24 فروردین 1388 / 17 ربیع الثانی 1430 / 13 آوریل 2009

1) 24فروردين ماه سال1357هجري شمسي: تظاهرات و اعتصابات مردم مسلمان تبريز آغاز شد و بتدريج شدت يافت. درپي كشتار دانشجويان اعتصابي دانشگاه تبريز به دست مزدوران رژيم پهلوي مردم غيورتبريز تظاهرات خود را برپا كردند. دراين بين بارزترين نشانه اعتراض و هم دردي با دانشجويان تعطيل بازاربزرگ تبريز و ديگربازارهاي شهربود.
شنبه، 22 فروردين 1388
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
24 فروردین 1388 / 17 ربیع الثانی 1430 / 13 آوریل 2009
24 فروردین 1388 / 17 ربیع الثانی 1430  / 13 آوریل 2009
24 فروردین 1388 / 17 ربیع الثانی 1430 / 13 آوریل 2009



24 فروردین 1388 / 17 ربیع الثانی 1430 / 13 آوریل 2009 1) 24فروردين ماه سال1357هجري شمسي:
تظاهرات و اعتصابات مردم مسلمان تبريز آغاز شد و بتدريج شدت يافت. درپي كشتار دانشجويان اعتصابي دانشگاه تبريز به دست مزدوران رژيم پهلوي مردم غيورتبريز تظاهرات خود را برپا كردند. دراين بين بارزترين نشانه اعتراض و هم دردي با دانشجويان تعطيل بازاربزرگ تبريز و ديگربازارهاي شهربود.

2) آغاز دومين دوره مشروطه يا تجديد حيات مشروطيت (1288 ش)
دومين دوره مشروطه با افتتاح دومين مجلس شوراي ملي در تاريخ 24 فروردين 1288 ش برابر با دوم ذيقعده 1327 ق آغاز شد. اين دوره با محدودتر كردن مداخله شاه و لغو سيستم صنفي انتخابات به دليل ناهماهنگي در تركيب اعضاي مجلس شوراي ملي و كارشكني عناصر وابسته به دربار و مداخلات كشورهاي خارجي و نابساماني‏هاي اجتماعي، اقتصادي و سياسي، با مشكلات فراواني مواجه گرديد. مجلس دوم از يك سو با مقاومت در برابر تحميلات دولت روسيه و انگليس، رسالتي را كه قيام دليرانه مردم مسلمان ايران برعهده‏اش گذارده بود عمل مي‏نمود و از سوي ديگر با استخدام مستشاران خارجي و واگذاري پست‏هاي مهم به آنان، حيات و نفوذ دوباره روشنفكران غرب‏گرا را جاني دوباره داد. اين امر زمينه دخالت بيشتر روس و انگليس را فراهم آورد و حوادث دردناكي را باعث گرديد. قيام شيخ محمد خياباني در تبريز، آغاز نهضت جنگل در گيلان و قيام تنگستاني‏ها در بوشهر از جمله وقايع مهم و مردمي اين دوره به شمار مي‏روند. دوره دوم مشروطه با قدرت‏گيري رضاخان و آغاز ديكتاتوري او رو به افول نهاد و دوره سوم مشروطه از 22 بهمن 1302 آغاز شد.

3) رحلت اديب گرانمايه، علامه "سيدمحمد فرزان بيرجندي" (1349ش)
استاد سيد محمد فرزان بيرجندي، در سال 1273 ش در بيرجند در استان خراسان به دنيا آمد. وي در خلال فراگرفتن كتب صرفي و نحوي كه در مدارس طلاب تدريس مي‏شد، از مطالعه كتبي كه در اين‏باره وجود داشت غفلت نداشت و به موازات آن، ادبيات عرب دوره جاهليت را به خوبي آموخت. او سپس سال‏هاي طولاني به تدريس در مدارس استان‏هاي كشور و دانشكده الهيات و ادبيات دانشگاه تهران پرداخت. استاد فرزان بيرجندي، علاوه بر اطلاعات وسيع در ادبيات عرب، زبان فرانسه را نيز به خوبي مي‏دانست. وي درباره كليله و دمنه، مرزبان‏نامه و نيز قرآن كريم كتبي به نگارش درآورده است. اين اديب برجسته سرانجام در 24 فروردين 1349 ش در 76 سالگي در تهران درگذشت و در بقعه ابوالفتوح رازي در ري به خاك سپرده شد.

