انتظار وتاثیرات آن برامنیت وصلح با توجه به مستندات اسلامی
نويسنده: سیّد مهدی روحبخش
خلاصه
یکی از مهم ترین و کاربردی ترین تاثیرات انتظار در عصر حاضر ایجاد امنیت در هر سه لایه فردی ، ملی و بین المللی می باشد. در این مقاله ابتدا به تعاریف مشخصی از واژه ومفهوم انتظار،امنیت وصلح با توجه به دیدگاه صاحب نظران وهم چنین مستندات اسلامی پرداخته شده است تا بتوان بر اساس این تعاریف مبانی خویش را در بحث تاثیرات انتظار بر ایجاد امنیت وصلح مشخص وتبیین نمود،سپس به چگونگی ارتباط میان انحاء امنیت با بحث انتظار می پردازیم.
آنچه در این نوشتار بیشتر بدان توجه شده است امنیت اجتماعی می باشد. نگارنده مبنای خویش را در امنیت اجتماعی به امنیت فرد که منتج به امنیت اجتماع می شود قرار داده است واعتقاد دارد سرمایه های اجتماعی که منبعث از ارزشها وسنتهای اجتماعی می باشد ودر راس آن «مهدی باوری» وجود دارد می توانند باعث ایجاد امنیت اجتماعی بشوند که خود انحاء دیگر امنیت مانند امنیت اقتصادی،امنیت قضائی ،امنیت نظامی در هر سه سطح آن را ممکن پذیرخواهد نمود.
مقدمه
دو نکته قبل از آغازبحث لازم است اشاره شود:
نکته اول: یکی از تاثیرات انتظار فعال وسازنده که متاسفانه کمتر بدان پرداخته شده است بحث امنیت در هر سه لایه آن یعنی فردی ، ملی وبین المللی می باشد.
اهمیت بحث بدان حد می باشد که می توان مدعی شد بالاترین و کاربردی ترین مبحث مربوط به انتظار در عصر حاضر بحث از امنیت در انحاء گوناگون یعنی امنیت روانی ، اجتماعی ،اقتصادی ، فرهنگی می باشد .
جهان امروز که با بسیاری از مشکلات در خصوص تامین امنیت داخلی(مخصوصا امنیت اجتماعی) و امنیت بین المللی دست وپنجه نرم می کند ومی توان درماندگی ابرقدرتها را در ایجاد امنیت به وضوح مشاهده نمود ، تدوین وتنظیم راهکاری که بتواند این مشکل را تا حدود بسیار زیادی برطرف کند، به عنوان یک مسئله مورد نیاز وبسیار جدی مطرح شده است. از طرفی دیگر اسلام مدعی است،می تواند برای تمامی نیازهای زندگی انسان صرف نظر از زمان وموقعیت خاصی برنامه منسجمی داشته باشد که با رعایت حدود وشرایط آن می توان زندگی دنیوی وحتی اخروی خود را برنامه ریزی نمود تا موجب سعادت انسان گردد.
جهت برطرف کردن این مشکل فرهنگ شیعه بحث انتظار وموعود باوری را با تفاوتی نسبت به ادیان وفرق دیگر مطرح می کند که با توجه به مستندات اسلامی می تواند به عنوان بهترین راه برون رفت از این مشکل طرح ریزی و به اجرا دربیاید.در این مقاله تا حدودی که مقتضی باشد طرح اولیه رسیدن به امنیت از راه ترویج وتقویت «مهدی باوری» ترسیم می گردد
نکته دوم: روایاتی که در این مقاله مورد بررسی قرار گرفته اند را میتوان به ۶ دسته تقسیم نمود :
۱- معنا شناسی انتظار:روایاتی که بر معنا ومفهوم انتظار تکیه دارند،این روایات هر چند صراحت در تعریف ومفهوم شناسی انتظار ندارند اما می توان از لابلای آنها تعریفی برای انتظار مشخص نمود.
۲- تبیین ضرورت واهمیت انتظار:روایاتی که در باب اهمیت انتظار به عنوان بارزترین عمل وبلکه با فضیلترین آنها سخن می گوید.مانند روایاتی با مضمون «انتظار فرج با فضیلت ترین اعمال است»
۳- آثار وجودی انتظار:روایاتی که می توان از درون آنها تاثیراتی که روحیه وفرهنگ انتظار بر جامعه وفرد می گذارد برداشت نمود،مانند روایتی که منتظرین ظهور را برترین انسانهادر تمام دوران معرفی میکند .مثلا می توان از این روایت،فضیلت «برترین انسانها در تمام دوران» را به عنوان تاثیرات فرهنگ انتظار برداشت نمود.
۴- آثار عدمی انتظار:در این گونه از روایات آنچه مهم می باشد آثاری است در صورت نبود فرهنگ وروحیه انتظاربر فرد یا جامعه به وجود می آید.مانند روایتی که امام صادق(ع) می فرمایند«کسی که انتظار فرج ما را می کشد مانند کسی است که در راه خدا در خون خود غلتیده است،کسی که شاهد جنگ ما باشد یا فریاد کمک خواهی ما را بشنودویاری مان نکند،خداونداو را با صورت در آتش می افکند» آنچه از ان روایت برداشت می شود این می باشد که اگر کسی در انتظار فرج نباشد و فریاد کمک خواهی ائمه را بشنود وعکس العملی از خود نشان ندهد،خداوند وی را با صوت در آتش می افکند،لذا در صورت نبود این فرهنگ،این عذاب که همانا در آتش افکندن باشد،در انتظارمامی باشد.
۵- علل وجودی انتظار:روایاتی که به بیان علل و عواملی که انسان می تواند روحیه انتظار را در خود به وجود بیاورد می پردازد.مانند روایتی که امام حسین (ع)می فرمایند«مردانی هستند که شب نمی خوابند،در نماز خویش صدای چون صدای زنبوران عسل دارندو…» در این روایت امام(ع) خصوصیاتی را برای فرد منتظر بیان می کنند که هرفردی بتواند آن خصوصیات راداشته باشد می تواند جزء منتظران واقعی آن حضرت قلمداد گردد.
۶- علل عدمی انتظار:در کنار شناخت علل وعواملی که می تواند انسان ر ادر مسیر انتظارقرار دهد، می بایست علل وعواملی را که ممکن است دراین مسیر مانع حرکت شود نیز مورد شناسائی وبررسی قرار گیرند،ما این عوامل را علل عدمی انتظار یعنی موانع پیش روی این فرهنگ می نامیم. نکته حائز اهمیت برای افرادی که قصد پرروش این روحیه وگسترش آن را در جامعه دارند تامل و دقت در مسائلی می باشد که مانع مسئله فوق می باشد. بهترین راهنما برای شناسائی این موانع روایات می باشند،مانند روایتی از امام علی(ع) که ایشان می فرمایند«آنها (یاران ومنتظران) مشعلهای هدایت ونشانه های روشن روی زمین اند که از سخن چینی،تقرفه افکنی،اشاعه فسادوبیهوده گوئی به دور هستند. خدا درهای رحمتش را به روی آنها می گشاید وغم های نقمتش را ازآنها برطرف می کند» در این روایت عواملی مانند سخن چینی،تفرقه افکنی،اشاعه فساد،بیهود گوئی را به عنوان موانع ایجاد روحیه انتظار معرفی می کند.
نکته سوم: در این مقاله به علت تعدد روایات وکمبود فضای نوشتاری ناگزیر از درج برداشتها وجمع بندی ها از روایات شده ایم.
بررسی معنا شناسی انتظار، امنیت،صلح
تعاریف موجود از انتظار به علت مشکلات ذیل از استانداردهای مشخص تعریف برخوردار نمی باشند:
۱- اغلب تعاریف برخاسته از احساسات وعواطف وعشق نویسنده به حضرت صاحب الزمان (عج) می باشد. این مسئله هر چند در مقام تعریف شعر گونهی انتظار مناسب می باشد،اما در مقام تعریفی علمی از یک فرهنگ در قالب کلمات می بایست با رعایت حدود واستانداردهای تعریف به غنای علمی بحث بیافزائیم. دراین تعاریف جملات بسیار ،عدم تناسب بین معرِّف ومعرَّف و دیگر مشکلات یک تعریف غیر استاندارد به چشم می خورد.
۲- بعضی از تعاریف اهداف ، تاثیرات، ارکان ودیگر عوامل خارج ازتعریف را در تعریف انتظار قرارداده اند.مانند اینکه در مقام تعریف، انتظار را به انتظار فعال وغیر فعال تقسیم بندی می کنند.
با توجه به مسائل فوق می بایست تعریفی را ارائه داد که هم استانداردهای مورد نیاز را داشته باشد وهم با توجه به ارائه آن به عموم به مردم قابل فهم برای مخاطبین باشد.
به عقیده نگارنده انتظار فرج با انتظاری که در عرف به عنوان یک حالت روانی پنداشته می شود تفاوت دارد بلکه انتظار نوعی عمل ورفتار می باشد که برخاسته از اعتقاد درونی فرد به وجود و فرج منتظر می باشد . موید این مطلب روایاتی با مضمون انتظار الفرج عباده یا افضل اعمال امتی انتظار الفرج یا مانند آن می باشد که به صراحت یا به مضمون نشانگر این می باشد که انتظار یک عمل،مانند دیگر اعمال ورفتارهای انسان می باشد که البته بر پایه یک سری از اعتقادات وانگیزه های درونی می باشد که عمل می تواند آئینه ای از آن درونیات فرد باشد.
با توجه به مبحث فوق می توان نتیجه گرفت که انتظار بر دوپایه اعتقاد درونی به وجود و ظهور منتظر و تنظیم رفتار برطبق اعتقادات فردمی باشد،لذا آن را میتوان مرجع تمام ارزشهای اسلامی دانست. این برداشت هم جامع افراد است وهم مانع اغیار به این صورت که تمام افرادی که به همراه اعتقاد درونی ، اعمال خود را هم در راستای معتقدات خود تنظیم می کنند شامل می شود و از آن طرف افرادی را که تنها اعتقاد به وجود منجی در آخر الزمان دارند مانند برخی از مسلمانان که اعتقاد به ظهور نواده پیامبر(ص) در آخرالزمان دارند اما به علت برخی باورها وسنت های قدیمی وبرداشتهای غلط از روایات یا غفلت وبی خبری،هیچ گونه تحرک و انفعال در جهت زمینه سازی ظهور انجام نمی دهند و تنها به دعا برای فرج یا رصد کردن علائم ظهور می نشینند را،خارج می کند.
برخی انتظار را به انتظار منفعل وفعال تقسیم بندی می کنند که به نظر می رسد با روایات ناسازگار باشد چون اطلاق کلمه منتظر به فردی که هیچ گونه تحرک وانفعالی در جهت باورها واعتقادات خود نداشته باشد صحیح نمی باشد و اگر هم گقته شود می بایست از باب تسامح مطرح کرد.
نتیجه آنچه که مطرح گردیداین است که انتظار عبار ت است از: «عملی،برخاسته از اعتقادات درونی فرد به وجود و ظهور منتظَر»
امنیت در قرآن کریم به صورت واژه وجملات مختلفی ذکر شده است مثلا با واژگانی مانند اطمینان وسکینه در مقابل مفاهیمی چون عدم ترس ودفع خطر ،لذا راغب در تعریف لغوی امنیت آورده است: اصل امنیت، طمأنینه و آرامش نفس و از میان رفتن ترس و خوف است .امن و امانت و امان در اصل مصدر هستند و به حالت و وضعی اطلاق می گردد که انسان درآرامش باشد.وصلح را مسالمت، سازش، از بین بردن نفرت میان مردم، معنا کرده است «وَ الصُّلْحُ خَیْرٌ …» نساء: ۱۲۸/ سازش بهتر است .
