نویسنده : علیرضا بهشتى
در میان انبوه کتب مذهبی کمتر کتابی پیدامی شود که از «شیخ صدوق» یا «محمد بن بابویه قمی» نامی ترین دانشمند گرانمایه و بزرگوار و فقیه و محدث عالیقدر شیعه، در نیمه دوم سده چهارم هجری قمری و کتابها و احادیث او به ویژه در مساله «ولایت فقیه و اختیارات آن» در جهت اثبات ولایت عامه فقیه حدیثی و ذکری به میان نیامده باشد.
گفته میشود شیخ صدوق با دعای امامزمان (عج) در قم متولد شده است و پدرش علی از «حسینابن روح»، سومین نایب خاص امامزمان خواست تا از امام خواهش کند که پسری نصیب او گرداند. پس از سه روز خبر رسید که حضرت ولیعصر دعا فرموده و وعده داده که او در آیندهای نزدیک صاحب فرزند خواهد شد. شیخ صدوق خود نیز به این ولادت افتخار میکرده و گفته است: «من به دعای صاحب الامر زاده شدهام».
«شیخ صدوق» بعد از سال 305 هجری قمری که «حسین بن روح نوبختی» به عنوان نائب سوم امام زمان (عج) عهده دار وساطت بین شیعیان و حضرت گردید،به همراه پدرش که پیشوای علمای قم بود، وارد بغداد شد.
«ابن بابویه» سرآمد علماء، فقهاء و محدثین قم بود، و به نقل ابن ندیم دویست جلد کتاب تالیف کرده است.
محمد بن بابویه به روزگار جوانی پس از فراگرفتن علوم مقدماتی، علم حدیث و فقه بر اساس حدیث را از مفاخر فقهاء و محدثین قم همچون پدرش «علی بن بابویه»، «محمد بن حسن بن ولید» پیشوای فقهای قم و دیگران آموخت، آنگاه چون در روزگار سلاطین شیعی «آل بویه» به سر می برده، و آنها بر قسمت اعظم دنیای اسلام تسلط داشتند، به منظور دیدار مشایخ دیگر در سایر نقاط شیعه نشین، و سیر وسیاحت در ممالک اسلامی، از ری تا بلخ و بخارا و از آنجا تا بغداد، کوفه، مکه، مدینه و دیگر مراکز دیگر علمی شیعه و سنی به جهت شناخت واقعی اسلام راستین بود، به مسافرت طولانی همت گماشت.
دانشمند شیعه «شیخ الطائفه محمد بن حسن طوسی» متوفی سال 460 ه.ق که با یک واسطه شاگرد شیخ صدوق بوده است از وی بدین گونه یاد می کند: «ابو جعفر محمد بن علی بن حسین بن موسی بن بابویه قمی، دانشمندی جلیل القدر، بزرگوار، حافظ احادیث، صاحب نظر در رجال و ناقد اخبار بوده، در میان علما و دانشمندان قم در حفظ و کثرت علم مانند او دیده نشده است».
شیخ صدوق ساکن «ری» شهر بزرگ آن روز ایران و پایتخت رکن الدوله دیلمی بوده است. وی در سال 347ه.ق و به هنگامی که در اوج شهرت قرار داشته و از لحاظ نبوغ و مقامات علمی و عملی شخصیت برازنده شیعه بوده است، گویا به دعوت رکن الدوله که شیعه بوده از قم یا خراسان به «ری»رفته و در آنجا ساکن می گردد.
شیخ بزرگوار در قم، ری، نیشابور، مشهد مقدس و سایر نقاطی که اقامت داشته روزهای جمعه و سه شنبه احادیث جالبی در مباحث گوناگون بر شاگردان فاضل و دانشمند خود املاء می نموده و آنها یادداشت می کرده اند.
از جمله اینها نود و هفت مجلس است که به نام «امالی» یا «مجالس» چاپ شده و آغاز آن روز جمعه 22 ماه رجب سال367 ه.ق و آخر آن 19 شعبان سال 368 در مشهد امام رضا علیه السلام بوده است.
امرای آل بویه از سال 320 تا 448 هجری قمری در ایران مرکزی، فارس، خوزستان، عراق و سواحل خلیج فارس دولت نیرومندی تشکیل داده و باعث تقویت و رواج مذهب شیعه شده بودند.
موقعیت دیگر شیخ صدوق این بود که شخصیت بلند آوازه شیعه و وزیر دانشمند و با تدبیر رکن الدوله «صاحب بن عباد» متوفی سال 385ه.ق در ری اداره امور مملکت را به عهده داشت، و این خود فرصتی مناسب برای طرح کلی شیخ صدوق محدث و فقیه عالیقدر شیعه برای بزرگداشت و ارائه مکتب فقه و حدیث شیعه امامیه بود.
