نویسنده: غلامرضا معصومی
نام رب النّوع رودخانه، پسر اوستائوس (Oceanus) و تتیس (Tethys) در اساطیر یونان باستان که خود نیز پدر سیرنها (Sirens) و بسیاری از پریان نیز به شمار میرفت. آخلوس (Achelous) را با نام آخلوس (Acheloos) نیز میشناسند. آخلوس در میان برادران خود، یعنی سه هزار خدای رود، از همه بزرگتر و نامدارترین خدایان رودخانهها بود. در داستانهای مختلف، گاهی او را پسر گایا (Caia) و هلیوس (Helius) یا پسر پوزئیدون (Poseidon) دانستهاند و چنین میگویند که این رودخانه در آغاز فورباس (Phorbas) نام داشت، اما یک روز آخلوس هنگام عبور از آن، بر اثر اصابت تیری از پای درآمد و در همان رودخانه افتاد و مرد. از آن پس نیز نام رود به نام قهرمان مزبور، تغییر یافت. دربارهی عشق بازیهای آخلوس نیز حکایاتی شایع بوده، چنان که ملپومنه (Melpomene) و سایر موزها (Muses) را معشوقههای وی ذکر کرده و گفتهاند که از نزدیکی او با ملپومنه، دختران معروف سیرن به وجود آمدند. همچنین بسیاری از چشمه سارها، از قبیل چشمهی کاستالیا (Castalia) در دلف (Delphi)، پیرنه (Pirene) در کورینت (Corinth)، دیرسه (Dirce) در تبس (Thebes) نیز فرزندان وی محسوب میشدند. کالیرهوئه(Callirhoe)، چشمهی زیبایی که به همسری آلکمائون (Alcmaeon) درآمد نیز دختر او بود، منتها نام مادر او در روایات ذکر نشده است. آخلوس در عملیات هراکلس (Heracles) نیز نقشی به عهده داشته است. وی تقاضای وصلت با دئیانیرا (Deianira)، دختر اوئنئوس (Oeneus)، پادشاه کالیدون را کرد که در همسایگی آنها در اتولی به سر میبرد.
آخلوس با قدرت خدایی خود میتوانست به هر شکلی که اراده میکرد، درآید. بنابراین گاهی به صورت گاو و زمانی به صورت یک اژدها ظاهر میشد. دئیانیرا که از داشتن چنین شوهری ناراضی بود، به محض اینکه هراکلس به دربار اوئنئوس رسید وی را به همسری خواست، با تقاضای او موافقت کرد. پس هراکلس با مخالفت آخلوس که نمیخواست از دئیانیرا صرف نظر کند، مواجه شده و میان دو رقیب، جنگی در گرفت. در این مبارزه، آخلوس و هراکلس از تمام اختیارات و قدرت خویش استفاده کردند. هنگامی که آخلوس به صورت گاوی درآمد، هراکلس یکی از شاخهای او را کند. سرانجام آخلوس مغلوب شده و به همسری دئیانئیرا با هراکلس رضایت داد، اما تقاضا کرد تا هراکلس، شاخ او را بازگرداند. آخلوس در ازای شاخ خودش، یکی از شاخهای آمالتیا (Amalthea) را در اختیار هراکلس قرار داد. از این شاخ که به "شاخ فراوانی" معروف بود، گل و میوهی زیادی فرو میریخت. به عقیده برخی این شاخ عجیب، شاخ خود آخلوس بوده است. همچنین وجود جزایر آکینادس (Echinades) که در مصب رود آخلوس قرار دارند را از معجزات آخلوس میدانستند. روایت است که چهار تن از نیمفها (Nymphs)، هنگام قربانی در کنار آخلوس، فراموش کردند نام خدای رود مزبور را به زبان بیاورند، پس آخلوس از این سهل انگاری به خشم آمده و با بالا بردن آب رود، همهی آنها را در آب کشیده، به دریا برد. به سبب همین امر نیمفهای مزبور در آنجا به صورت جزایری درآمدند. پنجمین جزیرهی از این مجمع الجزایر، دختری جوان به نام پریمله (Perimele) یا پریمده(1) (Perimede) بود که مورد علاقهی آخلوس قرار داشته و به همین علت بکارت خود را به وی داد. هیپوداماس (Hippodamas)، پدر پریمله که از این عمل سخت متغیر شده بود، هنگامی که دختر در حال وضع حمل بود، وی را به رودخانه افکند. پس از این اقدام بنا به درخواست آخلوس، پوزوئیدون دختر را به شکل جزیرهای درآورد.
