گـذرى بـر تـأ ثـيرات فرهنگى انقلاب اسلامى ايران در تحولات بين المللى

درجهان , امر آسانى نيست و قبل ازهر چيز نياز به گذر زمان دارد تا بتوان به قضاوتى درست دست يافت . از حـيـات پـربار انقلاب اسلامى ايران مدت زمانى كوتاه مى گذرد, هنوز شكوفه هاى سعادت بخش آن , بطور كامل به ثمر ننشسته است . بنابراين قضاوت درباره اثرات و نتايج فرهنگى آن زوداست . انـقـلابـهـاى مشهور جهان در دهه هاى اول بعد ازپيروزى گرفتار جـنـگ و درگـيـرى بـوده انـد. اما به لطف الهى و امدادهاى غيبى
سه‌شنبه، 18 فروردين 1388
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
گـذرى بـر تـأ ثـيرات فرهنگى انقلاب اسلامى ايران در تحولات بين المللى
گـذرى بـر تـأ ثـيرات فرهنگى انقلاب اسلامى ايران در تحولات بين المللى
گـذرى بـر تـأ ثـيرات فرهنگى انقلاب اسلامى ايران در تحولات بين المللى






بـررسـى آثـار فـرهـنـگـى يك انقلاب و ميزان نفوذ وگسترش آن

درجهان , امر آسانى نيست و قبل ازهر چيز نياز به گذر زمان دارد تا بتوان به قضاوتى درست دست يافت .
از حـيـات پـربار انقلاب اسلامى ايران مدت زمانى كوتاه مى گذرد, هنوز شكوفه هاى سعادت بخش آن , بطور كامل به ثمر ننشسته است . بنابراين قضاوت درباره اثرات و نتايج فرهنگى آن زوداست . انـقـلابـهـاى مشهور جهان در دهه هاى اول بعد ازپيروزى گرفتار جـنـگ و درگـيـرى بـوده انـد. اما به لطف الهى و امدادهاى غيبى حـضـرت حـق ,انـقـلاب اسـلامـى در طى يـك دهـه نـه تـنها در قـلـوب ملتهاى جهان نفوذ پيدا كرد, بلكه توانست علاوه بر مقابله با دشمنان داخلى و خارجى به ثبات كامل نيز دست يابد.
ويژگى اسلامى بودن انقلاب باعث شد كه پيام نجاتبخش آن بدون تـكـيه به نيروى نظامى وتسليحات مدرن , تمامى مرزهاى ظاهرى وطبيعى را درنورديده و در اقصى نقاط عالم نفوذنمايد. اگر انقلاب فرانسه توانست در سطح اروپامحبوبيتى پيدا كند و در سطح جهان نـامى از آن برده شود, به خاطر توسعه طلبى و تهاجمات نظامى آنان بخصوص كشور گشائيهاى (ناپلئون )بود.
اگر انقلاب اكتبر روسيه در آسياى ميانه و اروپاى شرقى جاى پايش را مـحـكـم كـرد, به دليل حضورچكمه پوشان ارتش سرخ و هجوم تـانكها وزره پوشها بود و از نفوذ معنوى و پيام انسانى خبرى نبود. به هـمـين دليل مردم تحت سيطره كمونيزم , مترصد فرصت بودند تا خود را از زور وسر نيزه ها برهانند و بالاخره اين فرصت بوجودآمد و مرام كمونيستى به موزه هاى تاريخ سپرده شد. اما انقلاب اسلامى با نفوذ بر قلبها توانست پيروز شود و گسترش يابد.
بـه دلـيـل ايـن حـاكـمـيـت بـر قـلوب است كه استكبارجهانى به سركردگى آمريكا به وحشت افتاده و ازموج اسلام گرايى در جهان بـيـمـنـاك مـى بـاشـد.چـون مى دانند اسلام براى زندگى انسان بـرنـامـه دارد و بـراى مـبارزه و ساقط كردن حكومتهاى مستكبر و استعمارى شيوه هاى مؤثرى را در پيش روى ملتها مى گذارد.
از آنـجا كه اين مقاله گنجايش بررسى تمامى ابعادفرهنگى انقلاب را نـدارد بـنابراين با رعايت اختصار, فقط به گوشه هايى از تاءثيرات فرهنگى انقلاب اسلامى در سطح بين المللى اشاره مى نماييم .

تحول در دستور كار جهانى

اگـر تـاريـخ يك قرن گذشته كشورهاى اسلامى , ازجمله ايران را مـلاحظه كنيم , مى بينيم كه هميشه يكطرفه در مورد اين كشورها قضاوت شده است .در كتابهاى تاريخ از برخورد غرب با دنياى اسلام , اثـرات توسعه و تكنولوژى غرب بر دنياى شرق و تاءثير پذيرى دنياى اسـلام و بـطـور كـلـى جـهـان شرق از نظام سرمايه دارى و مغرب زمين بحث مى شود. براى مثال , پس از انقلاب فرانسه ,توسعه تمدن صـنـعـتـى , اصلاحات و بازسازى اجتماعى مورد نظر غرب , بعنوان الگوئى براى شرق مطرح گرديده است . زيرا استعمارگران ازجهان شـرق بعنوان ملل وحشى ياد كرده و خودرا ماءمور انتشار فرهنگ و تمدن غرب به خاورزمين تلقى مى كردند.
بنابراين , تا ظهور انقلاب اسلامى , محور بحث درباره شرق , چگونگى بـرخـورد و نـفـوذ غـرب بـرشـرق دور مى زد كه با پيروزى انقلاب شـكـوهـمنداسلامى , اين سير يكطرفه تغيير يافته و براى اولين بار, نـظـر جهانيان , بخصوص رسانه هاى جمعى و ناظران فرهنگى را به ايـن سـئوال مـعطوف داشت كه (اثر اسلام و انقلاب اسلامى برروى نظامهاى جهانى و منطقه اى چه خواهدبود.)
چنين تغيير و تحول شگرفى در فكر و دستور كارجهانى كمتر اتفاق افـتاده و اين تحول عظيم رامى توان در مجموع بعنوان بزرگترين اثر انقلاب اسلامى در دنيا مطرح نمود. چرا كه براى اولين بار, دنيا از انـحـصـار قـدرتهاى سرمايه دارى وكمونيستى خارج شده و اسلام بـعـنـوان قدرتى مادى و معنوى كه براى دنيا و آخرت انسانهابرنامه دارد, قد علم كرده و راه فلاح و رستگارى را فرا روى جهانيان نهاده است .
پـس از حـضـور قـدرتمند انقلاب اسلامى , اسلام وقوانين سياسى , اقـتصادى , نظامى و اجتماعى آن در سطح بين المللى مطرح شد و مورد توجه قرارگرفت . و دشمنان اسلام سراسيمه به بررسى ميزان توانمندى اين دين الهى پرداختند. (به عنوان نمونه , (ريگان ) رئيس جـمـهـور امـريـكـا, بـه دانـشـگـاه (هـاروارد) مـاءمـوريت داد تا با تشكيل كنفرانس بين المللى و گردآوردن عده اى ازسياستمداران و اسـلام شـنـاسـان , بـه ايـن پرسش پاسخ دهند كه چگونه مى توان از گسترش موج انقلاب اسلامى جلوگيرى كرد.)

ايدئولوژى اسلامى , راه نجات

قـبل از انقلاب اسلامى و برقرارى نظام جمهورى اسلامى در ايران , زمزمه (پايان ايدئولوژى ) از طرف بسيارى از مجامع ومحافل غـربـى مـطـرح مـى شـد و ادعـا مـى كـردند كه باپيروزى سيستم سرمايه دارى بر كمونيسم , عمرايدئولوژيها نيز به پايان خواهد رسيد و آنچه ماندنى است ليبراليسم است و بس .
امـا انـقـلاب اسـلامى ايران بى اساس بودن اين ادعا را بر ملا كرد و نـشـان داد كـه عصر حاضر درحقيقت وارد مرحله جديدى از تاريخ شـده ورقـابـتـهـاى ايـدئولـوژيـك عـمـيق تر شده و دنيا به سمت (سكولاريزم ) مورد ادعاى غرب پيش نمى رود, زيرا ارزشهاى انسانى و سياست ازيكديگر قابل تفكيك نمى باشند. انـقلاب اسلامى با جمع كردن ديانت و سياست ,بار ديگر ايدئولوژى سـياسى مذهبى را مطرح ساخت و نشان داد كه اسلام ناب محمدى (ص )مـى تـوانـد پـاسخگوى نيازهاى مختلف جامعه بشرى باشد. اما دشـمـنان انقلاب اسلامى همواره تلاش مى كنند با ضربات سياسى , نـظـامـى ,اقـتصادى و با تبليغات امپرياليستى خود, نظام جمهورى اسلامى را در پيشبرد اهدافش ناكام كنند, به همين دليل نمى توانند شاهد موفقيت يك ايدئولوژى اسلامى در سطح بين المللى باشند.

