از خاندانهاي علمي شيعه در لبنان و عراق و از قديميترين دودمانهاي فقاهت و رهبري و مرجعيت که جمع کثيري از اکابر علماي اماميه و فحول فقهاي اسلام و ادبا و شعرا از اين سلسله در جبل عامل و نجف اشرف برخاستهاند. اين طايفه از ذريهي شيخ محمدحسين فرزند شيخ علي عاملي نجفي آل شراره، از اکابر فضلا و علماي قرن سيزده هجري هستند. خاندان آل شراره يکي از سلسلههاي بزرگ شيعه در لبنان است و اصل اين دودمان از بنتجبيل از قراي جبل عامل ميباشد و امروزه در لبنان و عراق پراکندهاند. بعضي از رجال علمي اين خاندان عبارتند از: 1) شيخ محمدحسين (م1225ق) فرزند شيخ علي عاملي نجفي آل شراره، بنيانگذار نهضت علمي اين خاندان در اواخر قرن 12و مطلع قرن 13 هجري و از اکابر علماي عصر خويش است. وي در نجف اشرف از معاصرين سيدمهدي بحرالعلوم و شيخ جعفر صاحب کشف الغطاء و شيخ قاسم محيي الدين بوده است؛ 2) شيخ محمدحسن (م1271ق) فرزند شيخ محمدحسين بن شيخ علي عاملي نجفي آل شراره، فقيه اصولي، از تلامذهي سيدمهدي بحرالعلوم و از شاگردان طبقهي اول شيخ جعفر صاحب کشف الغطاء است که در نجف از علماي طراز اول اماميه محسوب ميگشت؛ 3) شيخ محمدامين (م ب1247ق) فرزند شيخ محمدحسين آل شراره، از اجلاي علماي عصر خويش و از فقهاي متبحر به شمار ميآمد. سيدحسن صدر در کتاب خود التکمله وي را از بزرگان علماي شيعه و از شاگردان سيدمهدي بحرالعلوم و شيخ جعفر صاحب کشف الغطاء ثبت نموده و شيخ جعفر آل محبوبه مهر وي را در قبالههاي مورخهي سال 1227ق در نجف اشرف مشاهده نموده که زعامت تامه و مقام والاي او را ميرساند؛ 4) شيخ علي (1245-1331ق) فرزند شيخ محمدحسن عاملي نجفي آل شراره، فقيه، طبيب، اديب، شاعر و عارف متواضع، از تلامذهي شيخ مرتضي انصاري و شيخ حسن برغاني آل صالحي و آخوند ملاحسينقلي همداني بود. پس از طي مراتب عالي اجتهاد، سالا کرسي تدريس را در نجف اشغال نمود و از برجستگان شيعه در عصر خويش به شمار ميآمد. حجرهي وي در صحن شريف حضرت اميرالمؤمنين (عليه السلام) در زاويهي شرقي سمت درب قبله قرار داشت که محل تدريس او نيز بود. از طريق دريافت حق المعاينه از بيماران و فروش کتاب امرار معاش مينمود، لذا به کتبي شهرت يافت. گويند حجرهي وي مجمع علما و ادبا بود، از جمله شخصيتهائي که در اين مجمع حضور به هم ميرساندند سيدمحمد سعيد آل حبوبي کبير و سيدجعفر حلي و سيد ابراهيم طباطبائي و شيخ الشعرا و ادباي عراق شيخ جواد آل شبيبي و نظاير آنان بودند. از آثار قلمي وي شرح بر لمعه (غير از الروضة البهية) است و ديوان شعر. قسمتي از مرائي او که در حق ائمه (عليه السلام) سروده بطور پراکنده چاپ شده است؛ 5) شيخ عبدالحسين (م1292ق) فرزند شيخ محمد امين آل شراره، از بزرگان علما و فضلا در نجف اشرف و از شاگردان شيخ مرتضي انصاري بوده است. او برادر بزرگ شيخ موسي آل شراره است؛ 6) شيخ موسي (1267-1304ق) فرزند شيخ محمد امين عاملي آل شراره، مجدد نهضت علمي اين سلسله در مطلع قرن چهاردهم هجري و از نوابغ علماي شيعه و از شاعران ماهر بود. در قريهي بنتجبيل از قراي جبل عامل به دنيا آمد. مقدمات را از صرف و نحو و منطق و معاني و بيان در لبنان نزد شيخ جعفر فرزند علي آل مغنيه و شيخ مهدي آل شمس الدين آموخت. سپس در سال 1288ق به نجف اشرف هجرت نمود و از حوزهي درس شيخ عبدالحسين آل طريحي و آخوند ملامحمد کاظم خراساني و شيخ محمد حسين کاظمي و شيخ محمد طه نجف و ملاعلي همداني و شيخ محمدتقي ايرواني و ملاعلي خوانساري و عارف کبير ملاحسينقلي همداني و ديگران سالها بهرهمند گشت. صاحب اعيان الشيعه به اشتباه وي را از شاگردان شيخ مرتضي انصاري ثبت نموده ولي او شيخ را درک نکرد چون هجرت وي از موطن خويش به نجف اشرف در سال 1288ق است و شيخ در سال 1281ق فوت نموده. سپس وي به درجهي اجتهاد عالي رسيده و در سال 1297ق به موطن خويش بنتجبيل بازگشت. در بنتجبيل مدرسهي علمي و مسجد بزرگي تأسيس نمود که تمام طلاب علوم ديني جبل عامل به آن روي آورده و نهضت بزرگي را بين شيعيان لبنان بوجود آورد و جوانان را به حفظ خطبههاي نهج البلاغه تشويق کرد و مجالس عزاي حسيني در لبنان در سطح گسترده به راه انداخت. وي داراي شاگردان زيادي در لبنان است از آن جمله سيدمحسن آل امين صاحب اعيان الشيعه که شرح حال وي را در 18 صفحه به تفصيل نگاشته است. از مؤلفات وي ارجوزه در ارث؛ ارجوزه در اصول فقه؛ الدرة المنظمة در 168 بيت که فرزندش شيخ عبدالکريم آل شراره و نيز مهدي آل حکيم آنرا شرح کردهاند؛ رساله در تهذيب نفس؛ ديوان شعر بزرگ و شرح شرايع ميباشد؛ 7) شيخ عبدالکريم (1297-ح1332ق) فرزند شيخ موسي بن شيخ محمدامين آل شراره، عالم جليل از اهل فضل و کمال و از فقهاي باتقوا و شعراي اين خاندان است. وي در سال 1319ق به نجف اشرف بازگشت و از حوزهي درس آخوند خراساني و سيدمحمد کاظم يزدي و شيخ الشريعهي اصفهاني سالها بهرهمند گشت و بعد به موطن خود بنتجبيل بازگشت و زعامت آن سامان به وي منتهي گشت. از آثار قلمي وي شرح منظومهي پدر خود در اصول؛ تعليقات بر شرح الشرايع پدرش؛ منظومهاي در اخلاق و حکم و ديوان شعر و مؤلفات ديگري است که در آتش سوزي بنتجبيل با جمعي از مؤلفات پدرش طعمهي حريق شد؛ 8) شيخ محسن (1319-1365ق) فرزند شيخ عبدالکريم بن شيخ موسي بن شيخ محمد امين آل شراره، مجدد نهضت علمي اين سلسله در نيمهي قرن چهاردهم هجري و از متفکرين شيعه، فقيه اصولي، فيلسوف شاعر، مقدمات علوم را در بنتجبيل موطن خويش فرا گرفت سپس به نجف اشرف هجرت نمود و از محضر شيخ محمدعلي خراساني و سيد جمال گلپايگاني و شيخ کاظم شيرازي و شيخ محمدحسين آل کاشف الغطاء و سيد ابوالحسن اصفهاني و ميرزا حسين نائيني و جمعي ديگر از اکابر اساتيد حوزه بهرهمند گشت و در فلسفه و شعر و ادب پايهاي بلند يافت، وي از پيشروان اصلاحات اساسي در حوزههاي علمي شيعه و خواهان تغيير در نحوهي اداره و شيوهي تدريس بود، مقالات انتقادي تندي در مجلهي العرفان منتشر نمود که نجف را به هيجان آورد و بين فکر جديد و قديم برخورد بوجود آمد، جمعي از جوانان به او گرويدند و اشعاري بين جوانان اصلاح طلب و شيوخ رد و بدل گشت. وي به موطن خويش بنتجبيل بازگشت و عامت تامه در آن سامان داشت. بسياري از افکار ترقيخواهانهي خود را در لبنان به مرحلهي اجرا گذاشت و مانند پدر و جد خويش نهضت بزرگي بين شيعيان بوجود آورد. وي از بنيانگذاران استقلال لبنان است. از مؤلفات وي اصول فقه ناتمام؛ رساله در اخلاق و دين الشيعه است که به انگليسي ترجمه شده است؛ 9) شيخ علي (1302-1375ق) فرزند شيخ احمد بن شيخ امين عاملي آل شراره، از علماي معاصر اين خاندان، اديب شاعر، فاضل محقق و از شاگردان سيد نجيب آل فضل الله و پسر عموي خود شيخ عبدالحريم آل شراره و شيخ موسي آل مغينه است، از آثار قلمي وي منظومه در مستجبات فقه و ديوان شعر را ميتوان نام برد.
کتابنامه: اعيان الشيعه، 43/8، 291-292، 48/9، 342/10-344؛ الاعلام، 268/8؛ الذريعه، 455/1، 461، 109/8؛ شخصيت ا نصاري، 384؛ شعراء الغري، 309/6، 111/11؛ عشائر العراق، 183/1، 320؛ قلب جزيره العرب، 157؛ الکرام البرره، 156/1، 322، 404، 707/2؛ معجم المؤلفين، 185/8؛ معجم قبائل العرب، 587/2؛ نقباء البشر، 1182/3، 1385/4؛ معارف الرجال، 192/2، 56/3؛ ماضي النجف و حاضرها، 384/2-392.
منبع مقاله :
گروه نويسندگان، (1391) دائرةالمعارف تشيع، تهران: حکمت، چاپ اول
کتابنامه: اعيان الشيعه، 43/8، 291-292، 48/9، 342/10-344؛ الاعلام، 268/8؛ الذريعه، 455/1، 461، 109/8؛ شخصيت ا نصاري، 384؛ شعراء الغري، 309/6، 111/11؛ عشائر العراق، 183/1، 320؛ قلب جزيره العرب، 157؛ الکرام البرره، 156/1، 322، 404، 707/2؛ معجم المؤلفين، 185/8؛ معجم قبائل العرب، 587/2؛ نقباء البشر، 1182/3، 1385/4؛ معارف الرجال، 192/2، 56/3؛ ماضي النجف و حاضرها، 384/2-392.
منبع مقاله :
گروه نويسندگان، (1391) دائرةالمعارف تشيع، تهران: حکمت، چاپ اول