در اقرب گوید: آن اسم است از مصالحه مذکّر و مؤنّث هر دو بکار میرود گویند: «وقع الصّلح و وقعت الصّلح» (صلاح): شایسته شدن. خوب شدن، و آن ضد فساد است «صلح الشىء صلاحا: ضد فسد» در قرآن گاهى با فساد مقابل آمده و گاهى با سیّئه مثل «وَ لا تُفْسِدُوا فِی الْأَرْضِ بَعْدَ إِصْلاحِها …» اعراف: ۵۶ و ۸۵/ «وَ آخَرُونَ اعْتَرَفُوا بِذُنُوبِهِمْ خَلَطُوا عَمَلًا صالِحاً وَ آخَرَ سَیِّئاً …» توبه: ۱۰۲/
درباره تعریف اصطلاحی امنیت می توان گفت اقوال ودیدگاه های زیادی وجود دارد. بعضی از عالمان علم سیاست اصلا تعریفی از آن ارائه نداده اند و عده ای دیگر بر اساس مبانی خود در جهت دائره امنیت و مصادیق آن برای امنیت تعریفی قائل شده اند. که خود نیاز به نوشتاری جداگانه درباره تعریف امنیت و تعیین مصادیق وانحاء آن از منظر عالمان علم سیاست و فقه سیاسی اسلام می باشد اما به ناچار مجبوریم در این مقاله تنها به ذکر چند تعریف که به اعتقاد نگارنده از بقیه تعاریف جامع تر و مناسب تر می باشد استفاده کنیم.
اغلب اندیشمندان علم سیاست امنیت را وابسته به موقعیتهای مختلف قابل انعطاف می دانند فلذا می گویند مفهوم امنیت در نزد هر کس،هر مکتب،هر ملت،وهر قوم وگروهی برآیند فهم آنها از عناصری مانند:ارزشهای حیاتی وفلسفه آفرینش،آگاهی از داشته ها ومحرومیتهاو آگاهی از تهدیدات ونقاظ ضعف و نقاط قوت می باشد .عده ای دیگراین عناصر را به صورت ذیل ذکر کرده اند:
- عنصر ناظر بر نیت (اغراض،نیات،آمال،اهداف و…)
- عنصر ناظر بر سنن (اخلاقیات،قوانین،ضوابط اجتماعی)
- عنصر ناظر بر فیزیک عمل(سیاست اتخاذ شده وبه اجراء گذارده شده)
با توجه به عناصر فوق الذکرسیاستهای امنیتی هر فرد ویا واحد سیاسی مبتنی بر اهداف واغراض از پیش تعیین شده ای می باشد که درک جوهره امنیت بدون توجه به آن غیر ممکن می باشد .
در فرهنگ علوم سیاسی برای امنیت دو خصوصیت ذکر شده است: ۱- تضمین ایمنی ، برقراری تنظیمی سیاسی برای کاهش احتمال بروز جنگ،برقراری مذاکره محاربه وقصد حفاظت از صلح به صورت شرط طبیعی بین دولتها ۲- مصونیت از تعرض وتصرف اجباری وبدون رضایت ودور ماندن از مخاطرات وتعدیات به حقوق و آزادی های مشروع که در نتیجه جامعه امن به مجموعه کشورها وملتهای که با هم روابط متقابل دارند وبین آنها اقدامات وآمادگی جنگی وجود ندارد.
آنچه که از تعاریف صلح در ادبیات سیاسی برداشت می شود می توان سه خصوصیت برای صلح در نظر گرفت: ۱- حالت آرامش وامنیت عمومی در کشور وروابط عادی با کشورهای دیگر ۲- فقدان جنگ ونیز فقدان نظام تهدید ۳- فقدان جنگ ،توسعه مناسبات وهم یاری ملتها.
با توجه به سه خصوصیت فوق، صلح دارای دو جنبه صلح مثبت وصلح منفی می باشد که صلح منفی به معنای فقدان جنگ می باشد وصلح مثبت به معنای همکاری ودوستی میان کشورها می باشد.
دکتر حسین بشریه در این باره می نویسد: طرح ها وکوشش های که در جهان صورت می گیرد بیشتر برای ایجاد صلح مثبت است هرچند حفظ صلح در جهان امروز بیشتر مرهون ایجاد مکانیسم های برای جلوگیری از جنگ می باشد مانند مکانیسم های شیوه توزیع قدرت،تعارضات متقابل بین المللی،افزایش شباهت میان دولتها،حل منازعات طبقاتی در سطح بین المللی وتقسیم کار بین المللی وهمبستگی تقابل می باشد.
در فقه سیاسی،مسئله صلح درسه واژه بسیار به کار برده می شود مهادنه ،موادعه و معاهده که طبق نظر فقهاء شیعه این سه واژه مترادف می باشند وبه معنای آتش بس تا مدت معین به کار برده می شوند . فلذا در فقه شیعه صلح در معنای مثبت آن کاربرد ندارد بلکه بیشتر به معنای منفی آن یعنی عدم جنگ وآتش بس به کار برده می شود. اما این نظر خالی از اشکال نمی باشد، به این علت که اگر حتی صلح را در معنای منفی آن به کار ببریم، آتش بس ، متارکه وترک مخاصمه به عنوان سه مرحله از جنگ تا صلح قلمداد می شود و پیمان صلح همان ترک مخاصمه خواهد بود نه اینکه صلح را به آتش بس معنا کنیم.
هم چنین در عرصه مناسبات «فقه بین الملل» به چهار واژه دارالاسلام ، دارالحرب ، دارالموادعه و دارالعهد بر می خوریم که نشانگر پویایی فقه شیعه در مسئله برقراری صلح وامنیت داخلی و بین المللی می باشد.
و هم چنین امنیت وصلح دو واژه هستند که فقدان هر کدام باعث نابودی دیگری خواهد شد یعنی حالت عدم صلح یعنی نبود امنیت و از آن طرف عدم امنیت یعنی مخاصمه وجنگ می باشد.فلذا در این نوشتار در بیان رابطه بین این سه مفهوم به تبیین ارتباط انتظار وامنیت به عنوان نتیجه صلح پرداخته خواهد شد.
از انحاء امنیت تنها به رابطه میان امنیت روانی به عنوان یکی از پرکاربردترین انحاء امنیت در عصر حاضر وامنیت اجتماعی می پردازیم.
اسلام نگاه ویژه ای به روح و روان انسانها دارد. خداوند متعال به هنگام خلقت انسان ابعاد وجودی ومتعددی را مورد توجه قرار داده وضمن تاکید بربعد جسمانی انسان،ابعاد عقلانی،روانی و روحانی وی را نیز مورد توجه قرار داده است.
عدم تعادل در ابعاد روحی،روانی می تواند در دیگر ابعاد انسان مانند بعد عقلانی وحتی جسمی وی نیزتاثیرگذارباشد دراین موقعیت در خطر افتادن امنیت روانی یعنی در خطر افتادن امنیت اجتماعی واقتصادی می باشد.
با توجه به موقعیت حساس امنیت روانی می توان گفت،در این زمان که انسان معاصر غرق در اندیشه وتفکرات مادی گرایانه خویش شده است و به تدریج فاصله خود را با دین حقیقی دور می کند احساس پوچی و افسردگی سراسر وجودش را فراگرفته و برای رهائی از این وضعیت به دامان عرفان ها ومذاهب کاذب وساختگی خواهد افتاد که بجز امید واهی و موقتی فایده ای دیگر برای وی نخواهد داشت. در این زمان بهترین درمان برای این انسان انگیزه ای است که بتواند زندگی وشخصیت خود را بدست گیرد وآن را در مسیر اصلاح وتکامل روحی و معنوی خود قرار دهد .
حال سئوال این است که این انگیزه چه چیزی می تواند باشد؟امید به آینده ای روشن،امید به صلح فراگیر،حکومت عدل جهانی،مدینه فاضله،بهشت روی زمین و…چندین عبارت دیگر که بیانگر همان انگیزه می باشد،انگیزه ای که فرد را به تحرک وادارد،تحرکی در جهت بهتر زیستن،در مسیر انتظار قرار گرفتن و…
روایات در این زمینه بسیار وارد شده است که می توان آنها را با توجه به مخاطب به دو دسته ایجاد وتقویت امید دسته بندی نمود.
دسته اول: روایاتی که جهت برون رفت از زندگی سراسر غم واندوه انسان امروز، فارغ از دین ومذهب خاصی، به وجود آمدن حکومت عدل جهانی با خصوصیات منحصر به فرد را مژده می دهد.
این دسته از روایات حکومت عدل جهانی به عنوان بهترین موقعیت زندگی در این دنیا به تصویر کشیده اند،چرا که از خصوصیات انسان ناامید این است که به دنبال وضعیت بهتر می گردد وبا شنیدن این روایات که حکومت مهدوی را به عنوان بهترین حکومت روی زمین معرفی می کند وبه ذکر خصوصیات آن حکومت می پردازد به نوعی امیدواری را به این دسته از مردم می دهد که تحقق وعده الهی که همان حکومت عدالت جوی مهدوی باشد در راه است.
امام حسن (ع) درروایتی می فرمایند:«در دولت مهدی درندگان سازش می کنند ،زمین نباتات خود را خارج می کند ،آسمان برکاتش را فرو می فرستد،گنج های نهفته در دل زمین برای او آشکار میشود وبین مشرق و مغرب را مالک می شودوخوشا به حال کسی که آن روز را درک کند ودستوراتش را با گوش جان بشنود» در این روایت مواهب دنیوی حکومت مهدوی تشریح شده است ودرروایتی دیگر امام علی (ع) می فرمایند«فردائی که شما را از آن هیچ شناختی نیست زمامداری حاکمیت پیدا می کند که غیر از خاندان حکومت های امروزین است وعمال وکارگزاران حکومت ها را بر اعمال بدشان کیفر خواهد داد…..او روش عادلانه در حکومت حق را به شما می نمایاند وکتاب خدا وسنت پیامبر (ص) را که تا آن روز متروک مانده اند زنده می کند» در این روایت ترسیم نوعی ازحکومت که تمام عوامل اجرائی آن انسانهای عادل ومطیع تشکیل می دهند به عنوان بارزترین خصوصیت حکومت عدل مهدوی بیان شده است تا امیدی باشد به انسانهای که از جور ظالمان وپادشاهان عصر خود به تنگ آمده اند. از آن طرف آنچنان این زمان نزدیک بیان شده است تا امید مردم به یاس تبدیل نگردد در خطبه ای حضرت علی (ع)می فرمایند«ای مردم ما در آستانه تحقق وعده های داده شده ونزدیکی طلوع آن چیزهای که بر شما پوشیده شده است قرار داریم» ودر خطبه ای دیگر می فرمایند« گویا می بینم در پرتو خاندان پیامبر(ص) نعمتهای خدا بر شما تمام شده وشما به آنچه آرزو دارید می رسید»
دسته دوم: در این دسته از روایات می توان مخاطبین را آن گروه از شیعیانی دانست که با توجه به طولانی شدن زمان غیبت وهم چنین فراگیری فساد امید خود را در جهت استقرار حکومت مهدوی از دست می دهند. دراین روایات آنچه که مورد تاکید ائمه اطهار(ع) قرار گرفته است ذکر فضایل منتظران می باشد تا انگیزه ای در جهت تداوم وامیدواری در جهت ظهور آن حضرت باشد. از این روایات می توان به نمونه ای از روایت امام سجاد (ع) اشاره کرد که ایشان می فرمایند« ای اباخالدغیبت ولی دوازدهم طولانی میشود. همانا مردم زمان غیبت او وعقیده مندان به امامت ومنظران ظهور وی از مردم تمام دورانها برترند…» یا بعضی از روایات بالاترین عبادتی که یک مسلمان می تواند انجام دهد را انتظار فرج دانسته اندو حتی انتظار فرج به معنای فرج الله قلمداد شده یعنی تحقق همان وعده های الهی که در قرآن بسیار ذکر شده است.
نتیجه ای که میتوان از مجموع مباحث ارتباط امنیت روانی وانتظار بیان داشت این است که امید به ظهور حضرت می تواند فرد را در تعیین هدف زندگی ،برنامه ریزی وتفکر دررسیدن به آن کمک کند. انسان منتظر هدف خود را برپائی حکومت عدل جهانی تعیین می کند وبا بینش وتفکر در جهت رسیدن به آن تمام سعی وتلاش خود را می کند واگر هم عمرش بدان حد نرسید طبق فرموده اهل البیت(ع) ثواب یاران حضرت به وی عطاء خواهد شد.تاریخ ثابت می کند آنچنان مسئله انتظار وامید به فرج در دل وجان شیعیان رخنه کرده بود که هرنوع غیبتی را غیبت مهدی (عج) می پنداشتند و باتوجه به مشکلات عدیده ای که در دوران حکومت بنی امیه وبنی عباس خصوصا بعد از شهادت امام حسین(ع) کشیدند می توان مدعی شد شیعیان بیشتراز دیگران نسبت به ظهور منجی واکنش از خود نشان می دادند. به عنوان نمونه در تاریخ آمده است بعد از شهادت امام حسین(ع) واظهار پشیمانی مردم از عدم همراهی با امام و پس از تائید قیام مختار توسط محمد بن حنفیه(به عنوان بزرگ بنی هاشم) بعضی از شیعیان به این تصور بودند که مختار ،همان مهدی موعود (عج) می باشد.یا بعد از دستگیری امام موسی کاظم(ع) وزندانی شدن آن حضرت عده ای از شیعیان گمان کردند ایشان همان مهدی موعود(عج) می باشد.