ايجاد حساسيت فرهنگى

يـكى ديگر از تاثيرات انقلاب اسلامى در محيطبين المللى اين است كـه مـساءله نظام فرهنگى آاقتصادى و اجتماعى , مورد بحث مردم وگـروهـهـاى مـخـتلف در سطح جهان قرار گرفته وملل جهان بـخـصـوص مسلمانان , نسبت به مسائل فرهنگى و اجتماعى خويش حـسـاس شـده و ازكـنـار آن بـا بـى تـفـاوتـى رد نـمـى شوند. در حقيقت مى توان گفت يك انقلاب فرهنگى در جهان ايجاد گرديده اسـت . چـون اين فرهنگ به عنوان يك الگو در جهان مطرح شده از يـك طرف شاهد تهاجم فرهنگى دشمن به جهان اسلام هستيم و از طـرف ديـگر حساسيت شديد مسلمين براى حفظ و حراست هر چه بيشتر از فرهنگ غنى اسلام را مى بينيم . به عنوان نمونه مى توانيم از عـكـس العمل شديد مسلمانان جهان اعم ازشيعه و سنى , نسبت به اقدام استكبارى و توهين آميز سلمان رشدى نسبت به پيامبر عظيم الـشاءن اسلام (ص ), ياد كنيم كه درس بزرگى براى توطئه گران و مهاجمين فرهنگى , عليه فرهنگ غنى اسلام بود.

فروپاشى نظام كمونيستى .

يـكى ديگر از اثرات مهم انقلاب اسلامى , تاءثيرآن در فروپاشى نظام حـاكـم بـر شـوروى سـابـق واروپـاى شرقى مى باشد. از زمانى كه انـقـلاب اسـلامـى بـه صورت تنازع بين ظالم و مظلوم درايران به جـهـانـيـان نشان داده شد و پيروزى آن مسلم گرديده اين پديده مـشـوق بـزرگـى براى مبارزان آسياى ميانه و حتى اروپاى شرقى , عـلـيـه حـكـومـتهاى ديكتاتورى گرديد. مبارزه لهستانيها,چك و اسـلـواكـى ها, آلمان شرقى ها, روسها وبسيارى از مسلمانان آسياى ميانه , درست پس ازپيروزى انقلاب اسلامى شدت يافت و خودبخود ايـن سـؤال را در ذهـن آنـهـا ايـجاد نمود كه چگونه است كه ايران مـى تواند نظام ظالمانه2500 ساله شاهنشاهى را ريشه كن كند ولى مانتوانيم از شر ديكتاتورى هفتاد ساله خلاص شويم تلاشهايى در اين كشورها صورت گرفت كه منجربه فروپاشى نظام سـرمـايـه دارى بـه عنوان سردمدار اصلى بلوك غرب و شوروى در راس نظام كمونيستى گرديد.

تغيير نظم حاكم در روابط بين الملل

يكى از بركات و نتايج انقلاب اسلامى , برهم زدن نظم ظالمانه حاكم بر جهان معاصر بود. از ابتداى قرن بيستم بويژه بعد از جنگ جهانى دوم كـه نـظـم جهانى از حالت (توازن قوا) به طرف نظام دوقطبى سـوق داده و جـهان به دو بلوك شرق وغرب تقسيم شد و امريكا در راءس نظام سـرمـايـه دارى بـه عنوان سردمدار اصلى بلوك غرب و شوروى درراءس نـظام كمونيستى بعنوان حاكم بلامنازع بلوك شرق محسوب مى شد,براى اولين بار, بعد از پيروزى انقلاب اسلامى حيثيت هر دوابرقدرت به زير سؤال رفت . تكيه امام خمينى (ره ) و امت اسلامى برشعار بنيادين (نه شرقى , نه غربى ,جمهورى اسلامى ), قدرت سومى تحت عنوان (اسلام ) را به جهانيان معرفى نمود.