4) تأسيس مدرسه عالي تلويزيون و سينما در ايران (1349 ش)

5) درگذشت آيت‏اللَّه "شيخ مجتبي حاتمي لنكراني" (1365 ش)
آيت‏اللَّه مجتبي حاتمي لنكراني در سال 1290 ش (1331 ق) در اصفهان به دنيا آمد و در اوايل جواني براي ادامه تحصيلات حوزوي راهي حوزه علميه نجف اشرف گرديد. وي در نجف از محضر حضرات آيات: ميرزاي ناييني، آقاضياءالدين عراقي، محمدحسين غروي، سيدابوالحسن اصفهاني و علامه محمدجواد بلاغي و... استفاده برد و به مدارج والاي علمي دست يافت. ايشان سپس به تدريس در حوزه نجف پرداخت و شاگرداني را تربيت كرد. آيت‏اللَّه حاتمي لنكراني مدتي در سامرا اقامت داشت تا اين كه در حدود سال 1350 ش به اجبار دولت عراق، مجبور به ترك آن كشور گرديد و به زادگاهش مراجعت نمود. ايشان تا پايان عمر در اصفهان به تدريس علوم مذهبي و ارشاد مردم مشغول بود تا اينكه در بيست و چهارم فروردين 1365 ش برابر با دوم شعبان 1406 ق در 75 سالگي جان به جان آفرين تسليم كرد و به سوي دوست شتافت.

6) رحلت محقق و پژوهشگر اسلامي آيت‏اللَّه مجتبي محمدي عراقي (1380 ش)
آيت‏اللَّه شيخ مجتبي محمدي عراقي در سال 1294 ش (1333 ق) در يكي از روستاهاي اطراف اراك زاده شد و پس از تحصيلات ابتدايي به فراگيري علوم ديني روي آورد. وي پس از گذراندن دروس سطح به محفل درس خارج آيات عظام: شيخ عبدالكريم حائري يزدي، سيد محمد تقي خوانساري و سيدمحمد حجت كوه كمره‏اي حاضر شد و مباني علمي‏اش را استوار ساخت. آيت‏اللَّه محمدي عراقي در سال 1318 ش به دليل وفات پدرش كه در كنگاور به تبليغ دين مشغول بود، راهي آن شهر گرديد و به مدت دوازده سال به اقامه شعائر ديني و هدايت مردم مسلمان پرداخت. ايشان در سال 1330 ش به قم بازگشت و علاوه بر شركت در درس‏هاي فقه و اصول آيت‏اللَّه بروجردي و جلسات استفتاي ايشان، به توليت مدرسه خان و مديريت كتابخانه مدرسه فيضيه منصوب شد و خدمات فراواني را به حوزه علميه قم ارائه كرد. آيت‏اللَّه محمدي عراقي پس از ارتحال آيت‏اللَّه بروجردي، به تأليف و تحقيق روي آورد و آثار بسياري به سامان رسانيد كه: علماي گمنام، فهرست كتب كتابخانه مدرسه فيضيه در 2 جلد، و تصحيح مجمع الفائدة و البرهانِ محقق اردبيلي در 14 جلد و غوالي اللَّئالي ابن ابي جمهور در 4 جلد از آن جمله است. وي از بيشتر اساتيدش و مراجع نجف و قم، اجازه روايت، اجتهاد و امور حسبيه داشت و در جريان جنگ تحميلي، فرزندش را به كاروان شهيدان تقديم نمود. سرانجام اين عالم بزرگوار و محقق خدمتگزار در 24 فروردين 1380 ش برابر با 18 محرم 1422 ق در 86 سالگي بدرود حيات گفت و در حرم مطهر حضرت معصومه(س) به خاك سپرده شد.