شیخ صدوق مرد بلند آوازه شیعه به هر جا می رفته، گذشته از استفاده از رجال شیعه و سنی، به افاده و بیان و املاء احادیث اندوخته، به طالبان علم و شاگردان خود، و آماده ساختن آنها برای حفظ و نگاهداری مکتب و آثار اهل بیت عصمت و طهارت اهتمام داشته است.
به همین جهت گروهی از مفاخر علمای شیعه و سنی جزو شاگردان او به شمار آمده اند، که یا رسماً شاگرد او بوده اند، یا از وی روایت نموده یا اجازه گرفته اند. تألیفات شیخ صدوق شیخ بزرگوار در تألیفات خود با نقل احادیث و توضیح مضامین و فتوی بر طبق آنها، روح تعالیم عالیه اسلام و اصول و فروع مذهب شیعه را روشن ساخته است.به عنوان مثال در باب حاکمیت ولی فقیه در امور قضا وی از سالم بن مکرم ـ که همان ابوخدیجه است - نقل کرده که امام صادق فرمود: «از مخاصمه و مرافعه نزد بعضى از ستم کاران بپرهیزید. نگاه کنید یک نفر را ـ که از قضایاى ما کمى با خبر است - در میان خود قرار دهید و من او را قاضى قرار داده ام، محاکمه را پیش او ببرید».
حدیث مذکور جزء چند حدیث محدود معتبری است که تمام فقهای شیعه پس از شیخ صدوق به این حدیث استناد کرده اند. البته نکته حائز اهمیت این است که دوره شیخ صدوق دوران غلبه جریان اخباری گری در فقه شیعه است، به همین دلیل در این دوران بیشترین مجتهدین به جمع آوری احادیث معتبر پرداخته اند که شیخ صدوق نیز در کنار مرحوم «کلینی» و «شیخ طوسی» و «شیخ مفید» به این گروه تعلق دارد.
«علامه حلى» درباره وی چنین گفته است: «شیخ و فقیه ما و زعیم مذهب شیعه در خراسان که مردى کهنسال بود و همه مشایخ شیعه از او پیروى مىکردند، به سال 355 ه.ق وارد بغداد شد. او از فقیهان عالی قدر، حافظان حدیث، عالمان علم رجال و راویان اخبار به شمار مىرفت که در حفظ حدیث و کثرت دانش میان اهالى قم بى نظیر بود».
«علامه سید بحر العلوم» درباره او نیز گفته است: «محمد بن على بن حسین بن موسى بن بابویه قمى یکى از شخصیتهاى بزرگ شیعه و رکنى از ارکان شریعت اسلام و سرآمد محدثان بود که در روایتحدیث از امامان راستین - درود بر آنان - صداقت داشت. او از برکت دعاى امام - زمان - درود بروى - دیده به جهان گشود و بدان جهتبه درجاتى عالى از فضل و کرامت نائل آمد و امام در توقیعى که از ناحیه مقدسش صادر شده بود، وى را چنین توصیف کرده است: «صدوق فقیهى بزرگوار است که خداوند مردم را به وسیله او بهرهمند مىگرداند».
«علامه سید بحر العلوم» به توصیف کتاب «من لا یحضره الفقیه» نیز پرداخته و چنین گفته است: «این کتاب یکى از کتابهایى است که در شهرت و اعتبار به روشنایى روز مىماند».
2- کتاب «عیون اخبار الرضا». - کتاب «الامالى».
4- کتاب «الخصال».
5- کتاب «ثواب الاعمال».
6- کتاب «من لا یحضره الفقیه».
شیح بزگوار «ابو جعفر محمد بن بابویه قمی» معروف به «شیخ صدوق» پس ازهفتاد و چند سال زندگانی درخشان و پر افتخار و مسافرت های طولانی در اقصی نقاط بلاد اسلامی و تالیف و تصنیف حدود 300 جلد کتاب پر ارزش در ابعاد مختلف زندگی، سرانجام درسال381 ه.ق در«ری» چشم از جهان فرو بست و به عالم باقی شتافت. آرامگاه وی امروز در شهر ری به نام «ابن بابویه» زیارتگاه مردم مسلمان است.