پـس از اشـغـال لانـه جـاسـوسى امريكا در ايران توسط دانشجويان

مـسلمان پيرو خط امام , ـ كه امام راحل , بحق , آن را انقلاب دوم نام نهادند آبيش از پيش , پوشالى بودن قدرتهاى جهانى به اثبات رسيد و براى اولين بار نقاب از چهره واقعى آنها برداشته شد و همان طورى كه بنيانگذار جمهورى اسلامى پيش بينى مى كرد,امريكا هيچ غلطى نتوانست بكند.
اين هجوم انقلاب اسلامى و افشاى چهره واقعى ابرقدرتها باعث شد كه ملتها بخود آيند و از اين طرز تفكر كه (بدون تكيه به بلوك شرق يا غرب نمى توان ايستادگى كرد.), بيرون آمده و به استقلال خويش بينديشد. در نهايت اين روندبه فروپاشى بلوك شرق انجاميد وامروز شاهدجايگزينى قدرتى به نام اسلام و جمهورى اسلامى براى مبارزه بـا نـظـام سـرمـايـه دارى مى باشيم و اين حركت متوقف نشده و تا نابودى بلوك توخالى ديگر يعنى امريكا و ايادى اش ادامه خواهديافت .
(ان شاء اللّه )

به هم خوردن معادلات سياسى ـنظامى واقتصادى خاورميانه

مـنـطـقـه خاور ميانه به چند دليل از اهميت استراتژيك برخوردار است :
1 ـ اين منطقه واسطى براى سه قاره مهم جهان يعنى آسيا, آفريقا و اروپـاسـت و از طـريـق خـشـكى و دريا اين سه قاره را به هم وصل مى كند. برهمين اساس حاكميت بر اين منطقه امتياز بزرگى براى ابراز وجود در جهان محسوب مى شود.
2 ـ بـرتـرى فرهنگى . بزرگترين و كاملترين اديان جهان (يهوديت , مـسـيـحـيـت و اسلام ) از اين منطقه برخاسته اند از اين رو, منطقه داراى فـرهـنگى غنى , و ريشه دار است كه بر ديگر فرهنگهاى جهان برترى دارد.
3 ـ بـرتـرى اقـتـصـادى . بـعـلـت دارا بـودن ذخايرانرژى و معادن زيرزمينى , از ثروتمندترين مناطق جهان محسوب مى شود. مـجموعه اين عوامل , باعث مى شود كه قدرتهاى استعمارى همواره در صدد سلطه بر آن باشند.
در قـرن هـيـجدهم و نوزدهم ميلادى استعمار پير,انگليس , بر اين مـنطقه مسلط گشت و به شيوه هاى مختلف از منابع اقتصادى آن بـهـره جـسـت . امـاپـس از جـنـگ جـهـانـى دوم كه امريكا ادامه دهـنده شيوه هاى استعمارى انگليس و جايگزين آن شد, وضع تغيير كـرده وبـر حـساسيت منطقه افزوده شد. چون امريكا در خاورميانه مقصد دوگانه اى داشت , يكى بهره گيرى و چپاول ذخايراقتصادى مـنـطـقـه و ديـگـرى تاءمين امنيت فرزندنامشروع استعمار يعنى (صـهـيـونـيـزم ), كـه در واقـع دو (ريل ) متضاد براى حركت قطار (امـپـريـالـيزم )در اين منطقه بوده , و امريكا همواره براى هماهنگ كردن اين دو ريل دچار مشكل شده است , هر گاه به تقويت اسرائيل پرداخت به علت مخالفت اعراب منافع اقتصادى او در خطرمى افتاد و اگـر جانب اعراب را مى گرفت موقعيت اسرائيل تضعيف مى شد. در نـهـايـت بـه ايـن فـكـررسـيـدند كه بين اعراب و رژيم غاصب اسـرائيـل ,سازش ايجاد كنند كه از اين طريق با منحرف كردن ذهن مـسلمين و به مذاكره كشاندن آنها,بدون دغدغه به منافع دوگانه خـود دسـت يـابـنـد.ايـن حـركـت بـا جـريـان نـنـگـيـن قرارداد (كمپ ديويد) آغاز شد. (سادات ) رئيس رژيم مصراين ذلت و نـنـگ را بـر دامن پاك مسلمين نشاند وموجب حزن و اندوه جهان اسلام شد.
