراكم در هواي در حال صعود ، كه درجه حرارت آن زير نقطه انجماد است به وقوع پيوندد بلورهاي يخ شش پري تشكيل مي‌گردد كه ممكن است بصورت اشكال منفرد يا چسبيده تشكيل دانه‌هاي برف يا انواع مختلف و متغيري را بدهند، در نتيجه پيوند بلورهاي شش پر ، اشكال زيباي برف به انواع خيلي زياد به ظهور مي‌رسد. Snow
اسليت اگر قطرات در حال ريزش از ابرها با لايه هوايي كه داراي دماي زير نقطه انجماد است برخورد كند، اغلب به صورت باران يخ زده يا مخلوطي از آب و برف در مي‌آيد. اين امر حكايت از وارونگي حرارت در لايه‌اي از هوا دارد هر چند كه ميزان آن اندك باشد. در انگلستان به مخلوطي از برف و باران و يا برف تا حدود ذوب شده (اسليت) مي‌گويند. Sleet
گردباد گردباد زماني ايجاد مي شود كه دو توده هوا با دما و رطوبت گوناگون با يكديگر برخورد مي كنند و لايه هواي گرم زير لايه هواي سردتر جاي مي‌گيرد. هواي گرم معمولا به طرف بالا صعود مي كند و ضمن صعود دماي خود را از دست ميدهد و قطرات آب را مي‌سازد كه به صوت باران بر زمين فرو مي‌ريزند. اما اگر باد جانبي پديد آيد كه هواي گرم در حال صعود را منحرف كند، هواي گرم با سرعتي حدود 450 كيلومتر بر ساعت شروع به چرخش حول محور خود مي‌كند و بصورت پي در پي سرعت چرخش بيشتر و شعاع آن كمتر مي‌شود. tornado
تگرگ تگرگ ، حاصل حركات قائم شديد قطرات باران است كه در طوفانهاي رعد و برق مشاهده مي‌گردد. در چنين حالاتي قطرات آب درون يك توده هوا در نتيجه حركات قائم سريع به سطح زير نقطه انجماد رسيده و به سرعت منجمد شده و با انباشتگي از برف و آب در سطوح مختلف رشد مي‌كنند. اين چنين حركات قائم سريع ، بويژه در ابرهاي از نوع كومولونيمبوس بوجود مي‌آيد كه دراي سرعت دوازده تا سي متر در ثانيه مي‌باشند بعضاً تگرگ داراي اندازه‌اي در حدود پنج و نيم ميليمتر و شكلي شبيه به برف را داشته و متشكل از دانه‌هاي گرد و تيره است و گاهي نيز تگرگ بصورت دانه‌هايي با قطر پنج تا پنجاه ميليمتر و يا بصورت پارچه‌ايي از يخ فرو مي‌ريزد. Hail
گليز وقتي باران بر روي اشياء و يا زميني كه داراي دماهاي زير نقطه انجمادند، فرو بريزد به صورت پوشش و يا پهنه‌اي از يخ در مي‌آيد كه به نام گليز يا باران بسيار سرد ناميده مي‌شود. Glaze
هوا شرايط جوي موقت و معيني كه براي مدتي كوتاه در يك مكان معين غالب مي‌گردد هوا ناميده مي‌شود. Weather
آب و هوا به مجموعه‌ايي از ميانگينهاي شرايط جوي دراز مدت براي يك منطقه «آب و هوا» گفته مي‌شود. Climate
آلودگي هوا Air Pollution
متئورا به مجموعه پديده‌هاي اتمسفري نظير ابر ‌ـ مه‌ ـ باران ‌ـ برف ‌ـ باد ‌ـ طوفان و رعد و برق نور قطبي متئورا گفته مي‌شود (اين كلمه در يونان باستان به آسمان اطلاق مي‌شده است). Meteora
هواشناسي در مقياس جهاني تركيبي از مطالعات فيزيكي اتمسفر و پديده‌هاي آنهاست و به دو بخش اصلي تقسيم مي‌شود: هواشناسي ديناميك: بوسيله قوانين مكانيك و ترمنوديناميك حالات اتمسفر مطالعه مي‌شود. هواشناسي سينپوتيك: از طريق تجربي و تهيه نقشه‌هاي سينپوتيك كه در ساعات معيني تهيه مي‌شود. اوضاع هوا مورد بررسي قرار مي‌گيرد و يكي از كارهاي عمده آن پيش‌بيني هواي آينده است. Meteorology


منبع : دانشنامه رشد




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط