مفضل بن عمر (م ح663ق) از دانشمندان سدهي هفتم هجري و بزرگترين شاگرد امام فخر رازي در حکمت و رياضي. وي در ابهر زنجان از مادر زاده شد و چون فتنهي مغولان ظاهر گشت به شام رفت و روزگاري چند در خدمت محيي الدين محمدبن محمدبن سعيدبن ندي (م651ق) در دمشق زيست. پس از مدتي به بلاد روم رفت و در آنجا اقامت گزيد و به تدريس علوم عقلي پرداخت. تاريخ تولد او به درستي معلوم نيست و در تاريخ وفات او نيز اختلاف زياد است. وفات او در روزگار هولاکو يعني ميان سالهاي 660 تا 663ق نوشتهاند. عدهاي، از جمله حاجي خليفه، وفات او را 700ق نوشتهاند و اين البته درست نيست، زيرا چنانکه سبکي گويد (طبقات الشافعيه، 381/8-382) ابهري در سال 626ق در موصل و اربل با کمال الدين بن يونس موصلي فقيه و رياضيدان و منطقي (م639ق) ديدار کرده و با وجود کبر سن به مجلس درس او حاضر ميگشته است و اين معقول نيست که مردي پس از اين تاريخ متجاوز از چهل سال ديگر زنده بوده باشد. تشيع ابهري روشن نيست، وليکن اهميت او براي ما از اين جهت است که آثار او مورد عنايت خواجه طوسي و صدرالدين شيرازي بوده است که هر دو از بزرگترين حکماي شيعهاند. اهم آثار ابهري عبارتند از: 1) تنزيل الافکار در منطق، که خواجهي طوسي شرحي بر آن نوشته و آن را تعديل المعيار في نقد تنزيل الافکار ناميده است و گذشته از چاپهاي قديم، به سال 1353ش در تهران چاپ شده است؛ 2) هداية در منطق، حکمت الهي و طبيعي، که در بيشتر کشورهاي اسلامي و مجامع شيعي مشهور است و از جمله کتابهاي درسي طالبان حکمت بشمار ميرود. بر اين کتاب عدهاي از فاضلان، شرح نوشتهاند يا حاشيه زدهاند. دقيقترين اين شروح، يکي شرح ميرحسين ميبدي (م880ق) و ديگري شرح هداية، صدرالدين شيرازي است و اين دو شرح با حواشي فراوان محققان شيعي چاپ شده است؛ 3) ايساغوجي، که در واقع خلاصهئي از منطق است، و ابهري از باب اطلاق جزء بر کل، ايساغوجي را که همانند کليات خمس و يکي از ابواب نه گانه منطق است بر تمام کتاب اطلاق کرده است. اين کتاب در ضمن کتابي به نام مجموع مهمات المتون چاپ شده است.
ابهري با خواجه طوسي رابطهي دوستي داشته و با هم مکاتباتي نيز داشتهاند، و وقتي خواجه رسالهاي نوشت و همراه نامهاي نزد ابهري فرستاد و از او درخواست تا «دو سه موضع از مواضعي را که در خاطر خواجه از آن خار خاري بود» جواب بنويسد، و در آنجا نهايت احترام را به ابهري مراعات کرده است. ابهري در شعر نيز دستي داشته و حمدالله مستوفي (تاريخ گزيده، 507) يک رباعي از او آورده است.
کتابنامه:
منطق و مباحث الفاظ، مقالهي عبدالله نوراني، 35-48؛ فهرست نسخ خطي دانشگاه، 382/3 به بعد، احوال و آثار خواجه نصير طوسي، مدرس رضوي، 150-151.
منبع مقاله :
گروه نويسندگان، (1391)، دائرة المعارف تشيع، تهران: حکمت، چاپ اول
ابهري با خواجه طوسي رابطهي دوستي داشته و با هم مکاتباتي نيز داشتهاند، و وقتي خواجه رسالهاي نوشت و همراه نامهاي نزد ابهري فرستاد و از او درخواست تا «دو سه موضع از مواضعي را که در خاطر خواجه از آن خار خاري بود» جواب بنويسد، و در آنجا نهايت احترام را به ابهري مراعات کرده است. ابهري در شعر نيز دستي داشته و حمدالله مستوفي (تاريخ گزيده، 507) يک رباعي از او آورده است.
کتابنامه:
منطق و مباحث الفاظ، مقالهي عبدالله نوراني، 35-48؛ فهرست نسخ خطي دانشگاه، 382/3 به بعد، احوال و آثار خواجه نصير طوسي، مدرس رضوي، 150-151.
منبع مقاله :
گروه نويسندگان، (1391)، دائرة المعارف تشيع، تهران: حکمت، چاپ اول