با این دعا بحث از امنیت روانی وانتظار را به پایان می بریم «أنا سائلکم و آملکم فیما إلیکم التفویض و علیکم التعویض» من از شما می خواهم وبه شما امید بسته ام در آنجه به شما تفویض شده بر شما عوض دادن.
۱- معنا ومفهوم امنیت اجتماعی ورابطه آن با سرمایه اجتماعی
۲- معناو مفهوم امنیت ملی ورابطه آن با امنیت اجتماعی از دیدگاه اسلام
معنا شناسی امنیت اجتماعی ورابطه آن با سرمایه اجتماعی
اغلب جامعه شناسان برای امنیت اجتماعی همانند امنیت مفهومی منفعل وتحول پذیرقائلندکه به نسبت فرهنگ ها،ملت ها، گذر زمان ودیگر عوامل تغییر پذیری یک جامعه دستخوش تغییر می شود. فلذا مدعی شده اند نمی توان تعریف مشخصی از امنیت اجتماعی ارائه کرد.عده دیگری امنیت اجتماعی را تامین آسایش زندگی ورفاه افراد یک جامعه تلقی کرده وآن را محدود به امنیت مادی یک جامعه می دانند.
در اندیشه اسلام امنیت اجتماعی نه دارای مفهومی منفعل وتغییر پذیر می باشد ونه دارای مفهومی محدود که تنها امنیت مادی جامعه را در برگیرد، می باشد، بلکه بنابر نگرش اسلام به انسان،عناصر اصلی امنیت زا که با عنوان ارزشها وسنت های اجتماعی که بر پایه مستندات اسلامی می باشد به هیچ عنوان تغییر نمی کنند،بلکه آنچه تغییر میکند روش انجام وعمل بر طبق ارزشهاست که بر اساس زمان ومکان و بعضا به دستور ولی فقیه یا فقیه جامع الشرایط تغییرمی کنند. از طرفی اسلام به تمام ابعاد امنیتی انسان وجامعه می نگرد ودر کنار امنیت مادی مانند تامین غذا وپوشاک ومسکن وبیمه و… به امنیت معنوی هم توجه خاصی دارد تا بدان جا که امنیت اجتماعی را همان امنیتی برمی شمرد که بر پایه بزرگ داشت ارزشها وسنت های یک جامعه می تواند شکل بگیرد وامنیت مادی را نتیجه ایجاد امنیت معنوی می داند.
در این مقاله بعد مادی امنیت اجتماعی مورد بحث نمی باشد، بلکه آنچه برای ما در جهت امنیت اجتماعی مهم است بعد معنوی امنیت اجتماعی که مستلزم تامین امنیت فردی در مقابل ناهنجاری ها، آسیبها وانحرافات اجتماعی ،جرم ،جنایت،خود کشی ومسایلی از این قبیل است،می باشد.
علت توجه اسلام به این بعد از امنیت این است که ریشه بسیاری از انحرافات اجتماعی صرفا فقدان امنیت مادی نیست بلکه دچار شدن افراد به بحران معنا ،بحران هویت،بی اعتمادی وبی قاعدگی است که خود ریشه در افول وآسیب پذیری سرمایه های اجتماعی دارد.
نکته دیگر اینکه منظور از امنیت اجتماعی آیا امنیت فرد یا امنیت جماعتی است. اغلب نویسندگان وحتی برنامه ریزان تامین امنیت اجتماعی از این نکته غافل مانده اند که امنیت اجتماعی امنیت جماعتی یا گروهی در جهت حفظ الگوهای سنتی زبان، فرهنگ،مذهب،هویت وعرف ملی یک جامعه نیست بلکه آنچه مهم می باشد امنیت فرد است که به سبب آن امنیت جامعه تضمین خواهدشد واین را می توان با نگاهی کوتاه به مستندات اسلامی مخصوصا در زمنیه امر به معروف ونهی از منکر به وضوح دریافت .
لذا امنیت اجتماعی از دیدگاه اسلام امنیت فرد از طریق حفظ سرمایه های اجتماعی(ارزشها وسنت های قومی،مذهبی) که نتیجه آن امنیت جامعه است تعریف خواهد شد. توضیح مطلب به این صورت است که سرمایه اجتماعی با فراهم ساختن زمینه نظارت وکنترل اجتماعی غیر اقتدارآمیز بر فرد وجامعه پذیر ساختن وی که از مجرای احترام به عرف ،سنت ها،هنجارها وارزشهای اجتماعی حاصل می شود از یک سو به معنا دار ساختن زندگی اجتماعی برای فرد وزمینه سازی مشارکت مثبت وفعال وی در زندگی اجتماعی می پردازد واز سوی دیگراز جهت پیامدهای جمعی وعمومی موجب سلامت کلی جامعه،پایداری وثبات اجتماعی می شود. امنیت اجتماعی به مثابه مثبت ومطلوب حاصل اثرگذاری سرمایه اجتماعی بر زندگی در قدم اول و زندگی جمعی به تبع آن است.فلذا می توان از دیدگاه جامعه شناسی اسلام یک قاعده کلی را طرح ریزی کرد وآن اینکه ضریب امنیت اجتماعی متغیر از استقرار وقوام سرمایه اجتماعی خواهد بود.«هر چه ارزشهای آن جامعه (سرمایه های اجتماعی) حفظ شود امنیت اجتماعی در آن جامعه تضمین شده خواهد بود.»
در این که مرجع امنیت چه چیزی است اختلاف زیادی میان صاحب نظران وجود دارد که مجموع این عوامل را میتوان در ۵ مورد دولت ،رژیم ،فرد، جامعه و جامعه جهانی خلاصه نمود.
دولت: باری بوزان به عنوان مبرزترین طرفدار این نظریه ،گونه های تهدید را در سه دسته تهدید های که متوجه ایده دولت ، وجود فیزیکی دولت و سازمان دولت وجود دارد قرار می دهد.لذا امنیت در این نظریه تنها متوجه دولت می باشد.
رژیم: یکی از دیدگاههای که طرفداران اندکی دارد دیدگاهی است که مرجع امنیت را رژیم سیاسی می داند فلذا عناصر ماهیتی تهدید را در نسبت با موجودیت رژیم می سنجد. این تفکر در قرون گذشته مخصوصا زمان جاهلی و حکومت های طاغوتی بعد ازاسلام به وضوح مشاهده می شود. ودر زمان حاضر نیز حکومتهای که به روشهای غیر دموکراتیک وصرفا بوسیله زور بر روی کارآمده اند از این تفکر پیروی می کنند.
فرد: قائلین به این دیدگاه رهائی از سلطه یعنی آزاد گذاشتن مردم(افراد وگروها) از فشارها ومحدویتهای فیزیکی ورسانه ای که انسانها را از دستیابی به اهدافشان باز می دارد راه تامین امنیت می دانند.
جامعه جهانی: امنیت پژوهان قائل به این نظریه ،مرجع امنیت را ورای دولت و رژیم می پندارند و قائل به این مسئله اند که تهدیداتی که بقا وامنیت جهان را به مخاطره انداخته است خارج از حکومت ودولتها ست لذا نیاز به تاسیس سیستم امنیتی بین المللی در جهت مقابله با این تهدیدات احساس می شود.
جامعه:در این دیدگاه که به اندیشه اسلام بسیار نزدیک می باشد، جامعه به عنوان مرجع امنیت در نظر گرفته می شود. در این دیدگاه تحصیل امنیت در گرو تثبیت وتقویت عقائد،هنجارها وارزش های اجتماعی وحفاظت از صورت بندی الگوهای سنتی، زبان،گویش،فرهنگ،مذهب،آداب ورسوم، تشکیلات وساختارهای اجتماعی وبه طور خلاصه حفظ ممیزه های هویت ملی جامعه وتداوم آن می باشد.
با توجه به مطالب فوق می توان مدعی شد مقوله امنیت ملی حکومت اسلامی با الهام از مبادی معرفت شناسی ،جهان شناسی وانسان شناسی دینی پیوندی ناگسستنی با امنیت ملت اسلامی دارد. دردیدگاه اسلام امنیت پایدار در انحاء گوناگون آن من جمله امنیت اجتماعی مستلزم حفظ ارزش ها،هنجارها وسنت ها ودر یک کلمه هویت جامعه می باشد.
در این جا لازم است آرای امام خمینی(ره) به عنوان یک فقیه ورهبرسیاسی درباره مرجع امنیت را به طور خلاصه مطرح گردد.
در آرای امام سه مرجع جامعه، دولت ورژیم را برای امنیت میتوان یافت.
منظور از رژیم در اندیشه امام باتوجه به فرهنگ علوم سیاسی ومطالبی که درباره خصوصیات رژیم در نظریات اندیشمندان علم سیاست مطرح شد تفاوت ماهوی می کند، البته عنوان رژیم بر آن اطلاق می شود اما از لحاظ کارکردتفاوت های بسیاری با مفهوم اصطلاحی می کند.
حفظ نظام جمهوری اسلامی ایران در دیدگاه امام از چنان اهمیتی برخوردار است که می توان به خاطر آن احکام اولیه شرعی را نیز تعطیل نمود. البته روشن است اهمیت حفظ نظام به این دلیل است که به عنوان ابزاری جهت برقراری احکام اسلامی و آموزه های شریعت در جامعه می باشدوتلاش برای امنیت آن به مثابه تقویت بنیان های دین و ارکان شریعت اسلامی میباشد ،فلذا با حکومت های غیردموکراتیک که برخاسته از امیال وهواهای نفسانی وحتی برخلاف قانون اساسی ، زمامداران آن میباشدتفاوت بسیاری دارد واز طرفی به علت پشتوانه ی مردمی می توان گفت امنیت نظام وابسته به امنیت جامعه می باشد، فلذا در صورت فقدان امنیت اجتماعی ،امنیت نظام هم به مخاطره خواهد افتاد. واز طرفی دولتی که برخاسته از این نظام و ملت اسلامی باشد به عنوان دارالاسلام قلمداد خواهد شدکه درنتیجه با توجه به آموزهای فقه سیاسی دفاع از آن در برابر تهدیدات اغیار وحفظ امنیت ملی آن برتمامی مسلمین واجب خواهد بود.
با توجه به مباحث فوق نتیجه گرفته می شود،مرجع امنیت اجتماعی در آرای امام(ره)از لحاظ رتبی بر دو مرجع دیگر مقدم است ودو مرجع دیگر می توانند نتایج برقراری امنیت اجتماعی قلمداد بشوند.
بعد از تبیین مرجع امنیت تعریف امنیت ملی تا حدودی روشن شد. امنیت ملی عبارت است از «توانائی جامعه در جهت تامین وصیانت از موجودیت فیزیکی، زیستی ومعیشتی،فرهنگی وارزشی مردم،سرزمین ونظام سیاسی،وارتقاء وبهینه سازی آن وتعقیب ونیل به اهداف ومنافع ملی در دوران جنگ وصلح در قبال تهدیدات داخای وخارجی» این تعریف را میتوان جامع تمام تعاریف امنیت ملی دانست که هم به جنبی اثباتی امنیت وهم جنبه منفی امنیت توجه دارد.
مبنای ما در این نوشتار بر محوریت امنیت اجتماعی در میان دیگر انحاء امنیتها مانند امنیت ملی ، امنیت داخلی ،امنیت قضائی و.. می باشد.به این علت که اگر امنیت اجتماعی برقرار شود وتمام افراد جامعه با مسولیت شناسی که نسبت به یکدیگر احساس می کنند وهم چنین با روحیه عدالت طلبی ومبارزه با انحرافها وناهنجاری های موجود در جامعه، می توان به برقراری امنیت داخلی در مرحله اول وامنیت ملی در مرحله دوم امیدوار بود. اما در صورتی که ارزشهای اجتماعی ،سنتها وبه طور کلی سرمایه های اجتماعی یک جامعه از بین بروند باید منتظر انحلال تدریجی یک جامعه وبه تبع آن نظام از درون باشیم.