منبع: سایت های خبری آفتاب نیوز
/س
گفته میشود شیخ صدوق با دعای امامزمان (عج) در قم متولد شده است و پدرش علی از «حسینابن روح»، سومین نایب خاص امامزمان خواست تا از امام خواهش کند که پسری نصیب او گرداند. پس از سه روز خبر رسید که حضرت ولیعصر دعا فرموده و وعده داده که او در آیندهای نزدیک صاحب فرزند خواهد شد. شیخ صدوق خود نیز به این ولادت افتخار میکرده و گفته است: «من به دعای صاحب الامر زاده شدهام».
«شیخ صدوق» بعد از سال 305 هجری قمری که «حسین بن روح نوبختی» به عنوان نائب سوم امام زمان (عج) عهده دار وساطت بین شیعیان و حضرت گردید،به همراه پدرش که پیشوای علمای قم بود، وارد بغداد شد.
«ابن بابویه» سرآمد علماء، فقهاء و محدثین قم بود، و به نقل ابن ندیم دویست جلد کتاب تالیف کرده است.
محمد بن بابویه به روزگار جوانی پس از فراگرفتن علوم مقدماتی، علم حدیث و فقه بر اساس حدیث را از مفاخر فقهاء و محدثین قم همچون پدرش «علی بن بابویه»، «محمد بن حسن بن ولید» پیشوای فقهای قم و دیگران آموخت، آنگاه چون در روزگار سلاطین شیعی «آل بویه» به سر می برده، و آنها بر قسمت اعظم دنیای اسلام تسلط داشتند، به منظور دیدار مشایخ دیگر در سایر نقاط شیعه نشین، و سیر وسیاحت در ممالک اسلامی، از ری تا بلخ و بخارا و از آنجا تا بغداد، کوفه، مکه، مدینه و دیگر مراکز دیگر علمی شیعه و سنی به جهت شناخت واقعی اسلام راستین بود، به مسافرت طولانی همت گماشت.
دانشمند شیعه «شیخ الطائفه محمد بن حسن طوسی» متوفی سال 460 ه.ق که با یک واسطه شاگرد شیخ صدوق بوده است از وی بدین گونه یاد می کند: «ابو جعفر محمد بن علی بن حسین بن موسی بن بابویه قمی، دانشمندی جلیل القدر، بزرگوار، حافظ احادیث، صاحب نظر در رجال و ناقد اخبار بوده، در میان علما و دانشمندان قم در حفظ و کثرت علم مانند او دیده نشده است».
شیخ صدوق ساکن «ری» شهر بزرگ آن روز ایران و پایتخت رکن الدوله دیلمی بوده است. وی در سال 347ه.ق و به هنگامی که در اوج شهرت قرار داشته و از لحاظ نبوغ و مقامات علمی و عملی شخصیت برازنده شیعه بوده است، گویا به دعوت رکن الدوله که شیعه بوده از قم یا خراسان به «ری»رفته و در آنجا ساکن می گردد.
شیخ بزرگوار در قم، ری، نیشابور، مشهد مقدس و سایر نقاطی که اقامت داشته روزهای جمعه و سه شنبه احادیث جالبی در مباحث گوناگون بر شاگردان فاضل و دانشمند خود املاء می نموده و آنها یادداشت می کرده اند.
از جمله اینها نود و هفت مجلس است که به نام «امالی» یا «مجالس» چاپ شده و آغاز آن روز جمعه 22 ماه رجب سال367 ه.ق و آخر آن 19 شعبان سال 368 در مشهد امام رضا علیه السلام بوده است.
موقعیتهای حساس زمان شیخ صدوق
یکی از موقعیتهای قابل توجه شیخ صدوق این بود که در زمان سلطه امرای آل بویه می زیست که شیعه اثنی عشری بودند.امرای آل بویه از سال 320 تا 448 هجری قمری در ایران مرکزی، فارس، خوزستان، عراق و سواحل خلیج فارس دولت نیرومندی تشکیل داده و باعث تقویت و رواج مذهب شیعه شده بودند.
موقعیت دیگر شیخ صدوق این بود که شخصیت بلند آوازه شیعه و وزیر دانشمند و با تدبیر رکن الدوله «صاحب بن عباد» متوفی سال 385ه.ق در ری اداره امور مملکت را به عهده داشت، و این خود فرصتی مناسب برای طرح کلی شیخ صدوق محدث و فقیه عالیقدر شیعه برای بزرگداشت و ارائه مکتب فقه و حدیث شیعه امامیه بود.
شیخ صدوق مرد بلند آوازه شیعه به هر جا می رفته، گذشته از استفاده از رجال شیعه و سنی، به افاده و بیان و املاء احادیث اندوخته، به طالبان علم و شاگردان خود، و آماده ساختن آنها برای حفظ و نگاهداری مکتب و آثار اهل بیت عصمت و طهارت اهتمام داشته است.
