نویسنده: غلامرضا معصومی
آئین تانترا (Tantra) یک تحول بزرگ فلسفی بود که در آغاز قرن چهارم میلادی شروع شده و به تدریج در قرن ششم اشاعه یافت. این آئین محبوبیت و شهرت بسزایی به دست آورد، به نحوی که فلسفه، عرفان، مراسم عبادی، اخلاقیات، هنر، نقاشی، تصویرشناسی و ادبیات تحت نفوذ آن قرار گرفت. دو نقطهی گسترش تانترا، یکی در شمال غربی هند، نزدیک مرز افغانستان و دیگری در قسمت شرقی بنگال و به خصوص آسام بود. دو نقطهی ظهور آئین تانترا نشان میدهد این مذهب در مراکزی پدید آمد که هنوز تحت استیلای آئین برهمنی نبوده و در آن معتقدات بومی و غیر آریایی منشأ اثر فراوان بودهاند. آنچه در آئین تانترا شگفتآور است وجود عناصر خارجی وغیر برهمنی میباشد. در تانترا نفوذ آئین هرسم (Hersam) که به احتمال قوی از طریق ایران در آن رسوخ کرده، یافت شده و همچنین پدیدههایی شبیه سنت کیمیاگری اسکندریه نیز در آن رخنه کرده است. اما شکی نیست که بعد از انقراض تمدن درهی سند که به موهنجو دارو (Mohenjo Daro) معروف است، بسیاری از معتقداتی که به طبقات پائین اجتماع رسوخ کرده بودند، رفته رفته سر برآورده و به تدریج وارد نظام برهمنی شدند. دو رکن فلسفهی سانکهیا (Sankhya)، یعنی روح (پوروشا) و ماده (پراکریتی) یا اصل فاعل و منفعل در تانترا به صورت ازدواج اساطیری دو نیروی جهان شناسی مذکر و مؤنث جلوه کرده و به قالب معتقدات سانکهیا ریخته شده است. این آئین را دین عصر تاریکی یا کالی - یوگا (kali - yuga) خوانده و آن را ودای پنجم میدانند. جسم آدمی که نمونهای کوچک و مختصر از جهان و کلیهی مراتب هستی است در تانترا اهمیتی خاص داشته و فنون و آداب ریاضت که در این مکتب مبتنی بر تجارب جنسی - عرفانی و بیداری تدریجی نیروهای نهفته معنوی است، باعث شده تا از تانترا با عنوان آئین مخصوص عصر تاریکی تعبیر کنند. به نظر تانترا در عصر کنونی، ریاضت، زهد، تقوا و مراقبهی صِرف به حقایق مابعدالطبیعه و فلسفهی اولی، دیگر قادر به حل و فصل معمای هستی نبوده و این معما همان انهدام، رنج، توهّم ودست یافتن به آزادی و شادی مطلق میباشد. معنویت باستانی هند، جسم را بزرگترین مانع در قبال پیشرفت و صعود معنوی میپندارد، اما تانترا اهمیت جسم را به حد پرستش ارتقاء داده؛ آن را به معبدی مبدل کرده؛ امکانات بینهایت آن را گسترش داده و جسم را منشأ فیّاض حیات و سرمایهی سرّانگیز نیروهای معجزه آسا، عبادتگاه ابدی، کیمیای هستی و آرامکدهی سعادت ازلی میداند. به موازات این مفهوم عرفانی، تن آدمی مبحث عبادت و پرستش اصل مؤنث و الههی مادر که در تانترا، نیروی خلاقیت، آفرینش و چشمهی زایندهی حیات است، اهمیت بسیاری دارد. به قول الیاده (Eliade) میتوان گفت: «در تانترا بازگشت به دین و آئین، نیایش مادر میباشد، یعنی همان دین عتیقی که در دوران ماقبل تاریخ در درهی سند، بین النهرین و حتی فلات ایران متداول بوده است». مراد از مراسم عبادی تانترا که مبتنی بر روابط جنسی است، ایجاد وحدت طبیعت متضاد آدمی است که صحنهی نمایش نیروهای فاعل و منفعل میباشد. به عبارت دیگر اتصال و پیوند این دو نیرو و انعکاس آن در سطح جهان شناسی مانند ازدواج شیوا (Shiva) و شاکتی (Shakti) است.