بـا پيروزى انقلاب شكوهمند اسلامى در ايران ,جشن پيروزى مثلث (صهيونيزم , استكبار وارتجاع ) به عزا مبدل شد و سادات سر سپرده به اعدام انقلابى محكوم و توسط طرفداران اسلام ناب محمدى (ص ) به سزاى اعمال ننگين خودرسيد. اين حركت توفنده اسلامى امريكا را بـابـن بـسـت مـواجـه ساخت و انقلاب اسلامى نه تنهامشروعيت اسرائيل را زير سؤال برد, بلكه خواستار جهاد و مبارزه مسلمين عليه ايـن غـده سـرطـانى شد و از طرفى منافع اقتصادى غرب بخصوص امريكا را مورد تهديد جدى قرار داد.با وجود شكاف عميق بين حكام مـرتـجـع مـنـطـقـه ومـردم مسلمان , نوع حكومتهاى وابسته نيز مـوردسؤال واقع شده و ملل مسلمان خواستار اجراى احكام اسلام و برقرارى حكومت عدل اسلامى شدند.
امـريـكا, ضمن احساس عجز و ناتوانى در كنترل ومهار سيل عظيم بـنـيان كن و ظلم ستيز ناشى ازانقلاب اسلامى , با دست پاچگى به اقدامات انفعالى دست زد, كه نشان مى داد, ضربه انقلاب اسلامى بر پيكر فرسوده استكبار و ارتجاع بسيارمهلك بوده است . تمام معادلات سياسى , اقتصادى و نظامى دشمن در منطقه حتى در سـطـح دنـيـا به هم خورد قيمت نفت بالا رفت , صدور آن با مشكل مواجه شد.رژيمهاى مورد حمايت امريكا در خطر سقوطواقع شدند, اسرائيل از زلزله انقلاب اسلامى ايران به شدت لرزيد و از نظر نظامى كنگره امريكاتـسـهـيـلات جـديـدى را پيش بينى كرد. (دكترين كارتر) ـ رئيس جـمهورى وقت امريكا ـ , منجر به تشكيل نيروهاى (واكنش سريع )گـرديد.هواپيماى جاسوسى ـ اطلاعاتى (آواكس ) به عربستان داده شد. از خصومت بين امريكا وشوروى كاسته شد و تمام امكانات شرق و غـرب بـراى غلبه بر اين انقلاب نونهال اسلامى به كارگرفته شد.
نـقـشـه هـاى مـتعددى عليه انقلاب اسلامى طراحى شد, حمله به (طـبـس ), (كـودتـاى نوژه ), (درگيريهاى قومى , فرقه اى داخلى ) وغيره كه هيچ كدام كار ساز نشد, در نهايت به اين نتيجه رسيدند كه جـنـگ نـاخـواسـته اى را توسطرژيم بعثى عراق بر انقلاب اسلامى تحميل كنند.و در اين جنگ هشت ساله تمامى امكانات كفر ونفاق و ارتـجـاع , از شـرق و غـرب و خـود مـنـطـقـه , ب . ح . (ح به سوى عراق متجاوزسرازيرشد.شوراى همكارى خليج فارس ) بـه هـمـيـن مـنظور و براى وحدت بخشيدن اعراب مرتجع براى تضعيف ايران اسلامى شكل گرفت .
در سـال 1983 . م , (ريگان ) در ادامه اقدامات (كارتر) واحدى به نام (فـرمـانـدهـى مـركـزى )مـسـتقر در پايگاه (مك ديل ) در (تمپا), ايـالـت فـلـوريداى امريكا, تشكيل داد كه در مجموع230000 نفر از پرسنل چهار نيرو را شامل مى شد و منطقه وسيعى از افريقا تا آسيا را در برمى گرفت , و از نظر تجهيزات نظامى وامكانات حمل و نقل , فوق العاده مدرن و پيشرفته بودند تا بتوانند با فرماندهى واحد در هر نقطه ازامريكا و آسيا كه نياز باشد, در كوتاهترين مدت حضور پـيـدا كـنـنـد و لى با همه اين اقدامات نه تنهانتوانستند انقلاب را شـكـسـت دهـند بلكه حتى نتوانستند جلوى نفوذ و حضور انقلاب اسـلامـى رابـگـيرند و به لطف خداوند ملت شريف ايران ازهمه اين آزمايشها پيروز و سربلند بيرون آمد,هر چند كافران نمى خواستند, يـريـدون لـيـطـفـئوا نـوراللّه بـافواههم و اللّه متم نوره و لو كره ( ) الكافرون كـافران مى خواهند كه نور خدا را به گفتار باطل وطعن و مسخره خـامـوش كـنـند البته خدا نور (شرع مقدس , كتاب وحى و حكمت كـامـل ) خـود را هـرچـنـد كـافـران خـوش نـدارنـد, تمام و كمال نگاه خواهدداشت .