با توجه به تعریفی که از انتظار داشتیم، وآن را به عنوان مرجع تمام اعمال وارزشهای اسلامی قلمداد کردیم،انسانی که به عنوان منتظر مهدی موعود(عج) می باشد همواره خود را در حضور امام می بیند وبا توجه به تاثیرات انتظار بروی از قبیل امید به آینده ای روشن یا امید به اینکه جزء منتظران حضرت قلمداد شود سعی در تکامل روحی واصلاح خویش و جامعه خود می کند.
فلذا تلقی ما از انسان منتظر انسانی می باشد که در تمام ابعاد زندگی خویش سعی در رسیدن به آن سعادت ابدی ومنتظر واقعی بودن حضرت را دارد. با توجه به این مطلب اگر بخواهیم تاثیرات انتظار را بر امنیت به خصوص امنیت اجتماعی واکاوی کنیم می بایست عواملی که باعث ایجاد امنیت می شود وهم جنین عواملی که باعث امنیت زدائی می شود با توجه به آموزه های دین مبین اسلام مطرح کرده و مورد بررسی قرار دهیم.
۲- ایمان: ایمان رتبه ای بالاتر از اسلام است. ایمان یعنی بعلاوه اعتقاد قلبی به اسلام ودستورات آن ،همراهی عمل ورفتار انسان را نیز باید به همراه داشته باشد.ایمان می تواند برای فرد آرامش،برای جامعه وفاق وهمدلی و برای جهان اسلام وحدت را به ارمغان بیاورد.
دو عنصرفوق را می توان به عنوان یکی ازعالی ترین قواعد سیاسی اسلام دانست. به نوعی می توان با بهره گیری از این دو مولفه بدون توجه به مرزهای سیاسی بین کشورهای مسلمان وتنها در سایه توحید وایمان به خداوند، تمام ممالک اسلامی را متحد نموده وتجاوز وتهدید در قبال هر کدام از کشورهای اسلامی را تجاوز به امنیت دارالسلام دانست .اما متاسفانه برخی از کشورهای مسلمان بدون توجه به آموزهای بسیار کارساز و بدون خطاپذیری ، وارد معاهدات سیاسی ، امنیتی با کشورهای می شوند که بوی از انسانیت حتی از منظر معتقدات خود ندارند.
۳- ولایت: یکی از مولفه های امنیت که اگر درست تبیین نشود میتواند عاملی جهت امنیت زدائی باشد ولایت است .ولایت را می توان انتخاب رهبران صالح وتنظیم رابطه آنها با مردم که منجر به صیانت از جامعه وارزشهای اجتماعی می شود تفسیر کرد.
۴- سعادت: امنیت انسانی از طریق اولویت بخشی ارزش انسان برقدرت ، در مکتب اسلام تامین وتائید می شود.
بعد از شناخت عوامل امنیت زا،می توان باشناخت عوامل امنیت زدا در تمام ابعاد امنیت مانند امنیت اجتماعی،اقتصادی،نظامی ودر سه سطح فردی، داخلی وملی در مستندات اسلامی و اندیشه عالمان دین به خصوص امام راحل (ره) وبرنامه ریزی صحیح در جهت مقابله باآن به رفع این عوامل همت گماشت.عوامل امنیت زدا را میتوان درموارد زیر خلاصه نمود:
۱- عوامل فرهنگی وفکری
ضعف انسجام اسلامی وهویت دینی وملی
اخلاق گریزی واخلاق زدائی از جامعه
کاهش قابلیت، باز تولید فرهنگی وناتوانی اندیشه ورزی
بی اعتمادی وناامیدی جامعه
۲- عوامل اقتصادی
وابستگی اقتصادی
مصرف زدگی
رواج رذایل اخلاقی در کسب وکار مانند ربا،طمع ورزی،احتکارو…
بی توجهی به اقتصاد ومعیشت مردم
۳- عوامل نظامی
• ناهمراهی ملت با نیروهای مسلح
• فاصله گرفتن نیروهای مسلح از دیانت ومعنویت
• مداخله وحمله نظامی خارجی
بعد از بیان مولفه های امنیت زا وامنیت زدا می بایست به ارتباط میان این عوامل ووظایف و خصوصیات منتظران با توجه به مستندات اسلامی اشاره نمود.
درباره ولایت پذیری ومطیع بودن یاران ومتظران حضرت،امام صادق(ع) می فرمایند«برای آن حضرت گنجهای است در طالقان ، نه از جنس طلا ونه از نقره بلکه مردانی ….که اطاعت وفرمان پذیری آنها از امام زمان(عج) بیشتر از اطلاعات کردن کنیزی از مالک خود می باشد»
ایمان به خدا واعتقاد به امامت یاران مورد اشارهی بسیاری از روایات می باشد در این باره امام حسن عسگری (ع) به احمد بن اسحاق بن سعد اشعری فرمود« ای احمد بن اسحاق به خدا قسم (فرزندم) غیبتی خواهد داشت که جزء آنها که خداوند در اعتقاد به امامت او استوارشان کرده برای دعا در تعجیل فرجش موفقشان کرده، کسی دیگر از نابودی رهائی نخواهد یافت. به آن حضرت عرض کردم یابن رسول الله(ص)آیا غیبتش به طول می انجامد؟ فرمود آری: به خدا قسم،آنقدر طولانی می شودکه بیشتر معتقدان به او،از اعتقادشان بر می گردند وفقط کسانی بر اعتقاد به اوباقی می مانند که خداوند درباره ولایت ما ازآنها پیمان گرفته وایمان رادر قلبشان راسخ کرده ومورد تائیدشان قرار داده است»
از احادیث فوق این نتیجه را برداشت نمودکه روحیه انتظار باعث افزایش ایمان،اطاعت پذیری از امام واعتقادبه امامت می شود.
دسته اول: وظایفی که به عملکرد شخص منتظر در رفتارهای فردی خویش مرتبط می باشد.
روایات این دسته با تبین خصوصیات یاران حضرت،وظایف منتظران را مشخص نموده اند. خصوصیاتی مانندپایداری واستقامت ،معرفت وشناخت ،صبر وشکیبائی ،تهذیب نفس ،عبادت ،اطاعت ،آمادگی را که جزء خصوصیات یاران می باشد را میتوان جزء وظایف منتظران آن حضرت نیز قلمدادکرد.
دسته دوم: وظایفی که به عملکرد اشخاص به عنوان فردی از اعضای یک جامعه مسلمان تعلق دارد.
در این گونه وظایف مسائلی مانند اصلاح جامعه از فساد در قالب دستور«امر به معروف ونهی از منکر» جلوه بیشتری دارد.فرمایشات امام سجاد (ع)به شخصی به نام اباخالد می تواند گواه بر این مطلب باشد. ایشان می فرمایند«ای اباخالد به درستی که مردم زمان غیبت مهدی(عج)آنان که معتقد به امامت او هستندودر انتظار ظهور او به سر می برندبا فضیلت ترین مردم همه زمانها می باشند زیرا خداوند متعال عقل وفهمی به آنان عنایت کرده که غیبت در نزدآنان به منزله ظهورومشاهده گشته است، خداوند مردم آن زمان رابه منزله کسانی قرارداده است که در راه خدا ودر پیشگاه پیامبر(ص) با شمشیرجهادومبارزه می کنند.آنان در حقیقتا افراد با اخلاص وشیعیان صادق ما هستندوآنان دعوت کنندگان به سوی دین خدا به صورت سرّی وعلنی هستند وبعد حضرت فرمودانتظار فرج از بزرگترین اعمال است»
- فردی که دارای روحیه انتظار باشد به ارزشهای اسلامی وسنتهای مذهبی خویش که پایه های آن توحید،ایمان،ولایت وسعادت انسان است،اهمیت قائل است.
- اهمیت دادن به ارزشهای دینی،مذهبی باعث تقویت سرمایه های اجتماعی که نتیجه آن برقراری امنیت اجتماعی می باشد.این نکته نباید مورد غفلت قرارگیرد که آنچه باعث برقراری امنیت اجتماعی می شود،امنیت فرد وپرورش احساسات مذهبی،دینی وی می باشد،لذا بازهم تکرار می کنیم امنیت اجتماعی در سایه امنیت فرد به وجود می آید.
- برقراری امنیت اجتماعی باعث ایجاد امنیت در ابعاد دیگرجامعه مانند ابعاد اقتصادی،فرهنگی و.. ودر سه لایه ،داخلی،ملی وبین المللی می شود،که نتیجه آن آمادگی جامعه برای ظهور ونزدیک شدن آن به روز موعود می باشد.
فهرست منابع
۱- قرآن کریم
۲- نهج البلاغه(ترجمه محمد دشتی)،قم،موسسه تحقیقاتی فرهنگی امیر المومنین(ع)،۱۳۸۱
۳- ری شهری، محمد: میزان الحکمه،قم ، دارالحدیث،۱۴۱۶
۴- مجلسی،محمد باقر: بحارلانوار،بیروت،موسسه الوفاء،۱۴۰۴
۵- طوسی،محمد بن حسن: التهذیب،تهران،دارالکتب الاسلامیه،۱۳۶۵ شمسی
۶- شیخ صدوق :کمال الدین واتمام النعمه،قم،دارالکتب الاسلامیه،۱۳۹۵
۷- نهج البلاغه(صبحی صالح)،قم،موسسه دارالهجره،
۸- میانجی، نسرین و گودرزی، مجتبی: کتاب انتظار،قم،شباب الجنه،۱۳۸۵
۹- علامه حلی: منتهى المطلب فی تحقیق المذهب،مطبعة الحاج أحمد آغا و محمود آغا، ۱۳۳۳ق
۱۰- حسینیان، روح الله: چهارده قرن تلاش شیعه برای ماندن وتوسعه،تهران،مرکزاسناد انقلاب اسلامی،۱۳۸۲
۱۱- صفار، محمد بن حسن: بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد(ع)، قم،مکتبه آیه الله العظمی مرعشی نجفی،۱۴۰۴
۱۲- لکزائی، نجف ،«اصول رهیافت امنیتی پیامبردر قرآن کریم» ، فصلنامه علوم سیاسی، شماره
۱۳- افتخاری،اصغر،«ساختار وتاویل امنیت» ، فصلنامه مطالعات راهبری،شماره مسلسل ۱۵
۱۴- مرکز اطلاعات ومدارک علمی ایران:فرهنگ علوم سیاسی،تهران،۱۳۷۶
۱۵- باقرزاده،محمدرضا:ضمانت اجراهای صلح وامنیت بین المللی،قم،موسسه آموزشی وپژوهشی امام خمینی(ره)،۱۳۸۲
۱۶- محمد بن حسن،طوسی:مصباح المتهجد ،بیروت،موسسه الاعلی للمطبوعات،۱۴۱۸
۱۷- تقی لو،فرامرز،«رابطه سرمایه اجتماعی وامنیت اجتماعی»،فصلنامه مطالعات راهبردی، شماره مسلسل ۳۲
۱۸- نمله ،علی کریمی،« شناسائی مرجع امنیت دررویکرد امنیت ملی امام خمینی(ره)»، فصلنامه مطالعات راهبردی شماره مسلسل ۳۰ برداشت شده است
۱۹- افتخاری، اصغر،«مرزهای گفتمانی نظریه اسلامی امنیت؛ گذراز جامعه جاهلی به جامعه اسلامی»، فصلنامه مطالعات راهبردی،شماره مسلسل ۲۵
۲۰- حر عاملی ،محمد بن حسن:اثبات الهداة بالنصوص والمعجزات،قم،بی نا
۲۱- صافی،لطف الله:منتخب الاثرفی الامام الثانی عشر(عج)،قم،موسسه السیدة المعصومه،۱۴۱۹
۲۲- www.monjee.com
/الف
یکی از مهم ترین و کاربردی ترین تاثیرات انتظار در عصر حاضر ایجاد امنیت در هر سه لایه فردی ، ملی و بین المللی می باشد. در این مقاله ابتدا به تعاریف مشخصی از واژه ومفهوم انتظار،امنیت وصلح با توجه به دیدگاه صاحب نظران وهم چنین مستندات اسلامی پرداخته شده است تا بتوان بر اساس این تعاریف مبانی خویش را در بحث تاثیرات انتظار بر ایجاد امنیت وصلح مشخص وتبیین نمود،سپس به چگونگی ارتباط میان انحاء امنیت با بحث انتظار می پردازیم.
