نویسنده: غلامرضا معصومی
در اساطیر یونان باستان، نام آریون (Arion) برای یک اسب و یک انسان ذکر شده که عبارتند از:
1- اسب سخنگوی آدراستوس (Adrastus) که در نخستین اردوکشی علیه تبس (Thebes) شرکت داشت. از بین همهی قهرمانانی که در این جنگ شرکت داشتند، فقط آدراستوس جان سالم به در برد که آن هم توسط اسبش آریون نجات پیدا کرد. پس از شکست سپاه آرگوس (Argus)، آریون صاحب خود را به سرعت از میدان جنگ دور کرده و او را در مکان امنی نزدیک کولونوس (Colonus) واقع در شمال غربی آتن (Athens) بر زمین نهاد. سرعت آریون در مسابقاتی که پس از درگذشت آرکموروس (Archemorus) ترتیب داده شد، برای همه مشهود بود. دربارهی منشأ آریون روایت است: «هنگامی که الههی دمتر (Demeter) در جست و جوی دخترش - که توسط هادس (Hades) ربوده شده بود - برآمد، پوزئیدون (Poseidon) نیز که وی را دوست میداشت به دنبالش راه افتاد. دمتر برای آنکه از عذاب تعقیب پوزئیدون نجات یابد، خود را به صورت مادیانی درآورده و بین اسبهای اونسیوس (Oncius) مخفی شد. اما پوزئیدون که موضوع را دریافته بود به صورت اسبی درآمده و به این ترتیب با دمتر درآمیخت. از این وصلت دختری که ذکر نام او ممنوع بود و همچنین اسبی که همان آریون باشد، به دنیا آمد. این اسب ابتدا به اونسیوس تعلق پیدا کرد، اما بعدها به اختیار هراکلس (Heracles) درآمد و هراکلس نیز از آن در اردوکشی به الیس (Elis) و جنگ با سیکنوس(3) (Cycnus) استفاده کرد». در روایتی رومی نیز آمده است، هنگامی که نپتون (Neptune) با مینروا (Minerva) در جنگ بود، آریون با ضربهی سه شاخهی نپتون از زمین بیرون آمد.
2- موسیقیدان، شاعر و نوازندهی افسانهای یونانی (حدود 585-625 ق.م) که دارای شهرتی فراوان بود. ساز آریون، لیر (Lyre) نام داشته و به هنگام نواختن با آن، حیوانات و ماهیها شیفتهی هنر موسیقی وی میشدند. آریون از اهالی لسبوس (Lesbos) بود که از استادش پریاندر (Periander) اجازه داشت تا در یونان و سیسیل به گردش پرداخته و از راه آوازخوانی امرار معاش کند. آریون پس از چندی قصد کرد که به کورینت (Corinth) باز گردد، اما غلامان و ملوانانی که در کشتی او بودند، درصدد قتل وی برآمدند تا داراییش را تصرف کنند. آپولو (Apollo) در حالی که لباس خوانندگان را بر تن داشت به خواب آریون آمده و با قول مساعدت به او، وی را از شر دشمنان بر حذر داشت. هنگامی که آریون مورد حملهی توطئه گران قرار گرفت از آنان خواست تا به او اجازه دهند یک بار دیگر بخواند و سپس شروع به خواندن کرد. دولفینها (Dolphins) که مورد لطف آپولو بودند، به محض شنیدن صدای او، روی آب نمایان شده و به این ترتیب آریون خود را به خدایان سپرد و به دریا پرید. یکی از ماهیها او را بر پشت خود سوار کرده و تا دماغهی تنار (Tenare) رسانید. آریون به محض آنکه قدم به روی خاک گذاشت، نذری در راه آپولو کرده و پس از وصول به کورینت، سرگذشت خویش را به پریاندر باز گفت. در همین اثنا، کشتی دزدان که به کورینت رسیده بود، پریاندر از آنها سراغ آریون را گرفت و جواب شنید که آریون در راه درگذشته است. آریون بلافاصله خود را نشان داد و بنابراین راهزنان مورد شکنجه قرار گرفتند. آپولو نیز به یاد این حادثه، چنگ آریون و ماهی نجات دهندهی وی را به صورتهایی فلکی تبدیل کرد. در ادبیات یونان، دربارهی لطف آهنگ ساز آریون، اشارات زیادی شده است.
منبع مقاله :
معصومی، غلامرضا؛ (1388) دایره المعارف اساطیر و آیین های باستانی جهان جلد اول، تهران: شرکت انتشارات سوره مهر؛ چاپ اول.