استراتژى وحدت

وحـدت , يكى از ضرورى ترين و كارآمدترين سلاحها براى پيروزى و رسـتـگـارى هـر مـلتى است .به همين دليل , در طول تاريخ , عنصر وحـدت , درمـبـارزات ملل مستضعف , داراى نقش تعيين كننده اى بـوده و در شكلهاى مختلف متجلى شده است كه مى توان به عنوان مـثـال از وحدت درفكر, وحدت در ايدئولوژى , وحدت ملى ,وحدت حـزبـى و وحـدت جـغرافيايى , نام برد. باظهور اسلام عاليترين نوع وحـدت بـيـن انـسـانهاشكل گرفت و رسول اكرم (ص ) با تكيه بر كلام وحدت بخش قرآن مجيد, كه مى فرمايد:
) واعتصموا بحبل اللّه جميعا ولا تفرقوا... ( (و همگان دست به ريسمان خدا زنيد و پراكنده نشويد ... ) و بـا تحمل همه گونه رنج و شكنجه در راه ايجادحكومت اسلامى , وحدتى نوين , مطابق باارزشها و سنتهاى اسلامى , بنيانگذارى كرد و باتشكيل امتى واحد, الگوى جديدى در راه وحدت بشرى ايجاد كرد.
در مقابل , سلاح اختلاف و تفرقه همواره سلاح كارآمدى براى قدرت طلبان و زورمداران تاريخ بوده و به شيوه هاى مختلف از آن استفاده كرده اند و باشعار (تفرقه بينداز و حكومت كن ), بر سلطه خودادامه داده انـد, مـسـلـمانان نيز از اين حركت تفرقه آميز, درامان نبوده و هـمـواره تحت عنوان شيعه و سنى , عرب و عجم , و ... دچار تشتت و تفرقه بوده اند.
دشمنان اسلام كه از اجتماع و وحدت امت اسلامى در هراس بودند, همواره سعى مى كردند كه با عناوين مختلف , مسلمانان را ازهم جدا و متفرق نگه دارند. پـس از پـيـروزى انقلاب اسلامى , اين حربه دشمن نيز با رهبريهاى پيامبرگونه حضرت (امام خمينى )(ره ), از آنان گرفته شد و ايشان بـه عنوان معمار اصلى انقلاب از (وحدت كلمه ) به عنوان مهمترين عـامـل پيروزى در داخل و خارج يادنموده و رعايت آن را بر همگان واجب فرمودند.
از ايـن رو انـقـلاب اسـلامى , وحدت توصيه شده قرآن را بار ديگر از شكل ذهنى و آرمانى به صورت عملى در داخل و خارج پياده كرد و آن را از شـكـل قومى و منطقه اى خارج ساخت و به صورت جهانى و بـيـن الـمـللى درآورد و همين مسائل باعث شد كه استكبار جـهـانـى در مـقـابـل اسـلام سـنگر گرفته و آن را يك خطر روبه گـسترش تلقى نمايد. مردم مسلمان جهان كه نمونه اعلاى وحدت اسـلامـى را در مـيان ملت شريف ايران ديدند پى بردند كه پيروزى اسـلام فـقـط از راه اتـحـاد مـسـلـمـيـن مـيـسـر اسـت و از اين طريق ,انقلاب اسلامى طعم شيرين وحدت عملى رابه مسلمانان جهان چشانيد.
يكى از محورهاى عمده (وحدت ) كه تا قبل ازانقلاب متروك مانده بـود, مـسـاءله (امامت ورهبرى واحد) بود كه انقلاب اسلامى آن را به طور عملى پياده كرده وعنصر رهبرى را دردرون وحدت اسلامى قـرار داد. مـا شـاهـد بـوده وهـسـتيم كه جهان اسلام , براى مقابله بـاتـوطـئه هـاى شياطين عليه اسلام با پيروى ازرهبرى آگاهانه و عـارفـانـه و سـياستمدارانه كم نظير, (امام خمينى ) (ره ) و در حال حـاضـر ولـى امـر مسلمين (حضرت آية اللّه العظمى خامنه اى )(مد ظـله العالى ) به صحنه آمده و از كيان اسلام دفاع مى كنند, كه قيام عـمـومـى بـراى روز جـهـانـى (قـدس ) و حركت و تظاهرات عليه (سلمان رشدى ) مرتد از نمونه هاى بارز آن است .




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط