تاريخچه اصطلاح شيعه
نویسنده: استاد جعفر سبحانى
«شيعه» در لغتبه معنى پيرو است و در اصطلاح به گروهى از مسلمانان گفته مىشود كه رهبرى جامعه اسلامى را پس از درگذشت پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم از آن حضرت على عليه السلام و فرزندان معصوم او مىدانند.
به گواهى تاريخ، پيامبر گرامى صلى الله عليه و آله و سلم در طول حيات خود در موارد مختلف كرارا از فضايل و مناقب و نيز قيادت و رهبرى على عليه السلام پس از خويش سخن به ميان مىآورد.و اين توصيهها و سفارشها سبب شده بود كه طبق روايات مستند، در همان زمان پيامبر، گروهى دور على عليه السلام را بگيرند و به نام شيعه على عليه السلام شناخته شوند. اين گروه پس از رحلت پيامبر بر همان عقيده پيشين خود باقى ماندند و مصلحت انديشيهاى فردى و گروهى را بر تنصيص رسول خدا در باب رهبرى مقدم نداشتند، وچنين بود كه گروهى در عصر رسول خدا و پس از درگذشت او به نام شيعه معروف شدند. به اين مطلب در گفتار نويسندگان ملل و نحل نيز اشاره و تصريح شده است.
نوبختى (متوفاى 310ه) مىنويسد: شيعه به كسانى گفته مىشود كه در زمان رسول خدا و پس از او، على عليه السلام را به امامت و خلافت پذيرفته و از ديگران گسسته و به او پيوستهاند».(1)
ابوالحسن اشعرى مىگويد: علت آنكه اين گروه را شيعه مىگويند آن است كه اينان على را پيروى كرده و او را بر ديگر صحابه مقدم مىدارند.(2)
شهرستانى مىنويسد: شيعه كسانى هستند كه از على عليه السلام بالخصوص پيروى كرده و به امامت و خلافت او از طريق نص و وصيت قائل شدهاند.(3)
بنابر اين شيعه، تاريخى جز اسلام، و سرآغازى جز مبدا پيدايش اسلام ندارد، و در حقيقت، اسلام و تشيع دو رويه يك سكه يا دو نيمرخ از يك چهرهاند كه در يك زمان متولد شدهاند. در اصل هشتاد و ششم خواهد آمد كه پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم در نخستين روزهاى دعوت آشكار خود، بنى هاشم را جمع كرد و خلافت و وصايت على را به آنان اعلان نمود، و پس از آن نيز در مراحل مختلف، بخصوص در روز غدير خلافت اورا رسما اعلام داشت.
آرى، تشيع نه زاييده تبانى اهل سقيفه و نه فراورده حوادث دوران قتل عثمان و ديگر افسانهها است، بلكه اين خود پيامبر گرامى بود كه با رهنمودهاى آسمانى مكرر خويش، بذر تشيع را براى اولين بار در دل صحابه غرس نمود و به مرور زمان آن را رشد داد و جمعى از اصحاب كبار چون سلمان و اباذر را شيعه ناميد. مفسران اسلامى در تفسير آيه ;ژخ÷;ژخ÷ان الذين آمنوا وعملوا الصالحات مقصود از اين آيه على و شيعيان اوست.(4) اولئك هم خيرالبرية››( بينه/7) نقل كردهاند كه پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم فرمود:
در تواريخ نام شيعيان على عليه السلام از صحابه و تابعين كه به خلافتبلا فصل او پس از پيامبر اكرم معتقد بودند آمده است كه ذكر اسامى آنان در اين مختصر نمىگنجد. تشيع به مفهوم يادشده، وجه مشترك ميان كليه شيعيان جهان است كه بخشى عظيم از مسلمانان گيتى را تشكيل مىدهند.شيعيان در طول تاريخ اسلام دوشادوش ساير مذاهب اسلامى در گسترش اسلام سهم عظيمى را ايفا كردهاند: علوم مختلف را پىريزى، دولتهاى مهمى را پايهگذارى، و شخصيتهاى بسيار برجسته علمى و ادبى و سياسى را تقديم جامعه بشريت كردهاند، و اينك نيز در اكثر نقاط جهان حضور دارند.