7) تولد "عبدالقادر بَدَواني" متخلّص به "قادري" مورخ معروف هندي(947 ق)
عبدالقادر بَدَواني در دربار اكبر شاه تيموري، منصب قضاوت داشت، اما اوضاع نامناسب دربار را تحمل نكرد و از كار دست كشيد. قادري، بعدها مامور ترجمه‏ي كتاب‏هاي زبان سانسكريت و جمع‏آوري آن‏ها بود، اما كارش ناتمام ماند و مورخان ديگر، آن را به پايان رساندند. عبدالقادر از انديشمندان پركار زمان خويش به شمار مي‏رفت و ترجمه‏ها و تاليفات زيادي از او بر جاي مانده است. از مهم‏ترين آثار اوكتاب مُنتَخَبُ التَّواريخ معروف به تاريخ بَدَواني مي‏باشد.

24 فروردین 1388 / 17 ربیع الثانی 1430 / 13 آوریل 2009 8) انتشار "روزنامه‏ي صور اسرافيل" در صدر مشروطيت(1325 ق)
مجله‏ي هفتگي صور اسرافيل كه به مديريت ميرزا جهانگير خان شيرازي و با همكاري ميرزا قاسم خان تبريزي و علي اکبر دهخدا منتشر مي‏شد يكي از برجسته‏ترين نشريه‏هاي دوران مشروطه بود. در دوره‏ي انتشار روزنامه‏ي صور اسرافيل، اين روزنامه به مشكلاتي دچار شد. از جمله آن كه چندين بار نويسنده‏ي او را تكفير كردند و بساط روزنامه را فروپيچيدند. ميرزا جهانگيرخان شيرازي، اين روزنامه را در تكميل معني مشروطيت و حمايت از مجلسِ شوراي ملي و ياري روستائيان، ضُعفا، فقرا و مظلومين، انتشار مي‏داد. اين روزنامه سرانجام پس از كشته شدن ميرزا جهانگيرخان صور اسرافيل به دستور محمدعلي شاه قاجار تعطيل شد. پس از آن در سال 1337ق، مجدّداً سه شماره به همت علامه دهخدا در سوئيس انتشار يافت و سپس براي هميشه تعطيل گرديد. تا آن وقت، ادبيات و انشاء ايراني عموماً و روزنامه‏ها خصوصاً، به طرز نگارش قديم، حاوي الفاظ مُسَجَّع، بي‏حقيقت و بدون معني و خالي از سود و اثر بود، اما روزنامه‏ي صور اسرافيل به زبان مردمِ همان زمان نوشته مي‏شد و حتي از آوردن اصطلاحات و لغات عاميانه ابا نداشت. از اين رو در سبك نثر فارسيِ معاصر تأثير بسزا كرد. مهم‏ترين مقالات اين روزنامه، مقالات علي اكبر دهخدا بود كه تحت عنوان "چرند و پرند" منتشر مي‏شد.

9) درگذشت عالم بزرگوار "ملا قربانعلي زنجاني" معروف به حجت الاسلام(1328 ق)
ملا قربانعلي زنجاني معروف به "حجت‏الاسلام" از شاگردان شيخ انصاري بود كه پس از تحصيل در نجف اشرف به زنجان بازگشت. او ضمن احراز مقام مرجعيت، با سخت‏كوشيِ تمام به اجراي احكام اسلام، از جمله اقامه‏ي حدود و اجراي تعزيرات مي‏پرداخت. ملاقربانعلي از چنان نفوذ و موقعيتي در منطقه برخوردار بود كه عدم همراهي وي با جريان مشروطه‏ي غير مشروعه، باعث گرديد تا نهضت در آن منطقه تاثير چنداني نداشته باشد. او هيچ‏گاه به ملاقات حاكمي نرفت و هيچ حاكمي را نيز به حضور نمي‏پذيرفت.

10) وفات محدث و رجالي ملامحمد نخجواني(1334 ق)
ملامحمد علي نخجواني، فقيه، اصولي، محدث، رجالي و عالم شيعيِ زمان خود بود. وي از شاگردان حاج ميرزا حبيب‏اللَّه رشتي، فاضل ايرواني و فاضل شرابياني بود كه بعد از وفات شرابياني، مرجع تقليد قفقازيان و جمع فراواني از ديگر بلاد شيعه گرديد. آيت‏اللَّه نخجواني در 66 سالگي در كربلاي معلي وفات يافت و در صحن مقدس امام علي(ع) دفن شد. حاشيه بر رسائل و حاشيه بر مكاسب شيخ انصاري، از آثار اوست.

