سازمان سنتی فضای شهری در ایران

پدیده شهر و شهرنشینی مسلماً یکی از دستاوردهای بزرگ بشری محسوب می‌شود و با آغاز این دوران است که بسیاری از تحولات اجتماعی، فرهنگی، صنعتی و اقتصادی پدید آمد و شیوه‌ی زندگی امروز ما کاملاً متأثر از
چهارشنبه، 14 تير 1396
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: علی اکبر مظاهری
موارد بیشتر برای شما
سازمان سنتی فضای شهری در ایران
سازمان فضای شهری

نویسنده: وحید قبادیان

 

طلیعه تمدن

پدیده شهر و شهرنشینی مسلماً یکی از دستاوردهای بزرگ بشری محسوب می‌شود و با آغاز این دوران است که بسیاری از تحولات اجتماعی، فرهنگی، صنعتی و اقتصادی پدید آمد و شیوه‌ی زندگی امروز ما کاملاً متأثر از این تحول می‌باشد.
«حدود ده هزار سال پیش برخی از ساکنان خاورمیانه به این نکته پی بردند که گیاهان از رشد دانه‌ها حاصل می‌شوند و این کشف را در زمینه حل مسئله همیشگی خود یعنی غذا بکار گرفتند. شاید آنها هرگز تصور نمی‌کردند که این کشف چگونه شرایط زندگی بشری را دگرگون خواهد کرد. به احتمال قوی آنها هرگز نمی‌دانستند که پایه‌گذاران شهرهای جدید، امپراتوریها و بالاخره تمدن خواهند بود».
جامعه‌شناسان و محققین معتقدند از زمان پیدایش انسان بر روی کره ارض، سه شیوه عمده تولید برای برآورد نمودن احتیاجات غذایی و معیشتی وجود داشته است. طی صدها هزار سال نخست، انسان از طریق صید جانوران و جمع‌آوری گیاهان وحشی ارتزاق می‌کرده است. این شیوه زندگی کماکان در بین قبایل بومی در استرالیا، جنگلهای آمازون، آفریقای مرکزی و نقاطی از جنگلهای جنوب شرقی آسیا رواج دارد.
پیدایش روشهای جدید برای تهیه آذوقه که همان کشت دانه‌ها و اهلی کردن حیوانات باشد، فصل جدیدی در زندگی بشری به وجود آورد. اهلی کردن حیوانات و روش کوچ‌نشینی جهت دستیابی به مراتع سرسبز پدیدآورنده زندگی عشایری و ایلاتی بوده است. این روش تولید در مناطقی که چراگاهها محدود است و باید متکی به مراتع فصلی بود، در طی چند هزار سال گذشته در گوشه و کنار کره خاکی منجمله ایران تداوم داشته است.
ولی روش سوم تولید، یعنی کشاورزی پدیده‌های جدیدی را با خود به همراه داشت. در این روش احتیاج به یکجانشینی، استقرار دائم و در نتیجه ایجاد اماکن پایدار در روستاها و شهرها جهت تولید بوده و در همه جا کشاورزی توأم با ایجاد این تسهیلات بوده است.
بر طبق شواهد موجود باستان شناسی از زمان آغاز پیدایش کشاورزی، اولین روستاها و شهرها در مناطقی که دارای آب کافی و زمین حاصلخیز جهت کشاورزی بوده، ایجاد شده است. از این جمله باید از بین النهرین در عراق و جنوب غربی ایران، کناره رودخانه نیل در مصر، دشتهای حاصلخیز اطراف رودخانه سند در هند و رودخانه یانگتزه در چین نام برد. تولید آذوقه توسط انسان سبب ایجاد مازاد احتیاج و در نتیجه تبادل کالا بین جوامع مختلف گردید. حاصل اینکه حِرَف مختلف مانند تجارت، ریاست و حفاظت در جوامع یکجانشین پدید آمد.
از آنجاییکه روش جدید تولید احتیاج به همه افراد برای انجام آن نداشت، لذا افرادی که مستقیماً در امر تولید نقش نداشتند توانستند به امور دیگری مانند صنایع، خدمات، علوم و هنر بپردازند.
در ایران از پنج هزار سال قبل از میلاد مسیح آثار بجای مانده شهرنشینی وجود دارد. اولین شهر و شهرکها، در مناطق حاصلخیز کوهپایه‌ای و یا نزدیک رودخانه که دسترسی به آب جهت کشاورزی وجود داشته پدید آمدند. تپه‌ها و شهرکهای ماقبل تاریخ در ایران مانند «سیلک» در کاشان، «گیان» در نهاوند، «زاغه» در قزوین، شوش و هفت تپه در خوزستان و بسیاری دیگر از این نوع همه گواه بر این مدعا هستند.
نکات مشترکی که کم و بیش در مورد هم این شهرکها چه در ایران و چه در سایر نقاط در این دوره مشهود است، وجود حصاری مرتفع و مستحکم به دور شهر جهت حفاظت آن در مقابل قوای دشمن است.