در ضمن، یکی ازدلایل برگزاری چنین مراسمی احتمالاً این است که تانترا، بیرق قیام علیه کلیهی ارزشهای اخلاقی، اجتماعی و معنوی را برافراشته و بدین طریق میخواهد سست بنیادی و بیهودگی آنان را به نحوی از انحاء به اثبات برساند و طومار ارزشها را واژگون سازد. در واقع همه چیز برای فرزانهی حکیم مجاز است، زیرا وی دیگر در حیطهی اصول متعارف اخلاقی نیست، مشروط بر اینکه آزاد باشد و در بند اسارت شهوات چون ستوری سرگردان نماند. پیرو آئین تانترا از دنیا روی گردان نبوده، بلکه میتوان گفت که دنیا را میبلعد و بقای آن را چون تفالهای خشک و ناچیز بیرون میافکند و از این طریق به نسبیت ارزشهای عالم پی برده و در برابر او خوب و بد و خیر و شر امور، نسبی و اعتباری میباشند. در آئین تانترای بودایی که تیرهی ماهایانای بودایی نیز از مبانی این آئین متأثر میباشند، منتها درجهی نیکی مترادف با منتها درجهی بدی است، زیرا تمامی تضادها، تخیلی بیش نبوده و یگانه واقعیت، همان خلأ جهانی میباشد و سایر ارزشها خالی از جوهر وجودی هستند. آمیزش عبادی میتونا (Maithuna) از مراسم و آداب مهم عبادی تانترا به شمار آمده و شرکت کنندگان بر اثر این آمیزش، فعل مقدس جهان شناسی، یعنی پیوند اصل فاعل و منفعل (مونث و مذکر) را تکرار و تقلید میکنند تا بدین واسطه جوهر خود را منقلب ساخته، عمل خود را در سطح جهان شناسی منعکس کند و آن را به درجهی کمال الهی ارتقاء دهند. هدف ممتاز این آئین، همانندی و یکسانی تضادهایی از قبیل شیوا، شاکتی، کریشنا (Krishna) و رادها (Radha) میباشد، یعنی همانندی جنبهی منفی و صورتِ نپذیرفتهی واقعیت و جنبهی مثبت و تحقق یافتهی آن. تانترا معتقد است که آدم شهوتران از درک فلسفهی اولی و حقایق مابعدالطبیعه عاجز است. تانترا اهمیت بسزایی به تن آدمی میدهد به طوری که ویشواسارا تانترا (Vishvasara Tantra) دربارهی تن آدمی که عالمی صغیر است و انطباق و تشابه کاملی با عالم کبیر، دارد میگوید: «هر آنچه این جاست (عالم صغیر) در آنجا (عالم کبیر) هم هست و هر آنچه در این جا نیست در هیچ جای دیگری یافت نمیشود». کیش تانترا معتقد است که در وجود انسان هفت مرکز مهم روحانی و لطیف وجود دارد که نام این مراکز را در سانسکریت چاکرا (Chakra) به معنای چرخ گفتهاند. غرض از این چرخ ها، بیان حالات و مقامات عرفانی است که به موجب آن جسم مادی مبدل به جسم روحانی میشود. بدین طریق که امکانات نهفته در تن آدمی همگی به فعل گرائیده و عالم صغیر به راستی تحقق مییابد. به همین جهت ستون فقرات را همانند کوه اساطیری مرو (Meru) میپندارند، زیرا مرو که محور تمثیلی عالم کبیر است، ستون فقرات انسان نیز محور تمثیلی عالم صغیر را نشان میدهد. این مراکز با جزئیات خود هر یک نمودار حقایق مخصوصی بوده و شیوهای به غایت رمزی دارند. تمثیلهای هندسی هر مرکز به صورت نیلوفری است که در کاسهی آن یک تمثیل هندسی بصری به نام یانترا (Yantra) وجود دارد که مطابق با یکی از عناصر خمسه بوده و در آن عنصرِ به خصوص، یک تمثیل سمعی یا وردی سحرآمیز به نام مانترا (Mantra) موجود میباشد که حامل اصواتی لطیف است. همچنین در آن اصوات لطیف، تمثیل سمعی یک موجود اساطیری به اتفاق نیروی خلاقهی مؤنثِ شاکتی قرار گرفته است. طبق دید جهان شناسی هندو، این تمثیلهای هندسی بصری، سمعی و خدایان گوناگون که در مراکز عرفانی جای میگیرند اشاره به مراتب مختلف آگاهی و طبقات و درجات آفرینش دارند. آدمی به علت بیداری تدریجی این مراکز، به عوالم بالاتر آگاهی راه مییابد. جایگاه خدایانی که در این مراکز وجود دارند در سطح عالم کبیر، همان آسمان شش گانه یا شش طبقهی آسمان بوده و هفتمین آسمان، عالم حقیقت نام دارد. بدین گونه این مراکز هفت گانه با طبقات هفت گانهی آسمان کاملاً مطابقت داشته و به این ترتیب عالم صغیر و کبیر، دو آیینهی تمام نمای یکدیگر میباشند. همچنین هر یک از گلبرگهای گل نیلوفر نیز مطابق با یکی از حروف الفبای سانسکریت میباشد. در آئین تانترا هر یک از مراکز، قرارگاه و مقام یکی از خدایانی مانند برهما (Brahma)، ویشنو (Vishnu)، رودرا (Rudra) و غیره را نشان میدهد. روش تانترا، جهان شناسی بوده و مبتنی بر طبقه بندی مقولات هستی میباشد که مربوط به فلسفهی ویشیشیکا (Vaishesika) و سانکهیا میشود.
منبع مقاله :
منبع مقاله: معصومی، غلامرضا؛ (1388) دایره المعارف اساطیر و آیین های باستانی جهان جلد اول، تهران: شرکت انتشارات سوره مهر؛ چاپ اول.
در ضمن، یکی ازدلایل برگزاری چنین مراسمی احتمالاً این است که تانترا، بیرق قیام علیه کلیهی ارزشهای اخلاقی، اجتماعی و معنوی را برافراشته و بدین طریق میخواهد سست بنیادی و بیهودگی آنان را به نحوی از انحاء به اثبات برساند و طومار ارزشها را واژگون سازد. در واقع همه چیز برای فرزانهی حکیم مجاز است، زیرا وی دیگر در حیطهی اصول متعارف اخلاقی نیست، مشروط بر اینکه آزاد باشد و در بند اسارت شهوات چون ستوری سرگردان نماند. پیرو آئین تانترا از دنیا روی گردان نبوده، بلکه میتوان گفت که دنیا را میبلعد و بقای آن را چون تفالهای خشک و ناچیز بیرون میافکند و از این طریق به نسبیت ارزشهای عالم پی برده و در برابر او خوب و بد و خیر و شر امور، نسبی و اعتباری میباشند. در آئین تانترای بودایی که تیرهی ماهایانای بودایی نیز از مبانی این آئین متأثر میباشند، منتها درجهی نیکی مترادف با منتها درجهی بدی است، زیرا تمامی تضادها، تخیلی بیش نبوده و یگانه واقعیت، همان خلأ جهانی میباشد و سایر ارزشها خالی از جوهر وجودی هستند. آمیزش عبادی میتونا (Maithuna) از مراسم و آداب مهم عبادی تانترا به شمار آمده و شرکت کنندگان بر اثر این آمیزش، فعل مقدس جهان شناسی، یعنی پیوند اصل فاعل و منفعل (مونث و مذکر) را تکرار و تقلید میکنند تا بدین واسطه جوهر خود را منقلب ساخته، عمل خود را در سطح جهان شناسی منعکس کند و آن را به درجهی کمال الهی ارتقاء دهند. هدف ممتاز این آئین، همانندی