11) رحلت مدرس برجسته و عالم رباني آيت‏اللَّه سيد مصطفي صفايي خوانساري(1413 ق)
آيت‏اللَّه سيد مصطفي صفايى خوانساري در سال 1321 ق (1281 ش) در خوانسار به دنيا آمد. پس از فراگيري دروس مقدماتي حوزه، در محضر اساتيد بزرگي همچون: شيخ عبدالكريم حائري يزدي، سيد ابوالحسن رفيعي قزويني و ميرزا محمدعلي شاه آبادي حاضر شد و در نجف در حلقه‏ي درس حضرات آيات سيدابوالحسن اصفهاني و ميرزاي ناييني شركت جُست. آيت‏اللَّه صفايي خوانساري اجازات متعدد اجتهاد و روايي را از حضرات آيات حائري، بروجردي و اصفهاني دريافت كرد. سرانجام اين عالم رباني در 92 سالگي در تاريخ 23 مهر 1371 ش چشم از جهان فروبست و پيكر پاك ايشان در مسجد بالاسر حرم حضرت معصومه(س) به خاك سپرده شد.

12) 17 ربيع الثاني سال 356 هجري قمري :
« معز الدوله احمدبن بويه ديلمي» از بنيانگذاران سلسله آل بويه در گذشت. وي در مدت 22 سال حكومت به مقام امير الاُمراي بغداد دست يافت و در دوران حكومتش بر ديوار مساجد و امارات مهم بغداد عباراتي در مذمت ظالمين نسبت به خاندان رسول اكرم (ص) نوشت. در زمان وي و ديگر حاكمان شيعه اين خاندان، شيعيان از آسايشي نسبي بهرمند شدند. آل بويه از حدود سال 320 تا سال 448 هجري قدرت را در دست داشتند و پس از تسلط بر بغداد در صدد ترويج مذهب تشيع بر آمدند. از اين رو در برپايي مراسم عزاداري سالار شهيدان امام حسين (ع) در ماه محرم الحرام و همچنين عيد غدير توجه خاصي مبذول داشتند. عاقبت بر اثر بروز اختلاف ميان وارثين آل بويه موجبات ضعف و تجزيه اين دولت فراهم آمد و حكومت آنها در ري به دست غزنويان و در بغداد توسط سلاجقه منقرض گشت.

13) 17 ربيع الثاني سال 947 هجري قمري :
« عبدالقادر بدواني» متخلص به قادري از تاريخ نويسان معروف هند ديده به جهان گشود. عبد القادر در دربار اكبر شاه هندي منصب قضاوت داشت اما به دليل عدم تحمل اوضاع دربار از كار كناره گرفت و مجدداً در سال 987 هجري با سمت منشي به دربار بازگشت و مأمور ترجمه كتابهاي زبان سانسكريت و تأليف آنها شد. اما كارش را ديگر مورخان به پايان رساندند. كتاب الاحاديث ترجمه اي از زبان سانسكريت از آثار عبدالقادر بدواني است . همچنين ترجمه معجم البلدان ، ياقوت حموي؛ بحرالاسمار شامل برخي داستانهاي هندي و منتخب التواريخ يا تاريخ بدواني مهمترين كتاب او درباره تاريخ عمومي هندوستان بشمار مي رود.

14) بعد از سقوط صدام و حزب بعث عراق در 9 آوريل 2003م و اشغال اين كشور توسط نيروهاي مهاجم، به ويژه سربازان امريكا، نخستين تظاهرات مردمي در عراق عليه اشغال‏گران برگزار گرديد.
در اين تظاهراتِ خودجوش، كه در 13 آوريل 2003 با حضور صدها تن از مردم ستم‏ديده عراق، در بغداد انجام گرفت، شركت كنندگان با سردادن شعارهاي "اللَّه اكبر، لا اله الا اللَّه" و نه امريكا نه اسرائيل، به جهانيان اعلام داشتند: ما اشغال‏گران را نمي‏خواهيم. بوش و صدام يكي هستند. امريكا به نام آزادي هرج و مرج را براي ما به ارمغان آورده است و ما امنيت مي‏خواهيم نه اشغال‏گري. مردم عراق در اين تظاهرات خواستار تشكيل دولت اسلامي در عراق شدند و فقط دولت اسلامي را ضامن حفظ حقوق همه نژادها و مذاهب دانستند. در واقع اولين تظاهرات مردمي در عراق بعد از 35 سال حاكميت اختناق‏آميز صدام و حزب بعث، نمايش اعتراض عليه امريكا، اسرائيل و رژيم سرنگون شده صدام حسين بود.

24 فروردین 1388 / 17 ربیع الثانی 1430 / 13 آوریل 2009 15) تولد "توماس جِفِرسون" سياست‏مدار و نظريه‏پرداز معروف امريكايي (1743م)
توماس جِفِرسون، سومين رئيس جمور امريكا، در 13 آوريل 1743م در ايالت ويرجينيا به دنيا آمد. وي پس از طي تحصيلات خود، ابتدا به عنوان وكيل به خدمت پرداخت و با به دست آوردن موفقيت‏هاي پي در پي، به عضويت كانون وكلا درآمد تا اين كه به كنگره ملي امريكا راه يافت. جفرسون از آن پس مدارج ترقي را طي كرد و به مناصبي هم‏چون وزارت كشور و معاونت رئيس جمهور دست يافت و در نهايت در سال 1800م به رياست جمهوري امريكا انتخاب شد. وي سال‏ها قبل از آن، پيشنهادي درباره الغاء بردگي داد كه رد شد اما آن چنان بر سر اين كار پافشاري كرد كه به تصويب رسيد. جفرسون هم‏چنين به هنگام نمايندگي كنگره امريكا، اعلاميه معروف خود را در زمينه استقلال قرائت كرد. او دو دوره رياست جمهوري امريكا را برعهده داشت و علي‏رغم ميل مردم براي انتخاب دوباره او به رياست جمهوري، از اين كار كناره گرفت. جفرسون مدعي دموكراسي و مخالف نظام سرمايه‏داري بود، با اين حال، آشكارا از سلطه مطلق فردي بر كل جامعه و از تمركز تمامي اختيارات ايالات در دست رئيس جمهور جانبداري مي‏كرد. او هرگز اين شيوه را نافي دموكراسي نمي‏دانست. او هم‏چنين با اينكه از آزادي‏خواهي و از حق همه مردم در برخورداري از مزاياي اجتماعي سخن به ميان مي‏آورد، در عين حال از بزرگ‏ترين ملاكان برده‏دار در ويرجينيا محسوب مي‏شد. به طور مثال زماني كه به رياست جمهوري امريكا انتخاب مي‏شد، تنها در يكي از مزارعش، بيش از يك‏صد و پنجاه برده سياه‏پوست داشت كه در تمامي ساعات روز به كارهاي سخت و طاقت فرسا اشتغال داشتند. جفرسون در آغاز دوران دوم حكومت خود در سال 1804م، براي فرار از پرداخت حق تردد كشتي‏هاي امريكايى از درياي مديترانه به دولت‏هاي شمال افريقا، كشتي‏هاي جنگي فراواني را رهسپار اين منطقه كرد و پس از حمله به بنادر شمال افريقا، از مطالبات مالي دولت‏هاي افريقايى جلوگيري به طوري كه از آن پس، كشتي‏هاي اروپايى و امريكايى بدون پرداخت كمترين وجهي از اين منطقه عبور مي‏كردند. اما آن چه شخصيت جِفِرسون را برجسته ساخته، نظرات سياسي و انديشه‏هاي فلسفي اوست. جفرسون در تاريخ امريكا، يكي از مرداني است كه جهاني‏ترين مغزها را داشت. او علاوه بر علايق فلسفي، سياسي و تربيتي، در موسيقي نيز داراي استعداد بود؛ مخترعي توانا بود و از طالبان عميق ادبيات، رياضيات، گياه‏شناسي، هواشناسي، جانورشناسي، نجوم، نژادشناسي و معماري به شمار مي‏رفت. اما همه اين علايقِ متفاوت از ميل واحدي سرچشمه مي‏گرفت و آن، ميل كمك به هم‏وطنان خويش براي رسيدن به دانش بهتر و آزادي بيشتر و زندگي مرفه‏تر بود. هدف عمده او در زندگي، كمك به ايجاد و استقرار جامعه آزادي بود كه در آن براي تمام افراد، فرصت مناسب جهت انجام وظايف اجتماعي و نيل به سعادت و خوشبختي‏هاي شخص وجود داشته باشد. جفرسون از هواخواهان جدّي تعليم و تربيت براي همه، تساهل مذهبي و الغاي بردگي بود. اساس انديشه‏هاي سياسي جفرسون، تساوي حقوق و تبديل حكومت‏ها به دموكراسي بود. به نظر او، حكومت دموكراسي تنها حكومتي است كه نمي‏تواند چه در ظاهر و چه در باطن براي هميشه با حقوق مردم ستيزه كند. فلسفه او بر پايه اصل اعتماد متقابل نهاده شده است. از ديد جفرسون، به دليل اين كه برخي غيرقابل اعتمادند نبايد همه را نامعتمد به شمار آورد. توماس جفرسون 18 سال آخر عمر را در ملك شخصي خود به نويسندگي، كشاورزي و نواختن موسيقي پرداخت تا اين كه در چهارم ژوئيه 1826م در 83 سالگي درگذشت.