تقسیم‌بندی فضای شهری

با پیشرفت کشاورزی، تخصصی شدن کارها و به وجود آمدن حکومتهای محلی، روستاها جهت تولید محصول به صورت اقماری به دور شهرها قرار گرفتند. در شهرها اداره امور و ارائه خدمات صورت می‌گرفت. به طور کلی نقش شهرها در جامعه آن زمان را می‌توان در چهار مورد ذیل خلاصه کرد:
«1- مقر حکومتی
2- مرکز فعالیتهای غیرکشاورزی
3- مرکز امور مذهبی و علمی
4- محل سکنی افراد غیرکشاورز».
این احتیاجات و عملکردهای جدید زندگی یکجانشین هر یک نیاز به فضاها و خصوصیات خاص شهری داشت که به مرور زمان تکوین یافت. مقر حکومتی بنا به وسعت و قدرت حوزه نفوذ شهر به صورت مجموعه‌ای محافظت شده و با هیبت قوی در دل شهر پدید آمد. این مجموعه در دوره پیش از اسلام به نام «کهندژ» و بعد از اسلام به نام «ارگ حکومتی» معروف بوده است.
حکمرانان نه تنها از طرف دشمنان خارجی مورد تهاجم بودند بلکه تهدید ساکنین شهر و افراد ناراضی نیز کمتر از خطر اول نبوده است. به همین دلیل کهندژ دارای دیواری قطور- اغلب بزرگتر از دیوار خارجی شهر- و خندقی عمیق بوده است.
شهر اگرچه مستقیماً در امر تولید کشاورزی نقشی نداشته ولی اداره امور کشاورزی و داد و ستد آن عمدتاً به عهده شهرنشینان بوده است. بدین منظور مراکز بازرگانی وسیع در شهرها نیاز بوده و بنا به موقعیت و قدرت اقتصادی شهر، این مراکز از چند حجره کوچک فروش محصولات تا بازارهایی بسیار بزرگ که گاهی تا یک دهم فضای شهری را به خود اختصاص می‌داده، وسعت داشتند. بازار اصفهان در دوره صفویه و بازار تهران در دوره‌ی قاجاریه بخش وسیعی از شهر را اشغال کرده بودند و حوزه نفوذ و تبادل کالای آنها سراسر ایران و همچنین کشورهای خارجی را شامل می‌شده است.
سومین علامت مشخصه شهر مراکز مذهبی بوده است. این مراکز مذهبی غالباً در مجاور کهندژ و یا گاهی به صورت بنایی مجزا احداث می‌شده است. از آنجاییکه بسیاری از حکمرانان خود را جزو خدایان (فراعنه در مصر) و یا نماینده آنها (پادشاهان هخامنشی و ساسانی در ایران) می‌انگاشتند، در بعضی از موارد مقر حکومتی و مذهبی به صورت یک مجموعه درمی‌آمده و عظیم‌ترین بناهای تاریخی بدین جهت بنا می‌گردید. در این مورد می‌توان از تخت جمشید پایتخت مذهبی سیاسی هخامنشیان برای مدت قریب به دویست سال نام برد.
بزرگترین فضای شهری، اگرچه نه از نظر هیبت ولی از نظر وسعت، محل سکنی شهروندان بوده است. اهالی شهر شامل کارمندان دیوانی، مراجع مذهبی، علما، کسبه، صنعتگران، هنرمندان و خانواده‌های ایشان بوده‌اند. در دورانهایی که نظام جدایی طبقاتی برقرار بوده، هر یک از اهالی شهر به جهت مقام اجتماعی و اقتصادی خود، در منطقه بخصوصی از شهر زندگی می‌کرده و امکان جابجایی طبقاتی از نظر اجتماعی یا محله‌ای در فضای شهر نبوده است. نمود این مطلب در دوره‌ی ساسانی که حکومت سخت مذهبی زرتشتی برقرار بوده، قابل بررسی است. این سیستم فضای شهری و تقسیم‌بندی طبقات اجتماعی بعد از ظهور اسلام در ایران از بین رفت ولی هنوز می‌توان تصویر زنده آن را در شهرهای هندوستان مشاهده نمود. در این کشور کماکان جدایی طبقات مذهبی- اجتماعی که به نام «کاست Cast» خوانده می‌شود وجود دارد.
باید متذکر شد که به غیر از شرایط اقلیمی و اجتماعی که تأثیر مستقیم در فرم کالبدی و ابعاد و چگونگی محصور نمودن فضاهای شهری داشته، اهمیت و موقعیت سیاسی اقتصادی و فرهنگی شهر نیز در فرم کالبدی و تقسیم‌بندی فضاهای مربوطه نقش مهمی داشته است.
به عنوان مثال، در شهرهای تجاری مانند بندر سیراف در کنار خلیج فارس که بقایای آن از دوران ساسانی و اوایل اسلام تا به امروز به جای مانده، فضای داد و ستد و بازار نسبت به سایر بخشهای شهر وسعت و اهمیت بیشتری داشته و به همین‌گونه در شهرهایی که مرکز قدرت و سیاست بوده‌اند، ارگ حکومتی جلال و جلوه بیشتری داشته است. شهرهای نینوا و بابل در بین النهرین در سده‌های هشتم تا ششم قبل از میلاد مسیح که مرکز حکومتهای مستبدانه وقت بوده‌اند، دارای برج و باروهای بسیار مستحکم و کهندژهای تقریباً نفوذناپذیر بوده‌اند.
شهرهای مرزی احتیاج به دیوارهای بسیار مقاوم داشتند. از دوره اشکانی قلاع و شهرهای مرزی بسیار در دشت گرگان باقی مانده است. در شمال این ناحیه که مرتباً زیر حملات قبایل آسیای میانه قرار داشته، یک دیوار دفاعی در حدود 155 کیلومتر کشیده شده بود و به وسیله قلاع و شهرهای مرزی از آن محافظت می‌شده. این شهرهای قلعه‌ای اکثراً «به صورت دایره‌ای، مربع- مستطیل و بیضی در طول مسیر دیوار احداث شده بودند».
در مقابل، شهر مذهبی- سیاسی تخت جمشید که مقر پادشاهی وسیع هخامنشیان بوده از هیچ‌گونه دیوار دفاعی برخوردار نبوده و پادشاهان این سلسله آنقدر احساس ایمنی و قدرت می‌کردند که به دور آن هیچ حصار فیزیکی نکشند.
لذا نه تنها فضاهای شهری تحت تأثیر اقلیم از خصوصیات متمایزی برخوردار بودند، بلکه کالبد شهرها نیز بنابر عملکرد عمده شهر از نظر سیاسی، اقتصادی و یا فرهنگی، د ارای وجوه مشخصه بوده است.