آنچه در این نوشتار بیشتر بدان توجه شده است امنیت اجتماعی می باشد. نگارنده مبنای خویش را در امنیت اجتماعی به امنیت فرد که منتج به امنیت اجتماع می شود قرار داده است واعتقاد دارد سرمایه های اجتماعی که منبعث از ارزشها وسنتهای اجتماعی می باشد ودر راس آن «مهدی باوری» وجود دارد می توانند باعث ایجاد امنیت اجتماعی بشوند که خود انحاء دیگر امنیت مانند امنیت اقتصادی،امنیت قضائی ،امنیت نظامی در هر سه سطح آن را ممکن پذیرخواهد نمود.
مقدمه
دو نکته قبل از آغازبحث لازم است اشاره شود:
نکته اول: یکی از تاثیرات انتظار فعال وسازنده که متاسفانه کمتر بدان پرداخته شده است بحث امنیت در هر سه لایه آن یعنی فردی ، ملی وبین المللی می باشد.
اهمیت بحث بدان حد می باشد که می توان مدعی شد بالاترین و کاربردی ترین مبحث مربوط به انتظار در عصر حاضر بحث از امنیت در انحاء گوناگون یعنی امنیت روانی ، اجتماعی ،اقتصادی ، فرهنگی می باشد .
جهان امروز که با بسیاری از مشکلات در خصوص تامین امنیت داخلی(مخصوصا امنیت اجتماعی) و امنیت بین المللی دست وپنجه نرم می کند ومی توان درماندگی ابرقدرتها را در ایجاد امنیت به وضوح مشاهده نمود ، تدوین وتنظیم راهکاری که بتواند این مشکل را تا حدود بسیار زیادی برطرف کند، به عنوان یک مسئله مورد نیاز وبسیار جدی مطرح شده است. از طرفی دیگر اسلام مدعی است،می تواند برای تمامی نیازهای زندگی انسان صرف نظر از زمان وموقعیت خاصی برنامه منسجمی داشته باشد که با رعایت حدود وشرایط آن می توان زندگی دنیوی وحتی اخروی خود را برنامه ریزی نمود تا موجب سعادت انسان گردد.
جهت برطرف کردن این مشکل فرهنگ شیعه بحث انتظار وموعود باوری را با تفاوتی نسبت به ادیان وفرق دیگر مطرح می کند که با توجه به مستندات اسلامی می تواند به عنوان بهترین راه برون رفت از این مشکل طرح ریزی و به اجرا دربیاید.در این مقاله تا حدودی که مقتضی باشد طرح اولیه رسیدن به امنیت از راه ترویج وتقویت «مهدی باوری» ترسیم می گردد
نکته دوم: روایاتی که در این مقاله مورد بررسی قرار گرفته اند را میتوان به ۶ دسته تقسیم نمود :
۱- معنا شناسی انتظار:روایاتی که بر معنا ومفهوم انتظار تکیه دارند،این روایات هر چند صراحت در تعریف ومفهوم شناسی انتظار ندارند اما می توان از لابلای آنها تعریفی برای انتظار مشخص نمود.
۲- تبیین ضرورت واهمیت انتظار:روایاتی که در باب اهمیت انتظار به عنوان بارزترین عمل وبلکه با فضیلترین آنها سخن می گوید.مانند روایاتی با مضمون «انتظار فرج با فضیلت ترین اعمال است»
۳- آثار وجودی انتظار:روایاتی که می توان از درون آنها تاثیراتی که روحیه وفرهنگ انتظار بر جامعه وفرد می گذارد برداشت نمود،مانند روایتی که منتظرین ظهور را برترین انسانهادر تمام دوران معرفی میکند .مثلا می توان از این روایت،فضیلت «برترین انسانها در تمام دوران» را به عنوان تاثیرات فرهنگ انتظار برداشت نمود.
۴- آثار عدمی انتظار:در این گونه از روایات آنچه مهم می باشد آثاری است در صورت نبود فرهنگ وروحیه انتظاربر فرد یا جامعه به وجود می آید.مانند روایتی که امام صادق(ع) می فرمایند«کسی که انتظار فرج ما را می کشد مانند کسی است که در راه خدا در خون خود غلتیده است،کسی که شاهد جنگ ما باشد یا فریاد کمک خواهی ما را بشنودویاری مان نکند،خداونداو را با صورت در آتش می افکند» آنچه از ان روایت برداشت می شود این می باشد که اگر کسی در انتظار فرج نباشد و فریاد کمک خواهی ائمه را بشنود وعکس العملی از خود نشان ندهد،خداوند وی را با صوت در آتش می افکند،لذا در صورت نبود این فرهنگ،این عذاب که همانا در آتش افکندن باشد،در انتظارمامی باشد.
۵- علل وجودی انتظار:روایاتی که به بیان علل و عواملی که انسان می تواند روحیه انتظار را در خود به وجود بیاورد می پردازد.مانند روایتی که امام حسین (ع)می فرمایند«مردانی هستند که شب نمی خوابند،در نماز خویش صدای چون صدای زنبوران عسل دارندو…» در این روایت امام(ع) خصوصیاتی را برای فرد منتظر بیان می کنند که هرفردی بتواند آن خصوصیات راداشته باشد می تواند جزء منتظران واقعی آن حضرت قلمداد گردد.
۶- علل عدمی انتظار:در کنار شناخت علل وعواملی که می تواند انسان ر ادر مسیر انتظارقرار دهد، می بایست علل وعواملی را که ممکن است دراین مسیر مانع حرکت شود نیز مورد شناسائی وبررسی قرار گیرند،ما این عوامل را علل عدمی انتظار یعنی موانع پیش روی این فرهنگ می نامیم. نکته حائز اهمیت برای افرادی که قصد پرروش این روحیه وگسترش آن را در جامعه دارند تامل و دقت در مسائلی می باشد که مانع مسئله فوق می باشد. بهترین راهنما برای شناسائی این موانع روایات می باشند،مانند روایتی از امام علی(ع) که ایشان می فرمایند«آنها (یاران ومنتظران) مشعلهای هدایت ونشانه های روشن روی زمین اند که از سخن چینی،تقرفه افکنی،اشاعه فسادوبیهوده گوئی به دور هستند. خدا درهای رحمتش را به روی آنها می گشاید وغم های نقمتش را ازآنها برطرف می کند» در این روایت عواملی مانند سخن چینی،تفرقه افکنی،اشاعه فساد،بیهود گوئی را به عنوان موانع ایجاد روحیه انتظار معرفی می کند.
نکته سوم: در این مقاله به علت تعدد روایات وکمبود فضای نوشتاری ناگزیر از درج برداشتها وجمع بندی ها از روایات شده ایم.
بررسی معنا شناسی انتظار، امنیت،صلح
مفهوم انتظار
تعاریف موجود از انتظار به علت مشکلات ذیل از استانداردهای مشخص تعریف برخوردار نمی باشند:
۱- اغلب تعاریف برخاسته از احساسات وعواطف وعشق نویسنده به حضرت صاحب الزمان (عج) می باشد. این مسئله هر چند در مقام تعریف شعر گونهی انتظار مناسب می باشد،اما در مقام تعریفی علمی از یک فرهنگ در قالب کلمات می بایست با رعایت حدود واستانداردهای تعریف به غنای علمی بحث بیافزائیم. دراین تعاریف جملات بسیار ،عدم تناسب بین معرِّف ومعرَّف و دیگر مشکلات یک تعریف غیر استاندارد به چشم می خورد.
۲- بعضی از تعاریف اهداف ، تاثیرات، ارکان ودیگر عوامل خارج ازتعریف را در تعریف انتظار قرارداده اند.مانند اینکه در مقام تعریف، انتظار را به انتظار فعال وغیر فعال تقسیم بندی می کنند.
با توجه به مسائل فوق می بایست تعریفی را ارائه داد که هم استانداردهای مورد نیاز را داشته باشد وهم با توجه به ارائه آن به عموم به مردم قابل فهم برای مخاطبین باشد.
به عقیده نگارنده انتظار فرج با انتظاری که در عرف به عنوان یک حالت روانی پنداشته می شود تفاوت دارد بلکه انتظار نوعی عمل ورفتار می باشد که برخاسته از اعتقاد درونی فرد به وجود و فرج منتظر می باشد . موید این مطلب روایاتی با مضمون انتظار الفرج عباده یا افضل اعمال امتی انتظار الفرج یا مانند آن می باشد که به صراحت یا به مضمون نشانگر این می باشد که انتظار یک عمل،مانند دیگر اعمال ورفتارهای انسان می باشد که البته بر پایه یک سری از اعتقادات وانگیزه های درونی می باشد که عمل می تواند آئینه ای از آن درونیات فرد باشد.
با توجه به مبحث فوق می توان نتیجه گرفت که انتظار بر دوپایه اعتقاد درونی به وجود و ظهور منتظر و تنظیم رفتار برطبق اعتقادات فردمی باشد،لذا آن را میتوان مرجع تمام ارزشهای اسلامی دانست. این برداشت هم جامع افراد است وهم مانع اغیار به این صورت که تمام افرادی که به همراه اعتقاد درونی ، اعمال خود را هم در راستای معتقدات خود تنظیم می کنند شامل می شود و از آن طرف افرادی را که تنها اعتقاد به وجود منجی در آخر الزمان دارند مانند برخی از مسلمانان که اعتقاد به ظهور نواده پیامبر(ص) در آخرالزمان دارند اما به علت برخی باورها وسنت های قدیمی وبرداشتهای غلط از روایات یا غفلت وبی خبری،هیچ گونه تحرک و انفعال در جهت زمینه سازی ظهور انجام نمی دهند و تنها به دعا برای فرج یا رصد کردن علائم ظهور می نشینند را،خارج می کند.
برخی انتظار را به انتظار منفعل وفعال تقسیم بندی می کنند که به نظر می رسد با روایات ناسازگار باشد چون اطلاق کلمه منتظر به فردی که هیچ گونه تحرک وانفعالی در جهت باورها واعتقادات خود نداشته باشد صحیح نمی باشد و اگر هم گقته شود می بایست از باب تسامح مطرح کرد.
نتیجه آنچه که مطرح گردیداین است که انتظار عبار ت است از: «عملی،برخاسته از اعتقادات درونی فرد به وجود و ظهور منتظَر»
مقهوم امنیت وصلح
امنیت در قرآن کریم به صورت واژه وجملات مختلفی ذکر شده است مثلا با واژگانی مانند اطمینان وسکینه در مقابل مفاهیمی چون عدم ترس ودفع خطر ،لذا راغب در تعریف لغوی امنیت آورده است: اصل امنیت، طمأنینه و آرامش نفس و از میان رفتن ترس و خوف است .امن و امانت و امان در اصل مصدر هستند و به حالت و وضعی اطلاق می گردد که انسان درآرامش باشد.وصلح را مسالمت، سازش، از بین بردن نفرت میان مردم، معنا کرده است «وَ الصُّلْحُ خَیْرٌ …» نساء: ۱۲۸/ سازش بهتر است .
در اقرب گوید: آن اسم است از مصالحه مذکّر و مؤنّث هر دو بکار میرود گویند: «وقع الصّلح و وقعت الصّلح» (صلاح): شایسته شدن. خوب شدن، و آن ضد فساد است «صلح الشىء صلاحا: ضد فسد» در قرآن گاهى با فساد مقابل آمده و گاهى با سیّئه مثل «وَ لا تُفْسِدُوا فِی الْأَرْضِ بَعْدَ إِصْلاحِها …» اعراف: ۵۶ و ۸۵/ «وَ آخَرُونَ اعْتَرَفُوا بِذُنُوبِهِمْ خَلَطُوا عَمَلًا صالِحاً وَ آخَرَ سَیِّئاً …» توبه: ۱۰۲/
درباره تعریف اصطلاحی امنیت می توان گفت اقوال ودیدگاه های زیادی وجود دارد. بعضی از عالمان علم سیاست اصلا تعریفی از آن ارائه نداده اند و عده ای دیگر بر اساس مبانی خود در جهت دائره امنیت و مصادیق آن برای امنیت تعریفی قائل شده اند. که خود نیاز به نوشتاری جداگانه درباره تعریف امنیت و تعیین مصادیق وانحاء آن از منظر عالمان علم سیاست و فقه سیاسی اسلام می باشد اما به ناچار مجبوریم در این مقاله تنها به ذکر چند تعریف که به اعتقاد نگارنده از بقیه تعاریف جامع تر و مناسب تر می باشد استفاده کنیم.