رودخانهی آخلوس، اکنون آسپروپوتاموس (Aspropotamos) خوانده میشود که معنای آن "رودخانهی سفید" میباشد. این رودخانه در دهانهی خلیج پاتراس (Patras) قرار داشته و به دریای یونیا (Ionia) میریزد. آخلوس را در آتن (Athens)، اروپوس (Oropos)، مگارا (Megara) و بسیاری شهرهای دیگر پرستش و نیایش میکردند.
منبع مقاله :
معصومی، غلامرضا؛ (1388) دایره المعارف اساطیر و آیین های باستانی جهان جلد اول، تهران: شرکت انتشارات سوره مهر؛ چاپ اول.
آخلوس با قدرت خدایی خود میتوانست به هر شکلی که اراده میکرد، درآید. بنابراین گاهی به صورت گاو و زمانی به صورت یک اژدها ظاهر میشد. دئیانیرا که از داشتن چنین شوهری ناراضی بود، به محض اینکه هراکلس به دربار اوئنئوس رسید وی را به همسری خواست، با تقاضای او موافقت کرد. پس هراکلس با مخالفت آخلوس که نمیخواست از دئیانیرا صرف نظر کند، مواجه شده و میان دو رقیب، جنگی در گرفت. در این مبارزه، آخلوس و هراکلس از تمام اختیارات و قدرت خویش استفاده کردند. هنگامی که آخلوس به صورت گاوی درآمد، هراکلس یکی از شاخهای او را کند. سرانجام آخلوس مغلوب شده و به همسری دئیانئیرا با هراکلس رضایت داد، اما تقاضا کرد تا هراکلس، شاخ او را بازگرداند. آخلوس در ازای شاخ خودش، یکی از شاخهای آمالتیا (Amalthea) را در اختیار هراکلس قرار داد. از این شاخ که به "شاخ فراوانی" معروف بود، گل و میوهی زیادی فرو میریخت. به عقیده برخی این شاخ عجیب، شاخ خود آخلوس بوده است. همچنین وجود جزایر آکینادس (Echinades) که در مصب رود آخلوس قرار دارند را از معجزات آخلوس میدانستند. روایت است که چهار تن از نیمفها (Nymphs)، هنگام قربانی در کنار آخلوس، فراموش کردند نام خدای رود مزبور را به زبان بیاورند، پس آخلوس از این سهل انگاری به خشم آمده و با بالا بردن آب رود، همهی آنها را در آب کشیده، به دریا برد. به سبب همین امر نیمفهای مزبور در آنجا به صورت جزایری درآمدند. پنجمین جزیرهی از این مجمع الجزایر، دختری جوان به نام پریمله (Perimele) یا پریمده(1) (Perimede) بود که مورد علاقهی آخلوس قرار داشته و به همین علت بکارت خود را به وی داد. هیپوداماس (Hippodamas)، پدر پریمله که از این عمل سخت متغیر شده بود، هنگامی که دختر در حال وضع حمل بود، وی را به رودخانه افکند. پس از این اقدام بنا به درخواست آخلوس، پوزوئیدون دختر را به شکل جزیرهای درآورد.
رودخانهی آخلوس، اکنون آسپروپوتاموس (Aspropotamos) خوانده میشود که معنای آن "رودخانهی سفید" میباشد. این رودخانه در دهانهی خلیج پاتراس (Patras) قرار داشته و به دریای یونیا (Ionia) میریزد. آخلوس را در آتن (Athens)، اروپوس (Oropos)، مگارا (Megara) و بسیاری شهرهای دیگر پرستش و نیایش میکردند.
منبع مقاله :
معصومی، غلامرضا؛ (1388) دایره المعارف اساطیر و آیین های باستانی جهان جلد اول، تهران: شرکت انتشارات سوره مهر؛ چاپ اول.