/خ
به گواهى تاريخ، پيامبر گرامى صلى الله عليه و آله و سلم در طول حيات خود در موارد مختلف كرارا از فضايل و مناقب و نيز قيادت و رهبرى على عليه السلام پس از خويش سخن به ميان مىآورد.و اين توصيهها و سفارشها سبب شده بود كه طبق روايات مستند، در همان زمان پيامبر، گروهى دور على عليه السلام را بگيرند و به نام شيعه على عليه السلام شناخته شوند. اين گروه پس از رحلت پيامبر بر همان عقيده پيشين خود باقى ماندند و مصلحت انديشيهاى فردى و گروهى را بر تنصيص رسول خدا در باب رهبرى مقدم نداشتند، وچنين بود كه گروهى در عصر رسول خدا و پس از درگذشت او به نام شيعه معروف شدند. به اين مطلب در گفتار نويسندگان ملل و نحل نيز اشاره و تصريح شده است.
نوبختى (متوفاى 310ه) مىنويسد: شيعه به كسانى گفته مىشود كه در زمان رسول خدا و پس از او، على عليه السلام را به امامت و خلافت پذيرفته و از ديگران گسسته و به او پيوستهاند».(1)
ابوالحسن اشعرى مىگويد: علت آنكه اين گروه را شيعه مىگويند آن است كه اينان على را پيروى كرده و او را بر ديگر صحابه مقدم مىدارند.(2)
شهرستانى مىنويسد: شيعه كسانى هستند كه از على عليه السلام بالخصوص پيروى كرده و به امامت و خلافت او از طريق نص و وصيت قائل شدهاند.(3)
بنابر اين شيعه، تاريخى جز اسلام، و سرآغازى جز مبدا پيدايش اسلام ندارد، و در حقيقت، اسلام و تشيع دو رويه يك سكه يا دو نيمرخ از يك چهرهاند كه در يك زمان متولد شدهاند. در اصل هشتاد و ششم خواهد آمد كه پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم در نخستين روزهاى دعوت آشكار خود، بنى هاشم را جمع كرد و خلافت و وصايت على را به آنان اعلان نمود، و پس از آن نيز در مراحل مختلف، بخصوص در روز غدير خلافت اورا رسما اعلام داشت.
آرى، تشيع نه زاييده تبانى اهل سقيفه و نه فراورده حوادث دوران قتل عثمان و ديگر افسانهها است، بلكه اين خود پيامبر گرامى بود كه با رهنمودهاى آسمانى مكرر خويش، بذر تشيع را براى اولين بار در دل صحابه غرس نمود و به مرور زمان آن را رشد داد و جمعى از اصحاب كبار چون سلمان و اباذر را شيعه ناميد. مفسران اسلامى در تفسير آيه ;ژخ÷;ژخ÷ان الذين آمنوا وعملوا الصالحات مقصود از اين آيه على و شيعيان اوست.(4) اولئك هم خيرالبرية››( بينه/7) نقل كردهاند كه پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم فرمود:
در تواريخ نام شيعيان على عليه السلام از صحابه و تابعين كه به خلافتبلا فصل او پس از پيامبر اكرم معتقد بودند آمده است كه ذكر اسامى آنان در اين مختصر نمىگنجد. تشيع به مفهوم يادشده، وجه مشترك ميان كليه شيعيان جهان است كه بخشى عظيم از مسلمانان گيتى را تشكيل مىدهند.شيعيان در طول تاريخ اسلام دوشادوش ساير مذاهب اسلامى در گسترش اسلام سهم عظيمى را ايفا كردهاند: علوم مختلف را پىريزى، دولتهاى مهمى را پايهگذارى، و شخصيتهاى بسيار برجسته علمى و ادبى و سياسى را تقديم جامعه بشريت كردهاند، و اينك نيز در اكثر نقاط جهان حضور دارند.
پىنوشتها
1. فرق الشيعه، ص17.
2. مقالات الاسلاميين:1/65.
3. ملل و نحل:1/131.
4. الدر المنثور:8/589، به نقل از جابر بن عبد الله، ابن سعيد خدرى، ابن عباس و عليعليه السلام.
منشور عقايد اماميه صفحه 149
/خ