اغلب اندیشمندان علم سیاست امنیت را وابسته به موقعیتهای مختلف قابل انعطاف می دانند فلذا می گویند مفهوم امنیت در نزد هر کس،هر مکتب،هر ملت،وهر قوم وگروهی برآیند فهم آنها از عناصری مانند:ارزشهای حیاتی وفلسفه آفرینش،آگاهی از داشته ها ومحرومیتهاو آگاهی از تهدیدات ونقاظ ضعف و نقاط قوت می باشد .عده ای دیگراین عناصر را به صورت ذیل ذکر کرده اند:
- عنصر ناظر بر نیت (اغراض،نیات،آمال،اهداف و…)
- عنصر ناظر بر سنن (اخلاقیات،قوانین،ضوابط اجتماعی)
- عنصر ناظر بر فیزیک عمل(سیاست اتخاذ شده وبه اجراء گذارده شده)
با توجه به عناصر فوق الذکرسیاستهای امنیتی هر فرد ویا واحد سیاسی مبتنی بر اهداف واغراض از پیش تعیین شده ای می باشد که درک جوهره امنیت بدون توجه به آن غیر ممکن می باشد .
در فرهنگ علوم سیاسی برای امنیت دو خصوصیت ذکر شده است: ۱- تضمین ایمنی ، برقراری تنظیمی سیاسی برای کاهش احتمال بروز جنگ،برقراری مذاکره محاربه وقصد حفاظت از صلح به صورت شرط طبیعی بین دولتها ۲- مصونیت از تعرض وتصرف اجباری وبدون رضایت ودور ماندن از مخاطرات وتعدیات به حقوق و آزادی های مشروع که در نتیجه جامعه امن به مجموعه کشورها وملتهای که با هم روابط متقابل دارند وبین آنها اقدامات وآمادگی جنگی وجود ندارد.
آنچه که از تعاریف صلح در ادبیات سیاسی برداشت می شود می توان سه خصوصیت برای صلح در نظر گرفت: ۱- حالت آرامش وامنیت عمومی در کشور وروابط عادی با کشورهای دیگر ۲- فقدان جنگ ونیز فقدان نظام تهدید ۳- فقدان جنگ ،توسعه مناسبات وهم یاری ملتها.
با توجه به سه خصوصیت فوق، صلح دارای دو جنبه صلح مثبت وصلح منفی می باشد که صلح منفی به معنای فقدان جنگ می باشد وصلح مثبت به معنای همکاری ودوستی میان کشورها می باشد.
دکتر حسین بشریه در این باره می نویسد: طرح ها وکوشش های که در جهان صورت می گیرد بیشتر برای ایجاد صلح مثبت است هرچند حفظ صلح در جهان امروز بیشتر مرهون ایجاد مکانیسم های برای جلوگیری از جنگ می باشد مانند مکانیسم های شیوه توزیع قدرت،تعارضات متقابل بین المللی،افزایش شباهت میان دولتها،حل منازعات طبقاتی در سطح بین المللی وتقسیم کار بین المللی وهمبستگی تقابل می باشد.
در فقه سیاسی،مسئله صلح درسه واژه بسیار به کار برده می شود مهادنه ،موادعه و معاهده که طبق نظر فقهاء شیعه این سه واژه مترادف می باشند وبه معنای آتش بس تا مدت معین به کار برده می شوند . فلذا در فقه شیعه صلح در معنای مثبت آن کاربرد ندارد بلکه بیشتر به معنای منفی آن یعنی عدم جنگ وآتش بس به کار برده می شود. اما این نظر خالی از اشکال نمی باشد، به این علت که اگر حتی صلح را در معنای منفی آن به کار ببریم، آتش بس ، متارکه وترک مخاصمه به عنوان سه مرحله از جنگ تا صلح قلمداد می شود و پیمان صلح همان ترک مخاصمه خواهد بود نه اینکه صلح را به آتش بس معنا کنیم.
هم چنین در عرصه مناسبات «فقه بین الملل» به چهار واژه دارالاسلام ، دارالحرب ، دارالموادعه و دارالعهد بر می خوریم که نشانگر پویایی فقه شیعه در مسئله برقراری صلح وامنیت داخلی و بین المللی می باشد.
نتیجه بررسی مفهوم شناسی
و هم چنین امنیت وصلح دو واژه هستند که فقدان هر کدام باعث نابودی دیگری خواهد شد یعنی حالت عدم صلح یعنی نبود امنیت و از آن طرف عدم امنیت یعنی مخاصمه وجنگ می باشد.فلذا در این نوشتار در بیان رابطه بین این سه مفهوم به تبیین ارتباط انتظار وامنیت به عنوان نتیجه صلح پرداخته خواهد شد.
از انحاء امنیت تنها به رابطه میان امنیت روانی به عنوان یکی از پرکاربردترین انحاء امنیت در عصر حاضر وامنیت اجتماعی می پردازیم.
تبیین رابطه بین امنیت روانی وانتظار
اسلام نگاه ویژه ای به روح و روان انسانها دارد. خداوند متعال به هنگام خلقت انسان ابعاد وجودی ومتعددی را مورد توجه قرار داده وضمن تاکید بربعد جسمانی انسان،ابعاد عقلانی،روانی و روحانی وی را نیز مورد توجه قرار داده است.
عدم تعادل در ابعاد روحی،روانی می تواند در دیگر ابعاد انسان مانند بعد عقلانی وحتی جسمی وی نیزتاثیرگذارباشد دراین موقعیت در خطر افتادن امنیت روانی یعنی در خطر افتادن امنیت اجتماعی واقتصادی می باشد.
با توجه به موقعیت حساس امنیت روانی می توان گفت،در این زمان که انسان معاصر غرق در اندیشه وتفکرات مادی گرایانه خویش شده است و به تدریج فاصله خود را با دین حقیقی دور می کند احساس پوچی و افسردگی سراسر وجودش را فراگرفته و برای رهائی از این وضعیت به دامان عرفان ها ومذاهب کاذب وساختگی خواهد افتاد که بجز امید واهی و موقتی فایده ای دیگر برای وی نخواهد داشت. در این زمان بهترین درمان برای این انسان انگیزه ای است که بتواند زندگی وشخصیت خود را بدست گیرد وآن را در مسیر اصلاح وتکامل روحی و معنوی خود قرار دهد .
حال سئوال این است که این انگیزه چه چیزی می تواند باشد؟امید به آینده ای روشن،امید به صلح فراگیر،حکومت عدل جهانی،مدینه فاضله،بهشت روی زمین و…چندین عبارت دیگر که بیانگر همان انگیزه می باشد،انگیزه ای که فرد را به تحرک وادارد،تحرکی در جهت بهتر زیستن،در مسیر انتظار قرار گرفتن و…
روایات در این زمینه بسیار وارد شده است که می توان آنها را با توجه به مخاطب به دو دسته ایجاد وتقویت امید دسته بندی نمود.
دسته اول: روایاتی که جهت برون رفت از زندگی سراسر غم واندوه انسان امروز، فارغ از دین ومذهب خاصی، به وجود آمدن حکومت عدل جهانی با خصوصیات منحصر به فرد را مژده می دهد.
این دسته از روایات حکومت عدل جهانی به عنوان بهترین موقعیت زندگی در این دنیا به تصویر کشیده اند،چرا که از خصوصیات انسان ناامید این است که به دنبال وضعیت بهتر می گردد وبا شنیدن این روایات که حکومت مهدوی را به عنوان بهترین حکومت روی زمین معرفی می کند وبه ذکر خصوصیات آن حکومت می پردازد به نوعی امیدواری را به این دسته از مردم می دهد که تحقق وعده الهی که همان حکومت عدالت جوی مهدوی باشد در راه است.
امام حسن (ع) درروایتی می فرمایند:«در دولت مهدی درندگان سازش می کنند ،زمین نباتات خود را خارج می کند ،آسمان برکاتش را فرو می فرستد،گنج های نهفته در دل زمین برای او آشکار میشود وبین مشرق و مغرب را مالک می شودوخوشا به حال کسی که آن روز را درک کند ودستوراتش را با گوش جان بشنود» در این روایت مواهب دنیوی حکومت مهدوی تشریح شده است ودرروایتی دیگر امام علی (ع) می فرمایند«فردائی که شما را از آن هیچ شناختی نیست زمامداری حاکمیت پیدا می کند که غیر از خاندان حکومت های امروزین است وعمال وکارگزاران حکومت ها را بر اعمال بدشان کیفر خواهد داد…..او روش عادلانه در حکومت حق را به شما می نمایاند وکتاب خدا وسنت پیامبر (ص) را که تا آن روز متروک مانده اند زنده می کند» در این روایت ترسیم نوعی ازحکومت که تمام عوامل اجرائی آن انسانهای عادل ومطیع تشکیل می دهند به عنوان بارزترین خصوصیت حکومت عدل مهدوی بیان شده است تا امیدی باشد به انسانهای که از جور ظالمان وپادشاهان عصر خود به تنگ آمده اند. از آن طرف آنچنان این زمان نزدیک بیان شده است تا امید مردم به یاس تبدیل نگردد در خطبه ای حضرت علی (ع)می فرمایند«ای مردم ما در آستانه تحقق وعده های داده شده ونزدیکی طلوع آن چیزهای که بر شما پوشیده شده است قرار داریم» ودر خطبه ای دیگر می فرمایند« گویا می بینم در پرتو خاندان پیامبر(ص) نعمتهای خدا بر شما تمام شده وشما به آنچه آرزو دارید می رسید»
دسته دوم: در این دسته از روایات می توان مخاطبین را آن گروه از شیعیانی دانست که با توجه به طولانی شدن زمان غیبت وهم چنین فراگیری فساد امید خود را در جهت استقرار حکومت مهدوی از دست می دهند. دراین روایات آنچه که مورد تاکید ائمه اطهار(ع) قرار گرفته است ذکر فضایل منتظران می باشد تا انگیزه ای در جهت تداوم وامیدواری در جهت ظهور آن حضرت باشد. از این روایات می توان به نمونه ای از روایت امام سجاد (ع) اشاره کرد که ایشان می فرمایند« ای اباخالدغیبت ولی دوازدهم طولانی میشود. همانا مردم زمان غیبت او وعقیده مندان به امامت ومنظران ظهور وی از مردم تمام دورانها برترند…» یا بعضی از روایات بالاترین عبادتی که یک مسلمان می تواند انجام دهد را انتظار فرج دانسته اندو حتی انتظار فرج به معنای فرج الله قلمداد شده یعنی تحقق همان وعده های الهی که در قرآن بسیار ذکر شده است.
نتیجه ای که میتوان از مجموع مباحث ارتباط امنیت روانی وانتظار بیان داشت این است که امید به ظهور حضرت می تواند فرد را در تعیین هدف زندگی ،برنامه ریزی وتفکر دررسیدن به آن کمک کند. انسان منتظر هدف خود را برپائی حکومت عدل جهانی تعیین می کند وبا بینش وتفکر در جهت رسیدن به آن تمام سعی وتلاش خود را می کند واگر هم عمرش بدان حد نرسید طبق فرموده اهل البیت(ع) ثواب یاران حضرت به وی عطاء خواهد شد.تاریخ ثابت می کند آنچنان مسئله انتظار وامید به فرج در دل وجان شیعیان رخنه کرده بود که هرنوع غیبتی را غیبت مهدی (عج) می پنداشتند و باتوجه به مشکلات عدیده ای که در دوران حکومت بنی امیه وبنی عباس خصوصا بعد از شهادت امام حسین(ع) کشیدند می توان مدعی شد شیعیان بیشتراز دیگران نسبت به ظهور منجی واکنش از خود نشان می دادند. به عنوان نمونه در تاریخ آمده است بعد از شهادت امام حسین(ع) واظهار پشیمانی مردم از عدم همراهی با امام و پس از تائید قیام مختار توسط محمد بن حنفیه(به عنوان بزرگ بنی هاشم) بعضی از شیعیان به این تصور بودند که مختار ،همان مهدی موعود (عج) می باشد.یا بعد از دستگیری امام موسی کاظم(ع) وزندانی شدن آن حضرت عده ای از شیعیان گمان کردند ایشان همان مهدی موعود(عج) می باشد.