1- اسب سخنگوی آدراستوس (Adrastus) که در نخستین اردوکشی علیه تبس (Thebes) شرکت داشت. از بین همهی قهرمانانی که در این جنگ شرکت داشتند، فقط آدراستوس جان سالم به در برد که آن هم توسط اسبش آریون نجات پیدا کرد. پس از شکست سپاه آرگوس (Argus)، آریون صاحب خود را به سرعت از میدان جنگ دور کرده و او را در مکان امنی نزدیک کولونوس (Colonus) واقع در شمال غربی آتن (Athens) بر زمین نهاد. سرعت آریون در مسابقاتی که پس از درگذشت آرکموروس (Archemorus) ترتیب داده شد، برای همه مشهود بود. دربارهی منشأ آریون روایت است: «هنگامی که الههی دمتر (Demeter) در جست و جوی دخترش - که توسط هادس (Hades) ربوده شده بود - برآمد، پوزئیدون (Poseidon) نیز که وی را دوست میداشت به دنبالش راه افتاد. دمتر برای آنکه از عذاب تعقیب پوزئیدون نجات یابد، خود را به صورت مادیانی درآورده و بین اسبهای اونسیوس (Oncius) مخفی شد. اما پوزئیدون که موضوع را دریافته بود به صورت اسبی درآمده و به این ترتیب با دمتر درآمیخت. از این وصلت دختری که ذکر نام او ممنوع بود و همچنین اسبی که همان آریون باشد، به دنیا آمد. این اسب ابتدا به اونسیوس تعلق پیدا کرد، اما بعدها به اختیار هراکلس (Heracles) درآمد و هراکلس نیز از آن در اردوکشی به الیس (Elis) و جنگ با سیکنوس(3) (Cycnus) استفاده کرد». در روایتی رومی نیز آمده است، هنگامی که نپتون (Neptune) با مینروا (Minerva) در جنگ بود، آریون با ضربهی سه شاخهی نپتون از زمین بیرون آمد.
2- موسیقیدان، شاعر و نوازندهی افسانهای یونانی (حدود 585-625 ق.م) که دارای شهرتی فراوان بود. ساز آریون، لیر (Lyre) نام داشته و به هنگام نواختن با آن، حیوانات و ماهیها شیفتهی هنر موسیقی وی میشدند. آریون از اهالی لسبوس (Lesbos) بود که از استادش پریاندر (Periander) اجازه داشت تا در یونان و سیسیل به گردش پرداخته و از راه آوازخوانی امرار معاش کند. آریون پس از چندی قصد کرد که به کورینت (Corinth) باز گردد، اما غلامان و ملوانانی که در کشتی او بودند، درصدد قتل وی برآمدند تا داراییش را تصرف کنند. آپولو (Apollo) در حالی که لباس خوانندگان را بر تن داشت به خواب آریون آمده و با قول مساعدت به او، وی را از شر دشمنان بر حذر داشت. هنگامی که آریون مورد حملهی توطئه گران قرار گرفت از آنان خواست تا به او اجازه دهند یک بار دیگر بخواند و سپس شروع به خواندن کرد. دولفینها (Dolphins) که مورد لطف آپولو بودند، به محض شنیدن صدای او، روی آب نمایان شده و به این ترتیب آریون خود را به خدایان سپرد و به دریا پرید. یکی از ماهیها او را بر پشت خود سوار کرده و تا دماغهی تنار (Tenare) رسانید. آریون به محض آنکه قدم به روی خاک گذاشت، نذری در راه آپولو کرده و پس از وصول به کورینت، سرگذشت خویش را به پریاندر باز گفت. در همین اثنا، کشتی دزدان که به کورینت رسیده بود، پریاندر از آنها سراغ آریون را گرفت و جواب شنید که آریون در راه درگذشته است. آریون بلافاصله خود را نشان داد و بنابراین راهزنان مورد شکنجه قرار گرفتند. آپولو نیز به یاد این حادثه، چنگ آریون و ماهی نجات دهندهی وی را به صورتهایی فلکی تبدیل کرد. در ادبیات یونان، دربارهی لطف آهنگ ساز آریون، اشارات زیادی شده است.
منبع مقاله :
معصومی، غلامرضا؛ (1388) دایره المعارف اساطیر و آیین های باستانی جهان جلد اول، تهران: شرکت انتشارات سوره مهر؛ چاپ اول.