مراکز شهری

هر شهری بدون توجه به فرم کالبدی آن، دارای مرکزی مشخص بوده است. مرکز شهر مکانی است که عمده فعالیتهای شهری مانند امور تجاری، سیاسی، مذهبی و فرهنگی در آنجا متمرکز شده است. لذا ابنیه و فضاهای مخصوص آنها مانند بازار، مقر حکومت، نیایشگاه اصلی شهر و بالاخره سایر مراکز فرهنگی و خدماتی در آنجا قرار دارند.
از بارزترین نمونه‌های مراکز شهری در ایران می‌توان از میدان نقش جهان در اصفهان نام برد که دارای کلیه خصوصیات این نوع مراکز می‌باشد. الگوی اصلی این محل، میدان قبلی شهری که به نام میدان کهنه و یا میدان قدیم معروف می‎‌باشد، بوده است. شالوده میدان کهنه به احتمال زیاد در دوره آل‌بویه ریخته شده ولی در دوره‌های سلجوقی ایلخانی و مظفری نیز به آن اضافاتی شده است. این میدان در شمال بازار شهر قرار داشته و در دیگر جوانب میدان، مسجد جامع و دفاتر دیوانی بوده است. ولی به سبب محدودیت فضایی و تخریب نسبی ابنیه آن، شاه عباس صفوی تصمیم گرفت در انتهای دیگر بازار میدان وسیعتری در باغ نقش جهان احداث کند.
میدان نقش جهان مانند سایر فضاهای شهری مناطق گرم و خشک کاملاً از چهار طرف محصور است. این میدان از طرف شمال به بازار شهر، از جنوب به مسجد امام (شاه سابق) که جزو آثار ارزنده معماری این سرزمین محسوب می‌شود و از طرف غرب به کاخ عالی‌قاپو که قصر پادشاه بوده و از سمت شرق به مسجد الله وردیخان که آن نیز جزء بهترین شاهکارهای معماری و کاشیکاری ایران است، محدود می‌شود.
ابعاد فیزیکی این میدان محصور درخور یک شهر بزرگ و یک حکومت وسیع است. طول آن پانصد و ده متر و عرض آن صد و شصت و پنج متر است. در دور تا دور میدان یک جداره موزون دو طبقه قرار دارد. طبقه اول محل حجره‌های کسبه بازار است و طبقه دوم به عنوان یک نمای ایوان دار جهت محصور نمودن فضای میدان از جهت اقلیمی و بصری و متناسب بودن ارتفاع جداره دور میدان با مساحت زیاد میدان است.
سطح وسیع میدان دارای عملکردهای مختلف بوده است. در این مکان مراسم نوروز باشکوه تمام اجرا می‌شده و همچنین در اعیاد مذهبی و مراسم سوگواری از این میدان استفاده می‌گردید. در زمان اجراء مراسم، پادشاه صفوی در ایوان کاخ عالی‌قاپو که کاملاً مسلط بر میدان است می‌نشسته و ضمن تماشای مراسم از میهمانان خود پذیرایی می‌کرده است.
از جمله برنامه‌های دیگر که در این مکان اجرا می‌شده، می‌توان از انجام مسابقات ورزشی مانند چوگان و تیراندازی نام برد. همچنین در بعضی از مواقع کاروانیان که از راه دور می‌آمدند، در این میدان چادر زده و به تبادل کالا می‌پرداختند.
از دیگر مراکز شهری- در مقیاس کوچکتر-که فضا و کالبد فیزیکی آن تا به امروز باقی مانده، می‌توان از میدان ارگ در تهران و میدان گنجعلیخان در کرمان نام برد.