با این دعا بحث از امنیت روانی وانتظار را به پایان می بریم «أنا سائلکم و آملکم فیما إلیکم التفویض و علیکم التعویض» من از شما می خواهم وبه شما امید بسته ام در آنجه به شما تفویض شده بر شما عوض دادن.
بررسی رابطه میان انتظاروامنیت اجتماعی
۱- معنا ومفهوم امنیت اجتماعی ورابطه آن با سرمایه اجتماعی
۲- معناو مفهوم امنیت ملی ورابطه آن با امنیت اجتماعی از دیدگاه اسلام
معنا شناسی امنیت اجتماعی ورابطه آن با سرمایه اجتماعی
اغلب جامعه شناسان برای امنیت اجتماعی همانند امنیت مفهومی منفعل وتحول پذیرقائلندکه به نسبت فرهنگ ها،ملت ها، گذر زمان ودیگر عوامل تغییر پذیری یک جامعه دستخوش تغییر می شود. فلذا مدعی شده اند نمی توان تعریف مشخصی از امنیت اجتماعی ارائه کرد.عده دیگری امنیت اجتماعی را تامین آسایش زندگی ورفاه افراد یک جامعه تلقی کرده وآن را محدود به امنیت مادی یک جامعه می دانند.
در اندیشه اسلام امنیت اجتماعی نه دارای مفهومی منفعل وتغییر پذیر می باشد ونه دارای مفهومی محدود که تنها امنیت مادی جامعه را در برگیرد، می باشد، بلکه بنابر نگرش اسلام به انسان،عناصر اصلی امنیت زا که با عنوان ارزشها وسنت های اجتماعی که بر پایه مستندات اسلامی می باشد به هیچ عنوان تغییر نمی کنند،بلکه آنچه تغییر میکند روش انجام وعمل بر طبق ارزشهاست که بر اساس زمان ومکان و بعضا به دستور ولی فقیه یا فقیه جامع الشرایط تغییرمی کنند. از طرفی اسلام به تمام ابعاد امنیتی انسان وجامعه می نگرد ودر کنار امنیت مادی مانند تامین غذا وپوشاک ومسکن وبیمه و… به امنیت معنوی هم توجه خاصی دارد تا بدان جا که امنیت اجتماعی را همان امنیتی برمی شمرد که بر پایه بزرگ داشت ارزشها وسنت های یک جامعه می تواند شکل بگیرد وامنیت مادی را نتیجه ایجاد امنیت معنوی می داند.
در این مقاله بعد مادی امنیت اجتماعی مورد بحث نمی باشد، بلکه آنچه برای ما در جهت امنیت اجتماعی مهم است بعد معنوی امنیت اجتماعی که مستلزم تامین امنیت فردی در مقابل ناهنجاری ها، آسیبها وانحرافات اجتماعی ،جرم ،جنایت،خود کشی ومسایلی از این قبیل است،می باشد.
علت توجه اسلام به این بعد از امنیت این است که ریشه بسیاری از انحرافات اجتماعی صرفا فقدان امنیت مادی نیست بلکه دچار شدن افراد به بحران معنا ،بحران هویت،بی اعتمادی وبی قاعدگی است که خود ریشه در افول وآسیب پذیری سرمایه های اجتماعی دارد.
نکته دیگر اینکه منظور از امنیت اجتماعی آیا امنیت فرد یا امنیت جماعتی است. اغلب نویسندگان وحتی برنامه ریزان تامین امنیت اجتماعی از این نکته غافل مانده اند که امنیت اجتماعی امنیت جماعتی یا گروهی در جهت حفظ الگوهای سنتی زبان، فرهنگ،مذهب،هویت وعرف ملی یک جامعه نیست بلکه آنچه مهم می باشد امنیت فرد است که به سبب آن امنیت جامعه تضمین خواهدشد واین را می توان با نگاهی کوتاه به مستندات اسلامی مخصوصا در زمنیه امر به معروف ونهی از منکر به وضوح دریافت .
لذا امنیت اجتماعی از دیدگاه اسلام امنیت فرد از طریق حفظ سرمایه های اجتماعی(ارزشها وسنت های قومی،مذهبی) که نتیجه آن امنیت جامعه است تعریف خواهد شد. توضیح مطلب به این صورت است که سرمایه اجتماعی با فراهم ساختن زمینه نظارت وکنترل اجتماعی غیر اقتدارآمیز بر فرد وجامعه پذیر ساختن وی که از مجرای احترام به عرف ،سنت ها،هنجارها وارزشهای اجتماعی حاصل می شود از یک سو به معنا دار ساختن زندگی اجتماعی برای فرد وزمینه سازی مشارکت مثبت وفعال وی در زندگی اجتماعی می پردازد واز سوی دیگراز جهت پیامدهای جمعی وعمومی موجب سلامت کلی جامعه،پایداری وثبات اجتماعی می شود. امنیت اجتماعی به مثابه مثبت ومطلوب حاصل اثرگذاری سرمایه اجتماعی بر زندگی در قدم اول و زندگی جمعی به تبع آن است.فلذا می توان از دیدگاه جامعه شناسی اسلام یک قاعده کلی را طرح ریزی کرد وآن اینکه ضریب امنیت اجتماعی متغیر از استقرار وقوام سرمایه اجتماعی خواهد بود.«هر چه ارزشهای آن جامعه (سرمایه های اجتماعی) حفظ شود امنیت اجتماعی در آن جامعه تضمین شده خواهد بود.»
معنا ومفهوم امنیت ملی ورابطه آن با امنیت اجتماعی
در این که مرجع امنیت چه چیزی است اختلاف زیادی میان صاحب نظران وجود دارد که مجموع این عوامل را میتوان در ۵ مورد دولت ،رژیم ،فرد، جامعه و جامعه جهانی خلاصه نمود.
دولت: باری بوزان به عنوان مبرزترین طرفدار این نظریه ،گونه های تهدید را در سه دسته تهدید های که متوجه ایده دولت ، وجود فیزیکی دولت و سازمان دولت وجود دارد قرار می دهد.لذا امنیت در این نظریه تنها متوجه دولت می باشد.
رژیم: یکی از دیدگاههای که طرفداران اندکی دارد دیدگاهی است که مرجع امنیت را رژیم سیاسی می داند فلذا عناصر ماهیتی تهدید را در نسبت با موجودیت رژیم می سنجد. این تفکر در قرون گذشته مخصوصا زمان جاهلی و حکومت های طاغوتی بعد ازاسلام به وضوح مشاهده می شود. ودر زمان حاضر نیز حکومتهای که به روشهای غیر دموکراتیک وصرفا بوسیله زور بر روی کارآمده اند از این تفکر پیروی می کنند.
فرد: قائلین به این دیدگاه رهائی از سلطه یعنی آزاد گذاشتن مردم(افراد وگروها) از فشارها ومحدویتهای فیزیکی ورسانه ای که انسانها را از دستیابی به اهدافشان باز می دارد راه تامین امنیت می دانند.
جامعه جهانی: امنیت پژوهان قائل به این نظریه ،مرجع امنیت را ورای دولت و رژیم می پندارند و قائل به این مسئله اند که تهدیداتی که بقا وامنیت جهان را به مخاطره انداخته است خارج از حکومت ودولتها ست لذا نیاز به تاسیس سیستم امنیتی بین المللی در جهت مقابله با این تهدیدات احساس می شود.
جامعه:در این دیدگاه که به اندیشه اسلام بسیار نزدیک می باشد، جامعه به عنوان مرجع امنیت در نظر گرفته می شود. در این دیدگاه تحصیل امنیت در گرو تثبیت وتقویت عقائد،هنجارها وارزش های اجتماعی وحفاظت از صورت بندی الگوهای سنتی، زبان،گویش،فرهنگ،مذهب،آداب ورسوم، تشکیلات وساختارهای اجتماعی وبه طور خلاصه حفظ ممیزه های هویت ملی جامعه وتداوم آن می باشد.
با توجه به مطالب فوق می توان مدعی شد مقوله امنیت ملی حکومت اسلامی با الهام از مبادی معرفت شناسی ،جهان شناسی وانسان شناسی دینی پیوندی ناگسستنی با امنیت ملت اسلامی دارد. دردیدگاه اسلام امنیت پایدار در انحاء گوناگون آن من جمله امنیت اجتماعی مستلزم حفظ ارزش ها،هنجارها وسنت ها ودر یک کلمه هویت جامعه می باشد.
در این جا لازم است آرای امام خمینی(ره) به عنوان یک فقیه ورهبرسیاسی درباره مرجع امنیت را به طور خلاصه مطرح گردد.
در آرای امام سه مرجع جامعه، دولت ورژیم را برای امنیت میتوان یافت.
منظور از رژیم در اندیشه امام باتوجه به فرهنگ علوم سیاسی ومطالبی که درباره خصوصیات رژیم در نظریات اندیشمندان علم سیاست مطرح شد تفاوت ماهوی می کند، البته عنوان رژیم بر آن اطلاق می شود اما از لحاظ کارکردتفاوت های بسیاری با مفهوم اصطلاحی می کند.
حفظ نظام جمهوری اسلامی ایران در دیدگاه امام از چنان اهمیتی برخوردار است که می توان به خاطر آن احکام اولیه شرعی را نیز تعطیل نمود. البته روشن است اهمیت حفظ نظام به این دلیل است که به عنوان ابزاری جهت برقراری احکام اسلامی و آموزه های شریعت در جامعه می باشدوتلاش برای امنیت آن به مثابه تقویت بنیان های دین و ارکان شریعت اسلامی میباشد ،فلذا با حکومت های غیردموکراتیک که برخاسته از امیال وهواهای نفسانی وحتی برخلاف قانون اساسی ، زمامداران آن میباشدتفاوت بسیاری دارد واز طرفی به علت پشتوانه ی مردمی می توان گفت امنیت نظام وابسته به امنیت جامعه می باشد، فلذا در صورت فقدان امنیت اجتماعی ،امنیت نظام هم به مخاطره خواهد افتاد. واز طرفی دولتی که برخاسته از این نظام و ملت اسلامی باشد به عنوان دارالاسلام قلمداد خواهد شدکه درنتیجه با توجه به آموزهای فقه سیاسی دفاع از آن در برابر تهدیدات اغیار وحفظ امنیت ملی آن برتمامی مسلمین واجب خواهد بود.
با توجه به مباحث فوق نتیجه گرفته می شود،مرجع امنیت اجتماعی در آرای امام(ره)از لحاظ رتبی بر دو مرجع دیگر مقدم است ودو مرجع دیگر می توانند نتایج برقراری امنیت اجتماعی قلمداد بشوند.
بعد از تبیین مرجع امنیت تعریف امنیت ملی تا حدودی روشن شد. امنیت ملی عبارت است از «توانائی جامعه در جهت تامین وصیانت از موجودیت فیزیکی، زیستی ومعیشتی،فرهنگی وارزشی مردم،سرزمین ونظام سیاسی،وارتقاء وبهینه سازی آن وتعقیب ونیل به اهداف ومنافع ملی در دوران جنگ وصلح در قبال تهدیدات داخای وخارجی» این تعریف را میتوان جامع تمام تعاریف امنیت ملی دانست که هم به جنبی اثباتی امنیت وهم جنبه منفی امنیت توجه دارد.
مبنای ما در این نوشتار بر محوریت امنیت اجتماعی در میان دیگر انحاء امنیتها مانند امنیت ملی ، امنیت داخلی ،امنیت قضائی و.. می باشد.به این علت که اگر امنیت اجتماعی برقرار شود وتمام افراد جامعه با مسولیت شناسی که نسبت به یکدیگر احساس می کنند وهم چنین با روحیه عدالت طلبی ومبارزه با انحرافها وناهنجاری های موجود در جامعه، می توان به برقراری امنیت داخلی در مرحله اول وامنیت ملی در مرحله دوم امیدوار بود. اما در صورتی که ارزشهای اجتماعی ،سنتها وبه طور کلی سرمایه های اجتماعی یک جامعه از بین بروند باید منتظر انحلال تدریجی یک جامعه وبه تبع آن نظام از درون باشیم.