و یکسانی تضادهایی از قبیل شیوا، شاکتی، کریشنا (Krishna) و رادها (Radha) میباشد، یعنی همانندی جنبهی منفی و صورتِ نپذیرفتهی واقعیت و جنبهی مثبت و تحقق یافتهی آن. تانترا معتقد است که آدم شهوتران از درک فلسفهی اولی و حقایق مابعدالطبیعه عاجز است. تانترا اهمیت بسزایی به تن آدمی میدهد به طوری که ویشواسارا تانترا (Vishvasara Tantra) دربارهی تن آدمی که عالمی صغیر است و انطباق و تشابه کاملی با عالم کبیر، دارد میگوید: «هر آنچه این جاست (عالم صغیر) در آنجا (عالم کبیر) هم هست و هر آنچه در این جا نیست در هیچ جای دیگری یافت نمیشود». کیش تانترا معتقد است که در وجود انسان هفت مرکز مهم روحانی و لطیف وجود دارد که نام این مراکز را در سانسکریت چاکرا (Chakra) به معنای چرخ گفتهاند. غرض از این چرخ ها، بیان حالات و مقامات عرفانی است که به موجب آن جسم مادی مبدل به جسم روحانی میشود. بدین طریق که امکانات نهفته در تن آدمی همگی به فعل گرائیده و عالم صغیر به راستی تحقق مییابد. به همین جهت ستون فقرات را همانند کوه اساطیری مرو (Meru) میپندارند، زیرا مرو که محور تمثیلی عالم کبیر است، ستون فقرات انسان نیز محور تمثیلی عالم صغیر را نشان میدهد. این مراکز با جزئیات خود هر یک نمودار حقایق مخصوصی بوده و شیوهای به غایت رمزی دارند. تمثیلهای هندسی هر مرکز به صورت نیلوفری است که در کاسهی آن یک تمثیل هندسی بصری به نام یانترا (Yantra) وجود دارد که مطابق با یکی از عناصر خمسه بوده و در آن عنصرِ به خصوص، یک تمثیل سمعی یا وردی سحرآمیز به نام مانترا (Mantra) موجود میباشد که حامل اصواتی لطیف است. همچنین در آن اصوات لطیف، تمثیل سمعی یک موجود اساطیری به اتفاق نیروی خلاقهی مؤنثِ شاکتی قرار گرفته است. طبق دید جهان شناسی هندو، این تمثیلهای هندسی بصری، سمعی و خدایان گوناگون که در مراکز عرفانی جای میگیرند اشاره به مراتب مختلف آگاهی و طبقات و درجات آفرینش دارند. آدمی به علت بیداری تدریجی این مراکز، به عوالم بالاتر آگاهی راه مییابد. جایگاه خدایانی که در این مراکز وجود دارند در سطح عالم کبیر، همان آسمان شش گانه یا شش طبقهی آسمان بوده و هفتمین آسمان، عالم حقیقت نام دارد. بدین گونه این مراکز هفت گانه با طبقات هفت گانهی آسمان کاملاً مطابقت داشته و به این ترتیب عالم صغیر و کبیر، دو آیینهی تمام نمای یکدیگر میباشند. همچنین هر یک از گلبرگهای گل نیلوفر نیز مطابق با یکی از حروف الفبای سانسکریت میباشد. در آئین تانترا هر یک از مراکز، قرارگاه و مقام یکی از خدایانی مانند برهما (Brahma)، ویشنو (Vishnu)، رودرا (Rudra) و غیره را نشان میدهد. روش تانترا، جهان شناسی بوده و مبتنی بر طبقه بندی مقولات هستی میباشد که مربوط به فلسفهی ویشیشیکا (Vaishesika) و سانکهیا میشود.
منبع مقاله :
منبع مقاله: معصومی، غلامرضا؛ (1388) دایره المعارف اساطیر و آیین های باستانی جهان جلد اول، تهران: شرکت انتشارات سوره مهر؛ چاپ اول.