محلات و مراکز محلات

ابتدا باید توجه داشت که با ورود اسلام به ایران، ساختار اجتماعی کشور دگرگون شد و طبقات اجتماعی دوران ساسانی از هم فرو پاشید. نمود این مطلب در ساختار فیزیکی شهرها نیز تبلور پیدا کرد. در دوره ساسانیان، محلات براساس پایه‌های اجتماعی و اقتصادی افراد تقسیم‌بندی می‌شده و امکان جابجایی طبقاتی برای افراد به هیچ وجه وجود نداشته، ولی پس از فروپاشی این سلسله شکل محلات تغییر می‌کند. در دوره اسلامی، محلات براساس ریشه‌های قومی، مذهبی، صنفی و مسلکی تقسیم‌بندی می‌شده است. هر محله‌ای به صورت شهرکی بوده در دل شهر بزرگتر و از هویت و خصوصیات کم و بیش متمایزی از سایر محلات برخوردار بوده است.
شرحی که سیاحان فرنگی از محلات شهرهای ایران نگاشته‌اند، خصوصیات محلات را که تا حدودی تا به امروز باقی مانده است را مشخص می‌کند. هر محله‌ای غالباً دارای یک دروازه‌بان و یک دروازه که شبها بسته می‌شده بوده است. بزرگ محله نقش کدخدا و ریش سفید محله را اجرا می‌کرده و اختلافات اهل محل با هم و با سایر محلات را رفع می‌کرده. همچنین وی رابط بین اهالی و دیوانیان خصوصاً در امور مالیات و سربازگیری بوده است.
هویت محله‌ای بسیار مهم بوده است و هر محله سعی می‌کرده که مرتبت این مطلب را در مرکز محله خود و در مراسم سوگواری، خصوصاً مراسم تاسوعا، عاشورا و چهله امام حسین نشان دهد.
مراکز محلات مانند مرکز شهر بودند، منتها در یک مقیاس کوچکتر. این مراکز عموماً دارای یک میدان، یک یا چند مسجد در اطراف آن، یک حسینیه سرپوشیده و یا سرباز، یک یا چند مغازه جهت برآورد مایحتاج اهالی در جنب و یا مجاور میدان، یک حمام و گاهی هم در محلات بزرگتر آب انبار، مدرسه و کاروانسرا بوده‌اند.
مراکز محلات محل دیدارها و رد و بدل کردن اخبار بوده است و معمولاً اهالی در آنجا اوقاتی از روز خود را جهت تهیه آب، ادای فرایض مذهبی، ابتیاع مایحتاج روزانه و یا بحث و گفتگو با دیگران می‌گذراندند.
مراکز محلات از طریق گذرها به یکدیگر متصل بودند. بعضی از این گذرها در امتداد کل شهر گسترده بودند و ارتباط مراکز محلات را با مرکز شهر و دروازه‌های خروجی تأمین می‌کردند. عرض این گذرهای بین محله‌ای بنا به موقعیت کم و یا زیاد می‌شد. در محلهایی که وسعت فضایی محدود بوده، این گذرها بسیار باریک می‌شدند، و تنها فضا برای عبور حداکثر دو چهار پا بوده است و برعکس در مکانهایی که از اهمیت برخوردار بوده مانند مراکز محلات و یا مقابل مساجد، آب انبار و یا سایر ابنیه مهم، عرض این گذرها زیاد می‌شده و به صورت میدان و یا میدانچه درمی‌آمده است. در نقاطی که گذر به بازارچه محله می‌رسید معمولاً چند طاق روی آن زده می‌شده.
لذا گذرها باعث پیوستگی و اتصال فضاهای شهری بودند و با تغییراتی که در بدنه گذر بوجود می‌آمده، خبر از اهمیت مکانی آن نقطه می‌داده. مفهوم هماهنگی و گوناگونی در مقیاس انسانی و برای عابر پیاده در سطح شهر را در این گذرها می‌توان مشاهده نمود. این گذرها با وجود دارا بودن انسجام؛ از لحاظ فرم، رنگ و نوع مصالح، از تنوع کافی نیز برخوردار بودند و برای هر عابر پیاده می‌توانسته بسیار جالب و دلپذیر باشند. مشخصات هر قسمتی از گذر، عابر را مطلع از خصوصیات آنجا می‌ساخته، امری که متأسفانه در معابر امروزی ما وجود ندارد.
امروزه سمبلهای هویت محله‌ای تغییر کرده و مراکز محلات و گذرها جای خود را به میدانها و خیابانهای عریض اتومبیل رو داده و فعالیتها نیز به کنار این خیابانها کشیده شده است.