انتظار وامنیت اجتماعی
با توجه به تعریفی که از انتظار داشتیم، وآن را به عنوان مرجع تمام اعمال وارزشهای اسلامی قلمداد کردیم،انسانی که به عنوان منتظر مهدی موعود(عج) می باشد همواره خود را در حضور امام می بیند وبا توجه به تاثیرات انتظار بروی از قبیل امید به آینده ای روشن یا امید به اینکه جزء منتظران حضرت قلمداد شود سعی در تکامل روحی واصلاح خویش و جامعه خود می کند.
فلذا تلقی ما از انسان منتظر انسانی می باشد که در تمام ابعاد زندگی خویش سعی در رسیدن به آن سعادت ابدی ومنتظر واقعی بودن حضرت را دارد. با توجه به این مطلب اگر بخواهیم تاثیرات انتظار را بر امنیت به خصوص امنیت اجتماعی واکاوی کنیم می بایست عواملی که باعث ایجاد امنیت می شود وهم جنین عواملی که باعث امنیت زدائی می شود با توجه به آموزه های دین مبین اسلام مطرح کرده و مورد بررسی قرار دهیم.
جهار مولفه امنیت زا در منطق اسلام وجود دارد:
۲- ایمان: ایمان رتبه ای بالاتر از اسلام است. ایمان یعنی بعلاوه اعتقاد قلبی به اسلام ودستورات آن ،همراهی عمل ورفتار انسان را نیز باید به همراه داشته باشد.ایمان می تواند برای فرد آرامش،برای جامعه وفاق وهمدلی و برای جهان اسلام وحدت را به ارمغان بیاورد.
دو عنصرفوق را می توان به عنوان یکی ازعالی ترین قواعد سیاسی اسلام دانست. به نوعی می توان با بهره گیری از این دو مولفه بدون توجه به مرزهای سیاسی بین کشورهای مسلمان وتنها در سایه توحید وایمان به خداوند، تمام ممالک اسلامی را متحد نموده وتجاوز وتهدید در قبال هر کدام از کشورهای اسلامی را تجاوز به امنیت دارالسلام دانست .اما متاسفانه برخی از کشورهای مسلمان بدون توجه به آموزهای بسیار کارساز و بدون خطاپذیری ، وارد معاهدات سیاسی ، امنیتی با کشورهای می شوند که بوی از انسانیت حتی از منظر معتقدات خود ندارند.
۳- ولایت: یکی از مولفه های امنیت که اگر درست تبیین نشود میتواند عاملی جهت امنیت زدائی باشد ولایت است .ولایت را می توان انتخاب رهبران صالح وتنظیم رابطه آنها با مردم که منجر به صیانت از جامعه وارزشهای اجتماعی می شود تفسیر کرد.
۴- سعادت: امنیت انسانی از طریق اولویت بخشی ارزش انسان برقدرت ، در مکتب اسلام تامین وتائید می شود.
بعد از شناخت عوامل امنیت زا،می توان باشناخت عوامل امنیت زدا در تمام ابعاد امنیت مانند امنیت اجتماعی،اقتصادی،نظامی ودر سه سطح فردی، داخلی وملی در مستندات اسلامی و اندیشه عالمان دین به خصوص امام راحل (ره) وبرنامه ریزی صحیح در جهت مقابله باآن به رفع این عوامل همت گماشت.عوامل امنیت زدا را میتوان درموارد زیر خلاصه نمود:
۱- عوامل فرهنگی وفکری
ضعف انسجام اسلامی وهویت دینی وملی
اخلاق گریزی واخلاق زدائی از جامعه
کاهش قابلیت، باز تولید فرهنگی وناتوانی اندیشه ورزی
بی اعتمادی وناامیدی جامعه
۲- عوامل اقتصادی
وابستگی اقتصادی
مصرف زدگی
رواج رذایل اخلاقی در کسب وکار مانند ربا،طمع ورزی،احتکارو…
بی توجهی به اقتصاد ومعیشت مردم
۳- عوامل نظامی
• ناهمراهی ملت با نیروهای مسلح
• فاصله گرفتن نیروهای مسلح از دیانت ومعنویت
• مداخله وحمله نظامی خارجی
بعد از بیان مولفه های امنیت زا وامنیت زدا می بایست به ارتباط میان این عوامل ووظایف و خصوصیات منتظران با توجه به مستندات اسلامی اشاره نمود.
مولفه های امنیت زا وخصوصیات منتظران
درباره ولایت پذیری ومطیع بودن یاران ومتظران حضرت،امام صادق(ع) می فرمایند«برای آن حضرت گنجهای است در طالقان ، نه از جنس طلا ونه از نقره بلکه مردانی ….که اطاعت وفرمان پذیری آنها از امام زمان(عج) بیشتر از اطلاعات کردن کنیزی از مالک خود می باشد»
ایمان به خدا واعتقاد به امامت یاران مورد اشارهی بسیاری از روایات می باشد در این باره امام حسن عسگری (ع) به احمد بن اسحاق بن سعد اشعری فرمود« ای احمد بن اسحاق به خدا قسم (فرزندم) غیبتی خواهد داشت که جزء آنها که خداوند در اعتقاد به امامت او استوارشان کرده برای دعا در تعجیل فرجش موفقشان کرده، کسی دیگر از نابودی رهائی نخواهد یافت. به آن حضرت عرض کردم یابن رسول الله(ص)آیا غیبتش به طول می انجامد؟ فرمود آری: به خدا قسم،آنقدر طولانی می شودکه بیشتر معتقدان به او،از اعتقادشان بر می گردند وفقط کسانی بر اعتقاد به اوباقی می مانند که خداوند درباره ولایت ما ازآنها پیمان گرفته وایمان رادر قلبشان راسخ کرده ومورد تائیدشان قرار داده است»
از احادیث فوق این نتیجه را برداشت نمودکه روحیه انتظار باعث افزایش ایمان،اطاعت پذیری از امام واعتقادبه امامت می شود.
مولفه های امنیت زا ووظایف منتظران
دسته اول: وظایفی که به عملکرد شخص منتظر در رفتارهای فردی خویش مرتبط می باشد.
روایات این دسته با تبین خصوصیات یاران حضرت،وظایف منتظران را مشخص نموده اند. خصوصیاتی مانندپایداری واستقامت ،معرفت وشناخت ،صبر وشکیبائی ،تهذیب نفس ،عبادت ،اطاعت ،آمادگی را که جزء خصوصیات یاران می باشد را میتوان جزء وظایف منتظران آن حضرت نیز قلمدادکرد.
دسته دوم: وظایفی که به عملکرد اشخاص به عنوان فردی از اعضای یک جامعه مسلمان تعلق دارد.
در این گونه وظایف مسائلی مانند اصلاح جامعه از فساد در قالب دستور«امر به معروف ونهی از منکر» جلوه بیشتری دارد.فرمایشات امام سجاد (ع)به شخصی به نام اباخالد می تواند گواه بر این مطلب باشد. ایشان می فرمایند«ای اباخالد به درستی که مردم زمان غیبت مهدی(عج)آنان که معتقد به امامت او هستندودر انتظار ظهور او به سر می برندبا فضیلت ترین مردم همه زمانها می باشند زیرا خداوند متعال عقل وفهمی به آنان عنایت کرده که غیبت در نزدآنان به منزله ظهورومشاهده گشته است، خداوند مردم آن زمان رابه منزله کسانی قرارداده است که در راه خدا ودر پیشگاه پیامبر(ص) با شمشیرجهادومبارزه می کنند.آنان در حقیقتا افراد با اخلاص وشیعیان صادق ما هستندوآنان دعوت کنندگان به سوی دین خدا به صورت سرّی وعلنی هستند وبعد حضرت فرمودانتظار فرج از بزرگترین اعمال است»
نتیجه گیری
- فردی که دارای روحیه انتظار باشد به ارزشهای اسلامی وسنتهای مذهبی خویش که پایه های آن توحید،ایمان،ولایت وسعادت انسان است،اهمیت قائل است.
- اهمیت دادن به ارزشهای دینی،مذهبی باعث تقویت سرمایه های اجتماعی که نتیجه آن برقراری امنیت اجتماعی می باشد.این نکته نباید مورد غفلت قرارگیرد که آنچه باعث برقراری امنیت اجتماعی می شود،امنیت فرد وپرورش احساسات مذهبی،دینی وی می باشد،لذا بازهم تکرار می کنیم امنیت اجتماعی در سایه امنیت فرد به وجود می آید.
- برقراری امنیت اجتماعی باعث ایجاد امنیت در ابعاد دیگرجامعه مانند ابعاد اقتصادی،فرهنگی و.. ودر سه لایه ،داخلی،ملی وبین المللی می شود،که نتیجه آن آمادگی جامعه برای ظهور ونزدیک شدن آن به روز موعود می باشد.
فهرست منابع
۱- قرآن کریم
۲- نهج البلاغه(ترجمه محمد دشتی)،قم،موسسه تحقیقاتی فرهنگی امیر المومنین(ع)،۱۳۸۱
۳- ری شهری، محمد: میزان الحکمه،قم ، دارالحدیث،۱۴۱۶
۴- مجلسی،محمد باقر: بحارلانوار،بیروت،موسسه الوفاء،۱۴۰۴
۵- طوسی،محمد بن حسن: التهذیب،تهران،دارالکتب الاسلامیه،۱۳۶۵ شمسی
۶- شیخ صدوق :کمال الدین واتمام النعمه،قم،دارالکتب الاسلامیه،۱۳۹۵
۷- نهج البلاغه(صبحی صالح)،قم،موسسه دارالهجره،
۸- میانجی، نسرین و گودرزی، مجتبی: کتاب انتظار،قم،شباب الجنه،۱۳۸۵
۹- علامه حلی: منتهى المطلب فی تحقیق المذهب،مطبعة الحاج أحمد آغا و محمود آغا، ۱۳۳۳ق
۱۰- حسینیان، روح الله: چهارده قرن تلاش شیعه برای ماندن وتوسعه،تهران،مرکزاسناد انقلاب اسلامی،۱۳۸۲
۱۱- صفار، محمد بن حسن: بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد(ع)، قم،مکتبه آیه الله العظمی مرعشی نجفی،۱۴۰۴
۱۲- لکزائی، نجف ،«اصول رهیافت امنیتی پیامبردر قرآن کریم» ، فصلنامه علوم سیاسی، شماره
۱۳- افتخاری،اصغر،«ساختار وتاویل امنیت» ، فصلنامه مطالعات راهبری،شماره مسلسل ۱۵
۱۴- مرکز اطلاعات ومدارک علمی ایران:فرهنگ علوم سیاسی،تهران،۱۳۷۶
۱۵- باقرزاده،محمدرضا:ضمانت اجراهای صلح وامنیت بین المللی،قم،موسسه آموزشی وپژوهشی امام خمینی(ره)،۱۳۸۲
۱۶- محمد بن حسن،طوسی:مصباح المتهجد ،بیروت،موسسه الاعلی للمطبوعات،۱۴۱۸
۱۷- تقی لو،فرامرز،«رابطه سرمایه اجتماعی وامنیت اجتماعی»،فصلنامه مطالعات راهبردی، شماره مسلسل ۳۲
۱۸- نمله ،علی کریمی،« شناسائی مرجع امنیت دررویکرد امنیت ملی امام خمینی(ره)»، فصلنامه مطالعات راهبردی شماره مسلسل ۳۰ برداشت شده است
۱۹- افتخاری، اصغر،«مرزهای گفتمانی نظریه اسلامی امنیت؛ گذراز جامعه جاهلی به جامعه اسلامی»، فصلنامه مطالعات راهبردی،شماره مسلسل ۲۵
۲۰- حر عاملی ،محمد بن حسن:اثبات الهداة بالنصوص والمعجزات،قم،بی نا
۲۱- صافی،لطف الله:منتخب الاثرفی الامام الثانی عشر(عج)،قم،موسسه السیدة المعصومه،۱۴۱۹
۲۲- www.monjee.com
/الف