به همین جهت گروهی از مفاخر علمای شیعه و سنی جزو شاگردان او به شمار آمده اند، که یا رسماً شاگرد او بوده اند، یا از وی روایت نموده یا اجازه گرفته اند. تألیفات شیخ صدوق شیخ بزرگوار در تألیفات خود با نقل احادیث و توضیح مضامین و فتوی بر طبق آنها، روح تعالیم عالیه اسلام و اصول و فروع مذهب شیعه را روشن ساخته است.به عنوان مثال در باب حاکمیت ولی فقیه در امور قضا وی از سالم بن مکرم ـ که همان ابوخدیجه است - نقل کرده که امام صادق فرمود: «از مخاصمه و مرافعه نزد بعضى از ستم کاران بپرهیزید. نگاه کنید یک نفر را ـ که از قضایاى ما کمى با خبر است - در میان خود قرار دهید و من او را قاضى قرار داده ام، محاکمه را پیش او ببرید».
حدیث مذکور جزء چند حدیث محدود معتبری است که تمام فقهای شیعه پس از شیخ صدوق به این حدیث استناد کرده اند. البته نکته حائز اهمیت این است که دوره شیخ صدوق دوران غلبه جریان اخباری گری در فقه شیعه است، به همین دلیل در این دوران بیشترین مجتهدین به جمع آوری احادیث معتبر پرداخته اند که شیخ صدوق نیز در کنار مرحوم «کلینی» و «شیخ طوسی» و «شیخ مفید» به این گروه تعلق دارد.
من لا یحضره الفقیه
کتاب «من لا یحضره الفقیه» تالیف شیخ صدوق به سال 381 ه.ق است که جزء کتب اربعه شیعه می باشد و بسیاری ازنظریه پردازان در خصوص «ولایت فقیه» در اثبات آن بر مبنای دلایل نقلی از این کتاب استفاده کرده اند. وى نام کتاب «من لا یحضره الفقیه» را از کتاب «من لا یحضره الطبیب» تالیف «محمد بن زکریاى رازى» اقتباس کرده است.«علامه حلى» درباره وی چنین گفته است: «شیخ و فقیه ما و زعیم مذهب شیعه در خراسان که مردى کهنسال بود و همه مشایخ شیعه از او پیروى مىکردند، به سال 355 ه.ق وارد بغداد شد. او از فقیهان عالی قدر، حافظان حدیث، عالمان علم رجال و راویان اخبار به شمار مىرفت که در حفظ حدیث و کثرت دانش میان اهالى قم بى نظیر بود».
«علامه سید بحر العلوم» درباره او نیز گفته است: «محمد بن على بن حسین بن موسى بن بابویه قمى یکى از شخصیتهاى بزرگ شیعه و رکنى از ارکان شریعت اسلام و سرآمد محدثان بود که در روایتحدیث از امامان راستین - درود بر آنان - صداقت داشت. او از برکت دعاى امام - زمان - درود بروى - دیده به جهان گشود و بدان جهتبه درجاتى عالى از فضل و کرامت نائل آمد و امام در توقیعى که از ناحیه مقدسش صادر شده بود، وى را چنین توصیف کرده است: «صدوق فقیهى بزرگوار است که خداوند مردم را به وسیله او بهرهمند مىگرداند».
«علامه سید بحر العلوم» به توصیف کتاب «من لا یحضره الفقیه» نیز پرداخته و چنین گفته است: «این کتاب یکى از کتابهایى است که در شهرت و اعتبار به روشنایى روز مىماند».
مهمترین تالیفات شیخ صدوق:
1- کتاب «علل الشرایع».2- کتاب «عیون اخبار الرضا». - کتاب «الامالى».
4- کتاب «الخصال».
5- کتاب «ثواب الاعمال».
6- کتاب «من لا یحضره الفقیه».
شیح بزگوار «ابو جعفر محمد بن بابویه قمی» معروف به «شیخ صدوق» پس ازهفتاد و چند سال زندگانی درخشان و پر افتخار و مسافرت های طولانی در اقصی نقاط بلاد اسلامی و تالیف و تصنیف حدود 300 جلد کتاب پر ارزش در ابعاد مختلف زندگی، سرانجام درسال381 ه.ق در«ری» چشم از جهان فرو بست و به عالم باقی شتافت. آرامگاه وی امروز در شهر ری به نام «ابن بابویه» زیارتگاه مردم مسلمان است.
منبع: سایت های خبری آفتاب نیوز
/س