حیاط مرکزی

به غیر از سواحل دریای خزر، در شهرها و روستاهای سایر مناطق اقلیمی ایران، فرم ساختمانهای حیاط مرکزی، بارزترین شکل ابنیه سنتی بوده است و از مناطق گرم و مرطوب جنوب تا نواحی کوهستانی و همچنین مناطق گرم و خشک، این مطلب کلیت دارد.
از جمله نمونه‌های ساختمانهای حیاط مرکزی، در شهر باستانی «اُور» (Ur) در جنوب شرقی کشور عراق متعلق به چهار هزار سال قبل یافت شده است. در این شهر کهن که در منطقه گرم و مرطوب بین النهرین واقع بوده، ساختمانهای حیاط مرکزی در کل بافت شهر گسترده بوده است.
در ایران نیز از ارامنه قدیم از این فرم به صورت گسترده استفاده می‌شده و برای اکثر ساختمانها با عملکردهای گوناگون مورد استفاده قرار می‌گرفته است. ساختمانهای تجاری مانند سراها و تیمها، ساختمانهای مذهبی مانند مساجد، مدارس، تکایا و حسینیه‌ها، ساختمانهای خدماتی مانند کاروانسراها و همچنین ساختمانهای مسکونی در اکثر موارد به صورت حیاط مرکزی احداث می‌شده است. حتی در مقیاس کلان شهر مراکز محلات و مرکز شهر نیز بعضاً به شکل حیاط مرکزی بوده است. البته تفاوت مختصری بین ابنیه حیاط مرکزی مناطق گرم و خشک با ساختمانهای مشابه در مناطق گرم و مرطوب و نواحی کوهستانی وجود دارد. ساختمانهای حیاط مرکزی در مناطق گرم و خشک و سرد ایران، بالاخص ابنیه مسکونی کاملاً درون‌گرا هستند و ارتباط بسیار کمی با محیط خارج دارند. ولی در مناطق گرم و مرطوب ساختمانهای حیاط مرکزی نیمه درون‌گرا می‌باشند و با محیط خارج از طریق ایوانها و بازشوها تا حدی ارتباط بصری و فیزیکی دارند. همچنین در خانه‌های حیاط مرکزی مناطق سرد، اطاقهای سمت شمالی حیاط که رو به آفتاب هستند، وسیعتر و مهمتر می‌باشند، و هرچه از سرمای منطقه کاسته شود، سمت پشت به آفتاب یعنی بخش جنوبی اهمیت بیشتری پیدا می‌کند.
مرحله بعدی تکامل حیاط مرکزی، استفاده از ایوان در جوانب حیاط بوده است. از قدیمی‌ترین نمونه‌های بجای مانده از این نوع ساختمانها، بقایای قصر آشور از دوره اشکانی در بین النهرین است. فرم ساختمانهای حیاط مرکزی با چهار ایوان به عنوان یک الگو برای بسیاری از ساختمانهای سنتی در ایران بوده است.
منبع مقاله:
قبادیان، وحید، (1393) بررسی اقلیمی ابنیه سنتی ایران، تهران: دانشگاه تهران، چاپ نهم.
 


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.