24 فروردین 1388 / 17 ربیع الثانی 1430 / 13 آوریل 2009 16) تولد خانم "ژرژ سانْدْ" نويسنده معروف فرانسوي (1804م)
اورور دوپن بارون دو دووان معروف به ژرژ سانْدْ، بانوي داستان‏نويس فرانسوي در سيزدهم آوريل 1804م در پاريس به دنيا آمد. وي پس از مرگ پدر به مدرسه شبانه روزي رفت و در آن‏جا تعداد فراواني از آثار نويسندگان را مطالعه نمود. ژرژ ساند در جواني كتاب‏هاي سرخ و سفيد و داستان اينديانا را نگاشت و با انتشار آن به شهرت رسيد. با اين حال چاپ كتاب ديگر وي به نام لليا، به دليل مبارزه با برخي عقايد جامعه، با جنجال فراوان و حمله شديد مخالفان مواجه گشت. ژرژ ساند در طي سال‏هاي متمادي در جستجوي عشق به ازدواج‏هاي متعدد تن داد. عشق در نظر او مترادف با زندگي بود و نه تنها خوشبختي را در برداشت بلكه حق مسلم و والاي بشر و حتي آيين الهي به شمار مي‏آمد تا حدي كه ژرژ ساند همه اقدامات را درباره عشق، مجاز و قانوني مي‏دانست. وي هم‏چنين جامعه را مسئول همه معايب و بدي‏هاي فرد مي‏شمرد و تنها عشق را براي تغيير جامعه و فروريختن ديوارهاي طبقات اجتماعي و برقراري برابري جهاني قادر مي‏دانست. آثار فراوان داستان و نمايشي ژرژ ساند سراسر زندگي او را از شهرت و پيروزي برخوردار ساخت و تا نيم قرن پس از مرگش ادامه يافت. ژرژ ساند داستان‏نويس ستايش‏انگيزي است كه به آساني مي‏توانست طرح رُماني را بريزد و عشق را كه به عنوان اصل واحد و كامل زندگي پذيرفته بود تنها موضوع داستان‏هايش قرار دهد، داستان‏هايى كه مي‏توان گفت خالي از برجستگي خاص و ابداع فكري و تنوع است. اما نكته انكارناپذير اين كه، ژرژ ساند اولين زني است كه از تجربه‏هاي زنانه‏اش در كار ادبي سود برده است و پس از او، در واقع، بيشتر شخصيت خود او استوار مانده است تا آثارش. از ژرژ ساند آثار متعددي بر جاي مانده كه هفت تار چنگ، مرداب شيطان، سرگذشت من در 20 جلد، مكاتبات در 6 جلد و اقتصاد بشري از جمله مهم‏ترينِ آنان است. ژرژ ساند سال‏هاي آخر عمر را در مِلك خود كه موسوم به نوهان بود گذراند تا اين كه در 20 اكتبر 1876م در 72 سالگي درگذشت.

17) كشتار وحشيانه مردم هند توسط استعمارگران انگليسي (1919م)
در سال 1919م حكومت استعمارگر انگليس به منظور جلوگيري از شورش و مبارزه مردم هند، قانون دولت را تصويب كرد. به موجب اين قانون به پليس اختيار داده شد كه هر فردي را كه مظنون مي‏دانستند، بدون دليل و حكم قانوني دستگير و حتي تا مدتي نامعلوم، او را زنداني كنند. اين قانون، خشم مردم هند را برانگيخت. از اين رو در روز سيزدهم آوريل 1919م در حالي كه بيش از پنج هزار نفر هندي بدون سلاح در باغِ جاليپان والا در شهر آمريتسار در اجتماعي آرام براي كسب استقلال گرد آمده بودند، به دستور يكي از فرماندهان انگليسي به گلوله بسته شدند. اين درحالي بود كه به شركت كنندگان در اين گردهمايىِ آرام حتي هشدار و فرصت ترك محل داده نشد. پس از اين قتل عام كه بيش از هزار و دويست كشته و حدود چهار هزار زخمي بر جاي گذاشت، فرمانده انگليسي اجازه مداواي مجروحين و رساندن آب و آذوقه به آنان را نيز نداد. پس از تصويب قانون دولت در هند و كشتار بي‏رحمانه مردم اين كشور در جاليپان والا، نهضت مقاومت مردم هند به رهبري گاندي اوج گرفت و سرانجام به شكست استعمار انگليس منجر شد.

18) اشغال اتريش توسط نيروهاي متفقين در اواخر جنگ جهاني دوم (1945م)
اتريش پس از جنگ جهاني دوم، كشوري مستقل بود، اما چندي قبل از آغاز جنگ، هيتلر، اتريش را ضميمه خاك آلمان نمود و سربازان اتريشي نيز به نفع آلمان وارد جنگ شدند. در آوريل 1945م، پس از عقب‏نشيني آلمان از اتريش و اشغال آن توسط دولت‏هاي متفق، اتريش به چهار منطقه تجزيه شد كه هر منطقه توسط يكي از دولت‏هاي امريكا، شوروي، انگليس و فرانسه اداره مي‏گرديد و ويِن پايتخت اتريش، تحت اداره مشترك چهار دولت قرار داشت. ده سال بعد، در سال 1955م بين چهار كشور اشغال‏گر و دولت اتريش، قراردادي به امضا رسيد كه به موجب آن، بي‏طرفي و استقلال اتريش تضمين شده و نيروهاي چهار كشور اشغال‏كننده، خاك اتريش را تخليه خواهند كرد. تخليه نيروهاي اشغال‏گر در سال 1955م پس از ده سال آغاز شد و از آن پس اتريش بي‏طرفي خود را در مناقشات بين‏المللي حفظ نمود.

19) آغاز جنگ داخلي لبنان توسط فالانژها (1975م)
لبنان از آغاز دهه 1970م دوران مصيبت‏باري را آغاز كرد كه تا سال 1980م نيز ادامه يافت. در آغاز اين دهه، فلسطينيان رانده شده از اردن و نيز نيروهاي مسلح سازمان آزادي‏بخش فلسطين به لبنان نقل مكان كردند. استقرار مركز عمليات اين افراد در بيروت و شهرهاي ديگر لبنان، بهانه‏اي به رژيم صهيونيستي داد تا اين كشور را از زمين و هوا مورد تعرض و تجاوز قرار بدهند. در سال 1975م، اختلاف بين گروه‏هاي مسيحي و مسلمان در بيروت، در سيزدهم آوريل اين سال، به آغاز يك جنگ تمام عيّار بين اين گروه‏ها منتهي شد كه در نتيجه آن، نيمي از شهر بيروت ويران شد. جنگ داخلي در لبنان با حمله شبه نظاميان مسيحي افراطيِ فالانژيست به يك اتوبوسِ حامل فلسطيني‏ها و كشتار سي تن از آنها آغاز شد. در پي اين كشتار، مسلمانان و ملي‏گرايان لبنان به مقابله با فالانژها برخاستند. چندي بعد با حمله چريك‏هاي فالانژ به اردوگاه‏هاي آوارگان فلسطيني، چريك‏هاي فلسطيني نيز به صحنه جنگ داخلي لبنان كشيده شدند. جنگ داخلي در لبنان، دخالت سوريه و سپس رژيم صهيونيستي را به دنبال داشت و در پايان دهه 1970م از استقلال و تماميت ارضي لبنان، چيزي بر جاي نمانده بود، چرا كه نيروهاي سوريه، نيمه شمالي كشور را تحت اشغال خود داشتند و در نوار مرزي جنوب لبنان با فلسطين، يك گروه نظامي كه از طرف رژيم صهيونيستي حمايت مي‏شدند حكومت خودمختاري به نام لبنان آزاد تشكيل داده و از دستورات دولت مركزي تبعيت نمي‏كردند. دولت مركزي لبنان در اين زمان حتي در خود بيروت هم تسلط نداشت و شهر عملاً به نواحي خودمختار كه در هر كدام يك گروه مسيحي يا مسلمان فرمان‏روايى مي‏كردند، تقسيم شده بود. اين جنگ خونين داخلي كه با تحريك رژيم صهيونيستي آغاز شده بود، تلفات و خسارات فراواني به لبنان وارد آورد. هدف رژيم صهيونيستي آن بود كه چريك‏هاي فلسطيني و نيروهاي مسلمان و ملي‏گراي ضد رژيم اسرائيل در لبنان را در جنگ داخلي درگير كند و آنان را از حمله به نظاميان صهيونيست باز دارد.

20) برپايي نخستين تظاهرات مردم عراق عليه اشغال‏گران پس از سه دهه اختناق (2003م)
بعد از سقوط صدام و حزب بعث عراق در 9 آوريل 2003م و اشغال اين كشور توسط نيروهاي مهاجم، به ويژه سربازان امريكا، نخستين تظاهرات مردمي در عراق عليه اشغال‏گران برگزار گرديد. در اين تظاهراتِ خودجوش، كه در 13 آوريل 2003 با حضور صدها تن از مردم ستم‏ديده عراق، در بغداد انجام گرفت، شركت كنندگان با سردادن شعارهاي "اللَّه اكبر، لا اله الا اللَّه" و نه امريكا نه اسرائيل، به جهانيان اعلام داشتند: ما اشغال‏گران را نمي‏خواهيم. بوش و صدام يكي هستند. امريكا به نام آزادي هرج و مرج را براي ما به ارمغان آورده است و ما امنيت مي‏خواهيم نه اشغال‏گري. مردم عراق در اين تظاهرات خواستار تشكيل دولت اسلامي در عراق شدند و فقط دولت اسلامي را ضامن حفظ حقوق همه نژادها و مذاهب دانستند. در واقع اولين تظاهرات مردمي در عراق بعد از 35 سال حاكميت اختناق‏آميز صدام و حزب بعث، نمايش اعتراض عليه امريكا، اسرائيل و رژيم سرنگون شده صدام حسين بود.

21) 13آوريل سال1919ميلادي:
حادثه خونين قتل عام درباغ جليان والا درهندوستان رخ داد. درسال1919ميلادي: حكومت انگلستان براي جلوگيري ازمبارزه مردم هند قانون رولِت را تصويب كرد. به موجب اين قانون پليس مجازبه دستگيري هرفرد مظنون بدون حكم قانوني بود. تصويب و اجراي قانون رولت، خشم هنديان را برانگيخت بطوريكه در13آوريل 1919 5000هندي بدون سلاح كه براي مخالفت با قانون رولت درباغ جليان والا اجتماع كرده بودند بدستوردويِرانگليسي كشته شدند. همزمان با تصويب قانون رولت و كشتارهنديان نخستين نشانه هاي نهضت مقاومت گاندي نيزآشكارشد.




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط